انسان شناسی کاربردی

[Mohammad Aref 120,438]

از دهه 1960 انسان شناسان به طور فزاینده ای مهارت های خاص تحقیق و بینش میان فرهنگی خود را در جهت حل مسائل مهم جهان به کار بردند. انسان شناسی کاربردی شامل حل دامنه وسیعی از مسائل و مشکلات گروه های فرهنگی، سازمان ها، دادو ستدها و حکومت ها می شود.

انسان شناسی کاربردی با پایان یافتن سیاست استعماری توسعه یافت. بسیاری از مستعمرات استقلال خود را دو دهه بعد از جنگ جهانی دوم در 1945 به دست آوردند. موسسات های سیاسی و اقتصادی بین المللی برای بالا بردن توسعه اشکال جدید محصولات کشاورزی و صنعتی در کشورهای تازه استقلال یافته شروع به استخدام انسان شناسان کردند. این کار که به عنوان انسان شناسی توسعه شناخته شد، اغلب شامل کمک به جوامع کوچک و خود کفا برای سازگار شدن با تغییرات ایجاد شده توسط برنامه های توسعه می شد.

بسیاری از افراد بومی جوامع کوچک که توسط برنامه های توسعه تهدید شده بودند به شکل جمعی ساماندهی خود را آغاز کردند. اصطلاح مردم بومی به انسان هایی اشاره داشت که در سرزمینی ساکن شده بودند و زندگی شان را به دست خود در طول صد ها یا هزاران سال به وجود آورده بودند. از دهه 1970 گروه های بومی شروع به گرد هم آمدن کردند تا از حقوقشان (زمین و منابع طبیعی) دفاع کنند.

در پاسخ،‌ بسیاری از انسان شناسان مواضع خود را نسبت به توسعه به شرط حمایت از گروه های بومی تغییر دادند .افرادی که قبلا موضوع مطالعات انسان شناسی بودند حالا انسان شناسان را جهت کار برای آن ها به کار می گرفتند. برای مثال اقوام و قبایل بومی آمریکا، باستان شناسان ، انسان شناسان زبان شناس،‌و انسان شناسان فرهنگی را برای کمک به آن ها برای ثبت و حفاظت از میراث فرهنگی خود استخدام می کردند. همچنین برخی از بومیان آمریکایی خود برای کمک به گروه های قبیله ای خودشان انسان شناس شدند.

تحلیل های باستان شناختی می تواند از ادعای افراد برای زمین و منابع طبیعی از طریق اثبات این که اجداد باستانی آن ها در این مکان خاص زندگی، شکار وماهی گیری می کردند و مردگان خود را دفن می نمودند،‌ حمایت کند. همچنین انسان شناسان فرهنگی و باستان شناسان می توانند دلایلی را در پرونده های قانونی (دعاوی قانونی) برای دفاع از اصالت گروه های بومی تهیه کنند. انسان شناسان زبان شناختی می توانند متون و اطلاعات تدریس را برای زبان های شفاهی و غیر مدون گذشته تهیه کنند. این اطلاعات می تواند به آموزش دانش آموزان برای تداوم تکلم به زبان بومی شان در مواجهه با تغییرات فرهنگی کمک کند.

همچنین انسان شناسان به طور فزاینده ای به بررسی و سعی در آموزش دلایل وپیامدهای بی عدالتی،‌ خشونت و فقر در هر کجا که این مسائل رخ می دهند، علاقمند شده اند. برای مثال، انسان شناسان زیستی از سازمان های حقوق بشر از طریق کمک به حفاری و تشخیص بقایای تلفات سیاسی و کشتار گروه های قومی حمایت کرده اند. همچنین آن ها به تشخیص مقصران چنین کشتارهایی در تعدادی از کشورها شامل آرژانتین،‌شیلی،‌السالوادور،‌و ... کمک کرده اند.

در بسیاری از بخش های جهان دولت ها از تجارت شرکت های کشاورزی بزرگ حمابت می کنند که امرار معاش کشاورزان را به تولید محصولات صادراتی تغییر دادند. انسان شناسان فرهنگی و انسان شناسان زیستی متخصص در تغذیه و سلامت شواهدی را جمع آوری کرده اند که نشان می دهد که این تغییرات به افزایش میران فقر، سوء تغذیه، و مرگ و میر کودکان منجر شده است. در ایالات متحده، انسان شناسان تاثیرات انسانی بسته شدن کارخانه ها و کاهش دستمزدها نظیر شرکت هایی که عملکردهایشان را از خارج تغییر می دادند، بررسی کرده اند. انسان شناسان امیدوارند نتایج این تحقیقات دولتمردان و بازرگانان را برای رسیدگی و توجه به تاثیرات منفی عملکردشان متقاعد کند.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام