رفتن به مطلب

تاپیک نقد وبحث ازاد


ارسال های توصیه شده

بزار خود صاحب جنس بیاد بهت میگه که چه بلاهایی سر من آورد

من چی بگم

من شطرنجی

من اندوه ناک

من کلا معترض

من پر

من همه چیز نه

من مچکر

....

اسحاق کیه؟؟؟؟؟؟ :ws52:

بوگو عزیزم راحت باش :w02:

خودتو خالی کن!!!!!!! :ws3:

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 80
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

این کتابو بخونی اینطوری میشی....:4564:

 

خیلی شبیه وضع الان ایرانه....فوق العاده است این جورج اورول جونم....

من 2 بار این کتابو خوندم.....

 

آخرش اشکم در اومد.....:ws44:

 

به خاطر اینه که نمیشه روش بحثید دیگه:banel_smiley_4:

 

:w74:

لینک به دیدگاه

سلام به همه دوستان گرامی

درراستای پیشنهاد زهرای عزیز واز ان بابت که قبل از پیشنهاد خود نیز با توجه به ضیق وقت کتاب را شروع نکرده رها کرده بودم وهنوزهم به پایانش نرسیده ام!!

من موقع خواندن یک کتاب یک روشی دارم که هم خوب هست وهم بد

حالا دلیلشو براتون توضیح میدم

من اسمشو میزارم همذات پنداری با روال داستان

یعنی سعی میکنم از دید راوی داستان قضیه رو ببینم وهراتفاقی که برای شخصیتها رخ میده رو تو خیالم تجسم کنم

حالا چرا خوبه وچرا بد؟!!!

اولین باری که کتاب بوف کور صادق هدایت رو میخوندم شاید الان بتونید تجسم کنید که چه روحیه عجیبی درساعت 3 نصف شب یک شب دراز وسرد زمستانی داشتم

هرموقع کتابهای داستایوسکی رو میخونم همین وحشت توی داستانهاش بر تمام فکرم مستولی میشه یا فی المثل وقتی شاهکارکوری ساراماگو(که به تازگی دارفانی رو وداع گفت)

خب بقیه ماجرارو هم میتونید خودتون حدس بزنید که چی به چیه

ولی این کتاب ومکملش داستان مزرعه یا قلعه حیوانات نیاز به توضیحی کاملتر دارند که امیدوارم به محض تمام کردن داستان بتونم خدمت دوستان با توجه به دید خودم تقدیم کنم

اما درهمین زمینه دوتا فیلم رو براتون معرفی میکنم که امیدوارم دوستان دیده باشند وگرنه بشدت توصیه میکنم حتما ببینند که فلسفه مطرح شده دراین فیلمها از سطح وکلاس بسیار بالاتری نسبت به کتاب داستان 1984 داره

موفق باشیم

 

فیلم V for vandetta

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

وفیلم تعادل Equilibrium

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

خواندن نقدی بر این کتاب از وبلاگ مترجم!

 

 

 

نوشتن در مورد یک شاهکار هنری جهان ادبیات خود کاری بس دشوار است. چیزی که میتواند آن را دشوارتر کند اطلاع از این موضوع است که اکثر مخاطبان این اثر را (و شاید هیچ کدام از رمانهای پرمفهوم (interpretive) را که در کشور ما به شدت با عدم استقبال مواجهند را) نخوانده اند.

 

جورج اورول (George Orwell) کتاب 1984 را در سال 1949 نوشت، زمانی که جنگ دوم جهانی به تازگی پایان یافته بود و جهان خطر تسلیم شدن در مقابل حکومتی ظالم و دیکتاتوری را به خوبی احساس کرده بود. در آن زمان جنگ سرد هنوز به معنای واقعی آغاز نشده بود و در دنیای غرب روشنفکرانی بودند که به دفاع از کمونیسم برخواسته بودند. اورول این کتاب را در واقع برای اخطار به غرب در مورد گسترش کمونیسم نوشت. اما داستان این اثر را میتوان تا حدود زیادی به شرایط حاکم بر تمام جوامع تحت سلطۀ حکومتهای استبدادی تعمیم داد.

داستان در سال 1984 (35 سال بعد از تاریخ نگارش کتاب) در شهر لندن رخ میدهد. بعد از جنگ جهانی حاکمان کشورهای قدرتمند به این نتیجه رسیده اند که اگر جهان به همین ترتیب روند افزایش ثروت را ادامه دهد ارکان جامعۀ طبقاتی به خطر افتاده و حکومتشان سرنگون خواهد شد. آنها تنها راه جلوگیری از این امر را نابود کردن ثروت تولید شده در جنگی بی پایان میبینند. در نیمۀ قرن بیستم و پس از یک جنگ گستردۀ هسته ای دنیا بین سه ابر قدرت اوشنیا (ایالات متحده)، اوراسیا (شوروی) و ایستاسیا (چین) تقسیم میشود. این سه ابر قدرت بطور دائمی در حال جنگ هستند. در این جنگ ثروت تولید شده توسط آنها از بین میرود بدون اینکه تهدیدی برای جامعۀ طبقاتی آنها ایجاد شود. هیچ کدام نه قدرت آن را دارند که دیگری را نابود کنند و نه چندان مایل به این کار هستند. چرا که در صورت از بین رفتن دیگر ابر قدرتها دیگر جنگی نخواهد بود.

کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد توسط حزبی اداره میشود که به اصول اینگسوس (English Socialism) وفادار است. جامعه به سه طبقه تقسیم میشود: اعضای داخلی حزب، اعضای بیرونی حزب و کارگران که بیش از چهار پنجم جمعیت را تشکیل میدهند. حزب و یا در واقع اعضای داخلی آن با ایجاد یک حکومت استبدادی کامل قدرت مطلق را در اختیار دارند. آنها تاریخ را آنچنان تغییر میدهند که هیچ کس معیاری برای مقایسۀ وضعیت زندگی خود با آنچه قبل از روی کار آمدن حزب وجود داشته است ندارد و حزب به مردم اینطور القا کرده که وضعیت زندگی در طول حکومت آن همواره در حال بهبود بوده وهست.

اما واقعیت کاملاً متفاوت است. طبقۀ کارگر در جهل و فلاکت مطلق به سر میبرد و حزب آنها را تقریباً به حال خود رها کرده است. اعضای بیرونی حزب از نظر اقتصادی وضعیت بهتری نسبت به کارگران دارند. غذا به اندازه ای که آنها را سیر کند به آنها داده میشود و همینطور مکانی هر چند بسیار فرسوده برای زندگی دارند. حزب سهمیۀ سیگار، نوعی مشروب، تیغ صورت تراشی، کفش، شکلات و ... هم به آنها میدهد که همه به مقداری بسیار ناچیز و با کیفیتی پایین در اختیار آنها قرار می گیرند. در مقابل به شدت زیر نظر حزب قرار دارند. در خانۀ همۀ آنها، در محل کارشان (که معمولاً یکی از وزارتخانه های چهارگانۀ حزب است)، و در محله هایشان توسط صفحه های سخن گو (telescreen) تحت کنترل هستند. این صفحه ها هم خبرهای دروغ و تبلیغات سیاسی حزب را پخش میکنند و هم مانند دوربینی تمام کارهای افراد را زیر نظر دارند. کوچکترین علامتی که نشان دهندۀ عدم اطاعت و حتی کاهش علاقۀ فرد نسبت به آرمانهای حزب باشد مساوی است با دستگیری و احتمالاً مرگ او. در واقع اکثر آنها کاملاً مطیع هستند و حزب آنها را آنچنان پرورش داده که به آرمانهای آن عشق میورزند. روابط جنسی کاملاً برای آنها ممنوع است و تنها زمانی اجازۀ ازدواج دارند که هدف از آن ایجاد فرزندانی برای خدمت به حزب باشد. این فرزندان در دوران کودکی تحت آموزش حزب قرار میگیرند و به جاسوسانی برای حزب تبدیل میشوند که حتی والدین خود را هم در صورت انجام جرم به حزب معرفی میکنند.

رهبر حزب فردی ساختگی است که تصویر و صدای او هر روزه از صفحات سخن گو پخش شده و پوسترش تمام دیوارهای شهر و حتی درون ساختمانها را پوشانده است. برادر بزرگتر (Big Brother) نماد قدرت حزب است. او هیچ گاه اشتباه نمی کند و همۀ پیش بینی هایش درست از آب در می آید (و اگر هم این طور نشود حزب با دستکاری اسناد، روزنامه ها و کتابهای پیشین و تغییر گفته های وی و در واقع تغییر تاریخ، مشکل را بر طرف میکند). حتی بسیاری از اختراعات مانند اختراع هواپیما هم به او نسبت داده میشود.

قهرمان داستان یکی از اعضای بیرونی حزب است. نام او، وینستون اسمیت (Winston Smith) ترکیبی است از اسم کوچک وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلستان در زمان جنگ جهانی دوم، و یک نام خانوادگی رایج در زبان انگلیسی.

داستان به سه قسمت تقسیم میشود. در بخش اول ما با شرایط جهان، اوشنیا و همینطور افکار اسمیت آشنا میشویم. بخش دوم به آشنایی اسمیت با جولیا، یکی دیگر از اعضای بیرونی (که نامش از نام جولیت یکی از قهرمانهای اثر معروف شکسپیر گرفته شده) و رابطۀ آنها میپردازد. بخش سوم نیز دستگیری آنها را شامل میشود.

3-1.JPG

داستان به طرزی زیبا کاملترین حالت یک حکومت استبدادی را توصیف میکند. اورول خیلی خوب توانسته اقدامات دولتها برای کنترل مردم را چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم شرح دهد. استفادۀ حزب از تکنولوژی و مخصوصاً صفحه های سخنگو که هم مردم را تحت نظر داشته و هم برای تبلیغات سیاسی استفاده میشوند (و این کاربرد دوم بسیار شبیه تلویزیون در دنیای ماست) نمونه ای از این موضوع است. همچنین استفاده از کودکان و آماده سازی آنها از همان دوران کودکی برای دفاع از آرمانهای حزب یکی دیگر از فعالیتهای مهم حزب را تشکیل میدهد. (موضوع کار بر روی افکار کودکان و آماده سازی آنها برای کسب اهداف سیاسی در آینده در دیگر اثر معروف نویسنده "مزرعۀ حیوانات" هم دیده میشود، آنجا که ناپلئون نه توله سگ را مخفیانه بزرگ کرده و مدتی بعد از آنها برای کسب قدرت در مزرعه استفاده میکند.) حزب همچنین طبقۀ کارگر را با تفریحاتی مانند خرید وفروش بلیط های بخت آزمایی به شدت سرگرم کرده است.

اما احتمالاً جالبترین ایده ای که در این کتاب بیان میشود استفادۀ حزب از زبان برای اطمینان از تداوم حکومت خود است. حزب زبانی جدید و ساده ایجاد کرده است که در آن کلمه ای برای بیان مطالبی که با آرمانهای حزب در تضاد هستند وجود ندارد. بنابراین مردم نمیتوانند در مورد موضوعی مثل آزادی صحبت و یا حتی فکرکنند. این زبان newspeak یا زبان جدید نامیده میشود.

کار دیگری که حزب انجام میدهد استفاده از doublethink یا دوگانه باوری است. Doublethink عبارتست از قبول کردن همزمان دو مفهوم متضاد. برای مثال افرادی که مسئول تغییر دادن مداوم اسناد تاریخی هستند با آنکه خود این عمل را انجام میدهند باز هم کاملاً این اسناد را معتبر میدانند. حتی نام وزارتهای چهارگانۀ اوشنیا هم به نوعی تمرین doublethink است: وزارت عشق محل شکنجه است، وزارت فراوانی دلیل قحطی ها، وزارت صلح مسئول رسیدگی به مسائل مربوط به جنگ و وزارت حقیقت محل تغییر اسناد تاریخی و آماده سازی دروغ ها وتبلیغات سیاسی. شعار اصلی حزب هم نمونۀ کامل و پرمفهومی از doublethink است: جنگ صلح است، آزادی بردگیست، جهالت قدرت است. (باید اشاره شود که مفهوم doublethink هر چند عجیب به نظر می آید امروزه کاربرد زیادی در سیاست دارد. برای مثال مردم آمریکا از جنگ برای برقراری صلح حمایت میکنند و یا در عین حال که اعتقاد دارند کشورشان حامی دمکراسی است روابط نزدیک آن با حکومتهای غیر دمکراتیک مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه را نیز میپذیرند.)

 

کتاب 1984 به دلیل تاثیر زیادی که بر ادبیات داشته باعث ایجاد دست کم چهار کلمۀ جدید در زبان انگلیسی شده است:

doublethink: پذیرش همزمان دو مفهوم متضاد مخصوصاً در نتیجۀ تلقین فکری سیاسی

thoughtcrime: جرم فکری

newspeak: زبانی دوپهلو و نامفهوم که در تبلیغات سیاسی استفاده شود

big brother: شخصی که قدرت کامل در حکومتی معمولاً استبدادی دارد

 

این اثر همواره جزو ده رمان برتر قرن بیستم شناخته شده و همچنین در نظرخواهی انجام شده از خوانندگان مجلۀ تایم که حدود سه سال پیش انجام شد به عنوان برترین رمان در طول تاریخ انتخاب شد.

لینک به دیدگاه
لینک دانلود رمان 1984

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

سپاس عزیز.این چند روزه خیلی دوس داشتم که این کتابو بخونم.امشب فرصت خوبیه.:a030:

لینک به دیدگاه
سپاس عزیز.این چند روزه خیلی دوس داشتم که این کتابو بخونم.امشب فرصت خوبیه.:a030:

 

اره کتاب نسبتا جالبیه

من رسیدم به صفحه 200

الان میرم بقیشو بخونم شب میام نظرمو مینویسم

موفق باشیم:icon_gol:

لینک به دیدگاه
سجاد این رمان errrror میده:ws44:

 

میشه تو 4شر دان کنی..........................:ws52:

 

الان دانلود کردم ببینم با نسخه من فرق داره یا نه؟

اگه نتونستی این لینک رو هم امتحانش کن

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
سجاد این رمان errrror میده:ws44:

 

میشه تو 4شر اپ کنی..........................:ws52:

اما من دانلود کردم.

هر وقت که پستای سجاد عزیز رو میخونم از اینکه وقتمو پای نت گذاشتم پشیمون نمیشم.سپاس spow:icon_gol:

لینک به دیدگاه
اما من دانلود کردم.

هر وقت که پستای سجاد عزیز رو میخونم از اینکه وقتمو پای نت گذاشتم پشیمون نمیشم.سپاس spow:icon_gol:

 

بابا هوا اینجا بقدر کافی دم کرده هست حالا منم تو یه اتاق بسته اسمونو مه الود کردم شده مضاعف

اینجوری شما عرق منو دربیارید وشرمندم کنید تا فردا اب میرم تموم میشما

مخلص همه دوستان با مرام وگلم هم هستم

موفق باشیم:icon_gol:

لینک به دیدگاه
تموم شد

هم کتاب تموم شد هم حس خفگی سنگینی که با خوندنش بهم دست میداد

بعدا نظرمو مینویسم

دی:

یه چتد روز صبر کن تا من هم کتابو به یه جایی برسونم .اونوقت بهترمیتونم نظرت رو درک کنم.

سپاس:icon_gol:

لینک به دیدگاه

تاپیک جالبیه

منم هستم.

:dancegirl2:

یادش بخیر یه نگاه به اینجا بنداز:

http://www.noandishaan.com/forums/showpost.php?p=25925&postcount=6

 

اون اولا که اومده بودم همین پیشنهاد رو دادم ولی کسی استقبال نکرد.:ws37:

لینک به دیدگاه

خب قراره نقدي بر کتاب 1984 بنويسم

من که نقاد ادبي نيستم ولي خواننده اين کتاب هستم پس ميتونم نقدم رو به عنوان يک خواننده صرف مطرح کنم ونه بيشتر

به هرحال

درکل توجهي که به اين کتاب شده وتبليغي که برروي اين کتاب انجام گشته بسيار قابل توجهه

کتابي که دراغاز دوران جنگ سرد وپس ازپايان جنگ خانمانسوز دوم جهاني نگاشته شده

با يه سيموليشن کوچيک دراون فضا ميشه به نااميدي خستگي ياس وروحيه پايين اروپايي جماعت که دوران گذار به ساختن دوباره اروپارو اغاز کرده بودند پي برد

کتاب رو از 3منظر نگاه ميکنيم

 

1- ادبيات داستاني

 

از نظر داستاني کتاب دوبار خوانندشو به پيک هيجاني دامنه کتاب ميبره

يکبار موقعي که شخصيت اصلي داستان دچار بيداري درمحيطي سرد وخاکستري وفلز گون ميشه وميخواد برخلاف جريان اب رودخانه اي که مردم درستش کردن شنا کنه

نه مسيرش مشخصه (همچنان که تاپايان کتاب نويسنده نميتونه تصميم قاطعي براي هدف گذاري دررسم پوچ گرايي شخصيت وهويت داستانش بگيره وبه صورت سينوسي مابين اينده اي تاريک وروشن وهبوطي به تاريکي گرفتار ميمونه)

ونه هدفش(چنانچه دراخر داستان به نوعي به نقطه اول داستان برميگرديم واين تسلسل پوچ هيچ ايده اي بجز سطح پايين ادبياتي رو به ذهن متبادر نميکنه)

بار دوم موقعي هست که شخصيت اصلي برخلاف باورخودش گرفتار مراد خودش ميشه وکاخ امال وارزوهاش به يکباره فروميريزه ولي بازهم نويسنده حتي درزير سنگينترين شکنجه هاي روحي وفکري نميتونه از تضاد داستانش فرار کنه

درکل از نظر من خواننده شرقي وبه دور از فضاي اسما با جريان ازاد فکري غرب ونيز دور از فضاي جنگ انچناني از نظر ادبيات داستاني کتابي نازل محسوب ميشه وهرچند اين درتقابل با تحسينهاي مکرريست که از اين کتاب به عمل امده ولي اين فقط يک بعد ماجراست

 

2-ترسيم فضا

 

فضاي داستان به طرز وحشتناکي سنگين هست ودوبخش داره

يک قسمت که به طرح ايده هايي غير از متن فکري نويسنده ميپردازه وجايي که افکار نويسنده در نوشته هاي گلداشتاين تبلورپيدا ميکنه

فضايي که دراون شما هيچ قدرتي براي ابراز وجود نداريد

احساساتتون به طرز فجيعي به باد تمسخر گرفته ميشه واجازه هيچ نوع فکري به شما داده نميشه

پيش بيني هاي نويسنده در طول داستان در ايجاد تقابل سه گانه اي که درزمان نگارش کتاب به نوعي درحال ايجاد بود با گذشت زمان دچارتحولاتي بس وحشتناک شد

سياستهايي که بعدها حتي درقالب شمال-جنوب نيز مطرح گشت ودنياي سياه ترسيم شده رو به گورستان افکار سپرد

تا زماني که نويسنده به طرح ديد خودش نپرداخته فضاي داستان بسيار گيرا وجذاب درعين سنگيني مطلقش دنبال ميشه

نويسنده به دنبال خلق ترسي است از سياستهاي متضاد افکارش

چيزي که حداقل ادماي اين دوران به کرات درموردش ديدند وشنيدند

هميشه وجود يک دشمن ولو نامرئي نياز مبرم همه حکومتها بوده

دشمني که دستگاههاي تبليغاتي روز وشب بهش بال وپرميدن حتي اگر وجود خارجي هم نداشته باشه واينو به عينه درتمام فصول داستان ميشه ديد که به کرات تکرار ميشه تا اين فکر رو به خواننده اي که از جنگ ترسيده القا کنه

کلا فضاي داستان يخزده هستش ولحظه به لحظه درطول داستان داره اين احساس رو به شما منتقل ميکنه ودر ترسيم اين فضا نقش تجربه وترس نويسنده از انچه که ديده وبه انچه که فکر ميکنه ودرکل ايده الهاش کاملا ملموسه

 

3-سياست ونقد سياستها

 

اما بخش سوم ومهمي که کتاب دراصل براين اساس نگاشته شده

واقعيت کتاب در انجايي نمايان ميشه که شخصيت اول داستان کتاب مرموز انجمن برادري به قلم گلداشتاين رو داره ميخونه

دختر داستان نمادي از ادماي واقعي وبي توجه ودرکل جامعه به حساب مياد که فقط وفقط درفکر گذران زندگي خودشونن بي انکه توجه واقعي به اصل قضايا داشته باشن وميبينيم موقعي که کتاب رو داره با صداي بلند براش ميخونه اون به خواب ميره

مثل اکثر اجتماعات ومردم عادي که دربرابر واقعيات خودشونو به خواب ميزنن

کتاب براساس القاي ترس از افکار مارکس ودولتهاي بلوک شرق نوشته شده ودرهرسطري از کتاب ميشه احساس تنفر نويسنده رو از اين فکر ديد

ولي ايا ليبراليسم انگليسي يا دنياي ازاد سرمايه داري امريکا مدينه فاضله اي هست که درافکار ميتونه نقش ببنده؟

مطمئنا جواب با درصد بالايي نه هست هرچند يکي از بهترين گزينه ها ميتونه باشه جرج اورول يکي از ان دسته نويسندگان انبوهي است که بدون زدن نيشتري به بدنه عقايد خود درحال کوبيدن سوسياليسم هست وهرگونه برابري دراين انديشه رو رد ميکنه

چنانچه درجاي جاي کتاب کارگران رو طيف بي بخاري معرفي ميکنه که هميشه با کمترينها دلخوشند وبزرگترين دردشون شکم وزير شکمشونه (هرچند اين دستاويز بسيار بزرگي است که تمام حکومتهاي تماميت طلب درحال سواستفاده از انند)

انديشه منفي القايي دراين کتاب درجهت ريزش طرفداران به اتوپيا با ديد سوسياليستي وسرکوب افکار چپگرا انديشه بسيار قدرتمندي است که درطول زمان تا کنون با مداومت وقدرت بسيار بالايي تکرار گشته

 

 

دراخر:

کتاب رمان 1984 داستاني جالب بود که مطمئنا ارزش خونده شدن رو داشت ولي بنظر خودم هيچ ارزشي درمقايسه با حجم تبليغي که براي اين کتاب انجام شده رو نداشت

کتابي که فقط بزرگترين دردش نشون دادن دنياي سياهي بود که با افتادن دردام سوسياليسم ميتونست اتفاق بيفته درحاليکه ناخواسته دنياي سياهتري رو در توتاليتريسم ليبرال دموکراتها بهمون معرفي ميکرد که اگر کمي مردم بيشتر خوابزده بودند مطمئنا تاکنون چنين فضايي نه از طرف کمونيستها که از طرف محافظه کاران غربي با شدتي افزونتر ايجاد گشته بود

اما مهمترين پيغام کتاب که نهفته درمتن داستان هست وهيچ جايي بوضوح گفته نميشه اين يه جمله هست

 

راز پايداري قدرت جهل توده هاست!

 

هرگونه شبيه سازي اين کتاب با واقعيات ساري وجاري بر کشور ما مطمئنا بدون پشتوانه هست ولي دليل وجود اين همه نکات اشتراکي فقط دربطن اين واقعيت نهفته هست که دراين جامعه افکار التقاطي با شدت درتلاش براي پررنگ شدن هستند

ايا مردم ما به ان درجه از اگاهي ميرسند که اين خواب اشفته را تعبيري بي سرانجام بکنند!

درهرصورت با توجه به توجهي که به کتاب شده بود ومسايل مطرح شده از خوندن اين کتاب خرسندم هرچند انچنان که بايد وشايد نکته اي برايم به حاصل نداشت

موفق باشيم

لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان

حاجی منم این کتابو دارم...از کی شروع کردید خوندنشو؟

من نخوندمش...ولی میخوام بخونم!

توصیه میکنم بعد این کتاب،برید سراغ کتاب قلعه ی حیوانات!:w139:

لینک به دیدگاه
حاجی منم این کتابو دارم...از کی شروع کردید خوندنشو؟

من نخوندمش...ولی میخوام بخونم!

توصیه میکنم بعد این کتاب،برید سراغ کتاب قلعه ی حیوانات!:w139:

 

حاجی من پریروز شروع کردم دیروزم تمومش کردم

قبلنا یه چندصفحه ای خونده بودم وولش کرده بودم ولی پریروز دیگه تصمیم گرفتم بخونم تموم بشه

قلعه حیوانات رو حتما باید قبلش بخونی من دوبار خوندمش

حالا بزار ببینیم دوستان چه نظری دارن:icon_gol:

لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان
حاجی من پریروز شروع کردم دیروزم تمومش کردم

قبلنا یه چندصفحه ای خونده بودم وولش کرده بودم ولی پریروز دیگه تصمیم گرفتم بخونم تموم بشه

قلعه حیوانات رو حتما باید قبلش بخونی من دوبار خوندمش

حالا بزار ببینیم دوستان چه نظری دارن:icon_gol:

 

من فکر کنم فایل پی دی اف قلعه ی حیواناتو داشته باشم...اگر خواستید میگردم براتون آپ میکنم!:a030:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...