Mr. Specific 43,573 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ ماهی نیستیم خرچنگ هستیم ........من که خودم سرطان هم هستم کلا نزدیک بشی دچار گناه میشی آخهه سال تولدم هم مشکل شرعی داره.......... خب حالا که دیدی خوش گلدی تا دعوامون نشده.............:4chsmu1: چی فهمیدی از این گونه جدید؟ 69 هستی؟؟؟ گونه خاصی نبود... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Artaria 13,629 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ سلام خدمت بهرام خان عزیزخوش اومدی :wubpink: اول از حال روز میلادت بگو برامون....... به شدت کم حرف هستم ، شوخی زیاد میکنم و دوست دارم، از تنهایی متنفرم ولی 90 درصد مواقع تنهام، واسه رسیدن به هدفام زیاد تلاش میکنم، استرسی میباشم، عاشق آرامشم، محیطهای شلوغو خیلی دوست دارم، دیگه یادم نمیاد چه جوری هستم 3 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ 69 هستی؟؟؟ گونه خاصی نبود... نچ مگه اسب مشکل شرعی داره؟ پس برو اعماق حالشو ببر 1 نقل قول لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ تولدت مبارک باشه عزیزم..... نمی دونم ولی خیلی هامون روز تولدمون احساس ندیده شدن داشتیم............ خب نمی دونم ........شما دومین نفر هستید که حالتون نرمال بوده :w42:خوشبحالتون...... ممنونم عزیزم درسته!! ولی منم سال گذشته دقیقا همین احساس ندیده شدن رو داشتم ..... ولی امسال هیچ فرقی برام نداشت ؛ یعنی اگه سال گذشته احساس میکردم داره بهم بی محلی میشه خصوصا از طرف خانواده م ؛ ولی امسال برام یه مسئله عادی بود.... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
SH E I KH 18,713 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ هه هه آخرش زدم پسته رو میسی شهدخت جان ببین اونایی که خیلی خیلی به من نزدیکن از نظز روحی و عاطفی من توقعم ازشون میره بالا. توقع دارم زودی درکم کنن و حرفمو بفهمم و دیگه براشون مبهم نباشم. توقع دارم ارزشهامو درک کنن و بهش احترام بذارن. توقع دارم کاری که من ازش متفنر هستم رو نکن. مثلا یه کاری ممکنه از یه دوست عادی سربزنه و من اصن برام مهم نیست که چی کرد و چی شد بیخیالی طی میکنم اما همون کارو اگه یکی ازنزدیکانم بکنه ممکنه منو به اوج عصبانیت برسونه. درمورد محبت ...... نمیدونم حس میکنم به همه بیشتر محبت میکنم تا محبت ببینم و مشکلیم ندارم با این قضیه خوشحالم میشم. البته باز به نزدیکان بیشتر و خیلی بیشتر محبت میکنم. توی محبت دیدن کم توقعم تقریبا حتی از نزدیکانم. 5 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ سلام سلام سلامبنده 1370.04.04 بدنیا اومدم و من خودم اینجوریم! حساس با معرفت فداکار کم رو ( یعنی زیاد نمیتونه بگه نه!) بداخلاق رک خودخواه با یکی دوست بشم تا آخرش میرم! لجباز و یکدنده! شوخ! بی خیال دنیا و همه چیزش! ریلکس! ولی در کل به نظرم اخلاق تیرماهی ها خاصه و خوب و بد یه جا جمع شدن! و شناختشون سخته!!! واااااااااااااااو....چقد هم تولدی دارم!!!!!!!!!:shad: سلام بر شبنم بانوی انجمن خوبی عزیزم خوش اومدی من هم تأئید میکنم موارد بالارو در مورد خودم....... آره تیرماهی ها خیلی سخت میشه بشناسیشون البته کاری هم نداره ها اگر اطرافیانشون کم لطفی نکنند بهترین دوست زندگیشون نصیبشون میشه....... هرکسی ماها رو از دست بده خودش بیشتر ضربه میخوره.......موافقی؟ منم هم میخواستم بگم چه حکمتی هست اکثر بچه ها 4 تیر دنیا اومدند.......... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Artaria 13,629 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ واااااااااااااااو....چقد هم تولدی دارم!!!!!!!!![:shad:/QUOTE] دقیقاً منم همینطور چه جالب :shad: 1 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ به شدت کم حرف هستم ، شوخی زیاد میکنم و دوست دارم، از تنهایی متنفرم ولی 90 درصد مواقع تنهام، واسه رسیدن به هدفام زیاد تلاش میکنم، استرسی میباشم، عاشق آرامشم، محیطهای شلوغو خیلی دوست دارم، دیگه یادم نمیاد چه جوری هستم همینها هم خوبه بهرام جان باقیش هم بعد بیا بگو.....وقتی مودت عوض شده بود:icon_pf (34): این قضیه شدیدا منو عذاب میده..........:w74: 1 نقل قول لینک به دیدگاه
مهندس خوش فکر 11,397 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ درود بیکران بر عموی بسیار بسیار عزیزم:wubpink:خوش اومدی من هم به شخصه با تمام حرفهات موافق هستم مخصوصا با قسمتهایی که پررنگشون کردم:w74: شما راه کاری نداری برای گریز از این درد جانکاه؟ راهکار خروج از این اوضاع اول از همه صبر کردنه برا گذشت زمان من خودم الان یکی دو روزه دارم دور میشم از این بحرانم به خودم گفتم تو مرامی رو که برا خودت داری و میدونی درسته و انسانیه بذار جا هدفت و همه چیزو با اون مقایسه کن فقط برات مهم این باشه که کاری که درسته انجام بشه، حرف و حدیث و کارهای اشتباه دیگران مهم نباشه . من معتقدم که اگر بیشتر از این به این اوضاع دم بدیم ممکنه ضربه های بد روحی بخوریم و این جبران ناپذیره یه استادی داشتیم تو این ترم که از ریختش حالم بهم میخورد ولی یه جمله گفت که خوشم اومد اون لحظه ای که ما میشینیم و میگم اخی خسته شدم یه فرصت تازه رو تو زندگی از دست میدیم اگر همه ما بدونیم که هدفمون از خلقت تو این دنیای بی کران چی بوده خیلی راحت تر زندگی میکنیم اگر همه ی ما خدا رو تو زندگیمون در نظر بگیریم دیگه این مسایل پیش پا افتاده دردمون نمیشه اگر بتونیم ببخشیم وبگذریم اگر همه ی ما حداقل اون وظیفه ای که داریم درست انجام بدیم تو هر مرحله از زندگی اونوقت همه ی مشکلات جامعه حل میشه این کارا سخت نیست و فقط باید به خودمون یاد بدیم وقتی که از زمین خوردنمون یه عده شادن بایستیم و خندشون و گریه کنیم باید بدونیم که همه ما با همه بدی ها و خوبی هامون انسانیم و از یک جوهریم . باز زیاد حرف زدم ولی اینو یادمون نره که ...... در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور خیلی میخوامتون:aghosh: 2 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ ممنونم عزیزمدرسته!! ولی منم سال گذشته دقیقا همین احساس ندیده شدن رو داشتم ..... ولی امسال هیچ فرقی برام نداشت ؛ یعنی اگه سال گذشته احساس میکردم داره بهم بی محلی میشه خصوصا از طرف خانواده م ؛ ولی امسال برام یه مسئله عادی بود.... برای من گرون تموم میشه تقریبا ولی خب امسال و یا هرسال مشکلی از طرف خانواده ام ندارم چون میدونند حساس هستم به این قضیه اونها هم یادشون نمیره.......... بعد هم چون تولد من هرسال با اتفاقات خاص از قبلش مواجه بوده برای همین توی خاطر همه موندگار شده....:icon_pf (34): هه هه آخرش زدم پسته رو میسی شهدخت جان ببین اونایی که خیلی خیلی به من نزدیکن از نظز روحی و عاطفی من توقعم ازشون میره بالا. توقع دارم زودی درکم کنن و حرفمو بفهمم و