رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

نام انگلیسی: Semnan Province

نام فارسی: استان سمنان

 

 

map-semnan.gifc-10.gif

استان‌ سمنان‌ با ۹۵۸۱۵ كيلومتر مربع‌ وسعت‌ در شرق‌ استان‌ تهران‌ قرار دارد. سمنان‌، شاهرود، دامغان‌ و گرمسار چهار شهر معروف‌ اين‌ استان‌ مي‌باشند. استان‌ سمنان‌ در سال‌ ۱۳۷۰ حدود ۴۵۷ هزار نفر جمعيت‌ داشته ‌است‌ كه‌ ۱/۶۱ درصد آن‌ شهرنشين‌ و ۴/۳۸ درصد آن‌ روستانشين‌ بوده‌ است‌. شهر سمنان‌ مركز استان‌ سمنان‌ وشهر شاهرود از نظر جمعيت‌ بزرگترين‌ شهر استان‌ است‌.

لینک به دیدگاه

گرمسار

 

شهرستان گرمسار غربي ترين شهر استان سمنان است كه با وسعتي معادل 9233 كيلومتر مربع از طرف شمال به دماوند و فيروزكوه از غرب به ورامين از مشرق به سمنان و از جنوب به كوير مركزي و در نهايت به شهرستان نائين در استان اصفهان محدود مي گردد . مركز شهرستان شهر گرمسار است كه در ارتفاع 825 متري از سطح دريا قرار دارد . همچنين اين شهرستان داراي سه بخش به نامهاي آرادان ، مركزي و ايوانكي مي باشد .

فاصله مركز شهرستان تا مركز استان 110 كيلومتر و تا مركز كشور ( تهران ) 95 كيلومتر است.

شهرستان گرمسار از نظر موقعيت رياضي بين مداد 34 درجه و 28 دقيقه و 35 درجه و 30 دقيقه عرض شمالي و بين 51 درجه و 53 دقيقه تا 52 درجه و 55 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار دارد . (3)

از نظر موقعيت نسبي اين شهرستان در دامنه رشته كوه البرز ( كه با جهت غربي – شرقي ازشمال شهرستان مي گذرد ) واقع شده است .

مرتفع ترين نقطه گرمسار قله اي است به ارتفاع 3055 متر واقع در كوه باغستان در شمال شرقي اين شهرستان و پست ترين نقطه آن نيز به ارتفاع 800 متر در مجاورت درياچه نمك در جنوب غربي شهرستان گرمسار مي باشد .

 

 

جاذبه هاي گردشگري شهرستان گرمسار:

 

 

شهرستان گرمسار داراي تنوع آب و هوايي كاملاً مشخصي است . اين تنوع و تضاد در دو فصل تابستان و زمستان بيشتر محسوس است به طوري كه بيشترين نقش را درميان عوامل گوناگون ، ارتفاع به عهده دارد . گاه با طي مسافتي كمتر از 40 كيلومتر در تابستان 20 درجه سانتي گراد اختلاف دماي بين دو نقطه مشاهده مي گردد .

لذا در تابستان هر چه ازنواحي جنوبي شهرستان به طوف نواحي شمالي پيش رويم به علت زياد شدن ارتفاع ، دماي هوا نيز به طور محسوسي كاهش مي يابد .

در اغلب موارد عوامل اصلي حركتهاي توريستي را درجه حرارت و ريزشهاي جوي تشكيل مي‌دهد . اين دو عامل در صنعت توريسم بيش از ميزان ساعات آفتابي و ميزان رطوبت و ساعات ابري اهميت دارد . (4)

آب و هواي شهرستان گرمسار را مي توان در نتيجه برخورد و تأثير وضع اقليمي كوير و كوههاي البرز بر روي يكديگر مشخص نمود . بطور كلي مدت روزهاي سرد و يخبندان چندان نيست . حداقل و حداكثر دما بين 8- و 44+ درجه سانتي گراد مي باشد . همچنين ميانگين دماي كل ماههاي سال حدود 4/17 درجه سانتي گراد مي باشد . نزولات جوي در اين شهرستان بجز باريكه اي در شمال ، اغلب بصورت باران است . باران ناچيز اين ناحيه عموماً در ماههاي زمستان مي بارد . نامرتب بودن ريزش همين مقدار باران اندك از سالي به سال ديگر از ديگر ويژگيهاي آب و هوايي اين شهرستان است . مقدار تبخير در اينجا به همان اندازه اهميت دارد كه مقدار باران مهم مي باشد . براساس تحقيقات بعمل آمده ميزان تبخير 20 تا 60 برابر نزولات جوي است و مي توان گرمسار را نمونه مشخص يكي از آب و هواهاي بياباني محسوب نمود .

ميانگين بارندگي ساليانه شهرستان حدود 100 ميلي متر گزارش شده در حالي كه متوسط نياز آبي اين شهرستان معادل 1410 ميلي متر در سال مي باشد . هرچند شهرستان گرمسار در تابستان به دليل گرماي زياد غيرقابل تحمل مي باشد ولي زمستانهاي معتدل آن از جاذبه هاي آب و هوايي اين شهرستان مي‌باشد.

همچنين تابستانهاي معتدل مناطق شمالي شهرستان نظير بن كوه با فاصله كم از مركز شهرستان از ديگر جاذبه هاي گردشگري شهرستان در زمينه آب و هواست .

تنوع شرايط آب و هوايي در شهرستان گرمسار نوعي جابجايي در فصول مختلف به ويژه در تابستان و زمستان را به ساكنان تحميل مي كند . برهمين اساس در طول سال ، اين جابجايي غالباً به طور موقت انجام مي گيرد . لذا پناهندگان گرمازده حاشيه كوير به نقاط معتدل به ويژه دره هاي خوش آب وهواي البرز در شهرستان گرمسار امري طبيعي است و توجه به اين نقاط و برنامه ريزي در خصوص بهره گيري بيشتر از توانهاي بالقوه امري ضروري به نظر مي رسد .

دامنه ها و ارتفاعات :

 

شهرستان گرمسار در دامنه هاي جنوبي رشته كوه البرز واقع شده است ارتفاع آن از شمال به جنوب به تدريج كاسته مي شود و بالاخره به دشت كوير منتهي مي گردد .

رشته كوه البرز در قسمت مغرب جهتي شمال غربي – جنوب شرقي دارد واز آن به بعد جهت معكوس پيدا مي كند يعني بسوي شمال شرقي امتداد پيدا مي كند .

كوههاي شمال گرمسار كه رودخانه حبله رود آن را بريده به دو قسمت تقسيم كرده است . اين كوهها مانند حصاري درشمال شهر گرمسار قرار گرفته و مهمترين ارتفاعات آن سولك ، سرحر و كلرز مي‌باشد.

از ديگر ارتفاعات مهم و قابل توجه شهرستان ، سياه كوه در جنوب گرمسار است . ارتفاع آن 1300 متر و جهتي شرقي – غربي دارد . اين كوه از هستة آتشفشاني و روپوشي رسوبي كه از سنگهاي بيرون ريخته گدازه و توفهاي تراكيت – آندزيت و پورفريت گردآمده ، ساخته شده است و اطراف آن را لايه‌هاي رسوبي فرا گرفته چنانكه تون آتشفشاني مركزي گنبدي از ميان لايه هاي رسوبي اطراف سربرآورده است .

شكوه ، عظمت و جذابيت كوهستان را هيچگاه نمي توان به زبان آورد و يا آن را با قلم ترسيم كرد. كوهستان حتي غيرقابل اعتماد بودنش نيز درسي است براي زندگي آدميان و هر گوشه و كنارش مدرسه‌اي براي بهتر شناختن خويشتن است . برخورد و آشنايي با كوهستان ، آماده شدن و تجربه اندوختن را براي پيكار با دشواري زندگي كه آدمي را از آنها گريزي نيست به دنبال دارد .

نواحي كوهستاني در فصلهاي مختلف مكاني مناسب براي كساني است كه علاقمندند مدتي را دور از هياهوي شهر در دامنه هاي كوهستاني و دره هاي خوش آب و هواي آن بسر برند .

كوههاي شمال شهرستان گرمسار مكانهاي مساعدي را براي عده زيادي از مردم جهت گذران اوقات فراغت ميسر مي سازد . با توجه به اين كه راهپيمايي يك ورزش آسان و

متداول است و غالباً ايرانيان آن را با گردش بيرون شهر ، روز جمعه توأم مي كنند و از طرفي در اطراف شهرها تعداد قابل توجهي از مردم در گروههاي سنتي مختلف را مي‌توان ديد كه از جاده هاي كوهستاني بالا مي‌روند ، در نتيجه ارزش و اهميت گردشگري اين مواهب طبيعي بر همگان آشكار مي گردد .

 

غار :

 

از آنجا كه غارها داراي طبيعت بسيار زيبا هستند ، همواره يكي از مراكز جلب گردشگر بوده و طبيعت دوستان زيادي را به خود جلب مي كند . يكي از اين غارها ، غار دق كشكولي يا زندان افغان » است كه ذيلاً نحوة تشكيل و موقعيت آن را شرح مي دهيم:

جريان سيلابها هزاران سال زمينهاي ته نشستي دوران سوم را كاويده و در برخي نقاط راهروهاي ژرف زيرزميني طويلي ساخته كه پس از فروكش اين آبها ، مجراهاي زيرزميني خشكيده به گونه غارهاي بزرگي بجاي مانده اند .

ازآن جمله دردامنة شمالي سياه كوه غربي بين كوه دوازده امام و رشتة اصلي سياه كوه، محلي است كه به علت جمع شدن آب در زمينهاي هموار آن در فصل بهار به نام دق كشكولي معروف شده است. قدري به سمت شمال شرقي محل مزبور در روي تپه ماهورهاي بدنه سياه كوه ، غاري است افسانه‌اي كه به نام غار دق كشكولي يا زندان افغان ناميده مي شود و علت انتخاب نام «زندان افغاني » از روي افسانه اي است كه بوميان چنين نقل مي كنند :

درويشي هندي كه ساليان پيش به سراغ اين غار آمده بود مي گفت : « شاهزاده خانمي از افاغنه با گنجينه گرانبهايي در آن مدفون است » و درويش آن غار را زندان افغان مي‌خواند و طبق روايت اهالي درون اين غار چون بازاري است كه يك شتر سوار نيزه به دست مي تواند به آساني از درون اين غار گذر كند . در گوشه و كنار جاي آتش و استخوان ديده مي شود و اطاقهايي است كه گويا زندان بوده است .

ولي به طور قطع روايت فوق افسانه اي بيش نيست و آقاي چنگيز شيخعلي مسئول هيئت غارشناسان ايران كه شخصاً از اين غار ديدن نموده است به مشاهدات خود چنين خاتمه مي دهد : بايد گفت از آنچه علي (راهنماي محلي ) از درون غار براي ما گفته بود هيچ نشانه اي نيافتيم نه از اجاق هاي آتش و استخوانها آدم و نه از زندان كنده شده و كيلومترها راه بي پايان .

آبهاي معدني :

 

يكي از راههاي جلب گردشگران به وجود آوردن امكانات استفاه از منابع آب معدني در مجاورت چشمه هاي معدني است . اين منابع طبيعي در مراكزي موسوم به ايستگاه آب معدني قابل استفاده مي‌گردد كه داراي امكانات و تأسيسات مختلف به منظور گردش و درمان براي سياحان است ، آب معدني جزو اولين داروهاي طبيعي بشر بوده كه آثار استفاده از آن چندين هزار سال قبل تاكنون وجود دارد . استفاده علمي از آبهاي معدني پس از شناخت تركيب و اثرات درماني آن در قرن اخير تحقق يافته است .

در كوهپاية شمالي سياه كوه به سمت گرمسار در بين قشرهاي رسوبي ، چشمه‌هاي آبي وجود دارند كه اغلب از نوع آبهاي معدني هستند و اهم اين چشمه ها عبارتند از :

 

 

چشمه شاه ( شاه چشمه ) :

 

چشمه شاه در قشرهاي رسوبي دامنة شمالي سياه كوه و در دره‌اي كم عمق با جهت شمالي – جنوبي و عرض تقريبي 20 متر واقع شده است . آب از حوضچة طبيعي و دايره‌مانند به قطر دو متر خارج مي شود و از مجراي باريكي عبور مي كند و به حوضچة طبيعي ديگري به قطر تقريبي دو متر و عمق يك متر وارد مي گردد و پس از عبور از اين محل در زمينهاي اطراف فرو مي رود . آب چشمه شاه در ايام گذشته بوسيل مجراي سنگي به دو ساختمان واقع در 6و7 كيلومتري شمال اين چشمه به نامهاي حرمسرا و قصر شاه عباسي هدايت مي شده است . در طول اين نهر سنگي ، حوض هايي براي جمع آوري

و ذخيرة آب وجود داشته كه آثار آن نيز در حال حاضر مشاهده مي شود . مجراي سنگي از تخته سنگهايي با طول در حدود يك متر بنا گرديده و اين سنگها ناو مانند و به شكل مجرايي با عرض تقريبي بيست و عمق ده سانتي متر تراشيده شده و براي جلوگيري از به‌هدر رفتن آب انتهاي سنگها به صورت قفل و بست بهم متصل گرديده است .

 

چشمه عين الرشيد :

 

چشمه ديگري به نام عين الرشيد معروف است و در شمال غربي چشمه شاه و سه كيلومتري جنوب غربي ساختمان شاه عباسي و در جنوب بناي قصر عين الرشيد واقع شده است . چشمه مزبور در جنوب غربي قلعه عين الرشيد قرار دارد و آب آن از دو نقطه خارج مي گردد و در سرازيري تپه جريان مي يابد و در مسير خود چند حوضچة كوچك طبيعي بوجود آورده و سرانجام در زمينهاي اطراف قلعه فوق فرو مي رود .

پس از بررسي آزمايشگاهي آب چشمه هاي مذكور مشخص گرديده كه آب چشمه شاه و عين‌الرشيد در رديف آبهاي معدني كلروسولفات كلسيم و منيزيم است . باقيماندة خشك آب عين‌الرشيد در حدود سه برابر باقيمانده آب چشمه شاه مي باشد . چون آبدهي اين دو چشمه كم و دسترسي به آنها مشكل است از نظر بهره برداري و استفاده درماني قابل توجه نمي باشد . آشاميدن آبهاي سولفات سديم و منيزيم برحسب مقدار سولفات سديم و سولفات منيزيم آنها ، صفرا آور و ملين يا مسهل است . آبهاي سولفات كلسيم مدر و دفع كننده فضولات بخصوص اوره و كلرورها هستند و در صورتي كه گرم باشند اثر تسكين دهنده نيز دارند. آبهاي سولفات كلسيم براي درمان تظاهرات نور و آرنزي‌تيك بيماريهاي كبدي و صفراوي يا كليوي ، حالات نقرسي ، روماتيسم و درد مفاصل و غيره استفاده مي شود .

درياچه نمك :

 

در جنوب غربي شهرستان گرمسار درياچه اي مثلث شكل وسيع ديده مي شود كه آب آن در طول سال نوسان شديدي دارد به طوري كه در تابستان قسمت وسيعي از آن خشك مي گردد . اين درياچه كه به نامهاي مسيله و قم نيز مشهور است بين استانهاي سمنان ، قم و اصفهان واقع شده است كه براي دانشجويان و محققين اهميت ويژه اي از جهت گردشگري دارد .

 

 

 

كوير :

 

كوير تاريخي كه در صورت جغرافيا نمايان شده است . كوير انتهاي زمين است ، پايان سرزمين حيات است ، در كوير گويي به مرز عالم ديگر نزديكيم . دركوير خدا حضور دارد . آسمان كوير سراپردة ملكوت خداست . شب كوير اين موجود زيبا وآسماني كه مردم شهر نمي شناسند ، آنچه مي‌شناسند شب ديگري است ، شبي است كه از بامداد آغاز مي شود . شب كوير به وصف نمي‌آيد . آنچه در كوير مي رويد گز و تاغ است . اين درختان بي باك ، صبور و قهرمان كه عليرغم كوير بي‌نياز از آب و خاك و بي‌چشم داشت نوازشي و ستايشي ، از سينة خشك و سوختة كوير به آتش سر مي‌كشند و مي ايستند و مي مانند هريك رب النوعي ! بي هراس ، مغرور ، تنها و غريب . گويي سفيران عالم ديگرند كه در كوير ظاهر مي شوند ! (8)

كويرها پديده ديگر محيط بياباني هستند. كوير زمين سست و ورم كرده اي است كه در سطح آن داراي برآمدگي متعدد است و شباهت زيادي به زمين شخم زده دارد . عواملي چون شرايط آب وهوايي گرم و خشك ، رسوبات ريزدانه و املاح مختلف در منطقه بيابان در قسمت پاياني مسيلها موجب پيدايش اين كويرها شده اند .

نمونه اين كوير ، كوير گرمسار در انتهاي مسير حبله رود را مي توان نام برد . نمكها بصورت هاي مختلف در ايجاد زمينهاي كويري شركت دارند ، از جمله گنبدهاي نمكي كه در نواحي مختلف در اشكال ناهمواريها ظاهر شده اند در اثر باران با شسته شدن اين گنبدهاي نمكي هم در محل گنبد و هم در مسير جريان آبها ، عامل پديد آمدن شوره زار و كويرها مي باشند .

نمونه ديگر عوامل مولد كويرها ، شورابها هستند كه سيلابها در مسير خود اغلب پس از عبور از گنبدها و لايه هاي نمكي ، قسمتي از نمك را در خود حل نموده و در حاشية اين رودها و سيلابها در قسمت انتهايي آن نمكزار و زمينهاي كويري بوجود آورده اند تبخير شديد عامل ديگري در تشكيل كويرهاست . در جنوب گرمسار كه تبخير بيش از مقدار بارش سالانه است در فصل گرم بعد از تبخير آبهاي موجود سطحي ، تبخير آبهاي

زيرزميني شروع شده و در نتيجه زمينهاي كويري به صورت برآمدگيهاي پف كرده منظمي با قشري از نمك سختي در زير اين تاولها به ضخامت حداقل 2 سانتيمتر تشكيل مي شود . افزايش ضخامت قشر نمك رفته رفته كاهش تبخير را به دنبال دارد . اين كـويـرها بيشتر در قسمت انتهايي حوضه هاي بسته داخل بيابانها بوجود مي آيند و از فراوان ترين نوع كويرهاي ايران مي باشند .

پوشش گياهي در جنوب گرمسار ابتدا بوته هاي خار و بوته شور و درخت گز و نيزار است ولي پس از طي چندين كيلومتر ، گياهان تنك تر شده و رفته رفته آثار گياهي در اين كويرها محو مي‌شود.(9)

مشاهده حيات گياهي كه برخي شن دوست برخي نمك دوست و بعضي خشكي پسند هستند براي افرادي كه علاقه اي به مطالعه فلور گياهان دارند ، خالي از لطف نخواهد بود .

گرچه بيابانها و كويرهاي عريان به علت آب وهواي سخت و شديد خود از جذبه كمتري برخوردارند و در آنها آبادي ها منحصر به چند واحه است كه بر اثر زايش اتفاقي چشمه هاي آب ياحفر قنوات كه زندگي برگرد آنها ممكن ساخته است بوجود آمده اند . اما با همه سختي آب و هوا مانند گرماي شديد تابستان و سرماي سخت زمستان چه بسيار هستند مشتاقاني كه آشنايي با اين نواحي و مطالعه آثار خشم طبيعت براي آنان جالب و ارزنده است بويژه اينكه بيابانها و كويرها نيز در خود پديده هايي دارند كه در ساير نقاط يافت نمي شود و مشاهده آنها براي بينندگان خالي از لطف نيست مانند تپه يا رشته ارتفاعات ماسه اي كه بر اثر وزش باد و جابجا شدن ماسه ها پديد آمده و شكل و اندازه آنها براثر وزش باد دائماً در تغيير است اينگونه تپه ها را اصطلاحاً « تلماسه » مي نامند. همچنين زندگي انسان در كوير و بيابان و مقايسه آن با نواحي جنگلي مخصوصاً براي دانشجويان و محققين مي تواند جالب توجه باشد .

در زمينة برقراري تورهاي كويرپيمايي با شتر ، تحت نظارت راهنمايان مطلع واقامت در كاروانسراهاي بازسازي شده داخل كويروپذيرايي سنتي ازاين افراد دراين كاروانسراها همگي مـواردي هستندكه ماجـراجـويان بيشمـاري را تـرغيب به مسـافرت دراين نواحي مي نمايد . البته انجام اين پيشنهاد مطالعات و برنامه ريزي هاي دقيقي را مي طلبد .

جاذبه هاي فرهنگي :

 

جاذبه هاي فرهنگي گردشگري آن دسته از جاذبه هايي هستند كه زاييدة نيروي ابتكار و قوة خلاقه و هوش انسان است . انسان براي رفع حوايج مادي و معنوي خويش با الهام از طبيعت و با بكارگير غناصر و اشياء پيرامونش با انجام تغييرات و تحولاتي در محيط زندگي خود اقدام مي ورزد، چهرة زمين را با ايجاد جنگلها ، درياچه ها ، بناهاي رفيع و پرشكوه ، سدها و … تغيير مي دهد و يا به منظور تأمين نيازهاي مادي خود به ايجاد كارخانجات و استفاده از مواد معدني و يا به خاطر تفريح به ايجاد مراكز فرهنگي و تئاترها و … مي پردازد . در نتيجه جنگها و كشمكشها ، مبادلات ، مراودت، تبادلات فرهنگي بين افراد انسان انجام مي شود و بدين طريق است كه آدمي تمدنهاي بس پرفروغ را بنيان مي‌نهد . به خلق آثار بديع هنري مي پردازد و همين عوامل است كه انواع جاذبه هاي انساني و فرهنگي را بوجود مي‌آورد .

تاريخ بسيار كهن سرزمين گرمسار و قرار گرفتن در مسير جادة ابريشم و راه ارتباطي بين شرق و غرب كشور و شمال و جنوب باعث گرديده تا به عنوان يكي از مراكز مهم تاريخي استان مطرح باشد . فرهنگ اصيل باستاني و آميختن آن با فرهنگ اسلامي بر ويژگيهاي اين استان افزوده است .

آثار ونشانه هاي متنوع و مختلفي كه از سير تكويني فرهنگ و تمدن بشري به جاي مانده مي‌توانند به عنوان جاذبه هاي جهانگردي مورد استفاده قرار گيرند . عمارتهاي قديمي ، مساجد زيبا، زيارتگاهها ، مقبره ها ، برجها و مناره ها ، حمامها ، قلعه ها ، پاره اي از خانه هاي قديمي ، معماري و شهرسازي و آداب و رسوم گوشه هايي از جاذبه هاي فرهنگي اين شهرستان است كه در صورت سرمايه گذاري در اين زمينه ها و تبليغات صحيح مي تواند توجه هر انساني را به خود جلب نمايد .

__________________

لینک به دیدگاه

موقعيت جغرافيايي استان

 

استان سمنان با وسعتي برابر با 96816 كيلومتر مربع از شرق به استان خراسان،از شمال به استانهاي مازندران و گلستان، از غرب به استان تهران و قم و از جنوب به استان اصفهان محدود شده است. شهرستانهاي استان عبارتنداز: سمنان، دامغان، شاهرود و گرمسار، مركز اين استان شهرستان سمنان با 100000 نفر نفوس در 220 كيلومتري مركز كشور قرار گرفته فاصله زميني آن با آبهاي آزاد خليج فارس و درياي خزر به ترتيب 1600 و 200 كيلومتر ميباشد. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري، استان داراي 4 شهرستان، 12 بخش،16شهر و28 دهستان ميباشد.

 

جمعيت استان:

 

جمعيت استان بر اساس سر شماري سال 1381 بالغ بر 558000 نفر تخمين زده ميشود كه 5/73 درصد در مناطق شهري و 5/26 درصد در مناطق روستايي سكونت دارند.

 

جغرافياي تاريخي استان سمنان:

 

استان سمنان در دوران باستان، از تقسيمات شانزده گانه اوستايي بود. در تمام دوره حكومت مادها و هخامنشيان، اين استان جز ايالت بزرگ پارت به شمار مي رفت. اين ايالت پيشرفت زيادي در طي دوره ساسانيان داشته است. سمنان در دوره هاي بعد از اسلام جز سرزمين تاريخي قومس(كومش) به شمار مي آمد. اين استان در گذشته شاهد جنگها، شكستها و پيروزيهايي بود. جاده ابريشم از وسط اين استان مي گذرد.

 

شهرستان سمنان:

 

در جنوب سلسله جبال البرز د ر دشتي وسيع با شيب تند از شمال به طرف جنوب ساخته شده و شامل شهرهاي سمنان، مهديشهر، شهميرزاد و سرخه ميباشد. شهر سمنان در شرق شهر گرمسار ،در غرب شهر دامغان و از شمال به استان مازندران و شهر فيروزكوه و از جنوب به كوير محدود شده است. اين شهر در مسير تهران و استان خراسان ميباشد كه هم مسير جاده اي و هم مسير شبكه راه آهن وجود دارد. از بناي تاريخي مهم آن ميتوان مسجد جامع، حمام حضرت (موزه)، مسجد امام، دروازه ارگ، بازار سرپوشيده شيخ علاءالدوله، كاروانسراي نوشيراني و شاه عباسي آهوان، لاسگرد و قلعه سارو و مقبره پيغمبران را نام ببريم.

 

در شمال اين شهر مهديشهر و شهميرزاد قرار دارد كه عشاير سنگسري تامين كننده قسمت مهمي از گوشت و لبنيات كشور به شمار ميروند و از نظر آب و هوا، اين مناطق سرسبز و خرم با آب و هواي خنك ودلچسب است كه خود شهرهاي ياد شده داراي مناطق خوش اب و هواي ديگري نيز ميباشد.

 

 

دروازه ارگ سمنان :

 

اين دروازه در تقاطع خيابانهاي آيت الله طالقاني و شيخ فضل الله نوري سمنان واقع شده است كه يكي از آثار تاريخي و با ارزش و زيباي سمنان مي باشد. دروازه ارگ در زمان سلطنت ناصر الدين شاه قاجار از سال 1300 تا 1305 هجري قمري (1258 تا 1263 هجري شمسي) بنا شد. بناي اصلي د روازه ازآجر به ارتفاع بيش از 7 متر ساخته شده است. يكي از شاهكارهاي اين بناي تاريخي، سر در جالب توجهي است كه در آن تصوير تاريخي نبرد رستم و ديو سپيد به طوري خيره كننده روي كاشي هفت رنگ منقوش است. درهاي دروازه ارگ از الوار قطوربا گل ميخهاي آهني است. بعد از انقلاب اسلامي، اين بنا از سوي سازمان ميراث فرهنگي استان، مرمت و بازسازي شد.

 

مسجد جامع سمنان:

 

مسجد جامع سمنان يكي از كهن ترين آثار تاريخي به جامانده از دوران اسلامي اين شهر مي باشد كه در واقع نشانگر رشد و نبوغ هنر معماري مردم اين شهر به شمار ميرود. اين اثر تاريخي طبق متون تاريخي به قرن سوم هجري تعلق دارد. بناي اوليه مسجد از آثار دوران اسلامي است كه در دوره سلجوقي، ايلخاني و تيموري گسترش يافت. اين يادمان تاريخي شامل چندين فضاي معماري است. صحن، ايوان بزرگ، مقصوره غربي و سه شبستان شمالي، جنوب و شرقي. ايوان بزرگ 21 متر ارتفاع دارد و از آثار خواجه شمس الدين علي باليچه سمناني وزير شاهرخ تيموري است.

 

منار مسجد جامع:

 

منار مسجد جامع سمنان يكي از زيباترين منارهاي تاريخي استان به شمار ميرود كه در گوشه شمال شرقي مسجد جامع قرار دارد. ارتفاع اين منار ازسطح زمين 20/31 متر ميباشد و از روي بام به ارتفاع 2 متر كتيبه اي با طرح و نقش بسيار زيبا از آجر و با خط كوفي تزئين شده است.

 

مسجد امام خميني(ره):

 

اين مسجد در مركز شهر سمنان واقع شده است. اين مسجد داراي چهار در بزرگ از چهار سمت ميباشد. درهاي شمال جنوبي و شرقي داراي هشتي (معمولابه شكل دالان و دهليز) هستند. بالاي درهاي شمالي و شرقي، تزئينات مقرنس كاري گچي زيبا پشت بغلهاي كاشي كاري شده وجود دارد. در هشتي هاي شمالي، جنوبي و شرقي تاقهاي آجري گنبددار با تاقنماهاي متعدد كاشيكاري شده مشاهده مي شوند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اين مسجد بيشتر مورد توجه بوده و بوسيله سازمان ميراث فرهنگي نسبت به تعمير و باز سازي آن اقدام شده است.

 

غار دربند مهديشهر:

 

اين غار يكي از بزرگترين غارهاي استان است كه كه در 3 كيلومتري جنوب شهميرزاد ودر شمال مهديشهر واقع شده و مشرف به دره سرسبز و خرم دربند است. مدخل غار به ارتفاع 35/1 متر و عرض 75/2 متر است. پس از عبور از دهانه و مدخل غار وارد دالاني به طول 24 متر و عرض متوسط 3 متر ميشويم. فضاي داخلي غار نسبتا ساده، بصورت تالاري بيضي شكل است به طول 91 متر كه عريض ترين قسمت آن 36 متر وبلندترين نقطه سقف آن به 20 متر مي رسد. از اين نظر يكي از زيباترين و تماشايي ترين غارهاي ايران به شمار ميرود. بلندترين ستون استالاگميت با ارتفاع 12 متر و با قطر متوسط 85/2 متر ميباشد.

 

حمام پهنه و گرمابه حضرت:

 

اين حمام بين مسجد جامع و امامزاده يحيي در سمنان واقع شده است. در سال 856 هجري قمري در زمان سلطنت ابوالقاسم بابرخان پادشاه تيموري و به دستور وزير وي خواجه غياث الدين بهرام سمناني ساخته شده است. اين حمام در سال 1312 هجري قمري در زمان سلطنت مظفرالدين شاه و به دستور حاج ملا علي حكيم الهي دانشمند معروف،نسبت به تعمير و تجديد بناي آن اقدام شد. يكي از قسمتهاي جالب توجه اين حمام،سر در زيبا و كاشيكاري شده آن است ودر بالاي در ورودي اشعاري به خط نستعليق خوانا و استادانه نوشته شده است. اين حمام از موقوفات مسجد جامع است و سازمان ميراث فرهنگي استان در سال 1373 پس از باز سازي آن را به عنوان موزه مردم شناسي بازگشايي كرد.

 

كارونسراي شاه عباسي لاسگرد-سمنان

 

اين كاروانسرا در روستاي لاسگرد(لاسجرد) سمنان واقع شده است و ساختمان آن مربوط به زمان شاه عباس اول صفوي ميباشد. اين كاروانسرا دو ايواني است كه اطراف آن را 24 حجره احاطه نموده است. د و ايوان در شرق و غرب ساختمان وجود دارد كه به حجره ها متصل شده است.

 

قلعه هاي سارو سمنان:

 

اين قلعه ها در ده كيلومتري شمال شرقي سمنان در نقطه اي كوهستاني بنام سارو واقع شده است. بر اثر گذشت زمان قلعه شمالي تا اندازهاي ويران شده و خالي از سكنه است. قلعه جنوبي آن ظاهرا سه طبقه بوده است كه طبقه اول آن جاي چارپايان و طبقه دوم محل سكونت رعايا و خانواده آنان و طبقه سوم كه داراي معبد، حمام و آبدارخانه بود محل سكونت سربازان مدافع و بزرگان قلعه بود.

 

شهميرزاد:

 

شهميرزاد در 24 كيلومتري شمال سمنان قرار دارد. اين شهر با جاذبه هاي طبيعي منحصر به فرد يكي از مناطق جالب گردشگري در سمنان مي باشد. مهمترين ويژگي اين شهر آب و هواي مطبوع و خنك اين منطقه در فصول بهار و تابستان مي باشد. محيط طبيعي و سر سبز شهميرزاد و محصور بودن كامل آن در ميان كوه و آب وهواي مناسب و تمامي عوامل كه در رشد درختان سردسيري و خصوصا گردو موثر است، سبب شده است كه منطقه شهميرزاد به عنوان يك قطب مهم گردوي ايران از سوي فائوشناخته شود. باغ بزرگ گردوي شهميرزاد در مساحتي معادل هفت ميليون متر مربع ميباشد.

 

يوز پلنگ آسيايي:

 

يوز پلنگ ارزشمندترين گونه جانوري ايران است. يوزپلنگ كه از خانواده گربه سان ميباشد تيزروترين جانور جهان است و سرعت حيرت آور آن به 100 كيلومتر در ساعت ميرسد. اغلب از آهو، جبير، قوچ، ميش و خرگوش تغذيه مي كنند. ذخيره گاه زيستكره توارن يكي از مهمترين زيستگاههاي اين حيوان ارزنده است. با توجه به جمعيت كم آن،چنانچه تمهيدات جدي در خصوص حفاظت و تكثير و پرورش آن صورت نگيرد خطر انقراض نسل آن وجود دارد.

 

پرندگان:

 

گونه هاي پرنده مهم و شاخص موجود در منطقه عبارتند از: هوبره، زاغ بور،بازهاي شكاري، انواع گنجشك سانان، اغلب پرندگان بومي منطقه اند. در بين گونه هاي ياد شده دو گونه هوبره و زاغ بور از جايگاه و اهميت ويژه اي بر خوردار ميباشند.

 

هوبره:

 

پرنده ايست ازخانواده هوبره، از نظر ظاهري به بوقلمون شباهت دارد. گردن و دم خرمايي رنگ و دراز دارد. پرنده ايست نيمه مهاجر كه در ذخيره گاه زيستكره توران تخم گذاري و جوجه آوري ميكند و داراي مهاجرت داخل منطقه اي است.

 

زاغ بور:

 

پرنده ايست از خانواده كلاغ، پر و بالش بطور كلي نخودي مايل به صورتي است كه بالها و دمش متمايل به سياه است و كمتر پرواز ميكند. بومي ذخيره گاه زيستكره توران است و در منطقه تخم گذاري و جوجه آوري ميكند.

لینک به دیدگاه

دامغان

 

دامغان با وسعت 312/12110 کيلومتر مربع از طرف شمال به خط الراس و به کوههای البرز، از شرق به شهرستان شاهرود، از جنوب به دشت کويرمرکزی ايران و از غرب به شهرستان سمنان منتهی می شود. دامغان در طول جغرافيايي بين 53 درجه و 15 دقيقه و 55 درجه و 20 دقيقه و عرض جغرافيايي بين 34 درجه و 45 دقيقه و 36 درجه و 58 دقيقه قرار دارد. ارتفاع شهر از سطح دريا 1170 متر و اختلاف ساعت آن با تهران 11 دقيقه و 5 ثانيه است .

جاذبه های توريستی شهرستان دامغان

 

خداوند، مناطق مختلف شهرستان دامغان را زيبا آفريد و خلق خدا در گذشته دور، شهر دامغان را اذا هم شهر و هم مناطق طبيعی، آن دارای بناها و مناظر طبيعی زيبا هستند.در شهر دامغان بناهای متبرکه، آموزشی، بهداشتی و بازرگانی قديمی ساخته شده که قدمت بعضی از آنها به قرنها می رسد: مسجد، مدرسه، حمام عمومی، کاروانسرا، ضمن آنکه از لحاظ سبک و هنر به کار رفته زيبا هستند، بطور هماهنگ و در فواصل از يکديگر بنا شده اند که نه تمرکزی بيهوده و نه توزيعی دور از اقتصاد شهری را سبب شوند و از اين لحاظ نيز بخش قديمی دامغان از بافت بسيار مناسب و زيبايي برخوردار است، به عبارت ديگر، دامغان شهری بوده است منسجم که پيکره های اصلی و فرعی اش با يکديگر هماهنگ شده اند و فضايي را به وجود آورده اند که هم تابع اقليم و هم تابع تاريخ و هم پيرو نيازهای کارهای توليدی و انجام مراسم مذهبی و امور آموزشی و خدماتی بوده و محلات شهر، هر يک مجهز به بناهای خاص خدمات عمومی (از مذهبی تا بهداشتی و از مدارس تا دکانها) بوده است.از ويژگيهای بخش قديمی دامغان، نسبت به ديگر شهرهای استان سمنان و حتی ديگر شهرهای کشور، اين است که در هيچ شهری جز دامغان کوچه ها و گذرهای فراخ را نمی يابيد که جوی های آب از ميان آن بگذرند و از سر ديوار هر حياطی، درختی و يا شاخه ها آن، خود را به رهروان عرضه کند.اما دست کم، از دو دهه پيش به اين طرف، شهر دامغان شاهد رويدادهايي بوده و هست که به دگرگونی آن دامن زده و توسعه هماهنگ آن را در راستاهای نو، قرار داده اند. علاوه بر شهر دامغان که با داشتن سبکی خاص خود و بناهای متبرکه و فرهنگی و تجاری قديمی بسيار جالب، به عنوان جاذبه های توريستی (که به آنها فقط اشاره ای شد) هم در مناطق کوهستانی بالا دست و هم در مناطق دشتی و کويری پايين دست، با اقاليم و چشم اندازهای متفاوت، مناظر و امکاناتی وجود دارد که می تواند به عنوان محل های توريستی، مورد توجه بيشتری قرار گيرد به عنوان مثال: چشمه علی با مناظر طبيعی بسيار زيبای آن در مناطق کوهستانی و ييلاقی در شمال دامغان (در رشته کوه البرز) که تفرجگاه عمومی ساکنان شهر و مناطق اطراف برای حدود هفت ماه از سال می باشد، از جاذبه های توريستی اين منطقه به شمار می رود. نواحی دشتی جنوبی دامغان که ضمن داشتن آب و هوای خشک، از تنوع شرايط طبيعی بسيار جالبی برخوردار است از آن جمله اند:

 

کوير حاج علی قلی يا کوير چاه جم و تنوع پوشش زنده (گياهان) و پوشش غير زنده آن (نمکزار و تپه های ماسه ای به اشکال مختلف). ارتفاعات جنوبی دامغان که دشت دامغان را از منطقه دشت کوير جدا می کند. اين کوههای کم ارتفاع، با دارا بودن ترکيبات و تشکيلات متنوع، مناظر الوان و زيبايي را بوجود آورده اند که برای هر بيننده ای بسيار جالب است، به ويژه گنبد های نمکی آن.واحه ها يا روستاهای کوچک حاشيه دشت کوير مانند معلمان و سينگ و... که نمونه ای از يک زندگی در شرايط سخت طبيعی و اقليم خشک و نامساعد را نشان می دهد که در سالهای اخير به علت پرت و دور افتاده بودن آن، تاسيساتی را در آن برای توليد برق از انرژی خورشيدی به وجود آورده اند که بر جاذبه توريستی اين منطقه افزوده است. اين روستاها در واقع در واقع حکم بنادر در دريای کوير هستند با اين تفاوت که جای آب، در ساحل دريای خشک و نمکی سابق قرار گرفته اند. سازندها يا تشکيلات زمين ساختی مربوط به دوران سوم زمين شناسی به نام نئوژن که بعد از روستای معلمان و در ساحل دريای نمک واقع شده و با داشتن ترکيبات گوناگون (نمک، رس و...) مناظر الوان و بسيار زيبايي دارند. در اينجا قابل ذکر است که در آريزونا و کاليفرنيای آمريا از اين نوع تشکيلات زمين ساختی وجود دارد که به آن گلدن کينون (Golden canyon) يعنی زمين های فرسايش يافته طلايي می گويند و از مواردی است که توريست را به آن نقاط جلب می کند و اين راه، درآمد سرشاری هم دارند. اما در کشور ما با داشتن اين گونه تشکيلات، چه درمنطقه دامغان و چه در مناطق ديگر، آن هم در سطحی بسيار وسيع و زيباتر از آنچه در آمريکاست، به آنها توجه نداريم و بدون استفاده مانده و حتی آنها را به عنوان عوامل نامساعد و مايه بدبختی منطقه می پنداريم.بنابر اين شهرستان دامغان از لحاظ جاذبه های توريستی غنی است که اگر درست برای آن برنامه ريزی بشود می توان هر گروه توريست را برای چندين روز در دامغان سرگرم کرد.

 

به نظر می رسد اين نام ترکيبی از ترکی (تاری ؛ خدا ) و خانه فارسی است . « گدار » باستان شناس معروف درباره مسجد تاريخانه چنين نوشته است:« نمونه ای از بناهايی که مقدم بر دوره سلجوقيان است می توانيم ارئه دهيم يعنی مقدم بر دوره ای که نمونه اصلی مساجد ايران در آن تشکيل يافته است دو نمونه از ميان آنها مسجد جامع نائين و تاريخانه دامغان است » تاريخانه به معنی خانه خدا است و آن را مسجد چهل ستون هــــــم می نامند و اين رقم اغلب در ايران نماينده آن نيست که حتماً چهل ستون داشته باشد بلکه به معنی ستون های متعدد است نقشه اين بنا نقــشه مساجد صدر اسلام است که از هر عنصر خارجی عاری است. در دوره سلجوقيان به جای مناره خشت و گلی آن که ريخته بود برجی از آجر ساخته اند . اين مناره جديد را در جای مناره قديم نساخته اند بلکه در کنار آن بنا کرده اند . اين بنا شامل صحنی است تقريباً مربعی که از چهار طرف طاقهايی دارد و يکی از طاق نماها که عميق تر از ديگران است جای مقصوره مسجد را دارد و به همين جهت مواجه با قبله است نقشه اين مسجد ساده ترين و خالص ترين و حتی می توان گفت علمی ترين مساجد صدر اسلام است . در بنای تاريخانه يعنی در اشــــــکال معماری که در آن به کار برده اند و در شکل ساختمان هيچ چيز نيست که ايرانی خالص نباشد حتی می توان گفت در اين بنا هيچ شکل و هيچ جزئی از ساختمان نيست که متعلق به معماری زمان ساسانيان نباشد .

 

تپه حصار دامغان

 

در کاوش های تپه حصار دامغان، در سالهای 1310 و 1311 ه.ش سه دوره استقرار آشکار شده، آثار و بازمانده فرهنگ های گوناگون از دوران پيش از تاريخ تا دوران اسلامی به دست آمده است. مردم ساکن تپه حصار بر پايه مهرهای استامپی (مسطح) و استوانه ای(سيلندری) که از اين محل به دست آمده، در دوران پيش از تاريخ دارای خط و يا گونه ای علامت اختصاری بوده اند. پيدايش اين خط می رساند که اين مردمان دارای خط بودند و می نگاشتند و مهرهای يافت شده، پاسخ نامه های آنان است و بی گمان با بين النهرين و درّه سند در پيوند بازرگانی بوده اند. از سوی خاور با جلال آباد و بدخشان از طريق شهر سوخته سيستان، تجارت سنگ لاجورد و در کوهی داشته و به بين النهرين و ايلام فلز صادر می کردند، زيرا در تپه حصار کوره ذوب فلز و قطعه های ريز سری پيدا شده است. بر پايه آزمايشهای کربن 14 ، ديرين ترين لايه تمدنی حصار از 6 هزار و 600 سال پيش استو جديدترين دوره فرهنگی در همين تپه، در حدود 3 هزار و 900 سال پيش است. از اين رو در بين ديرين ترين لايه های فرهنگی تا جديدترين لايه های حصار، 2 هزار و 700 سال معماری، فرهنگ، تاريخ و زندگی انسان نهفته است. با به دست آمدن استخوان چهارپايان، چون گاو، گوسفند، بز، غزال، و شتر می توان اهميت دام و دامپروری را در ميان اين مردمان دريافت. همچنين با بدست آمدن دانه های نباتی، مانند: کنجد، پنبه دانه، گندم، جو و حتی انگور، می توان پذيرفت که کشاورزی، کشت دانه های نباتی، کشت گندم و جو به همان اندازه دامپروری، شکوفا بوده است. با توجه به گفتار بالا می توان گفت که زندگی اقتصادی مردم تپه حصار، در سه دوره ياد شده، بر سه اصل : پيوند بازرگانی، دامپروری و پرورش طيور و کشاورزی استوار بوده است.

 

برج طغرل

 

 

در جنوب روستای مهماندوست و بين مهماندوست و روستای امام آباد ساختمان آجری بدون سقفی است که در سال 490 هجری قمری ساخته شده است. در آجر کاری آن دقت و مهارت عجيبی به کار رفته است که هم اکنون پس از 935 سال تيزی لبة تزئينات قرنيز با آن همه پيچ و خم آن از مسافت چندين متری پديدار و مشخص است و در تزئينات آجری آن خصوصاً حاشيه قرنيزهای بالای آن قطعات بزرگ آجر را طوری تراشيده اند که گويي مانند چوب به وسيله اره کار کرده باشند و تمام پيچ و خمها و چين خوردگيهای آجرها را با لبه های تيز از کار درآورده اند. تاريخ بنا با زمان سلطان سنجر سلجوقی مطابقت دارد. معلوم نيست که چرا اين بنا سقف ندارد. مردم محل آن را امامزاده قاسم می گويند، و می گويند سابقاً برای اين برج سقف ساخته اند ولی پس از گذشت شبی، صبح ديدند سقف ندارد!

 

گنبد پيرعلمدار

 

در نزديک مسجد جامع و مدرسه حاج فتحعلی بيگ گنبدی است به سبک ساختمان چهل دختران اما نه به آن ظرافت و زيبايي. قريب سيزده متر از سطح زمين تا نوک گنبد ارتفاع دارد و مقبرة محمد بن ابراهيم پدر ابوحرب بختيار ممدوح منوچهری است. در سال 417 قمری (1008 سال پيش) بنا شده است. در داخل گنبد کتيبه ای به خط کوفی و سورمه ای رنگ نوشته شده که از حيث هنر کم نظير است.

 

قلعه گردکوه

 

قلعه گردکوه در غرب دامغان و در نزديکی روستاي قدرت آباد واقع شده است. فاصله اين قلعه تا روستا 8 کيلومتر و تا دامغان حدود 15 کيلومتر می باشد ديواره های اين قلعه از جنس سنگ و گچ می باشد که آنرا احاطه کرده اند. اين قلعه دارای سه آب انبار مسقف می باشد که در قسمت جنوبی دژ واقع شده و هر سه به هم راه دارند آب آنها از چشمه پيخار به وسيله جويي که قبلاً وجود داشته تامين می شده است. گردکوه به شکل گنبد می باشد و احتمالاً به همين خاطر آن را بدين نام ناميده اند. اين قلعه در شاهنامه فردوسی با نام دژ گنبدان آمده است و شاعر در چندين مورد بدان اشاره کرده است، از آن جمله آمده است که اسفنديار فرزند گشتاسپ مدتی به فرمان پدرش در اين قلعه زندانی بوده است:

 

بر دندش از پيش فرخ پدر سوی گنبدان دژ پر از خاک و سر

 

شهرت گردکوه بيشتر به دوران اسماعيليه بر می گردد. به زمانی که حسن صباح و فدائيان بی باکش با کاردهای زهر آلودشان وحشت به جان تمامی حکام و فئودالهای سلجوقی انداخته بودند. در آن دوره فردی به نام رئيس مظفر حاکم دامغان بود وی دعوت حسن صباح را پذيرفت و از آنجا که فرد ثروتمندی بود قلعه الموت را به مبلغ سه هزار دينار خريد و به حسن صباح داد او همچنين نامه ای به برکيارق پادشاه سلجوقی نوشته و از او خواست که قلعه گردکوه را به او ببخشد شاه سلجوقی نيز موافقت کرد و قلعه را به وی داد. رئيس مظفر در راه آبادی اين قلعه تلاش زيادی کرد و تمامی ثروت خود را در اين راه خرج کرد. وی قلعه را کانون تبليغ فرقه اسماعيليه کرده بود و هيچ کمکی را از آنها دريغ نمی کرد.

 

چشمه علی

 

چشمه علی در دره با صفايي واقع شده است و تا شهر دامغان 35 کيلومتر فاصله دارد در قسمت جنوبی مجموعه چشمه علی ساختمانی قرار دارد که توسط آغا محمد خان قاجارساخته شده است. در سمت شمالی و در داخل درياچه به فاصله قريب پانصد متر از تپه های آبده، ساختمانی است دو طبقه و دارای ايوان و محصور در آب که توسط فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است. طبقه فوقانی و تحتانی از دو طرف باز است و هر کس در آن بنشيند می تواند دو طرف آن را ببيند در اطراف و در اطراف درياچه چشمه های زيادی است که از آنها آب خارج می شود. و يکی از آنها که در پای درختی کهن است و آب با فشار از آن می آيند می گويند؛ سم اسب حضرت علی(ع) در اينجا فرو رفته و آب بيرون آمده و قطعه سنگ بزرگی که روی آن نقشی دارد کنار اين چشمه است و درختان چنار کهنی که زائران چشمه علی به شاخه های آن قطعه های پارچه گره زده اند و به اصطلاح دخيل بسته اند. و علت اينکه به اين چشمه ، چشمه علی می گويند را همين موضوع می دانند. اما در واقع اسم اين چشمه ترکی است و «الی بلاغ» است نه علی. و دانسته نيست اين نام ترکی «الی بلاغ» (پنجاه چشمه) از کجا آمده است. در هر صورت اين مکان زيارتی و تفريحی مکان مناسبی برای مسافران به خصوص مسافرينی که از شمال خود را به اين منطقه می رسانند می باشد.

تاريک خانه دامغان جلوه ای از هنر ايرانيان

 

ايالت پرآوازه قومس (کومش) با سابقه ديرينه و افتخارآميز خود ابنيه و آثار متعدد و ارزشمندی از دورانهای مختلف قبل و بعد از اسلام به يادگار دارد که هر يک از آنها، سند هويت و گواه اهميت اين منطقه محسوب می شود. در بين بناهای تاريخی اين ايالت، مسجد تاريخانه دامغان از شاخصيت ويژه ای برخوردار و شهرت جهانی دارد و قبل از آن که ساير ابنيه تاريخ قومس مطرح و مورد توجه قرار گيرد، اين مسجد بواسطه بعضی ويژگی های معماری آن، از ميراثهای گرانقدر فرهنگی کشور معرفی و به ثبت رسيده است. در رابطه با خصوصيات منحصر به فرد اين بنای عظيم ايرانی و اسلامی، «مسيو گدار» فرانسوی رسالة نسبتاًمفصلی نوشته که ترجمه آن در شماره 1 و 2 سال اول مجله «مهر» مورخ خرداد و تير سال 1312 شمسی درج و در کتب مختلف تاريخ و جغرافيای دامغان نقل گرديده که علاقمندان برای استفاده از متن کامل و آگاهی از جزئيات فنی اين بنای ارجمند، بايستی به منابع ياد شده مراجعه نمايند و در اينجا برای اجتناب از اطاله کلام، قسمتی از رساله مزبور را که حاوی نکات ويژه مقاله می باشد نقل می کنيم:

 

