*Polaris* 19,606 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۰ رندان سلامت می کنند جان را غلامت می کنند مستی ز جامت می کنند مستان سلامت می کنند 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Mitra 1,723 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۹۰ در نیابد حال پخــــته هیچ خام پس سخن کوتاه باید والسلام 7 نقل قول لینک به دیدگاه
*Polaris* 19,606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۰ ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن 6 نقل قول لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120,438 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۰ نومید مشو جانا کاومید پدید آمد امید همه جان ها از غیب رسید آمد 5 نقل قول لینک به دیدگاه
Mitra 1,723 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۰ در فروبند که ما عاشق این انجمنیم تا که با یار شکرلب نفسی دم بزنیم _____________________________________________________________________ پ.ن:فک کنم این بیتو مولانا بی ارتباط با انجمن نواندیشان خودمون نسروده اند ... 3 نقل قول لینک به دیدگاه
real 1,797 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۰ من بگویم شرح این از صد طریق لیک خاطر لغزد از گفت دقیق 4 نقل قول لینک به دیدگاه
royan aria 2,423 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۰ قدر لبم نشناختی با من دغاها باختی اینک چنین بگداختی حیران فی هذا الزمن واااای مردم چقدر نفسگیر بود حرف دیگه ای نبود به من بیفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 4 نقل قول لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10,640 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۰ نیست در عالم ز هجران تلخ تر هر چه خواهی کن،لیک آن نکن 5 نقل قول لینک به دیدگاه
royan aria 2,423 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ نی نی به ازین باید با دوست وفا کردن نی نی کم ازین بایدتقصیر و جفا کردن 4 نقل قول لینک به دیدگاه
real 1,797 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ نون ابرو صادچشم وجیم گوش برنوشتی فتنه ی ضد عقل وهوش 5 نقل قول لینک به دیدگاه
Ka!SeR 1,333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۰ شد کودکی و رفت جوانی ز جوان روز پیری رسید بر پر ز جهان هر مهمانرا سه روز باشد پیمان ای خواجه سه روز شد تو بر خیز و بران 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ نیستی طاوس با صد نقش بند که به نقشت چشمها روشن کنند هم نه‌ای طوطی که چون قندت دهند گوش سوی گفت شیرینت نهند 3 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ من هلاک فعل و مکر مردمم من گزیده‌ی زخم مار و کزدمم مردم نفس از درونم در کمین از همه مردم بتر در مکر و کین 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ali6668 1,159 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ نقش فلک دزد بود کیسه نگهدار ازو دام بود دانه او،مرده بود زنده ی او 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ من نکردم با وی الا لطف و لین او چرا با من کند برعکس کین هر عداوت را سبب باید سند ورنه جنسیت وفا تلقین کند 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ali6668 1,159 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ من نکردم با وی الا لطف و لین او چرا با من کند برعکس کین هر عداوت را سبب باید سند ورنه جنسیت وفا تلقین کند ببخشید شعرتون با "و" باید شروع بشه. مشاعره است مثلا نقل قول لینک به دیدگاه
ali6668 1,159 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ من هلاک فعل و مکر مردمم من گزیده‌ی زخم مار و کزدمم مردم نفس از درونم در کمین از همه مردم بتر در مکر و کین اینجام با "ت" باید شروع میکردین. نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ میتونستی اطلاع بدی تا پاک بشه و اسپم نیاد وسط تاپیک مثلا الان با پی شروع کنم مثلا ؟ 1 نقل قول لینک به دیدگاه
پیرهاید 10,193 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۰ من نکردم با وی الا لطف و لین او چرا با من کند برعکس کین هر عداوت را سبب باید سند ورنه جنسیت وفا تلقین کند دلا منگر به هر شاخی که در تنگی فرومانی به اول بنگر و آخر که جمع آیند غایت‌ها . . . . 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .