رفتن به مطلب

زنگ تفریح تالار مکانیک


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 190
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ﺷﺮﻛﺖ ﺟﯽ ﺍﻝ ﺍﯾﮑﺲ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻛﻪ ﮔﻮشی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺩﺭﻣﻴﺎﺩ ؛

 

ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﻣﺎ ﯾﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﮐُــﺮﺩﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﺒﻠﺖ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﺗﻮﺵ!

 

ﺍﺧﯿﺮﺍ ﻟﭗ ﺗﺎﭘﻢ ﺗﻮﺵ ﺗﺴﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ4.gif

لینک به دیدگاه

پیش درآمد

از آنجا که تولید علم بر هر دانشجوی آزاده ای فرض است و در راستای افزودن به دانش بشری و از آنجا که نوشتن مقاله برای آینده هر دانشجویی بسیار مفید است و از آنجا که هدف اول و اخر از تحصیل همانا نوشتن مقاله است، پس از مدتها تحقیق و تفحص و سوزاندن بالغ بر نیم کیلو فسفر، مقاله زیر که از پایان نامه اینجانب استخراج گردیده است، به مجامع علمی داخل و خارج کشور ارائه میگردد. شایان ذکر است که این مقاله در کنفرانس ها و ژورنال های معتبر علمی دنیا مورد پذیرش قرار گرفته و مایه فخر و مباهات بیش از پیش دانشگاه و دانشگاهیان را فراهم آورده است. ضمنا مقاله خیلی ISI می باشد.

عنوان:

بررسی تاثیر سس گوجه و نوشابه بر بیشتر حال دادن پیتزا و نقش آن در احساس

خوشبختی کردن خانواده های شهر تهران

مطالعه موردی : پیتزا گوشت و قارچ

دکتر داریوش دانشجو

دکترای مدیریت گتره ای؛ استادیار دانشگاه اجباری، واحد سرکوچه

آدرس : تهران- دست چپ- ته کوچه

Email: lakposht@filter.com

عنوان به انگلیسی:

 

Barresie Tasire sose goje va nooshabeh bar bishtar hal dadane pitza va

naghshe an dar ehsase khoshbakhti kardane khanevadehaye shahre ehran

Motaleye moredi: pitza gooshto gharch

چکیده :هنوز نچکیده اما چیزی که قراره بچکه اینه که از آنجا که در بسیاری از موارد خانواده ها برای حل مشکلات و اختلافات یا چشیدن طعم شیرین زندگی و دستیابی به احساس خوشبختی و شادی بیشتر یا ایجاد تنوع در روند یکنواخت زندگی به عنوان تنها گزینه موجود به خوردن پیتزا روی می آورند و نیز از آنجا که پیتزا بدون سس و نوشابه اصلا حال نمی دهد، این مقاله بر آن است میزان تاثیر این دوتای آخری را بر آن چندتای اولی، مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهد.کلماتکلیدی : گوشت چرخ کرده ، فلفل دلمه ، کوکتل ممتاز ، جعفری ، قارچ و پنیر موزارلامقدمه:چون میخواهیم بدون مقدمه برویم سر اصل مطلب، فلذا مقدمه نداریم.مدل مفهومی و سازه و از این صحبتهااز آنجا که بالاخره مقاله بی مدل و سازه نمیشود و هرمقاله ای باید یه چند تا دایره و مربع مستطیل با مقداری نوشته توش به عنوان مدل مفهومی و سازه و از این صحبتها داشته باشه و حتی هیچ پروپوزالی هم بدون وجود یه نقاشی به عنوان مدل مفهومی تایید نمیشود، مدل مفهومی قضیه به شکل زیر ترسیم میگردد:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

روش تحقیقتوزیع پرسشنامه و مصاحبه با ۳۵۰ نفر که برای خوردن پیتزا یا هرچیزی که اسم خارجی داشته باشه (مثل دیزی اسپانیایی، میرزاقاسمی ایتالیایی، کوفته تبریزی بلغاری، نیمروی آمریکایی و …) از سرو کول هم بالا می رفتند. شایان ذکر است که چون اکثر افراد از پرسشنامه ها برای پاک کردن روی میز یا برای درست کردن هواپیمای کاغذی برای بچه هایشان استفاده کردند از ۳۵۰ تا فقط ۳۵ پرسشنامه برگشت داده شد. ضمنا نمونه ای از سوالات پرسشنامه در مقیاس لیکرت به صورت زیر بوده است:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

اصل مطلبنتایج تحقیق علمی و بسیار کلاس بالای ما در قالب گزاره های زیر به دست آمد:- بین این یکی و اون یکی یه خورده همچین بفهمی نفهمی رابطه معنادار وجود دارد.- بین اون یکی و این یکی رابطه معنا ندار وجود دارد.- بین اون دو سه تا و این سه چهارتا رابطه معنادار وجود ندارد.- بین این سه سه تا و اون سه سه تا هر سه سه تا سه شنبه س… ببخشید رابطه معنادار وجود دارد.شایان ذکر است که در تحقیق دیگری که چند سال پیش انجام شده بود نتایجی عکس نتایج بالا به دست آمده بود . یعنی بین اونهایی که رابطه معنادار وجود دارد رابطه معنادار وجود ندارد و بین اونهایی که ندارد رابطه معنادار وجود دارد. ضمنا چند سال بعد هم تحقیق دیگری انجام شد که بیان داشت بعضی از اونهایی که ندارد ندارد و بعضی از اونهایی که دارد دوباره ندارد و بعضی از اونهایی که ندارد دارد. یعنی آخرش ما نفهمیدیم که بالاخره دارد یا ندارد. (توضیح مترجم)سرتان را به درد نیاوریم بعد از انجام مراحل تحقیق و انجام آزمونهای آماری متعدد نتایج تحقیق در قالب نمودارهای زیر به دست آمد:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

یعنی انگار این وسط وجود یک رابطه ای مثل تپه تایید شد.از آنجا که مقاله بی جدول مثل زنبور بی عسل است و آخر مقاله بالاخره یه چند تا جدول هم باید باشه، تعدادی جدول هم در اینجا آورده میشود:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

نتیجه گیری و بحثپس نتیجه میگیریم که افزودن مقادیر زیاد سس و نوشابه ممکن است نه تنها باعث افزایش میزان احساس خوشبختی نشده بلکه به احساس بدبختی هم منجر گردد. بحث کردن هم ندارد. ضمنا برخی از آزمودنی ها از دل درد بعد از خوردن پیتزا شکایت میکردند که آن را «دل درد بعد از خوشبختی» می نامیم.محدودیتهای تحقیق و پیشنهاد برای تحقیقات آتیهر دو تاش رو با هم میگم؛ از آنجا که تحقیق فقط در مورد پیتزای گوشت و قارچ و با آزمایش نوشابه زرد رنگ و سس قرمز رنگ انجام شده است جا دارد که محققان در تحقیقات آتی این مطلب را در مورد سایر انواع پیتزا و سایر انواع سس و نوشابه هم مورد مطالعه قرار دهند.

 

منابع و ماخذ

Shane , s , (2003) . A general theory of entrepreneurship : The individual- opportunity nexus : Edward Elgarpub,

 

  • · Scott Plous, (1993) , Psychological mechanisms in the human use of animals , wiley online library
  • · Aldrich, H. E. (1999). Organizations evolving (1st ed.). London: Sage.
  • · Aronsson, M. (2004). Education matters—but does entrepreneurship education? An interview with David
  • · Birch. Academy of Management Learning and Education, 3(3), 289–۲۹۲٫
  • · Blenker, P., Dreisler, P., Faergemann, H. M., & Kjeldsen, J. (2008). A framework for developing entrepreneurship education in a university context. International Journal of Entrepreneurship and Small Business, 5(1), 45–۶۳٫ doi:10.1504/IJESB.2008.015953.
  • · Boyle, T. J. (2007). A new model of entrepreneurship education: implications for Central and Eastern European universities. Industry and Higher Education, 21, 9–۱۹٫
  • · Brockhaus, R. H., Hills, G. E., Klandt, H., & Welsch, H. P.(2001). Entrepreneurship education: A global view. Aldershot: Ashgate.
  • · Bygrave, W. D. (1989). The entrepreneurship paradigm (I): a philosophical look at its research methodologies. Entrepreneurship Theory and Practice, 14(1), 7–۲۶٫
  • · Carayannis, E. G., Evans, D., & Hanson, M. (2003). A cross-cultural learning strategy for entrepreneurship education: outline of key concepts and lessons learned from a comparative study of entrepreneurship students in France and the US. Technovation, 23(9), 757–۷۷۱٫ doi:10.1016/ S0166-4972(02)00030-5.
  • · Carlock, R. S. (1994). The adjunct and new instructor’s guide to teaching entrepreneurship. St. Thomas: Academy of Management Entrepreneurship Division.
  • · Drucker, P. F. (1985). Innovation and entrepreneurship: Practice and principles. New York: Harper & Row
  • · Einar A. Rasmussen , Roger Sørheim (2006). Department of Industrial Economics and Technology Management, Norwegian University of Science and Technology (NTNU), NO-7491 Trondheim, Norway
  • · Etzkowitz, H., Webster, A., Gebhardt, C., & Terra, B. R. C. (2000). Action-based entrepreneurship education. The future of the university and the university of the future: evolution of ivory tower to entrepreneurial paradigm. Research Policy, 29(2), 313–۳۳۰٫ doi:10.1016/S0048-7333(99)00069-4.
  • · Fayolle, A. (2008). Three types of learning processes in entrepreneurship education. International Journal of Business and Globalisation, 2(2), 198–۲۰۷٫ Doi: 10.1504/IJBG.2008.016627.
  • · Forbes, D. P. (2005). Are some entrepreneurs more overconfident than others?Journal of Business Venturing, 20(5), 623–۶۴۰٫ doi:10.1016/j.jbusvent.2004.05.001.
  • · Franco, M., & Haase, H. (2009). Entrepreneurship: an organisational learning approach. Journal of Small Business and Enterprise Development, 16(4), 628–۶۴۱٫ doi: 10.1108/14626000911000965.
  • · Frank,H (2005). Entrepreneurial orientation and education in Austrian secondary schools. Journal of Small Business and Enterprise Development Vol. 12 No. 2, 2005 pp. 259-273. Emerald Group Publishing Limited DOI: 10.1108/14626000510594647
  • · Haase, H & Lautenschläger, A (2010). The ‘Teachability Dilemma’ of entrepreneurship. Int Entrep Manag J DOI: 10.1007/s11365-010-0150-3
  • · Johannisson, B., Handström, H., & Rosenberg, J. (1998). University training for entrepreneurship: an action frame of reference. European Journal of Engineering Education, 23(4), 477–۴۹۶٫
  • · Katz, J. A. (2003). The chronology and intellectual trajectory of American entrepreneurship education: 1876–۱۹۹۹٫ Journal of Business Venturing, 18(2), 283–۳۰۰٫ doi:10.1016/S0883-9026(02)00098-8.
  • · Kirby, D. A. (2004). Entrepreneurship education can business schools meet the challenge. Education + Training, 46(8), 510–۵۱۹٫
  • · Kirzner, I. M. (1973). Competition and entrepreneurship. Chicago: University of Chicago Press.
  • · Lüthje, C., & Franke, N. (2003). The ‘making’ of an entrepreneur: testing a model of entrepreneurial intent among engineering students at MIT. R&D Management, 33(2), 135–۱۴۷٫ doi: 10.1111/1467-9310.00288.
  • · Matlay, H (2005). VIEWPOINT Entrepreneurship education in UK business schools: Conceptual, contextual and policy considerations. Journal of Small Business and Enterprise Development Vol. 12 No. 4, 2005 pp. 627-643. Emerald Group Publishing Limited DOI: 10.1108/14626000510628270
  • · McClelland, D. C. (1961). The achieving society. Princeton: Van Nostrand Reinhold.
  • · McGrath, R. G., & MacMillan, I. (2000). The entrepreneurial mindset: Strategies for continuously creating opportunity in an age of uncertainty. Cambridge: Harvard Business School Press.
  • · McMullan, W. E., & Gillin, L. M. (1998). Industrial viewpoint—entrepreneurship education: developing technological start-up entrepreneurs: a case study of a graduate entrepreneurship programme at Swinburne University. Technovation, 18(4), 275–۲۸۶٫ doi: 10.1016/S0166-4972(97)00119-3.
  • · Okudan, G., & Rzasa, S. (2006). A project-based approach to entrepreneurial leadership education. Technovation, 26(2), 195–۲۱۰٫ doi:10.1016/j.technovation.2004.10.012.
  • · Peterman, N. E., & Kennedy, J. (2003). Enterprise education: influencing students’ perceptions of entrepreneurship. Entrepreneurship Theoryand Practice, 28(4), 129–۱۴۴٫ doi:10.1046-j.1540-6520.2003.00035.x.
  • · Pittaway, L., & Cope, J. (2007a). Entrepreneurship education: a systematic review of the evidence. International Small Business Journal, 25(5), 479–۵۱۰٫ doi:10.1177/0266242607080656.
  • · Rae, D (2004). Entrepreneurial learning: a practical model from the creative industries. Education Training Volume 46 · Number 8/9 · ۲۰۰۴ · pp. 492-500. Emerald Group Publishing Limited · ISSN 0040-0912 DOI: 10.1108/00400910410569614
  • · Ronstadt, R. (1987). The educated entrepreneurs: a new era of entrepreneurial education is beginning. American Journal of Small Business, 11(4), 37–۵۳٫
  • · Ronstadt, R. (1990). The educated entrepreneurs: a new era of entrepreneurial education is beginning. In C. A. Kent (Ed.), Entrepreneurship education: Current developments, future directions (pp. 69–۸۸). New York: Quorum Books.
  • · Rotter, J. B. (1966). Generalized expectancies for internal versus external control of reinforcement. Psychological Monographs, 80(1), 1–۲۸٫ doi:5340840.
  • · Schulte, R. (2008). Kann man Entrepreneurship an Universitäten lehren? Überlegungen zur akademischen Ausbildung im unternehmerischen Denken und Handeln. In M.
  • · Raich, H. Pechlaner,& H. Hinterhuber (Eds.), Entrepreneurial leadership—Profilierung in Theorie und Praxis (pp. 257–۲۷۶). Wiesbaden: DUV.
  • · Schumpeter, J. A. (1934). Theory of economic development: An inquiry into profits, capital, credit, interest and the business cycle. Cambridge: Harvard University Press.
  • · Shane, S. A. (2004). A general theory of entrepreneurship: The individual-opportunity Nexus. Cheltenham: Edward Elgar.
  • · Stumpf, S. S., Dunbar, R. L. M., & Mullen, T. P. (1991). Simulations in entrepreneurship education: oxymoron or untapped opportunity? Frontiers of Entrepreneurship Research (pp. 681–۶۹۴). Wellesley, MA: Babson College.
  • · Thompson, J. L. (2004). The facets of the entrepreneur: identifying entrepreneurial potential. Management Decision, 42(2), 243–۲۵۸٫ doi:10.1108/00251740410515861.
  • · Tiffin, S. (2004). Entrepreneurship in Latin America: Perspectives on education and innovation. New York: Praeger.
  • · Timmons, J. A., & Spinelli, S. (2008). New venture creation: Entrepreneurship for the 21st century (8th ed.). Columbus: McGraw-Hill/Irwin.
  • · Truell, A. D., Webster, L., & Davidson, C. (1998). Fostering the Entrepreneurial Spirit: Integrating the Business Community into the Classroom. Business Education Forum, 53(2), 28–۲۹٫
  • · Urbano, D (2008). Doctoral education in entrepreneurship:a European case study. Journal of Small Business and Enterprise Development Vol. 15 No. 2, 2008 pp. 336-347. Emerald Group Publishing Limited DOI: 10.1108/14626000810871718
  • · Young, J. E. (1997). Entrepreneurship education and learning for university students and practicing entrepreneurs. In D. L. ***ton & R. W. Smilor (Eds.), Entrepreneurship 2000 (pp. 215–۲۴۲). Chicago: Upstart Publishing Company.
  • · Young, J. E., & ***ton, D. L. (1997). Entrepreneurial learning: a conceptual framework. Journal of Enterprising Culture, 5(3), 223–۲۴۸٫
  • · Zhao, H., Seibert, S. E., & Hills, G. E. (2005). The mediating role of self-efficacy in the development of entrepreneurial intentions. Journal of Applied Psychology, 90(6), 1265–۱۲۷۲٫
  • · Ardichvili, R. Cardozo, and S.Ray, (2003) “A theory of Entrepreneurial opportunity Identification and Development” , journal of business venturing 18, no .1 : : 105_23.
  • · Baron, R.A. (1998), “Cognitive mechanisms in entrepreneurship: why and when entrepreneurs think differently than other people”, Journal of Business Venturing, Vol. 13, pp. 275-94.
  • · Long, W. & McMullan, W.E. (1984). Mapping the new venture opportunity identification process. In J.A. Hornaday, F.A. Tardley, J.A. Timmons, & K.H. Vesper (eds.), Frontiers of entrepreneurship research. Wellesley, MA: Babson College

***(جدا حال کردید منابع و ماخذ را؟ پس معلوم میشود که مقاله کم الکی نیست!)لازم به توضیح است که در نگارش این مقاله از منابع فارسی نیز استفاده شده است که به دلیل اینکه ذکر منابع فارسی زیاد کلاس ندارد از ذکر آنها خودداری گردید.*** *فارغ التحصیل مدیریت کارآفرینی سازمانی دانشگاه تهران؛ دانشجوی دکترای مدیریت دولتی

لینک به دیدگاه

از یك ریاضی دان ، مهندس و فیزیکدان می خواهند تا بررسی كنند آیا تمام اعداد فرد اولند.

ریاضی دان می گوید:3 اول است ، 5 اول است ،7 اول است ولی 9 اول نیست.پس یك مثال نقض داریم و قضیه درست نیست.

مهندس می گوید: 3 اول است ، 5 اول است ، 7 اول است ، 9 اول است ، 11 اول است.خوب همه ی اعداد فرد اول هستند.

فیزیك دان می گوید: 3 اول است،5 اول است،7 اول است،9 خطای آزمایش است ،11 اول است و خوب با دقتی كه داریم ، می توانیم بگوییم همه ی اعداد فرد اولند.

لینک به دیدگاه

یك سیاستمدار كه قصد پرواز دارد از یك ریاضیدان می پرسد:

احتمال اینكه یك بمب در هواپیما باشد، چند است؟

ریاضیدان پس از یك هفته محاسبه: یك به ده هزار

این احتمال هنوز برای سیاستمدار بالا است و از ریاضیدان

می پرسد كه آیا روشی برای پایین آوردن این احتمال وجود دارد؟

ریاضیدان پس از یك هفته محاسبه پاسخ می دهد:

شما می توانید یك بمب با خود به هواپیما ببرید آنگاه

احتمال اینكه دو بمب در هواپیما باشد برابر حاصل ضرب

(1/10000)*(1/10000) یعنی یك به سدمیلیون و این یعنی

شما می توانید با خیال آسوده پرواز كنید.

لینک به دیدگاه

توپ قرمزی را به ریاضی دان ، فیزیك دان و مهندسی می دهند تا حجم آن را تعیین كنند.

ریاضی دان شعاع آن را با خط كش محاسبه می كند.

فیزیك دان توپ را در یك ظرف مدرج آب می اندازد و...

 

 

 

 

 

 

 

مهندس بعداز كمی فكر:"برم ببینم می تونم جدول حجم توپ های قرمز را پیدا كنم".

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...