رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

فلوت کوچک - piccolo

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

پیکولو یا فلوت کوچک لوله ای است به طول تقریبی 30 سانتی متر، تعدادی سوراخ، و در نوع جدید آن تعداد زیادتری کلید(هر کلید متشکل از یک یا دو اهرم، میله، فنر، سوراخ گیر و ..)وسعت این ساز حدود سه اکتاو با تمام فواصل کروماتیک معتدل است.

این ساز را معمولا جزو سازهای انتقالی نمی شمارند، اگر چه عملا صدای آن یک اکتاو زیرتر شنیده میشود.

از این ساز دو نوع انتقالی نیز ساخته شده، که اولی به نام فلوت ر بمل نیم پرده و دیگری فلوت می بمل یک پرده و نیم زیرتر از فلوت کوچک معمولی صدا می دهد.

فلوت کوچک از دسته سازهای بی زبانه است.

 

فلوت پيكولو يكي از سازهاي خانواده بادي هاي چوبي هست كه ساختار آن تقريبا مشابه فلوت طراحي شده با اين تفاوت كه بدنه كوچك تري دارذ و صداي آن هم يك اكتاو زير از صداي فلوت معمولي ايجاد مي شود.

فلوت پيكولو هم مثل فلوت عادي معمولا در گام دو ماژور ساخته مي شود, اما در يكي دو گام ديگر نیز وجود دارد. گستره صوتي اين ساز دو اكتاو هست كه در نت نويسي يك اكتاو پايين تر نوشته مي شود. نحوه انگشت گذاري هم باز مشابه فلوت معمولي هست.

آثار تكنوازي براي اين ساز خيلي زياد نيست. اكثرا به عنوان ساز همراه در اركسترها به كارر فته. ولي در موسيقي كلاسيك مي شود به طور محدود آثاري را در گذشته پيدا كرد كه از اين ساز به عنوان سولو استفاده شده است.

اجراي خيلي از تكنيك هاي اين ساز و بعضي از نت ها مانند فلوت دشوار است.

 

فلوت - flute

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

نت های ((دودیز)) و ((ر)) نیز در اجرای ((پاساژهای قوی)) قابل حصول است.فلوت متداول در عصر جدید شامل سه قسمت زیر است:

 

1ـسر(Head)

 

انتهای بالایی فلوت بسته و کم و بیش شباهت به مخروط دارد.سوراخ دهانی در سطح جانبی لوله تعبیه شده و نوازنده برای به صدا در اوردن ان لب ها را نزدیک سوراخ برده و در ان می دمد.در این حالت لب پایینی نوازنده به سوراخ و بریدگی مورب ان چسبیده و نوازنده لب بالایی را به گونه ای حالت می دهد که هوای دم به راحتی به درون سوراخ هدایت شود.

 

۲_بدنه(body)

 

بدنه فلوت استوانه ای شکل است.انتهای بالایی ان نزدیک قسمت دهانی قرار دارد.سوراخ ها و کلید های فلوت روی این قسمت واقع شده اند که نوازنده با باز و بسته کردن ان ها اصوات مورد نظر را تولید می کند.

 

۳ـقسمت الحاقی(FOOT JOINT)

 

برای حصول دو نیم پرده پایینی ((دو)) و ((دو دیز)) این قسمت را به انتهای لوله صوتی (بدنه) وصل می کنند.

 

سیستم انگشت گذاری در تمام اکتاو تا حد زیادی به هم شباهت دارد و برای اصوات اکتاوهای فوقانی فقط نیاز به افزایش قدرت دمندگی در ساز است(افزایش فشار هوای دهان نوازنده در سوراخ دهانی فلوت).در این حالت اصوات هارمونیک (فرعی) به جای اصوات اصلی عمل می کنند

اگر چه فلوت های مدرن از فلز ساخته می شوند ولی در تقسیم بندی ساز های موسیقی جزو گروه سازهای بادی چوبی محسوب می گردد.رنگ و طنین صدای فلوت در بخش های مختلف صوتی به نحو قابل ملاحظه ای تفاوت پیدا می کند.صدای ان در پایین ترین اکتاو گرفته و مخملی است و با دیگر ساز ها نیز می توان شبیه همین گونه اصوات را تولید کرد.صدای فلوت در اکتاو میانی نرم و زلال وتا حدی شبیه صدای پسران اواز خوان می باشد،صدای این ساز در اکتاو فوقانی درخشان و نافذ و در اجرای دو نیم پرده فوقانی بسیار مشکل است.اجرای پاساژ ها و غلت (تریل) با فلوت بسیار ساده و موثر است.به هنگام اجرای پاساژ هایی که مهارت و چابکی بسیار نیاز دارند استفاده از زبان برای اجرای نت های نت های استکاتوt-k و t-k-tسریع تا حد دو و سه برابر افزایش پیدا می کند.با این شیوه نوازنده می تواند با ادای شمرده

 

 

را زنجیروار و پی در پی با سادگی و سرعت زیادی اجرا کند.

 

رپراتور فلوت شامل قطعات سونات و سلو از اثار اهنگسازان مشهوری از قبیل باخ،هندل،هایدن،موتسارت و شوبرت و تعدادی از اهنگسازان مدرن،همچنین تعدادی از قطعات موسیقی مجلسی برای فلوت همراه با ساز های دیگر می باشد.فلوت به عنوان ساز تکنواز خیلی خوش صدا،ملیح و مناسب برای اجرا در فضا های کوچک و متوسط است.در ارکستر گهگاهی اجرای پاساژ هایی به صورت تکنوازی به این ساز اختصاص داده می شود.

فلوت در اندازه های متفاوت ساخته می شود.نوع کوچک ان را ((پیکولو)) میگویند که صدای ان یک اکتاو بالاتر از صدای فلوت بزرگ و صدا دهی ان عملا به اندازه یک اکتاو زیر تراز نتی است که برای ان نوشته می شود.وسعت صدای پیکولو رادر نت نویسی همانند فلوت در نظر می گیرند.با این تفاوت که دستیابی به دو نیم پرده پایینی برای ان غیر ممکن است.نت های پایینی این ساز ضعیف و بی صدا است ولی نت های بالایی نافذ و تیز می باشد.از انجا که تکنیک نواختن پیکولو و فلوت یکسان است معمولا نوازنده دوم و سوم فلوت در یک ارکستر بزرگ هر دو ساز را می نوازد

 

فلوت باس - bass flute

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

صدای این ساز بم تر از فلوت است

 

 

 

 

 

 

 

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...
  • پاسخ 55
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

پیانو یکی از

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و مشهورترین آن‌ها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های آن تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده‌شدن کلیدها (یا
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کنندهٔ صدای آن‌ها را دارد...

 

چکش‌های پیانو به واسطهٔ مجموعه‌ای از اهرم‌های ظریف به کلیدهای پیانو متصل می‌شوند. به مجموعهٔ این اهرم‌ها و چکش‌ها عملگر یا Action پیانو گفته می‌شود. وظیفهٔ این مجوعه افزایش شتاب چکش‌ها در برخورد به سیم‌ها، و کنترل عکس‌العمل بازگشتی آن‌ها پس از برخورد به سیم است. معمولاً سر چکش‌ها توسط لایه‌ای از

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
یا الیاف مشابه طبیعی یا مصنوعی پوشانده می‌شود تا کیفیت صدای پیانو را بهبود ببخشد. کیفیت صدای پیانو متأثر از عوامل دیگری نظیر کیفیت صفحهٔ صدا و غیره نیز می‌باشد.

 

 

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 500x489.BSD_mod_170.jpg

 

 

پیانو به عنوان مادر سازها و کامل‌ترین ساز نیز شناخته می‌شود؛ علت نسبت دادن این لقب‌ها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گسترده‌ای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید می‌کنند. پیانو در شکل فعلی‌اش بیش از هفت

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
می‌باشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند.

تاریخچه

پیانو را آقای

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر پادووای
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام «
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
»( Harpsichord)استفاده می شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده‌شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه‌زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
قرار بگیرد.

 

 

Pauolo08_g.jpg

 

 

 

نام گذاری

نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته (Pianoforte) است، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شده‌است، و به خوبی منعکس کنندهٔ توانایی این ساز در تولید صداهای ملایم و قوی می‌باشد.

پیانو‌های اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آن‌چه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته می‌شود (و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته می‌شود) غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگی‌است که برای هرچه‌بهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمه‌باز توسط پایهٔ کوچکی ثابت می‌کنند. انواع دیگر پیانو با نام‌های پیانوی ایستاده یا دیواری (Stand یا Upright) پیانوی چهارگوش (Square) و غیره، ابعاد کوچک‌تری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شده‌اند.

 

انوع پیانو

  • پیانو اسپینت
  • پیانو کنسول
  • پیانوی بزرگ

البته پیانو‌های بسیار زیادی در گذشته رایج بوده‌اند. برای مثال پیانوهای گنجه‌ای، صرافی، میزی، میز منشی، دوطبقه و انواع دیگر. ولی امروزه دیگر آنها رواج ندارند و از پیانو‌های پیشرفته تر استفاده می‌شود.

لینک به دیدگاه

سلام......

 

piano: کلمه پیانو چند مفهوم کاربردی داره که توضیحشون میدم:

 

خود کلمه پیانو در لغت به مفهوم نرم و ملایم هست

 

کاربرد دیگه این کلمه در اجرای یک آهنگه که هر وقت گفته میشه یک قطعه رو به صورت پیانو

 

بنوازین یعنی اینکه آهنگ رو به طور آهسته بنوازین (آهسته بودن قطعه فقط منطق شماست و از

 

میزان یا مقدار خاصی پیروی نمیکنه)

 

مخفف کلمه پیانو در نت خوانی P هست که به اجرای پیانو(آهسته)ی یک قطعه اشاره میکنه

 

و اما مفهوم دیگه کلمه پیانو همون ساز پیانو هست که همه ما با اون آشناییم.کلمه پیانو تصغیر

 

شده کلمه piano forte هست (به معنای ساز شصتی دار) که رفته رفته به piano موسوم شده

 

که از روی ساز دیگه ای به نام هارپیسکورد حدود 300 سال پیش ساخته شد که این ساز شباهت

 

زیادی با پیانو های امروزی داشت اما تفاوت هایی هم داشت.بارز ترین اختلافش این بود که تقریبا

 

تمام نتها به یک مقدار نواخته میشد یعنی آهسته یا محکم فشردن کلاویه ها تقریبا در این ساز

 

بی معنی بود. امروزه پیانو به 2 شکل مختلف ساخته میشه 1.grand piano که در زبان فارسی به

 

اشتباه پیانوی رویال گفته میشه و 2.Upright Piano که باز در زبان فارسی به پیانوی دیواری معروفن

 

پیانو 7 اکتاو داره که نسبت به ساز های دیگه محدوده صدایی بیشتری رو در بر میگیره

 

البته ارگ کلیسا 9 اکتاو داره اما با این حال از پیانو همیشه به عنوان

 

تنها ساز با بالاترین محدوده صدایی یاد میشه.

لینک به دیدگاه

راه برای تقویت نوازندگی پیانو

 

 

اگر شما یک نوازنده پیانو هستید و به دنبال راهکارهایی برای تقویت نوازندگیتان میگردید ، مطالب زیر رو مطالعه کنید.

پیانو یک ساز بزرگ و گرانبهاست . شما قبل از اینکه برای نواختن قطعات بزگ و زیبا و بیشتر تمرینات اون اماده بشید ، نیاز به دانستن یک سری از اطلاعات دارید . در این مقاله من میخواهم 5 راه موثر برای تقویت نوازندگی پیانو را به شما معرفی کنم .

 

 

1 - یافتن یک معلم پیانوی واجد شرایط

 

تحت تاثیر گفته های افرادی گه به شما میگویند شما به معلم پیانو نیاز ندارید قرار نگیرید ! من شدیدا به شما پیشنهاد میکنم که به دنبال یک معلم پیانوی واجد شرایط باشید ! چرا ؟ ... نکته مهم همینجاست. با وجود یک معلم پیانو و اینکه مجبور به انجام دادن کاری باشید ، شما خیلی سریع تر و خیلی بهتر یاد میگیرید .

 

 

2 – انجام تمرینات منظم

 

هیچوقت زمانی که خسته هستید تمرین نکنید ! چون در این هنگام شما تمرکز لازم برای تمریناتی که سودمند باشد و باعث پیشرفت شود را ندارید .

تمرینات منظم نوازندگی پیانو نیاز به یک هماهنگی خوب و مهارت در خواندن موسیقی دارد . برای بدست اوردن بهترین نتایج در تمرینات نوازندگی پیانو ، روزانه حداقل به 20 تا 30 دقیقه تمرین منظم نیاز است .

 

 

3 – مشخص کردن هدف واقعی هنگام تمرین

 

وقتی در حال خواندن و تمرین کردن یک اهنگ هستید ، هدفتان را مشخص کنید . اهنگی که از همه لحاظ درست و علمی باشد پیدا کنید و دانش و مهارت خودتان را با اون هماهنگ کنید . برای مثال وقتی در حال مطالعه و تمرین کتاب چرنی هستید ، هدفتان را مشخص کنید که مثلا هر روز یک صفحه را تمرین کنید . البته باید سطح کار و مهارت خودتان را در این میان در نظر داشته باشید .

 

 

4 – تقویت بینایی شما در خواندن

 

اگر شما هیچ مشکلی در خواندن نت های موسیقی ندارید خیلی سریع میتوانید اهنگهای جدیدی را یاد بگیرید .

کار بر روی مهارت در خواندن نت را با در اولویت قرار دادن تمرینات روزانه و اجرای چند میزان از تمرینات جدید قطعات پیانو ، ادامه دهید

 

 

5 – مطالعه کردن نوشته های در مورد اهنگسازان

 

وقتی شما در حال نواختن یک قطعه سونات از موتزارت هستید در حالی که هیچ چیز در باره زندگی اش نمیدانید ، نمیتوانید خود را در قالب شخصیت اصلی داستان قرار دهید و این نواختن با احساس درست را برای شما مشکل تر میکند . همه چیز در مورد اهنگساز مورد علاقه خود را یاد بگیرید و تلاش کنید که راه هایی برای نواختن اهنگهای او همانند خودش پیدا کنید .

لینک به دیدگاه

AltoSaxophoneDiagram.jpg

 

اين ساز از دسته ساز هاي يك زبانه اي , و با آنكه از جنس فلز ساخته شده از ساز هاي خانواده « كلارينت » است .

شماي ظاهري آن , مانند كلاريت باس , به شكل لوله مخروطي شكلي است كه دو بار انحناء يافته است . انتهاي پائين ساز , رو به بالا خم شده و دهانه انتهائي مانند شيپور گشاد شده است .

 

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید.alto-saxophone_1_lg.gif

 

 

 

ساكسوفون از نظر عوامل ساختماني , تركيبي است از كلارينت و ابوا , ( شباهت آن به خانواده ابوا از شكل مخروطي لوله ناشي شده است )

جنس اصلي ساز برنز است و غالبا بر روي آن ورقه اي از نقره كشيده شده است

ساكسوفون به اندازه ها و كوك هاي مختلف ساخته شده است كه حدود و وسعت همه شان يكي است ...

 

fingering_chart_saxophone.gif

 

 

نام اين ساز , از روي اسم سازنده آن « آدولف ساكس »

 

Antonie Joseph Adolphe sax

 

( اهل بلژيك تولد : دينان 1814 _ فوت : پاريس 1894 ) گرفته شده , اين شخص

« ساكسوفن » را در سال هاي 1840 و « ساكسهورن » ( سازي ديگر ) را در سال 1845 ساخته است .

لینک به دیدگاه

تو اين قسمت ميخوام اطلاعات مختصري راجع به سازهاي گروه ساكس قراربدم كه اتفاقا صداي خيلي خيلي خوبي دارن واستفاده از اونها به عنوان بخشي از سازبندي توي كار خيلي جالب ميشه

البته من به شخصه استفاده از ساكسيفونها رو به عنوان سوليست اونهم در اينترو يا پارت وسط قطعه بيشتر ميپسندم ولي خوب از طرفي هم به هيچ وجه نميشه از همراهي كنندگي هاي قوي و موفقشون در انواع سبكها صرف نظر كرد!!

 

اينم از چهار عضو گروه ساكسيفونها:

 

1) اولين و بزرگترين عضو اين خانواده كه ساكسيفون باريتونه توسط آدولف ساكس بلژيكي در سال 1840 اختراع شده . اين ساز با وجود صداي رسا و قوي اون قديم قديما فقط توي اركستر هاي نظامي متداول بود اما امزوز ميشه صداشو در گروههاي جاز به صورت سلو و يا همراهي كننده شنيد.

 

2)ساكسيفون آلتو: اين ساز به خاطر بر خورداري از صدايي رسا يكي از مشهورترين اعضاي خانواده ساكسيفون هاست كه وسعت و نرمي صداش باعث شده طرفدارهاي زيادي تو موزيك پاپ و گروههاي بزرگ موسيقي و گاهي اركستر ها داشته باشه و به عنوان يك ساز سلو در موسيقي جز خيلي موفقه.

 

3)واما سومين عضو اين خونواده تنور ساكسيفونه

ساكسيفون تنور يك ساز اركستريه كه در گروههاي مختلف كاربرد داره كه باز توسط همون آدولف ساكس بلژيكي خودمون اختراع شده

اين ساز شامل يك دهني تك زبانه ايه كه به يه لوله فلزي پهن و مخروطي شكلي وصل شده كه اصلا همين ويژگي باعث شده كه ساكسيفون در طبقه بندي خاص خودش قرار بگيره شما ميتونيد صداي تنور ساكس رو تو خيلي از گروههاي جزو بلوز و پاپ و راك بشنويد و البته در ساخته هاي قشنگ خودتون تو اين سبكها ازش استفاده كنين

 

4)وحالا داداش كوچيكه خانواده آقاي ساكس كه اسمشو ساكسيفون سوپرانو گذاشتن

اين نوع از ساكسيفون بر خلاف برادرهاي بزرگتر هيچ انحنايي در ساختارش نداره بلكه به شكل يك قيف مستقيمه تا بتونه زير ترين نتها رو در گروه سازهاي ساكسيفون اجرا كنه ولي بيشتر براي رهبري گروههاي جز كوچيك به كار ميره و به عنوان همراهي كننده در گروههاي جز_راك تركيبي ميتونين پيداش كنين

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

ویولن یک ساز زهی و آرشه ای است.

این ساز کوچکترین عضو خانواده ی ویولن است. خانواده ی ویولن شامل سه ساز: ویولن، ویولا و ویولن سل است. این سازها به ترتیب در منطقه زیر و میانی و بم صدا می دهند. ساز کنترباس از این خانواده نیست و در خانواده ویول قرار دارد. این موضوع را می توان از شانه های شیبدار آن متوجه شد.

برای نواختن معمولا روی شانه ی چپ قرار می گیرد، و با آرشه ای که در دست راست نوازنده است، نواخته می شود. سیم های ویولن از زیرترین تا بم ترین سیم، به ترتیب زیر کوک می شود:

می:سیم اول، لا:سیم دوم، ر:سیم سوم، سل:سیم چهارم.

قسمت های ساز ویولن عبارتند از:

آرشه: چوبی است که رشته های مویی دم اسب، در طول آن کشیده شده است و به دو سر آن ثابت شده است.

تنه: جعبه ای که مابین تخته ی رویی و تخته ی زیرین و جداره های طرفی محصور شده است.

دسته یا گردان: در واقع دنباله ی چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ی ویولن قادر است، در تمام طول چوب آبنوس انگشت گذاری کند، انتهای دسته به جعبه چوبی ختم می شود که سیم ها در درون آن به دور گوشی های کوک پیچیده می شود.

خرک: بین سیم ها و طبله ی ویولن قرار گرفته است و فشار سیم ها آن را عمود نگه می دارد.

نقش خرک آن است که ارتعاش سیم ها را به طبله و به جعبه ی ویولن منتقل می کند.

سیم ها: از جعبه ی کوچک سر ساز آغاز شده در طول چوب آبنوس، تکیه گاه سیم ها ادامه یافته است.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ویولن

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ویولا

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ویولن سل

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

کنترباس

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

هارپسیکورد (Harpsichord)

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

به فرانسه کلاوسن (Clavecin) و به ایتالیایی چیمبالو (Cembalo) می باشد. هارپسیکورد جز پیانو و سازهای زخمه ای ست. هارپسیکورد سازی شستی دار می باشد که تولید صدا در آن بر اثر برخورد چرم فشرده یا تیغه فلزی محکم با رشته سیم انجام می پذیرد که این مکانیسم برای هر شستی کلاوسن جداگانه عمل می نماید. رنگ صدای کلاوسن در مقایسه با پیانو، اندکی خشک و زنگ دار به نظر آمده و به کار اجرای موسیقی قرون 17 و 18 میلادی می آید. محدوده صوتی آن پنج اکتاو از«فا» است و مانند هارپ و پیانو بر روس دو حامل «سل» و «فا» نوشته می شود. تمام صدای کلاوسن یکنواخت و بدون نوآنس است.

لینک به دیدگاه

معرفی ساز ، ترومپت Trumpet

 

ترامپت

 

 

 

 

لوله ترومپت در قسمت اعظم طول خود استوانه اي و به طور نا محسوس مخروطي است و در انتها به دهانه اي ناقوس شكل ختم مي شود .

ترومپت داراي سه دگمه متصل به سه دريچه است , فشار بر دگمه اول , دريچه مربوطه را باز كرده و طول لوله را در مجموع آنقدر زياد مي كند كه صداي حاصل يك پرده بم مي شود , دگمه دوم هر گاه هر گاه به پائين فشار داده شود , صوت حاصل نيم پرده و دگمه سوم , يك پرده و نيم پائين مي آيد .

ترومپت از ساز هائي است كه صدائي بلند , نافذ و زيبا دارد . صداي دو ترومپت برابر است با 20 تا 30 ويولن در اركستر .

ترومپت از اين نظر بيشتر در همنواز استفاده مي شود . قسمت دهاني ترومپت فنجاني شكل و كم عمق است . و انتهاي ساز به ناقوسي نه چندان بزرگ ختم مي شود .

درترومپت نسبت به سازهای دیگر مانند هورن ، ترومبون ، باریتون ، توبا از آلیاژ برنج بیشتری استفاده شده است. افرادی که نوازنده این ساز می باشند را اصطلاحا" Trumpeterیا Trumpet player می نامند. رایج ترین ترومپت اغلب روی سی بمل تنظیم می شوند که نت دو میانه دونت زیر تر از سی بمل می باشد ، گر چه انواع ترومپت های زیادی در این خانواده سازها وجود دارد.

 

انواع ترومپت

رایج ترین نوع ترومپت ، ترومپت سی بمل است . اما ترومپتهای (دو) ، (ر) و( می بمل) و (می) ، (فا) ، (سل) و (لا) نیز وجود دارد . ترومپت (دو) معمولا در اکسترهای آمریکایی استفاده می شوداین ساز در سایز کوچکتر آن صدای شفاف تر و دوست داشتنی تری از ترومپت (سی بمل ) دارد .

 

از آنجا که آهنگساز برای ترومپت های اولیه از ترومپت های مختلف برای هر یک از کلید ها نیاز داشت و همچنین برای اینکه نوازنده ممکن بود بخواهد قطعات کوتاه مخصوص را از ترومپتهای مختلف که در علامات نشان داده شده و در قطعه وجود داشته باشد انتخاب کند را همان لحضه انتقال می دادند .

 

قدمت ترومپت

 

قدمت ترومپت را میتوان به 1500 سال قبل ازمیلاد مسیح ویا حتی زودتر از آن دانست. ترومپت های برنز ونقره ای در قبر توتا نخامون در مصر نوع برنزی آن در زمان لردهای اسکاندیناوی، ترومپت های فلزی در چین به همین زمان بر میگردد. ترومپت ها در تمدن سیحون در آسیای میانه طوری طراحی شده که از وسط آن با می شد(فوت می کردند) اگر چه بعضی از انواع آنها با تکنیک قابل توجی ساخته می شدند.

 

توجه داشته باشید که در این ساز، تمام نتها و صداهای فرعی قابل اجرا نمی باشند. این صداهای فرعی با صدای فرعی اولی شروع می شود که در شکل نشان داده شده است.

bjkljiltml444.jpg

 

Trumpet_cineon.jpg

لینک به دیدگاه

معرفی کامل

ويولنسل

 

ویلن سل

 

 

 

cello-1.jpg

 

 

ویولن سل سازی است که برای تکنوازی خیلی مناسب است و پس از ویولن موثرترین ساز ارکستر بشمار می اید.رپراتور این ساز خیلی زیاد و گسترده تر است و شامل تعداد بیشماری قطعات ((تریو)) برای پیانو ویولن و ویولن سل است.اموختن این ساز چندان مشکل تر از ویولن نیست.ویولن سل در اندازه های 4/3و2/1و4/1 نیز ساخته می شود.ویولن سل شبیه به ویولن ولی از ان بزرگتر است.تنها تفاوت ان ها مربوط می شود به پایه ای فلزی شبیه میله که نوازنده به هنگام نوازندگی ان را زیر کاسه ساز در ناحیه ((سیم گیر)) به بیرون می کشد و ان را روی زمین تکیه گاه ساز قرار می دهد و در هنگامی که ساز مورد استفاده نمی باشد میله را به درون ساز فشار می دهند.ویولن سل را به اندازه یک اکتاو و بم تر از ویولا و به فاصله (پنجم درست) کوک میکنند.

Mi_Sol_Re_Laکوک ویولن سل: لا_ر_سل_می

گرچه ویولن سل به اندازه قابل ملاحظه ای از ویولن بزرگتر است ولی ارشه ان کوتاهتر و سنگینتر است،از این رو در اجرای پاساژهایی که می بایست به شیوه ((لگاتو)) اجرا شوند برای کشیدن ارشه به مراتب بیشتر از ویولن عوض می شود.گرچه اصول نوازندگی ویولن شباهت زیادی به هم دارند ولی در پاره ای موارد تکنیک های نوازندگی ان ها تفاوت پیدا می کند........

 

 

نت اين ساز را در اصوات بم با كليد « فا » , در اصوات وسط با كليد « دو » (( ي خط چهارم )) , و اصوات زير را با كليد « سل » مي نويسند .

 

******************

ويلنسل

 

 

 

شناخت مقدماتی ویولنسل

 

 

 

ویولنسل (Violoncello) که معمولا در زبان انگلیسی به اختصار چلو (Cello) و در حالت جمع چلی (Celli) نامیده می شود از خانواده سازهای زهی آرشه ای است. بکارگیری این ساز در تک نوازی، در گروه موسیقی مجلسی و همچنین در بخش زهی های یک ارکستر متداول است.

 

واژه cello، خلاصه شده ی واژه ی ایتالیایی violoncello، به معنی ویولن کوچک است. علت این نامگذاری را باید در دوران رنسانس و باروک جستجو کرد.

 

خانواده ی ویول، گروه سازهای آرشه ای بود که در آن دوران به جای خانواده ویولن امروزی رواج داشت. ششمین عضو این خانواده در محدوده صدایی کنترباس، violone نامیده می شد که سازی شبیه به کنترباس امروزی بود. منظور از ویولن چلو، سازی کوچکتر از ویولنِ خانواده ویول است.

 

ویولن چلو یا به تلفظ فرانسوی آن ویولنسل بسیار با موسیقی غربی آمیخته شده است و آنرا سازی با نزدیکترین صدادهی به صدای انسان توصیف کرده اند. این ساز عضو ثابت ارکستر استاندارد و بخش باس کوارتت زهی است و همچنین در بیشتر آنسامبل های دیگر نیز حضور دارد. کنسرتوها و سونات های فراوان برای ویولنسل نوشته شده است.

 

هرچند این ساز در موسیقی مردم پسند کم کاربرد تر است، اما در برخی از ضبط های موسیقی پاپ و راک وارد ترکیب قطعه می شود. بتازگی ویولنسل در خیلی از اجراهای هیپ هاپ و R & B خودنمایی می کند. از آن جمله می توان به اجراهای خوانندگانی چون Rihanna و Ne-Yo در مسابقه جوایز موسیقی آمریکا اشاره کرد.

 

سوییت های سلوی باخ برای ویولنسل در زمره ی مشهورترین آثار دوره ی باروک هستند که برای این ساز نوشته شده است. دو کنسرتو در دو ماژور و ر ماژور اثر هایدن از آثار برجسته دوره ی کلاسیک برای این ساز به شمار می آیند.

 

همچنین می توان به پنج سونات برای ویولنسل و پیانو اثر بتهوون اشاره کرد که سه دوره مهم در تکامل آهنگ سازی او را پوشش می دهد. رپرتوار دوره رمانتیک، کنسرتو از روبرت شومان در لا مینور، کنسرتوی آنتونین دورژاک و دو سونات از برامس را شامل می شود. در دوره ی آغازین سده ی بیستم، کنسرتو در می مینور از الگار و سونات های سلو برای ویولنسل از زولتان کودای (اپوس 8) و پل هیندمیث (اپوس 25) برجسته هستند.

 

انعطاف پذیری این ساز در اجرا، آن را به ساز محبوب آهنگسازان نیمه دوم سده ی بیستم بدل کرد و این محبوبیت به سبب تمرکز سولیست هایی همچون زیگفرید پالم و مستیسلاو روستروپوویچ که با تمرکز بر روی موسیقی معاصر به یاری این آهنگسازان آمده بودند افزایش می یافت.

 

********

ساختمان ویولنسل

 

 

بدنه: ویولنسل معمولا از چوب ساخته می شود، گرچه ممکن است مواد دیگری همچون فیبرکربن و آلومینیوم نیز برای ساخت آن بکار گرفته شود. صفحه رویی یک ویولنسل سنتی از چوب صنوبر و پشت، کناره ها و دسته ساز از چوب افرا ساخته می شود. گاهی از چوب درختان دیگری همچون سپیدار و بید برای پشت و کناره های ساز استفاده می شود.

 

صفحه رویی و پشتی در بیشتر سازهای ارزان قیمت از چوب های چند لایه ساخته می شود.

 

ساخت صفحه رویی و پشتی ساز بطور دست ساز مرسوم است، هرچند در ویولنسل های ارزان به روش ماشینی ساخته می شوند.

 

بخش های کناری یا همان کلاف بین صفحه ی رویی و پشتی، با حرارت دادن چوب و خم کردن آن به دور قالب ها ساخته می شوند.

 

بدنه ی ویولنسل در بالا و پایین پهن است و در وسط توسط دو کلاف C شکل پشت بهم باریک میشود که دو شکاف صدا به شکل f و خرک در این قسمت قرار دارند.

 

 

2q9hnhh.jpg

 

 

دور تا دور صفحه رویی و پشتی خط سیاهی به عنوان حاشیه تزئینی ایجاد می کنند. کارگاه سازگری «لوئیس و کلارک» ویولنسل هایی از جنس فیبرکربن میسازد. اینگونه ویولنسلها بدلیل جنس با دوام آنها و پایداریشان در برابر تغییرات دما و رطوبت، برای نواختن در بیرون ساختمان مناسب هستند.

 

2mq89xu.jpg

ویولنسل فیبرکربن

دسته (Neck)، جعبه گوشی ها (Pegbox)، پیچیدگی سر ساز (Scroll):دسته تراش خورده در بالای بدنه ی اصلی به ساز متصل می شود و در انتهای آن جعبه گوشی ها و حلزونی سر ساز قرار دارد. دسته، جعبه ی گوشی ها و بخش حلزونی معمولا از چوبی یک تکه تراشیده می شود.

 

قطعه ای با سطح منحنی که روی دسته ساز متصل می شود و در بالای بدنه ساز امتداد می یابد گریف یا محل دستان (Fingerboard) نام دارد. شیطانک (Nut) یک برجستگی از چوب است که در مرز دسته و جعبه ی گوشی ها نصب می شود تا سیم ها روی آن قرار گیرند.

 

جعبه گوشی ها، چهار گوشی کوک ساز را در خود جای می دهد (به ازای هر سیم یک گوشی). گوشی ها برای کوک کردن ساز از راه کاهش یا افزایش کشش سیم ها بکار گرفته می شوند. بخش حلزونی قسمتی سنتی از ساختمان ویولنسل و دیگر اعضای خانواده ویولن است. برای ساخت گوشی ها و گریف معمولا از چوب آبنوس استفاده می شود، اما دیگر چوبهای سخت همچون شمشاد و بلسان بنفش را نیز می توان بکار برد.

 

سیم ها: سیم های ویلنسل، هسته ای از جنس زه یا فلز و یا مواد ترکیبی همچون نایلون دارند. نوازندگان ویلنسل ممکن است هر چهار سیم ساز خود را از یک نوع سیم انتخاب نکنند و ترکیبی از این انواع را، هم زمان بکار ببرند.

 

 

x1loc8.jpg

 

گستره صدا دهی و کوک سیم ها

 

*************

سیم گیر (Tailpiece) و میله ی تکیه گاه (Endpin یا Spike): سیم گیر و میله ی تکیه گاه در بخش پایینی ساز جای دارند. سیم گیر به طور سنتی از چوب آبنوس یا دیگر چوب های سخت ساخته می شود، می توان آن را از پلاستیک یا استیل نیز ساخت. این قطعه از ساز، سیم ها را به انتهای پایینی ویلنسل متصل کرده و می تواند یک یا چند پیچ تنظیم دقیق کوک (Fine tuner) داشته باشد.

 

میله تکیه گاه از چوب، فلز یا فیبرکربن سخت ساخته می شود ویولنسل را در موقعیت نوازندگی نگه می دارد.

 

در دوره باروک ویولنسل میله تکیه گاه نداشت و آنرا بین ساق پاها نگه می داشتند. حدوداً در دهه ی 1830 یک ویولنسل نواز بلژیکی بنام Auguste Adrien Servais میله تکیه گاه را به کار گرفت و کاربرد آن را گسترش داد. میله تکیه گاه های امروزی جمع شونده و قابل تنظیم هستند.

 

در گذشته این قطعه را پس از نوازندگی از ساز جدا می کردند. واژه Endpin که به میله تکیه گاه اطلاق می شود، همچنین در مورد دکمه چوبی که در همین محل در همه اعضای خانواده ویولن وجود دارد نیز اطلاق می شود.

نوک میله ی تکیه گاه ویولنسل را گاهی با یک پوشش لاستیکی می پوشانند تا هم به عنوان یک محافظ از کند شدن نوک میله جلوگیری کند و هم مانع سر خوردن تکیه گاه روی کفپوش های صیقلی شود. روش ها و ابزارهای گوناگونی برای جلوگیری از مشکل سرخوردن تکیه گاه ابداع شده است.

30rleh3.jpg

چند گونه Endpin و ابزارهایی برای جلوگیری از سر خوردن آن

خرک (Bridge) و شکافهای صدا (F-holes): خرک سیم ها را بالاتر از بدنه ویولنسل نگه می دارد و ارتعاشات آنها را به صفحه رویی ساز و درون soundpost (میله چوبی که میان دو صفحه رویی و پشتی ساز قرار می گیرد) منتقل می کند.

 

خرک در محل خود چسبانده نمی شود، اما فشار سیم ها آن را در محل خود نگه می دارد.

 

kc02on.jpg

خرک و شکاف های صدا

شکافهای F که بدلیل شکل ظاهریشان اینگونه نامگذاری شده اند، در دو طرف خرک قرار داشته و به عنوان بخشی از فرایند صدادهی امکان تبادل هوا بین داخل و خارج ساز را فراهم می کنند.

 

این شکافها همچنین به عنوان محلی هستند که دسترسی به فضای درونی ساز در راستای تعمیر و نگهداری را فراهم می کنند.

 

اجزاء داخلی ساز: ویولنسل در داخل دو قسمت عضو مهم دارد: bass bar که به پشت صفحه رویی ساز چسبانده شده است و یک میله ی چوبی به نام soundpost که به شکل یک گوه دو صفحه رویی و پشتی ساز را در فاصله ثابتی از هم نگه می دارد.

152nrdx.jpg

نمایی از استقرار Bass bar

 

 

Bass bar در زیر پایه صدای بم خرک قرار می گیرد و در تحکیم صفحه رویی ساز و همچنین انتشار نوسانات نقش ایفا می کند.

 

در مقابل Soundpost زیر پایه صدای زیر خرک جای گرفته و صفحه پشتی و رویی ویولنسل را به هم مرتبط می کند. Soundpost هم مانند خرک به ساز چسبانده نمی شود، اما با فشار خرک و سیم ها در جای خود نگه داشته می شود.

 

Bass bar و soundpost به کمک هم نوسانات سیم ها را به صفحه رویی ساز و در گستره کمتری به صفحه ی پشتی منتقل می کنند.

 

این دو صفحه در صدادهی ساز نقشی شبیه دیافراگم در صدا دهی بلندگو را ایفا می کنند.

 

*******************

 

از این نویسنده بخوانید:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

چسب: در ساخت و تعمیر ویولنسل از چسبی به نام چسب پنهان (Hide Glue) بکار می رود که اتصالاتی محکم و ماندگار و با این حال قابل جداسازی در موارد لازم را پدید می آورد. این چسب یکی از انواع چسب های حیوانی است که از جوشاندن بلند مدت بافت پیوندی جانوری تهیه می شود. صفحه رویی ممکن است با چسب رقیق شده چسبانده شود، چرا که برای برخی تعمیرها برداشتن بخش رویی ساز ضرورت پیدا می کند.

 

از نظر تئوری، چسب بکار رفته از چوب ساز، استحکام کمتری دارد. در نتیجه هنگام انبساط و انقباض های احتمالی چوب، چسب گسسته شده و از ترک خوردن صفحه ی ساز پیشگیری می شود.

 

آرشه: در روش سنتی، آرشه از چوب برزیلی یا پرنامبوکو ساخته می شود. هر دوی اینها، چوب یک درخت (Caesalpina echinata) هستند، با این تفاوت که پرنامبوکو که برای آرشه های با کیفیت تر استفاده می-شود، چوب بخش میانی این درخت است (which is sometimes stained to compensate). پرنامبوکو چوب سنگین و صمغ داری با خاصیت ارتجاعی بسیار است و از این رو چوبی ایده آل برای ساختن آرشه به حساب می آید.

 

بدنه آرشه را از فیبرکربن نیز می سازند، چرا که این ماده از چوب مقاوم تر است. آرشه های کم بهای مشقی با کیفیت پایین را معمولا از فایبرگلاس می سازند. میانگین درازای آرشه ویولنسل حدود 73 سانتیمتر (کوتاه تر از آرشه ویولن و ویولا) و بلندی آن (از زیر قلاب متحرک تا بالای چوب آرشه) 3 سانتیمتر و ضخامت آن یک و نیم سانتیمتر است.

bitg6e.jpg قسمتهای مختلف آرشه

قلاب آرشه ویولنسل (Frog)، بخشی که هنگام گرفتن آرشه زیر انگشتان قرار می گیرد، مانند ویولا دارای گوشه ای گرد شده ولی با پهنای بیشتر است. آرشه ویولنسل تقریباً 10 گرم از آرشه ویولا سنگین تر و آرشه ویولا نیز به همین اندازه از آرشه ویولن سنگین تر است.

 

برای موی آرشه از موی اسب استفاده می شود، هرچند موهای تهیه شده از مواد مصنوعی در رنگهای گوناگون نیز برای این کاربرد موجود است. نوازنده، موهای آرشه را کلوفون اندود می کند تا با سیمهای ساز درگیر شدهتثیشد و آنها را به نوسان درآورد.

 

موی آرشه باید به صورت دوره ای تعویض شود، بخصوص آنگاه که با پاره شدن پیاپی موها یا کاهش کیفیت درگیری آنها با سیم مواجه می شویم. موها در هنگام نوازندگی، بوسیله یک پیچ (End screw) که قلاب گیرنده موها را به عقب می کشد، تحت کشش قرار می گیرند.

 

******************

 

 

 

از این نویسنده بخوانید:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

تاریخچه تکامل ویولنسل

ویولنسل، نمونه ی تکامل یافته ای از باس ویولن است که در سال 1556 توسط Jambe de Fer برای اولین بار عرضه شد که در ابتدا سازی با سه سیم بود. احتمالاً گابریلی نخستین آهنگسازی بود که باس ویولن را در اثر خود به نام Sacrae symphoniae به سال 1597 مورد توجه خاص قرار داد.

 

مونته وردی در اپرای اورفئو (1607) به این ساز با عنوان basso de viola da braccio اشاره کرده است. گرچه احتمالاً اولین باس ویولن زودتر از این ها توسط آماتی در سال 1538 با شباهت بسیار به ساز ویول ساخته شده بود تا برای همراهی ویولن بکار گرفته شود.

 

اختراع سیم هایی از جنس مفتول تابیده شده (مفتول ظریف و نرمی به گرد زهی نازک تابیده می شود)، در حدود سال 1660 در شهر بولوگنا، این امکان را فراهم کرد که بتوان در سازهایی با طول کم، صدای بم نرم تری نسبت به آنچه با سیم های تمام زه میسر بود ایجاد کرد.

 

سازگران در بولوگنا از این فن آوری نو برای ساختن سازهای کوچکتری برای اجراهای سلو استفاده کردند و این دو دلیل را داشت؛ هم رنگ صدای بهتری حاصل می شد و هم اجرای پاساژهای دشوار روی ساز کوتاهتر آسانتر بود.

 

در هر حال این ساز کاستی هایی هم داشت. صدای سبک آن برای اجراهای کلیسایی و آنسامبل مناسب نبود، بنابراین برای پوشش دادن این کاستی با ویولن ها یا کنترباس ها همراهی می شد.

 

حدود سال 1700 نوازندگان ایتالیایی ویولنسل را در اروپای شمالی رواج دادند، اما باس ویولن دو دهه دیگر پس از آن نیز در فرانسه رایج بود. بیشتر باس ویولن ها به تقلید از الگوی ویولنسل های کوچکتر که توسط استرادیواری تکامل پیدا کرده بود، در اندازه های کوچکتر ساخته می شد.

 

استرادیواری شمار زیادی ویولنسل بزرگ با الگوی قدیمی نیز ساخته است (Servais Stradivarius نمونه بارزی از این الگوی ساخت است). در انگلستان باس ویولن تا سال 1740 سازی پر کاربرد باقی ماند و ویولنسل نامتداول بود. در شرایط جغرافیایی و زمانی گوناگون، ویولنسل دارای نامها، اندازه ها و کوک های متفاوتی بود. اندازه آن تا سال 1750 استاندارد نشده بود.

 

به رغم شباهت های ویولنسل به خانواده «ویولا دا گامبا»، این ساز جزو خانواده «ویولا دا براچیو» است که ویولن و ویولا نیز از این خانواده اند. در میان نقاشی هایی همچون «عروسی روستایی» اثر بروگل، دیده می-شود که باس ویولن به سبک های مختلفی موقع نوازندگی نگه داشته می شده است، ولی این سبک عمر چندانی نداشتند و سبک نگه داشتن آن میان پاها که کاربردی تر و با بدن سازگارتر بود دیگر سبک ها را کنار زد.

*******************

 

در پوزیسیون های روی دسته ساز (که تنها کمتر از نیمی از گریف را شامل می شود) انگشت شصت پشت دسته قرار می گیرد. در پوزیسیون شصت (یک نام عمومی برای نت هایی که روی باقیمانده گریف اجرا می شود) انگشت شصت معمولا در کنار دیگر انگشتان روی سیم قرار گرفته و از کنار شصت برای انگشت-گذاری استفاده می شود. بطور معمول انگشتان با تمایل همه بندها نسبت به هم در حالتی خمیده که نوک انگشتها هم با سیمها در تماس باشند قرار می گیرند.

 

 

اگر لازم باشد که همزمان بوسیله یک انگشت روی دو سیم یا بیشتر برای نواختن فواصل پنجم انگشت گذاری شود (به صورت دوبل نت یا آکورد) استثنائا انگشت گذاری با انگشت صاف انجام می شود.

 

در نوازندگی با سرعت کم یا در نواختن نت های پراحساس میتوان محل تماس را بطور متناوب میان ناخن و برآمدگی گوشتی سرانگشت جابجا کرد، تا لرزشی در صدای خروجی ایجاد شود.

 

ceeeekzxcvkbjzckjb180.jpg

وضعیت صحیح دست چپ در پوزیسیون بالای دسته

 

ویبراسیون:

ویبراسیون، نوسان اندکی در زیر و بمی نت است که معمولا باعث تقویت بیان احساسی قطعه می شود. این تکنیک از طریق گردش موضعی بازو از مفصل شانه که تبدیل به نوسان خطی در ساعد می شود، اجرا می گردد. در نتیجه این حرکات، نقطه ثابت تماس نوک انگشت روی سیم به پیش و پس نوسان می کند. این دگرگونی در حالت تماس سرانگشت با سیم است که سبب دگرگونی در زیر و بمی نت می شود.

 

ویبراسیون یک ابزار کلیدی در بیان احساس موسیقایی است و داشتن توانایی در اجرای صحیح این تکنیک امروزه یک اصل ضروری در سنجش مهارت نوازندگان ویولنسل بشمار می رود. در برخی سبک های موسیقی، مانند موسیقی دوره رومانتیک، تقریباً ممکن است ویبراسیون روی هر نتی اجرا شود.

 

این در حالیست که در سبک های دیگر، برای نمونه در آثار دوره باروک، ویبراسیون به ندرت و به عنوان زینت بکار می رود. در هر یک از موارد یاد شده انتخاب اینکه ویبراسیون اجرا شود یا نشود و یا اینکه با چه شدتی اجرا شود، به نتی که پیش روی نوازنده است وابسته می باشد. برای نمونه نواختن نت بم تر، ویبراسیونی آهسته تر و گسترده تر را می طلبد.

 

هارمونیک ها (فلاژوله ها):

اجرای هارمونیک ها در ویولنسل به دو روش انجام می شود؛ طبیعی و ساختگی. هارمونیک های طبیعی از راه لمس جزئی وبدون فشار سیم با انگشت در جاهای معین و سپس آرشه کشی (و به ندرت زخمه زدن) روی سیم ایجاد می شوند. برای مثال، نقطه میانی سیم، نتی را ایجاد می کند که یک اکتاو از نت حاصل از سیم دست باز زیرتر است.

 

هارمونیک های طبیعی تنها نت هایی را ایجاد می کنند که بخشی از سری هارمونیک های سیمی که روی آن اجرا می شوند باشند. بوسیله هارمونیک های ساختگی، فشار کامل نوازنده بر روی یک سیم با یک انگشت و لمس جزئی همان سیم با انگشت دیگر، می تواند هر یک از نت های بالاتر از دو میانی را ایجاد کرد.

 

این هارمونیک ها معمولا با لمس کردن نتی که یک چهارم درست از نت انگشت گذاری شده بالاتر است پدید می آیند، اگرچه فواصل دیگر هم ممکن می باشند. همه هارمونیک ها به طور مشخص صدای شبیه فلوت ایجاد می کنند و معمولا بدون ویبراسیون اجرا می شوند.

 

**************

 

گلیساندو:

گلیساندو افکت اجرایی است که بوسیله سراندن انگشت به بالا و پایین گریف، بدون رها کردن سیم اجرا می شود. این حرکت باعث می شود ارتفاع صدا به نرمی و بدون بریدگی و تغییرات پله پله، بالا و پایین برود.

 

تکنیک های دست راست:

آرشه کشی در نوازندگی ویولنسل همانندی فراوانی به نفس گیری نوازنده یک ساز بادی دارد. تقریباً می توان گفت آرشه کشی عمده ترین عامل اثرگذار در بیان موسیقایی نوازنده است. آرشه روی سیمها، حدوداً جایی میان انتهای گریف و خرک و در راستای عمود بر سیمها کشیده می شود. نوازنده، آرشه را به کمک هر پنج انگشت دست راست نگه می دارد، به گونه ای که شصت در مقابل دیگر انگشت ها و نزدیکتر به بدن نوازنده قرار می گیرد.

 

وضعیت پنجه باید شبیه زمانی باشد که آنرا رها کرده ایم و نیرویی به انگشتان وارد نمی کنیم و همه خمیده باشند. انتقال وزن بازو به آرشه از را گردش درونی ساعد انجام می شود که اعمال فشار روی انگشت اشاره و کاهش زاویه انگشت میانی با آرشه را به دنبال دارد. نیروی ضروری در جهت مقابل از طریق شصت وارد می شود.

 

 

czvbasrtygf190.jpg

 

 

روش گرفتن آرشه

 

انگشت کوچک به کنترل زاویه آرشه با سیم کمک کرده و همچنین در کنترل آرشه هنگامی که آنرا از سیمها جدا می کنیم نقش بنیادی دارد. اصطلاحات آرشه کشی در زبان انگلیسی (آرشه بالا و پایین) کمی گیج کننده است. در واقع منظور از آرشه پایین، کشیدن آرشه به سمت راست و آرشه بالا کشیدن به سمت چپ است.

 

آرشه کشی راست با بکارگیری بازو در آغاز و سپس ساعد و پس از آن پیچش اندک مچ به پایین برای حفظ حرکت آرشه در مسیر مستقیم و آرشه کشی چپ به ترتیب با حرکت بازو، ساعد و سپس مچ (پیچش اندک به بالا) انجام می گیرد. در هنگام نواختن اساساً آرشه در مسیری عمود بر سیم ها حرکت می کند.

 

برای انتقال آرشه کشی از سیمی به سیم دیگر جابجا شدن بازو و ساعد به بالا یا پایین و کمی جابجایی مچ به منظور حفظ زاویه نسبت به سیم لازم است. همچنین نرمی مچ هنگام تغییر جهت آرشه از چپ به راست و برعکس ضرورت دارد. در آرشه کشی های تند، کنترل حرکت افقی آرشه بوسیله مچ انجام می شود. در آرشه کشی های بلند بازو نیز اهمیتی بسان مچ پیدا می کند.

 

جنس صدای ایجاد شده و شدت آن به عوامل گوناگونی وابسته است که سه عامل مهم از این میان عبارتند از: سرعت آرشه، وزن وارد شده به آرشه و در پی آن به سیمها، و نقطه تماس موی آرشه با سیم. یک نوازنده خوب قادر خواهد بود که صدای صافی ایجاد کند و گرایش طبیعی آرشه را به اعمال نیروی بیشتر به سیم در نزدیکی پاشنه و اعمال نیروی کمتر در نزدیکی نوک آرشه، در نظر خواهد گرفت.

 

دستاورد آرشه کشی در نزدیکی خرک صدایی برجسته و روشن است و با نزدیک شدن پیش از اندازه بخ خرک (سول پونتی چلو) صدایی فلزی و لرزان پدید می آید. اگر آرشه کشی نزدیک به گریف (سول تستو) انجام شود، صدای نرم و مهربان و با وضوح کم خواهیم داشت.

 

**********************

انگشت گذاری های دوبل (Double stops):

انگشت گذاری دوگانه مربوط به اجرای همزمان دو نت می باشد. دو سیم همزمان انگشت گذاری شده و آرشه بر روی آنها کشیده می شود، در نتیجه دو صدا همزمان شنیده می شود. همچنین ممکن است انگشت گذاری های سه گانه و چهارگانه هم انجام شود (با شکسته شدن حالت منحنی انگشتان). اما مشکلی که در این تکنیک وجود دارد نشدنی بودن آرشه کشی همزمان روی بیش از دو سیم به است که از انحنای لبه خرک ناشی می شود. Frances-Marie Uitti بکارگرفتن دو آرشه را ابداع کرد؛ به گونه ای که یک آرشه روی دو سیم میانی و آرشه زیگر زیر دو سیم کناری کشیده شود تا اجرای سه یا چهار نت همزمان میسر گردد.

 

پیتسیکاتو:

در اجرای پیتسیکاتو با انگشتان مستقیماً به سیم زخمه زده می شود. معمولاً این کار با دست راست انجام می گیرد، به اینگونه که آرشه بوسیله بخش آزاد دست دور از سیمها نگه داشته شده یا (در پاساژهای طولانی) به کناری گذاشته می شود. در پیتسیکاتو می توان یک سیم یا همزمان چند سیم را نواخت. گاهی نوازنده باید روی یک سیم با دست راست آرشه بکشد و همزمان روی سیم دیگر با دست چپ زخمه بزند. چنین پیتسیکاتویی با گذاشتن علامت «+» روی نت مشخص می شود.

 

کلگنو (Col legno):

در تکنیک کلگنو نوازنده بجای موی آرشه، چوب آرشه را به سیمها می زند. معمولا این یک تکنیک کوبشی است (بطور دقیق تر این تکنیک را col legno battuto می نامند) که صدای نت در این حالت امتداد ندارد. گهگاه بصورت بسیار نامعمولی Col legno tratto اجرا می شود که در این تکنیک لازم است چوب آرشه همانند موها در آرشه کشی معمولی، روی سیم کشیده شود.

 

اسپیکاتو:

در اجرای اسپیکاتو، موهای آرشه روی سیم ها کشیده نمی شود، بلکه به آنها ضربه می زند، البته به همراه حرکت ناچیز افقی برای ایجاد صدای خشک و ضربه ای. این تکنیک ممکن است با بکار گرفتن مچ برای فرود آوردن آرشه روی سیم ها اجرا شود. اسپیکاتو معمولاً با موسیقی های پرنشاط متناسب است. در اسپیکاتوی ویولن آرشه از سیم جدا می شود، ولی در ویولنسل ممکن است چوب آرشه به چابکی بالا بپرد بدون اینکه موی آرشه کاملاً از سیم جدا شود.

 

استاکاتو:

در استاکاتو، نوازنده آرشه را روی سیم کمی حرکت داده و متوقف می کند و صدای کوتاهی ایجاد می شود. در زمان باقی مانده از کشش نوشته شده برای نت، آرشه جدا از سیمها نگه داشته می شود.

 

لگاتو:

در این تکنیک نت ها به نرمی به هم متصل می شوند، بدون تاکید یا بریدگی.

 

اندازه ها

ویولنسل هایی با اندازه ی استاندارد به نام full-size شناخته می شوند. اما ویولنسل ها در اندازه های کوچکتر، از هفت هشتم تا یک شانزدهم نیز ساخته می شوند (7/8, 3/4, 1/2, 1/4, 1/8, 1/10, 1/16).

 

ویولنسل های کوچکتر، در ساختمان، محدوده صدایی و کاربری با ویولنسل استاندارد کاملاً همسان هستند، اما در واقع برای استفاده کودکان و همچنین بزرگسالان ریزاندام، تنها در مقیاسی کوچکتر ساخته می شوند. نکته ی قابل توجه اینکه یک ویولنسل half-size، اندازه ای یک دوم ویولنسل full-size ندارد و در حقیقت، تنها کمی کوچکتر است.

 

*********************

بسیاری از ویولنسل نوازان ریزاندام نواخن با ویولنسل هفت هشتم را ترجیح می دهند، چون با این ساز کشیدگی پنجه در پوزیسون های بالای دسته دشواری کمتری برایشان می آفریند. به ندرت ویولنسل هایی بزرگتر از چهار چهارم هم وجود دارد. نوازنده هایی که دستهایی با بزرگی نامعمول دارند، ممکن است ویولنسلی را بنوازند که کمی از full-size بزرگتر باشد.

 

ویولنسل هایی که تقریباً پیش از سال 1700 ساخته می شدند به نسبت قابل توجهی از آنها که پس از این تاریخ ساخته شده اند و همچنین از ویولنسل های امروزی به نسبت قابل توجهی بزرگتر هستند.

 

حدود سال 1680، فن آوری ساخت سیم، ایجاد صدای بم تر روی سیم های کوتاهتر را میسر کرد.

 

برای نمونه می توان گفت ویولنسل های استرادیواری آشکارا به دو مدل تقسیم می شوند: نخست آنهایی که به سبک سالهای پیش از 1702 ساخته شده اند که مشخصه شان اندازه بزرگتر آنهاست.

 

دوم آنهایی که به سبک سال 1702 و پس از آن، یعنی سالهایی که استرادیواری تحت تأثیر گونه جدید سیم ها شروع به ساخت ویولنسل های کوچکتر کرد، ساخته شده است.

 

این مدل اخیرهمانیست که در بین سازسازان امروزی رایج است.

 

fgergdfgvdftrhgadfga444.jpg

لوازم جانبی

لوازم جانبی بسیاری برای ویولنسل موجود است که از این میان برخی ضروری تر هستند:

• کیس ها برای حفاظت از ویولنسل و آرشه بخصوص در هنگام مسافرت و برای ایمنی در هنگام انتقال به انبار کالا استفاده می شود.

• کلوفون که از صمغ درخت conifer ساخته می شود به موی آرشه مالیده می شود و با افزایش اصطکاک و درگیری بین موی آرشه و سیم، صدادهی مطلوبی را موجب می شود.

• نگهدارنده میله تکیه گاه (با نامهای تجاری Rockstop و Black Hole) هنگامی که میله تکیه گاه بدون سرپوش لاستیکی باشد، مانع سر خوردن ویولنسل روی کفپوش های چوبی می شود.

• برطرف کننده های Wolf tone، گاهی با هدف برطرف کردن ناهنجاری های آکوستیکی به نام Wolf tones یا Wolfs، روی سیمهای ویولنسل (میان خرک و سیم گیر) نصب می شوند.

• سوردین ها برای تغییر رنگ صدای ویولنسل از راه کاهش هارمونیک ها، بکار می روند. سوردین های ویژه تمرین (از جنس فلز) شدت صدای ساز را به اندازه قابل توجهی کاهش می دهند (این سوردین ها با به سوردین هتل نیز مشهور هستند).

• مترونوم ها، با ایجاد صدا برای تعداد معینی ضرب در دقیقه، به حفظ یک تمپو یکنواخت کمک می کنند. در میان مترونوم ها مدل های زیادی وجود دارد که می توانند ارتفاع صوتی نت A4 (440 هرتز) را برای کوک کردن ایجاد کنند.

• رطوبت زا برای کنترل و تثبیت رطوبت اطراف و داخل ویولنسل بکار می رود و ابزار کارایی برای ویولنسل نوازان مسافر است.

• تیونرها برای کوک دقیق ساز بکار می روند

 

 

sdvwetrfdssdf190.jpg

مقایسه اندازه ویولنسل full-size و یک هشتم

 

***********************

کوارتت و دیگر آنسامبل ها

 

ویولنسل یکی از اعضای ترکیب سنتی کوارت های زهی و همچنین کوینتت ها، سکستت ها و تریوهای زهی و دیگر ترکیب های آنسامبل است. قطعاتی برای هم نوازی دو، سه، چهار یا شمار بیشتری ویولنسل نیز نوشته شده که به سبک از آنسامبل «کر ویولنسل» هم گفته می شود. صدای چنین آنسامبلی را می توان با مقدمه اوورتور اپرای ویلیام تل اثر روسینی و یا صحنه Zaccharias' prayer از اپرای نابوکو اثر وردی همانند دانست.

 

یکی از معروفترین نمونه های مستقل اینگونه آنسامبل ها، Bachianas brasileiras شماره یک برای آنسامبل ویولنسل (شماره پنج این اثر برای سوپرانو و 8 ویولنسل است) و نمونه دیگر Messagesquisse اثر برلیوز برای 7 ویولنسل است.

 

در این میان گروه «دوازده ویولنسل نواز» از ارکستر فیلارمونیک برلین جایگاه ویژه ای دارد و اجرای آثار بسیاری را در برنامه کاری خود داشته که تنظیم هایی از ترانه های معروف هم از آن جمله اند.

 

cvnbsgjsfghmjylsdg444.jpg گروه «دوازده ویولنسل نواز» از ارکستر فیلارمونیک برلین

موسیقی مردم پسند و جز

هرچند ویولنسل در موسیقی مردم¬پسند نسبت به موسیقی کلاسیک کم کاربرد تر است، گهگاه در آثار ضبط شده پاپ و راک خود نمایی می کند. و نیز به ندرت در ترکیب اصلی گروه گنجانده می شود (به هر صورت همچون هم خانواده اش ویولن، هر روز در جریان اصلی پاپ پرکاربرد تر می شود). در دهه 1960 هنرمندانی همچون بیتل ها و شر (خواننده زن آمریکایی) ویولنسل را در موسیقی مردم پسند و در ترانه هایی همچون Bang Bang، Eleanor Rigby و Strawberry Fields Forever بکار گرفتند.

 

گروه های ویولنسل نامتعارفی شکل گرفتند: Apocalyptica، گروهی از ویولنسل نوازهای فنلاندی که بیشتر با واریاسیون هایشان روی ترانه های متالیکا شناخته می شوند، Rasputina، گروهی متشکل از دو زن ویولنسل نواز که یک سبک پیچیده نوازندگی ویولنسل را با موسیقی گوتیک آمیختند، Von Cello، یک گروه راک پاور تریو و ویولنسل محور، و Break of Reality که عناصر موسیقی کلاسیک را با سبک های مدرن راک و متال می آمیزد. این گروه ها نمونه هایی از سبکی هستند که با عنوان cello rock شناخته می شود.

 

کوارتت زهی bond نیز دارای یک نوازنده ویولنسل است. Silenzium و Vivacello گروه های روسی هستند که راک و متال می نوازند و در سیبری بسیار پر طرفدارند.

 

گروه هایی همچون Aerosmith، Nirvana، Oasis، Murder by Death و Cursive گروه های جدیدتری هستند که ویولنسل را بکار گرفته اند. اخیراً هنرمندان سبکی که اصطلاحاً chamber pop نامیده می شود همچون Kronos Quartet و Margot and the Nuclear So and So's، کاربرد ویولنسل را در alternative rock رایج کردند. گروه هوی متال System of a Down نیز صدای غنی ویولنسل را در کاهایشان بکار گرفته اند. The Stiletto Formal گروهیست با سبک indie rock که مشخصه بارز این گروه بکارگیری ویولنسل به عنوان صدای اصلی می باشد.

 

در موسیقی bluegrass (نوعی موسیقی کانتری مربوط به جنوب ایالات متحده) و فولک نیز ویولنسل کاربرد دارد. ویولنسل و کنترباس در برخی ارکسترهای امروزی چینی بکار می روند.

 

********************

 

در موسیقی جز، Oscar Pettiford و Harry Babasin (نوازندگان کنترباس) از نخستین کسانی بودند که ویولنسل را به عنوان یک ساز سلو بکار بردند. هر دوی این ها سیم سازهایشان را با فواصل چهارم و یک اکتاو بالاتر از کنترباس کوک کردند. Fred Katz (که نوازنده کنترباس نبود) یکی از ویولنسل نوازان برجسته ی جز بود که این ساز را با کوک استاندارد و تکنیک آرشه کشی بکار برد. ویولنسل نوازان جز معاصر عبارتند از: Abdul Wadud، Diedre Murray، Ron Carter، Dave Holland، David Darling، Akua Dixon، Ernst Reijseger، Fred Lonberg-Holm، Vincent Courtois، Jean-Charles Capon و Erik Friedlander.

 

سازندگان نامدار ویولنسل

به سازنده و تعمیر کنندگان سازهای زهی، از گیتار تا خانواده ویولن، لوتیِر (luthier) گفته می شود. لوتیرهای زیر به سبب ویولنسل هایی که ساخته اند مشهور هستند:

• Nicolò Amati

• William Forster

• Nicolò Gagliano

• Matteo Goffriller

• Giovanni Battista Guadagnini

• Giuseppe Guarneri

• Domenico Montagnana

• Giovanni Battista Rogeri

• Francesco Ruggieri

• Stefano Scarampella

• Antonio Stradivari

• David Tecchler

• Carlo Giuseppe Testore

• Jean Baptiste Vuillaume

 

ویولنسل های معروف

ویولنسل های معروف عبارتند از:

• Andrea Amati، ساخته شده به سال 1572، نواخته شده بدست Wieland Kuijken

• Servais Stradivarius، در موزه Smithsonian در واشنگتن

• Davidov Stradivarius، نواخته شده بدست ژاکلین دوپره و یویوما

• Barjansky Stradivarius، نواخته شده بدست جولیان لوید وبر

• Bonjour Stradivarius، نواخته شده بدست سو بائه

• Paganini-Ladenburg Stradivarius، نواخته شده بدست کلایو گرین اسمیت از کوارتت زهی توکیو

• Duport Stradivarius، نواخته شده بدست مستیسلاو روستروپوویچ

• Piatti Stradivarius، ساخته شده به سال 1720، نواخته شده بدست کارلوس پریه¬تو

 

Wolf tone

wolf tone یا بطور خلاصه wolf، به نویزی می گویند که در هنگام نوازندگی و زمانی که نت نواخته شده با بسامد نواسان طبیعی بدنه ساز یکی شود، پدید می آید و صدایی بلند و ناهنجار که گاهاً شبیه زوزه حیوانات است ایجاد می کند. پدیده ی مشابهی به نام wolf interval وجود دارد که معمولاً بین نت می بمل و سل دیز در انواع تعدیل های غیر گردشی گام پدید می آید.

 

Wolf tone به طور معمول تنها در سازهای زهی آرشه ای و بخصوص ویولنسل یا با نگاه کلی تر در خانواده ویولن دیده می شود، چرا که در این سازها نت ها با کشش بیشتری اجرا می شوند و در نتیجه شنیدن این پدیده آسان می شود. معمولا wolf tone روی نت های می و فا یا بین این ها رخ می دهد.

 

پدیده Wolf را می توان به وسیله قطعه ای به نام زداینده¬ی wolf tone برطرف کرد. این قطعه متشکل از یک لوله فلزی و پیچی که بر آن سوار است می باشد و روکش لاستیکی داخل آن، سیم مشکل دار را در قسمت پایین خرک در بر می گیرد. plkjnbhvsd444-1.jpg

قطعه زداینده wolf tone در این شکل روی سیم سل دیده می شود

 

ویولنسل الکتریک

ویولنسل الکتریک، نوعی ویولنسل است که تولید صدای آن بر پایه تقویت الکتریکی اصوات (و نه رزنانس آکوستیکی) می باشد. ساختار بیشتر ویولنسل های الکتریک همچون انواع آکوستیک آن همچنان میله تکیه گاه و تکیه گاه زانو را شامل می شود، اما برخی نیز به روش های دیگر نگه داشته می شوند؛ برای نمونه برخی دارای سه پایه ای به عنوان تکیه گاه هستند و یا دارای بند نگهدارنده هستند که نوازندگی هنگام حرکت را میسر می کند.

 

بیشتر ویولنسل های الکتریک با پیک آپ های Piezo که روی خرک سوار می شوند راه اندازی می گردد. بسیاری هم دارای پری آمپلی فایر های آنبورد هستند که امکان کنترل موضعی صدا را به نوازنده می دهد.

 

plkjnbhvsd444-2.jpg چند گونه ویولنسل الکتریک

از یک تا هشت قطعه piezo ممکن است روی این سازها نصب شود. ویولنسل الکتریک چندین برتری نسبت به نوع آکوستیک آن دارد. یکی از این برتری ها گنجایش بالای آن برای ایجاد افکت های صدا، همچون distortion، wash، chorus است که گوناگونی فراوانی در صدادهی و امکان همراهی با گیتار الکتریک، گیتار بیس و ویولن الکتریک را فراهم می سازد. و نیز در نمونه های پنج سیم و شش سیم (در ویولنسل آکوستیک این امکان وجود ندارد) صدادهی در محدوده صوتی گسترده تری میسر است plkjnbhvsd444-3.jpg پیک آپ ویولنسل و ساختار آن

نواختن یک ویولنسل الکتریک در پوزیسیون های پایین دسته به دلیل نداشتن بدنه رزوناتور بسیار آسانتر از نواختن ویولنسل آکوستیک است و سرانجام اینکه، روبرو شده با مشکل فیدبک در آمپلی فای کردن صدای ویولنسل الکتریک نسبت به همین مشکل در نوع آکوستیک بسیار کمتر است.

 

ویولنسل الکتریک هنوز نتوانسته در فراگیری، جایگاهی همچون گیتار الکتریک بدست آورد و یا در شیوع کاربری خود به اندازه ویولن الکتریک کامیاب نبوده، هرچند گروهای راکی همچون آپوکالیپتیکا و راسپوتینا به محبوبت این ساز کمک کرده اند. همچون ویولن الکتریک، ویولنسل الکتریک نیز نتوانست جایگاه شایسته ای در موسیقی کلاسیک (که ویولنسل آکوستیک عضو شناخته شده ای در آن به شمار می آید) بدست آورد.

 

*********************

امیدوارم کافی بوده باشه:ws21:

لینک به دیدگاه

نگاهی به تاریخچه گیتار الکتریک

 

gitar_.jpg

 

گیتارهای الکتریک

قدمت گیتارهای الکتریک به اندازه گیتارهای کلاسیک و اکوستیک نیست. در واقع گیتار الکتریک 70 سال پیش در سال 1930 توسط فردی به نام آدولف ریکن بیکر شکل گرفت. از آن زمان گیتار الکتریکی رشد بسیاری نموده تا به جایگاهی که امروزه دیده می شود، رسیده است. در طول این مقاله تاریخچه ای از گیتار الکتریکی یا برقی آورده شده است.

تاریخچه

گیتار و یا ابزارهای مشابه با آن هزاران سال پیش وجود داشته اند. گیتار الکتریک اولین بار در سال 1930 توسط ریکن بیکر ایجاد شد. گیتارهای الکتریک اولیه از زخمه گاه یا پیکاپ هایی از جنس تنگستن استفاده می کردند. پیکاپ ها ابتدا لرزش سیمهای گیتار را به جریان الکتریکی تبدیل می کردند، سپس این جریان الکتریکی به یک تقویت کننده (امپلی فایر) جهت تولید صدا فرستاده می شد.

گیتارالکتریک های خیلی قدیمی دارای این ویژگی بودند که در بدنه آنها سوراخ های صدای کوچکی وجود داشت. این نوع گیتارها به عنوان گیتارهای الکتریک با بدنه نیمه تهی (بدنه-توخالی) شناخته می شدند و امروزه نیز به علت قابلیت تغییر و انعطاف پذیریشان تا حدی دارای شهرت و محبوبیت هستند.

سپس با استفاده از پیکاپ های تنگستنی، گیتارهایی بدون سوراخ های صدا (شبیه به آنچه گیتارهای اکوستیک و کلاسیک دارند) ساخته شد که با وصل شدن به تقویت کننده ها صدایشان تقویت و شنیده می شد. این گیتارها، گیتارهای الکتریک با بدنه توپر نامیده می شوند.

محبوبیت و شهرت گیتارهای الکتریک در بین سالهای 1930 تا 1940 شروع به افزایش نمود. دلیل این محبوبیت این بود که در همنوازی ها به علت صدای بالای سازهایی مانند بیس و درامز در ارکسترهای جاز، صدای گیتار اکوستیک به خوبی شنیده نمی شد، بنابراین نیاز به گیتارهایی بود که بتوان صدای آنها را بلندتر تر صدای این ادوات شنید. گیتارهای الکتریکی با قابلیت اتصال به تقویت کننده ها توانستند این جای خالی را پر کنند.

امروزه رایج ترین نوع گیتار الکتریکی همان گیتار الکتریک با بدنه تو پر است. گیتار با بدنه توپر در سال 1941 توسط یک مخترع موسیقی دان به نام لس پاول ایجاد گردید. این گیتار با چوب سخت بدون وجود سوراخهای صدا ساخته شد. اولین گیتار با بدنه توپر که توسط پاول ساخته شد، بسیار ساده بود. این گیتار یک قطعه چوب مستطیل شکل بسیار ساده بود که توسط 6 رشته سیم از جنس فولاد به یک دسته متصل می شد. البته شکل اولیه گیتاری که توسط پاول ساخته شد، به شکل گیتارهای لس پاول که امروزه دیده می شود، تغییر کرد.

در دهه 1950، گیبسون اختراع لس پاول را به جهان معرفی نمود. گیتارهای گیبسون لس پاول که امروزه نیز هنوز به این نام شناخته می شوند، خیلی زود به یک نوع از گیتارهای الکتریکی محبوب تبدیل شدند، که برای 50 سال به عنوان محبوب ترین گیتار باقی ماندند.

در همان زمان یک مخترع دیگر به نام لئوفندر یک نوع گیتارالکتریک با بدنه توپر را طراحی نمود. در اواخر دهه 1940، فندر گیتار الکتریک براد کستر فندر را معرفی نمود. براد کستر به استراتو کستر تغییر نام پیدا کرد و در سال 1954 به طور رسمی به جامعه معرفی شد. گیتار استرات همانگونه که امروزه شناخته می شود، در مقایسه با گیتار لس پاول، یک گیتار خیلی متفاوت است. این نوع گیتار دارای شکلها و سخت افزارهای مختلف است و به طور چشمگیری سبک تر است. گیتار الکتریکی استراتوکستر فندر دومین گیتار محبوب در جهان به شمار می رفت البته تا زمانی که فقط گیتار الکتریکی لس پاول وجود داشت.

با گذشت سالها دیگر کمپانی ها مانند، آی بنز، جکسون، پاول رید اسمیت، ای اس پی و یاماها گیتارالکتریک های مخصوص به خود را تولید کردند. اگرچه که بیشتر گیتار الکتریکی ها هنوز هم دارای ویژگی هایی شبیه به شکل گیتارهای لس پاول و استرات هستند.

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

ابوا- oboe

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

اُبوا (فرانسه: hautbois، ترجمه: چوب اعلا) ساز بادی چوبی دو قمیشی است که معمولاً در موسیقی کلاسیک غربی بکار می‌رود.

 

تاریخچه

 

گفته می‌شود که ابوا (از طریق ساز قرون وسطایی شاوم که بعد از جنگ‌های صلیبی به اروپا آورده شد) ریشه در سرنای عربی و ایرانی دارد .

 

در دوره باروک

 

اولین ابوای باروک در اواخر سدهٔ ۱۷ در فرانسه ظهور کرد. ابواهای اولیه از سازی به نام شاون گرفته شده است؛ شاون سازی بود که در دوره های قرون وسطا و رنسانس بسیار مورد استفاده قرار می گرفت.

 

نواختن ابوا سخت‌تر از نواختن سازهای بادی دیگر مانند فلوت و کلارینت است ومهارت زیادی لازم دارد.

 

موتزارت، باخ و ریچارد اشتراوس از آهنگسازانی هستند که برای ابوا کنسرتو نوشته‌اند.

 

یوسف لطیف اولین نوازنده‌ای بود که در موسیقی جاز تکنوازی ابوا اجرا کرد (سال ۱۹۶۳). بعد از او این ساز گهگاه در گروه‌های جاز دیده می‌شود.

لینک به دیدگاه

درامز

كلمه درام در لغت به معني بشكه يا ظرف استوانه ايي شكل يا همون طبل هستش... يه تاريخچه مختصر:

 

تاريخچه ی ساز درام

 

سازهای درام تقریبا به قدمت نسل بشر می باشند. به استثنای حنجره انسان، سازهای درام قدیمی ترین ابزار موسیقایی ما هستند.

ابتدایی ترین این سازها احتمالا از قرار گرفتن تکه های چوب و یا سنگ بر روی گودال های زمین ساخته شده اند.بعد از آن این موضوع کشف شد که از تنه ی درختان توخالی، صدای بیشتری می توان تولید کرد(شکل قدیمی درام های چوبی امروزی).

مکانی که اولین درام های پوستی در آنجا ساخته شده اند برای کسی شناخته شده نیست، ولی قدمت بعضی از این سازها به 5000 سال می رسد.

پوست حیوانات و یا ماهی ها را روی تنه ی درختان تو خالی می کشیدند و احتمالا این سازها صرفا با دست نواخته می شدند.

پیشرفت های بعدی منجر به ساخت کاسه ها و پوسته هایی شد که شکل های خاصی داشتند. این کاسه ها و پوسته ها به شیوه های متنوعی ساخته می شدند و این شیوه ها با به کارگیری تنوع در کشش پوسته ها حاصل می شدند.

درام هایی که به این روش ساخته شدند، همچنین درام هاییکه طی مراسم مذهبی و با همان کیفیت موسیقایی به دست آمده بودند، تبدیل به آیین مهمی در فرهنگ های مختلف شدند.

 

امروزه درامز به بدنه هاي جوبي و پوسته ايي از جنس طلق دارن كه معمولا در دو طرف طبل قرار دارن. و البته سوراخهايي هم در كناره بدنه براي خروج صدا..

سايز طبلها هم متفاوته و براساس قطر طبلها بر مبناي اينج محاسبه ميشه.

معمولا هم شامل اين قطعات هستن.

1- kick يا همون طبل بزرگ كه با پدال نواخته ميشه.

2- snare يا همون سايدارم كه طبلي با ارتفاع كم و فنري براي ارتعاش در زير اون هستش

3- hi tom كه طبل 1 هم گفته ميشه.

4- low tom يا mid tom يا همون طبل دوم ( بسته به نوع سبك موسيقي ممكنه مقدار تام ها افزايش داشته باشه. )

5- flor tom يا طبلي با ارتفاع بلندتر و صداي بم.

6- hihat مه تشكيل شده از 2 عدد سنج كه روي هم قراردارن و با پدال بالا و پائين ميشن

7- crash يا سنج

تامهاي 1 و 2 معمولا در ست استاندارد درامز بر روي طبل بزرگ بسته ميشه.

اما در سبكهاي ديگه موسيقي ممكنه مقدار تامها و سنجها بيشتر بشه و حتي kick هم دو تا بشه. كه براي بستن تام هاي بيشتر معمولا از نوعي داربست المينيومي كه جلوي درامز قرار ميگيره استفاده ميشه.

 

عكس ست استاندارد :

 

drums.jpg

 

و يا :

 

TamaSuperstarCustombig.jpg

 

 

و ستهاي حرفه اي تر :

 

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 1880x1250.TerryBozziosDrums300.jpg

 

 

 

مثل اين نوع درامز. :

roland-td-20k.jpg

 

و اين هم مبدل ميدي به صداي اين مدل :

 

roland-td-20.jpg

لینک به دیدگاه

ماندولین (Mandolin)

 

ماندولین سازی است کوچک‌تر از گیتار و تا حدی گلابی شکل، دارای هشت سیم زوج دست باز است که رایج‌ترین کوک برای این سیم‌های جفت فاصله پنجم است.این ساز از خانواده عود است و از حدود ۱۶۰۰ به ایتالیا برده شد. ماندولین با مضراب یا زخمه انگشتان نواخته می‌شود. نه فقط قادر به اجرای نت های کوتاه جدا است، بلکه سیم‌های زوج آن امکان تعادل بسیار سریع بین دو نت هم فاصله را به وجود می‌آورد به طوری که افهٔ نسبتاً طویل با نوعی ترمولو منتج می‌گردد. صفحه انگشت‌گذاری آن پرده‌بندی شده‌ است.

koa-1.png

ساختمان و صدادهندگی

شکل ماندولین اشک مانند، دایره‌ای و یا تخم‌مرغی است و سوراخ صدای آن می‌تواند شبیه F یا دایره‌ای شکل باشد، دسته آن پرده‌گذاری شده و قسمت پشتی آن یا مسطح و یا دایره‌ای شکل است.

 

معمول‌ترین شکل کوک این ساز همانند ویلن از بم به زیر به صورت سل-ر-لا-می است. این ساز توانایی تولید صداهای طولانی که از ویلن تولید می‌شود را ندارد و این مشکل به وسیله نواختن ترمولو(همان تکنیکی که در تا و سه تار به آن ریز گفته می‌شود) برای نواختن آکوردها و نت‌های طولانی حل شده‌است.

how-to-tune-a-mandolin.jpg

دامنه صوتی ماندولین

Range_mandolin.PNG

 

آثار عمده برای ماندولین

این ساز گاهی در ارکستر های اپرایی به کار رفته است مانند اپرای اتللو اثر وردی. آنتونیو ویوالدی یک کنسرتو برای یک ماندولین (کنسرتو در ر ماژور اپوس ۶ شماره ۳) و دو کنسرتو برای دو ماندولین ساخته‌است. موتسارت در اپرای دون جوان از آن استفاده کرده‌است و بتهوون نیز چند سوناتین برای آن نوشته‌است، پاگانینی هم چند سرناد برای این ساز با همراهی گیتار ساخته‌است.

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید.F%20style%20mandolin%20whole.png

ماندولین در موسیقی ایرانی

آهنگ ساز و خواننده ایرانی، شادمهر عقیلی، برای اولین بار در آهنگ "مشکوک" خود از آلبوم Destiny از این ساز استفاده نمود. در ویدیو کلیپ این آهنگ نیز می‌توان ماندولین را مشاهده کرد.

 

***********************************

ماندولین در گذر تاریخ

 

قرون وسطی:

Guittern

m10s.jpg

Carlos Gonzalez, 1991

 

باروک فرانسه:

Mandore

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 504x154.m20s.jpg

Carlos Gonzalez, 1995

 

باروک ایتالیا:

Lombard Mandolin

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 578x181.m07s.jpg

E. Saunier, ca 1780

 

دوره کلاسیک:

Neapolitan Mandolin

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 654x259.m19s.jpg

Wolfgang Früh, 1993

 

Mandolone

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 543x350.m02s.jpg

Carlos Gonzalez, 1987

upper instrument : Neapolitan Mandolin attributed to Gennaro Vinaccia, circa 1760

 

آغاز مکتب رمانتیک:

Milanese, Brescian & Cremonese Mandolins

romant2.jpg

Brescian Mandolin C. Albertini end 19th

Romantic Guitar C. Gonzalez 1987

Milanese Mandolin S. Casini 1894

 

ماندولین الکتریک

 

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید.F095-6205-028.JPG

شباهت نوعی ماندولین با بربت

 

wol_error.gifسایز این عکس تغییر یافته است. برای دیدن سایز اصلی اینجا کلیک کنید. سایز اصلی عکس 800x600.800px-Mandolin.jpg

 

 

لینک به دیدگاه

کلارینت (Clarinet)

 

 

Clarinet.jpg

کلارینت یکی از سازهای بادی قمیشی است که انواع حرفه‌ای‌اش معمولا از چوب سیاه آفریقایی ساخته می‌شود.کلارینت انواع زیادی دارد که روی‌هم آنها را «خانواده کلارینت» می‌خوانند. معمولاً منظور از کلارینت نوع سوپرانوی آن است.

نوعی کلارینت که توانایی تولید فاصله‌های موسیقی شرقی را دارد به قره‌نی معروف است.

قره نی یا کلارینت:

قره نی سازی انتقالی است و باید گفت انواع مختلفی از این ساز ساخته شده که هر یک با فاصله ای دیگر، انتقالی هست. ما در اینجا از قره نی سی بمل که رایج ترین نوع قره نی است گفتگو می کنیم.

قره نی از دسته سازهای یک زبانه ای است و متشکل است از یک لوله استوانه ای که انتهای آن کمی مخروطی شده است.

در انتهای بالای ساز، تکیه گاهی مانند منقار، از جنس چوب، کائوچو یا پلاستیک تعبیه شده، که از یک سوی ان تقریبا صاف و سوی دیگر سطحی منحنی است و در سوی صاف آن تیغه ای نئی بر منقار تکیه کرده است( زبانه)

این قسمت را مجموعا دهانی می نامند که در موقع نواختن کاملا در دهان( و احیاناما بین دندانها ) قرار می گیرد. علاوه بر دهانی قسمت های دیگر نبز در این ساز به نظر می رسند که همگی می توانند از هم جدا شوند.

تعداد کلیدها و سوراخ های قره نی، بسیار بیشتر از کلیدها و سوراخ های فلوت و به همین دلیل انگشت گذاری این ساز مشکل تر از فلوت است.

وسعت صدای قره نی از سازهای بادی دیگر نسبتا بیشتر است.

قره نی باس یا باس کلارینت:

این ساز با همان اصول انگشت گذاری قره نی معمولی، یک اکتاو بم تر از آن صدا می دهد. بر خلاف کلارینت معمولی متشکل از لوله مستقیم در سراسر طول خود نیست،

بلکه در قسمت دهانی و انتهای تحتانی ساز خمیدگی هائی دارد، قسمت دهانی از قمیش (زبانه)، تکیه گاه قمیش و لوله ای که دوبار خمیده شده است و به سر لوله اصلی ساز می رسد تشکیل شده است و در قسمت انتهای تحتانی، لوله اصلی به طرف بالا برگشته و مانند انتهای شیپور کمی گشادتر شده است.

این ساز نیز از دسته سازهای انتقالی است و مانند کلارینت در دو نوع سیستم انتقالی سی بمل و لا ساخته شده است.

در کلارینت باس سی بمل گاه یک عدد کلید اضافی برای ایجاد صدائی نیم پرده بم تر تعبیه شده است.

 

تعریف فرهنگ لغات :

 

کلارینت: از سازهای بادی چوبی بیشتر از جنس آبنوس و اخیرا فلز، دارای زبانه ای ساده، لوله ای استوانه ای و انتهای شیپوری. بر روی سطح لوله، کلیدهای بسیاری تعبیه شده است. بافت کلیدها بر روی کلارینت به دو علت پیچیده تر و کامل تر از سیستم کلید بندی در اوبوا است:

1. به دلایل آکوستیکی

2. به علت جدیدتر بودن این ساز نسبت به اوبوا

به همین دلیل صدای کلارینت از نظر رنگ طنین با اوبوا تفاوت دارد. میدان صدای کلارینت متجاوز از سه اکتاو است.

-----------------------------------------------------

منبع: سازشناسی پرویز منصوری+ویکی پدیا

------------------------------------------------------------------------

قره به زبان ترکی به معنی سیاه میباشد (نی سیاه)

44in2vs.jpg

Clarinet.jpg

لینک به دیدگاه

آموزش گیتار

سلام به دوستان گلم

دیدم بعضی از بچه ها توی بخش گیتار به شدت دنبال جزوه ای میگردن که هم تئوری موسیقی رو یاد بده و هم گیتار رو و منم دیدم دقیقا یه کتاب با فرمت PDF به زبان فارسی در 68 صفحه دارم که همه اینها رو خیلی خوب و شیوا توضیح داده، خلاصه این کتاب خیلی از سوالات و مشکلاتتون رو برطرف می کنه. لذت ببرید

 

لینک دانلود :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

كلارينت

 

کلارینت یا ((قره نی)) شکل تکامل یافته یک ساز بادی قرون وسطایی به نام ((شالومه)) می باشد.البته نوع جدید کلارینت تا عصر موتسارت رواج چندانی نداشته است.

 

26758590509716510469.jpg

 

این ساز در زمره ساز های بادی چوبی زبانه دار ساده به شمار می اید و شامل قسمت دهانی یا دهانه ،لوله استوانه ای و انتهای ان شیپور شکل است.وسعت صدای قره نی از سه اکتاو نیز بیشتر است.شکل لوله در این ساز همانند لوله ساز ای فلوت و ابوا مخروطی شکل ساخته نشده است و با دمیدن قوی و شدید در ان نت دوازدهم به جای اکتاو حاصل می شود.بدین صورت بین اکتاو و نت دوازدهم وقفه ای وجود دارد که تا حدی در انگشت گذاری می توان ان را اصلاح کرد.بنابر این،این بخش از وسعت صدا نسبتا گرفته و بی جان است.نت های بم شیرین،روان و زلال و نت های زیر خیلی روشن تر و مناسب تر برای بیان احساسات و عواطف درونی می باشد.در مجموع کلارینت سازی است خوش صدا و با ان می توان انواع اصوات و تنوعی از حالات را بیان کرد،از این رو مهم ترین ساز بادی ارکستر محسوب می شود.نرمش این ساز بسیار زیاد(این ساز را می توان در یک گروه موسیقی نظامی جایگزین ویولن کرد) و دارای قدرت و توان بسیار زیادی برای اجرای اصوات نرم و ملایم و همچنین پر حجم کردن و ضعیف کردن تن صدا می باشد واین کار را از سایر ساز های بادی بهتر انجام می دهد.

 

نوازنده کلارینت در ارکستر دو نوع مختلف این ساز را با کوک های ((سی بمل)) و ((لا)) همراه دارد و مینوازد

موسیقی اجرا شده با کلارینت ((سی بمل)) به اندازه یک پرده بمتر از نت های نوشته است و موسیقی کلارینت ((لا)) به اندازه یک فاصله سوم کوچک بم تر از نت های ان است.به بیانی دیگر اگر نت ((دو)) نوشته شده باشد در اجرای ان توسط کلارینت ((سی بمل)) صدای نت ((سی بمل)) و با کلارینت ((لا)) نت لا شنیده خواهد شد. از این رو نوازنده کلارینت بدون هیچ گونه مانعی می تواند جای انواع فوق را با یکدیگر عوض کند.اگر نوازنده قره نی خواسته باشد یکی از دو نوع ساز فوق را خریداری کند بهتر است نوع ((سی بمل)) را که مناسب تر و مفید تر است را انتخاب کند.کلارینت باس به اندازه یک اکتاو بم تر از کلارینت معمولی(سی بمل) است ولی وسعت صدای ان یکسان نوشته می شود.کلارینت باس بلند و پرحجم تر از کلارینت معمولی است،از این رو انتهای بالایی ان دو مرتبه و انتهای پایینی ان که به شیپور ختم می شود یک بار خم شده است.قسمت دهانی برای اینکه راحت تر در دهان نوازنده جای گیرد دو مرتبه خم شده است.زبانه یا قمیش قره نی از یک قطعه چوب نازک و نرم تشکیل شده که توسط یک حلقه فلزی به دهانه ساز بسته شده است.برخورد زبانه با چوب سخت بدنه ساز سبب تولید صدا می شود.روی لوله ساز تعدادی کلید نصب شده است که با باز و بسته شدن سوراخ های ساز را باعث می شود.

 

QuartertoneClarinet.jpg

قبل از خرید متد اموزش کلارینت اطمینان حاصل کنید که با مشخصات و قابلیت اجرایی ساز مورد نظر شما مطابقت و هماهنگی داشته باشد.

 

کلارینت دارای یک رپراتور بزرگ،زیبا و لطیف شامل قطعات سلو،کنسرتو و موسیقی مجلسی است

 

براي آشنايي بيشتر با كليد هاي كلارينت به تاپيك زير مراجعه كنيد :

http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?p=308306#post308306

لینک به دیدگاه
  • 5 هفته بعد...

باسون

 

images?q=tbn:ANd9GcT94Q7hUosJRJ8BX8_acLuiABFFgj4zhBY2pTIKG8mFOw0ADk74hw

77602.jpg

سازی است از خانواده آلات موسیقی بادی چوبی که ایتالیاییها به آن fagotta ، آلمانیها fagott ، فرانسویها basson و انگلیسیها bassoon می گویند . این ساز از رده سازهای بادی و چوبی دو زبانه مانند ابو آ است . ساختمان باسون تشکیل می شود از یک استوانه چوبی به طول یک متر و سی سه سانتیمتر و یک لوله باریک فلزی به شکل ( ؟ ) که در انتهای خارجی اش دو زبانه یا قمیش ( به فرانسه : anche )کار گذاشته شده است . وسعت صدای باسون « سی بمل » ، سه اکتاوونیم است . باسون ساز باس خانواده سازهای بادی چوبی است . یک نوع باسون دیگر هست که به آن « کنتر باسون » می گویند . حدود صوتی آن بمتر از باسون است.

 

bassoon.jpg

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

كورنت

 

 

300px-Cornet2.png

 

 

 

از سازهای بادی برنجی و بسیار شبیه به ترومپت است كه از قرن 10 تا 18 ميلادي رواج داشت.

فرق کورنت با ترومپت این است که لوله ترومپت (بجز در انتها) در همه طول مسیرش قطری یکسان دارد، در حالی‌که لوله کورنت از قسمت دهانی تا انتهای ساز بتدریج گشادتر می‌شود. همین تفاوت باعث صدای گرم و متفاوت کورنت با ترومپت می‌شود.

کورنت در واقع نوع کلیددار شیپور است و از قدیم در دسته‌های موسیقی نظامی بکار می‌رفت و می‌رود.

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

ترومبون (Trombone)

 

250px-Tenor_slide_trombone_3D_model.jpg

 

ترومبون یکی از سازهای بادی برنجی است كه اولين نوع آن توسط Peter Schickele ساخته شد.

 

از نظر ظاهری با لوله کشوئی آن شناخته می‌شود. ترومبون‌های رایج عملاً ترومپت‌های آلتو و باس هستند.

 

نام ترومبون از ایتالیائی می‌آید و به معنی «ترومپت بزرگ» است. ترومبون از دوره رنسانس در موسیقی مذهبی کلیساها بکار می‌رفت ولی در آثار ارکستری چندان رایج نبود. بتهوون با استفاده از این ساز در موومان آخر سمفونی پنجم خود آن را رایج کرد و بسیاری از آهنگسازان بعد از او به ترومبون نقشی در آثار خود دادند.

 

ترومبون در موسیقی جاز هم بسیار بکار رفته است. از نوازندگان مشهور ترومبون جاز می‌توان از گلن میلر، جی جی جانسون، کی وایندینگ و تامی دورسی نام برد.

 

قسمتهاي مختلف ترومبون:

 

 

171px-Trombone-2.svg.png

 

  1. tuning slide
  2. counterweight
  3. mouthpiece
  4. slide lock ring
  5. bell
  6. knob/bumper
  7. water key/spit valve
  8. main slide
  9. second slide brace/stay
  10. first slide brace/stay
  11. bell lock nut

 

انواع مختلف ترومبون را در زير مشاهده ميكنيد:

Contrabass trombone

 

250px-Contra_tbn.JPG

 

 

 

 

Bass trombone

 

300px-Bass_trombone.jpg

 

 

Tenor trombone

 

300px-TriggerTrombone.jpg

 

Alto trombone

 

250px-Alto_tbn.jpg

 

 

 

Soprano trombone

 

100px-Sopranomira.jpg

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...