peyman sadeghian 30,244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ سؤال دیگری که دراینجامطرح است اینست که آیانحوه شکل گیری خانواده قبل ازازدواج به بروز شک بعدازازدواج میتواند مربوط باشد؟ یعنی نحوه اشنایی و ازدواج در بروزاین مشکل بعدازازدواج مؤثر است؟ چرا؟ 5 لینک به دیدگاه
M!Zare 48,037 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ سؤال دیگری که دراینجامطرح است اینست که آیانحوه شکل گیری خانواده قبل ازازدواج به بروز شک بعدازازدواج میتواند مربوط باشد؟ یعنی نحوه اشنایی و ازدواج در بروزاین مشکل بعدازازدواج مؤثر است؟ چرا؟ من فکر میکنم بله،مخصوصا در دوستی هایی که به ازدواج ختم شده این مورد بسیار دیده شده که یکی از طرفین به مقایسه پرداخته و نسبت به شخص بدبین و شکاک است.البته این یک قانون کلی نیست. 3 لینک به دیدگاه
Cinderella 9,897 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ سؤال دیگری که دراینجامطرح است اینست که آیانحوه شکل گیری خانواده قبل ازازدواج به بروز شک بعدازازدواج میتواند مربوط باشد؟ یعنی نحوه اشنایی و ازدواج در بروزاین مشکل بعدازازدواج مؤثر است؟ چرا؟ نه به نظر من ربطي نداره 2 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30,244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ نه به نظر من ربطي نداره کمی جواب شماقانع کننده نیست! میشه دلایلش روتوضیح بدید!با وجودآماربالای طلاق در بین کسانی که ازطریق دوستی های نادرست وروابط عجولانه قبل ازدواج باهم ازدواج کرده اندبامشاهده این همه مثالهای عینی درجامعه چگونه میشود روابط قبل ازازدواج در روابط بعدازازدواج دخیل نباشد؟ لطفا توضیح دهید!ممنونم 3 لینک به دیدگاه
Cinderella 9,897 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ کمی جواب شماقانع کننده نیست! میشه دلایلش روتوضیح بدید!با وجودآماربالای طلاق در بین کسانی که ازطریق دوستی های نادرست وروابط عجولانه قبل ازدواج باهم ازدواج کرده اندبامشاهده این همه مثالهای عینی درجامعه چگونه میشود روابط قبل ازازدواج در روابط بعدازازدواج دخیل نباشد؟ لطفا توضیح دهید!ممنونم ببينيد من نظره شخصيمو گفتم شايد اطلاعاته من كم باشه يا حداقل اون چيزي كه در بين اطرافيانم ديدم اين بوده كه اصلا مسائل دورانه دوستي و ماجراهاش تو زندگي هيچ معنايي نداشته و شك با اختلافات و سوء تفاهمات و مسائله داخله زندگي پيش اومده... 3 لینک به دیدگاه
یک رهگذر 689 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ شک..! اگه فرد از قبل شکاک باشه و نسبت به همه این اخلاق رو داشته باشه و حتی نسبت به کارهای روزمره یعنی که دچار یک نوع بیماری وسواسی هست که با مراجعه به روانشناسان فک کنم تا حدی قابل درمان باشه.. اما اگه شک بعد از چند ماه زندگی و یا چند سال زندگی مشترک به وجود بیاد و فقط شک به همسر باشه به نظر من این نوع شک و بی اعتماد شدن فقط یک دلیل می تونه داشته باشه.."عدم شناخت کامل طرفین" وقتی شناخت کامل از همسرمون نداشته باشیم این مشکل به وجود میاد..و هر چه او را بیشتر دوست داشته باشیم بیشتر حساس می شیم و شکاک تر.. اما اگه این شناخت اعم از خود همسر و خانواده وی قبل از ازدواج بیشتر و کامل تر باشه این مشکلات کمتر خواهد بود.. مثلا ما کسانی رو که خوب میشناسیم و بهشون اعتماد کامل داریم هیچ وقت بهشون شک نمی کنیم و حتی اگر موردی رو با چشم ببینیم دنبال علت و معلول می گیردیم چون به اونها اعتماد داریم..ولی اگه این اعتماد و شناخت وجود نداشته باشه کوچک ترین مسائل ممکن باعث سوء تفاهم و ایجاد شک بشه.. 4 لینک به دیدگاه
یک رهگذر 689 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ یه مورد دیگه اینکه اگه همسران با هم اینقدر دوست باشند و اینقدر راحت و صمیمی که بتونن در مورد مسائل با هم صحبت کنن کمتر این مشکلات پیش میاد .اگه این صمیمیت باشه هر وقت به موردی شک کردند یا چیزی ذهنشون رو مشغول کرد به راحتی در موردش صحبت می کنند و این ضن و گمان بر طرف میشه..ولی اگر این صمیمیت نباشه..نه تنها این شک از بین نمیره بلکه باعث بروز مسائل و مشکلات بیشتری میشه.. 5 لینک به دیدگاه
یک رهگذر 689 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ سؤال دیگری که دراینجامطرح است اینست که آیانحوه شکل گیری خانواده قبل ازازدواج به بروز شک بعدازازدواج میتواند مربوط باشد؟ یعنی نحوه اشنایی و ازدواج در بروزاین مشکل بعدازازدواج مؤثر است؟ چرا؟ به نظر من بله..خیلی زیاد مثال: همسر شما کسیه که توسط معتمد شما معرفی شده و شما را از لحاظ میشناسه و با خصوصیات شما آشناست..و کسی رو که معرفی کرده و خانوادش رو کامل میشناسه..خب درسته که این شناخت 100 در 100 نیست ولی شناخت کلی را دارید و از سابقه زندگی اش با خبرید. حالا اگه همسر شما کسیه که اتفاقی و در یه موقعیت نه خیلی جالب باهاش آشنا شدین و خیلی هم شناخت ندارین..و میدونید که سابقه درخشانی هم نداره..حتی اگه این شخص خیلی خوب باشه و واقعا اهل زندگی چون نحوه آشنایی خوب نبوده..زمینه ایجاد شک خیلی بالاتر از مورد قبلی خواهد بود. مورد بعدی گذشته همسر است به نظر من گذشته خیلی مهمه..با توجه به گذشته هر شخص تا حدی میشه شناخت پیدا کرد..و اگه گذشته خوبی نداشته باشه چه از نظر شخصیتی و یا خانوادگی زمینه سازی بروز شک خیلی بالا خواهد رفت.. 3 لینک به دیدگاه
afa 18,504 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۰ اگه فرد از قبل شکاک باشه و نسبت به همه این اخلاق رو داشته باشه و حتی نسبت به کارهای روزمره یعنی که دچار یک نوع بیماری وسواسی هست که با مراجعه به روانشناسان فک کنم تا حدی قابل درمان باشه.. دقيقا درسته ....... برخي افراد نسبت به همه چيز و در هر موردي شكاك و حساسيت دارن ...... يكي از عوامل شك به نوع اشنايي قبل ازدواج برميگرده اگه همسران با هم اینقدر دوست باشند و اینقدر راحت و صمیمی که بتونن در مورد مسائل با هم صحبت کنن کمتر این مشکلات پیش میاد .ا تا حدودي اين مساله درسته .... اما گاهي گفتن همه چيز لازم ني ...يعني همه چيز گفتن صداقت نيس !!! بعنوان مثال در برخي موارد همسران از موضوعات مربوط به هم درك كاملي ندارن ..... با صميمت همه چيز رو بازگو ميكنن اما گاهي همون مسايل موجب شك طرفين ميشه .... 4 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30,244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ علل بروز شک درخانواده نوع اول که بیماریه و دلیل نمیخاد . برای دومی هم بی اعتمادی و بدبینی راهکارهای مقابله باشک مشاوره و رفتاری که بشه اعتماد رو جلب کرد . گاهی افراد به خاطر علاقه ویژه به شخصی حساسیت زیادی نشون می دن و همین حساسیت بیش از حد باعث می شه که به هر چیزی و هر کسی که به اون شخص وابسته است شک کنن طرف مقابل گاهی جبهه گیری می کنه و دقیقا دست می گذاره روی همون نقاط ضعف که این کار رو خیلی بدتر می کنه اما بهترین راه اینه که مسئله رو برای طرف روشن کنیم و تا حدی که به خود شخص و آزادی هاش لطمه ای نزنه از اون مسائل شک برانگیز برای طرفش دوری کنه تا همسرش به آرامش برسه اما اگر این شک و شبهه ها بیش از اندازه باشه و به شخصیت و آزادی افراد لطمه وارد کنه باید به کل قید اون فرد رو زد 1-علل بروز شک درخانوادهنداشتن اطمینان 2-راهکارهای مقابله باشک سعی در متقاعد کردن طرف مقابل شفاف سازی به هر نحوی که اون میخواد 1-علل بروز شک درخانوادهبه نظر من ممکنه یکی از طرفین خودش دچار انحراف شده و یا مسائل این چنینی در خانواده ش (کودکی)وجود داشته! 2-راهکارهای مقابله باشک صحبت کردن و متقاعد کردن طرف با دلیل و برهان! ریشه یابی! 3 علل بروز شک درخانواده: نبود شناخت کافی و اطمینان ،علاوه بر اینا بعضی ادما با دیدین یه سری از برخوردا که روش حساسن نشانه های شک توشون دیده میشه... راهکارهای مقابله باشک: بستگی به آدمش داره من جلسه های مشاوره رو پیشنهاد میدم... چیزی که من درمتون بالا میبینم این است که هیچکس رفتارخودراباعث ایجاد شک نمیداند هیچکس بیدلیل به آدم شک نمیکند.مسلما دررفتارخودمایک تناقضی باآنچه همسربه عنوان وفاداری تلقی میکند وجود داشته که باعث بروزشک شده است(من بابیماریهای روانی نظیر وسواس عاطفی کاری ندارم).بدنیست اگرگاهی باهمسرخود که به ما شک کرده گفت وشنودی داشته باشیم که چرابه ما شک کرده؟کدام رفتارما شک برانگیز بوده؟ به نظرمن اولین عامل بروز شک درزندگی رفتار خودماست واشتباهاتی که ناخودآگاه درطول زندگی ازما سرمیزند.وراهکاری که ذهنم میرسد خوب باشدگفت وشنودی متقابل درمحیط وجوی آرام ودورازتنش است نظرشماچیست؟ 1 لینک به دیدگاه
خانوم بهار 3,412 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ به نظر من هم بروز شک اکثرا به خاطر رفتارهای غلط هست.. چه بسا پشت این رفتارها واقعا چیز خاصی هم نباشد.... اما شروع کوچکترین شکی بین زن و شوهر با شروع سست شدن بنیان خانواده هست:w74: 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61,915 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ 1-[/url]علل بروز شک درخانواده به نظرم نداشتن اعتماد متقابل. 2-راهکارهای مقابله باشک واضح صحبت کردن همرا با دلیل مشخص 3-باهمسرشکاک چگونه باید برخورد کرد؟ نداریم! اما اگر شکاک بود همه چیز رو دقیق براش توضیح می دادم. آیااصلامیتوان با شخص شکاک زندگی کرد؟ به سختی! 4-شک؛بیماری لاعلاج یا قابل درمان؟ با مشاوره شاید درمان بشه اما امکان برگشتش هست پ.ن: من کسی رو می شناسم که به طرز فجیعی شکاکه. به خودش! شوهرش- بچه هاش- اطرافیان. یعنی شنا بگو آسمون آبیه. این می گه: واستا از 7835683456346 نفر دیگه هم بپرسم. بعد مصلا" میاد مچ بگیره می گه نه دیدی دروغ گفتی؟ ابر تو آسمون بود می شه آبی و سفید یعنی هر چی بگیم می گه حرف شما متین اما من باید از n نفر دیگه هم بپرسم! این یعنی شک! از هر کلمه ی حرف آدم یه چیزی دی میاره و می شینه پیش خودش هزاااااار فکر می کنه و بجز اینکه اعصاب خودش خورد می شه رو مغز بقیه هم پیاده روی می کنه :w74: 4 لینک به دیدگاه
mIn 2,294 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ وسط این شک یه چیزی بگم من ، من وقتی کسی در رابطه با موضوعی که برا خودم واضحه شک می کنه و تازه برای رفع شکشون از من سوال هم میکنن ، حال نمی کنم جواب و توضیح بدم ، شاکی و متنفر از این میشم که چرا باید شکی در این مورد مثلا به وجود می اومد ، واسه همین حتی کامل هم توضیح نمیدم یعنی نمی تونم حال نمی کنم دیگه جواب بدم خوشم نمیاد ، چی کار می تونم کنم که اوضاعم بهتر بشه ؟ 2 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20,780 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ 1-علل بروز شک درخانواده راجع به علل موضوع که صحبت کردیم. 2-راهکارهای مقابله باشک به نظرم در قدم اول باید از بروز شک جلوگیری کرد. در واقع نباید کاری بکنیم که زمینه های شک در زندگی مشترک به وجود بیاد. من گاها خانم ها یا آقایونی رو میبینم که تلفن همراهشون رو بی دلیل از همدیگه مخفی میکنن. خوب این باعث به وجو آمدن شک میشه. یا رفتارهای مشکوکی که بی دلیل از ما ممکنه سر بزنه همگی در ایجاد شک تاثیرگذاره. 3-باهمسرشکاک چگونه باید برخورد کرد؟ حالا اگر احساس میکنیم طرف مقابلمون بهمون شک داره هرچند که خیلی آزاردهنده است ولی باید با خونسدی کامل به طور شفاف راجع به مواردی که دچار ابهام است توضیح روشن و شفاف بدیم. مثلا ممکنه خانمی به محل کار آقا مشکوک باشه یا رفت آمد آقا به محل کارش باعث به وجود آمدن شک در ذهن خانم بشه. خوب برای برطرف کردنش پیشنهاد میکنم در جلسات مختلفی از خانم دعوت کنیم تا در محل کارمون حاضر بشن و مدتی وقت رو در اونجا بگذرونن تا خودشون پاسخ سوال های به جود آمده رو پیدا کنن و اگر در مواردی شک وجود داره اونو برطرف کنن همین مورد در حالت برعکس هم جواب میده. ضمن اینکه اعتماد ممکنه کم کم یا دفعتا از بین بره ولی قطعا به مرور و کم کم باز میگرده و به وجود میاد. پس باید صبر و حوصله به خرج داد. و در کل از نظر من روشن کردن موضوعات به نحو شفاف و با آرامش بهترین راهکار مقابله با موضوع شکه. آیا اصلا میتوان با شخص شکاک زندگی کرد؟ البته که میتوان. مگه الان کسی با فرد شکاک زندگی نمیکنه؟ هر چند که ادامه مسیر با این اشخاص سخته ولی باید تلاش کرد تا موارد شک رو اصلاح کنیم. 4-شک؛بیماری لاعلاج یا قابل درمان؟ فقط مرگ از نظر من درلاعلاج به حساب میاد. با صرف هزینه، اعصاب و زمان همه چیز برطرف میشه. حتی اعتیاد. حالا ترک کردن یک سری رذایل اخلاقی از این قبیل که دیگه حتمیه. ولی خوب به هر حال درجات و نوعش در افراد مختلف فرق میکنه و باید با حوصله و تلاش اونو برطرف کنیم. 4 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20,780 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ وسط این شک یه چیزی بگم من ، من وقتی کسی در رابطه با موضوعی که برا خودم واضحه شک می کنه و تازه برای رفع شکشون از من سوال هم میکنن ، حال نمی کنم جواب و توضیح بدم ، شاکی و متنفر از این میشم که چرا باید شکی در این مورد مثلا به وجود می اومد ، واسه همین حتی کامل هم توضیح نمیدم یعنی نمی تونم حال نمی کنم دیگه جواب بدم خوشم نمیاد ، چی کار می تونم کنم که اوضاعم بهتر بشه ؟ خودتون رو جای فرد مقابل قرار بدید. فرض کنید فردی به کاری که انجام میده یا موضوعی که به خودش مربوط میشه اعتماد داره ولی شما شناختی نسبت به موضوع یا فرد ندارید. بلافاصله اعتماد میکنید؟ 4 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20,780 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۰ سؤال دیگری که دراینجامطرح است اینست که آیانحوه شکل گیری خانواده قبل ازازدواج به بروز شک بعدازازدواج میتواند مربوط باشد؟ یعنی نحوه اشنایی و ازدواج در بروزاین مشکل بعدازازدواج مؤثر است؟ چرا؟ به نظرم میتونه تاثیرگذار باشه. خوب آدمیه و افکار پیچیده. دوست داره تحلیل کنه و به نتیجه برسه. گاهی این نتیجه گیری بر اساس تحلیل اتفاقات گذشته ممکنه منجر به بروز شک بشه. ولی از نظر من تاثیرش انقدر پررنگ نیست که بخوایم بگیم به همین دلیل روابط قبل از ازدواج درست نیست. 4 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30,244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 خرداد، ۱۳۹۰ به نظرم میتونه تاثیرگذار باشه. خوب آدمیه و افکار پیچیده. دوست داره تحلیل کنه و به نتیجه برسه. گاهی این نتیجه گیری بر اساس تحلیل اتفاقات گذشته ممکنه منجر به بروز شک بشه. ولی از نظر من تاثیرش انقدر پررنگ نیست که بخوایم بگیم به همین دلیل روابط قبل از ازدواج درست نیست. ممنونم دوست عزیز منم گفتم تأثیر داره یانه. 2 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30,244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۰ مهمترین محور موضوع بحث ما این دو نکته بود که به این صورت پاسخ داده شد: 1)علل بروز شک عدم اعتماد طرفین به یکدیگر اولین نکته در مورد شک از نظر من متقابل بودنشه به نظر من ممکنه یکی از طرفین خودش دچار انحراف شده و یا مسائل این چنینی در خانواده ش (کودکی)وجود داشته! نبود شناخت کافی و اطمینان ،علاوه بر اینا بعضی ادما با دیدین یه سری از برخوردا که روش حساسن نشانه های شک توشون دیده میشه... عوامل بیرونی مثل جامعه و اطراف هم می تونه تاثیر گذار باشه ، نوع اول که بیماریه و دلیل نمیخاد . برای دومی هم بی اعتمادی و بدبینی ابتدا شك ميتونه با هر سوء تفاهمه كوچيك شروع بشه بعد از اون اگر اطمينان طرفين به همديگه 100% نباشه ادامه پيدا ميكنه و نهايتا راجبه هر مسئله اي پيش داوري مي كنن و زندگي داغون ميشه! یکی از دلایل بروز شک در خانواده دروغه و همونطور که گفتم عامل بی اعتمادیه ! 2)راهکارهای مقابله باشک طرفین سعی کنند به هم اعتماد داشته باشند و اگر شک کردند تا تبدیل به سوظن نشده از خود شخص و یا شخصی امین پرسش کنند. سعی در متقاعد کردن طرف مقابل شفاف سازی به هر نحوی که اون میخواد صحبت کردن و متقاعد کردن طرف با دلیل و برهان! ریشه یابی! بستگی به آدمش داره من جلسه های مشاوره رو پیشنهاد میدم... عدم پنهان كاري در جريان قرار دادن همسر در بيشتر موضوعات شخصي و... مشاوره و رفتاری که بشه اعتماد رو جلب کرد . به نظرم در قدم اول باید از بروز شک جلوگیری کرد. در واقع نباید کاری بکنیم که زمینه های شک در زندگی مشترک به وجود بیاد. من گاها خانم ها یا آقایونی رو میبینم که تلفن همراهشون رو بی دلیل از همدیگه مخفی میکنن. خوب این باعث به وجو آمدن شک میشه. یا رفتارهای مشکوکی که بی دلیل از ما ممکنه سر بزنه همگی در ایجاد شک تاثیرگذاره. این بحث هم دراینجا به پایان خود رسید با سپاس از همه ی دوستانی که مارا همراهی میکنند 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده