رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

بنده هم ثبت طرحهای خویش را از روی جهالت کردم و گرنه کاری که اهمیتی ندارد چرا ثبت شود

بگذریم - این درد و دل ها بسیار است

طرح پایانی من سالیان پیش در مقطع کاردانی صورت پذیرفت

ایده ی آن هم در سالن انتظار یک سینما به ذهنم خطور کرد ، البته طرح در حوزه علم مواد و متالورژی است. سوال های خاصه شما چیست

؟!؟

 

پ.ن: بنده از این گونه تالار ها در انجمن های دیگر ارائه داده ام اما چون خواهانی نداشت به باد فنا رفت

 

 

سوال خاص که نه...

از اونجایی که خیلی از ما معمولا از انجام کارهای اینچنینی میترسیم یا اینکه نمیدونیم از کجا باید شروع کنیم بد نیست افراد با تجربه ای مثل شما تجربه یه کارهای عملیشون (نه ایده و طرح بلکه اجرا و عملیاتی شده) تعریف کنین تا همه بتونن از این تجربه موفق استفاده کنن.

 

مطمئن باشین که ارائه تجربه هاتون به باد فنا نمیره چون حتی اگه یک نفر هم با صحبتهای شما قدم به راه پیشرفت بذاره (حتی اگه کامنت نذاره یا تشکر نکنه) شما اجر معنوی خودتونو بردین و سهمتون هم در راه پیشرفت کشورتون دادین. :icon_gol:

لینک به دیدگاه
سوال خاص که نه...

از اونجایی که خیلی از ما معمولا از انجام کارهای اینچنینی میترسیم یا اینکه نمیدونیم از کجا باید شروع کنیم بد نیست افراد با تجربه ای مثل شما تجربه یه کارهای عملیشون (نه ایده و طرح بلکه اجرا و عملیاتی شده) تعریف کنین تا همه بتونن از این تجربه موفق استفاده کنن.

 

مطمئن باشین که ارائه تجربه هاتون به باد فنا نمیره چون حتی اگه یک نفر هم با صحبتهای شما قدم به راه پیشرفت بذاره (حتی اگه کامنت نذاره یا تشکر نکنه) شما اجر معنوی خودتونو بردین و سهمتون هم در راه پیشرفت کشورتون دادین. :icon_gol:

سخنانتان دلنشین است

بچشم ، آنچه در توان علمیم هست ارائه میدهم

هر کسی نیتی بسان پژوهش دارد در وهله اول نباید و نباید بترسد ، ترس ریشه ایده را خشک می کند!

بنده بارها توسط مسئولین آموزشی دانشگاه تحقیر شدم و روزهایی بود که ریشخند می شدم اما یادتان باشد طرح اگر قوی باشد حتی در ایران اسلامی که ملاک های داوری آن غیر منصفانه است میتواند پیشرفت هایی را انچام دهد

هدفتان کسب مقام و نام نباشد(نیت اوایل کار من) چون جز دسته گلی و لوح تقدیری و عکسی چیزی نصیبتان نمی شود

هدف را بر مبنای تولید صنعتی محصول ، کارآفرینی و مدیریت استراتژیک بگذارید

در ادامه

در چینش گروه تحقیق کاملا وسواس داشته باشید ، جز یک حلقه درونی کسی را محرم ندانید ، استاد و مشاور و مدیر پروژه شما می توانند این حلقه را تشکیل دهند

من در آخرین طرح خود 3 بار شکست خوردم ، هرسه بار به دلیل حجم بالای همکاران ساخت و آزمایش ، مکان و زمان کار ی و تداخل با زندگی روزمره بنده هزینه های گزافی می دادم همه و همه از جیب اینجانبم بود. اما یکی از دیلایل شکست نهایی طرح من با آنکه رتبه سوم جشنواره خوارزمی را کسب کرده بود ، هدف اشتباهم بود. هدف و نیت از پا نهادن در کار باید پیش از جرقه ذهنی در پژوهشگر آزموده شود

لعلکم یتفکرون

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...
  • 3 هفته بعد...

چقد خوب میشه دوستانی که تجربه تحقیق یا کار عملی دارن تجربه هاشونو با دوستای دیگه درمیون بذارن تا بجای تکرار راههای رفته شده بهم دیگه کمک کنیم راههای درست تر و بهتر انتخاب بشه...

لینک به دیدگاه
چقد خوب میشه دوستانی که تجربه تحقیق یا کار عملی دارن تجربه هاشونو با دوستای دیگه درمیون بذارن تا بجای تکرار راههای رفته شده بهم دیگه کمک کنیم راههای درست تر و بهتر انتخاب بشه...

دوست عزیزم تجربه که فراوان است

دوستان باید مشتاق باشند

؟!؟!

لینک به دیدگاه
ما درخدمت هستیم

. . . . .

مرسی

به عنوان اولین سوال میشه بگید درمورد موضوعی که هیچی ازش نمیدونیم (به الفرض یک شاخه علمی ) تحقیق مونو شروع کنیم ؟

لینک به دیدگاه
مرسی

به عنوان اولین سوال میشه بگید درمورد موضوعی که هیچی ازش نمیدونیم (به الفرض یک شاخه علمی ) تحقیق مونو شروع کنیم ؟

 

سوال شما از پیرهاید عزیز هست

اگه اجازه بدید من هم در این مورد یه مطلبی بنویسم.

وقتی طرحی تو ذهنمون به وجود میاد، قطعا یه پیش زمینه ذهنی از اون طرح داریم.

یعنی وسیله ای رو داریم، اشکالی توش دیدیم و بعد یه طرح بهتر به ذهن رسیده

برای هر موضوعی حداقل می شه چند واژه کلیدی تعریف کرد.

 

مثال می زنم براتون :

تو کار فعلی که در حال انجامش هستم، علی رغم آماده سازی تمامی شرایط برای آزمایش، می دونم که تحت دمای کاری منگنز بخار خواهد شد و این یعنی بی نتیجه ماندن کار !

 

ایده های مطرح شده:

تزریق آرگون کمک می کنه ؟

شرایط خلا تاثیر گذاره؟ چطوری؟ اثرش روی سایر اجزا ؟

و ایده های دیگه...

 

ولی تمامی این طرح ها به یک واژه ختم می شه : ترمودینامیک، ترمودینامیک تمامی واکنش هایی که انجام می شه و احتمال انجام شدنش می ره !

 

از روی همین واژه می شه مقالات مرتبط و یا نزدیک به موضوع رو پیدا کرد.

 

 

--------

خیلی ممنون از جناب پیرهاید، حامد خان عزیز :icon_gol: برای شرکت در تاپیک.

ممنون می شم اگه تجربیات خودتون رو در اختیار بنده و دوستان در اینجا قرار دهید.

 

 

 

 

 

 

لینک به دیدگاه
سوال شما از پیرهاید عزیز هست

اگه اجازه بدید من هم در این مورد یه مطلبی بنویسم.

وقتی طرحی تو ذهنمون به وجود میاد، قطعا یه پیش زمینه ذهنی از اون طرح داریم.

یعنی وسیله ای رو داریم، اشکالی توش دیدیم و بعد یه طرح بهتر به ذهن رسیده

برای هر موضوعی حداقل می شه چند واژه کلیدی تعریف کرد.

 

مثال می زنم براتون :

تو کار فعلی که در حال انجامش هستم، علی رغم آماده سازی تمامی شرایط برای آزمایش، می دونم که تحت دمای کاری منگنز بخار خواهد شد و این یعنی بی نتیجه ماندن کار !

 

ایده های مطرح شده:

تزریق آرگون کمک می کنه ؟

شرایط خلا تاثیر گذاره؟ چطوری؟ اثرش روی سایر اجزا ؟

و ایده های دیگه...

 

ولی تمامی این طرح ها به یک واژه ختم می شه : ترمودینامیک، ترمودینامیک تمامی واکنش هایی که انجام می شه و احتمال انجام شدنش می ره !

 

از روی همین واژه می شه مقالات مرتبط و یا نزدیک به موضوع رو پیدا کرد.

 

 

--------

خیلی ممنون از جناب پیرهاید، حامد خان عزیز :icon_gol: برای شرکت در تاپیک.

ممنون می شم اگه تجربیات خودتون رو در اختیار بنده و دوستان در اینجا قرار دهید.

 

 

 

 

 

 

نه

منظور من طرح جرقه زده تو ذهن نیس

منظورم شروع تحقیق درمورد یه موضوع و یا شاخه خاصه

موضوعی که هیچی ازش نمیدونیم

لینک به دیدگاه

درود به دوستان عزیز

گمان کنم منظور سارای عزیز را متوجه شده ام

شاید گاهی پیش بیاید که ایده در محدوده ی علم مخترع نباشد، بطور مثال شما در رشته ی کامپیوتر سواد آکادمیک دارید ، اما ایده در بخش مکانیک به ذهن شما خطور کرده است

دو راه حل دارد:

 

- بنده خود روش اول را برگزیدم ، شما می توانید در محدوده علم دوم مطالبی جمع آوری کرده و خود مطالعه نموده و با صاحبان نظر و عقیده در این شاخه به بحث و گفتمان بنشینید و مستقیما خود را درگیر کار طراحی و ساخت کنید. بنده این کار را در یک ایده ی مختص به رشته ی مهندسی معدن سنجیده ام

- در روش دوم ، شما با فراهم کردن یک تیم کامل از علم دوم ایشان را نیز در حلقه تحقیق وارد میکنید ، ایده از شماست اما اینان در خصوص شدن و یا نشدن و نحوه طراجی و تولید ایده مورد نظر شما را هدایت می کند

با سپاس

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

منم این موضوع رو خیلی دوست دارم(اختراعو میگم و کارهای پژوهشی ) -ولی متاسفانه سخت مشغول تحصیلم و اصلا تجربه و علم کافی در این زمینه ندارم-امیدوارم در کنار دوستان به نتایج خوبی برسیم و یه استارتی واسه شروع این کار باشه ( حداقل برای من در آینده ای نزدیک)-با تشکر فراوان

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

درود

اين تاپيك علي رغم مفيد بودنش در حال خاك خوردن است

ايده از ذهن خلاق و پرسش گر پديد مي آيد

ذهن پرسش گر به ذهن مشابه ذهن كودكان گفته مي شود كه دايما بي محابا در پي كشف محيط پيراموني هستند.يك كودك از آنكه پرسشش مورد تمسخر قرار گيرد و با بي توجهي مواجه شود ابا ندارد و مي پرسد و در پي دانستن در حد توان خويش بر مي آيد.اما اين روحيه به مرور و با گذشت زمان در اكثريت افراد فروكش مي كند.ترس از ريشخند و تمسخر و نيز احمق جلوه دادن باعث مي شود كه ذهن كم كم از پرسشگري دست بر دارد و در پي ديگران به راه بيافتد و مسير مشابه اكثريت جامعه را طي كند.اما تعداد كمي از جامعه اين ذهن پرسشگر را در سنين بالاتر نيز با خود دارند و لذا به ايده پردازي هايي مي پردازند و به نتايجي مي رسند.

سال ها پيش تصور اينكه شما در خيابان در حال راه رفتن باشيد و تماس تلفني برقرار كنيد ايده اي خنده دار و دور از ذهن بود اما امروزه يك امر عادي است.

از طرف ديگر نياز باعث تحريك ذهن است

شما در يك امر و يا زمينه احساس نياز و كمبود مي كنيد و در اينجا ذهن شما در پي رفع كمبود ها بر مي آيد و اين باعث بوجود آمدن ايده ها مي شود.اما در خيلي از مواقع وقتي علت بر طرف مي شود اين ايده ها نيز از ذهن مي رود.

در هر صورت وقتي ايده به هر ترتيبي در ذهن بوجود آمد مي بايست خواسته ها نيز مشخص شود به اين معني كه شما از اين ايده ي جديد چه انتظاراتي داريد و مي خواهيد كه چه نواقصي را بر طرف كند .

پس از مشخص شدن خواسته ها مي بايست يك شما و طرح كلي (اتود) از طرح تهيه نمود و اگر با يك ابزار سر و كار داريد يك مكانيزم اوليه طراحي كرد.

پس از اينكه به اين نقطه رسيديد مي بايست كمبود هاي علمي خود را مشخص كنيد(در اينجا بهره گيري از مشاور رخ مي نمايد) و در پي رفع آن از طريق دو راهي كه حامد فرمود اقدام كنيد.

پس از آنكه كمبود هاي علمي را تا حدودي رفع كرديد يك بار ديگر به طرح نظر كنيد و با اطلاعات جديد بسنجيد و امكان سنجي كنيد و اگر نياز به تغيير در كليت طرح مي بينيد انجام دهيد.

نياز نيست براي طراحي ابتدا خود را از نظر علمي به كمال برسانيد زيرا اين روند مي تواند شما را نا اميد كند .مي توان در حين جمع آوري اطلاعات علمي به طراحي نيز پرداخت و با چك آپ دايمي طرح از خطا جلوگيري نمود.

پس از پايان يافتن فاز مطالعاتي وارد فاز محاسباتي مي شويد و مي بايست طرح را به طور كامل بر روي كاغذ محاسبه و طراحي و مدل سازي كنيد(بسته به نوع طرح مي تواند اين مراحل كم و زياد شود اما مي بايست به حدي باشد كه در اجراي عملي تا حد امكان به نكته ي جديدي بر نخوريد)

پس از تحليل ها و محاسبات وارد فاز آزمايشگاهي مي شويد و نمونه ي آزمايشگاهي طرح را اجرا مي كنيد كه در صورت موفقيت مي توان طرح را ارايه نمود و به سمت فاز صنعتي سازي رفت.

در اينجا با غولي به اسم بازار يابي مواجه مي شويد كه به اندازه ي تمام مراحل قبلي سخت و دشوار است

لینک به دیدگاه
  • 8 ماه بعد...
مرسی

به عنوان اولین سوال میشه بگید درمورد موضوعی که هیچی ازش نمیدونیم (به الفرض یک شاخه علمی ) تحقیق مونو شروع کنیم ؟

به نظرم زیاد طرحی که توش اطلاعات نداری جالب در نمیاد البته علاقه به یه موضوع میتونه با پیگیری خودش اطلاع و دید باز و خوب بده

اما علاقه وقتی با علم مربوط به اون رشته همراه باشه دیدی به پژوهشگر میده که باعث طرح ایده و طز مناسب میشه

البته بازم میگم هیچ چیزی غیر ممکن نیست و علاقه و تلاش میتونه همه چیز رو جبران کنه

لینک به دیدگاه

درباره شروع یک طرح جدید بنظرم بعد از طرح ایده و طز مناسب...

اگر بخواد عملی بشه و اگر قرار باشه که یک طرح از هر لحاظ کامل باشه و تولید انبوه و سود انبوه داشته باشه بنظرم یک نفر اصلا کافی نیست و بسته به طرح و ایده نیاز به یک تیم طراحی

یک تیم ساخت و تولید

یک تیم کنترل و ارزیابی

یک تیم بازاریابی

نیازمنده ...اما متاسفانه ما ایرانیا کار تیمیمون زیاد جالب نیس واس همین هم اکضرا تو زمینه های فردی موفق تریم

برای مثال برای طراحی یک خودرو فقط یه طرح شماتیک کافی نیست(مثه مسابقه ای که شرکت سایپا گذاشته)

افرادی که تو طراحی شرکت میکنند باید از تمام مراحل و روند پیشرفت ایده ی خود مطلع باشند و سازندگان و بازاریابان و ارزیابان رو در مورد محصول ارایه شده راهنمایی و کمک کنند

یا حتی در خیلی از موارد از تیم سازنده و مهندسی کمک بگیرند برای علمیتر شدن طرحشون

میشه یه کارایی کرد

فقط طرح دادن وقتی به مرحله اجرا و تولید انبوه و استفاده عام نرسه زیاد به نظرم جالب نیس گرچه ممکنه به طرحهای بعدی کمک کنه

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...
سخنانتان دلنشین است

بچشم ، آنچه در توان علمیم هست ارائه میدهم

هر کسی نیتی بسان پژوهش دارد در وهله اول نباید و نباید بترسد ، ترس ریشه ایده را خشک می کند!

