رفتن به مطلب

حرف هایی از اینجا و از آنجا !!


ارسال های توصیه شده

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم.

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

من می‌توانم سکوت کنم،

نادان و یا دانا باشم،

چرا که من یک انسانم،

و این‌ها صفات انسانى است و تو هم به یاد داشته باش:

من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى،

من را خودم از خودم ساخته‌ام،

تو را دیگرى باید برایت بسازد

و تو هم به یاد داشته باش منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم،

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست،

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتا رقیبى، من قابل ستایشم، و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا.

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى، و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است...

مهاتما گاندی

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • پاسخ 1.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم.

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

من می‌توانم سکوت کنم،

نادان و یا دانا باشم،

چرا که من یک انسانم،

و این‌ها صفات انسانى است و تو هم به یاد داشته باش:

من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى،

من را خودم از خودم ساخته‌ام،

تو را دیگرى باید برایت بسازد

و تو هم به یاد داشته باش منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم،

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست،

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتا رقیبى، من قابل ستایشم، و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا.

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى، و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است...

مهاتما گاندی

 

 

چقدر اینطور نگاه کردن سخته :164:

 

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد :

 

به خاطر بیاورى که
آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى
همه انسان هستند
و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى
جایزالخطا
.

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر
انسان‌ها
را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،

و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است ...

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

حرفهايی است برای گفتن

كه اگر گوشی نبود نمیگوييم

و حرفهايی است برای نگفتن

حرفهايی كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند

حرفهای شگفت,زيبا و اهورايی همين هايند

و سرمايه ماورايی هركس به اندازه حرفهايی است كه براي نگفتن دارد

حرفهای بيتاب و طاقت فرسا

كه همچون زبانه های بيقرار آتشند

و كلماتش, هريك، انفجاری را به بند كشيده اند

كلماتی كه پاره های بودن آدم اند...

اينان هماره در جستجوی مخاطب خويشند

اگر يافتند، يافته می شوند...

...و

در صميم وجدان او آرام می گيرند

و اگر مخاطب خويش را نيافتند، نيستند

و اگر او را گم كردند، روح را از درون به آتش میكشند

و دمادم

حريق های دهشتناك عذاب بر او میافروزند...

دکتر علی شریعتی

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

هنگامی که روشنایی لرزان شبی تابستانی، پر از تلالو ستاره ها و ماه بدر، تمام است من به اوج آن نازکدلی ای می رسم که از حس دوست داشتن جهان و در عین حال تحقیر این جهان تشکیل یافته است.

"امانوئل_کانت

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...