رفتن به مطلب

يك سناريو براي اقايون : چرا شروع به اذيت كردنش ميكنيد وقتي كه ...


ارسال های توصیه شده

ب طور شدید الحنی با هرگز هرگز هرگزتون مخالفم...

شما یا بعضی اقایون رو خوب نمیشناسید یا باتوجه به حرف مادربزرگامون پیش میرین...یادمه مادر بزرگم میگفت تا دختر کاری نکنه پسر فلان نمیکنه...

اما باهاش مخالفم...چه ربطی داره..اینکه من باهمکار مردم میگم میخندم و اون توهم بزنه که من دارم بهش چراغ سبز نشون میدم بی فرهنگی صددرصدی اونو نشون میده..چون زنم باید در محیط کارم خفه بمیرم؟؟؟

همیشه و همه جا استثنا هست اما به شدت مخالف اینم ک زن یه کاری میکنه که مرد.......

وا تاسفا....تا این جور طرز فکرا هس زنا همون خفه بمیرن:ws28:

دقيقا شايد شايد شايد يكي از دلايلش اين چيزا ميتونه باشه

تو محيط هاي كاري كه نسبت خانوما با اقايون تقريبا برابره يا نزديك بهم (مثل همين محيطهاي آي تي ) خانوما وختي توي جمع هم جتسهاي خودشون هستن راحتترن و بهتره بگم بيشتر خودشون هستن تا وختي كه توي يه محيط كاملا مردونه مثل محيط هاي كارخونه اي و كارگري ، بنابراين خنديدن ، شوخي كردن يا حتي همين ادااطوارهاي بچگونه كه بين ما دخترا رايجه (دخمل هاي انجمن ميدونن من چي ميگم ) بيشتر ديده ميشه

احتمال اينكه اين سروصداها و حرفاي خانوما بين خودشون به گوش اقايون برسه و شايد

نميدونم واقعا

ميگم شايد

شايد اينارو حمل بر راحتي دختري ميزارن و فكر مي كنن اون دختر همين رفتارهاي راحت رو از سمت پسرا و اقايون هم بايد پذيرا باشه

 

نميدونم اقايون اين مدل رفتارهاي خانوما رو چطوري تو مغزشون تفسير مي كنن

يعني اينارو هم بهعنوان سيگنال پذيرش تحليل مي كننن

اينو بايد اقايون بيان بگن

ولي لزوم معنيش اين نيس كه به قول سوده دليل نميشه خانوما خفه خون بگيرن كه مبادا اقايون فلان جور رفتار اونارو فلان مدل تفسير كنن

چرا كه اونجوري ميشه دقيقا قضيه من چون از ديدن موي تو تحريك ميشم تو بايد بري لاي گوني و خودتو بپوشوني

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 67
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

نکته ای میخوام اشاره کنم اینه که متاسفانه ما هنوز نمیتونیم به این درک برسیم که میشه دختر و پسر یک ارتباط دوستانه باهم برقرار کنن، مشکلات فرهنگی ما یکی دو تا نیست در واقع همینطور میباره از در و دیوار.

 

تو محیط کار خودم همونطور که با دخترای انجمن رابطه دوستانه دارم با دو تا از خانمای همکارم که هم سنیم ارتباط دوستانه دارم هیچ قصد و قرضی پشتش نیست در حالی که اون دوتا خانم متاهل و دارای فرزند هستند باید باشید و ببینید چه انگ هایی بهشون زده شده تا جایی که حس کردم داره برای هر سه مون مشکل پیش میارن و ارتباطمون در محل کار شد همون سلام و علیک.

 

و من باز برمیگردم به همون اعتقاد قلبی که دارم که بسیاری از مشکلات جامعه رو مربوط میدونم به ایدئولوژی حاکم ناشی از مذهب.اگر این همه تابوهای مذهبی مضحک نبود که سالها همه ما با اینها بزرگ شدیم شاید اون آقا هم خیلی راحت هرچیزی در ذهنش بود میومد می گفت.

 

این همه آزارهای روحی که هر روز می بینیم، عامل بسیاری از عقب موندگی ها، اینکه هیچگاه قوانین مدنی استاندارد نداشتیم و صدها معضل دیگه بر میگرده به ایدئولوژی، امسال من 6 جلد کتاب مطالعه کردم فقط در باب توسعه، اینکه چرا برخی از کشورها اینطور در فلاکت به سر می برن؟ از دیدگاه های مختلف از نظریه وابستگی لنین تا نظریه های نوسازی امثال تودارو و نظریه نهادگرایی عجم اغلو و... از تمامی این نظریه ها و مطالعات یک چیز دستگیرم شد، هر جا که کشوری امورات خودش رو به قضا و و قدر و آسمان سپرد امروز در قعر فلاکت قرار گرفته و هر جا ملتی سرنوشت خودشو در دست گرفت امروز در اوج سعادت قرار داره.

 

اينكه محيط كار ، محيطي براي كار كردنه نه مكاني براي مطرح كردن مسايل شخصيو خصوصي

اينو شديدا موافقم

همونطور كه من بين دوستان دنياي مجازيم و دنياي واقعيم هميشه مرزي قايل شدم اين مورد رو در مورد محيط كارم هم سعي مي كنم رعايت كنم

 

اما با حرفتون تا حدود زيادي موافقم مشكل ما مشكل فردي صرف نيس

ريشه در سيستمي دارد كه باهاش شستشوي مغزي شديم اونم سي و هفت سال

حال ريشه هاي سنتي مذهبي اميخته به خرافاتمون هم بماند

 

تفكري كه يك جامعه رو از همون اول توالت زنانه مردانه اش كرد از لحظه اي كه قدرت گرفت اولين كارش ممنوع كردن پوشش اختياري زنان بود و پر كردن در و ديوار مدرسه ها و دانشگاه با حديث نگاه به نامحرم تير زهرالوديست از جانب شيطان

سيستمي كه خودش ماهواره وارد ميكنه اما قانون منع استفاده ازش رو وضع ميكنه

سيستمي كه رسانه ميليش سريال هاي اب دوغ خياري ازدواج و حاملگي زن و بچه دار شدن توليد ميكنه ولي خارج از مرزهاش شبكه هاي مثلا معاند راه اندازي ميكنه و سريال هاي بشدت غير اخلاقي تركي و كلمبيايي و چه و چه رو به خورد مخ ملت افسرده ضعيف از فشارهاي اقتصادي و اجتماعي و نبود ازادي هاي بحق مدني ميده

لینک به دیدگاه
منتظر بودم بياييد از تجربياتون بگيد اقاي ...( اسمتونو نميدونم اسم كاربريتون هم سخته :ws3:)

 

میخواستم دو موضوع شخصی رو بگم ولی از شاه نامه هم اونور تر میشه

صحبتهای اساتید خبره رو دنبال میکردم ببینم آخرش چی میشه

من تمام پستهارو خوندم و نقل های شما رو هم که میخوندم یاد سه نفر افتادم

و عرض میکنم خدمتتون ، نمیخوا تایپ زیاد بکنم که خسته کننده باشه برای همین نظرمو نگفتم

لینک به دیدگاه
من بخاطر اين جواب شما رو ندادم چون خود شما اصلا متن نوشته وعنوانشو نخونيديد

من دقيقا تو عنوان هم گفتم يك سناريو

در چارچوب اون سناريو هم واضح اعلام كردم هيچ سگينالي مبني بر خواستن و تمايل به اون اقا از سمت خانوم ارسال نشده

چرا كه براي شخص من هميشه اين قسم رفتارهاي اقايون سواله كه چرا وختي جواب مطلوب خودشون رو نميگيرن شروع به اذيت كردن اون خانوم ميكنن بخصوص بخصوص تو محيط كار كه بشدت انرژي اون خانوم كه بايد صرف كارش بشه سر اين مسايل خاله زنكي هدر ميره

 

....

اگرم بازم ميخوايد در مورد علل شكستن كوزه ليلي ها و پيش پيش كردن هاي مجنون هاي جامعه مون حرف بزنيم بفرماييد يه تاپيك ديگه بزنيد اونجا هركي حرفي داشت بياد بزنه

شما با پيش زمينه ذهني كه هميشه كرم از خود درخته وارد بحث شديد صادقانه بگم هيچ كمكي به موضوع بحث من نمي كنه

من دنبال مردي هستم دوستانه بياد از تجربيات خودش بگه اگه واقعا بين دوستانش حتي خودش چنين سناريويي رو ديده اونو بيان كنه و احساسات و قضاوتهاي خودشو اون لحظه بيان كنه و اينكه الان كه از دور داره موضوع رو بررسي مي كنه چطوري ميشه چنين سناريوهايي رو مديريت كرد

 

بازم تاكيد مي كنم موضوع من ربطي به چراغ سبز و قرمزهايي كه اقايون از خانوما مي بينن نداره

ممنون ميشم رعايت كنيد

سلام و ممنونم

 

این نوع گفت و شنود رو خیلی دوست دارم....وسپاسگزارم که وارد این مسیر شد

 

نه من در پاسخ به سوده گفتم آقایونی که واقعا با منطقی که در پست بعدی بهش اشاره کردید پاسخ دریافت میکنند اما باز به آزارشون ادامه میدن،صرفا یک بیشعور به تمام معنا هستند،همین!

 

و قبول ندارم همه ی رفتارهای آقایون در یک ظرف قیاس گردد(آقایون/خانومها همه سروته یه کرباسن)

 

به تعداد آدمها شعورودرک و منطق وجود داره و به صرف اینکه تعدادی شبیه به هم نه عینا مثل هم رفتار میکنند بیایم و کل آقایون یا خانمها رو زیرسوال ببریم

 

شما فرمودید از تجربیات خودش بگه...این به اون معنی هست که خود اون شخص جزو افرادی هست که داره خانمها رو به شکلی که شما در سناریو آوردید اذیت میکنه؟

 

من وقتی چنین رفتاری خودم ندارم قطعا تجربه ای هم در این زمینه ندارم:a030:

اقاي صادقي يه سوالي مطرح كردن

 

 

من صادقانه جواب ميدم نه بخاطر سوال شما بلكه براساس عقايد خودم

من ازشون ميخوام بهم فرصت بده (اين در صورتي كه منم ته دلم ازش خوشم مياد با توجه به شناختي كه توي اون مدت ازش پيدا كردم )

اما اگه اونو براي همسري مناسب نميدونم ولي ميدونم همكار خيلي خوبيه براي من

ازش ميخوام يه ساعتي رو بيرون از محل كار تعيين كنه

تو محيط كار شديدا اعتقاد دارم نبايد محيط كار با اين چيزا لوث بشه

تو محيط بيرون از كار سعي ميكنم واضح و دقيق بهش بگم كه اصلا تمايلي به ازدواج هاش ندارم نه به اين علت كه اون بده اون مشكلي داره

نه به اين دليل كه من خوبم من برترم

نه بلكه بنا به اين دلايل دنياي اون و من متفاوته ما نميتونيم كنار هم مثل الان كه همكار خوبي هستيم توي زندگي زناشويي هم به موفقيت و به ااهدافمون برسيم

اما از اينكه اون همكار منه از سوادش از تجربياتش تجميد ميكنم و صادقانه ميگم كه دوست دارم مثل قبل همون همكارهاي خوب هم باشيم و برايش ارزوي خوشبختي ميكنم و ازش ميخوام مثل يه انسان بالغ و خوداگاه اين شرايط رو درك كنه و احساسات شخصيشو وارد كار نكنه

و اين قضيه رو كاملا تمام شده فرض كنه

خیلی کم پیش میاد همکار خانمی در قبال چنین پیشنهادی اینقدر منطقی برخورد کنه!!

هست اما کمه

اغلب خانم به دلیل اینکه حالا فرد رو همکار فقط نمیدونه و اون فرد تبدیل به خواستگار او شده ،این ذهنیت براش پیش میاد که تمام رفتارها،حرفها،نگاهها و درخواستهای اون شخص مغرضانه است و شروع میکنه از راههای قانونی که قدرتِ سمت در اختیارش گذاشته اون شخص رو اذیت کردن و خیلی خوش بینانه نگاه کنیم و کاری نکنه کلا رفتاری سردوخشکِ سازمانی نسبت به اون فرد درپیش میگیره....واقعا چرا؟

در صورتی که ممکنه آقا واقعا قضیه رو تمام شده بدونه و اون خانم به همون همکارِقبل از پیشنهاد ازدواج براش تبدیل شده باشه

 

اما قضيه رو از اينجا به بعدش شما اقايون بياييد براي من بگيد چرا با وجودي كه يه خانوم واضح به شما نه ميگه بازم پافشاري ميكنيد يا توي موقعيتهاي مثل محيط كار شروع به اذيت كردنش ميكنيد اون موقع ها به چي فكر ميكنيد پراسس هاي مغزتون چطوري فعاليت مي كنن چه احساساتي تو وجودتون ايجاد ميشه چرا نمي تونيد اونو مديريتش كنيد در حالي من شخصا شما مردها رو تو حوزه كار بخصوص كارهاي علمي و تخصصي تحسين و ستايشتون مي كنم و از اينكه با شما موجودات باهوش همكار و هم نشين بشم واقعا لذت ميبرم ولي وختي پاي مسايل احساسي به ميان مياد واقعا حال بهم زن ميشيد (با عرض معذرت )

شما فرمودید بدون هیچ سیگنال از طرف خانم!!من این قضیه رو تاحدود زیادی منتفی میدونم.اگر هم باشه عرض کردم طرف یه بیشعوره

 

 

اگه بخوام خودم رو جای اون آقا بگذارم دلایلی که حس مردانه من به من میگه میتونه این دلایل باشه:

 

۱)اون خانم رو در ارتباط با شخص دیگه ای تو سازمان دیدم و این قضیه برای من مسجل شده که پس شاید منم بتونم باهاش رابطه داشته باشم

۲)به بیماری سادیسم مبتلا هستم

۳)گاهی جنبه های مازوخیسمی هم دخیله

۴)اون خانم شبیه یکی در گذشته ی منه که سعی میکنم هرجور شده بهش نزدیک بشم

۵)فرضیه ی آخر میرسه به همون کوزه و لیلی...

 

 

در هرحال

باز هم معتقدم ارتباطات انسانی یه جاده دوطرفه س:icon_gol:

لینک به دیدگاه
میخواستم دو موضوع شخصی رو بگم ولی از شاه نامه هم اونور تر میشه

صحبتهای اساتید خبره رو دنبال میکردم ببینم آخرش چی میشه

من تمام پستهارو خوندم و نقل های شما رو هم که میخوندم یاد سه نفر افتادم

و عرض میکنم خدمتتون ، نمیخوا تایپ زیاد بکنم که خسته کننده باشه برای همین نظرمو نگفتم

شما كه ماشالاه دست به تايپ تون خوبه :ws3:

يادمه يه زموني مثل خودم كيلومتري مي نوشتيد

خب اينجاهم لطف كنيد تعريف كنيد ديگه :ws3:

اون سه نفر كيان ؟!:ws52:

لینک به دیدگاه

درک کردن همچین موجوداتی و چیزی که تو ذهنشون میگذره خیلی سخته. ولی اینکه یه سری کمبودها و مشکلات ذهنی و روحی و روانی داره شکی توش نیست.

 

نمیدونم شاید تو این حالت که می بینن به غرورشون ضربه خورده میخوان تلافی کنن :banel_smiley_4:

یا شاید مثلا میخواد خودشو اینجوری توجیه کنه و تلقینی کنه به خودش که مشکل از من نبوده که فلانی قبول نکرده، خودش مشکل داره. :ws52:

لینک به دیدگاه

 

شما فرمودید از تجربیات خودش بگه...این به اون معنی هست که خود اون شخص جزو افرادی هست که داره خانمها رو به شکلی که شما در سناریو آوردید اذیت میکنه؟

 

من وقتی چنین رفتاری خودم ندارم قطعا تجربه ای هم در این زمینه ندارم:a030:

 

خیلی کم پیش میاد همکار خانمی در قبال چنین پیشنهادی اینقدر منطقی برخورد کنه!!

هست اما کمه

اغلب خانم به دلیل اینکه حالا فرد رو همکار فقط نمیدونه و اون فرد تبدیل به خواستگار او شده ،این ذهنیت براش پیش میاد که تمام رفتارها،حرفها،نگاهها و درخواستهای اون شخص مغرضانه است و شروع میکنه از راههای قانونی که قدرتِ سمت در اختیارش گذاشته اون شخص رو اذیت کردن و خیلی خوش بینانه نگاه کنیم و کاری نکنه کلا رفتاری سردوخشکِ سازمانی نسبت به اون فرد درپیش میگیره....واقعا چرا؟

در صورتی که ممکنه آقا واقعا قضیه رو تمام شده بدونه و اون خانم به همون همکارِقبل از پیشنهاد ازدواج براش تبدیل شده باشه

 

 

شما فرمودید بدون هیچ سیگنال از طرف خانم!!من این قضیه رو تاحدود زیادی منتفی میدونم.اگر هم باشه عرض کردم طرف یه بیشعوره

 

 

اگه بخوام خودم رو جای اون آقا بگذارم دلایلی که حس مردانه من به من میگه میتونه این دلایل باشه:

 

۱)اون خانم رو در ارتباط با شخص دیگه ای تو سازمان دیدم و این قضیه برای من مسجل شده که پس شاید منم بتونم باهاش رابطه داشته باشم

۲)به بیماری سادیسم مبتلا هستم

۳)گاهی جنبه های مازوخیسمی هم دخیله

۴)اون خانم شبیه یکی در گذشته ی منه که سعی میکنم هرجور شده بهش نزدیک بشم

۵)فرضیه ی آخر میرسه به همون کوزه و لیلی...

 

 

در هرحال

باز هم معتقدم ارتباطات انسانی یه جاده دوطرفه س:icon_gol:

 

نه لزوما خودش

بالاخره مردها توي جمع هاي دوستانه خودشون حرف هايي از اين دست ميزنن

ولي اينكه چقدر طرف منصف باشه و اعتراف كنه كه تقصير من بود فلاني رو چون ازش اوكي نگرفتم اذيت ميكردم نميدونم واقعا تو جمع هاي مردونه مطرح ميكنن تا نه

يا از دوستان صميمي كه خودتون تو جريان فرايند خاطرخواهيش بوديد

والا

البته كه هيشكي نمياد بگه ماست من ترشه :ws3:

اونم تو چنين مسئله به اين حياتي براي يه مرد

كدوم مردي شجاعت داره بياد بگه من خاطرخواه دختري شدم دختره هيچ جوره بهم پا نداد ولي من همش اذيتش ميكردم

كدوم مردي :ws3:

 

 

.....

من كاري به بقيه مردم ندارم شما نظر منو خواستيد منم نظر و عقيده خودمو گفتم و واقعا هم چنين كاري مي كنم

البته در مورد سناريوي همكار اونم چون توي سناريو گفتيد همكارتون تو حوزه كاري همكار خوبيه و روابط كاري خوبي باهاش داري

والا تو بيشتر مواقع صراحتا بگم من براي احساسات مردا تره هم خرد نميكنم (از نظر من فقط يه مرد از نظر احساسي و عاطفي و جنسي ارزش وخت گذاشتن داره اونم كسيه كه من اون براي همسري انتخاب ميكنم) و اصلا برام مهم نيس در موردم چه حسي دارن فقط سعي ميكنم باهاشون محترمانه و رسمي برخورد كنم تا نسبت بهم جري نشن و به اصطلاح روشون تو روم وا نشه

هيچ سدي به اندازه رسمي و محترمانه رفتار كردن نميتونه رفتار يه مرد رو در مقابل يه خانوم مهار كنه

اينو به تجربه ياد گرفتم :w16:

 

 

 

 

....

اما شما گفتيد يه خانوم وختي مرد همكارشو در مقام خواستگار ميبينه شروع ميكنه به تغيير رفتار و باقي ماجراها كه خودتون فرموديد

 

برام جالب بود

دقت كرديد شماهم همون سناريو من مطرح كرديد اما اينبار جاي مرد و زن رو عوض كرديد يعني اينبار اقا بعد از جواب رد گرفتن منطقي برخورد مي كنه ولي خانوم شروع به تغيير رفتار ميكنه و اگه خانوم داراي قدرت و سمت بالاتر باشه چه بسا شروع به اذيت كردن اون اقا بكنه

 

ياد يه كليپ افتادم كه توش دنيايي رو به تصوير كشيده بود كه مردا توسط زنها مورد اذيت و ازار قرار ميگيرن تو كوچه و خيابون و فروشگاه و سينما متلك و تيكه هاي جنسي ميگيرن از زنا

زنها بهشون تجاوز مي كنن

اونارو وادار ميكنن لباسهاي خفه و پوشيده و بسيار زشت بپوشن موي سرشونو بپوشونن تا مبادا زنها تحريك بشن و به مردها تجاوز كنن و ....

 

اين يه كليپ بود و البته به صورت غلو شده موضوع رو مطرح كرده بود ولي همين سناريويي كه شما مطرح كرديد ميتونه در اينده نزديك بخصوص تو مشاغلي كه تعداد زنها برابر تعداد مردها ميشه يا زنها از نظر قدرت صاحب مشاغل مديريتي ميشن اتفاق بيافته

 

اينها براي ما يك نشانه هس براي اينكه بايد و بايد تغيير رو بپذيريم و سعي كنيم با افزايش خوداگاهي قبلا از اينكه تغييرات مارو تو خودش غرق كنه ما اونارو به نحو احسن مديريتش كنيم والا با گفتن اينكه حتما زنه يه كاري كرده كه مرده افتاده دنبالش

حتما دختره خودش بند ليفش شله و پسر ديده همه از اين سفره الهي بهره ميبرن اينم گفته ما هم بريم فيض ببريم و از اين مدل ادبيات چاله ميدوني و سنتي نرسالارانه بخواد رفتار غير منطقي خودشو توجيه كنه

با اين كار هرگز مسئله حل نخواهد شد و چه بسا فردا پس فردا گريبان يكي از خانوم هاي فاميل درجه يك خودش رو خواهد گرفت

 

 

يك مورد ديگه كه به نظرم تو ضمير ناخوداگاه شما و اكثر مردا هس اينكه يه خانومي يا بايد اصلا هيچ سيگنالي نده يا اينكه اگه داد ديگه داده و مرد حق داره هر طور دلش خواست با اون خانوم رفتار كنه

 

عرضم به حضورتون توي سوئد (شايد تنها كشورضد مرد دنيا ) يه قانوني وجود داره به اين صورت كه :

اگه خانومي از تو خيابون دست اقايي رو بگيره بياره تو اتاق خوابش باهاش هم تا يه مرحله پيش بره ولي از اون به بعد بهش بگه نه ديگه نميخوام

اگه مرد بدون توجه به نه خانومه بازم به كارش ادامه بده جرمش برابر جرم تجاوز به يه خانومه

 

اين يه قانون خيلي افراطي و به نظرم كاملا ضد مرده

اما تو نفس و روح اين اقانون يه حقيقتي وجود داره كه من خودم حدود دو ساله كه متوجهش شدم اونم بعد كلي مطالعه و خوندن كامنت هايمرتبط و صحبت كردن با خانومهاي متاهل دوست و فاميل و اشنا متوجهش شدم كه توي پست بعدي سعي مي كنم به صورت خلاصه بهش بپردازم

لینک به دیدگاه

اولش بگم قانون سوئدي كه در پست قبلي اشاره كردم بهش اولين بار من از زبان يه حقوقدان ايراني ساكن سوئد در راديو فردا شنيدم يكبار هم توي يه ميزگرد در برنامه اي از شبكه من و تو اين قانون بهش پرداخته شد(همينه ديگه من اگه راديو قران و راديو قم گوش ميكردم بجاي اين شبكه هاي معاند ضد دين الان يه خانوم سر به زير هرچي اقامون بگه ميشدم :ws3:)

اين قانون از نطر من يه قانون ضد مرده

چون واقعا اگه به اين شكل باشه بشدت ارزش و مقام انساني مرد رو پايين مياره و اونو هم رديف اشياي تحت مالكيت يه زن درمياره

اينكه بدون توجه به احساسات يه انسان و فقط براساس خواسته هاي نفساني خودت با اون رفتار كنه و وختي ارضا شدرهاش كنه با مقداري پول كف دستش به عنوان دستمزد

 

شايد براي مرداي خاورميانه و همين ايران خودمون اين قانون واقعا غير قابل هضم باشه ولي تا حالا فكر كنم من خودم شخصا دوتا مقاله خوندم از وجود مردان جوان تن فروش در تهران كه اتفاقا بازارشون هم سكه هس خودشونو به زنان پولدار ميانسال و كهنسال بيوه و طلاق گرفته مي فروشن و در قبالش پول دريافت ميكنن

شايد قبح عملشون به اندازه قبح عمل زنان تن فروش نباشه

ولي واقعيتيست زير پوست اين شهر

 

اين مطالب و اين قانون رو تو ذهنم داشتم تا اينكه يه شب برخوردم به يه پست فيس بوكي از يه گروه خانومها ( گروه مخصوص خانومها بود هيچ اقايي حق ورود بهش نداشت مگه اينكه اقايون با اكانت خانوم بخوان واردش بشن كه گهگاه ميشدن و شيطنتهايي ميكردن )

 

اكثر اعضاي گروه خانومهاي متاهلي بودن از سراسر دنيا و البته بيشترشون از ايران خودمون حتي افغاني هم بود توشون

اون پست فيسبوكي پرداخته بود به روابط زناشويي و اينكه ايا خانومها از رابطه اشون راضي هستن يانه

اغلبشون ناراضي بودن

بعضيا از سرد مزاجي همسرشون حتي از همون اوايل ازدواج

بعضيا اشاره كرده بودن به روابط خارج از چارچوب تعهدشون با زنان ديگر

بعضياشون به سر مزاجي خودشون اشاره كرده بودن

ولي اغلب دليلشون اين بود

همسران اين اقايون موقع رابطه اصلا به خواست و رضايت همسرشون تو رابطه توجه نمي كردن همينكه خودشون اون ميل درشون به وجود مي اومد براشون كافي بود اصلا به اينكه ممكنه خانومه از نظر روحي و فكري اماده نباشه توجه نميكردن

 

مثلا خانومايي بودن كه مي گفتن

مواقعي بوده اونا خسته و خوابالوده بودن و صراحتا بيان ميكردن كه الان امادگي ندارن ولي همسرانشون به زور اونارو وادار به رابطه ميكردن و همين مسئله باعث سردي خانوما از رابطه با همسرانشون ميشد

از اون طرف خانومايي بودن كه ميگفتن ما اماده بوديم ولي از سمت همسر با سردي مواجه شديم

انگار كه كنترل اين رابطه بايد هميشه دست اقايون باشه و زن وسيله شخصي مرده چرا چون يكبار علني و محضري بهشون اوكي داده

 

اين مسئله رو تونستم با خانومهاي متاهل دنياي بيرون هم مطرح كنم و واقعا اكثرشون همين نظر رو داشتن

حتي يكي از دوستان متاهل خودم بيان ميكنه ازدواج براش هيچ ثمري نداشته حتي از منظر رابطه سالم جنسي

 

بلكه بشدت از وختي كه ازدواج كرده حسش نسبت به مردا از بين رفته

چرا كه همسرش اصلا به خواسته هاي اون احترام نميزاره حتي توي رابطه زناشويي

 

 

اين مطالب رو گفتم اين همه نوشتم تا اينو برسونم كه

مردي كه حتي با وجود نه شنيدن بازم دنبال خانومي مي افته و تنها بهونه اش اينكه اون در فلان روز فلان مكان بهم سيگنالي مطلوب فرستاده

همين اقا فردا پس فردا ميشه يكي از اين شوهران همين خانوم هاي نالان از روابط زناشويي

فرقي نميكنه

اون مرد با اون تفكر توي روابطش با همسرش هم پيش خودش ميگه اين زن رسمي و سندي بهم سيگنال مثبت داده غلط ميكنه حالا كه ميخوام و به قول اقايون علما نياز ج دارم بهم نه بگه

 

توي روابط زناشويي هم به قول الوين تافلر قدرت از تختخواب برميخيزد و اينكه كداميك قدرتمندتر باشد او رابطه رو جهت خواهد داد و پيش خواهد برد

 

خلاصه كلامم چنين مرداني از نطر شخص من بشدت انسانهاي خطرناكي هستن

مردان عاشق پيشه تماميت خواه

لینک به دیدگاه
درک کردن همچین موجوداتی و چیزی که تو ذهنشون میگذره خیلی سخته. ولی اینکه یه سری کمبودها و مشکلات ذهنی و روحی و روانی داره شکی توش نیست.

 

نمیدونم شاید تو این حالت که می بینن به غرورشون ضربه خورده میخوان تلافی کنن :banel_smiley_4:

یا شاید مثلا میخواد خودشو اینجوری توجیه کنه و تلقینی کنه به خودش که مشکل از من نبوده که فلانی قبول نکرده، خودش مشکل داره. :ws52:

به نظرم مردا هم بين دو قطب افراطي گير كردن

يك قطب كه پيش خودش القا ميكنه هر زني براي من ميميره (اعتماد به سقف معروف اقايون تو رابطه با خانوما)

قطب ديگر كه با نه شنيدن از دختر موردعلاقه اش يهويي از سقف كنده شده با صورت ميخوره كف زمين و اعتماد به نفسش پودر ميشه و شروع ميكنه به گفتگوي دروني و هركاري ميكنه براي اينكه اون نداي تخريبي رو تو وجودش خاموش كنه كه يكيش همين فرافكني و اذيت كردن دختره نه گو

 

راه حلي رئيس براي اين تيپ ادما سراغ داري به نطرت ميشه چنين حسي رو كنترل كرد ؟!

اخه اين رفتار رو به شخصه بين افراد تحصيل كرده حتي صاحب مقام و منصب هم ديدم

لینک به دیدگاه

نرینگی سنتی ترس‌اش را پس زوربازویش پنهان می‌کنه پس زورگویی اش و ضعفهایش را پس خشونتش و پشتش هم به قوانینی گرم است که زن را به سلطه او درآورده‌اند!

اینارو قرمز کردم که ج.اب را داده باشم تا این قوانین هستند نرینگی سنتی همیشه مشکل ساز خواهد بود

لینک به دیدگاه

در واقع مردی که سالاریش به نظام سرکوبگر مردسالاری برمی‌گردد، ضعیف، نادان و از همه مهمتر ترسو است، چون شجاعت پذیرش یک حق انسانی را برای جنس مخالف ندارد، چون از آزادی و استقلال فکری ومالی زن می‌ترسد، چون نمی‌داند اگر زن امکان رشد پیدا کند، آیا قادر به رقابت با اوخواهد بود یا نه. مرد مفتخر به نرینگی مردسالارانه‌اش از یک چیز دیگر هم می‌ترسد: از آزادی زن برای تصمیم گیری درمورد خودش، برای جسم و روح‌اش، از اینکه زن دیگر ملک او نباشد...

لینک به دیدگاه
بحث جالبیست

نرینگی سنتی

 

مثل مادينگي سنتي

 

اره ولي ظاهرا كسي پايه بحث نيس از هفته پيش كه اين مطلبو گذاشتم همين جوري گذاشتم الان كه اومدم همون جوري مونده :ws3:

لینک به دیدگاه
در واقع مردی که سالاریش به نظام سرکوبگر مردسالاری برمی‌گردد، ضعیف، نادان و از همه مهمتر ترسو است، چون شجاعت پذیرش یک حق انسانی را برای جنس مخالف ندارد، چون از آزادی و استقلال فکری ومالی زن می‌ترسد، چون نمی‌داند اگر زن امکان رشد پیدا کند، آیا قادر به رقابت با اوخواهد بود یا نه. مرد مفتخر به نرینگی مردسالارانه‌اش از یک چیز دیگر هم می‌ترسد: از آزادی زن برای تصمیم گیری درمورد خودش، برای جسم و روح‌اش، از اینکه زن دیگر ملک او نباشد...

خيلي عااالي

خيلي عالي از ديد روانشناسي بيانشون كردي مهندس

 

من تو خلوتم به ازدواج ، به مرد به خيلي از اين چيزا فكر كردم خداييش خيلي كار خطرناكيه ازدواج كردن تو اين مملكت

خيلي

قوانينش خيلي خطرناكه

قشنگ با امضاي عقد نامه اختيار و ازادي خودتو ميدي دست يكي ديگه

لینک به دیدگاه
خيلي عااالي

خيلي عالي از ديد روانشناسي بيانشون كردي مهندس

 

من تو خلوتم به ازدواج ، به مرد به خيلي از اين چيزا فكر كردم خداييش خيلي كار خطرناكيه ازدواج كردن تو اين مملكت

خيلي

قوانينش خيلي خطرناكه

قشنگ با امضاي عقد نامه اختيار و ازادي خودتو ميدي دست يكي ديگه

ولی

با جمله اخریتون مخالفم بلکه پیشنهاد میکنم به همه خانم ها :

اکنون هویت زنان توسط مردان به آنها القا می­شه زمان آن رسیده که زنان هویت خود را وضع کنند، جنسیت خود را به عنوان فضای آزادی و نه فضای محدودیت اظهار کنند.

سارای عزیز و این راه و روش باید درین جامعه سنتی راه بیوفته:icon_gol:

لینک به دیدگاه
ولی

با جمله اخریتون مخالفم بلکه پیشنهاد میکنم به همه خانم ها :

اکنون هویت زنان توسط مردان به آنها القا می­شه زمان آن رسیده که زنان هویت خود را وضع کنند، جنسیت خود را به عنوان فضای آزادی و نه فضای محدودیت اظهار کنند.

سارای عزیز و این راه و روش باید درین جامعه سنتی راه بیوفته:icon_gol:

مي ترسم منظورتو درست نگرفته باشم مهندس :5c6ipag2mnshmsf5ju3

با كدوم قسمتش مخالفي و چرا ؟!

ميشه بيشتر توضيحش بدي ؟

لینک به دیدگاه

نمونه اي از بي اخلاقي

 

دختر خانومي توي فضاي مجازي عمومي چنين مطلبي رو منتشر كرده (اميدوارم كار من بي اخلاقي نباشه كه مطالب ايشون رو بازگو مي كنم )

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

بعد اين گوشه اي از نظرات اقايون محترم هست كه زير مطلب ايشون كامنت گذاشتن :

 

 

اقا : تو به همون دست پیدا میکنی که دنبالشی

 

 

خانوم :منظورتون رو متوجه نشدممن دنبال استارتاپ تخصصی تو حوزه کاری خودم بودم در اون شرکت کردم و جزء برندگانش هم بودم

این چیزی بوده که من دنبالش بودم

مسلما مسئول فکر بیمار ایشون من نبوده ام!!!