بنده بارها توسط مسئولین آموزشی دانشگاه تحقیر شدم و روزهایی بود که ریشخند می شدم اما یادتان باشد طرح اگر قوی باشد حتی در ایران اسلامی که ملاک های داوری آن غیر منصفانه است میتواند پیشرفت هایی را انچام دهد

هدفتان کسب مقام و نام نباشد(نیت اوایل کار من) چون جز دسته گلی و لوح تقدیری و عکسی چیزی نصیبتان نمی شود

هدف را بر مبنای تولید صنعتی محصول ، کارآفرینی و مدیریت استراتژیک بگذارید

در ادامه

در چینش گروه تحقیق کاملا وسواس داشته باشید ، جز یک حلقه درونی کسی را محرم ندانید ، استاد و مشاور و مدیر پروژه شما می توانند این حلقه را تشکیل دهند

من در آخرین طرح خود 3 بار شکست خوردم ، هرسه بار به دلیل حجم بالای همکاران ساخت و آزمایش ، مکان و زمان کار ی و تداخل با زندگی روزمره بنده هزینه های گزافی می دادم همه و همه از جیب اینجانبم بود. اما یکی از دیلایل شکست نهایی طرح من با آنکه رتبه سوم جشنواره خوارزمی را کسب کرده بود ، هدف اشتباهم بود. هدف و نیت از پا نهادن در کار باید پیش از جرقه ذهنی در پژوهشگر آزموده شود

لعلکم یتفکرون

 

با سلام.

راستش با حرفاتون خیلی موافقم.

من قبلنا خیلی ایده و یا فکرایی تو سرم میومد که همش میخواستم اونارو به یه جایی برسونم ولی وقتی میخواستم عملیش کنم اونقدر انرژی منفی بهم وارد میشد که پشیمون میشدم که من چرا این ایدمو گفتم.

به نظرم این یه مشکل خیلی بزرگیه که وقتی کسی ایده ای رو میخواد طرح کنه یا بگه بزنی تو سرش که بابا تو پولت کجا بود که بخوای اینو راه بندازی و یا بهت بخندن  یا بدتر از همشون بهت بگن که اینیرو که تو میگی یه بابایی حتما قبل تو عملیش کرده و امثال این حرفا.

من خوشحالم که ایچنین بحثی شروع شده و تا آخر این بحث هستم.

خلاصه که باید قبل از انجام و عملی کردن ایده همه اینارو درنظر داشته باشیم و بعد شروع به عملی کردنش بشیم.

با تشکر.

لینک به دیدگاه

همین چند وقت پیش بود که به فکرم رسید که آیا شکل ظاهری پیستونایموتور یک خودرو تو شتاب یا سرعتش چقدری تاثیر داره خیلی تو اینترنت دنبال مطلب گشتم اما چیزی پیدا نکردم.

نمیدونم دوستان هم چه نظری در این مورد دارن.

لینک به دیدگاه
همین چند وقت پیش بود که به فکرم رسید که آیا شکل ظاهری پیستونایموتور یک خودرو تو شتاب یا سرعتش چقدری تاثیر داره خیلی تو اینترنت دنبال مطلب گشتم اما چیزی پیدا نکردم.

نمیدونم دوستان هم چه نظری در این مورد دارن.

 

در مورد این مسائل خاصتر ، محیط مجازی کافی نیست

بهترین مکان ، انجمن های علمی ، مثلا انجمن علمی مکانیک و یا انجمن علمی مکانیک دانشگاه ها و با جستجور در ژورنال های داخلی و خارجی می توان مطلب مورد نظر را یافت

. . . .

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...