رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

روز پاییزی میلاد تو در یادم هست، روز خاکستری سرد سفر یادت نیست

ناله ی ناخوش از شاخه جدا ماندن من، در شب آخر پرواز خطر یادت نیست

تلخی فاصله ها نیز به یادت مانده ست ، نیزه بر باد نشسته ست و سپر یادت نیست

یادم هست، یادت نیست، یادم هست ، یادت نیست

خواب روزانه اگر درخور تقدیر نبود، پس چرا گشت شبانه در به در یادت نیست

من به خط و خبری از تو قناعت کردم، قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست

یادم هست، یادت نیست، یادم هست ، یادت نیست

عطش خشک تو بر ریگ بیابان ماسید، کوزه ای دادمت ای تشنه مگر یادت نیست

تو که خودسوزی هر شب پره را می فهمی، باورم نیست که مرگ بال و پر یادت نیست

تو به دلریختگان چشم نداری بی دل، آنچنان غرق غروبی که سحر یادت نیست

یادم هست، یادت نیست، یادم هست ، یادت نیست

خواب روزانه اگر درخور تقدیر نبود، پس چرا گشت شبانه در به در یادت نیست

من به خط و خبری از تو قناعت کردم، قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست

یادم هست، یادت نیست، یادم هست ، یادت نیست

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...