رفتن به مطلب

بررسی آلودگی زیست محیطی ناشی از باطله های معدنی


XMEHRDADX

ارسال های توصیه شده

چکیده

باطله های همراه با مواد معدنی باارزش در سنگهای معدنی استخراج شده که در طی مراحل مختلف خردایش و پرعیار سازی جدا می گردند، معمولا در محلی کم و بیش نزدیک به معدن یا کارخانه فرآوری انباشته می شوند. محلولهای نشتی حاصل را این باطله ها که دارای ترکیبات شیمیایی مختلفی می باشند، به عنوان یک منبع مهو آلودگی خاک وآب زیرزمینی محسوب می شوند. عوامل مختلف از جمله ریزشهای جوی، سبب می شوند تا محلولهای آلوده بیشتری به زیر سطح زمین نفوذ کرده و در نتیجه آلودگی زیرزمینی، شدت و گسترش بیشتری یابد. در سالهای اخیر، روشهای ژئوفیزیکی خصوصا روشهای الکتریکی به طور موفقیت آمیزی در بررسیهای زیست محیطی ناشی از باطله های معدنی، مورد استفاده قرار گرفته اند. سرعت بالا، کاهش قابل توجه هزینه ها و غیر تهاجمی بودن این روشها، از مهمترین مزایای آنهاست. با بررسیهای ژئوفیزیکی با استفاده از روشهای الکتریکی در محل انباشت باطله ها و یا در اطراف آنها می توان شدت، وسعت و گسترش یا محدوده جانبی آلودگی زیرزمینی و با استفاده از روش سونداژزنی می توان گسترش عمقی و ضخامت آن را تعیین کرد . همچنین به کمک این روش می توان فصل مشترک منطقه آلوده را از غیرآلوده در زیر سطح زمین، مشخص کرد . در این مقاله، توانایی و کاربرد روشهای الکتریکی و به ویژه روش ژئوالکتریک، در بررسی و حل بخشی از مسائل زیست محیطی ناشی از آلودگیهای حاصل از باطله های معدنی ارائه شده است .

 

مقدمه:

توسعه صنایع و در نتیجه رشد اقتصاد و افزایش میزان تولیدات صنعتی، منجر به تولید مقادیر عظیمی مواد باطله و محصولات جانبی بی ارزش می شود که متاسفانه منشأ پدید آمدن مشکلات زیست محیطی مختلفی می گردند. باطله های مربوط به صنعت معدنکاری شامل سنگهایی هستند که بعد از جدا کردن کانیها و مواد با ارزش از سنگ معدن، باقی مانده و معمولا دور ریخته می شوند. معمولا در طی سالهای بهره برداری از معدن، به تدریج کیفیت کانسنگ (Ore) در اثر استخراج ذخایر پرعیارتر، کاهش یافته و در نتیجه میزان باطله تولید شده مرتبا افزایش می یابد. انباشت باطله های معدنی (Mine wastes or gangues) و به ویژه باطله های حاصل از مراحل مختلف فرآوری (Tailings) ، منابع مهمی در ایجاد مشکلات زیست محیطی ناشی از معدنکاری محسوب شده و لازم است توجه ویژه ای به آنها مبذول گردد. خصوصا با توجه به حجم بالای باطله های تولیدی و همچنین مخاطرات زیست محیطی ناشی از آنها (آلودگیهای زیرزمینی که به طبیعت مواد باطله و نزدیکی محل انباشت باطله ها به جریانهای آب سطحی و زیرزمینی بستگی دارد)، نیاز به بررسی آنها به وضوح مشخص می گردد. استخراج کانیهای با ارزش نیازمند خردکردن سنگ معدن تا ابعاد بسیارریز می باشد. در نتیجه این عمل، مواد دانه ریز اشباع و بی ارزشی نیز تولید می شوند که بایستی با کمترین هزینه ممکن در یک محل انباشته شوند.

ترکیب شیمیایی موادی که برای انباشت به یک محل منتقل می شوند ، بسیار متنوع است و این مواد در محل انباشت ، ممکن است دچار تجزیه و تغییرات شیمیایی و فیزیکی مختلف شوند . معمولاً همراه با مواد با طله ، محلولها و ترکیبات مختلفی وجود دارد ، ضمن اینکه آب باران و آبهای سطحی نیز در حین انباشت مواد یا بعد از آن ، به محل وارد می شوند .

این آبها باعث افزایش فعالیتهای بیولوژیکی شده و همچنین به عنوان عاملی برای انتقال مواد آلاینده قابل حل در آب ، عمل می کنند . ورود این محلولها (Leachates ) به سفره های آب در زیر سطح زمین ، باعث آلودگی آبهای زیر زمینی خواهد شد .

لینک به دیدگاه

تاثیر عملیات معدنکاری بر محیط زیست

در کلیه فعالیتهای معدنی ، ماده معدنی از زمین جدا شده و این عمل تاثیر مستقیم بر محیط فیزیکی ، شیمیایی و بیولوژیکی می گذارد . طبیعت و میزان این تاثیر ، بسته به موقعیت و نوع عملیات متفاوت است . به طور کلی عملیات معدنکاری بر روی پارامترهای هیدروژئولوژیکی و در نتیجه کیفیت آب تاثیر می گذارد . دلیل این امر این است که فعالیتها عمدتاً سطح آبهای زیرزمینی را پایین آورده و آلاینده هایی را به سفره های آب زیرزمینی وارد می کنند .

در فعالیتهای معدنی ، سنگهای یک منطقه استخراج و با خارج کردن مواد معدنی با ارزش از سنگ ، مواد باقی مانده در سنگ ، مواد زائد یا باطله هایی هستند که معمولاً در محلهای کم و بیش نزدیک به محل فعالیتهای معدنی انباشته می شوند . در نتیجه ، توپوگرافی طبیعی منطقه تغییر کرده و توازن طبیعت دستخوش تغییر خواهد شد .

 

تاثیر فیزیکی

این تاثیر در نتیجه فعالیتهای معدنی در حین عملیات و پس از آن به وجود می آید . در حین عملیات استخراج و برای تسهیل استخراج مواد معدنی ، پوششهای مختلف گیاهی موجود در منطقه از بین برده می شود . همچنین ، مواد منفجره مورد استفاده باعث از بین رفتن تعادل شده و فرسایش خاک را توسط عوامل فرسایش ( باد ، آب و ... ) تسهیل و تسریع می نماید .

 

تاثیر شیمیایی

این تاثیر در اثر عملیات صنعتی و انباشت مواد باطله ایجاد می شود . بسیاری از باطله های معدنی ، سمی بوده و به طور خطرناکی تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم بر محیط زیست می گذارند . در بعضی معادن ، حتی تمرکزهای بسیار پایین بعضی مواد ، خطری جدی برای محیط زیست محسوب می شود . در صورتی که باطله ها به درستی کنترل نشوند و یا مدیریت صحیحی روی آنها اعمال نشود ، مواد مضر آنها وارد آبهای درون باطله ها شده و در نتیجه سفره های آب زیرزمینی منطقه را آلوده می سازند .

 

باطله های معدنی

باطله ها ، توده های غیر همگنی از مواد هستند که ترکیب آنها بسته به منبع و زمان ، بسیار متغیر و متنوع است . با انجام مراحل کاهش حجم باطله ها ، استفاده مجدد از آنها ، بازیابی و غیره ، مشخصات باطله های انباشته شده در یک محل ، تغییرات بیشتری خواهد داشت . تعیین تاثیر مراحل و فرآیندهای مذکور بر روی ویژگیهای مواد باطله ، غیرممکن بوده و در نتیجه مطالعات مربوط به آلودگیهای ناشی از باطله ها باید با در نظر گرفتن این موضوع انجام شود .

 

انباشت مواد باطله

با اینکه در بسیاری موارد می توان حجم باطله های تولیدی را با استفاده از روشهای مناسب به مقدار قابل توجهی کاهش داد ، اما همیشه مقداری باطله باقی خواهد ماند که باید در یک محل انباشته گردد . اهمیت بررسی مسائل مربوط به انباشت باطله ها هنگامی به خوبی آشکار می شود که مقادیر تولید سالانه این مواد در دنیا ( و در هر کشور ) مد نظر قرار گیرد . فعالیتهای معدنکاری در کلیه مراحل عملیات ، باعث ایجاد بی نظمی در محیط زیست می شوند ( جدول شماره 1) .

طراحی محل های انباشت باطله ممکن است به گونه ای باشد که از نظر مهندسی و سایر مسائل فنی ایمن باشند ، اما معمولاً تاثیرات منفی زیست محیطی را در پی دارند . باطله های حاصل از اکثر عملیات فیزیکی ( مانند خردایش ) ، شیمیایی ، صنعتی و مراحل مختلف پرعیار سازی مواد معدنی ، دانه ریز ، اغلب مایع یا نیمه جامد و در بسیاری موارد حاوی تمرکز بالایی از مواد سمی و مضر هستند . یکی از اثرات درازمدت در مناطق معدنی ، افزایش تمرکز فلزات سنگین در مناطق انباشت باطله ها و در نتیجه تاثیر بر رژیم هیدروژئولوژیکی منطقه می باشد . به طور کلی ، خصوصیات مواد آلاینده عبارتند از اسیدیته بالا ، محتوای بالای جامدات حل شده (TDS ) تمرکز بالای فلزات سنگین ، و در معادن اورانیم ، خاصیت رادیو اکتیویته . البته بایستی توجه داشت که مضرترین باطله های جدا شده از سنگ معدن اورانیم که بیش از 30 سال قبل در کانادا انباشته شده اند ، نشان می دهد که عناصر غیر رادیواکتیو ( مانند سولفاتها و کلسیم ) حدود صدها متر در شن و ماسه زیرین جابه جا شده اند ، در حالی که رادیم تنها کمتر از چند ده متر از محل انباشت باطله ها انتقال یافته است .

 

جدول 1: تاثیر عملیات معدنی بر روی محیط زیست

 

عملیات:(Exploration ) اکتشاف .

عامل تخریب محیط زیست :گمانه های حفاری ، راههای دسترسی به منطقه.

 

عملیات:(Development ) توسعه .

عامل تخریب محیط زیست :معادن روباز و زیرزمینی ، خردایش سنگها ، سدهای باطله و محلهای انباشت مواد باطله.

 

عملیات :(Extraction ) استخراج.

عامل تخریب محیط زیست :نشست سطحی ، زهکشی معدن.

 

عملیات :پرعیار سازی کانسنگ (Ore concentration ).

عامل تخریب محیط زیست :باطله های حاصل از خردایش توسط سنگ شکن ها و آسیاب ها ، آبهای آلوده.

 

عملیات:(Processing ) فرآوری.

عامل تخریب محیط زیست :مواد آلاینده ( خصوصاً شیمیایی ) ، باطله های ریز دانه ، آبهای آلوده.

 

عملیات :رهاسازی منطقه معدنکاری شده (Abandonment ).

عامل تخریب محیط زیست :سدهای باطله ناپایدار ، مواد رها شده ای که عملیات کنترلی لازم بر روی (Untreated ) آنها اعمال نشده است.

 

 

در طراحی سازه های انباشت مواد باطله بایستی ملاحظات مربوط به جنبه های ایمنی سازه در حین ساخت و پس از آن و همچنین مسائل زیست محیطی مد نظر قرار گیرد . بررسی دقیق منطقه به منظور تعیین شرایط هیدرولیکی ، هیدروژئولوژیکی و حضور لایه های سست در منطقه ، بایستی انجام شود . تعیین شبکه جریان آبهای زیرزمینی در نزدیکی محل استقرار سازه که احتمال ورود محلولهای مضر به آبهای زیرزمینی وجود دارد ، ضروری است و بایستی محلهایی را انتخاب نمود که شرایط هیدروژئولوژیکی به گونه ای باشد که پتانسیل آلودگی آن ، حداقل باشد .

لینک به دیدگاه

بررسیهای زیست محیطی

همان طور که در بالا ذکر شد ، باطله های معدنی عبارت از مواد زائدی هستند که در نتیجه عملیات معدنکاری یا استخراج و فرآوری مواد معدنی حاصل و درمحلی انباشته شده و نهایتاً سبب ایجاد آلودگیهای زیست محیطی می گردند . به طور کلی ، آلودگیهای زیست محیطی نتیجه فعالیتهای مختلف بشری است که از جمله مهمترین آنها می توان به فعالیتهای کشاورزی ، صنعتی ، معدنی ، دفن باطله ها و راه یافتن محلولهای آلوده به سفره های آب زیرزمینی اشاره کرد . امروزه تقریباً در تمامی کشورهای دنیا ، این مسئله سبب افزایش نگرانی و توجه عموم جامعه به ویژه سیاستمداران و کارشناسان شده است . سرمایه گذاری عظیم و ارائه و اجرای طرحهای جدید برای حل یا کاهش سریع این مشکل در کشورهای پیشرفته ، خود گویای این توجه و نگرانی می باشد .

 

 

 

 

عدم بررسی کافی مناطق انباشت باطله ، در صورت بروز آلودگیهای زیرزمینی ، مشکلات جدی تری را در مراحل بعدی عملیات ایجاد می کند . تشخیص دیرهنگام آلودگی ، ممکن است منجر به طراحی مجدد یک پروژه شود . به طور خلاصه می توان مطالعات منطقه در این خصوص را به سه قسمت تقسیم کرد :

  1. مطالعات اولیه و دفتری
  2. بررسی مقدماتی منطقه
  3. مرحله دوم مطالعات منطقه برای کسب اطلاعات دقیق تر

بامطالعات اولیه ، تاریخچه منطقه و مالکین سابق و همچنین نحوه استفاده قبلی از منطقه باید مشخص شود . در حقیقت، شناسایی اولیه منطقه صورت گیرد. درمرحله اول از بررسیهای صحرایی، نمونه برداری و اندازه گیریهای لازم در یک شبکه نسبتا گسترده و در تمامی محلهای مستعد خطر انجام می شود. در صورتی که مطالعات انجام شده، هیچ نوع آلودگی و یا پتانسیل آلودگی را در منطقه نشان ندهد، نیازی به بررسیهای بیشتر نمی باشد. در صورت تشخیص هر نوع آلودگی، مرحله دوم بررسی های صحرایی، به منظور تعیین توزیع آلودگی، شدت و گسترش آن و همچنین جهت حرکت محلولهای آلوده، انجام می شود.

 

 

انتخاب روش یا روشهای مناسب بررسی آلودگیهای زیرزمینی

منظور ازآلودگی های زیرزمینی آلودگی خاک و به ویژه آبهای زیرزمینی است. روشهای مختلفی برای بررسیهای زیست محیطی مربوط به آلودگیهای زیرزمینی وجود دارد.

در روشهای کلاسیک و معمول برای این بررسیها، ابتدا حفاری چاهها و سپس نمونه گیری و در نهایت انجام آزمایشهای لازم برروی نمونه ها صورت می گیرد. هر چه شبکه طراحی شده برای چاههای حفاری متراکم تر و به دنبال آن تعداد نمونه های گرفته شده و آزمایشهای مزبور بیشتر باشد، تعیین خصوصیات آبها و آلودگیهای زیرزمینی، موثرتر و دقیق تر انجام می شود.

البته این روشها در مقایسه با روشهای ژئوفیزیکی بسیار گران بوده و انجام آن عملا مدت زمان زیادی به طول می انجامد.

روشهای ژئوفیزیکی به خصوص روشهای الکتریکی نیز از روشهای ارزان و مناسبی هستند که برای بررسیهای زیست محیطی مربوط به آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی، به کار برده می شوند.از سالها قبل روشهای ژئوفیزیکی اساسا برای اکتشاف نهشته های هیدروکربنی و مواد معدنی، کاربرد داشته اند و به فراهم آوردن مواد خام مورد نیاز جامعه کمک کرده اند. اخیرا وظیفه کنترل انباشته های عظیم مواد باطله نیز برعهده ژئوفیزیک قرار گرفته است. البته نیازی به توسعه و ابداع روشهای جدید برای بررسی مناطق با پتانسیل آلودگی زیست محیطی نمی باشد. با این وجود، تطابق روشهای مختلف با مسایل جدید زیست محیطی الزامی است. روش ژئوالکتریک علاوه بر تشخیص و تعیین محدوده آلودگیهای زیرزمینی می تواند تا اندازه ای نوع و پارامترها یا خصوصیات آلاینده ها را تعیین نماید.

 

روشهای ژئوفیزیکی

استفاده از روشهای ژئوفیزیکی به طور اعم و روشهای الکتریکی و به ویژه روش ژئوالکتریک به طور اخص سه مزیت مهم در بررسیهای زیست محیطی و آلودگیهای زیرزمینی دارد.

اولین مزیت این روشها ، کاهش قابل توجه هزینه هاست. به عنوان مثال برای برداشت یک توده عظیم باطله و بررسی گسترش آلودگیها، نیز به حفر تعداد زیادی چاههای حفاری است. در بسیاری حالتها روش ژئوالکتریک قادر به برداشت آلودگی با هزینه بسیار کمتری نسبت به چاههای مشاهده ای (Monitoring wells) بوده واطلاعات بیشتر و بهتری را در مقایسه با عملیات حفاری فراهم می آورد. همچنین به کمک نتایج حاصل از برداشتهای ژئوالکتریکی می توان محل مناسب برای حفر چاههای کنترلی را طراحی نمود.

دومین مزیت روشهای ژئوفیزیکی، غیر تهاجمی بودن این روشهاست . اندازه گیریهای ژئوفیزیکی در سطح زمین انجام می شوند. اما نیازی به گود برداری، حفاری و یا برهم زدن شرایط سطح زمین ندارند، به همین دلیل، روشهای مذکور حتی در حساسترین مناطق از نظر زیست محیطی نیز قابل استفاده هستند.

مزیت سوم این روشها این است که توانایی روشهای ژئوفیزیکی می تواند به طور قابل توجهی باعث توسعه مزایای رقابتی شرکتهای مشاوره در پروژه های مناقصه ای شود. این امر، نتیجه هزینه پایین روشهای ژئوفیزیکی، سرعت بالای آنها و همچنین قابلیتهای فنی آنها در پروژه های زیست محیطی است.

 

برداشتهای ژئوالکتریکی

اندازه گیریهای ژئوالکتریک از روی سطح زمین می تواند کمک موثری در ارائه یک تصویر سه بعدی از آلودگیهای زیرزمینی بنماید. معمولا یک توده خاک یا آب زیرزمینی آلوده دارای خصوصیات الکتریکی متفاوت از محیط یا سنگهای در برگیرنده خود می باشد. با استفاده از روش پروفیل زنی ژئوالکتریک می توان گسترش یا محدوده جانبی آلودگی زیرزمینی و توسط روش سونداژزنی ژئوالکتریکی گسترش یا محدوده عمقی آن را تعیین کرد . به همین ترتیب، می توان جهت و سرعت حرکت آلودگی (یا به عبارت دیگر، گسترش جانبی و عمقی آلودگی بر حسب زمان) در زیر سطح زمین نیز را مشخص کرد . همچنین، روش ژئوالکتریک می تواند به منظور تشخیص مناطق آلوده از غیر آلوده، تعیین مرز میان آنها، منشأ و محل نفوذ آلودگی مورد استفاده قرار گیرد.

هدف از برداشتهای ژئوالکتریکی، تعیین توزیع زیرزمینی مقاومت ویژه با استفاده از اندازه گیریهای سطحی است. مقاومت ویژه زمین به پارامترهای مختلف زمین شناسی از قبیل مواد معدنی موجود، محتوای سیالات درون حفره ای، خصوصیات سیالات درون حفره ای تخلخل و درجه اشباع سنگ بستگی دارد.

اندازه گیریهای مقاومت ویژه، با ارسال جریان الکتریکی به زمین از طریق دو الکترود جریان و اندازه گیری اختلاف ولتاژ میان دو الکترود پتانسیل در یک آرایش الکترودی خاص انجام می شوند. مقاومت ویژه ظاهری، از رابطه ساده (Pa=K*(V/I به دست می آید که در آن،I شدت جریان الکتریکی، V اختلاف پتانسیل اندازه گیری شده بین دو الکترود پتانسیل و K عامل یا ضریب هندسی (Geometric factor) آرایش است که به چگونگی قرارگرفتن الکترودها نسبت به یکدیگر در آرایش مورد نظر بستگی دارد.

به کمک برداشتهای ژئوالکتریک، توزیع مقاومت ویژه در زیرزمین تعیین می شود. به منظور تبدیل مقادیر مقاومت ویژه به ساختارهای زمین شناسی، آگاهی از مقادیر مقاومت ویژه مربوط به انواع مختلف مواد زیر سطحی و همچنین وضعیت زمین شناسی منطقه مورد مطالعه الزامی است.

یک عملیات یا برداشت ژئوالکتریکی به یکی از دو روش سونداژزنی قائم الکتریکی (VES) و یا پروفیل زنی الکتریک (که گاهی پروفیل زنی افقی نامیده می شود)، انجام می شود.

در روش سونداژزنی، تغییرات عمقی یا قائم مقاومت ویژه مواد یا لایه های زیرسطحی مورد بررسی قرار می گیرد. یک برداشت ژئوالکتریکی به روش سونداژزنی با استفاده از یک آرایش الکترودی معین در روی زمین، بدین شکل انجام می شود ک طول آرایش مرتبا پس از هر اندازه گیری افزایش داده می شود، در حالیکه مرکز آرایش در تمام اندازه گیریها در یک نقطه روی زمین، ثابت است. در روش پروفیل زنی، تغییرات جانبی مقاومت ویژه مواد زیر سطح زمین در طول یک خط پروفیل، بررسی می شود. نحوه انجام یک برداشت ژئوالکتریکی به روش پروفیل زنی با استفاده از یک آرایش الکترودی مشخص در طول یک خط پروفیل در روی زمین، بدین ترتیب است که فواصل بین الکترودها یا طول آرایش(که با عمق تجسس بطور تجربی مناسب است) در همه اندازه گیریها ثابت نگه داشته شده و بعد از هر اندازه گیری، تمام الکترودها با همان آرایش الکترودی مشخص و طول آرایش ثابت، در روی خط پروفیل منتقل می شوند تا در نهایت تمام خط پروفیل، برداشت شود.

 

 

آرایشهای الکتروری مختلفی درژئوالکتریک مورد استفاده قرار می گیرند. جزئیات مربوط به این آرایشها وتوضیحات مربوطه، در متون مختلف ژئوفیزیکی موجود می باشد.

بابررسی تغییرات جانبی مقاومت ویژه حاصل از اندازه گیریهای ژئوالکتریک به روش پروفیل زنی، می توان نواحی یا مناطق آلوده زیرزمینی و محدوده یا وسعت آنهادر زیر سطح زمین را مشخص نمود. همچنین بررسی تغییرات عمقی یاقائم مقاومت ویژه حاصل از اندازه گیریهای ژئوالکتریک به روش سونداژزنی، می تواند از نظر عملی در بررسیهای هیدروژئولوژیکی و زیست محیطی مورد استفاده قرار گیرد. روش ژئوالکتریک در بررسی آلودگیهای زیست محیطی می تواند اطلاعات با ارزشی فراهم نماید که معمولا نمی توان این اطلاعات رااز روشهای دیگر ژئوفیزیکی بدست آورد.

اجرای برداشتهای ژئوفیزیکی نمی تواند استانداردهای مستقیم را دنبال کند. بررسیها بایستی با شرایط خاص هر منطقه تطبیق داده شود. نوع و جزئیات اندازه گیریها ژئوفیزیکی باید براساس نتایج مخصوص هر روش، ساختارهای زمین شناسی منطقه مورد مطالعه، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود قبل از برداشت ژئوفیزیکی و به کمک داده های حفاری، تعیین شود.

بنابراین ، تفسیر مشاهدات و اندازه گیریهای صحرایی ژئوفیزیک باید برپایه تجارب طولانی مدت صورت گرفته و توسط مهندسین زیست محیطی، زمین شناسی و هیدروژئولوژی کنترل شود.

لینک به دیدگاه

نتیجه گیری:

آلودگیهای زیست محیطی حاصل از باطله های معدنی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت .

استفاده روبه فزاینده روشهای ژئوفیزیکی به ویژه روشهای الکتریکی و ژئوالکتریک به عنوان روشهای ارزان و غیر مستقیم، به روشهای مستقیم برای بررسیهای زیست محیطی و همچنین تعیین پارامترها و خصوصیات آلودگیهای زیرزمینی باعث محبوبیت این فناوری جدید و پیشرفته و در ضمن غیر تهاجمی به طبیعت شده است. قابلیتهای فوق العاده و غیر قابل انکار این روش، مسئولین طرحهای اجرایی زیست محیطی را وا می دارد تا از این فناوری، استفاده بیشتری بنمایند.

 

نويسنده : کامکار روحانی، ابوالقاسم

منابع:

1- کامکار روحانی، ا.، 1379، طرح مهندسی ژئوفیزیک در حل مسائل زیست محیطی (آلودگی خاک و آب)، گروه ژئوفیزیک، دانشگاه شاهرود.

2. Kamkar Rouhani, A., 2001, Developments in resistivity methods for detection of subsurface pollution, Proceedings of the 31" Congress of Intemational Association of Hydrogeologists (IAH) pp.734-738.

3. Loke, M.H., 2000, Electrical imaging surveys for environmental and engineering studies; A Practical Guide to 2-D and 3-D surveys pp. 1-5.

4. Parson, M.L., 1981, Groundwater aspects of tailings impoundments; Seminar on design and construction of tailings dams, Colorado School of Mines, pp. 118-143.

5. Sarsby, R., 2000, Environmental geotechnics, Thomas Telford Ltd, pp. 272-330. 6. Vogelsang, D., 1995, Environmental geophysics, Springer-Verlag.

7. Zong Engineering and Research Organization, Inc.,1994, The application of surface electrical ~phySics to groundwater problems, Electrical Geophysics Seminar Notes, pp. 2-15.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...