رفتن به مطلب

چند سند از زبان قدیم آذربایجان و آشنایی با نقاط ایرانی(آذری) زبانٍ آذربایجان امروز


ارسال های توصیه شده

> ترک یا آذری ؟

3725

دانشگاه عرصه برخورد و تبادل افكار قشري از جامعه است كه عليرغم گستردگي و تنوع فرهنگي و زباني و قومي، نمودي از داعييه روشنفكري و نوعي برتري فكري برخواسته از علم و منطق در رفتار و گفتار و تعامل اجتماعي آنها عيان است . در اين بين گاهي ساده نگري ناشي از روز مرگي با عث نو عي افت آشكار در برخورد با مسا ئل پيرامون مي شـود كه نخبه بودن جمع دانشجويي را زير سوال مي برد بخصوص اگر اين مسئله به صورت مكتوب يا در جمع هاي گوناگون تكرار شود .

يكي از اين مسائل كه تقريبا هر روز بنوعي با آن برخورد مي كنيم ، مسئله ترك و فارس است كه براي دانشجويان خوابگاهي ملموس تر است .

 

براي اكثر كساني كه حداقل مطالعه اي در تاريخ فرهنگ ايران داشته باشند نام «كسروي» آشناست ! كسروي روزگاري به شدت مبلغ پاك ديني بوده نا گزير كتابي بنام «ورجاوند بنياد»(اصول مقدسه )را براي بيان افكار انحرافي خود يا به عبارتي جهت تبليغ دين پاك،نژاد پاك،زبان پاك(لابد در مقابل دينها و نژاد ها و زبانهايي ناپاك ديگر)مي آورد و بارها ادعاي برانگيختگي (بعثت) مي نمايد (1) و به زعم خود پيامبر بوده است(2)شايد ذكر اينكه كسروي ديوان خواجه حافظ شيرازي و گلستان سعدي را با گيره!! (نه با دست .بخاطر نجاست !) در سخنرانيهاي خود در آتش مي انداخت خالي از لطف نباشد. حمايت رژيم وقت (پهلوي) از او باعث شد تا افكار و عقايدش به صورت گسترده منتشر شود. طي هفت دهه اخير متاسفانه به لحاظ وجود افكار شوونيستي و اجراي سياست هاي نژاد پرستانه رژيم پهلوي هزينه هاي فراواني جهت اضمحلال و نابودي فرهنگ هاي غير حاكم در ايران صرف گشته است از مهمترين اهداف شوونيستها تحريف تاريخ تركهاي ايران و از بين بردن زبان و فرهنگ و رسوم ملي و سنتي اين ملت بوده است.

شوونيسيتها به وقت تحقير و استهزاء تركها ،آنهارا« ترك خر» خوانده و به وقت ايجاب مصالح و منافع نژادپرستانه « آذري» ناميده اند . نگارنده در اين بحث تنها با استناد به اسناد و كتيبه هاي باستاني ( و نه نظرات شخصي ) به بررسي اجمالي دو كلمه تركي و آذري مي پردازد .

1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .

2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استا لين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .

تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند .

البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منا بع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجو قيان ،گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد. در پايان اميدوارم دوستان عزيز براي حمل كلمه روشنكر متحمل حداقل زحمت شده و با آگاهي و مطالعه مختصر در هر زمينه اي كه به خود حق اظهار نظر مي دهند ، چه سياسي و فرهنگي و چه ديني و اجتماعي نا خواسته پيرو مكتب افردي چون كسروي نشوند .

منابع :

×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد.

(1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31

(2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289

(3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376

(4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35

شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158

(5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 . (6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11

 

چطوری ایهان خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟:ws3::w16::w16:

:167:

:jawdrop::ws2:

لینک به دیدگاه
دسته بندی فوق یک دسته بندی کلی است

اما این دسته بندی مانع از دگردیسی زبان در یک منطقه نمی شود

بررسی سیر تحول تاریخی یک منطقه در برسی تغییرات احتمالی زبانی در آن منطقه بسیار مفید است

در مرود زبان آذری و پیشینه ی زبان مردمان منطقه ی شمالی ایران هنوز دلایل کافی وجود ندارد و نمی توان به قطع و یقین نظر داد

اما آنچه واضح است زبان ترکی نبوده

اما اینکه زبان ایشان آیا زبانی مستقل بوده و یا شاخه ای از زبان فارسی هنوز جای بررسی دارد

 

در مرود وجود روستاهایی که به زبان های منشعب از فارسی در این مناطق صحبت می کنند نیز می بایست گفت در بسیاری از مناطقی هم که زبانشان ترکی نیست روستاهای یک دست ترک زبان وجود دارد و این دلیلی بر این نیست که پیشینه ی این مردمان ترک بوده

این اشتباه بزرگ را نخستین بار احمد کسوری مرتکب شد و باعث گردید که پیروان آن نیز آن را تکرار کنند

به هر حال باز تکرار می کنم آنچه مهم است این موضوع است که این بخش از سرزمین ها همواره بخش بسیار مهم ایران زمین بوده و هر ایرانی اصیل جز آرزوی پیشرفت و آسایش مردمان این مناطق را در دل نمی پروراند

و این آرزو عملی نگردد مگر با اتحاد همه و پیشرف به سوی بزرگی و عظمت سراسر ایران زمین

:icon_gol:

 

 

صحبت از مقایشه زبان شد.این لینک رو یه ببینینhttp://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=22181

 

 

مقایسه زبان ترکی و فارسی مثل مقایسه کیفیت جنس چینی و ژاپنیه:ws52:

 

زبان فارسی رو نمیشه یه زبان فرض کرد.یه لهجه اس که کاملا بیقائده است.......:a030:

 

خیلی زور داره که یه فارس زبان ترکی رو زیر سوال ببره و اونو آذری خطاب کنه....:w00:

لینک به دیدگاه
صحبت از مقایشه زبان شد.این لینک رو یه ببینینhttp://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=22181

 

 

مقایسه زبان ترکی و فارسی مثل مقایسه کیفیت جنس چینی و ژاپنیه:ws52:

 

زبان فارسی رو نمیشه یه زبان فرض کرد.یه لهجه اس که کاملا بیقائده است.......:a030:

 

خیلی زور داره که یه فارس زبان ترکی رو زیر سوال ببره و اونو آذری خطاب کنه....:w00:

 

کسی اینجا نگفت زبان ترکی بده یا فارسی خوبه.

این مقاله ها بیان میکردند که مردمان اذربایجان رمان چندانی نیست که ترکی صحبت میکنند

:icon_gol:

لینک به دیدگاه
چطوری ایهان خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟:ws3::w16::w16:

:167:

:jawdrop::ws2:

مقاله رو خوندی؟:w00:

 

در ضمن تو چند تا مقاله تو یه تایپیک زدی که چنذ تاشون بی ربط بودن...اینا رو جدا جدا بزن که راحت تر دعوا کنیم....:167:

لینک به دیدگاه
مشکل دقیقا از همین جا آغاز می شود

این قانون اگر چه در قانون اساسی گنجانده شد اما هیچ گاه جدی تلقی نشد و از آنجایی که راهکاری برای اجرای آن در نظر گرفته نشد تا کنون معطل مانده و همین امر دستاویزی است برای برانگیختن احساسات قومی

 

دوستانی که امروزه بر آموزش زبان ترکی پای می فشارند هرگز راهکاری برای عبور از موانع ارایه نمی کنند

عده می گویند که می بایست با رسم الخط ترکیه نگارش کرد و عده ای می گویند با رسم الخط آران

و دولت به هر دو گروه می گید که شما چشم به بیگانه دارید و در سر اندیشه های جدایی طلبانه

از دیگر سو رسم الخط زبان فارسی ارضا کننده ی خواست های نوشتاری زبان ترکی بطور کامل نیست(در مورد سایر زبان ها نیز چنین است.مانند کردی لری و...)

این مهم بیان کننده ی این امر است که ما یا می بایست در رسم الخط فارسی تغییراتی جزیی پدید بیاوریم و یا رسم الخطی نوین بیافرینیم

که راه اول منطقی تر است

 

 

راهکار نمیخواد داداش گلم

مگه هندیها انگلیسی رو اموختن مملکتشون از دستشون رفت؟

مهمترین عامل پیشرفت هندی جماعت همون توانایی وتسلطشون به یک زبان قویتر بود

رسم الخط مقبول برای ترکی لاتینه واینم هیچ ایرادی نداره تا درکنار فارسی به اونایی که طالبشن اموخته بشه

اینجا حتی درسطح دانشگاهی هم از این مسئله واهمه نشون داده میشه

دوست خوبم دستاویز بهانه ای بیش نیست

این بحث زبان یک چماق هست بر سر قومیت ها

اونایی که اموزش نمیخوان مثثل بلوچها دردشون رسم الخط وزبان هست

درد اصلی تمرکز گرایی نژادپرستانه یک عده خاص هست وگرنه حل این مسایل با یک بخش نامه وطی یک روال اداری ساده بی سر وصدا انجام پذیره

موفق باشیم:icon_gol:

لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
راهکار نمیخواد داداش گلم

مگه هندیها انگلیسی رو اموختن مملکتشون از دستشون رفت؟

مهمترین عامل پیشرفت هندی جماعت همون توانایی وتسلطشون به یک زبان قویتر بود

رسم الخط مقبول برای ترکی لاتینه واینم هیچ ایرادی نداره تا درکنار فارسی به اونایی که طالبشن اموخته بشه

اینجا حتی درسطح دانشگاهی هم از این مسئله واهمه نشون داده میشه

دوست خوبم دستاویز بهانه ای بیش نیست

این بحث زبان یک چماق هست بر سر قومیت ها

اونایی که اموزش نمیخوان مثثل بلوچها دردشون رسم الخط وزبان هست

درد اصلی تمرکز گرایی نژادپرستانه یک عده خاص هست وگرنه حل این مسایل با یک بخش نامه وطی یک روال اداری ساده بی سر وصدا انجام پذیره

موفق باشیم:icon_gol:

 

:sigh:

لینک به دیدگاه
راهکار نمیخواد داداش گلم

مگه هندیها انگلیسی رو اموختن مملکتشون از دستشون رفت؟

مهمترین عامل پیشرفت هندی جماعت همون توانایی وتسلطشون به یک زبان قویتر بود

رسم الخط مقبول برای ترکی لاتینه واینم هیچ ایرادی نداره تا درکنار فارسی به اونایی که طالبشن اموخته بشه

اینجا حتی درسطح دانشگاهی هم از این مسئله واهمه نشون داده میشه

دوست خوبم دستاویز بهانه ای بیش نیست

این بحث زبان یک چماق هست بر سر قومیت ها

اونایی که اموزش نمیخوان مثثل بلوچها دردشون رسم الخط وزبان هست

درد اصلی تمرکز گرایی نژادپرستانه یک عده خاص هست وگرنه حل این مسایل با یک بخش نامه وطی یک روال اداری ساده بی سر وصدا انجام پذیره

موفق باشیم:icon_gol:

چند نکته:

1-هندی ها با در آمیختن زبان انگلیسی با زبان هندی(بدون توجه به نحوه ی این در هم آمیختگی) اگر چه به ظاهر در علوم نوین پیشرفت هایی بدست اوردند اما در زمینه های فرهنگی فاصله ی بسیار زیادی از غنای فرهنگی هند گرفته اند

لذا همواه آشنایی با یک زبان به منزله ی پیشرفت نیست

بخصوص اگر این آشنایی جنبه ی جایگزینی با زبان مادری را نیز داشته باشد

2-رسم الخط لاتین به تنهایی تمام نیاز های زبان ترکی را بر طرف نمی کند لذا بر همین اساس تغییراتی در این رسم الخط داده شد و اشکالی نو برای واژهای آوایی منحصر به زبان ترکی ایجاد گردید

اما همان گونه که گفتم رسم الخط امروز زبان فارسی نیز نمی تواند نیاز های آوایی زبان ترکی را بر طرف کند(این رسم الخط باقی مانده ی شاخه ای از زبان فارسی است که در مناطق جنوبی عراق امروزی مرسوم بوده و با نام کوفی شناخته می شده)

حتی جای دارد که بگوییم رسم الخط امروز زبان فارسی نیاز های آوایی زبان فارسی را نیز بطور کامل ارضا نمی کند

لذا از این روست که می گویم نیاز به بازآفرینی رسم الخطی است که منطبق بر زبان ترکی باشد و نه رسم الخطی که به این زبان خورانده شود

3-اما یک پرسش همواره در برابر خواسته ی به حق اقوام وجود دارد

و آن اینکه چه چیز توجیه کننده ی ترس حکومت از اجرای قانون اساسی است؟و جواب آن در رفتار کسانی نهفته است که آگاهانه این حق را از مردم دریغ می کنند و از دیگر سو با ابزار های تبلیغاتی در گوش مردم می خوانند که ما تحت ظلم هستیم و می بایست احقاق حق کنیم

و از این طریق نه تنها به مقصود خویش که همانا ایجاد حس بیگانگی نسبت به ایران زمین است می رسند بلکه تلاش های خردورزان قوم را نیز بی ثمر می سازند

و متاسفانه از آنجا که عوام مردم(نه از نظر سواد که از نظر بینش, یعنی گاه یک فرد با مدرک دکترای آکادمیک نیز به دلیل نداشتن بینش در میان عوام جای می گیرد و گاه پیرزنی مکتب ندیده در میان خواص) منطق را دیر تر از جنجال می پذیرد همواره ایشان که هوچیگرانه به پیش می روند از خردورزان چاره اندیش به پیش هستند

