رفتن به مطلب

با آهنگ هایی از اشعار مولانا کوک شیم.


ارسال های توصیه شده

درود

مدتها قبل، وقتی جوان تر بودم تصور بر این بود ک دنیا در اعداد و ارقام و تخصص و این دست چیز ها خلاصه می شه.

تا ب وادی رسیدم ک علم پاسخ گو نبود.

هر انسانی بسته ب شرایط زندگیش و شخصیتیش ب این مرحله می رسه، یکی سالگی، یکی در استانه جان دادن!

ب هر صورت. تو اون دوره، گذرم ب مولانا افتاد و بعد دیگران نیز هم!

 

کوک شدن به معنی دوباره ب اصل ها برگشتن رو میشه هدف اصلی این تاپیک بدونیم.

از اشعار مولانا، موسیقی هایی ساخته شده و میشه که جدا از لذت صدایی خواننده، لذت مفهومی کلام رو داره.

 

گاهی فراموش میکنم ک من باید تو این دنیا لذت ببرم، هدف کار نیست!!! هدف زندگی ه. هدف مطالعه و تحقیق نیست!!! هدف زندگی ه.

این جمله بسط های زیادی داره ک کلی جای بحث دارن، اما جدا ازین مقوله، شخصا این اهنگ ها، ک خاصه از اشعار مولاناس، من رو کوک می کنه و ب اصل و چیستی خودم میل می ده.

 

 

220px-Molana.jpg

 

 

 

 

پاینده باشید.:icon_gol:

لینک به دیدگاه

هر زمان نو می شود دنیا و ما

بی خبر از نو شدن اندر بقا

 

پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی ست

مصطفی فرمود دنیا ساعتی ست

 

آزمودم، مرگ من در زندگی ست

چون رهی زین زندگی، پایندگی ست

 

کیستی تو... قطره ای از باده های آسمان

این جهان زندان و ما زندانیان

 

حفره کن زندان و خود را وارهان

کیستی تو... آدمی مخفی ست در زیر زبان

 

این زبان پرده است بر درگاه جان

کیستی تو... تیر پرّان بین و ناپیدا کمان

 

جان ها پیدا و پنهان جانِ جان

کیستی تو... رهنُمایم، همرهت باشم رفیق

 

من قلاووزم در این راه دقیق

کیستی تو... همدلی کن ای رفیق

 

در عشق سلیمانی من همدم مرغانم

هم عشق پری دارم، هم مرد پری خوانم

 

هر کس که پری خو تر، در شیشه کنم زودتر

برخوانم و افسونش حراقه بجنبانم

 

هم ناطق و خاموشم، هم لوح خموشانم

هم خونم و هم شیرم، هم طفلم و هم پیرم

 

کیستم من؟ کیستم من؟ چیستم من

تا نگردی پاکدل چون جبرئیل

 

گرچه گنجی در نگنجی در جهان

رخت بربند و برس در کاروان

 

آدمی چون کشتی است و بادبان

تا کی آرد باد را آن بادران

 

هیچ نندیشم به جز دلخواه تو

شکر ایزد را که دیدم روی تو

 

یافتم ناگه رهی من سوی تو

چشم گریانم ز گریه کند بود

 

یافت نور از نرگس جادوی تو

بس بگفتم کو وصال و کو نجاه

 

برد این «کو کو» مرا در کوی تو

جست وجویی در دلم انداختی

 

تا ز جست وجو رود در جوی تو

خاک را هایی و هویی کی بُدی؟

 

گر نبودی جذب های و هوی تو

مخزن «انّا فتحنا» برگشا

 

سرّ جان مصطفی را بازگو

مستجاب آمد دعای عاشقان

 

ای دعاگو آن دعا را بازگو

چون دهانم خورد از حلوای او

 

چشم روشن گشتم و بینای او

پا نهم گستاخ چون خانه روم

 

 

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

جان جهان

شجریان

شعر: مولانا - دیوان شمس

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

متن آهنگ

جان و جهان دوش کجا ‌بوده‌ای

نی غلطم، در دل ما ‌بوده‌ای

دوش ز هجر تو جفا دیده‌ام

ای که تو سلطان وفا ‌بوده‌ای

آه که من دوش چه سان بوده‌ام

آه که تو دوش که را ‌بوده‌ای

رشک برم کاش قبا بودمی

چونکه در آغوش قبا ‌بوده‌ای

زَهره ندارم که بگویم تورا

بی من بیچاره چرا ‌بوده‌ای؟

یار سبک روح! به وقت گریز

تیزتر از باد صبا ‌بوده‌ای

بی تو مرا رنج و بلا بند کرد

باش که تو بندِ بلا ‌بوده‌ای

رنگِ رُخ خوب تو آخر گواست

در حرم لطف خدا ‌بوده‌ای

رنگ تو داری، که ز رنگ جهان

پاکی، و همرنگ بقا ‌بوده‌ای

آینه‌یی! رنگ تو عکس کسی‌ست

تو ز همه رنگ جدا ‌بوده‌ای

لینک به دیدگاه

دانلود آهنگ ترانه تصنیف "جان و جهان" با صدای شکیلا+شعر مولانا (++)

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

احسنت :icon_gol:

 

آثار بزرگانی هم چون مولوی ,حافظ ,بافقی و ... به حق باید با موسیقی در شان آن اشعار شنیده شوند تا بتونیم با عمق وجود درک کنیم :icon_redface: ای کاش اشعار غنی بزرگان بیشتر شنیده بشه ...

 

دو کار اصیل بسیار زیبا معرفی شد

 

با اجازه آقا سجاد منم یک کار تلفیقی (ابیاتی از دیوان شمس مولانا و غزلی از دیوان حافظ) معرفی می کنم امیدوارم لذت ببرید

 

 

 

 

قراضه چین

 

 

ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او*

شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او

معشوق را جویان شود دکان او ویران شود

بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او

شاهان همه مسکین او خوبان قر

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ضه چین او

شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او

این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من

صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند**

 

نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

 

شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او

شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او

این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من.

صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او

جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست

ماه و خورشید همین آینه می گردانند

 

 

 

 

 

 

* مربوط به غزلیات دیوان شمس مولوی با صدای محسن چاوشی

 

** مربوط به دو بیت حافظ با آوای حجت اشرف زاده

 

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

مرسي از تاپيك خاصت اقا سجاد

به شخصه به واسطه صداي رويايي شكيلا خانوم ، با اشعار مولانا اشنا شدم حتي تا مدتها نمي دونستم شعر از مولاناست. ولي زير لب زمزمه مي كردم

هنوزم زمزمه مي كنم

" چو طفلي گم شدستم من ميان كوي و بازاري

كه اين بازار و كو را نمي دانم نمي دانم

مرا گويد ، مرا هر سو ، تو اٍستادي ، بيا اين سو

كه من ان سوي بي سو را نمي دانم ، نمي دانم "

 

بعدها ، راهم سوي كتاب قمار عاشقانه شمس و مولانا -نوشته دكتر عبدالكريم سروش - افتاد و اين بار بيشتر شيفته شمس شدم

 

 

تو اوج نااميدي و ياس و حسرت خيلي خيلي خيلي عميق زندگيم خيام به دادم رسيد عجيب

اگه بگم من بي پروا عاشق خيام شدم دروغ نگفتم

براي اين مرد محبوبم ، خيام خيالم ، كلي متن نوشته و دل نوشته دارم كه شايد هرگز براي كسي غير خودش نخونم

 

....

در نهايت به قول ماكس وبر ، دنيا بدون خيال پروري و شعر ، دنياي عدد و رقم و دنياي بشدت يوناني وار اصلا جاي خوبي براي زندگي نيست ( نقل به مضمون )

 

سهروردي تو اوج ايستايي جامعه ايراني ، از شهود حرف زد از اشراق

از ازاد و رها كردن فكر و انديشه از هر قالب فكري كه تا امروز بشر براي خود تنيده بود و بواسطه همين حرفا اخرش هم كار دست خود داد و در دهه سي زندگي كشته شد

چاره دنياي وحشي امروزي گاهي شعر هس و بي خيالي والا واقعا ادم ديوونه ميشه

بازم مرسي

لینک به دیدگاه
مرسي از تاپيك خاصت اقا سجاد

به شخصه به واسطه صداي رويايي شكيلا خانوم ، با اشعار مولانا اشنا شدم حتي تا مدتها نمي دونستم شعر از مولاناست. ولي زير لب زمزمه مي كردم

هنوزم زمزمه مي كنم

" چو طفلي گم شدستم من ميان كوي و بازاري

كه اين بازار و كو را نمي دانم نمي دانم

مرا گويد ، مرا هر سو ، تو اٍستادي ، بيا اين سو

كه من ان سوي بي سو را نمي دانم ، نمي دانم "

 

بعدها ، راهم سوي كتاب قمار عاشقانه شمس و مولانا -نوشته دكتر عبدالكريم سروش - افتاد و اين بار بيشتر شيفته شمس شدم

 

 

تو اوج نااميدي و ياس و حسرت خيلي خيلي خيلي عميق زندگيم خيام به دادم رسيد عجيب

اگه بگم من بي پروا عاشق خيام شدم دروغ نگفتم

براي اين مرد محبوبم ، خيام خيالم ، كلي متن نوشته و دل نوشته دارم كه شايد هرگز براي كسي غير خودش نخونم

 

....

در نهايت به قول ماكس وبر ، دنيا بدون خيال پروري و شعر ، دنياي عدد و رقم و دنياي بشدت يوناني وار اصلا جاي خوبي براي زندگي نيست ( نقل به مضمون )

 

سهروردي تو اوج ايستايي جامعه ايراني ، از شهود حرف زد از اشراق

از ازاد و رها كردن فكر و انديشه از هر قالب فكري كه تا امروز بشر براي خود تنيده بود و بواسطه همين حرفا اخرش هم كار دست خود داد و در دهه سي زندگي كشته شد

چاره دنياي وحشي امروزي گاهي شعر هس و بي خيالي والا واقعا ادم ديوونه ميشه

بازم مرسي

 

درود. خوش اومدی.

همون طور میدونین بیشتر این اشعار از دیوان شمس ه.

دیوان شمس وصف شوریده حالی ه، عقل مولاناست. حالی ک سهروردی ب نام عقل سرخ درکش کرده. خرده جستارهایی درباره عقل سرخ سهروردی اینجاست.عقل سرخ

امیدوارم همه ما مستی این فراعقلی رو تجربه کنیم :a030:

 

با وجود اینکه کوک من با مولانا پیوند خورده، این شعر خیام رو نوشتم و هر شب، قبل خواب می خونم .

 

ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم

وین یکدم عمر را غنیمت شمریم

 

فردا که ازین دیر فنا درگذریم

با هفت هزار سالگان سر بسریم

 

برای سهروردی، کتاب قلندر و قلعه چیز جالبی شده .

حیف چنین ادمهایی ک حوصله زندگی بین انسان ها رو نداشتن.

 

 

احسنت :icon_gol:

آثار بزرگانی هم چون مولوی ,حافظ ,بافقی و ... به حق باید با موسیقی در شان آن اشعار شنیده شوند تا بتونیم با عمق وجود درک کنیم :icon_redface: ای کاش اشعار غنی بزرگان بیشتر شنیده بشه ...

دو کار اصیل بسیار زیبا معرفی شد

با اجازه آقا سجاد منم یک کار تلفیقی (ابیاتی از دیوان شمس مولانا و غزلی از دیوان حافظ) معرفی می کنم امیدوارم لذت ببرید

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

لطف کردی مهندس.

قطعا، مشارکت شما باعث خوشحالی ه:w16:

 

دیگران از عشق می خوانند و من سلطان عشق

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

لینک به دیدگاه
هر زمان نو می شود دنیا و ما

بی خبر از نو شدن اندر بقا

 

پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی ست

مصطفی فرمود دنیا ساعتی ست ...

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

سلام

 

خیلی ممنون از کار بسیار زیبات. مثل همیشه سبب خیر هستی ای دوست. :icon_gol:

 

با اجازه‌ت گفتگوی شمس و مولانا رو با همون قالب نمایش‌ و به همراه ارجاعات مجدداً قرار میدم تا با شنیدن این اثر بسیار زیبا، لذت دوچندانی هم از همراهی با متن ببریم.

 

Homayoun+Shajarian.jpg

شمس:

هر زمان (نفس) نو می‌شود دنیا و ما

بی‌خبر از نو شدن اندر بقا

 

پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی‌ست

مصطفی فرمود دنیا ساعتی‌ست

«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۶۲، ابیات ۳۸ و ۳۶»

شمس:

آزمودم مرگ من در زندگی‌ست

چون رهی (رهم) زین زندگی پایندگی‌ست

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۸۴، بیت ۹»

مولانا: کیستی تو؟

شمس: کیستی تو؟

 

مولانا: قطره‌ای از باده‌های آسمان

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۵، بیت ۲۷، مصرع اول»

شمس:

این جهان زندان و ما زندانیان

حفره کن زندان و خود را وارهان

«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۵۰، بیت ۱۲»

مولانا: کیستی تو؟

شمس:

آدمی مخفی‌ست در زیر زبان

این زبان پرده است بر درگاه جان

«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۱، بیت ۳»

مولانا: کیستی تو؟

شمس:

تیر پرّان بین و ناپیدا کمان

جان‌ها پیدا و پنهان جانِ جان

«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۶، بیت ۷۸»

مولانا: کیستی تو؟

شمس:

ره نمایم همرهت باشم رفیق

من قلاووزم در این راه دقیق

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۷، بیت ۲۹»

مولانا: کیستی تو؟ همدلی کن ای رفیق!

 

شمس:

در عشق سلیمانی من همدم مرغانم

هم عشق پری دارم، هم مرد پری‌خوانم

 

هر کس که پری‌خوتر در شیشه کنم زودتر

برخوانمُ افسونش حراقه بجنبانم

 

... / هم ناطق و خاموشم، هم لوح خموشانم

هم خونم و هم شیرم، هم طفلم و هم پیرم / ...

 

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۱۴۶۶، ابیات اول، دوم و سوم (مصرع دوم) + مصرع اول بیت ۹»

مولانا: کیستم من؟ کیستم من؟ چیستم من؟

 

شمس:

تا نگردی پاک‌دل چون جبرئیل

گرچه گنجی در نگنجی در جهان

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۰۲۲، بیت ۸»

شمس:

رخت بربند و برس در کاروان

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۰۲۱، بیت اول، مصرع دوم»

شمس:

آدمی چون کشتی است و بادبان

تا کی آرَد باد را آن بادران؟

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۸، بیت ۲۰»

مولانا: هیچ نندیشم به‌جز دلخواه تو

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۹، بیت ۴، مصرع دوم»

مولانا:

شکر ایزد را که دیدم روی تو

یافتم ناگه رهی من سوی تو

 

چشم گریانم ز گریه کُند بود

یافت نور از نرگس جادوی تو

 

بس بگفتم کو وصال و کو نجاح

برد این کوکو مرا در کوی تو

 

جست‌وجویی در دلم انداختی

تا ز جست‌وجو روم در جوی تو

 

خاک را هایی و هویی کی بُدی؟

گر نبودی جذب های و هوی تو

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۲۲۵، ابیات ۱، ۲، ۳، ۸ و ۹»

شمس:

مخزن إنّا فتحنا برگشا

سرّ جان مصطفی را بازگو

 

مستجاب آمد دعای عاشقان

ای دعاگو آن دعا را بازگو

 

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۲۲۷، ابیات ۵ و ۶»

مولانا:

چون دهانم خورد از حلوای او

چشم‌روشن گشتم و بینای او

 

پا نهم گستاخ چون خانه روم

پا نلرزانم نه کورانه روم

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۹۷، ابیات ۴۰ و ۴۱»

 

* این متن منظم و مرجع‌نویسی شده رو سایت باشگاه خبرنگاران جوان به مناسب روز بزرگداشت مولانا در سال 92 قرار داده بود که امروز تقدیم شما شد. :icon_gol:

لینک به دیدگاه
سلام

 

خیلی ممنون از کار بسیار زیبات. مثل همیشه سبب خیر هستی ای دوست. :icon_gol:

 

با اجازه‌ت گفتگوی شمس و مولانا رو با همون قالب نمایش‌ و به همراه ارجاعات مجدداً قرار میدم تا با شنیدن این اثر بسیار زیبا، لذت دوچندانی هم از همراهی با متن ببریم.

 

Homayoun+Shajarian.jpg

شمس:

هر زمان (نفس) نو می‌شود دنیا و ما

بی‌خبر از نو شدن اندر بقا

 

پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی‌ست

مصطفی فرمود دنیا ساعتی‌ست

«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۶۲، ابیات ۳۸ و ۳۶»

شمس:

آزمودم مرگ من در زندگی‌ست

چون رهی (رهم) زین زندگی پایندگی‌ست

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۸۴، بیت ۹»

مولانا: کیستی تو؟

شمس: کیستی تو؟

 

مولانا: قطره‌ای از باده‌های آسمان

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۵، بیت ۲۷، مصرع اول»

شمس:

این جهان زندان و ما زندانیان

حفره کن زندان و خود را وارهان

«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۵۰، بیت ۱۲»

مولانا: کیستی تو؟

شمس:

آدمی مخفی‌ست در زیر زبان

این زبان پرده است بر درگاه جان

«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۱، بیت ۳»

مولانا: کیستی تو؟

شمس:

تیر پرّان بین و ناپیدا کمان

جان‌ها پیدا و پنهان جانِ جان

«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۶، بیت ۷۸»

مولانا: کیستی تو؟

شمس:

ره نمایم همرهت باشم رفیق

من قلاووزم در این راه دقیق

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۷، بیت ۲۹»

مولانا: کیستی تو؟ همدلی کن ای رفیق!

 

شمس:

در عشق سلیمانی من همدم مرغانم

هم عشق پری دارم، هم مرد پری‌خوانم

 

هر کس که پری‌خوتر در شیشه کنم زودتر

برخوانمُ افسونش حراقه بجنبانم

 

... / هم ناطق و خاموشم، هم لوح خموشانم

هم خونم و هم شیرم، هم طفلم و هم پیرم / ...

 

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۱۴۶۶، ابیات اول، دوم و سوم (مصرع دوم) + مصرع اول بیت ۹»

مولانا: کیستم من؟ کیستم من؟ چیستم من؟

 

شمس:

تا نگردی پاک‌دل چون جبرئیل

گرچه گنجی در نگنجی در جهان

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۰۲۲، بیت ۸»

شمس:

رخت بربند و برس در کاروان

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۰۲۱، بیت اول، مصرع دوم»

شمس:

آدمی چون کشتی است و بادبان

تا کی آرَد باد را آن بادران؟

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۸، بیت ۲۰»

مولانا: هیچ نندیشم به‌جز دلخواه تو

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۹، بیت ۴، مصرع دوم»

مولانا:

شکر ایزد را که دیدم روی تو

یافتم ناگه رهی من سوی تو

 

چشم گریانم ز گریه کُند بود

یافت نور از نرگس جادوی تو

 

بس بگفتم کو وصال و کو نجاح

برد این کوکو مرا در کوی تو

 

جست‌وجویی در دلم انداختی

تا ز جست‌وجو روم در جوی تو

 

خاک را هایی و هویی کی بُدی؟

گر نبودی جذب های و هوی تو

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۲۲۵، ابیات ۱، ۲، ۳، ۸ و ۹»

شمس:

مخزن إنّا فتحنا برگشا

سرّ جان مصطفی را بازگو

 

مستجاب آمد دعای عاشقان

ای دعاگو آن دعا را بازگو

 

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۲۲۷، ابیات ۵ و ۶»

مولانا:

چون دهانم خورد از حلوای او

چشم‌روشن گشتم و بینای او

 

پا نهم گستاخ چون خانه روم

پا نلرزانم نه کورانه روم

«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۹۷، ابیات ۴۰ و ۴۱»

 

* این متن منظم و مرجع‌نویسی شده رو سایت باشگاه خبرنگاران جوان به مناسب روز بزرگداشت مولانا در سال 92 قرار داده بود که امروز تقدیم شما شد. :icon_gol:

 

مررررررسي خيلي عالي

دسستون درد نكنه

لینک به دیدگاه

تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم

ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

 

بی‌پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مر

سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من

 

از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم

ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من ...

 

 

 

 

ghazaliyat-molavi-ahmad-shamloo.jpg

 

 

 

 

 

 

دکلمه:احمد شاملو

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

 

 

لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

مطربا این پرده زن کان یار ما مست آمدست

وان حیات باصفای باوفا مست آمدست

 

گر لباس قهر پوشد چون شرر بشناسمش

کو بدین شیوه بر ما بارها مست آمدست

 

 

 

 

آلبوم یار مست از سالار عقیلی

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 6076641

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 1277216

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 5553774

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 9454169

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 5601840

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 3361996

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 5873931

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 2080533

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:38 9680285

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 2622209

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
26-May-2015 06:37 5806640

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

یک آهنگ زیبا و پرشور از همایون شجریان تقدیم شما عزیزان :icon_gol:

 

آهنگ «دل به دل» از آلبوم : نه فرشته ام، نه شیطان

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو

دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو

دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو

دل سپرده ام من به روی تو

دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو

بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو

جان جان جان از همه جهان

میکشد دلم پر به سوی تو

دل به دل ز تو تا تو آمدم

قبله گاه من خاک کوی تو

دل به دل ز تو تا تو آمدم

قبله گاه من خاک کوی تو

منکه عاشقم مست و سرخوشم

جرعه میکشم من صبوی تو

گنج آرزو در دل منی

گنج آرزو در دل منی

در دلم کنم جست و جوی تو

در دلم کنم جست و جوی تو

جان جان جان از همه جهان

میکشد دلم پر به سوی تو

دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو

دل سپرده ام من به روی تو

دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو

بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو

جان جان جان از همه جهان

میکشد دلم پر به سوی تو

دل به دل ز تو تا تو آمدم

قبله گاه من خاک کوی تو

دل به دل ز تو تا تو آمدم

قبله گاه من خاک کوی تو

منکه عاشقم مست و سرخوشم

جرعه میکشم من صبوی تو

گنج آرزو در دل منی

گنج آرزو در دل منی

در دلم کنم جست و جوی تو

در دلم کنم جست و جوی تو

جان جان جان از همه جهان

میکشد دلم پر به سوی تو

لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...

جان منست او هی مزنیدش

آن منست او هی مبریدش

 

آب منست او نان منست او

مثل ندارد باغ امیدش

 

باغ و جنانش آب روانش

سرخی سیبش سبزی بیدش

 

متصلست او معتدلست او

شمع دلست او پیش کشیدش

 

هر که ز غوغا وز سر سودا

سر کشد این جا سر ببریدش

 

هر که ز صهبا آرد صفرا

کاسه سکبا پیش نهیدش

 

عام بیاید خاص کنیدش

خام بیاید هم بپزیدش

 

نک شه هادی زان سوی وادی

جانب شادی داد نویدش

 

داد زکاتی آب حیاتی

شاخ نباتی تا به مزیدش

 

باده چو خورد او خامش کرد او

زحمت برد او تا طلبیدش

 

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

آهنگساز: هوشنگ کامکار رهبر ارکستر: ارنست فون مارشال تک خوان: علیرضا قربانی

 

خوش خرامان مي روي

اي جان جان بي من مرو

اي فلك بي من مگرد

و اي قمر بي من متاب

اي زمين بي من مرو

و اي زمان بي من مرو

اي يار من اي يار من

اي يار بي زنهار من

اي دلبر و دلدار من

اي محرم و غمخوار من

ديگرانت عشق مي خوانند و من سلطان عشق

اي تو بالاتر ز وهم اين و آن بي من مرو

اي عاشقان! اي عاشقان!

آن كس كه بيند روي او

شوريده گردد عقل او؛

آشفته گردد خوي او

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...
  • 2 ماه بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...