رویکرد علمی در تحلیل مسائل شهری

[omid vakili 6,395]

سلام

به نظر من بخش عمده کار شهرسازی با روشهای علمی انجام میگیره. روش علمی هم تعریفش خیلی روشنه. اینکه بعضی از دوستان میگن با "روش علمی نمیشه و این تفکر برنامه ریزانه است" به نظر من هم اشتباهه. پس اگه کسی با روش علمی به کار نمی پردازه، به قول علی دایی ببخشید پس میشه بگید چطوری کار میکنه...به هر حال باید به یه اصولی از پیش فرا گرفته شده پایبند باشه تا مطابق اونها عمل کنه........و یا خودش مبدع نظر و روش جدیدی باشه که به تدریج خودش به یه روش علمی منجر میشه........

من نظرم رو گفتم باز میگم: روش علمی در کار هست ولی نه روش علمی صرف.

از اونجایی که مسائل معماری، تا اندازه ی زیادی شبیه مسائل شهرسازی هستن و جزء مسائل پیچیده ناسازمند هستن(رجوع به فصل آخر کتاب جین جیکوبز) چند مثال معمارانه عرض میکنم:

جناب کریم پیرنیا بدون شک یکی از بهترین معماران ایران بوده اند دوستانی که زیاد نمی شناسن باید بدونن که ایشون سواد نداشته اند و یک معمار سنتی محض بوده اند، این نمونه و بسیاری موارد دیگه در طول تاریخ شهرسازی و معماری هستش که ثابت میکنه تنها رویکرد علمی نیست که برای حل مسائل شهرسازی بکار برده میشه. بحث دیگه ای که هست ماهیت کار شهرسازی یه بعد هنری هم داره، از اون جایی که هنرها خیلی اوقات بیان نشدنی هستند و نمی توان آنها را علمی بیان نمود، باز نتیجه میگیریم که رویکرد علمی صرف حل کننده ی مسائل شهرسازی نیست.

[Neutron 60,966]

سلام

آقای عابدی یه مدال بابت حسن رفتار گرفته. ولی لابلای برخی نوشته ایشون به افراد توهین میکنه. من از این بابت اعتراض عمومی خودم رو به ایشون اعلام میکنم.

سلام.

توهین به افراد؟!

لطفا نمونه اش رو برام با پیام خصوصی نقل قول کنید.

[Neutron 60,966]

سلام

به نظر من بخش عمده کار شهرسازی با روشهای علمی انجام میگیره. روش علمی هم تعریفش خیلی روشنه. اینکه بعضی از دوستان میگن با "روش علمی نمیشه و این تفکر برنامه ریزانه است" به نظر من هم اشتباهه. پس اگه کسی با روش علمی به کار نمی پردازه، به قول علی دایی ببخشید پس میشه بگید چطوری کار میکنه...به هر حال باید به یه اصولی از پیش فرا گرفته شده پایبند باشه تا مطابق اونها عمل کنه........و یا خودش مبدع نظر و روش جدیدی باشه که به تدریج خودش به یه روش علمی منجر میشه........

سلام و درود.

من توی هیچ کدوم از پستام نگفتم ما از علم استفاده نمیکنیم. مدارکشم موجوده. :53tnkbetm2eof1u84pj

من کاملا به حد و مرز برنامه ریزی و طراحی اشاره کردم و توی هیچ پستی هم نگفتم برنامه ریز اشتباه میگه، گفتم؟

خدمت شما:

حق میدم بهت چون تفکرت برنامه ریزانه است و درکش یه مقدار سخته.

ایشالا وارد وادی طراحی شهری که شدی، زیر بار این چیزا استخون خورد میکنی.

این درگیری فکری بین برنامه ریزا و طراحا همیشه هست.

موفق باشی

خوب من به اصول اعتقادی ندارم.

همین عدم اعتقاد به اصول به من اجازه نمیده که بگم تفکر شما اشتباهه. اما شما به من گفتین تفکر من اشتباهه. و تفاوت تفکر من و شما از همین جا ناشی میشه. من به تفاوت ها و وابستگی مکانی و زمانی سخن و تفکر و استفاده از هر ابزار من جمله علم اعتقاد دارم، اما شما به اصولی اعتقاد دارید که توی دانشگاه و کتب فرا گرفته اید.

من نسبی گرا هستم و هیچ وقت نمیتونم سخن دیگه رو زیر سوال ببرم. اما شما طبق اصولتون که فرا گرفته اید به من میگید که تفکرم اشتباهه. اما من به شما نمیگم تفکر شما اشتباه چون به نظرم ناشی از تفکر برنامه ریزانه است و علاقه مندی به مدلسازی که البته برای مسائلی که گاها بسیار پیچیده میشن مشکل گشاست.

اما من طراح مدل و تکنیک رو تا حدی استفاده میکنم که بتونم ازش استفاده کنم و کار خودم رو پیچیده تر نکنه.

من طراح به مدل اعتقادی ندارم چون به نظر من مدل به من نتیجه استاندارد میده و استاندارد یعنی حداقل.

و من علم رو چیزی جز تجربه نمیدونم و اینو بهش بارها اشاره کردم . کی گفت من به استفاده از علم اعتقادی ندارم؟

من به استفاده از علم به عنوان ابزاری برای کارم نیاز دارم.

امیدوارم شفاف گفته باشم و سوء تفاهمات برطرف شده باشه.

[s.ramandi 71]

خب اگه رویکرد علمی رو به این مفهومی که گفته شد در نظر بگیریم، واضحه که با استفاده ی از این رویکرد نمی شه به نتیجه ی قابل قبولی دست پیدا کرد. البته مسلما دونستن قواعد و راهکارهای به دست اومده در گذشته لازمه اما کافی نیست. در کنار این امر باید رویکرد خلاقانه هم قرار بگیره و در همین زمانه که...

شهرساز واقعی مشخص میشه:texc5lhcbtrocnmvtp8

[raypuor 1,027]

سلام و درود.

من توی هیچ کدوم از پستام نگفتم ما از علم استفاده نمیکنیم. مدارکشم موجوده. :53tnkbetm2eof1u84pj

من کاملا به حد و مرز برنامه ریزی و طراحی اشاره کردم و توی هیچ پستی هم نگفتم برنامه ریز اشتباه میگه، گفتم؟

خدمت شما:

 

خوب من به اصول اعتقادی ندارم.

همین عدم اعتقاد به اصول به من اجازه نمیده که بگم تفکر شما اشتباهه. اما شما به من گفتین تفکر من اشتباهه. و تفاوت تفکر من و شما از همین جا ناشی میشه. من به تفاوت ها و وابستگی مکانی و زمانی سخن و تفکر و استفاده از هر ابزار من جمله علم اعتقاد دارم، اما شما به اصولی اعتقاد دارید که توی دانشگاه و کتب فرا گرفته اید.

من نسبی گرا هستم و هیچ وقت نمیتونم سخن دیگه رو زیر سوال ببرم. اما شما طبق اصولتون که فرا گرفته اید به من میگید که تفکرم اشتباهه. اما من به شما نمیگم تفکر شما اشتباه چون به نظرم ناشی از تفکر برنامه ریزانه است و علاقه مندی به مدلسازی که البته برای مسائلی که گاها بسیار پیچیده میشن مشکل گشاست.

اما من طراح مدل و تکنیک رو تا حدی استفاده میکنم که بتونم ازش استفاده کنم و کار خودم رو پیچیده تر نکنه.

من طراح به مدل اعتقادی ندارم چون به نظر من مدل به من نتیجه استاندارد میده و استاندارد یعنی حداقل.

و من علم رو چیزی جز تجربه نمیدونم و اینو بهش بارها اشاره کردم . کی گفت من به استفاده از علم اعتقادی ندارم؟

من به استفاده از علم به عنوان ابزاری برای کارم نیاز دارم.

امیدوارم شفاف گفته باشم و سوء تفاهمات برطرف شده باشه.

 

 

سلام دوست عزیز

من بابت هر انتقادی که به خودم بشه، چیزی به دل نمیگیرم...باور کن. امیدوارم شما هم به دل نگرفته باشی

...

من با بخشهایی از حرفهای شما موافقم...ولی اگه یه کم دقیقتر نگاه کنیم، تمامی دانشها (علوم و هنرها) چه در قالب کلاسیک، چه در قالب مدرنیسم، چه در قالب پست مدرنیسم و حتی چه در قالب پسا پست مدرنیسم دارای مبانی و اصول اعتقادی هستند. هیچ دانشمند و پژوهشگری نمیتواند بدون اعتقاد به یکی از این اصول و یا بهره گیری از تمام آنها، فعالیتهای علمی خودشو به پیش ببره...به هر حال یه معمار یا باید صرفا به یکی از این مکاتب اعتقاد داشته باشه و یا همانطور که شما هم نسبی گرا هستید، از هر مکتبی آنچه را که به نظرش درستتر هست، خوشه چین کنه. به هر حال با این تفاصیل یعنی به طور ناخودآگاه به یه اصولی پایبند هست. تنها وقتی یه شخصی مثل نیما شعر نو را مطرح میکنه، میشه گفت که طرح نوینی در انداخته شده. شما هم احتمالا در طراحی به ظرافتهای هر یک از این مکاتب (حداقل بخشی از آنها) معتقدید، اگه اینطور هست، پس تا حدودی مبانی علمی آنها را هم پذیرفتید.

[Neutron 60,966]

سلام دوست عزیز

من بابت هر انتقادی که به خودم بشه، چیزی به دل نمیگیرم...باور کن. امیدوارم شما هم به دل نگرفته باشی

...

من با بخشهایی از حرفهای شما موافقم...ولی اگه یه کم دقیقتر نگاه کنیم، تمامی دانشها (علوم و هنرها) چه در قالب کلاسیک، چه در قالب مدرنیسم، چه در قالب پست مدرنیسم و حتی چه در قالب پسا پست مدرنیسم دارای مبانی و اصول اعتقادی هستند. هیچ دانشمند و پژوهشگری نمیتواند بدون اعتقاد به یکی از این اصول و یا بهره گیری از تمام آنها، فعالیتهای علمی خودشو به پیش ببره...به هر حال یه معمار یا باید صرفا به یکی از این مکاتب اعتقاد داشته باشه و یا همانطور که شما هم نسبی گرا هستید، از هر مکتبی آنچه را که به نظرش درستتر هست، خوشه چین کنه. به هر حال با این تفاصیل یعنی به طور ناخودآگاه به یه اصولی پایبند هست. تنها وقتی یه شخصی مثل نیما شعر نو را مطرح میکنه، میشه گفت که طرح نوینی در انداخته شده. شما هم احتمالا در طراحی به ظرافتهای هر یک از این مکاتب (حداقل بخشی از آنها) معتقدید، اگه اینطور هست، پس تا حدودی مبانی علمی آنها را هم پذیرفتید.

 

و باز هم نسبیت...

من به تفاوت ها و وابستگی مکانی و زمانی سخن و تفکر و استفاده از هر ابزار من جمله علم اعتقاد دارم

[bpcom 10,070]

احمد آقای گل هم همون نظر من رو دارند و دقیقا به همون مسائلی اشاره کردند که هدف من بود البته کمی بهتر و شفافتر از من که از این بابت ازششون ممنونم.

البته در مورد توهین و صحبتهایی که بین من و عابدی شد من هیچ توهینی حس نکردم ، محمد مهدی از نظر کاری و علمی در سطح بالاتری از من قرار داره و مطمئنا تجربیاتی که داره باعث شده اساس نظریات فکری و کاریش شکل بگیره ، خارج از این من و محمد مهدی خارج از هر بحث شهرسازی که با هم داشته باشیم و با وجود اختلاف نظرهایی که در کار و دیدگاه هامون با هم داریم دو دوست هستیم و بر اساس شناخت و چند باری که حضوری دیدمش مطمئنم اصلا در شخصیت و روحیه اش نیست که به دیگران توهین کنه.بنابراین از نظر من تمام بحث هایی که در تاپیک های شهرسازی رخ میده فقط جنبه علم آموزی و بالا بردن سطح آگاهی و توان بین بچه های شهرساز است و بیان نظرات شخصی خودمون و هیچ یک از ما قصد به رخ کشیدن توان علمی خود به دیگران را نداریم.

با تشکر از همه دوستان عزیز

[Mr.Dexigner 737]

تاپیک خوبیه!