رفتن به مطلب

سیزدهمین میزگردخانواده با موضوع:تأثیرخانواده برانتخاب دوستان ومدگرایی فرزندان


ارسال های توصیه شده

به نظره من پدرو مادر بايد مثه يه دوست رفتار كنن بايد شرايطه بچه رو درك كنن تو ظاهر نشون بدن كه دارن بهش آزادي ميدن ولي دورادور مراقبش باشن...

 

یه کم توضیح میدی؟ مثلاشمایه نوجوانی داری که بنابرمقتضیات سنش به حرف شماگوش نمیده باهرکس دلش میخوادرفیق میشه که اصلاشمانمی پسندی طرزلباس پوشیدنش طوری شده که اصلادرقاموس خانوادگی شمانبوده چطورباهاش ارتباط برقرار میکنی؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 45
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

عامل وراثت و محیط......

 

60% برای من موثر بوده

 

ممنونم ازشرکتت دربحث:flowerysmile:

فقط میشه بیشترراجع به عامل وراثت توضیح بدی؟ تابحال نشنیده بودم

  • Like 4
لینک به دیدگاه
یه کم توضیح میدی؟ مثلاشمایه نوجوانی داری که بنابرمقتضیات سنش به حرف شماگوش نمیده باهرکس دلش میخوادرفیق میشه که اصلاشمانمی پسندی طرزلباس پوشیدنش طوری شده که اصلادرقاموس خانوادگی شمانبوده چطورباهاش ارتباط برقرار میکنی؟

 

اولا اين چيزي كه شما ميگي ديگي حادترين شرايطه... مطمئنا خانواده ها نبايد بزارن كار به اونجا بكشه...

ببينيد به نظره شما من چرا اجازه دخالتو به پدرو مادرم نميدم؟؟ چرا به نظرشون اهميت نمي دم؟؟؟

به خاطره اينكه فك ميكنم نظره اونا با افكاره من مغايره اونا نمي تونن منو درك كنن كه چي ميخوام!! خب اگه پدرو مادر دقيقا شرايطه فرزندشون رو درك كنن و خيلي روش حساسيت نشون ندن سعي نكنن سليقه شونو به فرزندشون تحميل كنن كه الا بلا بايد اينكارو كني و بزارن حق انتخاب با خودش باشه و اونها فقط مثله يه دوست نظر بدن مطمئنا هيچ وخ ديگه بچه جبهه نمي گيره و نظره اونهارو هم در انتخاباش در نظر ميگيره...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دررابطه با مسائل تربيتي اولويت با عوامل مؤثر بر تربيت است. ازجمله اين عوامل، عامل وراثت است.شايد برخي براين باورباشند که قانون وراثت غيرازخصوصيات ظاهري وجسي‌و توانمنديهاي فردي خصوصيات ديگري را به آيندگان منتقل ني‌کند. آنان مي‌‌پندارند که آنچه شخصيت و هويت رفتاري و اخلاقي فرد را مي‌‌سازد، شرايط محيط وآموزشهاي مستقيم تربيتي است و ازاين رو به نمونه هاي بي شماري مثال مي‌زنند که ازخانواده هاي‌بي بنيه و غيراصيل، فرزندان ممتازي تحت آموزش خارج ازخانواده، سربرآورده اند وچه بسا فرزنداني که ازخانواده به اصطلاح اصيل و ريشه دار، تحت شرايط محيط بيرون از خانواده ، به تباهي انجاميدند و به هنجارشکني روي آورده اند.اما بايد گفت که صرف نظرازنقش بي بديل محيط ، بايد عامل مهم ديگري را جستجو کنيم که گرچه پنهان به نظر مي‌‌رسد، اما تأثيرانکار ناپذيري برساختارتکوين شخصيت انسان مي‌‌گذارد. اين همان عامل وراثت است که ازآن تحت عنوان« قانون وراثت» ياد مي‌شود.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
اولا اين چيزي كه شما ميگي ديگي حادترين شرايطه... مطمئنا خانواده ها نبايد بزارن كار به اونجا بكشه...

ببينيد به نظره شما من چرا اجازه دخالتو به پدرو مادرم نميدم؟؟ چرا به نظرشون اهميت نمي دم؟؟؟

به خاطره اينكه فك ميكنم نظره اونا با افكاره من مغايره اونا نمي تونن منو درك كنن كه چي ميخوام!! خب اگه پدرو مادر دقيقا شرايطه فرزندشون رو درك كنن و خيلي روش حساسيت نشون ندن سعي نكنن سليقه شونو به فرزندشون تحميل كنن كه الا بلا بايد اينكارو كني و بزارن حق انتخاب با خودش باشه و اونها فقط مثله يه دوست نظر بدن مطمئنا هيچ وخ ديگه بچه جبهه نمي گيره و نظره اونهارو هم در انتخاباش در نظر ميگيره...

حق انتخاب درسته آزادهست وهرکس بایداین حق روداشته

باشه که آزادانه درموردمسائل شخصی خودش تصمیمگیری کنه امااین وسط چیزهایی هست که تاحدودی دست وپای آدم رومیبنددواون قوانین حاکم برمحیط اطراف است.شمادرجمع کوچک دوستانه خودبااینکه اعتقادبه آزاداندیشی داریدگمان نکنم شخصی که عقایدوپوششش خلاف جمع شماست جایی داشته

باشداگرهم داشته باشدآنقدرکه باهم مسلکان خودراحت هستیدبااونیستید.حال درجمع خانواده خودرابه جای والدین خودبگذاریدفرزندشمادلش میخواهدباافرادی رفت وآمدکندکه تابحال شماآنهاراقبول نداشتیدیاطوری لباس بپوشدکه شماقبول ندارید.شمابجای والدین،

چگونه سعی میکنیداین مسئله راقبول کنید؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
حق انتخاب درسته آزادهست وهرکس بایداین حق روداشته

باشه که آزادانه درموردمسائل شخصی خودش تصمیمگیری کنه امااین وسط چیزهایی هست که تاحدودی دست وپای آدم رومیبنددواون قوانین حاکم برمحیط اطراف است.شمادرجمع کوچک دوستانه خودبااینکه اعتقادبه آزاداندیشی داریدگمان نکنم شخصی که عقایدوپوششش خلاف جمع شماست جایی داشته

باشداگرهم داشته باشدآنقدرکه باهم مسلکان خودراحت هستیدبااونیستید.حال درجمع خانواده خودرابه جای والدین خودبگذاریدفرزندشمادلش میخواهدباافرادی رفت وآمدکندکه تابحال شماآنهاراقبول نداشتیدیاطوری لباس بپوشدکه شماقبول ندارید.شمابجای والدین،

چگونه سعی میکنیداین مسئله راقبول کنید؟

 

اين مسئله رو بايد تدريجا و با صحبت كردن حلش كرد يا والدين ميتونن دوستايي مثلا از آشناهو اينا معرفي كنن كه فرزندشون با اونا باشه يا سعي كنن بيشتر دوستاي فرزندشون و خانواده هاي اونها رو به خونه دعوت كنن و باهم تعامل داشته باشن اينطوري خيلي خب بچه متوجه تفاوتها ميشه و خودش مسيرشو پيدا ميكنه:wubpink:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
اجازه دهیدزاویه دید روعوض کنیم.وازیه زاویه جدید به موضوع نگاه کنیم.

 

شرایطی راببینیدکه فرزندبه سن نوجوانی دوران سرکشی واستقلال طلبی خودش رسیده.دورانی که همه ماآن راپشت سر گذاشته ایم.وخوب باخصوصیات این دوران آشناهستیم.

 

دراین دوران خانواده چگونه میتواندبرفرزندخودطوری نظارت کندکه هم راه درست راانتخاب کند.هم بادوستان مناسب مراودات اجتماعی داشته باشدهم ازلحاظ ظاهری فردقابل قبول ومتعارفی

درجامعه باشد؟

 

به طورکلی نقش خانواده دردوران نوجوانی واستقلال طلبی

فرزندنوجوان به چه صورت بایدباشدکه فرزندنوجوان مابتوانددرانتخاب دوستان وطرزپوشش خودگزینه صحیح راانتخاب کند؟

 

 

رفتاری که خانواده در مورد فرزندش پیش می گیره باید از همون دوران بچگی باشه یعنی یک سری آزادی های انتخاب حتی خیلی کوچیک هم در این دوران به بچه ها داده بشه این باعث اعتماد به نفس اونها می شه و بیش از پیش به والدینشون احساس دوستی می کنن و این تاثیر تبعا در دوران نوجوانی هم وجود خواهد داشت در این صورت فکر می کنم حس سرکشی در فرزند هم کمتر باشه و بتونه این دوران رو به راحتی پشت سر بزاره..

  • Like 4
لینک به دیدگاه

در ابتدای ورود فرد به دنیای نوجوانی این وظیفه یکی از والدینه (که اگه پدر باشه بهتره) که بشینه عین یه دوستی که نوجوون تازه پیداش کرده باهاش حرف بزنه و بگه من میخوام جدای از اینکه پدرتم با تو دوست باشم چون به نظرم گاهی مسائلی برام پیش میاد که نیاز دارم با یکی در میون بزارم و این یه قدم بزرگ برای آموزش نوجوون؛ که در انتخاباش با پدرش یا در واقع دوستش مشورت کنه.. این وسط پدر باید نقش یک دوست رو خوب ایفا کنه تا فرزندش بهش اعتماد کنه...

خیلی از رفتار های الان من شبیه مامانم هست و همین طور در بعضی مئارد دیگه شبیه پدر... اما در بیشتر انتخابهام خودم تصمیم گیرنده بودم با کمک پدر و مادرم:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

یه جمله روانشناسان دارند که میگویند

ازهر5خواسته

بچه دوتاش روحتمابرآورده کن دوتاش رواجازه بده کمی تلاش کنه بدست بیاره یکی شو هیچوقت برآورده نکن

شماانتخاب دوستان وپوشش فرزندان راجزء کدام دسته خواسته

هاقرارمیدهید؟

مثلااجازه میدهیدهرنوع لباسی راتهیه کندوبپوشد؟باهرکس دلش

خواست معاشرت کند؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه
یه جمله روانشناسان دارند که میگویند

ازهر5خواسته

بچه دوتاش روحتمابرآورده کن دوتاش رواجازه بده کمی تلاش کنه بدست بیاره یکی شو هیچوقت برآورده نکن

شماانتخاب دوستان وپوشش فرزندان راجزء کدام دسته خواسته

هاقرارمیدهید؟

مثلااجازه میدهیدهرنوع لباسی راتهیه کندوبپوشد؟باهرکس دلش

خواست معاشرت کند؟

 

نه؛ من به شخصه سعی می کنم اول بهش تفهیم کنم که یه لباس خوب یا یه دوست خوب و مناسب شخصیت و خانواده اش باید چه ویژگی هایی داشته باشه

بعد از اون حق انتخاب بهش می دم اما زیر نظر خودم که اگر انتخاب اشتباهی داشت بتونم راهنماییش کنم

شاید بشه در مورد انتخاب لباس چندین بار یه بچه رو راحت گذاشت تا خودش تجربه کنه و معنی خوب و بد رو متوجه بشه

اما در مورد انتخاب دوست ریسکش خیلی بالاست و به هیچ وجه دوست ندارم با دادن آزادی بیجا اجازه بدم که مسیر اشتباه رو انتخاب کنه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

گاهی بین فرهنگ خانواده و جامعه و مدگرایی جامعه نوعی تناقصه ، والدین چطور میتونن این تعادل رو برقرار کنن نسبت به عقاید خودشون و عرف و تبلیغات و مدگرایی جامعه ؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه

به نظرمن گاهی لازمه ازاهرم زوربرای اجرای قوانین درخانواده استفاده بشه.

 

البته دراین زمینه خاص هماهنگی بین والدین خیلی تأثیرداره مثلاهمعقیده بودن پدرومادردراینگونه شرایط به کارمیآید.به عنوان مثال پدرمیگویداینگونه لباس پوشیدن

درست نیست.مادرجلوی بچه باپدرمخالفت میکند

یابه عکس.

 

اینکارنه تنهابرای تربیت بچه مضراست بلکه اقتدارمدیریت والدین رادرنظربچه خوردمیکند.

 

پس لازم است قبل ازهراقدامی پدرومادرباهم هماهنگ وهم فکرباشندودراجرای احکام وقوانین حاکم برخانه باهم اختلاف نظرنداشته باشند.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
به نظرمن گاهی لازمه ازاهرم زوربرای اجرای قوانین درخانواده استفاده بشه.

 

البته دراین زمینه خاص هماهنگی بین والدین خیلی تأثیرداره مثلاهمعقیده بودن پدرومادردراینگونه شرایط به کارمیآید.به عنوان مثال پدرمیگویداینگونه لباس پوشیدن

درست نیست.مادرجلوی بچه باپدرمخالفت میکند

یابه عکس.

 

اینکارنه تنهابرای تربیت بچه مضراست بلکه اقتدارمدیریت والدین رادرنظربچه خوردمیکند.

 

پس لازم است قبل ازهراقدامی پدرومادرباهم هماهنگ وهم فکرباشندودراجرای احکام وقوانین حاکم برخانه باهم اختلاف نظرنداشته باشند.

 

نه من مخالفم

بستگی داره چه جوری بچه تربیت شده باشه اگر از اول با منطق صحبت بشه با بچه نیازی به زور نیست

مهم اینته که از اول چه جوری تربیت شده باشه در مورد لباس پوشیدن هم همینطور

اگر روش های تربیتی خوب اجرا بشه خود بچه می دونه کی چه کاری باید بکنه یا بپوشه

  • Like 3
لینک به دیدگاه
نه من مخالفم

بستگی داره چه جوری بچه تربیت شده باشه اگر از اول با منطق صحبت بشه با بچه نیازی به زور نیست

مهم اینته که از اول چه جوری تربیت شده باشه در مورد لباس پوشیدن هم همینطور

اگر روش های تربیتی خوب اجرا بشه خود بچه می دونه کی چه کاری باید بکنه یا بپوشه

ببین هادی جان

همواره به ماآموخته اندکه خانواده یک جامعه کوچک است.همانگونه که درجامعه نیازبه یک سری اهرمهای بازدارنده هست تامردمان آن جامعه ازمسیردرست خارج نشونددرخانواده هم این اهرمهانیازاست.تاتعادل ایجادگردد.خدا با همه ی خداییش اگردقت کنیدتمام صفاتش درتعادل است هم رحمان است هم قهار هم رئوف است هم جبار.پس دریک خانواده هم صرفا رئوف بودن جواب نمیدهد.درهمین انجمن که نمونه یه خانواده بزرگ است یاجامعه ای کوچک است ببین هم مدال هست هم اخطار درصورتیکه همه اعضاتحصیلکرده وازنظرشعورودرک درسطح بالایی قراردارند.

پس گاهی لازمه حتی برای افرادمنطقی ازاهرم زور استفاده کردتاجامعه یاخانواده ازیک نظم وثبات مدیریتی برخوردارشود

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ببین هادی جان

همواره به ماآموخته اندکه خانواده یک جامعه کوچک است.همانگونه که درجامعه نیازبه یک سری اهرمهای بازدارنده هست تامردمان آن جامعه ازمسیردرست خارج نشونددرخانواده هم این اهرمهانیازاست.تاتعادل ایجادگردد.خدا با همه ی خداییش اگردقت کنیدتمام صفاتش درتعادل است هم رحمان است هم قهار هم رئوف است هم جبار.پس دریک خانواده هم صرفا رئوف بودن جواب نمیدهد.درهمین انجمن که نمونه یه خانواده بزرگ است یاجامعه ای کوچک است ببین هم مدال هست هم اخطار درصورتیکه همه اعضاتحصیلکرده وازنظرشعورودرک درسطح بالایی قراردارند.

پس گاهی لازمه حتی برای افرادمنطقی ازاهرم زور استفاده کردتاجامعه یاخانواده ازیک نظم وثبات مدیریتی برخوردارشود

 

پس تربیت چی میشه؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه

روش‌هاي مقتدرانه ‌عاقلانه‌ترين و انساني‌ترين راه زندگي است. در خانواده‌اي كه روشن‌بيني حاكم بر روابط اعضاي آن باشد خصوصيات زير مشاهده مي‌شود:

1- تمام افراد خانواده قابل احترام هستند.

2- اعضاي خانواده صلاحيت اظهار نظر درباره مسائل و مشكلات مربوط به خود را دارند.

3- همه افراد خانواده حق دارند در تصميماتي كه درباره آنها يا كار مربوط به آنها گرفته مي‌شود شركت كنند و در عين حال مسووليت دارند كه در اخذ تصميم و انجام وظايف خود عاقلانه عمل كنند.

4- روش عقلاني در همه شئون زندگي اين خانواده نفوذ دارد.

5- همكاري اساس زندگي و فعاليت افراد اين خانواده را تشكيل مي‌دهد.

والدين مقتدر فكر مي‌كنند كه فرزندانشان خصوصيات مثبت بسياري دارند و از بودن با آنان لذت مي‌برند، غالبا اظهار محبت مي‌كنند و اين اظهار محبت لزوما با بغل كردن و بوسيدن همراه نيست و صرفا مي‌تواند لبخند محبت‌آميز باشد.

مؤثرترين و موفق‌ترين والدين آنهايي هستند كه ضمن دوست داشتن فرزندانشان از آنها انتظار و توقع دارند. اين والدين پذيرنده هستند، به فرزندان خود محبت و به مسائل و رفتارشان رسيدگي مي‌كنند. به قول كارل راجرز، پدر و مادر خوب به فرزندان خود توجه مثبت بي‌قيد و شرط دارند، از صرف وقت با فرزندانشان لذت مي‌برند و به پيشرفت‌ها و موفقيت‌هاي آنها افتخار مي‌كنند. به اعتقاد آنها پدر و مادر وظيفه دارند كه نيازها و احساسات فرزندان خود را بفهمند و به علايق و خواسته‌ها و مسائل آنها توجه كنند و محدوديت‌ها و حد و حدود آنها را به خوبي مشخص نمايند. اين دسته از والدين براي رفتار فرزندان مقررات واضح و روشن وضع نموده و آنها را پيگير و استوار دنبال مي‌كنند. آنها اشخاصي روشن‌بين به اين مفهوم هستند كه از فرزندان خود درباره زمان خواب و برنامه‌هاي خانواده نظرخواهي مي‌كنند. از آنجايي كه خود را صددرصد عاري از خطا نمي‌دانند و معتقدند كه آنها هم ممكن است اشتباه كنند به فرزندان خود اجازه مي‌دهند كه نظر مخالف خود را در مواردي بيان كنند و آمادگي آن را دارند كه نظرات منطقي فرزندان خود را بپذيرند و در برنامه‌هاي خود تجديد نظر كنند. وقتي كودك رفتار نابخردانه‌اي مي‌كند همه تلاش خود را مي‌كنند تا دليل درست نبودن رفتارش را به او توضيح دهند، اما وقتي استدلال به نتيجه نمي‌رسد بدون كمترين ترديد اعمال حق مي‌كنند و نظر خود را به مرحله اجرا مي‌گذارند. پدر و مادر هرگز از فرزندان خود تقاضاي اطاعت بي‌چون و چرا نمي‌كنند و در عين حال نظرات خود را به آنها تحميل نمي‌نمايند. قوانين آنها مبتني بر استدلال و محدوديت‌هاي آنها مبتني بر عشق و دوستي هستند.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
روش‌هاي مقتدرانه ‌عاقلانه‌ترين و انساني‌ترين راه زندگي است. در خانواده‌اي كه روشن‌بيني حاكم بر روابط اعضاي آن باشد خصوصيات زير مشاهده مي‌شود:

1- تمام افراد خانواده قابل احترام هستند.

2- اعضاي خانواده صلاحيت اظهار نظر درباره مسائل و مشكلات مربوط به خود را دارند.

3- همه افراد خانواده حق دارند در تصميماتي كه درباره آنها يا كار مربوط به آنها گرفته مي‌شود شركت كنند و در عين حال مسووليت دارند كه در اخذ تصميم و انجام وظايف خود عاقلانه عمل كنند.

4- روش عقلاني در همه شئون زندگي اين خانواده نفوذ دارد.

5- همكاري اساس زندگي و فعاليت افراد اين خانواده را تشكيل مي‌دهد.

والدين مقتدر فكر مي‌كنند كه فرزندانشان خصوصيات مثبت بسياري دارند و از بودن با آنان لذت مي‌برند، غالبا اظهار محبت مي‌كنند و اين اظهار محبت لزوما با بغل كردن و بوسيدن همراه نيست و صرفا مي‌تواند لبخند محبت‌آميز باشد.

مؤثرترين و موفق‌ترين والدين آنهايي هستند كه ضمن دوست داشتن فرزندانشان از آنها انتظار و توقع دارند. اين والدين پذيرنده هستند، به فرزندان خود محبت و به مسائل و رفتارشان رسيدگي مي‌كنند. به قول كارل راجرز، پدر و مادر خوب به فرزندان خود توجه مثبت بي‌قيد و شرط دارند، از صرف وقت با فرزندانشان لذت مي‌برند و به پيشرفت‌ها و موفقيت‌هاي آنها افتخار مي‌كنند. به اعتقاد آنها پدر و مادر وظيفه دارند كه نيازها و احساسات فرزندان خود را بفهمند و به علايق و خواسته‌ها و مسائل آنها توجه كنند و محدوديت‌ها و حد و حدود آنها را به خوبي مشخص نمايند. اين دسته از والدين براي رفتار فرزندان مقررات واضح و روشن وضع نموده و آنها را پيگير و استوار دنبال مي‌كنند. آنها اشخاصي روشن‌بين به اين مفهوم هستند كه از فرزندان خود درباره زمان خواب و برنامه‌هاي خانواده نظرخواهي مي‌كنند. از آنجايي كه خود را صددرصد عاري از خطا نمي‌دانند و معتقدند كه آنها هم ممكن است اشتباه كنند به فرزندان خود اجازه مي‌دهند كه نظر مخالف خود را در مواردي بيان كنند و آمادگي آن را دارند كه نظرات منطقي فرزندان خود را بپذيرند و در برنامه‌هاي خود تجديد نظر كنند. وقتي كودك رفتار نابخردانه‌اي مي‌كند همه تلاش خود را مي‌كنند تا دليل درست نبودن رفتارش را به او توضيح دهند، اما وقتي استدلال به نتيجه نمي‌رسد بدون كمترين ترديد اعمال حق مي‌كنند و نظر خود را به مرحله اجرا مي‌گذارند. پدر و مادر هرگز از فرزندان خود تقاضاي اطاعت بي‌چون و چرا نمي‌كنند و در عين حال نظرات خود را به آنها تحميل نمي‌نمايند. قوانين آنها مبتني بر استدلال و محدوديت‌هاي آنها مبتني بر عشق و دوستي هستند.

تمام مواردفوق

تنهادرسایه یک مدیریت منسجم وکارآمدامکانپذیراست.یک مدیریت خوب هم ابزارتشویق داردهم ابزارتنبیه تابتواندازآن درمواردلزوم استفاده کند یه جمله هست درتربیت فرزندان که میگه همیشه شلاق خودت روجلوی بچه رودیوار نصب کن اماهرگزازش استفاده نکن.

اگه یادت باشه وخودت تجربه کرده

باشی هروقت دست پدربرای زدن بالامیرفت امانمیزد هراسش بیشترازمواقعی بودکه میزد.

پس اهرم زوروارعاب همیشه درجوامع انسانی برای هدایت لازم بوده هست وخواهدبود.آن مدینه فاضله هنوزوجودخارجی نداردکه بشودابزاربازدارنده راازش حذف کرد.چنین خانواده وجامعه ای بیشتربه ایده های آرمانگراهاشبیه است تا واقعیتی که مابا آن روبروهستیم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اين اهرم زور كه ميگي زياد دووم نخواهد داشت ........

 

مخصوصا وقتي فرزند وارد سنين جواني بشه

 

بهترين راهكار الگوي خوب بودنه

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...