رفتن به مطلب

يك سناريو براي اقايون : چرا شروع به اذيت كردنش ميكنيد وقتي كه ...


ارسال های توصیه شده

شما آقايون ، فرض كنيد به خانومي علاقه مند شديد (حالا در هر موقعيتي كه هستيد و به هر دليلي كه خودتون ميدونيد )

كم كم اين احساس شما نسبت به اون خانوم اوج ميگيره و شما به روش خودتون شروع ميكنيد به نشون دادن علاقه تون به اون شخص ...

اما به هر دليلي از طرف اون خانوم سيگنال مناسب و مطلوب خودتون رو دريافت نميكنيد..

حالا شما پيش خودتون شروع ميكنيد به قضاوتهاي شخصي

مثلا :

من براش مهم نيستم

چرا با فلاني حالت حرف ميزنه ولي تا منو مي بينه خيلي رسمي برخورد ميكنه

شايد كسي رو زير سرش داره

شايد

شايد

 

 

....

اين شايدها ميتونه تا بي نهايت ادامه داشته باشه

 

 

اما سوالي كه شخصا براي من يكي ايجاد شده اينكه

چرا برخي از اقايون (دست كم از نظر من بيشترشون ) بجاي رفتار منطقي ، شروع به اذيت و ازار و جوسازي عليه اون خانوم مي كنن در حالي كه اون خانوم اصلا به اون اقاي كذايي هيچ تعهدي نداده يا اصلا هرگز بهش ابراز احساسات نكرده

 

سوال دومم اينكه اون خانوم در مقابل چنين اقايي چطوري برخورد كنه كه نه به غرور اون اقاهه بربخوره و نه شخصيت و شأن خودش زير سوال بره

 

 

خيلي خيلي ممنون ميشم جواب اين سوالمو شفاف و واضح بديد چون واقعا به راهنمايي هاتون نياز دارم

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 67
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سلام

چقدر سر این چیزا برام آرزوی تریلی هیژده چرخو غلطک 25 تنی و ........کردن :ws28:

از اینا دورو برم زیاد بودن که نمیدونم فکر میکردن نفوذ دارم یا چی ازم میخواستن اون طرف که به قول شما سیگنالی ارسال نمیکنه رو یهو فعال کنم :ws28: نمیدونم منو به شکل کاتالیست میدیدن یا چی ؟ و معمولا هم کلا رادار رو نابود میکردم تا اینکه شرایط ارسال سیگنال رو فراهم کنم و در نهایت خانم ها آرزوی همون تریلی هیژده چرخو غلطک 25 تنی برام میکردن و آقایون هم با ذکر عجب آدم............ هستی موضوع رو تموم میکردن

من نظرم شخصی و طرز فکری که باهاش بار اومدم رو میگم و درست یا غلطش با کننده ها یا خبره های این موضوعات

دو تا موضوعه که تو ذهن تعطیلم شکل میگیره

اگر تعهد نداره , و هیچ واکنشی تو بحث احساسات نداشته ( به قولی علاقه ای نداره) چرا باید براش اهمیت داشته باشه که چه قضاوتی در موردش میکنه یا میکنن ؟

شما فرمودید جو سازی و من اینو درست نگرفتم چون اگر جو سازی در جمع باشه (مثل محل کار ) یک قصه داره و اگر بین خودشون باشه یک قصه دیگه

اگر همه چیز در حد اینه که یک آقایی همینجوری (یک مدت همکار یا همکلاسی یا یکم خندیدید و.....)واسه خودش تصویر ساخته و بریده و دوخته که اصلا مهم نیست چه قضاوتی میکنه !! آدمها هر کدوم حقی برای خودشون دارن دیگه و این میشه تجاوز به حقوق طرف ، خب وقتی ملت بر این باورن با کلید کردن و صرف زمان طرف خسته میشه (ببخشید ولی میگن مخش زده میشه) و علاقه ایجاد میشه دیگه باید خودشون فیدبک و ترکشای ساخته ذهنشونم تحمل کنن

نیازی هم نیست کار خاصی بکنه این دختر خانم ، یک بار ده بار وقتی طرف نمیگیره خب نمیگیره دیگه و این وسط اذیت هم میکنه خب دیگه لازم نیست دختر خانم نگران شآنش اون آقا باشه که ، خودش شآن خودشو زیر سوال برده ، و با زیگیل شدنش به شآن دختره احترام نمیذاره ! چرا توقع داره شآنش حفظ بشه ؟

دختر خانم لازم نیست رعایت حالشو بکنه ! اگر اذیت کننده و آزار دهنده شده اخطار محترمانه و اگر کار ساز نبود برخورد جدی تر .

حتی اگر اون آقا واسه خودش هم علاقه پیدا کرده دیگه نمیتونه آزار و اذیت برای طرفش ایجاد بکنه

مگه میشه؟ یکطرفه هم باشه یکی رو دوست داشته باشی و وقتی ببینی طرف علاقه و تمایلی نداره اصلا قصش یک چیز دیگس شروع کنی به آزار دادن و ماجرا ساختن ؟ خب از اول هم معنی علاقه رو اشتب متوجه شده

اگر هم آزار تو جمعه که بازم به نظرم اونی که قصه میسازه و با قضاوتاش سعی در تخریب میکنه خودشو داره تابلو میکنه (البته این دقیقا بستگی به جو محیط داره !! اینکه اون تو چار تا بدرد نخور باشن یا یک تعداد آدمی که قدرت تشخیص دارن که بازم حتی اگر بدرد نخور باشن ببخشید ولی گور باباشون اینقدر قضاوت کنن تا خسته بشن) دختر خانم شآن خودش رو حفظ کنه تابلو بودن طرف خودش نمایان میشه .

نمیدونم چه قصه ایه ، زیاد هم سراغ دارم اتفاقا.

ته ته و درستش اینه که اگر فاز تخیلی علاقه هم گرفته بره تو یک شرایط صحیح درخواستشو بکنه ،تازه اونم اگر یک حداقلهایی وجود داشته باشه وگرنه نمیشه یهو بری تو فلان شرکت یکی رو ببینی بری واسه خودت که ، اگر هم طرف رد کنه که رد شده دیگه دختره نباید ناراحت این باشه که چرا طرف فکر میکنه کسی رو زیر سر داره ! اصلا داره ده تا هم داره خب به تو چه ؟

همین فکر کردن به قضاوت خلق الله اینطور ذهن طرف رو میریزه به هم .

خب نمیشه دیگه

اگر به قضاوت باشه الان من از نظر حداقل پونصد نفر من یک دیوونه هستم ، اصلا به خدا گفتنا ! یا یکی جلوی خودم پرسیده منم گفتم خب اشتباهم ؟ خب باشه تینر همون ساندیسه اشتباهم

یارو میگه چرا صورتتو میتیغی بعدش یک مشت الکل میزنی مگه دیوونه ای؟ ، یا چرا فلان کارو میکنی و......... تو کلا مشکل داری خود آزاری داری .

ببینید خانم افشار ، دلیلی واقعا نداره بشینم فرق کلنگو با دمپایی برای این اشخاص توضیح بدم . آره من خود آزاری دارم ، سیگارمو روشن میکنم گور باباش هی قضاوت کنه بگه این قاطی داره

یک ضرب المثلی هست که میگه خرو جایی ببند که صاحب خر راضی باشه

حالا اصلا روی میدون مین ببند

داداش اشتباه متوجه شدی ... چی بگم

لینک به دیدگاه

این در طبیعت انسان نهفته است و چیز عجیبی نیست.

دو خصلت طبیعی در انسان موجب این رفتار میشه.

1- برای هرچیزی تلاش کنید نسبت به اون چیز حس مالکیت پیدا میکنید، هیچ نیازی به ایجاد تعهد نیست، فرض کنید از لباسی خوشتون میاد و پول به اندازه کافی ندارید و هر روز پشت ویترین به اون لباس خیره میشید، سعی میکنید با کار بیشتر اون لباس رو برای خودتون تهیه کنید در حین این تلاش احساس مالکیت پیدا میکنید در حالی که فروشنده هیچ تعهدی به شما نداره لباس به شخص دومی میرسه و شما میبینید چیزی که بهش احساس مالکیت داشتید از دست دادید اینجاست که خصلت طبیعی دوم به سراغ شما میاد.

 

2- انسان برای انتقام حاضره به هر میزانی هزینه بده، مثال قبل رو تصور کنید، شما برای انتقام از شخصی که لباس رو خریده و در واقع در ذهن شما به حقوق مالکیت شما تجاوز کرده حاضرید قیمتی بیش از قیمت لباس هزینه کنید. و حتی حاضرید اون لباس رو در غیاب صاحبش از بین ببرید.

 

این مثال ساده رو میشه به هر چیزی که ما حس مالکیت به اون داریم تعمیم بدید، انسانی که تمام مدت به معشوقش فکر می کنه و حتی زندگی و اوقات خوشی رو با اون تجسم میکنه، تمام تلاشش رو به خرج میده تا در مقابل معشوق جلوه کنه حتی اگر مورد توجه قرار نگیره اون به این تلاشش واقفه بنابر این احساس مالکیت پیدا میکنه این رفتار رو نمیشه با قوانین اجتماعی تغییر داد لذا نمیشه گفت چون من تعهدی ندارم پس او هم حس مالکیت نداشته باشه. و اگر کسی به این حقوق مالکیت ذهنی تجاوز کنه دو راه هست تخریب متجاوز یا تخریب مایملک

لینک به دیدگاه
سلام

 

دو تا موضوعه که تو ذهن تعطیلم شکل میگیره

اگر تعهد نداره , و هیچ واکنشی تو بحث احساسات نداشته ( به قولی علاقه ای نداره) چرا باید براش اهمیت داشته باشه که چه قضاوتی در موردش میکنه یا میکنن ؟

 

عرض كردم اصلا قضاوتهاي ذهني اون اقا مهم نيس اما قضيه وختي ناراحت كننده ميشه كه به صورت رفتارها و گفتارهاي ازار دهنده و حركات جهت دار باعث برهم زدن ارامش فكري و محيطي اون خانوم ميشه

شما فرمودید جو سازی و من اینو درست نگرفتم چون اگر جو سازی در جمع باشه (مثل محل کار ) یک قصه داره و اگر بین خودشون باشه یک قصه دیگه

 

 

اگر همه چیز در حد اینه که یک آقایی همینجوری (یک مدت همکار یا همکلاسی یا یکم خندیدید و.....)واسه خودش تصویر ساخته و بریده و دوخته که اصلا مهم نیست چه قضاوتی میکنه !! آدمها هر کدوم حقی برای خودشون دارن دیگه و این میشه تجاوز به حقوق طرف ، خب وقتی ملت بر این باورن با کلید کردن و صرف زمان طرف خسته میشه (ببخشید ولی میگن مخش زده میشه) و علاقه ایجاد میشه دیگه باید خودشون فیدبک و ترکشای ساخته ذهنشونم تحمل کنن

نیازی هم نیست کار خاصی بکنه این دختر خانم ، یک بار ده بار وقتی طرف نمیگیره خب نمیگیره دیگه و این وسط اذیت هم میکنه خب دیگه لازم نیست دختر خانم نگران شآنش اون آقا باشه که ، خودش شآن خودشو زیر سوال برده ، و با زیگیل شدنش به شآن دختره احترام نمیذاره ! چرا توقع داره شآنش حفظ بشه ؟

دختر خانم لازم نیست رعایت حالشو بکنه ! اگر اذیت کننده و آزار دهنده شده اخطار محترمانه و اگر کار ساز نبود برخورد جدی تر .

 

حتی اگر اون آقا واسه خودش هم علاقه پیدا کرده دیگه نمیتونه آزار و اذیت برای طرفش ایجاد بکنه

مگه میشه؟ یکطرفه هم باشه یکی رو دوست داشته باشی و وقتی ببینی طرف علاقه و تمایلی نداره اصلا قصش یک چیز دیگس شروع کنی به آزار دادن و ماجرا ساختن ؟ خب از اول هم معنی علاقه رو اشتب متوجه شده

اگر هم آزار تو جمعه که بازم به نظرم اونی که قصه میسازه و با قضاوتاش سعی در تخریب میکنه خودشو داره تابلو میکنه (البته این دقیقا بستگی به جو محیط داره !! اینکه اون تو چار تا بدرد نخور باشن یا یک تعداد آدمی که قدرت تشخیص دارن که بازم حتی اگر بدرد نخور باشن ببخشید ولی گور باباشون اینقدر قضاوت کنن تا خسته بشن) دختر خانم شآن خودش رو حفظ کنه تابلو بودن طرف خودش نمایان میشه .

نمیدونم چه قصه ایه ، زیاد هم سراغ دارم اتفاقا.

ته ته و درستش اینه که اگر فاز تخیلی علاقه هم گرفته بره تو یک شرایط صحیح درخواستشو بکنه ،تازه اونم اگر یک حداقلهایی وجود داشته باشه وگرنه نمیشه یهو بری تو فلان شرکت یکی رو ببینی بری واسه خودت که ، اگر هم طرف رد کنه که رد شده دیگه دختره نباید ناراحت این باشه که چرا طرف فکر میکنه کسی رو زیر سر داره ! اصلا داره ده تا هم داره خب به تو چه ؟

همین فکر کردن به قضاوت خلق الله اینطور ذهن طرف رو میریزه به هم .

خب نمیشه دیگه

اگر به قضاوت باشه الان من از نظر حداقل پونصد نفر من یک دیوونه هستم ، اصلا به خدا گفتنا ! یا یکی جلوی خودم پرسیده منم گفتم خب اشتباهم ؟ خب باشه تینر همون ساندیسه اشتباهم

یارو میگه چرا صورتتو میتیغی بعدش یک مشت الکل میزنی مگه دیوونه ای؟ ، یا چرا فلان کارو میکنی و......... تو کلا مشکل داری خود آزاری داری .

ببینید خانم افشار ، دلیلی واقعا نداره بشینم فرق کلنگو با دمپایی برای این اشخاص توضیح بدم . آره من خود آزاری دارم ، سیگارمو روشن میکنم گور باباش هی قضاوت کنه بگه این قاطی داره

یک ضرب المثلی هست که میگه خرو جایی ببند که صاحب خر راضی باشه

حالا اصلا روی میدون مین ببند

داداش اشتباه متوجه شدی ... چی بگم

 

سلام

مرسي كه تو بحث شركت كرديد و صادقانه افكارخودتون رو بيان كرديد

 

ببينيد من سوال اولم بيشتر روي اين موضوع تمركز ميكنه كه چرا يك مرد عاقل و بالغ و داراي تحصيلات بالا (شما فرض كن بالاي سي ) نبايد بتونه به اون درجه از خوداگاهي برسه كه بين عشق كور و بي منطق و دوست داشتن اگاهانه تفاوت قايل بشه ؟

 

هميشه خانوما رو محكوم به احساساتي بودن و عمل كردن ميكنن ولي باور كنيد من اقايون رو توي اين زمينه ها خيلي احساساتي تر و بي منطق تر از خانوما ديدم

الان توي تاپيك بغلي اقاي nyc به زيبايي اشاره كردن كه فاكتورهاي جذابيت و زيبايي در بين اقايون از پنجاه سال قبل دارهتغيير مي كنه ايشون اون فاكتورها رو خيلي عالي بيان كردن

ولي بايد به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه يه مرد هرگز با اين رفتارهاي تماميت خواه و مالك گرايانه نميتونه عشق و علاقه يه خانوم امروزي رو بدست بياره

هرگز

هرگز

هرگز(مگر اينكه اون خانوم يه دختر بيسواد از پشت كوه اومده مرد نديده باشه ) بلكه بدتر بيشتر اونو از خودش فراري ميده و تنفر ايجاد ميكنه اصلا حس قفس به ادم دست ميده

 

واقعا ميخوام بدونم تو ذهن همچين مردايي چه پروسه هايي درجريانه كه اينطور شبيه شواليه هاي قرون وسطي دنبال به چنگ اوردن و مالك شدن هستن

لینک به دیدگاه
در مورد راه حل هم باید بگم گفتگوی مستقیم،نه پیغامی نه پسغامی ، گفتگوی رو در رو

سلام

کاملا با شما موافقم بعضی رفتارها رو نمی فهمم (خیلیها اشتباه زندگی می کنند و سخت البته دراین مورد)

بهترین راه همونی هست که شما گفتین اما نتیجه اگرمنطقی باشه (مرحله اول سنجش) می گه آری یا خیر

لینک به دیدگاه
در مورد راه حل هم باید بگم گفتگوی مستقیم،نه پیغامی نه پسغامی ، گفتگوی رو در رو

اخه دقيقا مسئله همينجاست

ما ايرانيها و كلا مشرق زميني ها هنوز عادت نكرديم صراحتا خواسته خودمونو بيان كنيم

از سر سفره مهمونيهاي خونوادگي بگير بيا تا مصاحبه هاي شغلي تا همين رابطه گيري ها و پيوندهاي انساني و شراكت تو كارهاي اقتصادي و زندگي زناشويي و كاريو غيره

 

...

يادمه دوسه سال پيش يه فيلمي ميديدم (اسمش يادم نيس ) يه صحنه از فيلم خيلي برام جالب اومد دختره توي بار نشسته بود سر يه ميزي تنها

پسره از دور ديدتش اومد سر ميز و ازش اجازه خواست بشينه بعدش سفارش دوتا نوشيدني رو داد

كمي باهاش حرف زد و بلافاصله منظور اصليشو بيان كرد

" دوست دارم باهات باشم "

دختره گفت :در چه حدي از رابطه؟

پسره خيلي راحت گفت من دوست دارم باهات س-ك-س. داشته باشم

دختره درجواب ردش كرد و پسره بلند شد و رفت

و تمام

 

حالا اينكه اون خانومه چرا اون مرد رو رد كرد اون لحظه تو مُد س-ك-س نبود يا از قيافه و هيكل مرده خوشش نيومده

يا اينكه اون اقا چرا اون خانوم رو فقط براي س-ك-س ميخواست نه رابطه ماندگار

 

هيچ كدوم مهم نيس

مهم ديالوگي بودكه بين دو انسان بالغ و عاقلو امروزي شكل گرفت و تموم شد رفت

 

 

مشكل جامعه ما اينجاست صراحتا خواسته و نيت اصلي مونو بيان نميكنيم و براي رسوندن نيت و منظور اصلي مون به هزار و يك ترفند متوسل ميشيم و انتظار اينو داريم طرف اين علايم و سگنالها رو گرفته و صراحتا به ما جواب بده

مثلا اون اقا انتظار داره خانومه بره سمتش بگه :

اقاي فلاني چرا شما با من فلان رفتار رو ميكنيد منظورتونه چيه

كه خب اين سناريو از قبل نوشته شده و هزران زن و مرد ايراني دست كم تو سريال ها و فيلم هاي جديد و قديم ايراني بازيش كردن كه مرده خيلي بي تفاوت بگه كدوم رفتار ؟

من با شما كاري ندارم و اين داستان شكستن كوزه ليلي سر چشمه و پيش پيش كردن هاي مجنون و پيشته پيشته كردنهاي ليلي همچنان انقدر ادامه پيدا كنه كه تبديل بشه به اصل مطلب و يه جنگ رواني بين نه دو انسان كه بين چندين نفر شكل بگيره

 

واقعا متاسفم كه بين همچين مردا و زناني هنوز زندگيميكنيم

لینک به دیدگاه
در مورد راه حل هم باید بگم گفتگوی مستقیم،نه پیغامی نه پسغامی ، گفتگوی رو در رو

اخه دقيقا مسئله همينجاست

ما ايرانيها و كلا مشرق زميني ها هنوز عادت نكرديم صراحتا خواسته خودمونو بيان كنيم

از سر سفره مهمونيهاي خونوادگي بگير بيا تا مصاحبه هاي شغلي تا همين رابطه گيري ها و پيوندهاي انساني و شراكت تو كارهاي اقتصادي و زندگي زناشويي و كاريو غيره

 

...

يادمه دوسه سال پيش يه فيلمي ميديدم (اسمش يادم نيس ) يه صحنه از فيلم خيلي برام جالب اومد دختره توي بار نشسته بود سر يه ميزي تنها

پسره از دور ديدتش اومد سر ميز و ازش اجازه خواست بشينه بعدش سفارش دوتا نوشيدني رو داد

كمي باهاش حرف زد و بلافاصله منظور اصليشو بيان كرد

" دوست دارم باهات باشم "

دختره گفت :در چه حدي از رابطه؟

پسره خيلي راحت گفت من دوست دارم باهات س-ك-س. داشته باشم

دختره درجواب ردش كرد و پسره بلند شد و رفت

و تمام

 

حالا اينكه اون خانومه چرا اون مرد رو رد كرد اون لحظه تو مُد س-ك-س نبود يا از قيافه و هيكل مرده خوشش نيومده

يا اينكه اون اقا چرا اون خانوم رو فقط براي س-ك-س ميخواست نه رابطه ماندگار

 

هيچ كدوم مهم نيس

مهم ديالوگي بودكه بين دو انسان بالغ و عاقلو امروزي شكل گرفت و تموم شد رفت

 

 

مشكل جامعه ما اينجاست صراحتا خواسته و نيت اصلي مونو بيان نميكنيم و براي رسوندن نيت و منظور اصلي مون به هزار و يك ترفند متوسل ميشيم و انتظار اينو داريم طرف اين علايم و سگنالها رو گرفته و صراحتا به ما جواب بده

مثلا اون اقا انتظار داره خانومه بره سمتش بگه :

اقاي فلاني چرا شما با من فلان رفتار رو ميكنيد منظورتونه چيه

كه خب اين سناريو از قبل نوشته شده و هزران زن و مرد ايراني دست كم تو سريال ها و فيلم هاي جديد و قديم ايراني بازيش كردن كه مرده خيلي بي تفاوت بگه كدوم رفتار ؟

من با شما كاري ندارم و اين داستان شكستن كوزه ليلي سر چشمه و پيش پيش كردن هاي مجنون و پيشته پيشته كردنهاي ليلي همچنان انقدر ادامه پيدا كنه كه تبديل بشه به اصل مطلب و يه جنگ رواني بين نه دو انسان كه بين چندين نفر شكل بگيره

 

واقعا متاسفم كه بين همچين مردا و زناني هنوز زندگيميكنيم

لینک به دیدگاه
این در طبیعت انسان نهفته است و چیز عجیبی نیست.

دو خصلت طبیعی در انسان موجب این رفتار میشه.

1- برای هرچیزی تلاش کنید نسبت به اون چیز حس مالکیت پیدا میکنید، هیچ نیازی به ایجاد تعهد نیست، فرض کنید از لباسی خوشتون میاد و پول به اندازه کافی ندارید و هر روز پشت ویترین به اون لباس خیره میشید، سعی میکنید با کار بیشتر اون لباس رو برای خودتون تهیه کنید در حین این تلاش احساس مالکیت پیدا میکنید در حالی که فروشنده هیچ تعهدی به شما نداره لباس به شخص دومی میرسه و شما میبینید چیزی که بهش احساس مالکیت داشتید از دست دادید اینجاست که خصلت طبیعی دوم به سراغ شما میاد.

 

2- انسان برای انتقام حاضره به هر میزانی هزینه بده، مثال قبل رو تصور کنید، شما برای انتقام از شخصی که لباس رو خریده و در واقع در ذهن شما به حقوق مالکیت شما تجاوز کرده حاضرید قیمتی بیش از قیمت لباس هزینه کنید. و حتی حاضرید اون لباس رو در غیاب صاحبش از بین ببرید.

 

این مثال ساده رو میشه به هر چیزی که ما حس مالکیت به اون داریم تعمیم بدید، انسانی که تمام مدت به معشوقش فکر می کنه و حتی زندگی و اوقات خوشی رو با اون تجسم میکنه، تمام تلاشش رو به خرج میده تا در مقابل معشوق جلوه کنه حتی اگر مورد توجه قرار نگیره اون به این تلاشش واقفه بنابر این احساس مالکیت پیدا میکنه این رفتار رو نمیشه با قوانین اجتماعی تغییر داد لذا نمیشه گفت چون من تعهدی ندارم پس او هم حس مالکیت نداشته باشه. و اگر کسی به این حقوق مالکیت ذهنی تجاوز کنه دو راه هست تخریب متجاوز یا تخریب مایملک

 

حرفتو قبول دارم اين ريشه طبيعت رواني مرد هس و واسه خاطر تستسترون مردانه ولي اقا مهدي ما انسانهاي قرن بيست و يكم هستيم و چندين هزار سال از ظهور تمدن گذشته

ما حيوان بي منطق نيستيم كه فقط اسير غرايز باشيم ما هرروز داريم تلاش ميكنيم كه خودمون رو مديريت كنيم ميزان خوداگاهي مون رو بالا ببريم كه اصلا تو همچين موقعيتهايي بتونيم خودمونو مديريت كنيم

مردي كه از مديريت احساسات خودش عاجز باشه به نظرم اصلا مرد جذاب و قابل اعتمادي نيس

به نظرت ايا ميتونيم برچسب بيماريا دست كم ناتوان از مديريت خود روي همچين مردي بزاريم و تو ذهنمون روش يه خط كلفت مشكي روش بكشيم

كما اينكه چنين مردي اگه جواب مثبت دريافت كنه و به خواسته هاي دل خودش برسه (حتي از طريق ازدواج ) هرگز به مرحله بعدي انساني و فكري ترقينخواهد كرد و دلش خيلي زود فيل هندي ديگري خواهد كرد و زن رو همون اهوي گريز پايي خواهد ديد كه هرچقدر سخت تر بدست بياد لذت بدست اوزدنش بيشترخواهد بود فرهنگ و تفكر غلطي كه متاسفانه جامعه ما بشدت اونو تو ناخوداگاه خودش نهادينه كرده

لینک به دیدگاه
سلام

مرسي كه تو بحث شركت كرديد و صادقانه افكارخودتون رو بيان كرديد

 

ببينيد من سوال اولم بيشتر روي اين موضوع تمركز ميكنه كه چرا يك مرد عاقل و بالغ و داراي تحصيلات بالا (شما فرض كن بالاي سي ) نبايد بتونه به اون درجه از خوداگاهي برسه كه بين عشق كور و بي منطق و دوست داشتن اگاهانه تفاوت قايل بشه ؟

خب سرکار خانم، منم همینو عزض کرده بودم ، اونجا که گفتم : خب وقتی ملت بر این باورن با کلید کردن و صرف زمان طرف خسته میشه (ببخشید ولی میگن مخش زدهه میشه) و علاقه ایجاد میشه دیگه باید خودشون فیدبک و ترکشای ساخته ذهنشونم تحمل کنن ........

جالا اینکه شما میفرمایید موندید که چرا ! باور کنید همه موندن و چیز تازه ای نیست! اینم بر میگرده به بنیان طرف و فرمتی که باهاش شکل گرفته و تا اینجای زندگیش و تا این سن خوشکل ساخته شده . مثل مثال همون شخص پشت کوه که خودتون زدید !! وقتی تا الان پشت کوه بوده خب در همین حد مطلعه دیگه و حالا سی چهل سالش هم بشه باز همونه .

هميشه خانوما رو محكوم به احساساتي بودن و عمل كردن ميكنن ولي باور كنيد من اقايون رو توي اين زمينه ها خيلي احساساتي تر و بي منطق تر از خانوما ديدم

الان توي تاپيك بغلي اقاي nyc به زيبايي اشاره كردن كه فاكتورهاي جذابيت و زيبايي در بين اقايون از پنجاه سال قبل دارهتغيير مي كنه ايشون اون فاكتورها رو خيلي عالي بيان كردن

ولي بايد به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه يه مرد هرگز با اين رفتارهاي تماميت خواه و مالك گرايانه نميتونه عشق و علاقه يه خانوم امروزي رو بدست بياره

هرگز

هرگز

همینو مجددا تکرار میکنم ، در بالا گفته بودم

خب وقتی ملت بر این باورن با کلید کردن و صرف زمان طرف خسته میشه (ببخشید ولی میگن مخش زدهه میشه) و علاقه ایجاد میشه دیگه

هرگز(مگر اينكه اون خانوم يه دختر بيسواد از پشت كوه اومده مرد نديده باشه ) بلكه بدتر بيشتر اونو از خودش فراري ميده و تنفر ايجاد ميكنه اصلا حس قفس به ادم دست ميده

 

واقعا ميخوام بدونم تو ذهن همچين مردايي چه پروسه هايي درجريانه كه اينطور شبيه شواليه هاي قرون وسطي دنبال به چنگ اوردن و مالك شدن هستن

 

هیچی !! پر رو و کلید بودن از نظر 90 درصد مردم رمز موفقیته ، حالا چه تو این مورد بحثها چه شغلی و............

شما در نظر بگیرید اینو که این افراد وقتی به یک متخصص هم مراجعه میکنند باز همین موضوعات رو تاکید میکنه

و اگرم یارو بلد نیست مشاوره سعی میکنه یادش بده:ws28:

بهترین کار همون برخورد کردنه ، از لول متوسط تا پایین و اگر کارساز نشد برخورد محکم.

اینجوری جو بد تغییر میکنه ، دقیقا حکایت پدافنده دیگه ، یا باید تحمل کرد یا آوردش پایین

من تجربه شخصی حتی دارم سر این موضوع !! هم از شخص و هم از مشاوری که مارو بردن

اگر لازم باشه عرض میکنم که حرفام بهتر باز بشه که چرا مالک گرایانه به موضوع نگاه میکنن

لینک به دیدگاه
حرفتو قبول دارم اين ريشه طبيعت رواني مرد هس و واسه خاطر تستسترون مردانه ولي اقا مهدي ما انسانهاي قرن بيست و يكم هستيم و چندين هزار سال از ظهور تمدن گذشته

ما حيوان بي منطق نيستيم كه فقط اسير غرايز باشيم ما هرروز داريم تلاش ميكنيم كه خودمون رو مديريت كنيم ميزان خوداگاهي مون رو بالا ببريم كه اصلا تو همچين موقعيتهايي بتونيم خودمونو مديريت كنيم

مردي كه از مديريت احساسات خودش عاجز باشه به نظرم اصلا مرد جذاب و قابل اعتمادي نيس

به نظرت ايا ميتونيم برچسب بيماريا دست كم ناتوان از مديريت خود روي همچين مردي بزاريم و تو ذهنمون روش يه خط كلفت مشكي روش بكشيم

كما اينكه چنين مردي اگه جواب مثبت دريافت كنه و به خواسته هاي دل خودش برسه (حتي از طريق ازدواج ) هرگز به مرحله بعدي انساني و فكري ترقينخواهد كرد و دلش خيلي زود فيل هندي ديگري خواهد كرد و زن رو همون اهوي گريز پايي خواهد ديد كه هرچقدر سخت تر بدست بياد لذت بدست اوزدنش بيشترخواهد بود فرهنگ و تفكر غلطي كه متاسفانه جامعه ما بشدت اونو تو ناخوداگاه خودش نهادينه كرده

 

در این موارد اصلا به عقل منطق و تحصیلات حتی فکر هم نکن هیچ تاثیری در جلوگیری از این خصلت ها نداره تنها شاید در میزانش مؤثر باشه والا قادر نیست جلوشو بگیره.

 

پیشنهاد میکنم کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر رو بخونی:a030:

لینک به دیدگاه
هیچی !! پر رو و کلید بودن از نظر 90 درصد مردم رمز موفقیته ، حالا چه تو این مورد بحثها چه شغلی و............

شما در نظر بگیرید اینو که این افراد وقتی به یک متخصص هم مراجعه میکنند باز همین موضوعات رو تاکید میکنه

و اگرم یارو بلد نیست مشاوره سعی میکنه یادش بده:ws28:

بهترین کار همون برخورد کردنه ، از لول متوسط تا پایین و اگر کارساز نشد برخورد حکم

اینجوری جو بد تغییر میکنه ، دقیقا حکایت پدافنده دیگه ، یا باید تحمل کرد یا آوردش پایین

من تجربه شخصی حتی دارم سر این موضوع !! هم از شخص و هم از مشاوری که مارو بردن

اگر لازم باشه عرض میکنم که حرفام بهتر باز بشه که چرا مالک گرایانه به موضوع نگاه میکنن

 

بله خوشحال و ممنون ميشم از تجربه شخصي خودتون هم برام بگيد

ولي خواهش مي كنم به عنوان يه مرد به اين سوالم جواب بديد

اون خانوم دقيقا چه رفتاري در پيش بگيره كه اون اقا بي خيالش بشه يعني مرده پيش خودش بگه واقعا اين خانوم منو نميخواد منم ديگه بهش فكر نمي كنم و نسبت بهش سرد بشه

لینک به دیدگاه
در این موارد اصلا به عقل منطق و تحصیلات حتی فکر هم نکن هیچ تاثیری در جلوگیری از این خصلت ها نداره تنها شاید در میزانش مؤثر باشه والا قادر نیست جلوشو بگیره.

 

پیشنهاد میکنم کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر رو بخونی:a030:

يعني توش راهكار داده كه چطور ميشه اين تيپ ادمارو مديريت كرد ؟

لینک به دیدگاه
يعني توش راهكار داده كه چطور ميشه اين تيپ ادمارو مديريت كرد ؟

 

خیلی از خصوصیات هست که در وجود ماست به عنوان یک انسان اما گمان میکنیم که اینطور نیست این کتاب که گفتم برخی از این رفتارهارو معرفی و راهکارهایی ارائه میده

لینک به دیدگاه

تمام جانوران سیستم فکریشون روی سیستم پاداش هست وقتی در جامعه عمل خاصی پاداش بیشتری داشته قاعدتا اون جانور خودش رو با جامعه وفق میده و طبق اون عمل خاص پیش میره

خب در این مورد پاداش دهنده یا جواب مثبت دهنده زن ها هستن پس مرد ها طبق روالی که اکثر مواقع پاداش می بینن عمل می کنن

لینک به دیدگاه

سلام

 

هیچ چیز پیچیده ای پشت این رفتار نهفته نیست....و برمیگرده به یه سری خصوصیتهای مردانه.

 

تو محیط کار سابقم دختری بود که واقعا رفتارش شبیه خانم شیرزاد تو ساختمان پزشکان بود...میگم دقیقا گاهی شک میکردم نکنه کاراکتر خانم شیرزاد از اون گرفته شده:ws28:

 

بهرحال سوژه دست بچه ها شده بود چرا؟چون واکنش نشون میداد گاهی همون واکش نشون ندادنهاش واکنش محسوب میشد

 

یقین بدونید یه مرد تا واکنش نبینه کارشو ادامه نمیده

 

گاهی هیچ قصدی پشت قضیه نیست نه مالکیتی نه حتی تحریکات جنسی!فقط جنبه تفریحی داره:ws3:

 

گاهی واکنشهای زنانه بیشتر از جذابیت خنده داره

 

و همین امر بیشتر مواقع علت این اذیتهاست.

 

در چنین مواردی هیچ راهی نیست جز اینکه یکی از دونفر محل کارشون رو عوض کنن

 

شما میگید صادقانه صحبت کردن جواب میده؟

من میگم در اکثر خانمهای جامعه نه!

 

بگذارید سوال شما رو با یه سوال دیگه جواب بدم

 

فرض کنید من در محل کارم همکارمستقیم خانمی دارم که اتفاقا بهش علاقه پیدا میکنم

منِ روشنفکر تحصیلکرده میام و نظرم رو بهش ابراز میکنم....(فرض کنید اون خانم علاقه ای به من نداره از جهت اینکه همسرش بشم اما برای همکاری رابطه ای خوب بین ما هست)

ابتدا میخوام شما به عنوان یه زن یا دختر واکنش و تغییری که در رفتارتون ایجاد میشه رو توضیح بدید

در ادامه میگم در واقعیت چه اتفاقی میافته جون نمونه شو خیلی زیاد دیده ام و حرفی که میزنم به عینه دیدم خودم!

لینک به دیدگاه
تمام جانوران سیستم فکریشون روی سیستم پاداش هست وقتی در جامعه عمل خاصی پاداش بیشتری داشته قاعدتا اون جانور خودش رو با جامعه وفق میده و طبق اون عمل خاص پیش میره

خب در این مورد پاداش دهنده یا جواب مثبت دهنده زن ها هستن پس مرد ها طبق روالی که اکثر مواقع پاداش می بینن عمل می کنن

نگرفتم

زنها چه پاداشي بايد بدن

يا اصلا بايد پاداش بدن ؟!:ws52:

لینک به دیدگاه
سلام

 

هیچ چیز پیچیده ای پشت این رفتار نهفته نیست....و برمیگرده به یه سری خصوصیتهای مردانه.

 

تو محیط کار سابقم دختری بود که واقعا رفتارش شبیه خانم شیرزاد تو ساختمان پزشکان بود...میگم دقیقا گاهی شک میکردم نکنه کاراکتر خانم شیرزاد از اون گرفته شده:ws28:

 

بهرحال سوژه دست بچه ها شده بود چرا؟چون واکنش نشون میداد گاهی همون واکش نشون ندادنهاش واکنش محسوب میشد

 

یقین بدونید یه مرد تا واکنش نبینه کارشو ادامه نمیده

 

گاهی هیچ قصدی پشت قضیه نیست نه مالکیتی نه حتی تحریکات جنسی!فقط جنبه تفریحی داره:ws3:

 

گاهی واکنشهای زنانه بیشتر از جذابیت خنده داره

 

و همین امر بیشتر مواقع علت این اذیتهاست.

 

در چنین مواردی هیچ راهی نیست جز اینکه یکی از دونفر محل کارشون رو عوض کنن

 

شما میگید صادقانه صحبت کردن جواب میده؟

من میگم در اکثر خانمهای جامعه نه!

 

بگذارید سوال شما رو با یه سوال دیگه جواب بدم

 

فرض کنید من در محل کارم همکارمستقیم خانمی دارم که اتفاقا بهش علاقه پیدا میکنم

منِ روشنفکر تحصیلکرده میام و نظرم رو بهش ابراز میکنم....(فرض کنید اون خانم علاقه ای به من نداره از جهت اینکه همسرش بشم اما برای همکاری رابطه ای خوب بین ما هست)

ابتدا میخوام شما به عنوان یه زن یا دختر واکنش و تغییری که در رفتارتون ایجاد میشه رو توضیح بدید

در ادامه میگم در واقعیت چه اتفاقی میافته جون نمونه شو خیلی زیاد دیده ام و حرفی که میزنم به عینه دیدم خودم!

مرسي از حضورتون :icon_gol:

ولي فكر نكنم ديدگاه شما كمكي به موضوع بحث من كنه

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...