رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است

سرچشمه محبت و الطاف داور است

بهر صفا و لطف خدا عشق مظهر است

بعد از خدا به سجده بوَد زآن که

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
است

 

(دوستان لطفا پستهای تکراریه منو بهم بگید)

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 218
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 2 هفته بعد...

زنهای بی‌شماری

 

شبهای بلند زمستان

 

نامه‌های عاشقانه‌ی بلند نوشته‌اند

 

آهی بلند کشیده‌اند

 

و با میل‌های بلند

 

به بافتن دستکش برای مردانشان ادامه داده‌اند،

 

من جز رویا بافتنی دیگری بلد نیستم

 

در مِیل‌های کوتاهم به تو می‌نویسم

 

دستکشهای چرمی‌ات را در اداره جا نگذاری

 

و پیش از آنکه تو فرصت جواب دادن پیدا کنی

 

آه!

 

زمستان تمام شده‌است.

 

 

 

مژگان عباسلو

لینک به دیدگاه

آره وداع آخره ، چاره ی من یه باوره

 

باور نمیکنم ولی، وقت نگاه آخره

 

پشت سر و نگاه نکن، نه اسممو صدا نکن

 

من میرم اما عشق من، با عاشقی وداع نکن

 

نفرین نکن ای نازنین، وقتی میرم تنها نشین

 

صرف نظر کن از دلم، اینه کلام اخرین

 

گریه نکن ای نازنین، وقتی میرم تنها نشین

 

صرف نظر کن از دلم، ای یار من ای بهترین

 

خدا نخواست که عشقمو تا پای جون نشون بدم

 

نخواست که با تو باشم و تو دستای تو جون بدم

 

فکر نکن از سنگه دلم، دلم میگه باید برم

 

اشک چشام در نمیاد این دردمو به کی بگم

 

با حس سبز عاشقی تو آسمون قدم بزن

 

میبینی که ستاره هام بدجوری عاشقت شدن

 

غم از دلم در نمیاد هیشکی باهام راه نمیاد

 

غرورمو شکستم و اشک چشام در نمیاد

 

من به همینم قانعم تا زنده باشم عاشقم

 

برای من که عاشقم فقط توئی شقایقم

 

نیبن که بیصدا شدم نبین همیشه ساکتم

 

من نگران حالتم همیشه بی قرارتم

لینک به دیدگاه

دوست داشتنت

کودکی ست

که بغل گرفتنش آرامم می کند

.

.

 

 

تورا که دوست دارم

زیباترین زن این شهر منم

قدم بلند می شود

و مهربانی ام بی انتهاست . . .

 

 

 

زینب صابر

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

برای

تو

هیچ پیامی ندارم

دلتنگیم نه در کلامی میگنجد،

نه در پیامی!

اینجا

زنی

در انتظارت نیست.

هیاهوی نبودنت از من

مرد

ساخت...........!!!!!!!!

لینک به دیدگاه

ﺯﻧــﺎﻧـﻪ ﺗـﺮﯾـﻦ / ﺯﻧـﺎﻧـﻪ / ﻫـﺎﯾــﻢ ﺭﺍ

ﺑـﻪ / ﺗــﻮ / ﯾـﯽ

ﻣـی سـپـاﺭﻡ ﮐـﻪ ﺑــﻮﯼ ﺧـﻮﺵ ِ ﻣــﺮﺍ

ﺧــﻮﺏ ﻣـﯽ ﻓـﻬﻤـﯽ (!)

ﺩﺭ ﺩﻧـﯿــﺎﯾـﯽ

ﮐـﻪ ﻫﯿـﭻ ﭼﯿـﺰﺵ ﻣﻬـﻢ ﻧﯿـﺴـﺖ ...

ﺟــﺰ ﻣﻬـﻢ ﻧﺒـﻮﺩﻥ ﻫﻤـﻪ ﭼﯿــﺰ

ﺑــﻮﯼ ﺧـﻮﺵ ﺯﻥ ﺭﺍ

ﺩﺍﻧـﺴﺘــﻦ...ﺑـﻮﯾـﯿــﺪﻥ

ﺑـﻠﻌـﯿــﺪﻥ

ﻫﻨــﺮ ﺑـﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ...

 

tumblr_lkbatprCgV1qc6vgqo1_1280_large.jpg

 

 

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

زنانه بگویم؛ کمی عشق می خواهم،

کمی عاشقانه،

کمی آغوش..

آغوشی نه از جنسِ آغوشِ یک مرد،

نه از جنسِ خواستن،

نه از جنسِ شهوت؛

 

آغوشی از جنسِ گرمِ محبت..

آغوشی که همه ی دلتنگی ها و خستگی هایم را،

توی آن جا بگذارم...

لینک به دیدگاه

من یک زنم .. مثل خواهرم

مثل همسایه ام... مثل تو

گاه مثل یک عروسکم دست خودش

گیسوانم را رها می کند

چشما نم را سرمه می کشد

لپم را گلی می کند

گاه سوزن و نخم برای وصله جوراب دخترم

گاه کف صابونم برای پیراهن پسرم

من همان هزار دستانم

که هزار دست کم دارم !

گاه بس که خسته ام تی تن مرا می کشد

اجاق لطف می کند و دل مرا

مارمالاد سرخ برای صبحانه فردا می سازد

من شعرهایم را در خواب می گویم

و با طلوع صبح بلند می گویم

صبح بخیر عزیزم نگران نباش

من شاعر نیستم !

بهترین جایگاه من کنار ظرفشویی است

شعرهایم را بی اعتراض همه

برای ظرفها دکلمه می کنم

ظرفها کف می زنند

فردای آن روز موج اف ام شعر مرا می خواند

من شادیم را یک دور والس با جارو

کف آشپزخانه می رقصم

و به جای نماز چادر نماز مادرم را

تند به تعداد رکعتها می بویم و می بوسم

آه خدا کند مردی که به اندازه ظرفهای

آشپزخانه مرا درک نکرد

یک شب فقط یک شب

شعرهایم را فالگوش می نشست ! ؟

لینک به دیدگاه

من زنم

چکیده ی عشق .. مهر .. لطف آفریدگار

گاه ..

تن داده به تمام سختی روزگار

من ضعیفه نیستم .. ای قویترین آفریده .. ای همدم

تمام قدرتم در نگاهم نهفته ..

... همه در قلبم ...

همیشه پا به پای تو .. در تمام دردسرهای دنیایی

پر از سکوت شدم .. پر از قناعت شدم .. پر از همراهی

بودنم اگر به چشم تو نمی آید .. برای چند لحظه حذف کن مرا از دنیایت

ببین بدون من .. بدون این همخانه

چگونه گرم میشود ..

تمام زندگیت؟!؟!

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

گاهی دلت از زنانگی ات می گیرد

 

می خواهی کودک باشی

 

دختر بچه ای که به هر بهانه ای

 

به آغوشی پناه می برد

 

و آسوده اشک می ریزد

 

زن که باشی

 

باید بغض های زیادی را

 

بی صدا دفن کنی...

لینک به دیدگاه

من دخترم

 

وقتی خسته ام

 

وقتی کلافه ام

 

وقتی دلتنگم

 

بشقابها را نمیشکنم

 

شیشه را نمیشکنم

 

غرورم را نمیشکنم

 

دلت را نمیشکنم

 

در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد

 

این بغض لعنتی است......

لینک به دیدگاه

ساکتم...

هیچی نیستم...

حتی آنقد زن نیستم که عاشقم باشد!

اما کاش میفهمید

من

در برابر

هرزه های بی احساس این شهر شلوغ

فقط یک دختر ساده ام...!!!!

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...