رفتن به مطلب

نگاهی به مفهوم و تعریف معماری


ارسال های توصیه شده

شوپنهاور معتقد است که معماری یک نوع مسامحه میان زیبایی و سودبخشی است. .معماری با ایجادفضاهای گوناگون تاثیرات عاطفی و روحی به ببیننده منتقل می کند. بنابراین فضای معماری بی شناخت پدیده ادراک که کنشی فردی–روانشناختی است ممکن نمی شود. چنان که آفرینش معماری هم معطوف به آگاهی از خصوصیات شخصی و فرهنگ شخصی افراد است. شناخت جامعه و گروه های مختلف اجتماعی به لحاظ سن، فرهنگ و مجموعه ارتباطات و تظاهراتی که فرد با جامعه و در جامعه برقرار می کند نیز در فرآیند شکل گیری و همچنین بهره وری از فضای معماری نقش بازی می کند. زیرا اساساً معماری و شهرسازی رشته ای میان دانشی است (اکنون معماری و شهرسازی به صورت دو رشته مجزای دانشگاهی درآمده اند) و ریشه در علوم و دانش های دیگر دارد و محصولات آن نیز حوزه های متنوعی را در بر می گیرد.

 

«گالوانودل لاولیه» معتقداست که «معماری ایده ها وارزش ها رابه وسیله سیستمی ازعلائم بصری و عناصر سه بعدی بیان می دارد». در این تعریف می توان به وجود فعال پنج عنصر توجه کرد که شناخت رابطه متقابلشان به دریافت روحیه اصلی و اساسی آن یعنی پویایی و دینامیک بودن راه می یابد. این عناصر به ترتیبی که در تعریف آمده اند عبارتند از:

 

الف) ایده ها: فکر با نظریه هایی که از راه کاربرد ابزار کالبدی فضا در معماری اعمال می شوند.

 

ب) ارزش ها: پس از گذار از فرهنگ و اندیشه های فعال و تعیین رحجان های الزامی، «رحجان مرکب» از سوی سازندگان یا سازنده بنا به شمار می آید و در فضای تناور شده منظور می شوند.

 

پ) سیستم: به عامل ها، روابط و متغیرهایی که در جهان اندازه ها و پیوندها و چند و چون ها وجود دارد یا بر اساس رده بندی اندیشیده شده قرار گرفته اند و هدف مشخصی را دنبال می کنند گفته می شود.

 

ت) علائم بصری: که ابزار کالبدی زندگی حقیقی اند و در داخل و خارج فضای معماری یافت می شوند و با کمک هندسه و فضای هندسی قابل ادراک می شوند. این عناصر سرفصل های اصلی کار تدوین فضا به حساب می آیند.

 

ث) بیان: با توجه به این که هر ترکیب و ابزار کالبدی یا علائم بصری دارای هارمونی و آهنگ خاص خویش است، ارائه گویا و روشن یکی از اصول مهم معماری به شمار می رود که بیان معمارانه خوانده می شود.

 

سردنیس لاسدن می گوید: «فضا بغرنج ترین جنبه معماری، لیکن عصاره آن است. فضا سرمنزلی است که معماری باید به سوی آن حرکت کند.» در یک کلام می توان گفت معماری نقطه تلاقی انسان و فضای پیرامون است. انسان در فضای معماری زندگی می کند به فضا فکر می کند و فضا را خلق می کند. این رابطه پیچیده تر از فضای هنرهای دیگر است. فضا در معماری هدفی نهایی به شمار می رود و به قول «گیدئون» : «فضا بحث اصلی و مرکزی معماری است».

 

معماری، به مثابه یک فرآورده هنری، دارای بار عاطفی است. کار این ویژگی بنیادی آن است که دوجهان متفاوت را به یکدیگر ربط دهد: جهان درونی فرد یا مجموعه ای از خاطره های احساسی، عاطفی و شخصی؛ و جهان برون از خاطره های احساسی، عاطفی. معماری همانند شعر و موسیقی پر رمز و راز است. باید خاطرنشان کرد که معماری غرب به منطق متکی است و گرایش به اومانیسم مجرد دارد، اما معماری ایران دارای گرایش های اشراقی است و در گستره عرفان فهم و تولید می شود.

 

منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...