رفتن به مطلب

شعـری بـرای تـو...


ارسال های توصیه شده

آدمی که میخواهد برود ،

 

میرود ...

 

داد نمیزند که من دارم میروم ...

 

آدمی که رفتنش را داد میزند ؛

 

نمیخواهد برود ...

 

داد میزند که نگذارند برود ...

لینک به دیدگاه

photo.php?fbid=294567074053604&set=a.282620068581638.1073741834.100005009408413&type=1

من یه عمر آزگار پی تو میگشتم

با یه قلب بیقرار پی تو میگشتم

دست روی دلم نزار دست بزار تو دستم

آخه من دیوونه وار دل به تو بستم

مثه ابرهای بهار باریده چشمام

توی بیداریو خواب تو رو دیده چشمام

مثه ماه به من بتاب تا جون بگیرم

من دیگه بدون تو جایی نمیرم

تو فوق العاده ای هر جا بخوای بری من همراه تو هستم

دستامو پس نزن اینو بدون که من دل به عشق تو بستم

لینک به دیدگاه

نگو که شعر بگو ، گفتنم نمی آید

 

به روی صفحه ی دفتر قلم نمی آید

 

چگونه از دل سنگ تو خوب بنویسم؟

 

نگو که بد بنویسم ، دلم نمی آید !

 

به لطف حادثه شاعر نوشت " خواهد مرد "

 

تو لایک کردی و گفتی " بدم نمی آید...! "

لینک به دیدگاه

مرا با عشق ميخواهي و من از عشق سرشارم

كمي لبخند ميخواهي و من لبخند ميآرم

كنار يك سبد نرگس نماز شكر ميخواني

و من يك باغ نرگس را برايت هديه ميكارم

دلت يك عمر دريا خواست؛دريا رفت؛ما رفتيم

و من از هرچه دريا بي تو باشد سخت بيزارم

لینک به دیدگاه

بعد از رفتنت جای خالی أت را خودم پر کردم!!!

طاقت دیدن هیچکس را

جز خودت در جای خالی نداشتم...

.

بگذار در کنارم هیچ جای خالی برای ایستادن نباشد.

اینجا فقط مختص تو بود و بس

لینک به دیدگاه

گاهی دلت میخواد

همه بغضهات از تو نگاهت خونده بشه !!!

وقتی که جسارت گفتن کلمه ی رو نداری ...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثل ...

چیزی شده ؟؟؟

اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی

و با لبخند میگی :

"نه هیچی"

لینک به دیدگاه

دلـــــم گرفته باشد و ....

 

تو نباشی !

 

و من ...

 

جایی میان سطــــرهای این شعـــر ،

 

مرده باشم !!

 

 

 

دلت که گرفت ...

این شعر را بخوان ؛

 

مـــــن

جایی ...

میان سطـــــرهای این شعــــر

مــــرده ام !!

لینک به دیدگاه

1302859034_00jw054wrjx.gif

 

مــــیـدانــــــی ؟

 

همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !

 

قرص خــــواب و مـسکن

 

روانـشـنــــاس

 

خــــنـــده هـای زورکــــی . . .

 

هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن

 

 

دوســتـــــــــــان جـــــدیــد. . .

 

دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !

 

آغــو.شـتـــــــ را مـیـخـــــــــــواهـم . . .

 

بـــــــرگــــــرد . . .

.

.

.

.

لینک به دیدگاه

براے دل خـــودم مے نویسم ...

براے دلتنگــے هایــم

براے دغدغــہ هاے خـــودم

 

براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !

 

برای دلے کہ دلتنگم نیست ...

 

 

براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...

 

براے خودم مے نویســـم !

 

بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.!

لینک به دیدگاه

تنهــــــــ
ــــــــــایم…

اما دلتنگ آغوشی نیستم…خستـــــــــــــه ام

ولی به تکیه گاهـــــــی نمی اندیشم …

چشمهایم تـــر هستند وقرمز

ولی رازی ندارم...

چون مدت هاست…

دیگرکسی مرا “خیلی” دوســـــ
ــــــت ندارد !!!
لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...