نقد و بررسی يك سناريو براي اقايون : چرا شروع به اذيت كردنش ميكنيد وقتي كه ...

[سارا-افشار 36,437]

چرا یک طرفه قضاوت میکنید؟ وقتیکه فرهنگ این باشه که همیشه مرد باید خرج زنش رو بده همیشه مرد باید دست تو جیبش بکنه وقتی همیشه مرد باید نیاز مالی زن شاغل رو رفع کنه چون زن شاغل که برای دوست پسرش نباید خرج کنه طبیعیه همچین درخواستی بده وقتی تو جامعه ای زن شاغل میگه درامد نامزدم همش مال من باید باشه این انتظارات طبیعیه بعد میگید چرا مردان خودخواه و مالک گرا هستن بهتره دو طرفه نگاه کنید نه یکطرفه به نفع خودتون .... شما تو همین جملات خودخواهانه تون دارید میگید مردی زنی رو بدست بیاره _ یعنی بالعکسش افت داره) این فرهنگ جاری که خانم ها نسبت به اقایان در نوع ارتباط شون دارند درسته؟ فرهنگ درست اینه که اصلا امکان پذیر نیست زنی عاشق مردی بشه چون وظیفه مرد که ابراز علاقه و توجه کنه همیشه مرد باید تلاش کنه خواسته های زن رو براورده کنه و هیچ نگه به زنان یاد میدن وقتی مردی ابرار علاقه میکنه زن نباید به اون محل بگذاره نباید بهش اهمیت بده باید مرد اویزون اون بشه باید ده بار بیاد خواستگاری تا جواب مثبت بگیره چون اینجوری ارزش زن محترم شمرده میشه مرد که اصلا ادم نیست مرد که همیشه ابی زنه که باید متوقع باشه همیشه این مرد که بید دست تو جیبش بکنه چون برای زن شاغل افت داره همیشه این مرد که باید وقت خودش رو خالی کنه برای زن همیشه این مرد که بهترین باشه برای زن ولی زن حتی کوچکترین حرکتی هم برای این رابطه نه میکنه نه باید بکنه چون زن هست همیشه این مرد که باید زنگ بزنه چون ممکنه شارز گوشیش دختر تموم بشه همیشه به زنان میگن وقتی مرد عاشق شما شد

باید نشان دهید که اهمیت زیادی در زندگیتان ندارد و خوشحال و راحت باشید و از مجرد بودن خود لذت ببرید. در دسترسش نباشید. بگذارید دنبالتان بگردد چرا چون مرد هست و طرز فکر انسان ها پوسیده .

 

سلام

خوش اومديد

 

حرفاتون كاملا متين و بجاست تمامي اين مشكلات ريشه در اين داره كه ما چه زن چه مرد دنبال برابري واقعي نيستيم

منظورم برابري حقوق

اين مقاله رو هم بخونيد بد نيس

 

https://www.noandishaan.com/forums/thread157475.html

 

توي اين مقاله اين رفتار خانومها به چالش كشيده شده

[مجید مجیدی 52 18]

سلام

خوش اومديد

 

حرفاتون كاملا متين و بجاست تمامي اين مشكلات ريشه در اين داره كه ما چه زن چه مرد دنبال برابري واقعي نيستيم

منظورم برابري حقوق

اين مقاله رو هم بخونيد بد نيس

 

https://www.noandishaan.com/forums/thread157475.html

 

توي اين مقاله اين رفتار خانومها به چالش كشيده شده

 

سلام من منظورم اینه که هیچ عملی رفتاری بیخودی و یه هویی بدست نیومده صد در صد از یه چیز مشتق شده شاید باورتون نشه وقتی همه این حرفایی که بالا زدم رو از قول یک روانشناس نوشتم مخصوصا دو جمله اخری ببینید همه اینایی رو که گفتم مردان انجام میدن ولی بعد ازدواج چند برابرش رو از زن میخوان یعنی مردان در درجه اول واقعا احمق بنظر میان ولی بعدش میبینید که اینا نقشه بوده و فلان اصلا چرا باید این فرهنگ بالایی وجود داشته باشه که مرد بعد بخواد عوضش رو با بی رحمی دربیاره ایا این همون مردی که زنش رو کتک میزنه؟ ایا این همون مردیه که خیانت میکنه؟ ایا این همونیه که زنش رو محدود به اشپز خونه میکنه؟ این همون مرد بی رحم.

[سارا-افشار 36,437]

سلام من منظورم اینه که هیچ عملی رفتاری بیخودی و یه هویی بدست نیومده صد در صد از یه چیز مشتق شده شاید باورتون نشه وقتی همه این حرفایی که بالا زدم رو از قول یک روانشناس نوشتم مخصوصا دو جمله اخری ببینید همه اینایی رو که گفتم مردان انجام میدن ولی بعد ازدواج چند برابرش رو از زن میخوان یعنی مردان در درجه اول واقعا احمق بنظر میان ولی بعدش میبینید که اینا نقشه بوده و فلان اصلا چرا باید این فرهنگ بالایی وجود داشته باشه که مرد بعد بخواد عوضش رو با بی رحمی دربیاره ایا این همون مردی که زنش رو کتک میزنه؟ ایا این همون مردیه که خیانت میکنه؟ ایا این همونیه که زنش رو محدود به اشپز خونه میکنه؟ این همون مرد بی رحم.

 

خيلي تو خلوتم به اين حرفا فكر كردم

نه الان قبلا

قبلترها

 

ميترسم

شديدا هم از اسيري ميترسم

[wheeler 8,640]

خيلي تو خلوتم به اين حرفا فكر كردم

نه الان قبلا

قبلترها

 

ميترسم

شديدا هم از اسيري ميترسم

 

آدم مثل فلزه ! هر جوری ریخته بشه تا آخرش همونه فاصله گرفتن از بنیان و اون جوری که بار اومده نابود میکنه آدمو ! فلز هم همینه ! شکلش و خواصش تغییر نمیکنه مگر اینکه یا دوباره ذوب بشه که نابود شده ! ترکیب بشه و آلیاژ بسازه که بازم اون اصلی نیست ! واکنش شیمیایی بده هم باز از اون شکل در میاد

همه این حالات رو میشه دوباره درست کردا ! فلز ترکیب شده یا حل شده یا هر چی رو دوباره میشه خالصش کرد اما اون شکل و شمش اول نمیشه

اون یارو تو فرودگاه رو یادتون هست ؟ نمیدونم باخته یا نه ولی میدیدم بنیانش اون اولی نیست

بعضی چیزا و بعضی افراد تکشون درست و ارزشمنده

اشتباه میشن وقتی ترکیب میشن

بالاخره آدم تغییر میکنه وقتی جفت میشه ولی این تغییره برای همه خوب نیست و بعضی ها رو مثل بعضی فلزات نباید با استفاده از یک عامل واسطه آلیاژ و ترکیب کرد (اون عامل واسطه میشه بعدا قصه و همون اذیت کردنه ! یا جیوه باشو سمی و یا طلا باشو ........ چرا ترکیب میکنی که طلا هم آلوده بشه ؟ جدا کردنشونم همه جا رو به گند بکشه ؟ )

وقتی تو حالت معمول جفت نمیشه یعنی نکن آقا جان این تکه و با خودش ترکیب میشه فقط ، با یک عامل این وسط فقط به هر دو فلز آسیب میزنی و گند میزنی خلاصه میره

بعضی افراد هم نه اینجوری نیستن ، مثل سرب هستن به هر کوفتی مثل سریش میچسبن و بدون تغییر یا شکایت محسوسی جفت میشن و هماهنگن و لذتم میبرن ، خب اعتقاد دارن تکمیل شدن ولی واقعیت اینه که خشتکشون رفته پس معرکه ولی خب سربه دیگه ! تکش نرمو بد ریخته ولی ترکیب میشه باز سفت و رخ پیدا میکنه اما ذاتش که همون خواصشه از بین نمیره و به اون دومی هم آسیب میزنه ، وقتی دیگه نمیتونی خودت با خودتو بازم خودت و دنیای خودت حال کنی مجبوری ماسک بزنی و با این شرایط جدید الکی خوش باشی و ادای حال کردنو در بیاری ، چند سال بعد بچه ای هم یهو سبز میشه این وسط که دیگه تکمیل و کلا ادای حال کردن با زندگی و............. صبح سر یک ساعت تا شب و این چرخه ادامه داره تا گودی بای بشی و ............

ریخته گرها به سرب مبگن فلز بی شخصیت به همه چیز تا محدوده دمایی خاصی میچسبه و اصلا تغییر خاصی هم توش ایجاد نمیشه و سریع هماهنگ میشه (مجدوده دمای خاص ...... ! آدمها هم بعضی هاشون تا محدوده خاصی پایدارن و چهرشون خوبه ولی از یجا به بعد مثل سرب بخار میشن و ذات خطرناکشون رو بروز میدن)

افراد هم همینن و بعضی ها بدون دردسر و تغییر پیچیده خاصی کوپل میشن و خونواده رو میسازن و مثل سرب اصلا روون میرن پیدا میکنن جفت میشن و .............

اما بعضی ها نه و نباید زورکی کوپلشون کرد ، حالا تو هر قبرستون و هر جای کره زمین که باشن فرقی نمیکنه

همون سرب تا یک دمایی میتونه بچسبه

فلزاتی مثل رودیوم و روتینیومو بدجور دوست دارم

حتی سرب هم نمیتونه بهشون بچسبه و سربه قبل از ترکیب شدن بخار میشه ولی اون جایی که سربه داره بخار میشه تازه بازی این دو تا فلز جیگر شروع میشه و تازه سرخ و گرم میشن و تا جایی توان و قدرت دارن که سرب خوابشم نمیبینه ، یهو دو سه هزار درجه سرب چلغوز زیر 400 درجه رو چه به این حرفها ...........

امثال اینا تکن ، نه واکنش میدن و نه به سادگی تغییر میکننو ذوب میشن و نه ...........

میشه با تکنیکهایی و با استفاده از واسطه ها ترکیبشون کرد ولی ذاتشون از دست میره و دیگه رفتار و قدرت خودشونو ندارن ، دیگه جفت نیستن

نمیدونم واقعا چرا مثالهای اینجوری میزنم ولی امیدوارم منظور منو متوجه بشید

اون فکر کردن تو خلوت هم خوب نیست ! چرا دنبال یک تکنیک میگردید که کوپل کنید ؟ شاید این کار درست نباشه

چون همه بالاخره باید یه روز سر بخورن برن پس معرکه ؟ نه به خدا اصلا یک روزیو بالاخره وجود نداره ...........

گاهی به جای همرنگ جماعت شدن باید رسوای جماعت شد ،

............................................................................................

 

 

 

[سارا-افشار 36,437]

آدم مثل فلزه ! هر جوری ریخته بشه تا آخرش همونه فاصله گرفتن از بنیان و اون جوری که بار اومده نابود میکنه آدمو ! فلز هم همینه ! شکلش و خواصش تغییر نمیکنه مگر اینکه یا دوباره ذوب بشه که نابود شده ! ترکیب بشه و آلیاژ بسازه که بازم اون اصلی نیست ! واکنش شیمیایی بده هم باز از اون شکل در میاد

همه این حالات رو میشه دوباره درست کردا ! فلز ترکیب شده یا حل شده یا هر چی رو دوباره میشه خالصش کرد اما اون شکل و شمش اول نمیشه

اون یارو تو فرودگاه رو یادتون هست ؟ نمیدونم باخته یا نه ولی میدیدم بنیانش اون اولی نیست

بعضی چیزا و بعضی افراد تکشون درست و ارزشمنده

اشتباه میشن وقتی ترکیب میشن

بالاخره آدم تغییر میکنه وقتی جفت میشه ولی این تغییره برای همه خوب نیست و بعضی ها رو مثل بعضی فلزات نباید با استفاده از یک عامل واسطه آلیاژ و ترکیب کرد (اون عامل واسطه میشه بعدا قصه و همون اذیت کردنه ! یا جیوه باشو سمی و یا طلا باشو ........ چرا ترکیب میکنی که طلا هم آلوده بشه ؟ جدا کردنشونم همه جا رو به گند بکشه ؟ )

وقتی تو حالت معمول جفت نمیشه یعنی نکن آقا جان این تکه و با خودش ترکیب میشه فقط ، با یک عامل این وسط فقط به هر دو فلز آسیب میزنی و گند میزنی خلاصه میره

بعضی افراد هم نه اینجوری نیستن ، مثل سرب هستن به هر کوفتی مثل سریش میچسبن و بدون تغییر یا شکایت محسوسی جفت میشن و هماهنگن و لذتم میبرن ، خب اعتقاد دارن تکمیل شدن ولی واقعیت اینه که خشتکشون رفته پس معرکه ولی خب سربه دیگه ! تکش نرمو بد ریخته ولی ترکیب میشه باز سفت و رخ پیدا میکنه اما ذاتش که همون خواصشه از بین نمیره و به اون دومی هم آسیب میزنه ، وقتی دیگه نمیتونی خودت با خودتو بازم خودت و دنیای خودت حال کنی مجبوری ماسک بزنی و با این شرایط جدید الکی خوش باشی و ادای حال کردنو در بیاری ، چند سال بعد بچه ای هم یهو سبز میشه این وسط که دیگه تکمیل و کلا ادای حال کردن با زندگی و............. صبح سر یک ساعت تا شب و این چرخه ادامه داره تا گودی بای بشی و ............

ریخته گرها به سرب مبگن فلز بی شخصیت به همه چیز تا محدوده دمایی خاصی میچسبه و اصلا تغییر خاصی هم توش ایجاد نمیشه و سریع هماهنگ میشه (مجدوده دمای خاص ...... ! آدمها هم بعضی هاشون تا محدوده خاصی پایدارن و چهرشون خوبه ولی از یجا به بعد مثل سرب بخار میشن و ذات خطرناکشون رو بروز میدن)

افراد هم همینن و بعضی ها بدون دردسر و تغییر پیچیده خاصی کوپل میشن و خونواده رو میسازن و مثل سرب اصلا روون میرن پیدا میکنن جفت میشن و .............

اما بعضی ها نه و نباید زورکی کوپلشون کرد ، حالا تو هر قبرستون و هر جای کره زمین که باشن فرقی نمیکنه

همون سرب تا یک دمایی میتونه بچسبه

فلزاتی مثل رودیوم و روتینیومو بدجور دوست دارم

حتی سرب هم نمیتونه بهشون بچسبه و سربه قبل از ترکیب شدن بخار میشه ولی اون جایی که سربه داره بخار میشه تازه بازی این دو تا فلز جیگر شروع میشه و تازه سرخ و گرم میشن و تا جایی توان و قدرت دارن که سرب خوابشم نمیبینه ، یهو دو سه هزار درجه سرب چلغوز زیر 400 درجه رو چه به این حرفها ...........

امثال اینا تکن ، نه واکنش میدن و نه به سادگی تغییر میکننو ذوب میشن و نه ...........

میشه با تکنیکهایی و با استفاده از واسطه ها ترکیبشون کرد ولی ذاتشون از دست میره و دیگه رفتار و قدرت خودشونو ندارن ، دیگه جفت نیستن

نمیدونم واقعا چرا مثالهای اینجوری میزنم ولی امیدوارم منظور منو متوجه بشید

اون فکر کردن تو خلوت هم خوب نیست ! چرا دنبال یک تکنیک میگردید که کوپل کنید ؟ شاید این کار درست نباشه

چون همه بالاخره باید یه روز سر بخورن برن پس معرکه ؟ نه به خدا اصلا یک روزیو بالاخره وجود نداره ...........

گاهی به جای همرنگ جماعت شدن باید رسوای جماعت شد ،

............................................................................................

 

 

 

مقايسه انسان و ذاتش با فلزات

خيلي جالب اومد برام

 

...

اينجور كه از حرفاي شما برداشت كردم بايد مسير تنهايي و تك گشتن رو انتخاب كنم

درسته ؟

 

ولي اون بخش از وجودم كه هنوز واسه خودم ناشناخته مونده و هر ازگاهي سايه هاش برروي ديوار ذهنم ميافته و منو به فكر فرو ميبره چي

با اون بخش چيكار كنم

 

من فقط تا اينجا ميدونم من بندباز خوبي تو شرايط بحراني نيستم

اينكه بهم بگن اين بند اينم ميله تعادل اين هم دره زير پات

تو فقط يه بار فرصت گذر از اين دره رو داري

اگه افتادي ديگه افتادي تمام دستاوردهاي زندگيت ، تموم چيزهايي كه تو بهشون مي باليدي و براي بدست اوردنشون شبانه روز تلاش ميكردي با يه اشتباه تو از بين ميره و ....

 

تمام حرفم اينه ازدواج به اين شكل فعلي با اين قوانين زن اسير كن رو من قبول ندارم و زيربارش نميرم

اصلا فكر كردن بهش حس اسيري و خفگي ميده درحالي كه خودمو ميشناسم اگه جفت خودمو پيدا كنم و اون بهم قبل از ورد به حريمش. كليد اين حريم رو بهم بده و بگه كه هرموقع خواستي ميتوني از اينجا بري بيرون

اون وقت من بيشتر از هركس ديگه اي براي جفتم ميمونم و براش محبت و تلاش ميكنم

 

شايد خيلي از دخترا ندون با امضاي تند تند صفحات عقدنامه چه چيزهاي باارزشي رو از خود سلب و به ديگري واگذار ميكنن ولي مني كه جز به جزشو ميدونم حتي فكر كردن بهش لرزه به تنم مياندازه

[wheeler 8,640]

مقايسه انسان و ذاتش با فلزات

خيلي جالب اومد برام

 

...

اينجور كه از حرفاي شما برداشت كردم بايد مسير تنهايي و تك گشتن رو انتخاب كنم

درسته ؟

 

ولي اون بخش از وجودم كه هنوز واسه خودم ناشناخته مونده و هر ازگاهي سايه هاش برروي ديوار ذهنم ميافته و منو به فكر فرو ميبره چي

با اون بخش چيكار كنم

 

من فقط تا اينجا ميدونم من بندباز خوبي تو شرايط بحراني نيستم

اينكه بهم بگن اين بند اينم ميله تعادل اين هم دره زير پات

تو فقط يه بار فرصت گذر از اين دره رو داري

اگه افتادي ديگه افتادي تمام دستاوردهاي زندگيت ، تموم چيزهايي كه تو بهشون مي باليدي و براي بدست اوردنشون شبانه روز تلاش ميكردي با يه اشتباه تو از بين ميره و ....

 

تمام حرفم اينه ازدواج به اين شكل فعلي با اين قوانين زن اسير كن رو من قبول ندارم و زيربارش نميرم

اصلا فكر كردن بهش حس اسيري و خفگي ميده درحالي كه خودمو ميشناسم اگه جفت خودمو پيدا كنم و اون بهم قبل از ورد به حريمش. كليد اين حريم رو بهم بده و بگه كه هرموقع خواستي ميتوني از اينجا بري بيرون

اون وقت من بيشتر از هركس ديگه اي براي جفتم ميمونم و براش محبت و تلاش ميكنم

 

شايد خيلي از دخترا ندون با امضاي تند تند صفحات عقدنامه چه چيزهاي باارزشي رو از خود سلب و به ديگري واگذار ميكنن ولي مني كه جز به جزشو ميدونم حتي فكر كردن بهش لرزه به تنم مياندازه

جواب دادن به همه اینا میشه کتاب دیگه و تو پست نمیگنجه

اما ..........

مشکل اینجاست که دنبال بند بازی هستید و فکر میکنید باید بالاخره رفت روی بند و فکر اینکه نکنه یسرم ............

خودمم اینو دو سه ماه پیش تجربه کردم

اصلا کی گفته باید برم روی بند ؟ تو پست قبلی هم همینو میگفتم دیگه

ملت میگن بالاخره باید بری دنبال تیله بازیت و سر بخوری

شما بیا من یک قاشق سیانید میدم بهتون میگم بخور و اینم پادماده این سیانیده و طی پونزده دقیقه فرقت داری اینو استفاده کنی وگرنه گودی بای جانی

کاملا 50 -50 هستش و ممکنه پادماده خطر رو برطرف کنه و هیچی به هیچی و ممکن هم هست فلج بشه طرف ، تنها چیزی که صد درصده اینه که سیانوره دیگه نمیکشه ولی اینکه مثل اول بشه و فقط با کمی کف کردن قضیه جمع بشه یا فلج بشه ...........

خب مرض دارم برم اینکارو بکنم ؟

ازدواجو میگن فرق داره چه دخلی به مثال تو داره اما !!! هنوز تو گود نرفتید یک بخش ذهنتون پیچیده تو هم قفله

خب اصلا محکوم که نیستید برید اینکارو بکنید و هم قبلش ترس داشته باشید و هم بعدش مصیبت

گفتم که اگر سربید اصلا فکر خوب یا بد شدن قصه رو نمیکنید و فقط به فکر اینید که بچسبید و غصه شما میشه اینکه چرا فلزی نیست ترکیب بشم

اگر هم سرب نیستید چرا زور میگید به خودتون

اون بخش مغز شما درگیر این حرف باب شدس که میگه بالاخره باید این شتر رو نمیدونم در خونه همه میکپه

نه باو کی گفته ؟ شما یکم و فقط یکم بیشتر و وسیع تر بچرخید اون قسمت ذهنو و خلاصه همه این دغدغه ها خندار میشه براتون

خودم بعد از ده سال چند ماه اینجوری شدم ، تاپیک رد دادنو یادتونه ؟ فقط فرق من با بقیه این بود که گیرم ازدواجو این مزخرفات نبود و فقط داشتم با خودم کلنجار میرفتم چرا مثل بقیه و مثل آدم زندگی نمیکنم ؟ فکر میکردم مثل آدم نیست ولی زود برگشتم به اصل خودم

ببخشید ولی گور بابا بقیه ، من اینشکلی حال میکنم

الان اینجام یهو بی خبر فردا پا میشم سر از اونور کره زمین در میارم

الان کوره بازی میکنم فردا حال میکنم بزنم کانال دو اسید بازی کنم و پس فردا یک چیز دیگه

وقتی من خودم ! تصور اینکه با یکی مشترک زندگی کنم حالمو بد میکنه چرا باید دنبال تربیت دوباره خودم تو سی سالگی باشم ؟ مگه اشتباهه کارم ؟ اشتباه که نیست هر کسی یجوره منم اینجوری هستم

نمیگم ازدواج بکنید یا نکنید

نه

روحیه خودتونو ببینید و با اون چیزی که حال میکنید زندگی کنید و به قول خود شما اسیر نشید

من نمیتونم بیشتر از چند ساعت همچین موضوعی رو تحمل کنم پس سراغش نمیرم

اگر حال کنم به اندازه همون چند ساعت فر میخورم بعد دنبال تیله بازی خودم

با زور برم توش و تحمل کنم که نابود میشم

اون امضا ها رو اصلا نمیخوام ببینم چه برسه به اینکه بشینم فکر کنم معانی اینا چیه

اونی که سربه پی اون امضا ها رو هم به تنش میماله

شما ببینید با خودتون چند چندید !!!صادقانه ببینید چند چندید و چی میخواید اصلا ؟

آدم خودشو که دیگه رنگ نمیکنه و نیازی هم واقعا به فکر کردن زیاد نیست

من اینم وقتی اینشکلی هستم دیگه قصه نداره ، حالا دوستای من سر خوردن بعضی هاشونم بچه دارن ؟ خب داشته باشن به من چه ؟ غرق دنیای خودمم و آزمایشو هر چی اصلا

حالا این وسط یکسری هم بیان بگن بابا ده سال دیگه فلان سی سال دیگه مخت فلان میشه یکی باشه مختو بهمان کنه

اینا همش حرفه سرکار خانم !!! سی سال دیگه اگر قرار باشه یک پیرمرد خرفت بشم بشینم دورو برم رو یکسری آدم بگیرن که میخوان سر به تنم نباشه یا اصلا باشه ولی ..........

خب خداییش چی بوده ؟ حاصل این همه اکسیژن مصرف کردنم چی بوده ؟ برای خودمو میگما نه دیگران

زندگی الانم هر چی که هست و هر چیزی که همه فکر میکنن به درک ولی توی همین بهترین لذتو باید برد

حالا چه تک چه جفت

فکر نمیکنم الان من اگر ازدواج کنم بتونم بازم توی اتاقم کوره بذارم ! هر روز یک بخاری گازی چیزی هوا کنم یا خلاصه هر چیزی شادم میکنه رو انجام بدم

شادیم وقتی به باد میره چرا به فکر بند و طناب باشم

گور پدر هر چی بندو بند بازه برن سر بخورن یا هر چی

الان کبکه داره تو اتاقم خاک بازی میکنه میبینمش انگار دنیا رو دارم

حالا متاهل باشی .......... آی اینجا اونجوری شد اونجا سوخت این همه جارو فلان کرده و..........ولمون کن باو

زندگی زمانی حال میده که الان یک نگاه به حساب بانکیتون بکنید و اگر توش مایه به اندازه کافی بود یهو به سرتون بزنه فردا برید کره شمالی به هیچ کسی هم نه جوابی پس بدید و نه دغدغه اینکه نکنه سر بخورم

کلی از حرفم رو پیچوندم و دور زدم زیاد شد و این سانسور کردن رک گفتنم خیلی کلافم کرده

برای خودم خیالی نیست ولی من مالک این فروم نیستم و اگر بودم اینقدر طولانی و سانسور شده نمیگفتم

معذرت میخوام

[hamedc 265]

سلام

کلا یه چیزی میگم ناراحت نشی فقط

اکثر دخترها خیلی چیزارو نمیفهمن، تو کاف نوشته بود هر از چندبار بزنید زیر گوش دوست پسراتون با اینکه دلیلی ندارید ولی اون میفهمه واسه چی زدید

این که دختر باید درست رفتار کنه چون پسرها اکثرشون واسه حرکت های یک دختر هم یک تحلیل منطقی هم دارند

حالا پاسخ دقیق شما:

اگر طرف مهم نیست براتون چیکار به رفتار منطقیش دارین؟ اگر محل کار اذیت میشین گزارش بدین به مسئولتون یا اگر محل کارتون نیست کلا نصف و نیمه هم نباشید براش کلا نباشید خود پسر میره

و سوال دومتون: دختر عاقل خودش میدونه چجوری رفتار کنه

[Maralmrn 10]

اقایون دوست داشتن وجوردیگ تحلیل واجرامیکنن برعکس همینم وقتی ازکسی بی توجهی میبینن وازمطلبی خوششون نیادجوردیگ تحلیل اجرامیکنن مردنیستم اماتاجایی ک میدونم مرداقانونای ناشناخته ی خودشونودارن ک بافهمیدنش شایددلرنجشی پیش بیادمثل ماخانوماک فهمیدن قانونامون برامرداازپرسه ی ساختن یه ساختمونم سخت تره