لینک به دیدگاه
> ترک یا آذری ؟

3725

دانشگاه عرصه برخورد و تبادل افكار قشري از جامعه است كه عليرغم گستردگي و تنوع فرهنگي و زباني و قومي، نمودي از داعييه روشنفكري و نوعي برتري فكري برخواسته از علم و منطق در رفتار و گفتار و تعامل اجتماعي آنها عيان است . در اين بين گاهي ساده نگري ناشي از روز مرگي با عث نو عي افت آشكار در برخورد با مسا ئل پيرامون مي شـود كه نخبه بودن جمع دانشجويي را زير سوال مي برد بخصوص اگر اين مسئله به صورت مكتوب يا در جمع هاي گوناگون تكرار شود .

يكي از اين مسائل كه تقريبا هر روز بنوعي با آن برخورد مي كنيم ، مسئله ترك و فارس است كه براي دانشجويان خوابگاهي ملموس تر است .

 

براي اكثر كساني كه حداقل مطالعه اي در تاريخ فرهنگ ايران داشته باشند نام «كسروي» آشناست ! كسروي روزگاري به شدت مبلغ پاك ديني بوده نا گزير كتابي بنام «ورجاوند بنياد»(اصول مقدسه )را براي بيان افكار انحرافي خود يا به عبارتي جهت تبليغ دين پاك،نژاد پاك،زبان پاك(لابد در مقابل دينها و نژاد ها و زبانهايي ناپاك ديگر)مي آورد و بارها ادعاي برانگيختگي (بعثت) مي نمايد (1) و به زعم خود پيامبر بوده است(2)شايد ذكر اينكه كسروي ديوان خواجه حافظ شيرازي و گلستان سعدي را با گيره!! (نه با دست .بخاطر نجاست !) در سخنرانيهاي خود در آتش مي انداخت خالي از لطف نباشد. حمايت رژيم وقت (پهلوي) از او باعث شد تا افكار و عقايدش به صورت گسترده منتشر شود. طي هفت دهه اخير متاسفانه به لحاظ وجود افكار شوونيستي و اجراي سياست هاي نژاد پرستانه رژيم پهلوي هزينه هاي فراواني جهت اضمحلال و نابودي فرهنگ هاي غير حاكم در ايران صرف گشته است از مهمترين اهداف شوونيستها تحريف تاريخ تركهاي ايران و از بين بردن زبان و فرهنگ و رسوم ملي و سنتي اين ملت بوده است.

شوونيسيتها به وقت تحقير و استهزاء تركها ،آنهارا« ترك خر» خوانده و به وقت ايجاب مصالح و منافع نژادپرستانه « آذري» ناميده اند . نگارنده در اين بحث تنها با استناد به اسناد و كتيبه هاي باستاني ( و نه نظرات شخصي ) به بررسي اجمالي دو كلمه تركي و آذري مي پردازد .

1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .

2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استا لين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .

تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند .

البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منا بع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجو قيان ،گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد. در پايان اميدوارم دوستان عزيز براي حمل كلمه روشنكر متحمل حداقل زحمت شده و با آگاهي و مطالعه مختصر در هر زمينه اي كه به خود حق اظهار نظر مي دهند ، چه سياسي و فرهنگي و چه ديني و اجتماعي نا خواسته پيرو مكتب افردي چون كسروي نشوند .

منابع :

×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد.

(1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31

(2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289

(3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376

(4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35

شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158

(5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 . (6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11

 

آیهان جان

خداوند خرد را در وجود آدمی به ودیعه نهاد تا در مورد هر آنچه می بیند می خواند و می شنود اندیشه کند و اگر آن را مطابق با خرد و رای خویش دید بپذیرد

ارایه ی مقاله ی دیگران اگرچه به عنوان منبع مفید است اما می بایست دقت نمود که

1- اعتبار مقاله و نگارنده در چه حد است و هر مقاله ای را ارایه ننمود

2-در محافلی این چنین که طرفین اهل کنکاش هستند تحلیل و آرای شخصی را نیز ضمیمه ی مطالب نمود

امروزه اگر در اینترنت کنکاش نمایید صد ها بلکه هزاران مقاله وجود دارد که در رد و یا تایید این مطالب و دیدگاه ها ارایه شده

و در پای همه ی آنها نیز نام دکتری خودنمایی می کند

اما می بایست اندیشید و ادله را سبک سنگین نمود و از منابع معتبر و شناخته شده نیز یاری جست تا به اصل مطلب پی برد

گاه می بایست به ارجاعات این مقاله ها نیز رجوع نمود و درستی این ارجاعات را بررسی نمود

بسیار و بسیار پیش آمده که منابع معرفی شده در این دست مقالات را بررسی کردم و کوچکترین نشانی از مطالب نسبت داده شده نیافتم

این ها همه ناشی از بهره بری از عدم خردورزی مخاطب است که نگارنده به خوبی از این ترفند بهره می جوید

لذا خواهشمندم که در انتخاب و ارایه ی مقالات دقت لازم را به خرج بدهی و نیز تحلیل ها و نظریات شخصی خویش را پی نوشت نمایی

لینک به دیدگاه
  • 9 ماه بعد...

دوست داشتم تو سایت نو اندیشان در مورد شناساندن آذربایجان به دوستان غیر آذری فعالیت کنم ولی در این تاپیک متوجه شدم. آذری ها بیشتر نیاز دارند آذربایجان را بشناسند تا دیگران.از بعضی حرف ها فهمیدم که هنوز ما آذربایجان رو نشناختیم و قدمت و تاریخ آن را نمی دونیم. آذربایجان نام جایی است در شمال غربی کشورمون!!!! شمال غرب کجاست؟؟ تا زنجان؟تا اردبیل کجا؟؟؟؟؟؟؟ اذربایجان از تهران شروع می شود از قم و ساوه عبور می کند به همدان، قروه و بیجار(استان کردستان) میی رسد و تازه زنگان، اردبیل،تبریز(تیمریس)،مراغه،توفارقان، اورمیه، شیز،سولدوز ، قوشاچای مرکز اصلی آذربایجان رو در بر می گیره تا می رسه به شمال که استارا، انزلی و تالش هم جز ان است. حالا که مکانش معلوم شد بریم سراغ زبانش. اولین قومی که در اذربایجان ساکن شدند التصاقی زبان بودند.امروزه در دانشگاه های امریکا مباحثی جدیدی به نام تورکولوژی به راه افتاده که تاریخ شناسان دارند بررسی می کنند که آیا التصاقی زبانانی که تمدن های بزرگی به نام های سومر،بابل و عیلام رو ساختند آیا همان تورک های امروزی ساکن شمال خاورمیانه است یا نه آنها از بین رفتند و ربطی به مردم اذربایجان، گرجستان و ترکیه و بلغارستان ندارد؟؟!!! ما می گیم ما همون اقوام التصاقی زبان ها هستیم که قبل از هر قومی وارد این منطقه شدیم. حالا یکی می گوید نه این درست نیست. خوب ما هم می گیم شواهد و کتیبه های کشف شده در عراق به ما می فهمونه که مردم التصاقی زبان در حداقل 3500 سال قبل از میلاد در منطقه ی عراق و ترکیه امروزی زندگی می کردند. حالا ما از اونهاییم یا نه جای تحقیق برای تاریخ شناسان است همان طوری که الان تاریخ آریایی هم خودش زیر سوال هست و این لازمه ی تاریخه. تاریخ علمی است که نمی توان هیچ چیزی رو به طور قاطع گفت که حتما این در ست است یا نه. یادمان نرود که تاریخ رو اکثرا شاهان نوشتند و خود تاریخ شناسان واقعی میرند دنبال تفحص تو خود طبیعت و مکانی که تاریخ انجا رو می خواهند بررسی کنند نه بشینند تاریخ شاهان رو بخونند. پس تورک بودن هر آذری مشخص است و البته زبان فارسی در این زبان تاثیر داشته همچنانکه لغات ترکی بسیاری که حتی برخی از انها اساس زبان فارسی شدند داخل زبان فارسی رفته و ارزش خود رو به فارسی زبانان اثبات کرده مثل قاشق و بشقاب که هر روزه داریم از اونها اسفاده می کنیم. انشاالله بعدا مقاله هایی رو ارایه می دم که لغات تورکی رو هم بشناسیم تا بفهمیم از کجا اومدند تا شاید فرزندان آذربایجان قدر زبان و فرهنگ شونو بیشتر بفهمند و به همین راحتی حرف یه تعداد خاصی که نمی توانند آذربایجانو ببینند رو باور نکنیم . یاشاسین آذربایجانیم

لینک به دیدگاه

توهم مطلقه عزیزززززززززز....

((به آذربايجاني ترك گفتن خيانت به ايران است))؟؟؟ معنی این جمله یعنی چی؟ بهتره تاریخ واقعی رو قشنگ مطالعه کنی...

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...