رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دكتر رضا عباسچیان

 

2772.jpg

 

 

دكتر رضا عباسچیان ( غلامرضا جزء عباسچیان ، دانش آموخته مهندسی معدن دانشكده فنی در سال 1344 ) به سمت ریاست دانشكده فنی دانشگاه كالیفرنیا در ریورساید (UCR) انتخاب شد.وی همچنین در كنفرانس علوم وتكنولوژی فلزات كه در پیتس بورگ برگزار گردید، رسماً به ریاست سازمان بین‌المللی مهندسی مواد منصوب شد. دكتر عباسچیان در مراسم جشن هفتادمین سال تاسیس دانشكده فنی از سوی كانون فارغ‌التحصیلان به عنوان یكی از هفتاد نفر دانش آموخته برگزیده دانشكده فنی معرفی ومورد تجلیل قرارگرفت. در پرونده علمي اين دانشمند ايراني بيش از 230 اثر علمي منتشر شده، چهار ثبت اختراع، هشت تقاضاي ثبت اختراع و تاليف هشت كتاب جامع به چشم مي‌خورد.

 

دكتر عباسچيان تحصيلات دكتري خود را در رشته مهندسي و علوم مواد در دانشگاه كاليفرنيا در بركلي طي كرده و مدرك كارشناسي ارشد خود را نيز در رشته مهندسي ذوب و استخراج فلزات از دانشگاه تكنولوژي ميشيگان دريافت كرده است. وي چهل سال پيش (1344) تحصيلات كارشناسي خود را در رشته معدن در دانشكده فني دانشگاه تهران اخذ كرده و پيش از پيوستن به هيات علمي دانشگاه كاليفرنيا در سال 1981، سال‌ها در دانشگاه شيراز و همچنين به عنوان استاد و دانشمند مدعو در دانشگاه‌هاي ايلينويز و MIT فعاليت داشته است.

 

به گزارش ايسنا، تحقيقات اين دانشمند ايراني درباره تكثير كريستال‌ها و استحكام‌سازي از اعتبار خاصي برخوردار است. عباسچيان همچنين در سازمان‌هاي علمي و تحقيقاتي متعددي هم‌چون هيات ملي مشورتي مواد آمريكا (National Materials Advisory Board)، سازمان فضايي آمريكا (NASA )، فدراسيون مواد آمريكا، كميته مشورتي تحقيقات مواد آمريكا و ... نيز فعاليت‌هاي شاياني داشته است. انجمن مواد آمريكا در سال 1913 ميلادي در «ديترويت» آمريكا بنيان نهاده شد و هدف عمده آن تبادل اطلاعات ميان صاحب‌نظران اين رشته بوده است.

 

اين نهاد علمي - بين‌المللي كه در حال حاضر داراي 40 هزار عضو در نزديك به 100 كشور جهان است، ابتدا به عنوان جامعه فلزات آمريكا( American Society for Metals) شكل گرفت و در دهه 1980 ميلادي نام خود را تغيير داد تا گسترش حوزه فعاليت‌هاي خود را به غيرفلزات از جمله كامپوزيت‌ها، پلاستيك‌ها، سراميك‌ها و مواد الكترونيكي نشان دهد. به گزارش ايسنا، اين سازمان توانست تا با اين اقدام خود دامنه كاري‌اش را به خارج از مرزهاي آمريكا گسترش دهد.

 

دكتر رضا عباسچيان كه از سال 1992 ميلادي به عنوان يكي از اعضاي سازمان بين‌المللي مهندسي مواد آمريكا فعاليت‌هاي علمي و تحقيقاتي خود را در ارتباط با اين نهاد علمي پي گرفته به عنوان رييس سازمان بين‌المللي مهندسي مواد آمريكا قول داده است تا به ارتقاي آموزش‌هاي جاري در اين زمينه و فرصت‌هاي علمي موجود براي اعضاي تازه‌ وارد و قديمي اين سازمان اقدام كند. دكتر رضا عباسچيان در اين خصوص گفت: نمونه روشني از اين نكته، راهي است كه طي آن قادر هستيم تا رشته‌هاي تحقيقاتي و علمي در تجهيزات و دستگاههاي پزشكي و مواد را به سرعت توليد كنيم.

 

به گزارش ايسنا، دكتر رضا عباسچيان كه در اوايل ماه جاري ميلادي پس از انجام تحقيقي ملي به عنوان رييس كالج مهندسي دانشگاه كاليفرنيا آمريكا برگزيده شده، به طور رسمي هدايت يكي از بزرگترين دپارتمان‌هاي مواد در دانشگاه كاليفرنيا را بر عهده داشته است كه طي فعاليتش در اين سمت، اين دپارتمان براساس رتبه‌بندي صورت گرفته به وسيله US News & World Report به عنوان برترين دپارتمان از ميان 10 دپارتمان نامزد جهت تربيت فارغ‌التحصيلان دانشگاهي مستعد برگزيده شد. كالج مهندسي دانشگاه كاليفرنياي آمريكا كه اخيرا تحت مسئوليت اين استاد ايراني درآمده از چهار دپارتمان و سه مركز تحقيقاتي و دو مركز جديد در حال احداث به فعاليت خود ادامه مي‌دهد.

 

اين دپارتمان در سال 1989 تاسيس شد و در زمينه‌هاي تحقيقات محيط زيستي، نانو تكنولوژي و سوخت‌هاي جايگزين به فعاليت‌هاي علمي و تحقيقاتي خود ادامه داده است. بنياد ملي علمي آمريكا (The National Science Foundation) و انستيتو ملي سلامتي آمريكا( National Institutes of Health) از مهم‌ترين آژانس‌ها و سازمان‌هاي حامي تحقيقات علمي كالج مهندسي دانشگاه كاليفرنيا آمريكا هستند.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

دکتر احمد منشی

 

 

monshi.jpg

 

 

 

دكتر احمد منشي در سال 1333 در شيراز متولد شد. ايشان داراي دكتري مواد و توليدات سراميكي از دانشگاه شفيلد انگلستان در سال 1369 مي باشد.وي هم اكنون عضو هيئت علمي دانشكدۀ مهندسي مواد دانشگاه صنعتي اصفهان است. كتاب "اصول مهندسي و علم مواد" ترجمه ايشان ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

 

گروه : فني و مهندسي

رشته : مهندسي مواد

گرايش : مواد و توليدات سراميكي

 

تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمد منشي . درسال 1357 مدرك فوق ليسانس پيوسته در رشتۀ مهندسي و علم مواد را از دانشگاه شيراز، و در سال 1369 دكتري مواد و توليدات سراميكي را از دانشگاه شفيلد انگلستان كسب كرد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمد منشي از سال 1357 عضو هيئت علمي دانشكدۀ مهندسي مواد دانشگاه صنعتي اصفهان بوده و اكنون معاون پژوهشي آن دانشكده، مشاور پژوهشي مركز تحقيقات و آزمايشگاه نسوز اصفهان، و مدير گروه سراميك دانشگاه آزاد ميبد است.

 

جوائز و نشانها : احمد منشي در سال 1990م. برندۀ جايزۀ پژوهشي «بر تولدايچلر» به عنوان بهترين محقق سراميك در دانشگاه شفيلد انگلستان شد.همچنين كتاب "اصول مهندسي و علم مواد" ترجمه ايشان ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

چگونگي عرضه آثار : احمد منشي ارائه كنندۀ دو روش جديد آناليز مواد با پراش اشعۀ ايكس، و مدل رياضي ذوب كوارتز در بدنۀ سراميك ها است؛ و علاوه بر مقالات متعدد كه در مجلات داخل و خارج از او به چاپ رسيده و به كنفرانس هاي داخلي و جهاني ارائه شده است.

 

 

 

E-Mail :a-monshi@cc.iut.ac.ir

 

 

لینک به دیدگاه

دکتر واهاک کاسپاری مارقوسيان

 

1f76ku33vivvuthghq8.jpg

 

 

 

دکتر واهاگ کاسپاری مارقوسيان

رتبه علمی: استاد

سال تولد: 1327 هجری شمسی

محل تحصيل: ‌انگلستان، دانشگاه ويکتوريا منچستر

آخرين مدرک تحصيلی: دکترا - سراميک

سال اخذ مدرک تحصيلی: 1359 هجری شمسی

زمينه‌های تدريس: ساختار سراميکها، تئوری شيشه، سراميکها و کاربرد آن در مهندسی پزشکی، تئوری پيشرفته شيشه

 

زمينه تحقيقاتی مورد علاقه: شيشه، شيشه - سراميک ها

 

 

2x8n48d1bnrv29d1k.jpg

 

 

 

 

8zikpx2gxvb41jz2ouk.jpg

 

 

zanej1rv4hsav2my9f1f.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

تلفن تماس: 50 - 77240540 - 021

 

داخلی: 2814

 

دورنگار: 77240480

پست الکترونيکی: marghus@iust.ac.ir

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

5-1.jpg

 

دكتر رامز وقار ، شاگرد اول رشته مهندسي شيمي دانشگاه تهران و پدر متالورژي ايران با بيش از 35مقاله در مجلات داخلي و خارجي، داراي چندين عنوان کتاب در حوزه تخصصي خود است که بارها کتابهاي وي به عنوان کتاب سال جمهوري اسلامي ايران و کتاب برتر دانشگاه تهران انتخاب شده است.

 

دكتر وقار مقطع متوسطه را در دبيرستان البرز تهران تحصيل کرده و مهندسي شيمي دانشکده فني دانشگاه تهران اولين مدرک آکادميک اوست. وي به عنوان شاگرد اول رشته مهندسي شيمي دانشگاه تهران با بورس دولتي به بلژيک رفت و در سال 1346موفق به اخذ درجه دکتري شد.

اکنون 30سال از بازنشستگي وي از دانشگاه تهران مي گذرد، ولي باز هم حضور موثر خود را در دانشکده مواد و متالورژي حفظ کرده است.

پدر متالورژي ايران با بيش از 35مقاله در مجلات داخلي و خارجي داراي چندين عنوان کتاب در حوزه تخصصي خود است که بارها کتابهاي وي به عنوان کتاب سال جمهوري اسلامي ايران و کتاب برتر دانشگاه تهران انتخاب شده است.

کتاب آلودگي محيط زيست آخرين عنواني است که پروفسور وقار در دست تاليف دارد و در سال آينده به دست صاحبان آن مي رسد.

 

* آقاي دكتر، لطفاً در ابتداي اين گفتگو كمي از سالهاي ابتدايي زندگي تان برايمان بگوييد، اين ايام چگونه گذشت؟

 

** من در سال 1310 در تفليس متولد شدم. با تغيير رژيم شوروي سابق به ما گفتند كه يا بايد به تابعيت آنجا در بياييد و يا آن كه اينجا را ترك كنيد و اين گونه بود كه ما به ايران آمديم. تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در تهران گذراندم. دوره متوسطه را در دبيرستان البرز سپري كردم و پس از اين كه در كنكور دانشكده فني شركت كردم، به دانشكده فني رفتم و در رشته شيمي دانش آموخته شدم. چون نفر اول بودم، بورسي به من تعلق گرفت كه با آن به بلژيك رفتم و در آنجا در رشته متالوژي دوره دكترا را پشت سر گذاشته و تزم را در خصوص خواص ترموديناميكي گذراندم. در سال 1332 از دانشكده فني دانش آموخته شدم. بعد از آن، سه سال در معادن انارك كار مي كردم و در سال 1335 به بلژيك رفتم و سال 1340 دوباره به ايران بازگشتم. قبل از آن كارمند وزارت صنايع بودم و در همان سال 40، با رتبه يك دانشياري وارد دانشكده فني شدم و از آن تاريخ تاكنون به تدريس مشغولم.

 

* دوست داريم از دوران كودكي خود در ايران بشنويم. اين دوران چگونه سپري شد؟

 

** معمولاً آدم در دبستان و دبيرستان اهل تحقيق نيست. مثل همه بچه ها اهل بازيگوشي و گذران دوران كودكي بودم، اما دبيرستان البرز، مدرسه سخت گيرتري از ساير دبيرستانها بود. مرحوم دكتر مجتهدي رئيس آنجا بود و ايشان به اندازه كافي سختگيري مي كرد. در دوران دانشكده، توانستم رتبه اول را كسب كنم و به همين دليل بورسي به من تعلق گرفت و به اروپا اعزام شدم. در اروپا ابتدا دوره اي را گذراندم و چون رشته ام شيمي بود، آن را به متالوژي تغيير دادم، تز دكترايم 4 سال به طول انجاميد و به محض اخذ مدرك دكترا، مجدداً به ايران بازگشتم.

 

 

* از خانواده تان چيزي نگفتيد...

 

** ما دو خواهر و دو برادر بوديم كه متأسفانه يكي از خواهرانم فوت كرده است. خانواده متوسطي بوديم و از نظر مالي وضع نسبتاً خوبي نداشتيم، اما همه درسخوان بوديم. خواهرم پزشكي و برادرم فيزيك دانشكده علوم را گذراند و من هم از دانشكده فني دانش آموخته شدم. مادرم نقش و تأثير زيادي در درس خواندن ما داشت. او اصرار داشت درس بخوانيم و مدرك خوبي بگيريم. پدرم آن موقع در حوالي بروجرد دامداري و زراعت مي كرد و بنابراين سرپرستي ما را مادرم عهده دار گرديده بود.

 

* اولين اثرتان را در چه سني نوشتيد؟

 

** اولين كتابم را در سال 1347 نوشتم. اين اثر در مورد تهيه مواد معدني و فرآوري مواد معدني است. آن زمان دوره اي بود كه من دانشيار دانشكده فني بودم. در همان سال هم استادي خود را گرفتم. در سال 1352 و 53، دو كتاب در مورد متالوژي نوشتم و چند سال بعد از آن در سال 1368 كتاب متالوژي مس را نوشتم و سپس كتاب تهيه مواد اوليه براي كوره هاي بلند را منتشر كردم. بعد از آن كتابي را در خصوص هيدرومتالوژي و اخيراً هم كتاب بيوتكنولوژي را كه در حقيقت كاربرد ميكرو ارگانيسمها در صنعت متالوژي است نوشته و منتشر كردم. در حال حاضر هم مشغول نگارش كتابي در زمينه آلودگي محيط زيست ناشي از متالوژي هستم كه شايد تا يكي دو سال ديگر به اتمام برسد.

 

 

* از بين اين آثار كدام يك بيشتر مورد توجه خودتان است؟

 

** فكر مي كنم آخرين كتاب يعني بيوتكنولوژي. معمولاً اولين كتابها عاري از عيب و نقص نيست. تا آن زمان هيچ كتابي در مورد فراوري وجود نداشت و كتابي كه من نوشتم اولين كتاب در اين رشته بود. در آن زمان كتاب بسيار خوبي بود، اما آخرين كتابم كتاب جامعي است كه تصور مي كنم آن هم اولين كتابي است كه در اين مبحث نوشته شده است.

 

 

* كتابي كه اولين بار نوشتيد را ديگر اصلاح نكرديد؟

 

** نه، چون بحث فراوري را بعد از من آقاي دكتر نعمت اللهي تدريس مي كردند و ايشان كتابي را در همين رشته نوشته بودند.

 

 

* فكر مي كنيد منابعي كه در رشته متالوژي در دسترس دانشجويان قرار مي گيرد چقدر مفيد و ارزشمند است؟

 

** در متالوژي كتابهاي بسيار خوبي وجود دارد، اما در دوره اي كه ما وارد دانشكده شديم، يعني سال 1340 نه كتابي وجود داشت و نه امكان تهيه آن بود. امروز نسبت به آن روزها كتابهاي خيلي بيشتر و بهتري در متالوژي وجود دارد. اكثر اين كتابها جديد است، البته نسبت به آن روزهايي كه ما درس مي خوانديم و كمتر با كتابخانه كار داشتيم، امروز دانشجويان بيشتر با كتابخانه سروكار دارند.

 

 

 

* از استادانتان هم براي ما بگوييد كدام يك از آنها تأثير بيشتري در زندگي شما داشته اند؟

 

** در دبستان و دبيرستان آن قدر شاگرد زياد است كه معلم نمي تواند آن واقعيتهاي علمي اش را بروز دهد، ولي در دانشكده آقاي دكتر مجتهدي به ما درس مي دادند. آقاي دكتر صفوي و دكتر عابدي نيز از استاداني بودند كه در دانشكده فني تدريس مي كردند. در بلژيك هم مي توانم از آقاي دكتر بكرولي ياد كنم، ايشان نه تنها درس متالوژي را آموزش مي داد، بلكه نحوه چگونه زندگي كردن را نيز مي آموخت و خاطره او هيچ گاه از يادم نمي رود و مي توانم بگويم كه هر چه در خصوص استقامت در درس خواندن وپايداري در كار آموخته ام، از او فرا گرفته ام.

 

 

 

* شما پدر متالورژي ايران لقب گرفته ايد. مي خواهم در مورد متالورژي و يا متالوژي كه من دقيقاً نمي دانم واژه صحيح آن كدام است صحبت كنيد.

 

** متالورژي صحيح است. ما اصلاً متالوژي نداريم. آن چيزي كه مربوط به فن توليد فلز و نيز مصالحي كه از فلزات ساخته مي شود، متالورژي است. زماني كه به ايران آمدم، تنها فردي بودم كه تحصيلات خود را در رشته متالورژي گذرانده بودم و اصولاً ما متالورژيست به عنوان استاد نداشتيم. آقاي دكتر حايري در دانشكده فني متالورژي تحصيل مي كردند، ولي رشته ايشان متالورژي نبود.

 

 

 

 

* قدمت متالورژي چقدر است؟

 

** متالورژي به چند هزار سال قبل برمي گردد. در همان زمان هم فلزاتي مثل مس اولين فلزي است كه بشر از آن استفاده كرده است و سابقه آن به هفت هزار سال قبل از ميلاد برمي گردد. در حقيقت، مردمان آن روزها هم با متالورژي سروكار داشته اند و از فلزات استفاده مي كردند، اما آن چه امروز به نام متالورژي وجود دارد، شايد از سيصد سال پيش شروع شده باشد. آن موقع به صورت استاد كارهاي مختلف، فلزاتي را تهيه مي كردند و مصالحي را كه مي ساختند، از هر نظر قابل قبول است.

البته، اكثر اين وسايل شامل ادوات نظامي و يا وسايلي مربوط به امور روزانه مثل ظروف و... است. در نتيجه، اين رشته با آغاز تمدن بشري وجود داشته است.

 

 

 

* فرموديد آخرين اثر شما در خصوص ميكرو ارگانيسمها مي باشد، ممكن است در خصوص اهميت مكانيزم ميكرو ارگانيسمها برايمان بگوييد؟

 

** كاربرد ميكرو ارگانيسمها در متالورژي يك كاربرد نسبتاً جديد است، ضمن اين كه كاربرد ميكرو ارگانيست توسط بشر سابقه قديمي دارد. اولين سابقه ميكرو ارگانيستها در استفاده از تخمير بوده است. از حدود 150 سال قبل، از ميكرو ارگانيستها در صنعت براي تخمير نان استفاده شده است. مخمرهايي كه در نان استفاده مي شوند، دسته اي از ميكرو ارگانيستها و قارچهاي تك سلولي هستند. بعد از آن در كشاورزي و در جريان جنگ جهاني دوم نيز در پزشكي استفاده شد كه نتيجه آن پني سيليني بود كه جان بسياري از مجروحان را نجات داد. اما سابقه آن در متالورژي بيش از 50 سال نيست. در نتيجه، ما خيلي از دنيا عقب نيستيم، چون در دنيا نيز از 30 يا 40 سال قبل از ميكرو ارگانيستها در متالورژي براي حل كردن و يا بازيابي فلزات استفاده مي شود. در حال حاضر، كاربرد بسيار زياد ميكرو ارگانيستها در تصفيه پسابهاست كه تقريباً مي توان گفت در تمام دنيا از آن استفاده مي شود كه عملاً با هيچ روش ديگر قابل تصفيه نيستند. در حال حاضر، ميكرو ارگانيستها در توليد فلزات هم بسيار مورد استفاده قرار مي گيرند. ميكرو ارگانيستها بسياري از فلزات باطله قديمي را كه به صورت غيرقابل استفاده در اطراف معادن جمع شده بود، استخراج مي كنند. البته، ميكروارگانيستها براي خوشامد ما اين كار را انجام نمي دهند، بلكه به دليل ساختار خودشان و نياز ساختاريشان است كه سولفورهاي معدني را اكسيده مي كنند و فلز آن را به صورت محلول در مي آورند كه بعداً از محلول مي توان فلز را بازيابي كرد. ميكرو ارگانيست صنعت جواني است كه در دنيا به كار برده مي شود. در ايران و در مجتمع مس سرچشمه پايلوتي براي استخراج فلز توسط ميكرو ارگانيستها ايجاد شده است، اما هنوز شاهد توسعه همه گير آن در ايران نيستيم.

 

 

 

* شما پستهاي اجرايي مختلف در بخش صنعت داشته ايد. با توجه به اين ارتباط كاري اگر ممكن است بفرماييد رابطه صنعت و دانشگاه به ويژه در خصوص رشته اي كه شما در آن شاغل هستيد چگونه است؟

 

** متأسفانه صنعت ما هنوز به ارزش تحقيق پي نبرده است، صنعت ما به وارد كردن مجموعه اي از تجهيزات از خارج كشور محدود شده است، حال آن كه با توجه به اين كه تكنولوژي دايماً در حال تغيير و تحول است، به هيچ وجه درصدد تجديدنظر در تكنولوژي خود نيستيم. كارخانجات ما هنوز به همان تكنولوژي ابتداي تأسيس خود پايبندند و به همين دليل است كه صنعت ما به استثناي صنايع معدني قابليت رقابت با ديگران را ندارد. صنعت پارچه بافي ما در حال ورشكستگي است. محصولات آن با تكنولوژي 40 سال قبل كار مي كند كه نه كيفيت و نه قيمت مناسبي دارد و به همين دليل تمام پارچه هايي كه از طريق پاكستان وارد كشور مي شود، تمام بازار ما را اشغال كرده است. صنعت كشور هنوز تصور مي كند مي تواند با همان تكنولوژي كهنه و قديمي به حيات خود ادامه دهد، ولي اين مهم امكان پذير نيست، به همين دليل است كه صنايع ما اصولاً با دانشگاه ارتباطي ندارد.

 

 

 

* اجازه مي خواهم اختصاصاً وضعيت امكانات تحقيقاتي را در مورد رشته متالورژي و آن هم در مراكز آموزشي- تحقيقاتي سؤال كنم؟

 

** به تدريج وضع بهتر مي شود. ما امروز متالورژي مس را داريم كه به صورت نسبي خوب كار مي كند، در فولاد نيز وضعيت تا حدودي مناسب است، ولي بايد قبول كرد كه ما در صنعت خود هنوز سنتي هستيم، يعني در حقيقت مشكل مديريت داريم. مديريت در كشور ما به گونه اي است كه اگر چنانچه فردي در امري سرمايه گذاري كرد، شخص، خود مديرعامل آن واحد توليدي مي شود، در حالي كه مديريت بخش اساسي كار است و اينها اكثراً از اصول ابتدايي مديريت اطلاع زيادي ندارند و به همين دليل كارشان با مشكل مواجه مي شود. علاوه بر اين صنعت خود را از تحقيق بي نياز مي داند، در حالي كه صنعت بدون تحقيق هيچ وقت پيشرفت نكرده و نخواهد كرد و چون صنايع ما خود را بي نياز از تحقيق و دانشگاه مي داند رابطه زيادي هم با دانشگاه ندارند.

 

 

 

* با شما چطور، آيا واحدهاي توليدي با شما در خصوص پژوهش و پيش بردن امور پژوهشي مشورت مي كنند؟

 

** معمولاً هر يك از دانشگاهها، واحدي پژوهشي دارد كه كار پژوهشي را در آن انجام مي دهند، ولي اين پژوهش زماني مي تواند واقعي باشد كه با صنعت همكاري كند و در جهت پيشرفت صنعتي گام بردارد كه متأسفانه اين رابطه هنوز برقرار نشده است. گاهي وقتي برخي صنايع با مشكلي روبرو مي شوند به ما مراجعه مي كنند مشكل خود را مي پرسند و مي روند، اما اين كار اصولي نيست. بايد اين رابطه بسيار نزديكتر شود. صنعت براي تمام مواد اوليه خود هزينه مي كند، مواد اوليه و تجهيزات خود را خريداري مي كند، ولي به مهندساني كه دانشگاهها تربيت مي كنند هيچ نوع كمكي نمي كند. تجهيزات آزمايشگاهي دانشگاههاي ما حداقل مربوط به 30 يا چهل سال است و متأسفانه دانشگاهها بودجه اي را براي جديد كردن اين تجهيزات در اختيار ندارند، تنها گاهي اوقات برخي از دانشگاهها بودجه اندكي را صرف اين موضوع مي كنند، اما اين مقدار به هيچ وجه كفايت نمي كند. در همه جاي دنيا اين بخش صنعت است كه تجهيزات دانشگاهي را براي دانشگاهها تهيه مي كند و دانشگاهها براي آنها كار مي كنند، اما متأسفانه رابطه ما با صنعت بسيار محدود است.

 

 

 

* به نظر شما دانشجوياني كه از دانشگاه فارغ التحصيل مي شوند، چقدر سواد لازم را براي ارايه دانشهاي خود به بازار كار دارند؟

 

** ببينيد، متأسفانه رشته هايي مثل متالورژي، معدن و تا حدودي شيمي در جامعه شناخته نشده اند و در نتيجه در انتخاب پنجم و ششم دانش آموزان فارغ التحصيل قرار مي گيرند. تمام دانشجويان برجسته اي كه در كنكور رتبه هاي برتر را دارند ترجيح مي دهند رشته هايي چون برق و يا عمران را انتخاب كنند و دانشجوياني كه به رشته هايي چون متالورژي مي آيند. معمولاً دانشجوياني هستند كه رشته اول انتخابي آنها رشته ديگري بوده است. از سوي ديگر اكثر دانش آموختگان دانشگاه در اين رشته ها بيكارند، حال آن كه در دنيا بيكاران در سطح تكنسين و يا كارگر هستند، اما در كشور ما بيكاري در بين اقشار تحصيلكرده جامعه است. نبود شغل مناسب، كاهش تمايل دانشجويان به يادگيري را باعث شده است. در عين حال دانشجوياني كه از دانشگاهها فارغ التحصيل مي شوند، گر چه ممكن است از نظر علمي معلوماتي را داشته باشند، اما از نظر عملي نيز بايد تجربه لازم را پيدا كنند.

 

 

 

* در مراسمي كه در دانشگاه تهران در تجليل از شما برگزار شد، به اين نكته اشاره كرديد كه معلم نبايد به تدريس اكتفا كند و بايد رابطه اي معنوي را با دانشجويان ايجاد كند. اين رابطه را با دانشجويانتان چگونه ايجاد كرده ايد؟

 

** اين رابطه ها با تجربه به دست مي آيد، يعني مسلماً رابطه استادي كه امروز وارد دانشگاه مي شود با رابطه استادي كه بيست سال است تدريس مي كند، متفاوت است. اين تجربه است كه رابطه صميمي استاد و دانشجو را مي سازد و شكل مي دهد و اين مسأله به زمان نياز دارد. من فكر مي كنم لازم است دانشجويان با استاد خود رابطه اي معنوي داشته باشند و فكر مي كنم در مورد من اين ارتباط برقرار است. شما اگر از دانشجوياني كه با من درس داشته اند سؤال كنيد، تصور نمي كنم كسي از من بد بگويد. همه استاداني كه امروز وارد دانشگاه مي شوند 5 سال يا ده سال ديگر رابطه بهتري با دانشجوي خود خواهند داشت. هنوز بسياري از دانش آموختگان من به اينجا مي آيند و با همديگر صحبت مي كنيم. خلاصه اين كه نوع رفتار معلم در كلاس خود هنر است كه در يادگيري دانشجو نقش بسزايي دارد.

 

 

 

* همان طور كه گفتيد متالورژي و يا رشته هايي از اين دست هنوز نزد مردم ما ناشناخته است. پيشنهاد شما براي ترفيع جايگاه اين علم چيست؟

 

** بايد زمينه ارتقاي اين علم را از دبيرستانها شروع كرد؛ دانشجويي كه وارد دبيرستان مي شود بايد با صنعت آشنا شود. در دبيرستانهاي ما هنوز سيستم قديمي كه مبتني بر تئوري پردازي است رايج است و توجهي به كاربردي بودن علم نمي شود. امروز شيوه آموزش در دنيا كاملاً تغيير كرده است و در سالهاي پاياني دبيرستان، دانش آموز به خوبي مي داند كه صنعت چيست و چه مي كند. او حداقل اطلاعات لازم را دارد و آن را مي يابد و سپس بر اساس علاقه خود آن رشته را انتخاب مي كند. اما در كشور ما اين گونه نيست؛ زماني در كشور وضع شغلي دانش آموختگان رشته عمران خيلي خوب بود و همه مي خواستند به اين رشته بروند، امروز اين تمايل به سوي رشته هايي مثل برق و كامپيوتر گرايش يافته است. شايد اهميت رشته هاي ديگر براي جامعه كمتر از اين رشته ها نيست، اما مي بينيد از آن جا كه دانشجو اطلاع زيادي از آن ندارد، معمولاً اين رشته ها را در انتخاب آخر خود قرار مي دهد.

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

دكتر ناصر توحيدي در سال 1318ش در شهر كاشان به دنيا آمد.وي داراي مدرك دكتري متالوژي توليد آهن فولاد از دانشگاه آخن آلمان غربي در سال 1348 است.ايشان هم اكنون از سال 1356 با درجه استادي به تدريس در دانشگاه تهران مشغول مي باشد. كتاب "احياي مستقيم" تاليف ناصر توحيدي ، در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : فني و مهندسيرشته : مهندسي موادگرايش : متالوژي توليد آهن فولاداوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ناصر توحيدي درسال 1318 ه.ش چشم به جهان گشود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : ناصر توحيدي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در كاشان و تهران گذراند و سپس جهت ادامة تحصيل به كشور آلمان غربي عزيمت كرد؛ و در سال 1339 ش به دانشگاه فني آخن راه يافت و با اخذ درجة ليسانس و فوق‌ليسانس در رشتة فلزات غيرآهني و دكترا در رشتة متالوژي توليد آهن فولاد در سال 1348ش . فارغ‌التحصيل شد .

 

خاطرات و وقايع تحصيل : اخذ دكتري در رشته مهندسي مواد (متالوژي) و تحصيل در آلمان از وقايع مهم زندگي علمي ناصر توحيدي بوده است.وقايع ميانسالي : ناصر توحيدي پس از اخذ دكتري و بازگشت از آلمان ،به عضويت هئيت علمي گروه مهندسي مواد در دانشگاه تهران در آمد.وي در سالهاي 1350، 1354 ، 1356درجات استادياري، دانشياري و استادي را طي كرد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ناصر توحيدي در سال1347 به عنوان عضو هئيت علمي ، از سال 1350 به عنوان استاديار، از سال 1354 به عنوان دانشيار و از سال 1356 به عنوان استاد دانشگاه تهران در رشته مهندسي مواد مشغول به تدريس بوده است.نامبرده علاوه بر تدريس به امر پژوهش و تحقيق در مؤسسات پژوهشي از جمله: وزارت صنايع، گروه ملي صنعتي، شركت ملي فولاد ايران و مجتمع فولاد خراسان نيز پرداخته است.فعاليتهاي آموزشي : ناصر توحيدي داراي تحقيقاتي پيرامون احياي كانه هاي آهن، الگوي رشد، بررسيهاي فني اقتصادي و بررسي كنترل كيفيت و سابقه تدريس در اين زمينه مي باشد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ناصر توحيدي در كنار تدريس به مطالعه، تحقيق و تاليف آثاري در زمينه مهندسي مواد مشغول است.آرا و گرايشهاي خاص : ناصر توحيدي داراي تحقيقات و تاليفاتي پيرامون احياي كانه هاي آهن، ترموديناميك مهندسي متالوژي، احياي مستقيم، تئوري احياي مستقيم ، تكنولوژي احياي مستقيم ، سيرتكامل توليد آهن و توليد آهن و فولاد در ايران و جهان مي باشد.جوائز و نشانها : كتاب "احياي مستقيم" تاليف ناصر توحيدي ، در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

 

آثار :

 

* احياي مستقيم ويژگي اثر : تاليف-اين كتاب در دوره هفتم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «احياي مستقيم»: اين مجموعه با توجه به نياز رشتة توليد آهن و فولاد در ايران، هم در صنايع و هم در دانشكده‌هاي صنعتي، به كتابي در زمينة احياي مستقيم سنگهاي آهن، تدوين شده است. در جلد اول، در پنج فصل، تئوري احياي مستقيم سنگهاي آهن براي توليد آهن اسفنجي از نظر ديناميكي و سينتتيكي تجزيه و تحليل شده و در جلد دوم، در 14 فصل، تكنولوژي توليد آهن به بيست و سه روش احياي مستقيم، بويژه روشهاي رايج در ايران به تفصيل تشريح شده است.

 

* تئوري احياي مستقيم

 

* ترموديناميك مهندسي متالوژي *

 

 

* تكنولوژي احياي مستقيم

 

*سير تكامل توليد آهن و فولاد در ايران و جهان

لینک به دیدگاه

جلال حجازی دهاقانی متولد1320ه. ش. فارغ التحصیل ازهنرسرای عالی درسال1364ودکتری دررشته متالوزی صنعتی ازدانشگاه بیرمینگهام انگلیس می باشدوی عضو هیئت علمی دانشگاه علم وصنعت ایران وازسال1370باسمت استاددرآن دانشگاه به خدمت ادامه می دهد.

 

 

گروه : فنی و مهندسی

 

 

رشته : مهندسی مواد گرایش : ریخته گری

 

اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : جلال حجازی دهاقانی درسال1320ه.ش. چشم بهبهان گشود.

 

تحصیلات رسمی و حرفه ای : جلال حجازی دهاقانی فارغالتحصیل ازهنرسرای عالی درسال1364ه.ش. ، دارای دکتری درشته متالوزی صنعتی ازدانشگاه بیرمنگهام انگلستان است. وی هم اکنون باسمت استاددردانشگاه علم وصهنعت ایران مشغول به تدریس است.خاطرات و وقایع تحصیل : اخذ دکتری دررشته مهندسی متالوزی وتحصیل درکشورانگلستان اوقایع مهم زندگی علمی جلال حجازی بوده است.فعالیتهای ضمن تحصیل : جلال حجازی دهاقانی درکنارتحصیل، ومطالعه وتحقیق وتالیف آثاری درباره مهندسی مواد متالوزی مشغول بوده است.وقایع میانسالی : جلال حجاز دهاقانی پس ازاخذ دکتری مهندسی مواد ازدانشگاه بیرمنگهام وبازگشت ازانگلستان عضو هئیت علمی دانشگاه علم وصنعت ایران شدوپس ازطی مراحل استادیاری ، ودانشیاری به استادی آن دانشگاه نایل شد. 1370.مشاغل و سمتهای مورد تصدی : جلال حجازی دهاقانی عضو هیئت علمی وبه ترتیب استادیار، دانشیارواستادازسال1370 گروه مهندسی متالوزی دردانشگاه علم وصنعت ایران بوده است.فعالیتهای آموزشی : جلال حجازی دهاقانی پس ازاخذ دکتری مهندسی مواد ازانگستان وبازگشت به ایران بهعنوان عضو هیئت علمی دانشگاه علم وصنعتی ایران مشغول به تدریس شد. وی سمت استادداردوبه تدریس دروس مربوط ومشاوره ونظارت بر17 پایان نامه کارشناسی ارشد می پردازد.سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : جلال حجازی دهاقانی درکنارتدریس ، به مطالعه ، تحقیق وتالیف آثاری درباره تحلیل علمی وآماری صنایع ریخته گری ایران ، کوره ها، آلیازهای هادی پراستحکام و. . . می پردازد.آرا و گرایشهای خاص : جلال حجازی دهاقانی دارای تحقیقات وتالیفاتی پیرامومنتحلیل علمی وآماری صنایع ریخته گری ایران، انتخاب مناسیب ترین کوره هابرای ایران، ساخت آلیازهای هادی پراستحکام، تهیه کمپوزیتهای ریخته گری . . . وتهیه وتولیدآلومینیوم برنزها می باشد.

لینک به دیدگاه

دكتر خديجه افسر سيار داراي دكتري رشته مهندسي متالوژي و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با درجه دانشيار مي باشد.گروه : فني و مهندسيرشته : مهندسي متالوژيتحصيلات رسمي و حرفه اي :

 

كارشناسي,شيمي,از دانشگاه تهران,ايران كارشناسي ارشد,شيمياز دانشگاه پاريس ,فرانسه دكترا,متالوژي ومواد,از دانشگاه پاريس,فرانسهوقايع ميانسالي : خديجه افسر سيار پس از اخذ مدرك دكتري در رشته

مهندسي متالوژي به عضويت هيئت علمي گروه متالوژي دانشكده ‏فني مهندسي دانشگاه تهران درآمد. وي هم اكنون با سمت دانشيار در آنجا مشغول به خدمت است.‏مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خديجه افسر سيار عضو هيئت علمي و دانشيار گروه متالوژي دانشگاه تهران است.‏فعاليتهاي آموزشي : تدريس در دوره هاي كارشناسي كارشناسي ارشد در دانشكده فني دانشگاه تهران. عناوين دروس آموزشي ارائه شده توسط خديجه افسر سيار: كارشناسي • توليدفلزات غيرآهني 1 • سوخت وانرژي • متالوژي سايرفلزات • متالوژيصنعتي كارشناسي ارشد • متالوژي سوخت هاي هسته اي

آثار : 1 ترجمه كتاب شيمي عمومي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران ,1350 2 ترجمه كتاب متالورژي عمومي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران ,1356 3 ترجمه كتاب متالورژي عمومي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران ,1354 4 كتاب سوختهاي صنعتي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه تهران ,13655 مقالات چاپ شده در مجلات خارجي • ,"The influence of aging stress on the yield point phenomenon in the zirconium alloy ozhenite 0/5",Journal of Nuclear Materials ,64,56-49 ,2598 • ,"L. Infiuence de iorientation cristalline sur la durete du Zircinium ",Metaux Corrosion industrie ,560,142-121 ,2593 6 ,1362 • سيار خديجه *افسر*,"حفاظت كاتدي فلزات ",نشريه دانشكده فني دانشگاه تهران,24,14-1 ,1350 • سيار خديجه *افسر*,"روش ذوب منطقه اي براي خالص كردن فلزات ",نشريه دانشكده فني دانشگاه تهران,24,176-165 ,1350

لینک به دیدگاه

خلاصه : دكتر سعيد ناطق متولد 1324 ش در تهران داراي دكتراي رشته متالوژي و عضويت هيئت علمي دانشگاه صنعتي شريف با درجه دانشيار مي باشد. وي داراي تحقيقات وآثار پيرامون مهندسي مواد و الياژها ميباشد.گروه : فني و مهندسيرشته : مهندسي متالوژيتحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر سعيد ناطق داراي كارشناسي رشته مهندسي مواد از دانشگاه تهران كارشناسي ارشد رشته مندسي مواد ازدانشگاه تهران و دكتراي رشته متالوژي آلياژها از دانشگاه نيويورك ميباشد.خاطرات و وقايع تحصيل : تحصيل در رشته متالوژي و اخذ مدرك دكتراي در آن رشته از مقاطع مهم و تعيين كننده در زندگي علمي دكتر سيد عليميرعشقي بوده است.فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر سعيد ناطق د ر كنار تحصيل به مطالعه پژوهش و تدوين كتبي در حوزه هاي تخصصي مورد علاقه خود مي پرداخت.وقايع ميانسالي : دكتر سعيد ناطق پس از اخذ مدرك دكتري در رشته متالوژي به عضويت هيئت علمي گروه متالوژي در دانشكده فني مهندسي دردانشگاه صنعتي شريف درآمد. وي هم اكنون با سمت دانشيار در آنجا مشغول به خدمت است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر سعيد ناطق عضوهيئت علمي و دانشيار گروه متالوژي در دانشكده فني مهندسي در دانشگاه صنعتي شريف است.فعاليتهاي آموزشي : دكتر سعيد ناطق سالهاست كه به عنوان عضو هيئت علمي گروه متالوژي در دانشگاه صنعتي شريف به تدريس دروس تخصصي رشته متالوژي مي پردازد.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : دكتر سعيد ناطق در كنار تدريس به مطالعه تحقيق و تاليف آثاري پيرامون حوزه هاي علمي مورد علاقه خود مشغول است.آرا و گرايشهاي خاص : دكتر سعيد ناطق از جمله متالوژيستهاو آلياژشناساني است كه تحقيقات مفصل و عميقي درباره مهندسي مواد و الياژها دارد.

آثار : 1 آلياژها 2 مهندسي مواد

لینک به دیدگاه

photo1.JPG

 

دكتر فخرالدين اشرفي زاده در سال 1334 در دزفول به دنيا آمد.ايشان داراي مدرك دكتري متالوژي از دانشگاه بيرمينگام انگلستان (در سال 1367) مي باشد.وي در حال حاضر علاوه بر تدريس، عضو هيئت علمي و رئيس دانشكدۀ مهندسي مواد در دانشگاه صنعتي اصفهان است. كتاب "اصول مهندسي و علم مواد" ترجمه ايشان ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.

 

گروه : فني و مهندسيرشته : مهندسي متالوژيتحصيلات رسمي و حرفه اي : فخرالدين اشرافي زاده در سال 1356 فوق ليسانس پيوسته دررشته مهندسي مواد از دانشگاه شيراز، سال 1363 فوق ليسانس توليد و ساخت از دپارتمان متالوژي و مواد از دانشگاه بيرمينگام انگلستان، و سال 1367 دكتري متالوژي از همان دانشگاه را دريافت داشت.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فخرالدين اشرفي زاده در حال حاضر علاوه بر تدريس، عضو هيئت علمي و رئيس دانشكدۀ مهندسي مواد در دانشگاه صنعتي اصفهان، و عضو هيئت مديرۀ انجمن علوم و تكنولوژي د رسطح ايران است.جوائز و نشانها : كتاب "اصول مهندسي و علم مواد" ترجمه فخرالدين اشرفي زاده ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : زمينه هاي تحقيقاتي فخرالدين اشرفي زاده عبارت است از: 1. پوشش دادن: آلياژهاي آلومينيم با روش هاي PVD براي افزايش مقاومت سايشي، پوشش هاي نفوذي،... 2.

 

ريختگري: آلياژهاي ريختگي جديد روي _ آلومينيم، جوانه زا براي آلياژهاي آلومينيوم، ريختگري آلياژ پيستون، ... 3. متالوژي مكانيكي: بررسي شكست رودرس قالبهاي فولادي سردكار و گرم كار، افزايش خواص مكانيكي تورشن بار، ... 4. عمليات حرارتي: سخت كردن سطحي فولادها، خواص و عمليات حرارتي آلياژهاي آلومينيم، ... 16 مقالات علمي و كاربردي، گزارشهاي علمي، مونوگراف و جزوات در زمينه هاي متالوژي و مواد و ... از فعاليت هاي علمي فخرالدين اشرفي زاده محسوب مي شود.

آثار : 1 اصول مهندسي و علم مواد ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است

 

//////////////////////////

 

*آقاي دكتر، به عنوان اولين سؤال، وضعيت علمي ايران در منطقه را چگونه مي بينيد؟

 

** در چند سال اخير مرسوم شده كه وضعيت علمي كشور را با تعداد مقاله هاي ISI بيان مي كنند كه معلوم نيست شاخص جامعي باشد، زيرا اين عدد فقط يك نمايه انتشارات بين المللي است ولي عمق پيشرفت علمي جامعه را بايد با ارزيابي شاخصهاي ملي تعيين نمود. مثلاً تبديل نتايج پژوهش به فناوري يكي از ملاكهاي آن است. اگر صرفاً تعداد انتشارات علمي (ISI) را مد نظر قرار دهيم، فكر مي كنم كشور ايران جايگاه دوم را در منطقه - بعد از تركيه- داشته باشد. البته، شيب افزايش اين شاخص براي ايران بيشتر است و بدين ترتيب انتظار مي رود در سالهاي آينده در رتبه اول قرار گيرد. اما به نظر من، علاوه بر آن، وضعيت علمي كشور را بايد با مجموعه اي از شاخصها از قبيل ميزان نخبه پروري در مراكز دانشگاهي، چگونگي استفاده از نخبگان يا به اصطلاح نخبه داري، درصد تبديل يافته هاي پژوهشي به فناوريهاي مورد نياز جامعه، واردات استراتژيك و خريد دانش فني در مقايسه با سالهاي قبل و درصد اشتغال دانش آموختگان در رشته هاي تخصصي خود ارزيابي نمود. بدين ترتيب تعيين رتبه علمي كشور معنادارتر مي شود و طيف وسيع تري از فعاليتهاي علمي و فناوري را در بر مي گيرد.

 

 

* طبق آنچه گفتيد، اگر بخواهيم يكي از ملاكهاي ارزيابي وضعيت علمي ايران را تبديل پژوهش به فناوري قرار دهيم، به نظر شما چند درصد از مقالات علمي در كشور كاربردي مي شود؟ اين ميزان در ديگر كشورها چگونه است؟

 

** اين سؤال جاي تحليل زيادي دارد، ولي قبل از آن بايد به مفهوم «كاربردي» بيشتر توجه نمود و بين تحقيقات كاربردي و عمليات اجرايي كه به صورت مشكلات روزمره و مطالعات موردي در صنعت پيش مي آيد تفاوت قايل شد. پژوهشهايي كه با هدف دستيابي به حل مسايل معين و يا ايجاد فناوري جديد انجام مي گيرد مورد نياز كشور است و از آنها مي توان مقاله هاي علمي استخراج نمود كه هم ارزش پژوهشي دارند و هم كاربردي هستند. اكثر مقاله هاي علمي را در كشور مي توان كاربردي به شمار آورد، زيرا اصولاً بخش اندكي از پژوهشهاي دانشكده هاي مهندسي كشور از نوع بنيادي است، اما همين مقاله هاي حاصل از تحقيقات كاربردي هم براي صنايع مونتاژ نمي تواند قابل استفاده باشد. من آماري از ميزان كاربردي شدن مقاله هاي علمي در كشور ندارم، اما احتمالاً كمتر از 50 درصد است، ولي انتظار مي رود با گسترش صنعت و بومي شدن فناوري، درصد بيشتري از يافته هاي علمي را بتوان در كشور به كار گرفت. در كشورهاي توسعه يافته، تحقيقات عموماً بر مبناي نيازهاي ملي تعريف و اجرا مي شود. اين امر به معناي آن است كه درصد بالايي از دستاوردهاي پژوهشي خود را به فناوري تبديل كرده و مورد استفاده قرار مي دهند.

 

 

* آقاي دكتر، براي اينكه وارد كننده علم نباشيم، چه راهكارهايي را پيشنهاد مي كنيد؟

 

** كار علمي و پژوهشي نياز به آرامش و دورانديشي دارد و نبايد آن را با مشكلات روزمره يا با شعار و تبليغات همراه كرد. در چند سال اخير، بودجه هاي تحقيقاتي تا حدي افزايش يافته و زمينه را از اين نظر مهيا ساخته است، اما از نظر محقق با تجربه يا محقق حرفه اي، دچار كمبود هستيم. بخش عمده تحقيقات از نوع دانشگاهي است كه توسط دانشجويان تحصيلات تكميلي صورت مي گيرد؛ حاصل اين پژوهشها معمولاً به صورت پايان نامه و يا گزارش تدوين مي شود كه «خام» است و به كار بيشتر نياز دارد. قاعدتاً دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري بايد بلافاصله پس از دفاع از پايان نامه خود، زماني را به استخراج نتايج آن اختصاص دهند تا حاصل پژوهشهاي دانشگاهي را به مقاله علمي و يا به فناوري برسانند. در شرايط فعلي، تنها درصد كمي از دانش آموختگان موفق به اين امر مي شوند و بقيه درگير نظام وظيفه يا مسائل پراكنده ديگر مي شوند. بايد با تصويب طرحهاي مناسب، چنين فرصتي را براي دانش آموختگان فراهم نمود تا توليد علم بيشتر شود و دستاوردهاي پژوهشي اين تعداد زياد دانشجويان تحصيلات تكميلي به فناوريهاي مورد نياز مملكت تبديل گردد. حاصل اين همه استعداد را نبايد به سادگي از دست داد.

 

 

* چه راهكارهايي را پيشنهاد مي كنيد كه توليد مقالات علمي در كشور افزايش يابد؟

 

** من ترجيح مي دهم به جاي راهكارهاي خيلي كلان، پيشنهاد مشخصي را ارايه نمايم كه شانس بيشتري براي تحقق داشته باشد. طبق مصوبات وزارت علوم، وظيفه دانشگاه هاي برتر، فعاليت مؤثر و جهت دار در حوزه هاي آموزش، پژوهش و فناوري است.

 

آموزش هدف اصلي دوره كارشناسي است و پژوهش در دوره هاي تحصيلات تكميلي دنبال مي شود، ولي فناوري در سيستم كلاسيك دانشگاهي جاي مشخصي ندارد. دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري عموماً با تمامي توان و تلاش، استعدادهاي خود را به كار مي گيرند تا در اولين لحظه ممكن فارغ التحصيل شوند و دانشگاه را ترك كنند. به طور معمول دانشجو پس از دفاع از پايان نامه خود نسبت به دانشگاه غريبه محسوب مي شود، اين در حالي است كه مؤثرترين زمان نتيجه گيري از كار پژوهشي دانشجو بعد از زمان دفاعيه است كه دانشجو در مستعدترين شرايط ذهني براي بهره برداري از كار تحقيقاتي دو سه ساله خود است.

در اغلب كشورها، دانشجو را در اين لحظه رها نمي كنند و اجازه نمي دهند امواج بعدي، ذهن مستعد و آماده او را تغيير دهد. اين لحظه نوآوري است كه نبايد آن را از دست داد، بلكه بايد با حمايت دانشجو در اين زمان براي تبديل يافته هاي پژوهش به فناوري و يا انتشارات معتبر، از اين موقعيت بهره برداري نمود. پيشنهاد من اين است كه شرايطي فراهم شود كه دانش آموختگان كارشناسي ارشد و دكتري به مدت حداقل 6 ماه در دانشگاه بمانند تا يافته هاي تحقيقاتي خود را زير نظر اساتيد راهنما به ثمر برسانند.

بي شك، چنين طرحي تأثير چشمگيري در افزايش انتشارات علمي خواهد داشت و فناوريهاي نويني را در كشور ايجاد خواهد نمود.

 

 

* شما در سال جاري به عنوان استاد برتر برگزيده شديد. براي استاد برتر شدن چه پيشنهادهايي داريد؟

 

** اساتيد نمونه بر اساس مجموعه اي از امتيازهاي آموزشي، پژوهشي و اجرايي دانشگاهي برگزيده مي شوند و اين كار طبق آئين نامه هاي موجود وزارت علوم، تحقيقات و فناوري انجام مي گيرد. به اعتقاد من، استاد برتر كسي است كه بتواند با عشق و علاقه كار كند، انگيزه فعاليت در دانشجويان ايجاد نمايد و آنان را به كار علمي علاقه مند سازد. به بيان ديگر، افراد را براي انجام امور تخصصي مورد نياز كشور «جذب» نمايد. زمينه ساز اين امر، ارزش دادن به كار است و آرامش در كار، نظم در كليه امور، وظيفه شناسي و اعتقاد به اينكه «كار زندگي است» اسباب موفقيت در اين راه خواهد بود.

 

 

* در خصوص فعاليتهاي علمي تان بيشتر توضيح دهيد؟

 

** من سال 1358 با مدرك فوق ليسانس به عنوان هيات علمي در دانشگاه تازه تأسيس صنعتي اصفهان مشغول به كار شدم. گروه متالورژي با سه نفر در حال شكل گيري بود، ولي هنوز تجهيزات آزمايشگاهي و ساختمان مستقلي نداشت و همه چيز بايد از ابتدا پايه ريزي مي شد. با آنكه در مدت حدود 25 سال كار دانشگاهي، فعاليتهاي علمي گوناگوني داشته ام، اما فعاليتي كه از ديدگاه من با ارزش تر و پا برجا بوده است، مشاركت در پي ريزي اصولي و علمي دانشكده مهندسي مواد در اين دانشگاه است كه اكنون از افتخارات كشور محسوب مي شود.

من دكتراي مهندسي ام را از دانشگاه بيرمنگام انگلستان اخذ و كار خود را به عنوان عضو هيات علمي دانشكده مهندسي مواد، در دانشگاه صنعتي اصفهان آغاز نمودم.

 

 

* فعاليتهايتان بيشتر در چه زمينه هايي بوده است؟

 

** عمده فعاليتهاي من مشاركت در تأسيس انجمن «علوم و تكنولوژي سطح ايران»، همكاري در شهرك علمي و تحقيقاتي اصفهان (و عضو شوراي علمي) به عنوان اولين شهرك تحقيقاتي كشور، تأليف و ترجمه 4 عنوان كتاب، كه يكي از آنها (كتاب اصول مهندسي و علم مواد) به عنوان كتاب سال كشور در سال 1372 معرفي شد، انتشار بيش از 40 مقاله در مجلات علمي- پژوهشي و 165 مقاله در كنفرانسهاي داخلي و خارجي است. به علاوه، داوري مقاله در چند مجله علمي داخلي و بين المللي، اجراي 18 طرح تحقيقاتي و صنعتي در دانشگاه صنعتي اصفهان و مديريت بيش از 20 طرح تحقيقاتي در شهرك علمي و تحقيقاتي اصفهان، دبير 5 سمينار ملي و صنعتي، از ديگر فعاليتهاي علمي من بوده است. همچنين، برگزيده شدن به عنوان پژوهشگر نمونه دانشگاه (سال 1376)، مدرس نمونه دانشگاه (سال 1377)، پژوهشگر نمونه و مدير موسسه نمونه در شهرك علمي و تحقيقاتي اصفهان (سال 1381) و پژوهشگر نمونه استان اصفهان (سال 1386) از ديگر سوابق من به شمار مي آيد. در حال حاضر هم استاد دانشكده مهندسي مواد و عهده دار رياست پژوهشكده فولاد در دانشگاه هستم و فعاليتهاي پژوهشي خود را در اين جهت هدايت كرده ام.

لینک به دیدگاه

دكتر واهاك مارقوسيان در سال 1327 در تهران متولد شد.ايشان داراي مدرك دكتراي رشتة سراميك از دانشگاه منچستر انگلستان (در سال 1359) مي باشد.وي عضو هيأت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران (از سال 1361 تاكنون ) است

 

. كتاب"ساختار، خواص و كاربرد" تاليف واهاك مارقوسيان ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : فني و مهندسيرشته : مهندسي متالوژيگرايش : سراميكتحصيلات رسمي و حرفه اي : واهاك مارقوسيان در سال 1353 با درجه مهندسي در رشتة متالوژي از دانشگاه صنعتي شريف فارغ‌التحصيل شد و در سال 56 موفق به اخذ كارشناسي ارشد در رشتة مواد فلزي و سراميكي از دانشگاه منچستر گرديد و در سال 59 به اخذ درجه دكترا در رشتة سراميك از دانشگاه منچستر انگلستان نايل آمد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : دكتر مارقوسيان در زمينه پژوهشي مسئوليت هدايت 12 پروژه تحقيقاتي، عمدتاً در ارتباط با شيشه، (از جمله 3 پروژه ملي) را عهده‌دار بوده است . از ديگر سمت‌ها و مسئوليت‌هاي ايشان عبارتند از: ـ مسؤول برنامه‌ريزي رشته سراميك در دو سطح كارشناسي و كارشناسي ارشد در ستاد انقلاب فرهنگي سال 1361؛ ـ رياست هيأت مديره انجمن سراميك ايران از سال 1372 تا 1381؛ ـ عضو هيأت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران از سال 1361 تاكنون. جوائز و نشانها : كتاب"ساختار، خواص و كاربرد" تاليف واهاك مارقوسيان ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : واهاك مارقوسيان داراي 3 كتاب مي‌باشد. همچنين از وي در حدود 50 مقالة علمي در مجلات معتبر داخلي و بين‌المللي به چاپ رسيده است.

 

آثار : 1 ساختار، خواص و كاربرد ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: شيشه: ساختار، خواص و كاربرد واهاك مارقوسيان.ـتهران: مركز انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران، 1381. با وجود پيشرفت‌هاي شگرفي كه در دهه‌هاي اخير در زمينة دانش شيشه در جهان حاصل شده است، اين علم در كشور ما تقريباً ناشناخته مانده است. در سال‌هاي اخير چندين كتاب در زمينة شيشه‌گري و جنبه‌هاي فنّي و فنّاوري شيشه به چاپ رسيده است، امّا در زمينة دانش شيشه و پيشرفت‌هاي اخير آن تاكنون كتابي به زبان فارسي منتشر نشده است. اين كتاب، حاصل تجربيات آموزشي و پژوهشي تقريباً 20 سالة مؤلف در زمينة دانش شيشه است. هرچند اين كتاب در درجة نخست براي دانشجويان رشته‌هاي مهندسي سراميك در دو سطح كارشناسي و كارشناسي ارشد نگاشته شده است، امّا شايد بتواند براي دانشجويان ساير رشته‌هاي مهندسي و علوم و همچنين مهندسان و دست‌اندركاران صنعت شيشه نيز مفيد واقع گردد.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...