 

اقا:پس ناراحتیت بی مورده چون به هدف و مقصود اصلیت رسیدی.

 

خانوم :اگر یک دختر بودید و تجربه همچین مکالمه ای رو داشتید و ازش ناراحت هم نشدید اون موقع شاید نصیحت دوستانه شما رو میپذیرفتم نه الان

درک متقابل نسبت به شرایط همدیگه نداریم

 

 

 

......

يك اقاي محترم ديگه چنين فرمودن :

 

اقا: شما یا از اول نباید با ایشون همکلام میشدین یا حالا که شدین جوابشو مودبانه باید میدادین.... این ربطی به انسانیت نداره.... بلکه طبع انسان اینه که اینطور سوالاتو بپرسه

 

خانوم : برداشت از مطلبی که نوشتم کاملا آزاده منتهی من مکالمه ام رو که با اون شخص داشتم رو منتشر نکردم بنابراین لطفا در این خصوص قضاوتی نکنید که جواب من محترمانه بوده یا نه .... توهین آمیز به من یا اون فرد بوده یا نه .... چون شما ریز مکالمه رو نمیدونی و کار درستی نیست که در مورد اون مسئله نظر میدیدمن احساسی که در مورد اون موضوع داشتم رو فقط به اشتراک گذاشتم نه بیشتر

 

اقا: متشخص بودن این نیست که درمورد سک-س یا مسایل ازدواج حرف نزنیم.... بنظرم شما خودت به خودت و ایشون توهین کردی

 

خانوم : در ضمن آشنایی من با ایشون در محیط باز از نظر رابطه ای نبوده که مباحث اینچنینی که گویا برای شما عادی هست، بیان بشه

ما در محیط کاملا آکادمیک و آموزشی برخورد داشتیم

فکر نمیکنم این حرفها جزء حرفهایی باشه که تو مکالمه های روزانه طبقه بندی بشه و یا حتی از جنس حرفایی باشه که با هر فردی که آشنا میشیم در موردش بتونیم راحت صحبت کنیم!!

بنابراین نظر شما برای من بدون منطق هست و قبولش ندارم

 

 

 

قضاوت با شما !

لینک به دیدگاه
شما آقايون ، فرض كنيد به خانومي علاقه مند شديد (حالا در هر موقعيتي كه هستيد و به هر دليلي كه خودتون ميدونيد )

كم كم اين احساس شما نسبت به اون خانوم اوج ميگيره و شما به روش خودتون شروع ميكنيد به نشون دادن علاقه تون به اون شخص ...

اما به هر دليلي از طرف اون خانوم سيگنال مناسب و مطلوب خودتون رو دريافت نميكنيد..

حالا شما پيش خودتون شروع ميكنيد به قضاوتهاي شخصي

مثلا :

من براش مهم نيستم

چرا با فلاني حالت حرف ميزنه ولي تا منو مي بينه خيلي رسمي برخورد ميكنه

شايد كسي رو زير سرش داره

شايد

شايد

 

 

....

اين شايدها ميتونه تا بي نهايت ادامه داشته باشه

 

 

اما سوالي كه شخصا براي من يكي ايجاد شده اينكه

چرا برخي از اقايون (دست كم از نظر من بيشترشون ) بجاي رفتار منطقي ، شروع به اذيت و ازار و جوسازي عليه اون خانوم مي كنن در حالي كه اون خانوم اصلا به اون اقاي كذايي هيچ تعهدي نداده يا اصلا هرگز بهش ابراز احساسات نكرده

 

سوال دومم اينكه اون خانوم در مقابل چنين اقايي چطوري برخورد كنه كه نه به غرور اون اقاهه بربخوره و نه شخصيت و شأن خودش زير سوال بره

 

 

خيلي خيلي ممنون ميشم جواب اين سوالمو شفاف و واضح بديد چون واقعا به راهنمايي هاتون نياز دارم

به نظرم حس مالکیت حس ترس باعث میشه مرد همسر خودشو اذیت میکنه زود از کوره در میره نمیخواد کسی رو بدست اورده از دست بده

ترس باعث بد شدن رفتار مردمانه

بعد از لحاظ مالکیت میخواد زنش مال خودش باشه حتی ممکنه به محبت مادر به فرزندش حسودی کنه

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

چرا یک طرفه قضاوت میکنید؟ وقتیکه فرهنگ این باشه که همیشه مرد باید خرج زنش رو بده همیشه مرد باید دست تو جیبش بکنه وقتی همیشه مرد باید نیاز مالی زن شاغل رو رفع کنه چون زن شاغل که برای دوست پسرش نباید خرج کنه طبیعیه همچین درخواستی بده وقتی تو جامعه ای زن شاغل میگه درامد نامزدم همش مال من باید باشه این انتظارات طبیعیه بعد میگید چرا مردان خودخواه و مالک گرا هستن بهتره دو طرفه نگاه کنید نه یکطرفه به نفع خودتون .... شما تو همین جملات خودخواهانه تون دارید میگید مردی زنی رو بدست بیاره _ یعنی بالعکسش افت داره) این فرهنگ جاری که خانم ها نسبت به اقایان در نوع ارتباط شون دارند درسته؟ فرهنگ درست اینه که اصلا امکان پذیر نیست زنی عاشق مردی بشه چون وظیفه مرد که ابراز علاقه و توجه کنه همیشه مرد باید تلاش کنه خواسته های زن رو براورده کنه و هیچ نگه به زنان یاد میدن وقتی مردی ابرار علاقه میکنه زن نباید به اون محل بگذاره نباید بهش اهمیت بده باید مرد اویزون اون بشه باید ده بار بیاد خواستگاری تا جواب مثبت بگیره چون اینجوری ارزش زن محترم شمرده میشه مرد که اصلا ادم نیست مرد که همیشه ابی زنه که باید متوقع باشه همیشه این مرد که بید دست تو جیبش بکنه چون برای زن شاغل افت داره همیشه این مرد که باید وقت خودش رو خالی کنه برای زن همیشه این مرد که بهترین باشه برای زن ولی زن حتی کوچکترین حرکتی هم برای این رابطه نه میکنه نه باید بکنه چون زن هست همیشه این مرد که باید زنگ بزنه چون ممکنه شارز گوشیش دختر تموم بشه همیشه به زنان میگن وقتی مرد عاشق شما شد

باید نشان دهید که اهمیت زیادی در زندگیتان ندارد و خوشحال و راحت باشید و از مجرد بودن خود لذت ببرید. در دسترسش نباشید. بگذارید دنبالتان بگردد چرا چون مرد هست و طرز فکر انسان ها پوسیده .

لینک به دیدگاه
اخه دقيقا مسئله همينجاست

ما ايرانيها و كلا مشرق زميني ها هنوز عادت نكرديم صراحتا خواسته خودمونو بيان كنيم

از سر سفره مهمونيهاي خونوادگي بگير بيا تا مصاحبه هاي شغلي تا همين رابطه گيري ها و پيوندهاي انساني و شراكت تو كارهاي اقتصادي و زندگي زناشويي و كاريو غيره

 

...

يادمه دوسه سال پيش يه فيلمي ميديدم (اسمش يادم نيس ) يه صحنه از فيلم خيلي برام جالب اومد دختره توي بار نشسته بود سر يه ميزي تنها

پسره از دور ديدتش اومد سر ميز و ازش اجازه خواست بشينه بعدش سفارش دوتا نوشيدني رو داد

كمي باهاش حرف زد و بلافاصله منظور اصليشو بيان كرد

" دوست دارم باهات باشم "

دختره گفت :در چه حدي از رابطه؟

پسره خيلي راحت گفت من دوست دارم باهات س-ك-س. داشته باشم

دختره درجواب ردش كرد و پسره بلند شد و رفت

و تمام

 

حالا اينكه اون خانومه چرا اون مرد رو رد كرد اون لحظه تو مُد س-ك-س نبود يا از قيافه و هيكل مرده خوشش نيومده

يا اينكه اون اقا چرا اون خانوم رو فقط براي س-ك-س ميخواست نه رابطه ماندگار

 

هيچ كدوم مهم نيس

مهم ديالوگي بودكه بين دو انسان بالغ و عاقلو امروزي شكل گرفت و تموم شد رفت

 

 

مشكل جامعه ما اينجاست صراحتا خواسته و نيت اصلي مونو بيان نميكنيم و براي رسوندن نيت و منظور اصلي مون به هزار و يك ترفند متوسل ميشيم و انتظار اينو داريم طرف اين علايم و سگنالها رو گرفته و صراحتا به ما جواب بده

مثلا اون اقا انتظار داره خانومه بره سمتش بگه :

اقاي فلاني چرا شما با من فلان رفتار رو ميكنيد منظورتونه چيه

كه خب اين سناريو از قبل نوشته شده و هزران زن و مرد ايراني دست كم تو سريال ها و فيلم هاي جديد و قديم ايراني بازيش كردن كه مرده خيلي بي تفاوت بگه كدوم رفتار ؟

من با شما كاري ندارم و اين داستان شكستن كوزه ليلي سر چشمه و پيش پيش كردن هاي مجنون و پيشته پيشته كردنهاي ليلي همچنان انقدر ادامه پيدا كنه كه تبديل بشه به اصل مطلب و يه جنگ رواني بين نه دو انسان كه بين چندين نفر شكل بگيره

 

واقعا متاسفم كه بين همچين مردا و زناني هنوز زندگيميكنيم

 

چرا یک طرفه قضاوت میکنید؟ وقتیکه فرهنگ این باشه که همیشه مرد باید خرج زنش رو بده همیشه مرد باید دست تو جیبش بکنه وقتی همیشه مرد باید نیاز مالی زن شاغل رو رفع کنه چون زن شاغل که برای دوست پسرش نباید خرج کنه طبیعیه همچین درخواستی بده وقتی تو جامعه ای زن شاغل میگه درامد نامزدم همش مال من باید باشه این انتظارات طبیعیه بعد میگید چرا مردان خودخواه و مالک گرا هستن بهتره دو طرفه نگاه کنید نه یکطرفه به نفع خودتون .... شما تو همین جملات خودخواهانه تون دارید میگید مردی زنی رو بدست بیاره _ یعنی بالعکسش افت داره) این فرهنگ جاری که خانم ها نسبت به اقایان در نوع ارتباط شون دارند درسته؟ فرهنگ درست اینه که اصلا امکان پذیر نیست زنی عاشق مردی بشه چون وظیفه مرد که ابراز علاقه و توجه کنه همیشه مرد باید تلاش کنه خواسته های زن رو براورده کنه و هیچ نگه به زنان یاد میدن وقتی مردی ابرار علاقه میکنه زن نباید به اون محل بگذاره نباید بهش اهمیت بده باید مرد اویزون اون بشه باید ده بار بیاد خواستگاری تا جواب مثبت بگیره چون اینجوری ارزش زن محترم شمرده میشه مرد که اصلا ادم نیست مرد که همیشه ابی زنه که باید متوقع باشه همیشه این مرد که بید دست تو جیبش بکنه چون برای زن شاغل افت داره همیشه این مرد که باید وقت خودش رو خالی کنه برای زن همیشه این مرد که بهترین باشه برای زن ولی زن حتی کوچکترین حرکتی هم برای این رابطه نه میکنه نه باید بکنه چون زن هست همیشه این مرد که باید زنگ بزنه چون ممکنه شارز گوشیش دختر تموم بشه همیشه به زنان میگن وقتی مرد عاشق شما شد

باید نشان دهید که اهمیت زیادی در زندگیتان ندارد و خوشحال و راحت باشید و از مجرد بودن خود لذت ببرید. در دسترسش نباشید. بگذارید دنبالتان بگردد چرا چون مرد هست و طرز فکر انسان ها پوسیده .

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...