رفتن به مطلب

مشاوره : تصمیم گیری در زمینه ازدواج !!!


ارسال های توصیه شده

*** اولین موضوع مشاوره رو در این تایپیک مطررح میکنم و از دوستان خواهشمندم بر طبق نظریات و تجربیات خود این دوست عزیز رو راهنمایی کنید:a030:

 

از پست های اسپم خودداری شود

 

با تشکر

 

" چگونه این پیشنهاد رو مطرح کنم ؟ ":ws6:

 

ممنون که این بخش رو راه انداختین. شاید اولین باره داره این حرفا رو میزنم، چون دیدم هویتم نامعلوم می مونه. تو تصمیم گیری موندم.

من از دختری خوشم میاد که سطح اقتصادی خانوادشون خیلی بیشتر از ما هستش. از طرفی 6،7 ساله رابطمون با هم خیلی خوبه و نزدیک ترین شخص بهم هستش.

ولی هیچ وقت سر همون مسئله اقتصادی جرأت نکردم پا پیش بذارم و حرفی بزنم. با اینکه خیلی باهاش راحتم ولی این مورد رو نتونستم بپرسم. نمی دونم چیکار کنم. به این شک دارم این قضیه اختلاف طبقاتی شاید بگیم مهم نباشه ولی چندسال که گذشت، همین وضع هست؟ نمیخوام از روی احساس تصمیم بگیرم و این قضیه کار رو خیلی واسم سخت کرده.

ممنون میشم توی این تصمیم گیری کمکم کنید.

لینک به دیدگاه

از دوست خوبم بابت مطرح کردن این مسئله تشکر میکنم ......

 

اولین میزگرد خانواده با عنوان " معیار صحیح انتخاب همسر "

 

با توجه به اینکه در این بحث در مورد معیار صحیح انتخاب همسر گفتگو شده ، هم سطح بودن از لحاظ اقتصادی یکی از تناسبات امر ازدواج است..... و این مسئله طبیعتا بر زندگی مشترک تاثیر گذار خواهد بود.

 

به عقیده من این مسئله از روزهای اول آشنایی باید مطرح میشد قبل از وابستگی بیشتر ..... باید در نظر بگیرید که مسایل مالی برای طرف مقابل چقدر مهمه ، شاید ارزش های دیگری در اولویت باشند که این مسئله کمرنگ جلوه کنه....

لینک به دیدگاه

با سلام به عافاي عزيز، مدير هنرمند و دوست داشتني بخش هاي عكس و خانواده :icon_gol:

 

و سلام به دوست گرامي كه سوالشون رو مطرح كردند :icon_gol:

 

 

 

همونطور كه قبل تر در ميزگرد شماره ي 1 مطرح شد ، سطح طبقاتي يكي از گزينه هاي مهم براي انتخاب همسر و تشكيل يك زندگي خوب و شيرين بود .

 

اما نكته اي بسيار حائز اهميت هست اينه كه با تمام اين تفاسير نميتونيم براي هر مورد نسخه ي معين و قاطعي تجويز كنيم ؛ به هر حال در تمام اين شرايط استثناء هاي بسيار زيادي وجود داره ؛ اما اون چيزي كه تحقيق و تجربه نشون داده حاكي از اهميت اين فاكتور هست .

 

ببينيد ممكنه در حال حاضر همونطور كه دوستمون اشاره كردند شرايط در حالت خوب و ايده آلي به سر ببره ؛ علاقه ي دوطرفه و ساير شرايط تا حدود خوبي محيا باشه ، اما همونطور كه اين دوستمون اشاره كردند نبايد صرفا به شرايط فعلي اكتفا كرد و براي عجولانه تصميم گرفت ؛

 

مهمترين نكته اين هست كه سعي كنيد طرف مقابلتون رو تا حد ممكن بشناسيد ، نيازهايشون رو شناسايي كنيد ، سطح توقعات خود اون شخص و خانوادش رو بشناسيد ، خوب به هرحال دختري كه به تعبير خود شما از خانواده اي با سطح اقتصادي " خيلي بالاتري " نسبت به شما هست ، احتمالا سطح توقعات بالاتري هم داره ، و همينطور خانواده و به خصوص پدر ايشون ، اما توقعات پدر و خانواده ي ايشون رو در اولويت دوم بگذاريد ، قبل از هرچيز ببنيد آيا شما مي تونيد از پس خواسته هاي اين دختر بر بياييد ؟ و يا اين دختر طوري هست كه خودش رو با شرايط شما وفق بده و از خواسته هاش بگذره ؟ آيا مي تونيد تفريحات اين دختر رو برآورده كنيد براش ؟ آيا اين دختر مي تونه به خاطر شرايط شما از صرف غذا در رستوران مجلل شهر بگذره و به يك رستوران معمولي كفايت كنه ؟ حتي ايا شما مي تونيد از پس توقع اين دختر نسبت به نحوه ي برگزاري مراسم عروسي بر بياييد ؟ و سوال هاي بسيار متعدد ديگه

 

بعد از تمام اين موارد به اولويت دوم فكر كنيد ؛ خواسته هايي كه پدر اين دختر از شما خواهد داشت چيست ؟ تا چه حد مي تونيد از پسش بربياييد ؟

 

و از خودوتون بپرسيد " آيا اين دختر اونقدر به من علاقه داره كه از رفاه و آرامش خونه ي پدريش بزنه و به خونه ي من بياد و با شرايط من بسازه و دَم بر نياره ؟ "

 

 

غير از تمام نكاتي كه گفته شد اين نكته حائز اهميت هست كه تجربه نشون داده خانواده هاي با سطح اقتصادي بالاتر عموما فرهنگ متفاوتي با خانواده ي سطح متوسط دارند . و اين بار تمام اين آيا ها رو در مورد فرهنگ و رسوم از خودت سوال كن .

 

در پايان اگر ديدي پاسخ خيلي از اين سوال ها " نه " هست ؛ به عقيده ي من بهتره از اين كيس منصرف بشي ، چون ممكنه بعدها هم مشكلات زيادي هم براي خودت و هم براي اون دختر ايجاد بشه .

 

 

اميدوارم كه در تمام مراحل زندگيت موفق باشي و لبت خندون و دلت شاد :icon_gol:

لینک به دیدگاه

ما هیچکدوم از میزان علاقشون ننسبت بهم دیگه یا نوع رابطشون خبر نداریم

از طرفی همه هم خوب میدونیم اختلاف طبقاتی مسئله کوچیکی نیست

خلاصش کنم فقط خودت میتونی به به خودت کمک کنی

چون اگه واقعا علاقه باشه اختلاف طبقاتی که هیچ،حتی افکار،اعتقادات و فرهنگای مختلفم میتونه کمرنگ بشه

امیدوارم تصمیمی که میگیری باعث نشه در آینده حسرت بخوری

ولی سعی کن عجله نکنی،خوب فکر کن

موفق باشی:a030:

لینک به دیدگاه
از دوست خوبم بابت مطرح کردن این مسئله تشکر میکنم ......

 

اولین میزگرد خانواده با عنوان " معیار صحیح انتخاب همسر "

 

با توجه به اینکه در این بحث در مورد معیار صحیح انتخاب همسر گفتگو شده ، هم سطح بودن از لحاظ اقتصادی یکی از تناسبات امر ازدواج است..... و این مسئله طبیعتا بر زندگی مشترک تاثیر گذار خواهد بود.

 

به عقیده من این مسئله از روزهای اول آشنایی باید مطرح میشد قبل از وابستگی بیشتر ..... باید در نظر بگیرید که مسایل مالی برای طرف مقابل چقدر مهمه ، شاید ارزش های دیگری در اولویت باشند که این مسئله کمرنگ جلوه کنه....

 

من خودمو زیاد در این گونه مسائل صاحب نظر نمیدونم هر چند تعاملات بسیاری داشتم ولی به هر حال چون روحیات و شخصیت افراد در هر دو گروه جنسی شخصیست پس به نظر من این دوست عزیز بهتر است توصیه های قاصدک رو به کار ببندد.

البته در قسمتی که قاصدک عزیز گفت باید در ابتدا این سوالات رو مطرح کنه چندان موافق نیستم.چون شناخت بر اثر آشنایی و مراودت به دست میاد و به نظر من بهتر است که هر زمان این حس پیدا شد که طرف مقابل را به عنوان کیس ازدواج در نظر بگیرد باید به سراغ سوالات برود.نکته دیگر اینکه اضافه میکنم این است که معمولا دوستیها و عشقها همه در شرایط خوب و آرامش شکل میگیرد ولی با اولین تلنگر میشکند پس بهتر است در کنار یافتن پاسخ برای سوالات قاصدک دختر خانووم مورد نظر خودت رو در شرایط سختی قرار بدی تا متوجه میزان علاقه و اشتیاقش نسبت به خودت بشی .ایجاد بحران در روابط دوستی به صورتی که چندان عمدی به نظر نرسد میتواند کارساز باشد.

البته این نظر و ایده شخصیه منه و مطمئنا دوستان تالار خانواده در این مورد صاحب نظر ترند:icon_pf (44):

لینک به دیدگاه

درود....

به نظر من موضوع اختلاف طبقاتی چیز کمی نیست.... به هر حال اون دختر تو ناز و نعمت بزرگ شده و ممکنه در آینده چیزهایی رو بخواد که اون پسر نتونه فراهم کنه و همه ی علاقشون به هم از بین می ره.

من نمی گم حتما" یه پسر همه چیز رو 100% باید فراهم کنه از نظر مادی! اما رفاه یه خانواده چی؟ آرامش ذهنی چی؟

ببینید وقتی اختلاف طبقاتی باشه ، پشت سرش هم اختلاف فرهنگی هست.

علاقه ی منطقی درسته با در نظر گرفتن همه ی وجه ها! خانواده، فرهنگ، سطح مالی و....

البته اینم بگم که همه چیز پول نمی شه!

لینک به دیدگاه

ممنون از نظریات همه دوستان ...توضیحات جناب ایلیا ( قاصدک ) بسیار جامع بود .

 

امیدوارم دوست ما هم جواب خودشون رو گرفته باشن....

 

باز هم میگم اختلاف طبقاتی بسیار حائز اهمیت است ، و با توجه به رابطه عاطفی شما ممکن است زیاد بهش توجه نشه و در آینده دچار مشکل بشین

 

موفق باشی

لینک به دیدگاه

این اولین مشاوره این تالار بوده یا من تازه متوجه شدم؟ :ws52:

به هر حال هم از دوست عزیزمون که سوالشونو مطرح کردن تشکر میکنم و هم از عافای عزیز به خاطر ایجاد این بخش و از ایلیا که توضیحات خیلی جامعی دادن :w139: (ایلیا میگم اون مشاور سایت رو بذارم مشاور خانواده بد نیستا :ws3: )

گفته های منم شاید همون تکرار حرفای دوستان باشه. به نظر منم مسئله اختلاف طبقاتی مسئله مهمی هستش که نباید نادیده گرفته بشه.

فکر کنم بعد از 6،7 سال که میگین رابطه نزدیکی داشتین، باید با تفکرات شخص مقابل و خانوادشون آشنا شده باشین و اینکه این مسئله اقتصادی چقدر تو خانواده اونا اهمیت داره.

امیدوارم تصمیم خوبی بگیرین و موفق باشین و در نهایت هرچیزی صلاحتون هست همون بشه :a030:

لینک به دیدگاه

چه بحث جالبی...راستش من به خاطر شرایط شغلیم با آدما زیاد در ارتباطم...می خواستم به این دوستمون توصیه کنم که همه جوانبو قبل از این که پاپیش بذاره بررسی کنه... این جوری نباشه که عشق آسان نمود اول ولی .............

لینک به دیدگاه

سلام به دوستان گل امیدوارم بتونید کمکم کنید

من یه نفرو دوست دارم البته برای

ازدواج نه از ای دوستی های خیابونی

اما من امکانات ازدواجو ندارم به چند دلیل

1- اینکه سنم تقریباً برای ازدواج کمه

2-من درس دانشجوام و حالا حالا ها هم باید بجویم

3-خدمت نرفتم

4-شغلی ندارم

 

در ضمن طرف خودش نمی دونه

(البته فکر کنم از رفتار من فهمیده باشه)

حال شما میگویید چه کنیم...؟

لینک به دیدگاه
سلام به دوستان گل امیدوارم بتونید کمکم کنید

من یه نفرو دوست دارم البته برای

ازدواج نه از ای دوستی های خیابونی

اما من امکانات ازدواجو ندارم به چند دلیل

1- اینکه سنم تقریباً برای ازدواج کمه

2-من درس دانشجوام و حالا حالا ها هم باید بجویم

3-خدمت نرفتم

4-شغلی ندارم

 

در ضمن طرف خودش نمی دونه

(البته فکر کنم از رفتار من فهمیده باشه)

حال شما میگویید چه کنیم...؟

 

عع...کلا" بگو عاشقی دیگه :ws37:

اگه من به جای تو بودم صبر می کردم تا شرایطم یه کم رو به راه شه بعد اقدام می کردم.:w16:

لینک به دیدگاه
سلام به دوستان گل امیدوارم بتونید کمکم کنید

من یه نفرو دوست دارم البته برای

ازدواج نه از ای دوستی های خیابونی

اما من امکانات ازدواجو ندارم به چند دلیل

1- اینکه سنم تقریباً برای ازدواج کمه

2-من درس دانشجوام و حالا حالا ها هم باید بجویم

3-خدمت نرفتم

4-شغلی ندارم

 

در ضمن طرف خودش نمی دونه

(البته فکر کنم از رفتار من فهمیده باشه)

حال شما میگویید چه کنیم...؟

 

ممنون دوست عزیز .....:icon_gol:

 

هر دختر و پسری بنا به نیازشون تمایل به رابطه با جنس مخالف دارن !!!!:girl_yes2:

 

قبل از هر چیز متذکر بشم که اکثر دوستی ها به ازدواج ختم نمیشن و یا امکان داره پس از ازدواج مشکلات بیشتری رو داشته باشن.

 

با نداشتن شرایط ازدواج و کم سن بودن ، نه ازدواج و نه دوستی رو پیشنهاد میکنم.

 

جهت ازدواج باید یه حداقل شرایطی رو داشته باشید ، عشق کافی نیس !!! باید از عهده مسئولیت فرد دیگری هم بر بیان.

 

واسه دوستی هم با وابستگی های عاطفی چه میکنید ؟:ws6:

اگر پس از یه مدت دوستی نتوانید ازدواج کنید ( حالا به هر دلایلی : اختلاف سلیقه ، مخالفت والدین و .... ) با جدایی کنار میان ؟:hanghead:

بیشتر افسردگی ها و شکست های عاطفی در جامعه پس از اینگونه روابط است ، که به آسونی درمان و فراموش نمیشود و این ضربات روحی برای زندگی آینده هم مشکل ساز است.

 

با امید و توکل به خدا بر روی درس تمرکز کنید ، انشاالله در موقعیت مناسب بتوانید زندگی مشترک و آرامی رو آغاز کنید.:icon_gol::a030:

 

 

لینک به دیدگاه

afa ی عزیز همه ی گفتنی ها رو گفتن...گاهی وقتا بهتره از چیزایی که دوست داریم بگذریم برای اهداف مهمتر...بی شک در آینده اتفاقات بهتری انتظار شما رو می کشن...

لینک به دیدگاه

متاسفانه نظرات تمام دوستان رو نخوندم، اما نظر عافا و قسمتي از نظر ايليا رو خوندم. با نظر هر دو موافقم... با نظر عافا كه ميگه تفاوت سطح اقتصادي ميتونه مسئله ساز باشه، و ايليا كه ميگه اين نسخه‌اي نيست كه بشه براي همه پيچيد!

حقيقتا هر دو درستند...

اين يه واقعيت هستش كه اكثر كساني كه توي ناز و نعمت بزرگ شدن، براشون زندگي در سطح پايينتر خيلي سخت و دشوار هست و خيليها تن به اين زندگي نميدن! البته هستن كساني كه براشون اين چيزا معيار نيست و ديد مادي به زندگي ندارند، و معيارهاي مهمتري براي زندگي دارن...

شما هم بايد اون دختر و خانواده‌اش رو خوب بشناسيد و هم خودتون رو!

دختر و خانواده‌اش رو بشناسيد تا ببينيد با امكانات مادي شما كنار ميان يا نه؟ البته اگر ايشونم مثه شما دچار علاقه شده باشه، با پرسش از ايشون اصلا به جواب درستي نميرسيد! چون طبيعتا وقتي به شما علاقه‌مند باشه، هدفش تنها زندگي با شماست، و اصلا متوجه مشكلات بعد از ازدواج نميشه... همون مَثَلِ معروف كه ميگه" عشق آدمو كور ميكنه.."

من پيشنهادم به شما تحقيق بيشتر در مورد ايشون هستش، و هم اينكه ميتونيد از راههاي مختلفي ايشون رو امتحان كنيد، كاري كه فك كنم شما پسرا خوب ازش بر مياين :ws3:

خودتونم بايد بشناسيد ، چون بايد ببينيد تا چه مدت قرار هست دختري رو كه توي يه زندگي مرفه بوده رو با شرايط سختتري كنار خودتون نگه داريد... منظورم اين هستش كه ببينيد ميتونيد حداقل بخشي از انتظاراتش رو در آينده (شايد اين آينده خيلي زودتر از چيزي كه فكرشو بكنيد اتفاق بيفته!) تأمين كنيد...

 

اين حرفايي كه گفتم اصلا كليشه‌اي نيست، اينارو كسي به شما داره ميگه كه سطح اقتصاديِ خانواده‌ي خودش و همسرش بسيار متفاوت هست! و اين تفاوت سطح اقتصادي اصلا براي ما مهم نبوده و نخواهد بود...

به نظر من اقتصاد خانواده‌هامون به زندگي ِ من و همسرم ربطي نداره، و اين ماييم كه بايد با تلاش خودمون زندگيِ جديد رو بسازيم. اين تفاوت اقتصادي بين ما اصلا به حساب نيومد هيچ وقت، چون هدف و معيار ما از زندگي كنارِ هم چيزهاي ديگه اي بوده و هست...

 

به نظر من اينكه ميگن بايد از لحاظ اقتصادي هم سطح باشن، يه دليلشم تفاوت افكار و فرهنگهاشونه، خيلي ها كه بهشون تازه به دوران رسيده ميگيم، ماديات روي آداب معاشرت و اخلاق و رفتارشون تاثير گذار ميشه، اگر طرف مقابلتون از اين خانواده هست، به شدت توصيه ميكنم از تصميمتون منصرف بشيد.

 

پس فقط شناخت شما ميتونه توي تصميمتون كمك كنه ، و از روي اين تفاوت نميشه به نتيجه‌ي قطعي‌اي رسيد، كه البته فك كنم توي اين مدت طولاني حتما به اين انتظارات و توقعات ايشون پي برده باشيد! و به يه شناخت لااقل كافي رسيده باشيد، من حس ميكنم خودتون به نتايجي رسيديد، فقط نياز داشتيد اينجا كساني شما رو تاييد كنن! كه البته به قول خودتون از روي احساس تصميم نگيريد و عقلاني تصميم گيري كنيد، مطمئن باشيد ضرر نميكنيد...... :icon_gol:

لینک به دیدگاه

ممنون از پاسخ جامع و کامل مهسا جون:a030:

 

امیدوارم این دوستمون هم مسیر خودشو به درستی انتخاب کنه ....

لینک به دیدگاه

سوالی دیگر .......

 

ممنون از دوستمون که مشکل خود را با ما در میون گذاشته ، امیدوارم به امید خدا برطرف بشه و بهترین راه رو انتخاب کنه......

 

من حدود دو سال پیش با پسری دانشجو در محل کار آشنا شدم ، اوایل هدف اشنایی ازدواج بود .... من تجربه هیچ گونه دوستی نداشتم.... بعد از چند ماه این آقا پسر ابراز کرد که مشکلات مالی و خونوادگی زیادی دارد که فعلا توان ازدواج و مسئولیت یک زندگی رو ندارد...... مدتی از هم جدا بودیم ؛ اما بار دیگر رابطه ما شروع شد.وابستگی زیادی بین ما وجود داره ، نسبت به هم علاقه وافری داریم ... از طرفی هم در این مدت شناخت خوبی نسبت به هم و خونواده کسب کردیم اما با این وجود امکانش نیس ، از طرفی دوست من میگه که من نباید صبر کنم ولی من نمی تونم ، به خونواده هم چیزی نگفتم.:ws6:

 

بحران عجیبی برام پیش اومده !!!!!:hanghead:

ممنون

ز.ع

لینک به دیدگاه

باتشکر از شما دوست عزیز با توجه به ایده شخصی خودم به این دوست عزیز پیشنهاد میکنم که سنجیده ومنطقی عمل کنه وبا توجه به شرایط اقتصادی طرف مقابل شاید شرایط ازدواج سخت باشه

لینک به دیدگاه

متاسفانه همه مشکلات از زمانی شروع میشه که آدما نسبت به هم احساس وابستگی می کنن...اما باید بررسی بشه که این وابستگی به چه قیمتی در زندگی تموم میشه...برای تصمیم گیری درست پیشنهاد می کنم همه جوانب رو در نظر بگیرین...موفق باشین...

لینک به دیدگاه

بخدا داریم خیلی سخت میگیریم

عشق چیزی نیست که وجود داشته باشه

بلکه بوجود میاد

کافیه دونفر یکمی به دل هم بشینن

از نظر خانوادگیم تقریبا بهم بخورن

بقیشم بسپارن به اوسا کریم

 

ما جوونا خودمون با دست خودمون داریم همه چیز رو سختر و سختر میکنیم بعد همه رو به بزرگترا و

خانواده هامون نسبت میدیم

 

مشکل اساسی ما جوونا اینکه به خودمون ایمان نداریم،میترسیم که مسئولیت پذیر باشیم

در واقع میشه گفت داریم جلوی رشد خودمون رو میگیریم

 

یه خورده قدم اولیه رو محکم برداریم به امید خدا همه چیز درست میشه:a030:

لینک به دیدگاه
سوالی دیگر .......

 

ممنون از دوستمون که مشکل خود را با ما در میون گذاشته ، امیدوارم به امید خدا برطرف بشه و بهترین راه رو انتخاب کنه......

 

من حدود دو سال پیش با پسری دانشجو در محل کار آشنا شدم ، اوایل هدف اشنایی ازدواج بود .... من تجربه هیچ گونه دوستی نداشتم.... بعد از چند ماه این آقا پسر ابراز کرد که مشکلات مالی و خونوادگی زیادی دارد که فعلا توان ازدواج و مسئولیت یک زندگی رو ندارد...... مدتی از هم جدا بودیم ؛ اما بار دیگر رابطه ما شروع شد.وابستگی زیادی بین ما وجود داره ، نسبت به هم علاقه وافری داریم ... از طرفی هم در این مدت شناخت خوبی نسبت به هم و خونواده کسب کردیم اما با این وجود امکانش نیس ، از طرفی دوست من میگه که من نباید صبر کنم ولی من نمی تونم ، به خونواده هم چیزی نگفتم.:ws6:

 

بحران عجیبی برام پیش اومده !!!!!:hanghead:

ممنون

ز.ع

 

از این دوست عزیز تشکر میکنم

 

به عقیده من برای یک زندگی مشترک و آرام عشق لازم اما کافی نیس !!!

 

پس عاقلانه بیندیش ...... عشق با ارزشه و حرمت داره ، اما اگه مدتی برای این آقای محترم منتظر بشی تا شرایط فراهم بشه ، بعد از گذشت چندسال خونواده شما یا طرف مقابل با این امر مخالفت کنند چی ؟ !!!!!

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...