«نقشه اين مسجد ساده ترين و خالص ترين و حتی می توان گفت علمی ترين نقشه های مساجد صدر اسلام است. تصادف بسيار خوبيست که اين مسجد در ايران واقع شده و مخصوصاً از دوره ايست که بناهای اسلامی هنوز در تحت نفوذ سبک های ايرانی در نيامده و در ضمن بر ما معلوم می کند که مساجد ايران، گذشته از نقشه چه چيزهاي ديگر از اعراب پذيرفته است. بنابراين چنين به نظر می آيد که مساجد ايران فقط اثر مختصریاز نقشه های مساجد عرب پذيرفته باشد. در بنای تاريخانه يعنی در اشکال معماری که در آن به کار برده اند و در شکل ساختمان، هيچ چيز نيست که ايرانی خالص نباشد. حتی می توان گفت در اين بنا هيچ شکل و هيچ جزئی از ساختمان نيست که از بناهای ديگر ناحيه ای که اين مسجد در آن ساخته شده است تقليد کرده باشند. ستونهای تاريخانه دارای طاقهای ضربی وسيعی است که موازی با نماهاست و در تمام طول خود از طرف بيرون يعنی از طرف مسجد باز است و مانند ايوانهای واقعی بنهای ساسانيانست. اين طرز ساختمان به کلی ايرانيست. بقيه بنا با قسمت های ديگر آن متناسب است. طاقهای آن رومی نيست و حتی از آن طاقهای منکسر هم نيست که آنها را طق ايرانی می نامند و استعمال آن در ايران و اطراف ايران در زمان «بنی عباس» به بعد معمول شده، ولی طاقهای کامل دوره ساسانيان است که زنجيره دار می ساختند و مرکب از دو پايه مرتفع است. تعداد و اشکال پايه های طاقهای اين بنا در کمال وضوح ثابت می کند که آنرا مکرر تعمير کرده اند. ولی قسمت عمومی نقشه آن کاملاً متعلق به بنای اصلی است.نقشه اين بنا با رواقهای وسيع آن به همان حال اصلی بدوی خود نيست. زينت های معماری آن در بعضی ستون ها مخصوصاً طاقهای آن ايرانی نيست و منسر و جرزهای تاريخانه نيست.»

 

ضمناًآقای گدار پس از شرح و بسط جزئيات سبک بنای اين مسجد و قياس آن با قصر سامانی مکشوفه در «تپه حصار» دامغان، به زمان ساخت آن پرداخته و می نويسد: «طاقهای مقصوره اين مسجد هنوز کاملاً ساسانی است. معذالک اندک تمايلی در آن ديده می شود که در قله آن انکساری توليد کنند و طاقهای رواق آن حالتی از شکل مخصوص طاقهای ايران دارد. از طرف ديگر معلوم است که تبديل طاقهای ساسانی به طاقهای منکسر «بين النهرين» در ظرف قرن هشتم ميلادی پيش آمده، انحنای درگاه های دروازه بغداد که بازمانده قصری است که «هارو الرشيد» در «رقه» در سال 174 هجری بنا کرده، همان انحنايي است که بخصوص معماری اسلام می شود. اگر ما در اين دوره تصادف تکامل معماری ايرانی را در ايران و در بين النهرين محتمل بدانيم، می توان تصور کرد که تاريخانه در ميان قديمی ترين زمان ممکن يعنی جلوس اولين خليفه عباسی «سفاح» در132 هجری و سلطنت هارون الرشيد (170-193 هجری) ساخته شده، يعنی در حدود اواسط قرن دوم هجری»

 

آری، مسجد تاريخانه دامغان با دارا بودن چنين سابقه ديرپای و هنر معماری اصيل آن است که مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی و علمای باستانشناسی و معماری بوده و همه ساله گروه بسياری را برای ديدار و عکس برداری به سوی خود می کشاند. نگارنده در مسافرت اخير به دامغان، با فصت بيشتر، ضمن تهيه بليط ورودی از قسمت های مختلف مسجد ديدار و عکسبرداری کرده و متاسفانه با وضعيتی مواجه شدم که تصديع و تنظيم اين مقاله را در پی داشته و لازم است اوليای محترم ميراث فرهنگی به اين سطور عنايت خاص مبذول و اقدام عاج معمول و غفلت روا نداشته و اين اثر ارجمند اسلامی را از خطر انهدام مصون نگاه دارند، در سقف رواق ها، هم قسمت شمال و هم ناحيه جنوبی بالاخص ترک های فاحشی ايجاد شده و به احتمال قوی موجب فرو ريختن سقف ها و ديوار ناحيه جنوبی مسجد خواهد شد.

 

البته مسئولين برای پيشگيری از چنين پيش آمدی با نصب تير چوبی بصورت خيلی ابتدايي و غير فنی، ظاهراًخطر را مهار کرده اند، ولی اين عملکرد از مهندسين و کارشناسان ارجمند ميراث فرهنگی دور از انتظار بوده و در حاليکه مشاهده می شود در ساير نقاط و در مکان های دور دست منطقه، برای تعمير و يا بازسازی مدفن «شاعر» و يا عارفی ميليونها تومان هزينه کرده و آن مکان را از يک ويرانه خشت و گلی، با استفاده از مصالح مرغوب، به بنايي با شکوه و آبرومند تبديل و نگاهداری می کنند، آيا سزاوار است که تاريخانه (خانه ای از خانه های خداوند) با اين سابقه درخشان تاريخی و اينکه مورد توجه خاص صاحبان ذوق و هنر می باشد، اين چنين مورد کم توجهی قرار گرفته و در اثر تاخير در تعميرات اساسی، هزينه های بسيار سنگينی را بر بودجه ميراث فرهنگی کشور تحميل نمايد؟ البته نمی گوييم که چرا برای فلان عارف و يا فلان شاعر چنين هزينه شده است، زياد بايستی شود، چون شاعران و عارفان از هر نقطه که باشند از مفاخر فرهنگی کشور محسوب و هر چه که در مورد بزرگداشت آنان صورت گيرد، موجب مسرت و سرافرازی و افتخار است، ولی حرف بر سر اين است که چرا برای تاريخانه آنچنان که شايسته اين اثر گرامی و الهی می باشد، اقدام بنيادی صورت نگرفته؟ شايد به اين سبب که در دامغان قرار گرفته؟ بطور قطع چنين است، زيرا اگر تاريخانه در اصفهان يا مراکز ديگر استانها واقع شده بود، اين سان بی مهری درباره آن روا نمی داشتند و چون گوهری گرانبها از آن محافظت می کردند.

 

به هر حال اگر غير از اين است، چه بهتر که اوليای محترم ميراث فرهنگی، عکس اين استنباط را ثابت کنند تا نگارنده ضمن ندامت از نوشته خود، عذر تقصير بخواهد. ضمناض نبايد ناگفته گذاشت که در چند سال اخير تعميراتی در قسمت های مختلف انجام شده و مسجد را از وضعيت نا به سامان گذشته خارج کرده و ظاهر را آراسته اند و بنا به اظهار متصدی فروش بليط، مقرر است که زمين و خانه های اطراف را خريداری و فضا سازی نمايند، که لازم است به اين تصميم شايسته و پسنديده آفرين گفته و توفيق کامل مسئولين محترم را در اجرای اين نيت پاک از درگاه خداوند متعال خواستار شديم، ولی موضوعی که در اولويت قرار دارد همانا نجات سقف مسجد است که هر لحظه خطر در کمين بوده و اميد است با اين يادآوری، از وقوع حادثه ای ناگوار جلوگيری شده و با انجام عمليات اساسی، يکی از ميراث های ارجمند و با شکوه اسلامی اين ايالت (استان سمنان) را به صورت مناسبو مطابق شئونات آن تعمير و محفوض نگاه دارند و دعای خير همگان را برای خود تامين نمايند. ان شاء ا...

لینک به دیدگاه

شهر مجن

 

شهر مجن با جمعيتی حدود 8000 نفر در 33 کیلومتری شمال غربی شاهرود در دامنه رشته کوه های البرز شرقی با ویژگی های منحصر بفرد خود ، ماسوله کویر ایران لقب گرفته است . بافت قدیمی این شهر که بر بلندای کوهی قرار گرفته مانند روستای ماسوله گیلان به گونه ای ساخته شده که بام هر خانه حیاط خانه فوقانی است و این عامل چشم انداز بی نظیری را بوجود آورده است. این شهر از شمال و شمال غرب به استان گلستان و از جنوب شرق به شهرستان شاهرود محدود می شود. مجن با جاذبه های گردشگری متعدد و مردمانی خونگرم که بیشتر آنان به کشاورزی و دامپروری مشغولند، مستعد تبدیل شدن به قطب گردشگری منطقه است .

 

بزرگتر ها و ریش سفیدان شهر نام مجن را بر گرفته از «جنت» می دانند و این نامگذاری به دلیل وجود درختان سر به فلک کشیده بوده به کونه ای که نور خورشید به علت انبوه درختان به زمین نمی رسیده است .از نظر قدمت تاریخی وجود آثار و قلعه هایی در اطراف شهر و سفالینه هایی که در تپه های اطراف باقی مانده است و نیز وجود دو درخت کهنسال اورس که در منطقه به نام « سور » مشهور است ، نشانگر این است که از زمان جاری شدن چشمه های آب , زندگی نیز حضور خود را در این منطقه خوش آب و هوا آغاز کرده است .در بافت قدیم شهر ، زیبایی دل انگیزی از کاربرد معماری بومی و اقلیم منطقه به چشم می خورد . مصالح بکار رفته در خانه ها از سنگ و چوب می باشد . روی دیوارهای سنگی اندود کاهگل بکار رفته و نمای ان را با گل قرمز اندود می نمایند. کوچه های تنگ و پر پیچ و خم و شیب دار آن با شیوه ساخت منازل مسکونی چشم انداز بافت را زیبا نموده است .در این شهر که در دامنه جنوبی رشته کوه البرز آرمیده ، می توان چهار فصل سال را به خوبی احساس نمود . با آغاز فصل بهار و رویش انواع گلهای وحشی ، سبزی های صحرایی و گونه های دارویی نوروز طبیعت را نوید می دهند .

مناطق دیدنی اطراف مجن :و جود مرتفع ترین قله البرز شمال شرق یعنی شاهوار با ارتفاعی بالغ بر 3945 متر از سطح دریا که به عنوان بام البرز شرقی محسوب می شود با جامه ای سپید خستگی را از تن گردشگران بیرون می کند.موقعیت اقلیمی خاص منطقه شرایط را برای رشد گونه های مختلف گیاهی از قبیل شنگی های صحرایی ، پونه ، سر شو ، ریواس ، کما ، گون و زرشک فراهم کرده است .از مکانهای دیدنی اطراف این شهر می توان به آبشار بی نظر تنگه داستان اشاره کرد که در شمال شهر مجن واقع شده است ، این آبشار در تنگه ای موسوم به تنگه داستان واقع شده که این تنگه در اثر زلزله ای در سالهای بسیار دور رخ داده ایجاد شده و رود خانه منتهی به آبشار از این تنگه میگزرد .که این تنگه هم خود بسایر دیدنی است ، طول تنگه در حدود 2 کیلومتر و عرض تقریبی 5 متر می باشد که کف تنگه کاملا با آب رودخانه اشغال شده است در مسیر رودخانه آبشار هایی با ارتفاع 5 تا 10 متری دیده میشود که به این علت گذر از تنگه بسیار جذاب و هیجان انگیز می باشد .

لینک به دیدگاه

بیارجمند

 

بیارجُمَند ، بخش و شهری در استان سمنان . نام شهر ظاهراً از ترکیب نام دو قریة بیار (جمع بئر به معنای چاه ) و جُمند در قومس * (= کومش ) پدید آمده است . بیارجمند در گذشته ولایت «بیار و جمند» را تشکیل می داده است (حافظ ابرو، ج 2، ص 107). مقدسی در قرن چهارم مطالب فراوانی دربارة بیار، که اجداد مادری او اهل آنجا بوده اند، ذکر کرده است . به نوشته او، بیارشهرمانندی در کورة قومس بوده که دژ و بارو و مزارع و تاکستان و باغهای میوه داشته است . وی همچنین از پرورش شتر و گوسفند و تولید روغن در آنجا یاد کرده و می نویسد که ، شهر منبر (مسجد جامع ) و بازار نداشته ، و خرید و فروش در خانه ها انجام می شده است . در این منطقة کم آب ، آسیابها در زیرزمین ساخته شده بوده و آب از بالا بر آنها می ریخته است . اهالی شهر در ضدیّت با کرّامیّه سخت تعصب داشته اند. در زمان مقدسی ، شهر از دست دیلمیان در آمده بوده است و سامانیان بر آن حکومت داشته اند (ص 26، 356، 357، 367؛ ایرانیکا ، ذیل «بیار»).

 

در 388، ابن اسفندیار (ج 2، ص 8)، از قلعة جُمند (جومند) نام می برد که ابوعلی حمویه ، نصربن حسن فیروزان را در آنجا پناه داد. در 407 نصر از بیار و جومَند به ری رفت و از ترس قابوس و لشکریانش ، راه بیابان را طی کرد (رشیدالدین فضل الله ، ص 144؛ عتبی ، ص 360). یاقوت حموی بیار را شهری در قومس بین بسطام و بیهق ضبط کرده و چندتن از ادبا و علمای آنجا را نام برده است (ج 1، ص 772).

 

در اوایل قرن هشتم ، حمدالله مستوفی بیار را شهری متوسط و با هوای معتدل ، از اقلیم چهارم در خراسان دانسته ، که حاصلش غله و اندکی میوه است (ص 150). در دورة سربداران (737ـ 788) بیارجمند و مناطق اطراف آن به دست امیر عبدالرزاق سربدار افتاد (پطروشفسکی ، ص 52). خوافی در بیان وقایع 740، از تصرف بیارجمند و نواحی اطراف از جمله دامغان و بسطام و سمنان ، به دست وجیه الدین مسعود باشتینی سربدار خبر می دهد (ج 3، ص 59).

 

در 864، سلطان حسین میرزا (از سلسلة تیموریان ) به دلیل ناامنی و غارت قبایل عرب در نواحی بیار و جمند، عبدالعلی ترخان را به سرکوبی آنان فرستاد (خواندمیر، ج 4، ص 122). از اواخر قرن دوازدهم به بعد، جهانگردان اروپایی که از حاشیة شمالی کویر بزرگ گذشته اند، درباره بیار مطالبی نوشته اند. کاپیتان کلارک به حدود دویست خانه و آبیاری با قنات در بیار اشاره می کند ( ایرانیکا ، همانجا؛ نیز

 

رجوع کنید به شیندلر، ص 168). مک گرگور در اوایل قرن چهاردهم / اواخر قرن نوزدهم ، در سفر خود به منطقة کویر مرکزی ایران ، گذشتن از منطقة بین سمنان و بیارجمند و سبزوار

 

در شمال ، و یزد و نایین و بیابانک در جنوب را از گذشتن از دریاها خطرناکتر می داند (ص 102). در دورة قاجاریه ، بیارجمند از بلاد خراسان ، نزدیک سبزوار، بود و جایی خوش و هوایی دلکش داشت (شیروانی ، ص 152). اعتمادالسلطنه سخنان پیشینیان را دربارة بیار تکرار کرده و اطلاع جدیدی از وضع آن زمان شهر به دست نداده است ( رجوع کنید به ج 1، ص 520). وی جومند را نام قلعه ای در قومس که برخی آن را جومَندر و جوزْمندر نوشته اند، ضبط کرده است (ج 4، ص 2293). در 1311 ش ، بیارجمند از بلوکات شاهرود، در مجاورت بلوکات فرومَد، خارتوران ، طرود و زیراِستاق بود که مرکز آن بیار و محصولات مهم آن پنبه و انگور و توتون بود (کیهان ، ج 2، ص 207، ج 3، ص 177).

 

امروزه ، بیارجمند مرکز بخشی به همین نام در شهرستان شاهرود از استان سمنان است . بخش بیارجمند در منطقة کویری و مشتمل بر دو دهستان به نامهای خارتوران / خارطوران (به مرکزیت زمان آباد؛ در نیمه اوّل قرن نهم ، حافظ ابرو خاروطبران را ترکیب دو قریة خار و طبران می داند رجوع کنید به ج 2، ص 107) و بیارجمند (به مرکزیت خانخودی ) است . از شمال به بخش میامی (شهرستان شاهرود)، از مشرق به بخشهای داورزن و رودآب (شهرستان سبزوار) و بخش انابد/انابت (شهرستان برداسکن )، از جنوب به بخشهای مرکزی و دستگردان (شهرستان طبس ) و از مغرب به بخش مرکزی شاهرود محدود است . آبادیهای آن عمدتاً در دشت قرار دارد، به طوری که در 1375 ش از 126 آبادیِ بخش ، استقرار 96 آبادی در دشت ذکر شده است (مرکز آمار ایران ، 1376 ش الف ، ص 7). مهمترین کوههای آن عبارت اند از: کوه پیغمبر (مرتفعترین قله : 265 ، 2 متر) در جنوب آبادی زیور و جنوب غربی آبادی صالح آباد در حدود 123 کیلومتری جنوب شرقی بیارجمند؛ کوه منفرد آسیاب (مرتفعترین قله : 055 ، 2 متر) در حدود ده کیلومتری شمال غربی بیارجمند؛ سوخته کوه (مرتفعترین قله : 416 ، 2 متر) در حدود هفده کیلومتری شمال غربی شهر بیارجمند؛ قلعه آهو (مرتفعترین قله : 920 ، 1 متر) در حدود پانزده کیلومتری شمال غربی شهر بیارجمند؛ یَزدو (مرتفعترین قله : 641 ، 1 متر) در جنوب آبادیِ یزدو در حدود 23 کیلومتری جنوب شرقی شهر بیارجمند؛ و چاریانو (مرتفعترین قله : 620 ، 1 متر) در حدود دوازده کیلومتری شمال غربی شهر بیارجمند. رود کال شوراب ، خارتوران و رودهای موسمی و سیلابی کالِتگوک ، کالِتلخه بو و آب گورخو در آن جریان دارد.تلخاب از چشمه های مشهور بیارجمند (با آب نسبتاً شور)است . آبیاری زمینهای زراعی با چندین رشته قنات و چاههای عمیق و نیمه عمیق صورت می گیرد و بیشتر آبادیهای آن کشتزارهای موقت دارد.

 

محصولات عمدة آن گندم ، جو، پنبه و زیره است که بعضی صادر می شود. ازگیا، کتیرا و گز و تاغ دارد و از زیا، روباه و شغال و گرگ و آهو و خرگوش و کبک در آن یافت می شود (ایران . وزارت دفاع . ادارة جغرافیائی ارتش ، جاهای متعدد). نواحی شمالی و دامنه های آن ، مراتعِ دامهاست ، به طوری که بیارجمند قشلاق دامداران سنگسری است . دهستان خارتوران نیز قشلاق طایفة سنگسری و کردهای قوچانی و گله داران تُرشیزی است (حقیقت ، ص 261،263). شترداری در برخی نواحی آن رایج است . دارای صنایع دستی قالی ، قالیچه ، پشتی ، گلیم و نمد است . فرشبافی آن با طرحهای سبزواری ، کاشی ، بلوچی و تنگی و نقشهای گلریز، جقه ای و چهارخانه مشهور است (ایران . وزارت دفاع . ادارة جغرافیائی ارتش ، جاهای متعدد).

 

طبق قانون تقسیمات کشوری مصوب 16 آبان 1316، بخش بیارجمند در شهرستان شاهرود از استان دوم (مازندران ) تشکیل شد. در 1340 ش ، با جدا شدن سمنان از استان دوم ، تابع فرمانداری کل سمنان گردید ( رجوع کنید به دایرة المعارف فارسی ، ذیل «سمنان ، شهرستان »). زبان اهالی ، فارسی با گویش محلی است و مردم منطقه پیرو مذهب شیعه (اثنا عشری ) و سنی حنفی اند (ایران . وزارت دفاع . ادارة جغرافیائی ارتش ، ج 30، ص 10).

 

جمعیت بخش بیارجمند در 1375 ش ، حدود 000 ، 7 تن بود که از این تعداد حدود 850 ، 3 تن در دهستان خارتوران به سر می بردند. بقعة مشهور به قبر حضرت جرجیس پیغمبر در فریدا (=فریدر از آبادیهای دهستان خارتوران ) قرار دارد (ایران . وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال ، ج 1، ص 279).

 

شهر بیارجمند (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش : 626 ، 2 تن )، در ارتفاع 1080متری در 112 کیلومتری جنوب شرقی شهر شاهرود، در دشت گسترده ای در جانب جنوبی رشته کوه البرز شرقی و حاشیة شمالی دشت کویر واقع است . راه اصلی شاهرود ـ سبزوار از شمال آن می گذرد. میانگینِ حداکثر

 

مطلق دمای آن در تابستان ْ44 و میانگین حداقل آن در زمستان ْ15- است . بارش سالانة آن نیز حدود 110 میلیمتر است . دق بیارجمند (شوره زار) در جنوب شرقی شهر بیارجمند در شمال آبادی دره دایی قرار دارد ( جغرافیای کامل ایران ، ج 2، ص 776). بیارجمند با راه اصلی به شهرهای میامی و شاهرود در شمال و شمال غربی و نیز به شهر داورزن و سبزوار مرتبط است . خانخودی و زمان آباد نیز از طریق راههای فرعی با بیارجمند ارتباط دارند. شهر دارای مسجد جامع (متعلق به دورة افشاریه ) و چند زیارتگاه از جمله «پیر بریانه » و «پیر آهوان » است . جشن سَدة مردم بیارجمند از مهمترین جشنهای محلی منطقه است که پنجاه و پنج روز مانده به آخر سال برگزار می شود. اهالی معتقدند که با شروع گرما، مقدمات سبز شدن گیاهان بویژه گندم فراهم می شود و لذا در این روز در محله های شهر، سده (بوته های بیابانی با گُلهای سفید و ریز) روشن می کنند (شریعت زاده ، ج 2، ص 467ـ 468).

لینک به دیدگاه

شاهرود

شاهرود، یکی از شهرهای استان سمنان در ایران است. این شهر مرکز شهرستان شاهرود است. شاهرود، در حد فاصل دو نوع آب و هوای خشک و کویری، در جنوب و مرطوب و پرباران در شمال جای گرفته که آب و هوایی مطبوع برای این شهر فراهم کرده و آن را در ردیف خوش‌آب و هواترین شهرهای ایران قرار داده‌است. بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت شهر شاهرود ۱۳۲٬۳۷۹ نفر بوده است[۲]، که پرجمعیت‌ترین شهر استان محسوب می‌شود.همچنین شاهرود هشتمين كلان‌شهرستان كشور از نظر وسعت است .

این شهر در حاشیهٔ شمالی دشت کویر و در دامنه‌های جنوبی رشته‌کوه البرز با موقعیت جغرافیایی ۲۵ دقیقهٔ و ۳۶ درجهٔ عرضی و ۵۸ دقیقهٔ و ۵۴ درجهٔ طولی با ارتفاعی معادل ۱۳۸۰ متر از سطح دریا در شمال خاوری استان سمنان واقع شده‌ است.

 

 

3000.40.City.Shahrod.jpg

اطلاعات کلی

نام رسمی:شاهرود

کشور:ایران 20px-Flag_of_Iran.svg.png

استان:سمنان

شهرستان:شاهرود

بخش:مرکزی

 

مردم

جمعیت۱۳۲٬۳۷۹

زبان‌های گفتاری:فارسی

مذهب:اسلام، تشیع

 

 

پیشینهٔ تاریخی

مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد شاهرود یکی از شهرهای مهم چهاردهمین ایالت تاریخی، «چخره» (از تقسیمات شانزده‌گانهٔ اوستایی در دوران باستان) بوده[۳] که در دامنهٔ جنوبی رشته‌کوه البرز، توسط آریایی‌ها بنا نهاده شده‌است. برخی پژوهندگان واژهٔ چخره را شکل ابتدایی شاهرود و در همان معنی دانسته‌اند.[۴]

هستهٔ اولیهٔ این شهر به دلیل دفاع از مهاجمان، بر فراز تپه‌های کم‌ارتفاع دامنهٔ کوه شمالی و غربی رود بزرگ این منطقه بنا شد که به جهت بزرگی این رود، تدریجاً نام شاهرود را به خود گرفت و به تدریج همراه با برقراری امنیت در محل، رشد و توسعه یافته به طوری که این شهر در کنار صددروازه، پایتخت اشکانیان که به باور بسیاری از پژوهشگران محل کنونی شهر دامغان است، در شمار شهرهای معتبر پارتی درآمد. به نوشتهٔ برخی پژوهشگران از جمله «اگورود نیکوف»، سومین آتش مقدس اهورامزدا که در اوستا آمده، آذرفرنبغ است که آتشکدهٔ بزرگ شاهرود بوده‌است.[۵]

در دوران بعدتر، این شهر همراه با سمنان و دامغان در ردیف مهم‌ترین شهرهای ایالت تاریخی کومِش قرار گرفت و به استناد برخی اشاره‌های تاریخی مندرج در متون و بعضی شواهد باستان شناسی و معماری موجود در داخل و خارج شهر کنونی شاهرود، را عبور کاروان‌ها که بزرگراه غربی_شرقی جادهٔ ابریشم را طی می‌کردند، از آبادی‌ها و روستاهای بزرگ این شهر می‌گذشت. به عبارت بهتر، شاهرود به دلیل واقع شدن در موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن میان رشته کوه البرز و نواحی کویر مرکزی ایران، به نوعی جادهٔ ابریشم مناطق عمدهٔ آن روزگار همچون خراسان، تهران، مازندران و نیز شهرهای داخلی ایران بوده‌است.

 

 

دانشگاه‌ها

 

 

در این شهر پنج دانشگاه و مرکز آموزش عالی به نام‌های زیر فعالیت دارند:

  • دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود
  • دانشگاه صنعتی شاهرود
  • دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
  • موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی شاهرود
  • دانشگاه علوم حدیث شاهرود

صنایع

  • کارخانه سیمان شاهرود
  • شرکت البرز شرقی

معادن

  • معادن ذغالسنگ البرز شرقی
  • سنگ گچ
  • سنگ آهك

 

بسطام

بسطام یکی از شهرهای شهرستان شاهرود در استان سمنان ایران است. این شهر در نام شهری که در هفت کیلومتری شمال شرقی شاهرود جای دارد. جمعیت بسطام بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۷٫۷۲۴ نفر بوده است

 

اطلاعات کلی

 

نام رسمی:بسطام

کشور:ایران 20px-Flag_of_Iran.svg.png

استان:سمنان

شهرستان:شاهرود

 

 

 

 

 

 

پیشینه

تاریخ این شهر قبل از ورود اسلام به ایران مشخص نیست. بنابر یک روایت حاکم خراسان در زمان خسروپرویز که نام وی «بسطام نام» بود، این شهر را بنا گذاشته است. با توجه به این روایت این شهر را باید شهرهای تأسیس‌شده در دوران شاپور دوم ساسانی دانست. در دورهٔ عباسیان، این شهر دومین شهر ایالت قومس و تالی دامغان بود و پس از حملهٔ مغول رو به انحطاط رفت.

 

 

شرایط طبیعی

این شهر آب و هوایی مطبوع در تابستان و سرد در زمستان دارد. باغات زردآلو سراسر شهر را احاطه کرده اند . عمده در آمد مردم از همین طریق است.

 

250px-Tomb_Shahrood.jpg

 

بناهای تاریخی

زیارتگاه امامزاده محمد بن جعغر صادق، برج کاشانه بسطام، گنبد غازان خان، مقبرهٔ بایزید بسطامی، و مسجد جمعهٔ بسطام

در جلسهٔ هیئت وزیران در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ که در سمنان برگزار شد، این شهر به استناد مادهٔ ۸ قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به‌عنوان شهر نمونهٔ گردشگری تعیین شد

user_offline.gif

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

دامغان جاذبه هاي طبيعي دامغان

 

رودخانه چشمه علی دامغان

رودخانه چشمه علی دامغان از دره های جنوبی شاه کوه گرگان واقع در استان گلستان سرچشمه می گيرد و به دشت کوير منتهی می گردد.

 

رودخانه سفيد رود

رودخانه سفيد رود که يکی از سرشاخه های رود تجن است , از چند رود خانه فرعی تشکيل گرديده است و به طرف شمال شرق جريان می يابد. آبراهه های اصلی تشکيل دهنده سفيد رود عبارتند از : آبرود , سياه رودبار ,تويسن دره وآبراهه شلی.

رودخانه سفيد رود پس از پيوستن به اين آبراهه ها , با جريان پايه ای معادل 900 تا 1000 ليتر توان آبی قابل توجهی پيدا می کند. اين ميزان خروجی آب پس از آبياری مزارع حاشية رودخانه به طرف تجن جاری می شود.

 

چشمه علی وعمارت آن

چشمه علی در 35 کيلومتری شمال دامغان قرار دارد و از قديم الايام يکی از نقاط پر جاذبه بوده است. اين محل با صفا در قديم گردشگاه فرمانروايان و سلاطين بود, بطوريکه پادشاهان اوليه ايل قاجار علاوه بر توجه به شهر دامغان , چشمه علی را نيز مورد توجه قرار دادند. به همين جهت آغا محمد خان قاجار و فتحعلی شاه قاجار در محل چشمه , ساختمانهايي زيبا بنا نهادند.

 

بنای چشمه علی شامل دو قسمت است يکی عمارت قراولخانه که بنايي خشتی است و معماری صفوی دارد و در زمان آغامحمدخان قاجار مورد استفاده قرار می گرفت و ديگری بنايي دو طبقه و آجری است که شالوده سنگی دارد و در داخل يک درياچه طبيعی قرار گرفته است. اين بنا مربوط به دوره فتحعلی شاه است. اين پادشاه که در دامغان متولد شده بود. هر ساله ايامی را به عنوان تعطيلات در کنار اين چشمه می گذراند .

لینک به دیدگاه
  • 11 ماه بعد...

سلام دوستان

 

 

ما یک سایت بزرگ ایرانگردی به منظور افزایش توریسم در ایران راه اندازی کردیم . این سایت دارای امکانات بیشماری خواهد بود . برای تکمیل سایت و پیشرفت سریع تر سایت احتیاج به کمک دوستان هستش . هر شهری که زندگی می کنید ، اطلاعات شما در مورد مکان های دیدنی اون شهر زیاد هستش . برای اینکه ما و دیگران با شهر شما بیشتر آشنا شوند و افزایش توریسم شهر شما زیاد بشه لطفا در فروم سایت ما ثبت نام کنید

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
تا از اطلاعات شما در سایت اصلی استفاده کنیم .

یکی از کارهایی که قصد انجام آم را داریم مشخص کردن مکان در نقشه به منظور دسترسی راحت تر گردشگران می باشد که بدون کمک شما امکانپذیر نیست . اگه اطلاعاتتون در مورد شهرتون زیاد هست و وقت کافی دارید می تونید مدیریت قسمت مربوطه روبه عهده بگیرید

 

 

site:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...