رفتن به مطلب

به نفر بعد یک شعـر هدیه کـن...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

چه زود به مقصد رسیدم

 

و چه زود مقصد را عوض کردی !

 

روزها می خندی و شب ها از اشک ها می نویسی

 

تو هنوز گرفتاری

 

من نیز

 

در بند خود ...!

لینک به دیدگاه

مشتهای آسمان کوب قوی

واشده ست و گونه گون رسوا شده ست.

یانهان سیلی زنان، یا آشکار

کاسه پست گدائی ها شده ست.

لینک به دیدگاه

اگر دنياي ما دنياي سنگ است

 

بدان سنگيني سنگ هم قشنگ است

 

اگر دنياي ما دنياي درد است

 

بدان عاشق شدن از بحررنج است

 

اگر عاشق شدن پس يک گناه است

 

دل عاشق شکستن صد گناه است...

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

نردبان این جهان ما و منی است ... عاقبت این نردبان افتادنی است

 

لاجرم آن كس كه بالاتر نشست ...استخوانش سخت تر خواهد شكست 53.gif

لینک به دیدگاه

ما نگویم بد و میل به ناحق نکنیم

جامه ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید

گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم

حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او

و ر بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم

لینک به دیدگاه

در به دری در خیالت.....که شود روز واقعیت

برسی یا که نرسی.... یقه ی دلت را می گیری

که تو بودی در این دو راهی و چند راهی.....مرا به جای واقعیت به خیال رساندی

لینک به دیدگاه

گفتي كه به احترام دل باران باش

باران شدم وبه روي گل باريدم

گفتي كه ببوس روي نيلوفر را

از عشق گونه هاي او را بوسيدم

گفتي كه ستاره شو،دلي را روشن كن

من هم چو گل ستاره ها تابيدم

 

گفتي كه براي باغ دل پيچك باش

بر ياسمن نگاه تو پيچيدم

گفتي كه براي لحظه اي دريا شو

دريا شدم وتو را به ساحل ديدم

گفتي كه بيا و لحظه اي مجنون باش

مجنون شدم و زدوريت ناليدم

 

گفتي كه شكوفه كن به فصل پاييز

گل دادم و با تَرنُّمتْ روييدم

گفتي كه بيا و از وفايت بگذر

از لهجه ي بي وفاييت رنجيدم

گفتم كه بهانه ات برايم كافيست

معناي لطيف عشق را فهميدم...

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

کسی نبود خودم نوشتم

 

 

کدوم غزل کدوم قصیده یی تو

که پیش تو ترانه هام حقیره

هوای تو٬ هوای تو چه تازه س

آدم می خواد تو این هوا بمیره

ترانه هام نجیب و عاشقا نه س

تمام خوندنم فقط بها نه س

بها نه یی برای با تو بودن

بمون که موندنت چه مو منا نه س

لینک به دیدگاه

پشت شيشه برف ميبارد

پشت شيشه برف ميبارد

در سكوت سينه ام دستي

دانه اندوه ميكارد

مو سپيد آخر شدي اي برف

تا سرانجام چنين ديدي

در دلم باريدي ... اي افسوس

بر سر گورم نباريدي

چون نهالي سست ميلرزد

روحم از سرماي تنهايي

ميخزد در ظلمت قلبم

وحشت دنياي تنهايي

ديگرم گرمي نمي بخشي

عشق اي خورشيد يخ بسته

سينه ام صحراي نوميديست

خسته ام ‚ از عشق هم خسته

لینک به دیدگاه

سراپا اگر زرد پژمرده ایم

ولی دل به پاییز نسپرده ایم

چو گلدان خالی ، لب پنجره

پر از خطارات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم

اگر خون دل بود ، ما خورده ایم

اگر دل دلیل است ، آورده ایم

اگر داغ شرط است ، ما برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم !

اگر خنجر دوستان ، گرده ایم !

گواهی بخواهید ، اینک گواه :

همین زخمهایی که نشمرده ایم !

دلی سربلند و سری سر به زیر

از این دست عمری به سر برده ایم

 

قیصر امین پور

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

یک جایی از زندگی که رسیدی

 

می فهمی، رنج را نباید امتداد داد

 

باید مثل یک چاقو که چیزها را می برد

 

و از میانشان می گذرد

 

از بعضی آدمها بگذری

 

و برای همیشه تمام شان کنی...!

لینک به دیدگاه

می دانم...

یکی از آن روزهای مبهم دور

وقتی جلوی تلویزیون روی کاناپه لم داده ای

 

و بچه ها از سر وکولت بالا می روند

درست در همان لحظه ای که قرار است

 

احساس کنی خوشبخت ترینی

 

ناگهان

یاد من به سینه ات چنگ می زند!

لینک به دیدگاه

ای سراپا همه عشق

گریه شمع کجا؟

تو کجا با دل تنگ!

من که از اشک غریبانه چو دریا بودم

تو ندانی که چه تنها بودم

کاش میدانستی

شب میلاد عزیزت ای یار

من به اندازه چشمان همه مردم شهر

گریه کردم در خویش

گریه ام بدرقه راهت باد

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 11 ماه بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...