هولدن کالفیلد 19,946 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۰ کار "کتاب" و "كتاب فروشي"، همچون بار شیشهی مردیست که از دروازهی شهري میگذشت. گزمهای چوبی بر آن نواخت و پرسيد: «بارت چیست؟» مرد گفت: «یکی دیگر بزنی، هیچ!» "نقل قول از يه وبلاگ " 5 نقل قول لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19,946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۰ بي ديني را پرسيدند بزرگترين معجزه پيامبر چه بود ؟ گفت اينكه در 25 سالگي با يك زن 40 ساله و در 48 سالگي با يك دختر 7 ساله ازدواج كرد و همچنان پيامبر باقي ماند و بر پيروانش افزوده شد. 4 نقل قول لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19,946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۰ حکایت ما حکایت شناگر ماهرییه که شانس آورده آب نیست وگرنه حتماً غرق میشد. " از پريشان گوي هاي فلان بي هيچ كس" 4 نقل قول لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19,946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۰ روزي شيخ در حال گذر از كنار كامپيوتر اشتباهي و بي هوا دستش به كيبرد خورد كه مريدان بديدند و هزار هزار تشكر بفرستادند نعرها زدند و سر به بيابان بگذاشتند. 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .