رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

منظورت از ویژگی های کالبدی فضای شهری چیه؟

همون چندتایی که دکتر پاکزاد گفته؟

خب در مورد اینکه چرا فضای شهرب مکانه اما هر مکانی فضای شهری نیست باید بگم که :

فضای شهری ویژگی های مکان رو داره + یه سری ویژگی دیگه، که مکان داری اون یه سری ویژگی دیگه نیست.

امشب درمورد این تعریف ها مطالعه میکنم تا بتونم بهتر بشکافمش :flowerysmile:

منظورم از ویژگی های کالبدی : چه عوامل فیزیکی یا کالبدی باعث میشه که یک فضای عمومی رو فضای شهری بنامیم؟

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 95
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

عرصه ی عمومی فک کنم میشه جایی که مردم واسه یه هدف مشترک میرن اونجا:whistle::banel_smiley_52:

 

فضای عمومی ست که مردم اونجا آزادانه رفت و آمد می کنند و در اونجا مردم غریبه هستند که ما هم میتونیم حضور پیدا کنیم.و حیات هر شهری به اون فضاهای عمومی اش هست .اگه شهری فضای عمومی خوب و به اندازه نداشته باشه یه شهر مرده است به نظر من.فضای عمومی مثله پارک ،میدان،خیابان هاو.....

 

اگه منظورتون فضای عمومی با فضای شهریه ....فضای شهری عضوی از فضای عمومیه که در فضای شهری فعالیت اجتماعی هست اما ممکنه در فضای عمومی فعالیتی نداشته باشیم در حالی که کنار فرد غریبه ای باشیم.

تفاوت فضای عمومی با مکان هم..... در فضای عمومی مردم حضور دارن و ممکنه هر کسی یه فعالیت با خودش یا خانوادش داشته باشه.اما در مکان اون فعالیت خاص هست و مخصوص اون مکان است.نمیدوووونم دیگه درست گفتم یا نه!

 

کوچه ای که از اون رد میشیم فک کنم میشه فضای عمومی .:icon_redface:

 

 

جواب این سوال هارو باید مطالعه کنیم بدیم یا خودمون با توجه به داشته هامون جواب بدیم؟

تعریف عرصه عمومی مال خودتون بود یا از منبعی گرفتین؟

خیلی خیلی خوب بود.

هم میتونید از داشته هاتون هم مطالعه. ترجیحاً اگر هم مطالعه کردید مطلب رو کپی نکنید بلکه مطلب رو اونجوری که میگیرید به طور خلاصه بنویسید. ممنون

شما هم این سوال رو جواب بدین:

چه عوامل کالبدی در ایجاد فضای شهری موثرند؟ با مثال باشه بهتر درک میشه.

لینک به دیدگاه
تعریف عرصه عمومی مال خودتون بود یا از منبعی گرفتین؟

خیلی خیلی خوب بود.

هم میتونید از داشته هاتون هم مطالعه. ترجیحاً اگر هم مطالعه کردید مطلب رو کپی نکنید بلکه مطلب رو اونجوری که میگیرید به طور خلاصه بنویسید. ممنون

 

شما هم این سوال رو جواب بدین:

چه عوامل کالبدی در ایجاد فضای شهری موثرند؟ با مثال باشه بهتر درک میشه.

 

 

آخ جووووون-مال خود خودم بووووود:ws3:

لینک به دیدگاه
نقش می تونه شکل های متفاوتی داشته باشه از نظر کالبد و کاربری ها و...یک فضا وقتی می تونه تعریفی از مکان داشته باشه که جداره های آن به فرد این احساس بده که داخل چه مکانی قرار گرفته،مثلا محیطی که فرد دوست داره داخلش باشه یا اینکه فضا بتونه خودش با کاربری هاش معرفی کنه.

حالا فضای شهری میتونه مکانی باشه که اجزاء اصلیش انسان ها و تعامل و تقابل بین آنهاست،که این تعاملات توسط عواملی مثل کاربری های مختلط،کاربری هایی با ساعات کاری متفاوت ،وجود کابری هایی برای همه سنین و جاذب جمعیت و..به وجود میاد

به نظرم عوامل کالبدی مثل تغییرات ارتفاع و عرض فضا ،جلو آمدگی و فرورفتگی، وجود درختان و همچنین عوامل لینچی در بوجود آمدن فضای شهری موثرند.

(ببخشید که مجبورید نظرم بخونید،نمیدونم شاید مباحث قاطی شده باشه ولی چون دوست دارم شرکت کنم پس منتظر گرفتن اشکالام هستم)

ممنون نسرین خانوم.

لینک به دیدگاه

یکی از مورد قبول ترین ترین و شاید مقبول ترین تعریف فضای شهری در جهان تعریفی است که پاول زوکر از فضای شهری میده:

زوکر اعتقاد دارد که فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از : ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده، همشکل و یکدست یا متنوع بودن آنها، ابعاد مطلق این بدنه ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، زاویه گذر خیابان هایی که به میدان می رسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آبنماها، فواره ها یا عناطر سه بعدی دیگر.

لینک به دیدگاه

 

شما هم این سوال رو جواب بدین:

چه عوامل کالبدی در ایجاد فضای شهری موثرند؟ با مثال باشه بهتر درک میشه.

 

عناصری شکل دهنده به کف

کف افقی می تواند هموار یا غیر هموار باشه-غیر هموار مثله رمپ و پله

و کف برای حرکت عابر پیاده است و غیر از اون هم برای قرار گرفتن درخت ،صندلی و مبلمان شهری و مسیر های کانال و رود و ...است.

 

عناصر شکل دهنده به بدنه

هر بدنه از فضای شهری از چند بنا تشکیل شده و هر بدنه با رسیدن به بر خیابان یا رسیدن به بدنه ی دیگه که ایجاد زاویه و کنج کنه تمام می شود و تشکیل یک بدنه رو میدهد.

یه بدنه می تواند صاف یا با سطوحی ایجاد سطحی ناهموار کند.

پنجره ها بازشوها خطوطی که روی نماها ایجاد شده و جنس مصالح و تابلوها و ... که در بدنه و ادراک ما از اون تاثیر می گذارد.

استاد درسته؟کافیه؟:5c6ipag2mnshmsf5ju3

لینک به دیدگاه
عناصری شکل دهنده به کف

کف افقی می تواند هموار یا غیر هموار باشه-غیر هموار مثله رمپ و پله

و کف برای حرکت عابر پیاده است و غیر از اون هم برای قرار گرفتن درخت ،صندلی و مبلمان شهری و مسیر های کانال و رود و ...است.

 

عناصر شکل دهنده به بدنه

هر بدنه از فضای شهری از چند بنا تشکیل شده و هر بدنه با رسیدن به بر خیابان یا رسیدن به بدنه ی دیگه که ایجاد زاویه و کنج کنه تمام می شود و تشکیل یک بدنه رو میدهد.

یه بدنه می تواند صاف یا با سطوحی ایجاد سطحی ناهموار کند.

پنجره ها بازشوها خطوطی که روی نماها ایجاد شده و جنس مصالح و تابلوها و ... که در بدنه و ادراک ما از اون تاثیر می گذارد.

استاد درسته؟کافیه؟:5c6ipag2mnshmsf5ju3

خیلی خوبه.

خب به نظرت کف یه فضای شهری چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟ آیا باید از مصالح سخت باشه یا نرم(مثل چمن)؟

در مورده بدنه هم باید بگی که چه ویژگی هایی داشته باشه؟

لینک به دیدگاه
خیلی خوبه.

خب به نظرت کف یه فضای شهری چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟ آیا باید از مصالح سخت باشه یا نرم(مثل چمن)؟

در مورده بدنه هم باید بگی که چه ویژگی هایی داشته باشه؟

 

کف یک فضای شهری بستگی به اون فضا داره که چه جوری باشه میتونه نرم یا سخت باشه هر کدومش هم یه نوع احساس در آدم ایجاد می کنه.و یه ارتباط خاص برقرار می کنند با مردم.

اگه کف سفت و سخت مثله آسفالت باشه بیشتر برای عبور ماشین و.. است.

بیشتر کف های فضای شهری رو صاف می سازن تا راحت تر باشه-اما بعضی مواقع با ایجاد سطح مثله پل میتونن مفهومی رو به افراد منتقل کنند مثله اینکه فردی بخواد بره وزارت خانه برای نشان دادن بزرگی و مهمیه اون مکان پله قرار میدهند.

 

بدنه هم عناصر عمودی هستن که درها و پنجره ها در اون قرار دارن. و بدنه ها ممکنه سفت یا نرم یا شفاف یا کدر باشه .وجنس مصالحش رنگش نحوه ی باز شدن بازشوها و پر و خالی بودن بدنه ،حالت بدنه شکلش تشکیل دهنده ی کلی یک بدنه فضای شهری است.

لینک به دیدگاه
کف یک فضای شهری بستگی به اون فضا داره که چه جوری باشه میتونه نرم یا سخت باشه هر کدومش هم یه نوع احساس در آدم ایجاد می کنه.و یه ارتباط خاص برقرار می کنند با مردم.

اگه کف سفت و سخت مثله آسفالت باشه بیشتر برای عبور ماشین و.. است.

بیشتر کف های فضای شهری رو صاف می سازن تا راحت تر باشه-اما بعضی مواقع با ایجاد سطح مثله پل میتونن مفهومی رو به افراد منتقل کنند مثله اینکه فردی بخواد بره وزارت خانه برای نشان دادن بزرگی و مهمیه اون مکان پله قرار میدهند.

 

بدنه هم عناصر عمودی هستن که درها و پنجره ها در اون قرار دارن. و بدنه ها ممکنه سفت یا نرم یا شفاف یا کدر باشه .وجنس مصالحش رنگش نحوه ی باز شدن بازشوها و پر و خالی بودن بدنه ،حالت بدنه شکلش تشکیل دهنده ی کلی یک بدنه فضای شهری است.

اینجوری نمیشه:

 

بهتره واژه ها رو 2/ تا 2 تا بیاریم که بهتر معنی پیدا کنن:

مکان و فضا:

چه وقت به یه جایی میشه گفت مکان؟(هر چند که تکراریه)

 

عرصه عمومی و فضای عمومی:

 

فضای جمعی و فضای شهری:

 

مکان شهری و مکان عمومی:

 

تفاوت های این دوتایی ها در چیاست که از هم جداشون میکنه؟

لینک به دیدگاه
اینجوری نمیشه:

 

بهتره واژه ها رو 2/ تا 2 تا بیاریم که بهتر معنی پیدا کنن:

مکان و فضا:

چه وقت به یه جایی میشه گفت مکان؟(هر چند که تکراریه)

 

عرصه عمومی و فضای عمومی:

 

فضای جمعی و فضای شهری:

 

مکان شهری و مکان عمومی:

 

تفاوت های این دوتایی ها در چیاست که از هم جداشون میکنه؟

 

:ws44:

منظورتون اینه که کف و بدنه چه ویژگی داشته باشه میشه فضای شهری چه موقع میشه مکان شهری و غیره...؟

لینک به دیدگاه
:ws44:

منظورتون اینه که اگه کف و بدنه چه ویژگی داشته باشه میشه فضای شهری چه موقع میشه مکان شهری و غیره...؟

نه تا تعریف ها رو مشخص نکنیم جواب دادن به این سوال مقدور نیست یعنی ابهام رو بیشتر میکنه.

 

تعریف اونایی رو که گفتم با هم بیار

مثلاً : فضا و مکان

همه ی فضاهای شهر رو فضا میگوییم ولی اونایی رو که دارای یه سری ویژگی های هویتی و معنایی هستند را مکان میگوییم.

لینک به دیدگاه
نه تا تعریف ها رو مشخص نکنیم جواب دادن به این سوال مقدور نیست یعنی ابهام رو بیشتر میکنه.

 

تعریف اونایی رو که گفتم با هم بیار

مثلاً : فضا و مکان

همه ی فضاهای شهر رو فضا میگوییم ولی اونایی رو که دارای یه سری ویژگی های هویتی و معنایی هستند را مکان میگوییم.

 

عرصه عمومی جایی که مردم برای هدف مشخصی میرن اونجا-فضای عمومی هم جایی که مردم به راحتی بدون گرفتن ورودی خروجی به اونجا میرن در کنار مردم شهر.

 

فضای جمعی به جایی که مردم بتونن دور هم جمع شن؟-فضای شهری هم جایی که در اوون مردم جمع میشن و تعامل دارن با یکدیگر.

 

مکان شهری هم به جایی می گن که امکان داره هیچ استفاده ای از اون نشه و متروک باشه؟-مکان عمومی هم به جایی می گن که هر کس میتونه از اونجا استفاده کنه در واقع برای عموم آزاد است!

 

:icon_pf (34):

لینک به دیدگاه
عرصه عمومی جایی که مردم برای هدف مشخصی میرن اونجا-فضای عمومی هم جایی که مردم به راحتی بدون گرفتن ورودی خروجی به اونجا میرن در کنار مردم شهر.

فضای جمعی به جایی که مردم بتونن دور هم جمع شن؟-فضای شهری هم جایی که در اوون مردم جمع میشن و تعامل دارن با یکدیگر.

 

مکان شهری هم به جایی می گن که امکان داره هیچ استفاده ای از اون نشه و متروک باشه؟-مکان عمومی هم به جایی می گن که هر کس میتونه از اونجا استفاده کنه در واقع برای عموم آزاد است!

 

:icon_pf (34):

برای عرصه عمومی من خودم هم تعریف قابل قبولی ندارم و اون چیزی که از یکی از دوستان پرسیدم و این بود:

برای ما یک راه پله در یک مقیاس کوچک عمومی هستش یعنی یه سری افراد که در اون خونه زندگی میکنن یا به اونجا میرن عمومیه ولی یک خیابون برای همه عمومیه. پس اون راه پله میشه عرصه عمومی، که هر چند که عمومیه ولی همه نمیتونن واردش بشن. این رو میگن عرصه عمومی.

فضای جمعی رو اشتباه کردی:

فضای جمعی و فضای شهری مثل مکان و فضا میمونن. ببینم میتونی الان تعریف کنی؟

لینک به دیدگاه
برای عرصه عمومی من خودم هم تعریف قابل قبولی ندارم و اون چیزی که از یکی از دوستان پرسیدم و این بود:

برای ما یک راه پله در یک مقیاس کوچک عمومی هستش یعنی یه سری افراد که در اون خونه زندگی میکنن یا به اونجا میرن عمومیه ولی یک خیابون برای همه عمومیه. پس اون راه پله میشه عرصه عمومی، که هر چند که عمومیه ولی همه نمیتونن واردش بشن. این رو میگن عرصه عمومی.

فضای جمعی رو اشتباه کردی:

فضای جمعی و فضای شهری مثل مکان و فضا میمونن. ببینم میتونی الان تعریف کنی؟

 

آهان پس میشه...

یه قسمتی از فضای شهری که یه معنایی میگیره(یا یه معنایی بهش میدیم) مثله جمعی بووودن میشه فضای جمعی.:w58:

لینک به دیدگاه
آهان پس میشه...

یه قسمتی از فضای شهری که یه معنایی میگیره(یا یه معنایی بهش میدیم) مثله جمعی بووودن میشه فضای جمعی.:w58:

فضا: فضا همه چی رو در بر میگیره: در واقع فضا ظرف همه چیز است.

مکان: مکان جزیی از فضاست که دارای معنی و هویت است.

پس مکان یه چیزایی بیشتر از یک فضا داره

 

در شهر ما سه نوع مالکیت داریم: عمومی(public)و خصوصی)private) و نیمه عمومی(semi public).

مالکیت خصوصی رو کاری نداریم غیر از اون قسمتی که بر قلمرو عمومی تعلق میگیره مثل نما : نوع ورودی ها و پنجره ها و رنگ و بافت و نوع مصالح نما، تعداد طبقات و ...

 

مالکیت نیمه عمومی: مثل پاساژها(یا مال ها)، استادیوم ها، بیمارستان ها، مدارس و ...

مالکیت عمومی: که ویژگی اصلی آنها دسترسی 24 ساعته برای عموم است.

اما همه ی فضاهای عمومی به یک اندازه عمومی نیستند: یک زمین بایر با مالکیت عمومی(یا فضای سبزی را که حاصل از باقیماندن زمین بین شبکه ی معابر است)، دارای ویژگی ها میدانی عمومی مانند میدان دل کمپو در سیه نا نیست. پس فضاهای عمومی را که دارای هویت نباشند را نامکان بنامیم و آنهایی را که دارای هویت هستند را مکان بنامیم.

مکان های شهری به آن دسته از فضایی گفته شد که جزو مالکیت عمومی هستند و دارای معنی و هویت هستند در حالی که مکان های عمومی مکان هایی هستند که دارای مالکیت نیمه عمومی هستند. تفاوت مکان های شهری و مکان های عمومی را می توان در مالکیت آنها و میزان دسترسی به آنها در ساعات مختلف دانست.

مکان های شهری را که علاوه بر داشتن هویت و معنی هستند و در آنها تعامل اجتماعی اتفاق می افتد را می توان به 2 دسته ی فضاهای جمعی و فضاهای شهری تقسیم بندی کرد. به این صورت که مکانی را که دارای تعامل اجتماعی است را فضای جمعی و مکانی را که دارای تعامل اجتماعی است اما دارای کالبدی است که هم از لحاظ کارکردی و هم از لحاظ زیبایی شناختی حائز اهمیت است، می توان فضای شهری دانست.

بدین صورت میدان نقش جهان اصفهان و میدان هایی مانند دل کمپو ، سن مارکو و ... را می توان فضاهای شهری دانست چون علاوه بر تعاملات اجتماعی دارای کالبدی جالب توجه هستند.

(البته این ها نظرات شخصی بنده است و دلیلی برای قبول آنها برای همه وجود ندارد).

سوالا و ابهاماتون رو بپرسید لطفاً

لینک به دیدگاه

با توجه به علم اندک من در شهرسازی فضا به مفهومی اطلاق میشه که در واقع مکان با اون معنی پر میشه به زبان ساده تر مکان به معنای فیزیکی به هر جایی می تونه اطلاق بشه اما در شهر سازی زمانی از مفهوم فضا میشه استفاده کرد که یک فعالیت، رفتار و یا معنی در آن مکان فیزیکی جریان پیدا کنه که در نهایت هدف متعالی هر شهر ساز برای تعالی هر مکانی متبلور کردن مفهوم و واقعیت فضا هست تا ساختن مکانهای فیزیکی و بی مفهوم.

لینک به دیدگاه
با توجه به علم اندک من در شهرسازی فضا به مفهومی اطلاق میشه که در واقع مکان با اون معنی پر میشه به زبان ساده تر مکان به معنای فیزیکی به هر جایی می تونه اطلاق بشه اما در شهر سازی زمانی از مفهوم فضا میشه استفاده کرد که یک فعالیت، رفتار و یا معنی در آن مکان فیزیکی جریان پیدا کنه که در نهایت هدف متعالی هر شهر ساز برای تعالی هر مکانی متبلور کردن مفهوم و واقعیت فضا هست تا ساختن مکانهای فیزیکی و بی مفهوم.

ممنون مهندس که به جمع ما اومدین.

مهندس باید بگم که جای فضا و مکان رو اشتبا اومدیدن، اگه در کل پاراگراف جای مکان و با فضا عوض کنید همه چی درست میشه.

لینک به دیدگاه
نوشته اصلی توسط bpcom viewpost.gif درسته ولی این تعریف انتزاعی در کنار هویت و کارکرد آن است که موجودیت می یابد ، پس ابتدا کالبدی باید باشد تا کارکرد و هویت یابد.

مثال یه فضای میدان به عنوان فضایی عمومی ابتدا باید ماهیتی کالبدی را دارا باشد تا هویتی و کارکردی اجتماعی بپذیرد. هر چند این ماهیت کالبدی تصور کاملی از انچه در ذهن ما وجود دارد ، نباشد...

 

منظورتون از اینکه فضا انتزاعیه چیه؟ آیا ذهنیه و کالبدی نیست؟ یا داستان یه چیز دیگه س

 

البته مفهوم انتزاعی رو اول محمد مهدی به کار برد و من فقط اشاره کردم که چنین مفهومی وجود داره ... به هر حال هدف خودم رو از به کار بردن این کلمه در ادامه می آورم :

منظور من این نیست که فضا ذهنی هست و ماهیت کالبدی نداره ، بلکه در حقیقت منظور من این هست که تصوری که ما از فضا در ذهن خود بوجود می آوریم ، بر اساس دانسته و ریشه های علمی فضاست. در حالیکه ممکنه در حالت کالبدی فاقد اون خصوصیت باشه یا آنها را به طور ناقص بهره مند باشه...

یک مثال برای روشت شدن بهتر مسئله :

شهری رو تصور کنید که هیچ شناخت و تصویری از اون در ذهنمون نیست.

حال شخصی در طی معرفی شهر خودشون و فضای عمومی آن از مکانی به نام سبزه میدان نام میبرد .

بلافاصله تصور ذهنی که در ما از سبزه میدان شکل میگیرد فضای شهری ، مستطیل شکل ، با تاریخچه ای قدیمی ، به نسبت وسیع و با فضای سبز مناسب و درختان قدیمی ، دارای المان و یک نشانه شهری و غیره و غیره ....

این یک تصویر انتزاعی از سبزه میدان است. تصویری که در ذهن ما نقش بسته . به این دلیل که خصوصیات و ویژگیهای یک سبزه میدان را این چنین می دانیم.

حال این تصویر انتزاعی ممکن است با آنچه در واقعیت وجود دارد متفاوت یا تا حدی متفاوت باشد. بطور مثال سبزه میدان فوق ممکن است بر اثر عواملی چون روند توسعه شهر ، فرسودگی بافت و ... قابلیت های اجتماعی خود را از دست داده باشد ، به علت عدم رسیدگی از فضای سبز مناسبی برخوردار نباشد ، دارای المان نباشد و حتی گاها تبدیل به یک میدان آیینی شده باشد و مردم صرفا در مناسبت ها در آن حضور یابند.

اینجاست که تعریف انتزاعی ما شکسته می شود. پس همانطور که اشاره کردم این تصویر انتزاعی در کنار هویت و کارکرد است که واقعیت می یابد...

باز اگه موردی بود ، پاسخگو هستم :icon_gol:

لینک به دیدگاه
توضیحات خیلی خوبی بود مهرداد جان، ممنون

اگه تعریفتون از فضای شهری اینه، تعریفتون از عرصه عمومی و مکان چیه؟

چه ویژگیهایی اینا رو از همدیگه متمایز میکنه؟

 

خوب در مورد تعاریف فضای شهری و عرصه عمومی و مکان و ویژگیهاش ، خودت و بقیه دوستان تعاریف خوبی رو ارائه دادن.فکر نکنم بیشتر از اونها چیزی بتونم اضافه کنم. لااقل الان چیزی در ذهنم نیست که بهش بیفزایم :w72:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...