رفتن به مطلب

نگاهی به معماری اسلامی اصفهان


ارسال های توصیه شده

نگاهی به معماری اسلامی اصفهان، قلب تپنده معماری پر افتخار ایران

زیباترین نصفه جهان...!

برجسته ترین خصوصیت معماری ایران كه آن را از معماری دیگر سرزمین های جهان متمایز می كند، شفافیت این معماری است....

فضا جوهر معماری است و شفافیت معماری اصفهان را عمدتا بایستی در شفافیت فضایی آن سراغ گرفت معماری اصفهان، قلب معماری ایران را در دوره های بعد از اسلام تشكیل می دهد. زیرا كه این شهر در دو دوره مهم بعد از اسلام یعنی دوره های سلجوقی و صفوی مركز ایران بوده و بیشترین بناهای با ارزش این دو دوره در اصفهان متمركز هستند و از آنجا كه بعد از اسلام، حكومت ایران در دوره های سلجوقی و صفوی بیشترین قدرت، وسعت و تمركز خود را داشته است، می توان این نتیجه را گرفت كه شهر اصفهان دارنده فاخر ترین نمونه های معماری ایران بعد از اسلام بوده و معماری آن واجد نمایان ترین خصوصیات معماری این دوره ایران است.

برجسته ترین خصوصیت معماری ایران كه آن را از معماری دیگر سرزمین های جهان مشخص می كند، شفافیت این معماری است. اصل شفافیت از اصول مهم هستی بوده و معنای آن حركت همیشگی و تكامل هستی از كیفیت مادی به كیفیت روحی است. از آنجا كه اصل شفافیت یكی از اصول هستی است، طبیعی خواهد بود كه در روند كلی معماری جهان نیز این اصل حاكم باشد و معماری جهان در طول تاریخ به سمت شفافیت و به بیان معمارانه، كم كردن ماده و افزایش فضا حركت كرده باشد و چنین نیز هست. لكن این روند در معماری ایران بصورت بارزتری خود را نشان می دهد و جهان بینی اسلامی كه پس از حضور اسلام در ایران بر این سرزمین حاكم می شود و به اصل تكامل هستی از حالت مادی به حالت روحی معتقد است به این روند یعنی حركت معماری در جهت شفا ف تر شدن سرعت می بخشد.بر اساس مطالب عنوان شده، مقدمتا نتیجه می گیریم كه اصل خصوصیت معماری اصفهان به مثابه قلب معماری بعد از اسلام ایران شفافیت است و معماری اصفهان به صورت بارز حركتی است در جهت هر چه شفاف تر و سبك كردن بنا و به عبارت دیگر كاستن از حجم ماده و افزایش فضاست و تمامی تلاش معماران پدیدآورنده آثار با ارزش اصفهان در این جهت بوده و تمامی عناصر و اجزای معماری آن در خدمت تحقق این اصل پایه ای معماری است.

فضا جوهر معماری است و شفافیت معماری اصفهان را عمدتا بایستی در شفافیت فضایی آن سراغ گرفت. فضا در معماری اصفهان به حداكثر گشادگی و سبكی می رسد و این امر با تكیه بر دانش و تجربه عظیم ساختمانی و با كاستن از ماده بنا و به موازات آن افزایش فضا صورت می گیرد. در معماری اصفهان ماده مكعب بنا تا آنجا كه ممكن است توسط حیاط ها، ایوان ها، گشادگی ها، روزنه ها و نورگیرها برداشته می شود و آنچه كه از ماده باقی می ماند، حداقلی است كه برای برپا ماندن بنا لازم است.

مصداق برجسته این تصور كوشك هشت بهشت است كه برخلاف بناهای متعارف كه مكعبی هستند از مواد و مصالح ساختمانی و در درون آن فضاهای مختلف مورد نیاز جاسازی شده اند مكعب متخلخلی است كه ماده بنا چون پوسته ای گرد فضای آن را گرفته و از این رو كالبد بنا در درون فضای باغ اطراف معلق به نظر می رسد. همین خصوصیت در پل خواجو با وجود آنكه برای مقاومت در مقابل فشار آب بایستی از ماده بیشتری برخوردار باشد، نیز كاملا به چشم می خورد و كالبد پل خواجو به جای آنكه روی زمین نشسته باشد، گویی از آسمان آویزان است.

از فضا به سلسله فضاها در معماری اصفهان می رویم، سلسله فضاها در معماری اصفهان مجموعه ای از فضاهای مجزا و محصور شده كه در تركیب با یكدیگر قرار گرفته باشند، نیستند، بلكه فضاها ضمن اینكه محدوده و شخصیت خود را دارند و از فضاهای دیگر قابل شناسایی هستند، در یك تركیب كاملا واحد قرار می گیرند، به طریقی كه حركت انسان در درون سلسله فضاهای یك بنا، حركتی سیال و لغزنده است. اگر سلسله فضاهای مسجد امام از میدان نقش جهان، ایوان ورودی، هشتی، راهروها، حیاط، ایوان داخلی و سرانجام شبستان را دنبال كنیم، با وجود تفكیك و تشخیص این فضاها و تنوع بی نظیر آن، یك كلیت واحد فضایی را دریافت كرده واحساس می كنیم كه در لایه های فضایی بنا، لیز می خوریم.

وحدت سلسله فضاها در بنای چهلستون گام جلوتری را برمی دارد و فضای درونی بنا، توسط ایوان گشاده آن به فضای بیرونی متصل می شود و مرز بین فضای بیرون و درون از میان برداشته می شود و سلسله فضا، گستردگی بیشتری می یابد و سرانجام وحدت فضایی در كوشك هشت بهشت به كمال خود می رسد و سه فضای اصلی این كوشك یعنی فضای باغ، ایوان ها و فضای مركزی با چنان گشادگی به یكدیگر اتصال می یابند كه گویی فضای باغ از درون بنا عبور می كند و كالبد بنا مانعی در مقابل سیلان فضا نیست و منتهای شفافیت و سبكی در سلسله فضایی این بنا پدید می آید.

شفافیت و گشادگی نه تنها خصیصه اصلی فضاها و سلسله فضای بناهای اصفهان را می سازد، بلكه الگوهای معماری آن را تحت تاثیر قرار می دهد بدین معنی كه الگوهای معماری این شهر كه امور مجردی هستند نیز در روند شفافیت قرار می گیرند كه برای نمونه الگوی حیاط مركزی را ذكر می كنم.

این الگو كه سابقه دو هزار ساله در معماری ایران دارد و در سرزمین های دیگر جهان نیز به مقیاس وسیع به كار گرفته شده است، در معماری ایران سرنوشتی در جهت شفاف تر شدن دارد. از ابتدا در این الگو ایوان هایی در بدنه حیاط مركزی در نظر گرفته شدند كه به سبكی و شفافیت فضای درونی حیاط می افزودند. در طول زمان این امر تقویت می شود، ابتدا تعداد و گشادگی ایوان ها افزایش می یابد و به چهار ایوان می رسد و در دوره صفوی با كشف و قرار دادن چهار حیاط كوچك در چهار گوشه حیاط اصلی كه بخش های فاقد نور این الگو هستند. شفافیت بنا افزایشی می یابد كه نمونه های برجسته آن مدرسه چهارباغ و مدرسه صدر هستند. سرانجام در دوران قاجار با شكستن دیواره های حیاط مركزی و ایجاد حیاطك هایی در ارتفاع متصل به حیاط اصلی این امر به حداكثر قوت خود می رسد و این الگو در جهت شفافیت تكامل می یابد كه نمونه عالی آن مسجد سید است.

لینک به دیدگاه

نور

 

از آنجا كه شفافیت با نور بسیار قرین است، قاعدتا باید انتظار داشت كه عمده ترین كار را در معماری اصفهان، نور انجام دهد. انصافا چنین نیز هست، به جرات می توان گفت كه هیچ یك از دوره های برجسته معماری جهان تا قبل از دوره مدرن، آنچنان كه معماری پس از اسلام ایران از نور بهره برده است، نتوانسته اند بهره ببرند. نور چیزی عارضی بر این معماری نیست، بلكه با حقیقت و ذات آن عجین است. نور در این معماری تنها یك وظیفه كاربردی ندارد، نقش آن حتی به آفرینش زیبایی هم محدود نمی شود، بلكه نور حقیقت معماری اصفهان را می سازد و آنجایی حضور دارد كه تعالی ماده به نور در این معماری صورت می گیرد. از آنجا كه خلاقیت های نوری در معماری اصفهان حد و مرز ندارد، به ارایه یك نمونه عالی آن بسنده می كنم و آن نور مسجد شیخ لطف الله و بخصوص گنبد خانه آن است. نور در گنبد خانه این مسجد، آرام، با نقش و نگار و در حركت است و برای غیرمادی كردن فضای گنبد خانه و اتصال به ماوراء، طرح اندازی شده است. دو منبع اصلی نور در این گنبد خانه وجود دارد یكی حجمی از نور كه از دهانه بزرگ شمال شرقی بر دیواره جنوب غربی شبستان كه محراب در آن قرار دارد می تابد و تمامی سطح این دیواره را كه پوشیده از كاشی و صیقلی است، غرق نور می سازد و به نوعی این حایل مادی را از میان بر می دارد. دوم احجام نوری هستند كه از 16 شبكه داخله طوقه گنبد می تابند و پیچ و تاب های شبكه ها را با خود دارند و با گردش آفتاب به گردش در می آیند. این احجام نوری هم طوقه گنبد كه منطقه اتصال مكعب زمین به گنبد آسمان است را از میان برمی دارند و این اتصال زمینی به آسمانی را بی واسطه می سازند، هم فضای تاریك زیر گنبد را روشن می كنند و حجم عظیم گنبد را چون گنبد آسمان در فضا شناور می سازند و هم با تابیدن بر دیواره های گنبدخانه، احجام، سطوح ونقش های متعدد آن را با بازی های شگفت خود چند برابر، با سبك بالی به رقص در می آورند حقا باید گفت كه نور در مسجد شیخ لطف الله كیفیت مادی بنا را به مرزی ورای ماده و در پیوند با نقش نور می رساند و مصالح زمینی را آسمانی می كند و ماجرایی می آفریند كه به هدف عمیق معماری یعنی تبدیل ماده به نور تجسم می بخشد.

لینک به دیدگاه

آب

 

آب با جنبه های گوناگونی در معماری اصفهان عمل می كند، به محیط معماری طراوت می بخشد، با انعكاس تصویر بناها در خود، زیبایی آنها را دو برابر می كند، از خنكای آن آرامش پدید می آید و نقش ها و زمزمه های گوناگون آن فرح و شادی می آورد ولی تمامی اینها چیزی منحصر به معماری اصفهان نیست هر چند در عالی ترین صورت خود در معماری اصفهان تحقق یافته است. به نظر من ژرف ترین استفاده ای كه از آب در معماری اصفهان شده ، توجه به خاصیت های اصلی آب یعنی شفافیت و قابلیت انعكاس آن و استفاده از این خاصیت برای از میان برداشتن مرز بین واقعیت و مجاز در معماری است. از طریق یكی كردن ماده و تصویر آن در آب كه امری است غیر مادی. از اینجاست كه در بنای چهل ستون تصویر بنا در آب جزئی از معماری به شمار می آید و حقیقت وجودی ستون های واقعی و ستون های تصویر شده در آب یكی می شوند و یكجا چهل ستون خوانده می شوند و بدین ترتیب بود و نبود و واقعیت و مجاز در معماری این بنا یكی شده و این به واقع منتهای شفافیت در معماری است.

هر چند لازم است كه به نمونه برجسته دیگری از حضور آب در معماری اصفهان مانند پل های این شهر، باغ ها، مدارس و مساجد، وضوخانه ها و ... اشاره كنیم، لكن با توجه به آنچه كه آب در معماری كاخ چهل ستون كرده است، برای گریز از نزول شأن از آن در می گذرم.

لینک به دیدگاه

افق

 

افق جایی است كه زمین به آسمان می پیوندد، به عبارتی دیگر منطقه اتصال جهان خاكی با جهان ماوراء است و بنابراین بایستی هم در فلسفه معماری و هم در خود معماری اصفهان كه بر نوعی تفكر عرفانی استوار است، جای برجسته ای داشته باشد. ضمن اینكه افق در معماری اصفهان می تواند انعكاس حافظه تاریخی افق فلات ایران كه این شهر در قلب آن قرار دارد نیز باشد.

افق در معماری اصفهان حضور اصلی و تعیین كننده دارد و تاكید و چیرگی خطوط و سطوح افقی در این معماری بارز است. خط افق دو یا چند بار در بناهای اصفهان اتفاق می افتد اولین بار با سطحی كه مبنای برپایی بنا را تشكیل می دهد كه یا به صورت صفه یا بصورت حیاط و میدان تجلی می كند بار دیگر این خط افق به صورت لبه دیواره معماری بنا خود را نشان می دهد كه عناصر عمودی بنا از آن برافراشته می شوند، مانند لبه دیواره حیاط ها یا لبه دیواره خارجی مساجد و كاروانسراها.

در معماری اصفهان خطوط افقی، انتظام بخش، آرام كننده و تعادل دهنده خطوط و عناصر عمودی هستند و هیجان زدگی را در این معماری مهار می كنند. نمونه برجسته این امر لبه بالایی دیواره میدان نقش جهان است كه با خویشتن داری حیرت انگیزی در طول بالغ بر 1340 متر كماكان به قوت افقی خود باقی می ماند و تنها در چهار نقطه به تظاهر عناصر عمودی فرصت می دهد. دیگری لبه بالایی سی وسه پل است كه طولی بیش از 300 متر را بدون هیچگونه تغییری می پیماید.

تاكید بر وجود خط افق در معماری اصفهان به حدی است كه برای مثال در مسجد حكیم یا مسجد علی، هنگامی كه نیاز به ارتفاع در برخی از قسمت های بدنه حیاط وجود نداشته، خط افق را دیواری كه در ورای آن چیزی نیست و گشادگی هایی در آن وجود دارد، تجسم بخشیده است.

حضور آب در معماری اصفهان علل ذهنی و عینی متعدد دارد كه در قسمت دیگری به آن اشاره كردم، لكن می توان با اطمینان چنین پنداشت كه یكی دیگر از علل حضور نیرومند آب در معماری اصفهان، خاصیت ذاتی این عنصر یعنی افقی بودن آن است و به عبارت دیگر آب در معماری اصفهان به خصوص در سطوح وسیع آن برای تاكید و تشدید حضور افقی بناهای این معماری به كار گرفته می شود.

عناوینی را كه برشمردم تنها زوایایی نیستند كه معماری فاخر اصفهان را می توان از آنها دید یا اینكه معماری این شهر فقط از این زوایا دارای كیفیت هایی است می توان بیان كرد، بلكه این معماری را از هر جهت كه نظاره كنیم چه فلسفی و چه تخصصی و چه شاعرانه و هر عنصر یا جزء یا مقوله آن را مورد مداقه قرار دهیم نیز به این نتیجه می رسیم كه جوهر این معماری سیری است در جهت استحاله ماده به نور.

به یاد می آورم نور نقره فامی را كه در یك صبحگاه پاییزی از روزنه ای بر كاشی های درون گنبد مدرسه چهارباغ تابیده بود

لینک به دیدگاه

آثار باستانی

شهر اصفهان با تاریخ بسیار کهن و آثار باستانی بی شمار، از شهر های نمونه جهان است. و بنا به گفته آندره مالرو نویسنده و پژوهشگر فرانسوی ، فقط دو شهر فلورانس و پکن در دنیا با آن قابل مقایسه اند. آثار تاریخی اصفهان مجموعه ای از بهترین نمونه های بجا مانده از سبکهای گوناگون معماری ایران در طول هزاران سال و بیشتر است. و کیفیت این آثار چنان است که می توان گفت بیشتر آثار بزرگ و شاهکارهای هنر معماری ایران پس از اسلام در اصفهان قرار دارد.

در آثار تاریخی اصفهان می توان انواع و اقسام گنبد سازی ، کاشیکاری، گچبری ، مقرنس کاری ، منبت کاری و خوشنویسی را در عالی ترین شکل ممکن آن مشاهده کرد. آثاری که نشانگر ذوق هنری کمال یافته و ایمان مذهبی هنرمندان سازنده آنهاست و بیننده را چنان مجذوب خود می کند که بی اختیار به درون زمان و فضای خاص آنها کشیده می شود، و خود را در جهانی از روشنایی و لطافت و سبکبالی احساس می کند.

از دوره قبل از اسلام ، چیزی به جز بقایای آتشکده ای در کوه آتشگاه بجا نمانده است. و تقریباً تمامی آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دوره اسلامی است. آثاری از تمامی دوره های تاریخی پس از اسلام بجا مانده است اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دوره سلجوقی و دوره صفوی برجستگی خاصی دارد ، که هر کدام دارای ویژگی های خاص و سبک معماری منحصر به فرد خود می باشد.

ویژگی دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوه گری آن است . بجای آنکه بیننده تحت تاثیر آنی آن قرار گیرد ، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس می کند . برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوه های رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از مشخصه های آن است.

لینک به دیدگاه

مدرسه بزرگ صدر

این مدرسه از مدارس بزرگ طلبه ‌نشین اصفهان است كه بوسیله « حاج محمد حسین خان صد ر اصفهانی» حكمران مشهور اصفهان در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار بنا شده و منظره عمومی آن آجر ساده است. از د وره حكمرانی « صد ر» در اصفهان آثار دیگری نیز مانند« مدرسه صدر» در محله « پای قلعه» و « مدرسه صدر خواجو» و « چهارباغ خواجو» كه به شیوه چهارباغ دوره شاه عباس احداث شده است، در شهر اصفهان به یاد گار مانده است. عمارت « صدری» و « هفت دست صدر» آثار د یگری از این مرد خیر اصفهانی عصر قاجار است كه چیزی از آنها باقی نمانده است ولی نام بانی آن آثار همچنان در اذهان مردم اصفهان باقی است و برای آن مرد نیكوكار برگزیده آن عصر طلب مغفرت و آمرزش می‌ كنند.

لینک به دیدگاه

منار ساربان

این مناره در شمال محله «جوباره» ( قسمت یهودی نشین اصفهان ) واقع شده است و از زیباترین مناره‌های عهد سلجوقی می‌باشد كه دارای تزیینات آجری و كاشیكاری است و در قرن ششم هجری بنا شده است. مناره حدود 54 متر ارتقاع دارد و از ارتفاعات داخل و اطراف شهر به خوبی مشاهده می‌شود و معرف سبك خالص معماری دوران سلجوقی شهر تاریخی اصفهان در مجموعه آثار تاریخی آن دوره است.

لینک به دیدگاه

منارجنبان

این بنا به صورت یك بقعه و دو مناره است كه بر روی قبر « عموعبدالله» از زهاد معروف قرن هشتم هجری بنا شده و سنگ قبر آن مورخ به سال 716 هجری، مقارن اواخر سلطنت « اولجایتو» ایلخان مسلمان مغول است.

ایوان منارجنبان یكی از نمونه ‌های ابینه سبك مغولی ایران است و از آن دوره كاشیكاریهایی هم دارد. مناره‌ها بعداً و در تاریخی كه درست معلوم نیست و احتمالاً در آخر عصر صفویه به ایوان مزبور اضافه شده و با حركت دادن یكی از آنها، دیگری نیز حركت می‌كند. اما نكته جالب در این بنای تاریخی آن است كه با حركت دادن یك مناره، نه تنها مناره د یگر به حركت در می‌آید، بلكه تمامی

این ساختمان مرتعش می‌شود.

مقبره «عموعبدالله» در بقعه منارجنبان زیارتگاه مردم ساكن دهكده « كارلادان» (گارلادان) است كه این بقعه در آنجا واقع شده و تا شهر اصفهان حدود هفت

كیلومتر فاصله دارد.

میوه « به» معروف اصفهان كه شاید در دنیا هم بی‌نظیر است از باغهای مجاور « گارلادان» و منارجنبان مخصوصاً از « گورتون» به لفظ مردم محل یا ( گورتان) به دست می‌آید. بوی این « به» هنگام عبور از جاده اصفهان به منارجنبان در ماه دوم پاییز كه میوه به این باغها جمع‌آوری می‌شود و بوی خوش به پراكنده می‌شود واقعاً سحرانگیز است. كارلادان یكی از روستاهای مشهور ماربین است كه از بلوك سرسبز و پر بركت اصفهان در جمیع ادوار تاریخی این شهر بوده است و از باغهای وسیع و درختان میوه‌ دار آن عموم سیاحان ایرانی و عرب و مورخین و جغرافیا نویسان قرن دوم هجری به بعد در كتابهای خود به تفصیل سخن گفته‌اند

و این بیت را با كمی اختلاف ذكر كرده‌اند كه :

ماربینت كه روضه ارم است ....... آفتاب اندرو درم درم است

لینک به دیدگاه

مسجد جمعه اصفهان (مسجد جامع)

این مسجد درحقیقت مجموعه ای از معماریها و آثار هنری دوره های بعد از اسلام تاریخ ایران است و یاد گارهای پادشاهان و وزرا و امرا و رجال و بانوان خیر ایرانی بعد از اسلام را در بر دارد. بنابراین تحولات معماری دوره های

اسلامی تاریخ ایران را درمدت هزار سال اخیر بخوبی می توان در آن مطالعه

نمود. قسمتهای دید نی و جالب این مسجد با توضیح به اینکه در ورودی مسجد در سمت مشرق میباشد بدین قرار است:

1. صفه های کوچک سمت راست دالان ورودی که ستونهای مدور با تزئینات گچبری دارد ، مشتمل بر آثار دوره دیلمی از قرن چهارم هجری است.

2. چهلستون واقع در سمت چپ دالان ورودی که در ساختمان آن از سبک ابنیه سلجوقی پیروی شده از دوره پادشاهان آل مظفر در قرن هشتم هجری است.

3. در ضلع جنوبی مسجد، گنبد خواجه نظام الملك وزیر مشهور ملكشاه سلجوقی قرار دارد كه سال ساختمان آن بین 465 تا 485 هجری است، و به احتمال قوی در 473 هجری به اتمام رسیده است، كتیبه كوفی این گنبد، نام پادشاه وقت ، مكلشاه و وزیر او خواجه نظام المكك را در بر دارد. عنوان ملكشاه در این كتبه " یمین خلیفه الله امیر المومنین" ذكر شده و خلیفه عباسی در آن زمان " المقتدی بالله " بوده است.

4. چهلستونهای طرفین این گنبد، از دوره دوم عهد سلجوقی (جانشینان ملكشاه) واز اوایل قرن ششم هجری است.

5.چهلستونی كه در منتهی الیه غربی این ضلع واقع شده از دورهُ شاه عباس اول صفوی است ، که در سال 1019 هجری به ساختمانهای مسجد افزوده شده است.

6. ایوان جنوبی مسجد ، صفهُ صاحب که ساختمان آن از قرن ششم هجری و تزئینات داخل و خارج آن از قرن هشتم ، نهم ، دهم و یازدهم هجری است . دو منار این ایوان ظاهراً درعهد حسن بیک ترکمان افزوده شده است و در دورهُ این امیر نیرومند آق قویونلو و پادشاهانی مانند شاه طهماسب اول و شاه عباس دوم ، تعمیرات ضروری مسجد به انجام رسیده و داخل و خارج این ایوان با تزئینات کاشیکاری آراسته

شده است . در بین مقرنس های طاق این ایوان نام "ابوالنصر حسن بهادر "که

بانی تعمیرات و الحاقاتی در این مسجد بوده در یک لوحه کاشیکاری مورخ به سال 880 هجری قرائت می شود.

7. تزیینات کاشیکاری اطراف صحن ، از دورهُ حسن بیک ترکمان معروف به اوزون حسن و از قرن نهم هجری است .

8. ایوان شرقی مسجد ، ایوان شاگرد که مشخصات سلجوقی خود را از قرن ششم به خوبی حفظ کرده است . داخل این ایوان با آرایشهـــای گچ بری قرن هشتم پیرایش شده و کتیبهُ کاشیکاری آن حاکی ازتعمیرات دورهُ شاه سلیمان صفوی است.

9. در مشرق این ایوان، صفهُ عمر واقع شده که در دورهُ قطب الدین محمود شاه آل مظفر به وسیلهُ "مرتضی بن الحسن العباسی الزینبی " در محل بنای قد یمی دیگری ساخته شده است ، و در دورهُ حکومت پوشالی و موقتی اشرف افغان ، تعمیر شده و به دستور او کتیبه و الواحی در این صفه افزوده شده است . وجه تسمیه این ایوان به "عمر" نه خلیفه دوم - بنا بر آنچه اهل سنت می گویند - بلکه " عمر بن عبدالعزیز عجلی " از آل ابود لف است که در اصل بانی ساختمان این صفه و مدرسهُ مقابل آن بوده است .

10. ایوان غربی

مسجد ،ایوان استاد که ساختمان آن از قرن ششم هجری است و تزیینات آن بیشتر از نوع خطوط بنایی است . این ایوان در دورهُ پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی تعمیر و تزیین شده و با کتیبه ها و الواحی در قالب خطوط مختلف آراسته شده است .

11. در شمال

ایوان غربی، مسجد کوچکی از دورهُ اولجایتو ایلخان مسلمان مغول واقع شده

است ، که محراب عالی گچبری آن در سال 710هجری به دستور وزیر ایرانی او

محمد ساوی ساخته شده است و طاقهای آجری متنوع دارد. محمد ساوی یا ساوجی در سال 711 هجری بر اثر سعایت بد گویان به دستور اولجایتو کشته شده است ، ولی این اثر ارزنده دورهُ صدارت او همچنان نام او را در تاریخ جاودان کرده است . نام نامی استاد حیدر اصفهانی که سازندهُ این محراب عالی گچبری است نیز در آخر حاشیهُ کتیبه محراب ، خوشبختانه بر جای مانده است.

12. در مغرب ایوان غربی و مسجد اولجایتو ، شبستانی از دورهُ سلطان محمد بن بایسنقر تیموری واقع شده که سال ساختمان آن 851 هجری است و بانی ساختمان آن عماد بن مظفر ورزنه ای از امرای لشکر وی بوده است . کتیبهُ ثلث زیبای سردر این شبستان تاریخی را "سید محمود نقاش " نوشته است . عماد بن مظفر، مسجد با شکوهی هم در محل تولد خودش ورزنه ، بنا کرده است .

13. ایوان شمالی مسجد معروف به صفهُ درویش از قرن ششم هجری است ، کتیبهُ گچبری داخل آن از دورهُ شاه سلیمان صفوی است و تزیینات کاشیکاری نمای خارجی آن از

اقدامات ادارهُ باستان شناسی اصفهان در سالهای 1336 و 1337 خورشیدی می باشد به این مناسبت کتیبه ای به خط بنایی به یاد گار گذاشته شده است .

14. در طرفین ایوان شمالی وشمال آن چهلستونهایی از قرن ششم هجری موجود است ، که مخصوصا

چهلستون شرقی آن دارای طاقهای متعد د با نقوش مختلف آجری است و از قسمتهای جالب این بنای عظیم تاریخی به شمار می رود .

15. شمالی ترین اثر تاریخی مسجد جمعه ، گنبد تاج الملک مشهور به گنبد خاکی است که بانی آن ابوالغنائم تاج الملک خسرو فیروز شیرازی وزیر دیگر ملکشاه سلجوقی بوده است و سال ساختمان آن در کتیبهُ دور گنبد ،سال 481 هجری ذکر شده است و اثر بی همتائی در بین آثار دورهُ سلجوقی به شمار می رود .

پروفسور آرتور اپهام پوپ "Prof. Arthur Upham Pop"

ایرانشناس مشهور امریکایی راجع به این یادگار عظیم تاریخی اصفهان چنین

نوشته است : " این بنا با عظمت خاموش و جدی و اسرارآمیزش یکی از زیباترین آثار معماری جهان است ."

چند نکتهُ قابل توجه در مورد مسجد جامع

- بعضی از بازدید کنند گان ابنیهُ تاریخی اصفهان تصور کرده اند که دو گنبد شمالی و جنوبی مسجد جمعه در اصل آتشکده بوده ، بدیهی است این اشتباه از آنجا ناشی شده که سبک ساختمان گنبدهای نظام الملک و تاج الملک در جنوب وشمال مسجد جمعه ، از سبک معابد ایرانی در دورهُ ساسانیان پیروی شده است .

در قرون اولیهُ اسلامی که ایرانیان تدریجاً به دین مبین اسلام گروید ند به فکر ساختن مساجد با شکوه افتاد ند و چون قرنها در ساختن ابنیه و عمارات مختلف سابقه داشتند ، مساجد را به سبک معماری اصیل ایران ساختند و تزیین کردند ، به این جهت از نظر سبک، مشابهت زیاد بین مساجد اولیه ایرانی و معابد دورهُ ساسانی وجود دارد. کتیبه های داخل این گنبدها شامل آیات قرآنی و کتیبه های ساختمانی به نام پادشاهان سلجوقی و وزرای وقت آنهاست.

- در آثار تاریخی موجود مسجد جمعه اصفهان غیراز سبکهای مختلف معماری ،انواع خطوط ، کوفی و ثلث و بنایی و نسخ ونستعلیق را هم ، به زبان عربی و فارسی ، و به نثر ونظم می توان مطالعه نمود .

- مسجد جمعه درهای متعد د دارد ، ولی از همهُ آنها جالبتر در شمال شرقی مسجد است و قد یمی ترین سردر مسجد جامع مورخ به سال 515 هجری است وکتیبهُ کوفی سردر که خوشبختانه قسمت بیشتر آن باقیمانده است ،از تعمیرات مسجد پس از حریقی که به وسیلهُ پیروان حسن صباح در آن صورت گرفته است ، حکایت می کند و بعد سردر با شکوه دیگری است که جنب گنبد تاج الملک واقع شده و از الحاقات دورهُ پادشاهان آل مظفر مورخ به سال 768 هجری است .

- ساختمان روی حوض وسط مسجد در زمان شاه محمد خدابنده صفوی ، پدر شاه عباس اول به وسیلهُ شخصی به نام "یوسف آقا" بنا شده است .

لینک به دیدگاه

منار مسجد علی (سلطان سنجر)

این مناره در مجاورت مسجد علی در میدان قد یم اصفهان واقع شده است و به خط كوفی كتیبه ‌هایی دارد و خطوط و تزیینات آن با آجر است. تاریخ بنای آن موجود نیست ولی از قراین، باید در قرن ششم هجری بنا شده باشد، این مناره را مناره مسجد سلطان سنجر نیز نام داده‌اند و در مجاورت آن آثار الحاقی عصر صفویه به بناهای تاریخی مسجد علی و هارون ولایت، نمای زیبایی به این مجموعه تاریخی اصفهان بخشیده است.

لینک به دیدگاه

آتشگاه

آتشگاه در هشت کیلومتری مغرب اصفهان و در راه اصفهان به نجف آباد واقع شده است و کوهچه ای است تپه مانند که قسمت بالای آن را ویرانه هایی از خشتهای ضخیم و محکم تشکیل می دهند. چنانچه مورخین قرون اولیه اسلامی نوشته اند، یكی از آتشكده های معروف اصفهان بوده است. اگر چه تعیین تاریخ قطعی ساختمان، آن مشكل می نماید ولی آنچه مسلم است، از دوره ساسانی هم جد ید تر نمی تواند باشد. "ابن رسته" در كتاب " اعلاق النفیسه " آن را از آثار كیكاوس شاه می داند." ابن خرداد به " در قرن سوم هجری و " ابن حوقل " در قرن چهارم و "مافروخی اصفهانی" در قرن پنجم هجری، درباره این آتشكده مشهور اصفهان مطالب جالبی نوشته اند. مورخ معروف قرن چهارم، "حمزه اصفهانی " این آتشكده را آتشكده "شهر اردشیر " می نامند. در روزگار ما هنوز هم مشاهده بر جای مانده های این اثر كهنسال تاریخی خاطره انگیز است. بهترین منظره جلگه سر سبز اصفهان، در پیچ و خم های زاینده رود از بالای آتشگاه پدیدار می شود، مخصوصاً بستر نقره ای فام " زنده رود" كه همچون مار می پیچد و با خود آبادانی و بركت به همراه می آورد. و این خود یك وجه تسمیه بلوك اطراف آتشگاه است كه از قد یم به آن "ماربین" گفته اند، ولی وجه تسمیه اصلی آن تصحیف نام"مهر بین" اوستایی است به "مار بین" در زبان پهلوی ساسانی كه در دوران اسلامی تاریخ اصفهان هم به همین صورت گفته و نوشته شده است.

لینک به دیدگاه

میدان میدان نقش جهان

در محل این میدان ( قبل از آنکه شهر اصفهان به پایتختی صفویه انتخاب شود) باغی وسیع وجود داشته است بنام نقش جهان . در دوره شاه عباس اول، آن باغ را تا حدود امروزی آن وسعت داده اند و در اطراف آن مشهورترین و عظیم ترین بناهای تاریخی اصفهان که شهره آفاق است مانند مسجد جامع عباسی ( مسجد امام امروز) و مسجد شیخ لطف الله و عمارت عالی قاپو و سردر قیصریه بوجود آمده است طول این میدان از شمال به جنوب بالغ بر 500 متر و عرض آن حدود 165 متر است .

در قرن یازدهم هجری ( قرن هفدهم میلادی ) این میدان یکی از بزرگترین میدانهای جهان بوده است و در دوره شاه عباس و جانشینان او محل بازی چوگان و رژه ارتش و چراغانی و محل نمایشهای مختلف بوده است. دو دروازه سنگی چوگان از آن دوره هنوز در شمال و جنوب میدان از عظمت دیرین آن حکایت می کند. شرح مفصل این میدان را سیاحان مشهور اروپایی که در عصر صفویه از پایتخت ایران دیدن کرده اند مانند شوالیه شــارد ن فرانسوی ، تاورنیه ، پی یترو دولاواله ، سانسون ، انگلبرت کمپفر و د یگر سیاحان اروپایی عصر صفویه و قاجاریه بد ست داده اند.

لینک به دیدگاه

كلیساهای جلفا

 

شاه عباس اول در اوایل قرن یازدهم هجری اصفهان را به پایتختی انتخاب نمود و جمع كثیری از ارامنه جلفای آذربایجان را به اصفهان كوچ داد و برای آنها قصبه ای به نام جلفا و كلیساهایی ساخت. در بین كلیساهای جلفا كلیسای " بد خهم" ( بیت اللحم) كه در دوره شاه عباس اول در سال 1037 هجری بنا شده است و كلیسای " وانك" ، از همه مشهورتر است . ساختمان كلیسای " وانك" در سلطنت شاه عباس دوم در سال 1065 هجری مطابق 1654 میلادی ، آغاز شده و در سال 1074 هجری (1664میلادی) به اتمام رسیده است. این كلیسا تزیینات نقاشی گل و بوته و كاشیكاریهای جالب و تابلوهای زیبای از زند گانی حضرت مسیح(ع) را در بر دارد و به غیر از تابلوهای نقاشی آن كه نفوذ صنعت نقاشی ایتالیا و هلند در آنها پد یدار است ، نوع معماری و تمام تزیینات د یگر آن ایرانی است.

غیر از این دو كلیسا، كلیسای دیگری به نام « مریم» ( یا خواجه عابد) كه در میدان جلفا واقع شده و در سال 1021 هجری بنا شده شهرت دارد. این كلیسا در همان محلی ساخته شده است كه اولین كلیسای جلفا یعنی كلیسای هاكوپ ( كلیسای یعقوب مقدس ) در سال (1016 هجری قمری مطابق با 1067 میلادی) در محل آن بنا شده بوده است.

در جنب كلیسای وانك یا «آمنا پركیج» ، موزه جالب كوچكی بر اهمیت كلیسای مزبور افزوده است. این موزه قد یمی ترین كتابی را كه در اصفهان به چاپ رسیده است در اختیار دارد و فرامین سلاطین ایران مجموعه جالبی است كه در موزه دیده می شود. در جلفا منازل قد یمی عهد صفوی نیز وجود دارد و اكثریت ارامنه پیرو مذهب « گریگوریان» می باشند. تعداد ارامنه جلفا بیش از پنجهزار نفر نیست، ولی در حدود دوازده هزار نفر ارامنی در دهات فریدن در مغرب اصفهان سكونت دارند.به غـیر از چـهار كلـیسای مشهـوری كـه نام برد یم، در جلفا نه كلیسای دیگر نیز وجود دارد مانند : كلـیسای « گورك» یا كلـیسای « غریب » ، « استپانوس » ، « یوحنا» ، « كاتارینه یا دیر كاترینا»، « نیكو غایـوس»، « گریگور»،« میناس»، « سركیس»، و كلیسای « نرسس» غیر از این كلیساها ، ارامنه كاتولیك و پروتستان هم در محله « سنگتراشها» و محله « هاكوپ جان » برای خود كلیسای مخصوص دارند.

خلیفه گری جلفا با كلیه تأسیسات خود توسط شورای خلیفه گری ارامنه ایران و هند وستان اداره می شود كه خلیفه مقیم جلفا ریاست آن را به عهده دارد. كتابخانه كلیسای « وانك» حدود ده هزار جلد كتاب دارد، در بعضی از كلیساها و د یرهای جلفا تعدادی از شهدای ارمنی در حمله افغان مد فون هستند و همچنین در قبرستان قدیمی ارامنه در دامنه كوه « صفه» تعدادی از شخصیتهـــای ارمنی و اروپـــایی دفن شده اند.

لینک به دیدگاه

عمارت عالی قاپو

 

این قصر که در عهد صفویه " دولتخانه مبارکه نقش جهان " و " قصر دولتخانه " نام داشته است ، نمونهُ منحصر به فردی از معماری کاخهای عهد صفویه است که در اوایل قرن یازدهم هجری به امر شاه عباس اول ساخته شده است و شاه صفوی، سفرا و شخصیتهای عالیقدر را در این کاخ به حضور می پذیرفته است. بعد از او هم، جانشینانش در همین کاخ و توابع آن مانند عمارت حوضخانه و تالار مروارید ، مهمانان خود را به حضور می پذیرفته اند. عالی قاپو دارای پنج طبقه ساختمان است که هر طبقه تزیینات مخصوص دارد و با آنکه بعد از دورهُ صفویه به تزیینات آن خرابیها و لطمات جبران ناپذیری وارد آمده است ، با وجود این هنوز شاهکارهایی از گچبری ها و نقاشیهای عهد صفویه را در بر دارد و تماشا کنند گان را به تحسین و تمجید وامیدارد. مینیاتورهای کار هنرمند معروف عهد شاه عباس ، رضا عباسی که متأسفانه لطمات فراوان دیده است و نقاشیهای گل و بوته ، شاخ و برگ ,، اشکال و حوش و طیور و گچبری های زیبای طبقهُ آخر آن که به شکل انواع جام و صراحی در طاقها و دیوارها تعبیه شده است ، از قسمتهای جالب این بنای تاریخی است .

ساختن و پرداختن اشکال گچبری در این قسمت از ساختمان که به " اطاق صوت " مشهور است ، برای آن نبوده است که در آنها جام و ظروف قرار دهند ، زیرا نوع این کار که با گچ تعبیه شده ، بسیار ظریف است و کوچکترین اشاره ای که در اثر برخورد دست یا شیئی دیگر به آنها حاصل شود ، آنها را در هم می شکند. بلکه غیر از نمایش یکی از انواع عالی تزیینات گچی که نوعی از هنر ایرانی است غرض عمده در تزیین اطاقهای متعدد این طبقه آن بوده است که در این قسمت از عمارت ، انعکاسات حاصله از نغمه ها و صداها طبیعی و بدون انعکاس صوت به گوش برسد. از فراز آخرین طبقهُ عالی قاپو بهتــرین منظرهُ شهر تاریخی اصفهــان و تغییرات و تحولات هزار سالهُ اخیر آن را می توان مشاهده نمود.در دورهُ جانشینان شاه عباس هم در این عمارت کارهایی به منظور تزیین کامل آن به عمل آمده است و از آن جمله تالار باشکوه آن در سال 1054 هجری ، در زمان سلطنت شاه عباس دوم ، به بنای اصلی افزوده شده است و شاه صفوی و مهمانان او از تالار همین عمارت ، مناظر بازی چوگان و چراغانی و آتش بازیها و نمایشهای میدانی را تماشا می کرده اند.

لینک به دیدگاه

کاخ هشت بهشت

 

عمارت تاریخی "هشت بهشت" نمونه ای از کاخهای محل سکونت آخرین سلاطین دوره صفویه است که در دوره" شاه سلیمان" در سال 1080 هجری بنا شده است . از باغ وسیع " هشت بهشت" مقدار زیادی باقی نمانده، ولی قصر تاریخی آن هنوز اثری ارزنده و جالب است . از آثار جالب این قصر، کاشیکاریهایی است که انواع حیوانات پرنده و درنده و خزنده را نشان میدهد و نماهای خارجی این قصر را تزئین کرده است . بعد از انقلاب اسلامی ایران پارک مجلل و زیبایی بوسیله شهرداری اصفهان در اطراف این کاخ تاریخی بوجود آمده و در حال حاضر از گردشگاههای مشهور اصفهان است. نام هشت بهشت به معنای هشتی و یا ورودی بهشت است. عمارت هشت بهشت در دو طبقه و بر روی یک کرسی با ازاره سنگی ساخته شده و ترکیب احجام و فضاهای معماری بگونه ای ماهرانه و متناسب انجام گرفته است. در وسط ساختمان فضای اصلی و مرکزی قرار دارد که در پلان بصورت هشت ضلعی است. ارتباط دو طبقه از طریق دو دستگاه راه پله انجام می گیرد.

کلیه سطوح ایوان ها، هشتی مرکزی، اتاقها و راهروها با سبکهای متنوع تزئین شده است. از جمله خصوصیات منحصر بفرد این عمارت حوض مروارید و آبشار ایوان جنوبی است که آب آن از حوض فوقانی تأمین می شده است.

لینک به دیدگاه

كاخ چهلستون

باغ چهلستون كه بالغ بر 67000 متر مربع مساحت دارد، در دوره شاه عباس اول احداث شده و در وسط آن عمارتی ساخته شده بوده است. در سلطنت شاه عباس دوم، در ساختمان موجود مركزی، تغییرات كلی داده شده است و تالار آینه، تالار 18 ستون، دو اطاق بزرگ شمالی و جنوبی تالار آینه، ایوانهای طرفین سالن پاد شاهی و حوض بزرگ مقابل تالار با تمام تزیینات نقاشی و آینه ‌كاری و كاشیكاری دیوارها و سقفها افزوده شده است.

قسمتهای جالب و دیدنی كاخ چهلستون به شرح زیر است :

 

1- سقف باشكوه نقاشی تالار 18 ستون و سقف آینه ‌كاری تالار آینه و مد خل آینه‌ كاری تالار جلوس شاه عباس دوم.

2- ستونهای عظیم تالارهای 18 ستون و تالار آینه كه هر یك از آنها تنه یك درخت چنار است.

3- شیرهای سنگی چهارگوشه حوض مركزی تالار و ازاره‌های مرمری منقش اطراف كه معرف صنعت حجاری در عهد صفویه است.

4- تزیینات عالی

طلا كاری سالن پادشاهی و اطاقهای طرفین تالار آینه و تابلوهای بزرگ نقاشی

تالار پادشاهی كه شاهان صفوی را به شرح زیر نشان می ‌دهد :

· شاه عباس اول در پذیرایی از « ولی محمدخان» فرمانروای تركستان

· شاه اسماعیل اول در جنگ چالد ران

· شاه طهماسب اول در پذ یرایی از « همایون» پادشاه هند وستان

لینک به دیدگاه
  • 4 سال بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...