دیگه براشون مبهم نباشم. توقع دارم ارزشهامو درک کنن و بهش احترام بذارن. توقع دارم کاری که من ازش متفنر هستم رو نکن. مثلا یه کاری ممکنه از یه دوست عادی سربزنه و من اصن برام مهم نیست که چی کرد و چی شد بیخیالی طی میکنم اما همون کارو اگه یکی ازنزدیکانم بکنه ممکنه منو به اوج عصبانیت برسونه. درمورد محبت ...... نمیدونم حس میکنم به همه بیشتر محبت میکنم تا محبت ببینم و مشکلیم ندارم با این قضیه خوشحالم میشم. البته باز به نزدیکان بیشتر و خیلی بیشتر محبت میکنم. توی محبت دیدن کم توقعم تقریبا حتی از نزدیکانم. وای چه خوب پس مشکلت حل شد خدارو شکر مهدی جان:4chsmu1: منم دقیقا همین جوری هستم و به همین خاطر هم خیلی ضربه روحی میخورم:icon_pf (34): اکثرا افسرده میشم و گوشه گیر و پلاس انجمن و نتیجهش هم زدن تاپیک جدید هست.... خیلی دلم میخواد این مشکل و حل کنم به نظرت چکار میتونیم بکنیم؟ 1 نقل قول لینک به دیدگاه
SH E I KH 18,713 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ وای چه خوب پس مشکلت حل شد خدارو شکر مهدی جان:4chsmu1: منم دقیقا همین جوری هستم و به همین خاطر هم خیلی ضربه روحی میخورم:icon_pf (34): اکثرا افسرده میشم و گوشه گیر و پلاس انجمن و نتیجهش هم زدن تاپیک جدید هست.... خیلی دلم میخواد این مشکل و حل کنم به نظرت چکار میتونیم بکنیم؟ خب من تلاش کردم توقع خودمو بیارم پایین هرجند به نظر من توقع بیجایی نیست اما خب دیگران رو که من نمیتونم درست کن فقط خودمو میتونم تغییر بدم. با همه تلاشم بازم ناراحت میشما عصبی میشما اما کنترل میکنم. تو اون شرایط دور میشم توی تنهایی آروم میشم و برمیگردم انگار نه انگار طوری شده. البته یه وقتایی سعی میکنم توقعاتم و دلایلشو به نزدیکانم بفهمونم اگه فهمیدن که عالیه اگه نه که دیگه تلاش نمیکنم. 1 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ خب من تلاش کردم توقع خودمو بیارم پایینهرجند به نظر من توقع بیجایی نیست اما خب دیگران رو که من نمیتونم درست کن فقط خودمو میتونم تغییر بدم. با همه تلاشم بازم ناراحت میشما عصبی میشما اما کنترل میکنم. تو اون شرایط دور میشم توی تنهایی آروم میشم و برمیگردم انگار نه انگار طوری شده. البته یه وقتایی سعی میکنم توقعاتم و دلایلشو به نزدیکانم بفهمونم اگه فهمیدن که عالیه اگه نه که دیگه تلاش نمیکنم. :ws44: یه وقتهایی من نمیتونم کنترل کنم دوستام از دستم ناراحت میشوند چرا نمی فهمند که توقع زیادی نداریم شاید چون خودمون میگیم و بهش حساس هستیم اونها هم لج میکنند؟ البته این حس منه:shame: 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ سلام بر شبنم بانوی انجمنخوبی عزیزم خوش اومدی من هم تأئید میکنم موارد بالارو در مورد خودم....... آره تیرماهی ها خیلی سخت میشه بشناسیشون البته کاری هم نداره ها اگر اطرافیانشون کم لطفی نکنند بهترین دوست زندگیشون نصیبشون میشه....... هرکسی ماها رو از دست بده خودش بیشتر ضربه میخوره.......موافقی؟ منم هم میخواستم بگم چه حکمتی هست اکثر بچه ها 4 تیر دنیا اومدند.......... میسی خوبم ....خوبی؟ مرسیییییی دقیقا....کاملا با حرفات موافقم! نمیدونم:JC_thinking: دقیقاً منم همینطور چه جالب :shad: :4chsmu1:... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ راهکار خروج از این اوضاع اول از همه صبر کردنه برا گذشت زمانمن خودم الان یکی دو روزه دارم دور میشم از این بحرانم به خودم گفتم تو مرامی رو که برا خودت داری و میدونی درسته و انسانیه بذار جا هدفت و همه چیزو با اون مقایسه کن فقط برات مهم این باشه که کاری که درسته انجام بشه، حرف و حدیث و کارهای اشتباه دیگران مهم نباشه . من معتقدم که اگر بیشتر از این به این اوضاع دم بدیم ممکنه ضربه های بد روحی بخوریم و این جبران ناپذیره یه استادی داشتیم تو این ترم که از ریختش حالم بهم میخورد ولی یه جمله گفت که خوشم اومد اون لحظه ای که ما میشینیم و میگم اخی خسته شدم یه فرصت تازه رو تو زندگی از دست میدیم اگر همه ما بدونیم که هدفمون از خلقت تو این دنیای بی کران چی بوده خیلی راحت تر زندگی میکنیم اگر همه ی ما خدا رو تو زندگیمون در نظر بگیریم دیگه این مسایل پیش پا افتاده دردمون نمیشه اگر بتونیم ببخشیم وبگذریم اگر همه ی ما حداقل اون وظیفه ای که داریم درست انجام بدیم تو هر مرحله از زندگی اونوقت همه ی مشکلات جامعه حل میشه این کارا سخت نیست و فقط باید به خودمون یاد بدیم وقتی که از زمین خوردنمون یه عده شادن بایستیم و خندشون و گریه کنیم باید بدونیم که همه ما با همه بدی ها و خوبی هامون انسانیم و از یک جوهریم . باز زیاد حرف زدم ولی اینو یادمون نره که ...... در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور خیلی میخوامتون:aghosh: ممنون مگه غیر از صبر کردن هم میشه کار دیگه ای کرد عمو من هم دقیقا توی لحظه ای که باقیه دارند و میخواهند بهم بخندند از زمین خوردنم بلند شدم ولی نمی دونم چرا و بخاطر چی هست که نمی بینند و همش قصد دارند تمسخر کنند آدمو... تا الان هم خیلی از اطرافیانمو گذاشتم کنار فقط و فقط بخاطر اینکه نتونستم اشتباهاتی رو که مرتکب میشوند و ببینم و تحمل کنم .....پس من از دور و برشون دور شدم تا اعصاب خودم آروم باشه........ نه اصلا زیاد حرف نمیزنید من خیلی خوشحالم که دوستان بیایند و از مشکلاتشون بگویند و با هم در مورد راهکارهها بحث کنیم اصلا هدفمم از زدن این تاپیک همینه بوده......... من که از همتون بیشتر حرف میزنم.........ماشالا وقتی هم بیفتم رو دنده حرف زدن دیگه ول کن هم نیستم:icon_pf (34): فقط و فقط هم توی جمعی که احساس آرامش کنم زیاد حرف میزنم وگرنه خیلی کم حرف هستم باقی جاها:4chsmu1: 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ فقط و فقط هم توی جمعی که احساس آرامش کنم زیاد حرف میزنم وگرنه خیلی کم حرف هستم باقی جاها:4chsmu1: و ما نیز همینطور!!! 1 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ و ما نیز همینطور!!! خب طبق گفته های دوستان گلم بچه های متولد 10 روز اول نسبت به بچه های متولد 10 روز دوم یا همون نیمه ماه آرامش بیشتری دارند و مشکلا ت کمتری هم..... ولی وسطیها مشکلاتشون بیشتره ، بیشتر کل کل میکنند با اطرافیانشون ، سعی میکنند کم نیارند به هیچ وجه من الوجودی........ عصبی تر هستند .. نظر شما چیه؟ یکم نظر بدهید دیگه حالا اگر هم خودتون دچار این معضل نیستید به ماها که دچارش هستیم کمک کنید:icon_pf (34): 4 نقل قول لینک به دیدگاه
VINA 31,339 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ خب یکیشون گربه هست که یکم بخاطر سال تولدش بی معرفت و بی خیال و دروغگو هم میتونه باشه.....تقصیر ماهش نیست:w00:یکیش هم سال گاو هست یکم قد هستند و مغرور ...... جزو خصوصیات ساله تولدشون هست....:icon_pf (34): نمیدونم اما جفتشون واسم عزیزن مخصوصا اون دروغگوهه دیر عصبانی میشم اما شدید عصبانی میشم.تیز بین و ریز بین مبهم پرتوقع از نزدیکان بلا خدا هیچ خونه ای رو بدون بلا نذاره امین() سلام سامان جان خوش اومدیمنم همین حس و داشتم راستی چرا؟ وقتی اینجوری میشی چکا میکنی تا از دست این حالت راحت بشی؟ سفید برفی دوست منم بهش تبریک گفتم ناراحت شد خودشم یبار گفت از تولد بدم میاد:w00: کلا همه ماهها به کنار تیری ها یک طرف هستند و خاص..........:icon_pf (34):من چون تقریبا با همه ماهها مراوده داشتم خصوصیات تمام ماهها رو میدونم و حتی میزان سازشون با همو البته غیر از مطالعات در این زمینه تجربیات شخصی خودمم هست....... نه اصلا به غیر از دوستای صمیمیم همه فکر میکنن من آدم شادی ام ! خب دوست ندارم دیگران ناراحت بشن ! واقعا اینم دارن آره این خصوصیتشون خوبه ولی من یکی که به همین راحتی هم میتونم از دوستام دل بکنم و فراموششون کنم البته اگر درحقم نامردی کرده باشند و بهم دروغ گفته باشند:icon_pf (34): آخی خب تیرماهی ها مثل هوای بهاری حال و روزشون درحال تغییر و تحول هست....... مهربون هستند و باهوش راستگو از دروغ گفتن بیزارند... منظم هستند.. با همه دوست میشوند و روراست هستند و از باقیه هم همین توقع و دارند... حساس .عصبی هستند و زود رنج .......... باقیش بچه ها گفتند و بازم خودم میام و میگم.... خیلی پرتوقعید:w00:همش انتظار دارید همه درکتون کنن اما خودون نه:w00: زبونم اضافه کنید کم نمیارید که:w00:() هه هه آخرش زدم پسته رو میسی شهدخت جان ببین اونایی که خیلی خیلی به من نزدیکن از نظز روحی و عاطفی من توقعم ازشون میره بالا. توقع دارم زودی درکم کنن و حرفمو بفهمم و دیگه براشون مبهم نباشم. توقع دارم ارزشهامو درک کنن و بهش احترام بذارن. توقع دارم کاری که من ازش متفنر هستم رو نکن. مثلا یه کاری ممکنه از یه دوست عادی سربزنه و من اصن برام مهم نیست که چی کرد و چی شد بیخیالی طی میکنم اما همون کارو اگه یکی ازنزدیکانم بکنه ممکنه منو به اوج عصبانیت برسونه. درمورد محبت ...... نمیدونم حس میکنم به همه بیشتر محبت میکنم تا محبت ببینم و مشکلیم ندارم با این قضیه خوشحالم میشم. البته باز به نزدیکان بیشتر و خیلی بیشتر محبت میکنم. توی محبت دیدن کم توقعم تقریبا حتی از نزدیکانم. همه همین طورین 2 نقل قول لینک به دیدگاه
VINA 31,339 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ ممنون مگه غیر از صبر کردن هم میشه کار دیگه ای کرد عمو من هم دقیقا توی لحظه ای که باقیه دارند و میخواهند بهم بخندند از زمین خوردنم بلند شدم ولی نمی دونم چرا و بخاطر چی هست که نمی بینند و همش قصد دارند تمسخر کنند آدمو... تا الان هم خیلی از اطرافیانمو گذاشتم کنار فقط و فقط بخاطر اینکه نتونستم اشتباهاتی رو که مرتکب میشوند و ببینم و تحمل کنم .....پس من از دور و برشون دور شدم تا اعصاب خودم آروم باشه........ نه اصلا زیاد حرف نمیزنید من خیلی خوشحالم که دوستان بیایند و از مشکلاتشون بگویند و با هم در مورد راهکارهها بحث کنیم اصلا هدفمم از زدن این تاپیک همینه بوده......... من که از همتون بیشتر حرف میزنم.........ماشالا وقتی هم بیفتم رو دنده حرف زدن دیگه ول کن هم نیستم:icon_pf (34): فقط و فقط هم توی جمعی که احساس آرامش کنم زیاد حرف میزنم وگرنه خیلی کم حرف هستم باقی جاها:4chsmu1: یعنی اینا با من احساس ارامش میکنن زیاد حرف میزنن؟چقدر خوبم من 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .