ermia_rooz 4,760 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۸۹ مستم از باده عشق تو و از مستِ چنین پند مردان جهان دیده و هشیار، مخواه سخن 4 نقل قول لینک به دیدگاه
تینا 15,116 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۸۹ تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد سکوت 4 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۸۹ سر آغاز سكوتم رفتن از چشمان او بود اميد زنده بودن گرمي دستان او بود مرا با دلخوشيهايم رهانيد و رها كرد ندانست او كه تنها مستيم پيمان او بود فلک 4 نقل قول لینک به دیدگاه
تینا 15,116 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۸۹ فلک با ما سر یاری نداره دلم قصد وفاداری نداره جوان 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۸۹ جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را چشم 3 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد ساقیا 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ ساقیا بده جامی زان شراب روحانی تا دمی بیاسایم زین حیات جسمانی مریم 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۸۹ نگا کن تو چشام مریم عزیز رویاهام مریم پس کی مال من میشی من تو رو می خوام مریم آینه 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ali6668 1,159 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آینه شکستن خطاست آسمان 3 نقل قول لینک به دیدگاه
maryam_d 43 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ بر آسمان رسد ز فراق تو هر شبی فریاد و نالهای دل زار زار ما دردا و حسرتا که بجز بار غم نماند با ما به یادگاری از آن روزگار ما رخ 2 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است لب تشنه اگر اب نبیند سخت است دیوانه 4 نقل قول لینک به دیدگاه
maryam_d 43 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ آنچه فرزانه به آزادی و زنهار نگفت من دیوانه به زنجیر و به زندان گویم گر چه خاکسترم و مصلحتم خاموشی است آتش افروزم و شرح شب هجران گویم شمع 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت شراب 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ ساقیا بده جامی زان شراب روحانی تا دمی بیاسایم زین حیات جسمانی شب 3 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۹ بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم سبز 3 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۹ ای که دستانت پناه سبز عشق وی نگاهت جلوه گاه سبز عشق آسمانی باش چون آفاق نور هر کرانت تکیه گاه سبز عشق "بلبل" 3 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۹ بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت واندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت زلف 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ali6668 1,159 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۹ در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت دست 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۸۹ دست از طلب ندارم تا کام دل براید یا تن رسد به جانان یا جان زتن در اید دل 3 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۸۹ تا کی دل من چشم تری داشته باشد؟ ای کاش دل از دل خبری داشته باشد "امید" 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .