اسم زنشونو جلو جمع میگفتن علیرضا (اسم بزرگترین بچه ) ...

[* v e n o o s * مهمان]

چه جالب؛ من تا حالا نشنیده بودم اسم پسر بزرگ رو صدا میکنن یعنی دارن خانومشون رو صدا میکنن؛

 

 

 

اما اکثرا دیدم که مثلا قدیمیای رشت اسم بچه بزرگشونو که میگن و یه مادر اضافه میکنن ؛یعنی با خانومشون کار دارن,

 

مثلا پدربزرگم که میخواست مامان بزرگم رو صدا کنه می گفت: فاطمه مار ( فاطمه ؛اسم عمه بزرگم؛ مادر به گیلکی میشه مار )

 

 

من که خوشم نمیاد اینجوری؛ دوست دارم به اسم خودم صدام کنن

[NEGARi 9,387]

واقعاً ممنون از توهین های بی دریغ شما! اکثر خانوما فقط موضع گرفتن و توهین کردن! این کار کجاش بی احترامی و تحقیره؟ این کار نهایت آزادیه! وقتی دونفر اونطور که میخوان همدیگرو صدا میزنن چه بی احترامی شده؟ پدر من مادرمو تو جمع و مکان های خیلی خاص اینجوری صدا میزد خب هم مادرم راحت تر بود هم پدرم! چه توهینی این وسط شده؟ با دلیل لطف کنید بگید این چه بی احترامیه؟ شاید واقعاً من دارم اشتباه میکنم به راه راست هدایت شدم.

این پست اول بود.. تو پستای بعدی به توهین هاش, چراهاش و.... اشاره شد... از هر دو طرف موافق و مخالف.

[Alireza Hashemi 33,392]

میتونم همین اول بپرسم پاسبانی(کلمه از این سخیف تر نبود؟!) از دید شما مردا در چی خلاصه میشه که من بتونم بگم موافقم یا نه!

 

الان غرب رو قبول نداری اینجا رو قبول داری؟! اینجا خانواده ها در از لحاظ انسانی و حقوقی وضعیت خیلی خوبی دارن به نظرت؟

 

چرا به کلمه ایراد میگیری منظور حرف رو دریاب که مرد را برای خانواده به عنوان یه پشتیبان در نظر گرفته ...

بعد سوال از شما بود سوال رو با سوال جواب نده حد شخصی خودت از واژه پستیبانی مردان رو بگو؟؟؟

هدف از طرح این سوال اینه که حد تو با حد دختر دیگه ای ممکنه خیلی فرق داشته باشه

گرفتی فروغ

[VINA 31,339]

بابای من اسم مامانمو +جان تو جمع میگه ولی تو خونه اسمشو بدون پسوند و پیشوند میگه حالا چرا علیرضا ؟خب بگه خانوم؟مگه چیه؟اسمه دیگهحالا تو فامیلو نمیدونم اما داداشم هر وقت تو خیابون میخواد صدام کنه میگه سکینه که طبق نظر خودش بقیه نفهمن اسمم چیه

[Fo.Roo.GH 24,356]

چرا به کلمه ایراد میگیری منظور حرف رو دریاب که مرد را برای خانواده به عنوان یه پشتیبان در نظر گرفته ...

بعد سوال از شما بود سوال رو با سوال جواب نده حد شخصی خودت از واژه پستیبانی مردان رو بگو؟؟؟

هدف از طرح این سوال اینه که حد تو با حد دختر دیگه ای ممکنه خیلی فرق داشته باشه

گرفتی فروغ

 

اتروس جان، شما خانواده ای رو ندیدی که بدون مرد زندگی کنن و بتونن از پس خودشون بربیان؟؟ اگه ندیدی من دیدم...پس این صرفا یه نیاز از طرف زن نیست(کما اینکه ممکنه بعضی زنها واقعا به این موضوع عادت کرده باشن یا باور کرده باشن که نیاز دارن)

 

اینکه یه مرد خودش با این حس ارضا میشه( حس پشتیابی زنش) همه ش برنمیگرده به نیاز زن....من شخصا برای بودن با مردی نیازهای خیلی اساسی تر و مهمتری دارم تا نیاز به پشتیبانی....

[Alireza Hashemi 33,392]

اتروس جان، شما خانواده ای رو ندیدی که بدون من زندگی کنن و بتونن از پس خودشون بربیان؟؟ اگه ندیدی من دیدم...پس این صرفا یه نیاز از طرف زن نیست(کما اینکه ممکنه بعضی زنها واقعا به این موضوع عادت کرده باشن یا باور کرده باشن که نیاز دارن)اینکه یه مرد خودش با این حس ارضا میشه( حس پشتیابی زنش) همه ش برنمیگرده به نیاز زن....من شخصا برای بودن با مردی نیازهای خیلی اساسی تر و مهمتری دارم تا نیاز به پشتیبانی....

منظورت بدون مردهچرا دیدمالان بحث سر بودن مرد یا نبودن مرد نیست سر یه سری عقایده که باعث میشه از دیگاه یه نفر افکار من احمقانه به نظر بیاد یه نفر دیگه معمولی یه نفر دیگه ام جالباین یه چیزیست نسبی ...

انتخاب همسر به یک مجموعه ای از مهارتها نیازدارد

ومهارت صدا زدن او در جمع یکی از اون مهارت هاست پس تو تعریفی جدا باید برای خودت در نظر بگیری اینکه بگیم زنان به مردان احتیاجی ندارن بحث ما نیستبحث بر سر توافقات دو طرفست

[Fo.Roo.GH 24,356]

منظورت بدون مردهچرا دیدمالان بحث سر بودن مرد یا نبودن مرد نیست سر یه سری عقایده که باعث میشه از دیگاه یه نفر افکار من احمقانه به نظر بیاد یه نفر دیگه معمولی یه نفر دیگه ام جالباین یه چیزیست نسبی ...

انتخاب همسر به یک مجموعه ای از مهارتها نیازدارد

ومهارت صدا زدن او در جمع یکی از اون مهارت هاست پس تو تعریفی جدا باید برای خودت در نظر بگیری اینکه بگیم زنان به مردان احتیاجی ندارن بحث ما نیستبحث بر سر توافقات دو طرفست

 

بله اصلاح کردم...مرد منظورم بود..

 

بله من متوجه منظور شما هستم!! دقیقا به خاطر موقعیت خودم و شناختی که از خودم دارم داشتن عقیده اینکه یه مرد پشتیبان من باشه برای من با عرض پوزش احمقانه ست!

 

مهارت؟واقعا صدا کردن یه زن تو یه جمع اینقدر کلیدیه؟!؟ ببین بحث احتیاج از بحث پشتیبان و غیرت و ......اینا شروع شد

 

من که موضعم رو گفتم من اصلا نمیتونم درک کنم چرا یه اسم اینقدر باید حساسیت برانگیز باشه! و وقتی ریشه یابی میکنم میبینم به چیزی در درون مردها و فرهنگ بینشون برمیگرده..به خاطر کارایی که خودشون هم ممکنه مرتکبش بشن ولی در مورد خواهر و زن خودشون به شدت میترسند، چون میدونن خودشون از روی چه حس و حسابی این کارا رو میکنن...قبول داری؟

[alimec 23,102]

ولش کنید بابا خوشگلا باید برقصن:dancegirl2:

[Ehsan 112,346]

منم صرفاً جهت اطلاع: گفتم شبیه مسلمانان منظورم عقایدی شبیه اونا بود

اگه پست هار و درست خونده بودی میدیدی اصلا هم چین تفکری نداشتم.. نیاز به توضیح نمی‌بینم..

منظورت از تعویض چیه؟ زن خودش حق انتخاب داره کسی‌ نمیاد تعویضش کنه! منظورت و واضح بگو!

انقدر کلیییی سوال می‌پرسن؟ حد و حصر تو چی‌, کجا, در چه مواردی؟ اینجا بحث سره اسم بود!!!!

اگه من باید این حد و حدود رو مشخص کنم که ببینی‌ با چه طرز تفکری بحث میکنی‌ خوب بود اول خودتم این حدود ت رو مشخص میکردی تا منظورت واضح باشه!

مسلما هرکی‌ باورهایی یا حدودی داره ولی‌ انقدررررر کلی‌ نیس! جز به جز مثل موضوع این تاپیک هست! که جدا جدا می‌شه راجبش حرف زد!

درضمن رو بحثی‌ که پیش اومده صحبت می‌کنن نه نقل قول بگیرن بدون توجه به حرفهای قبلی‌ بحث جدید پیش بکشن.. دوتا از پستای من بی‌ جواب موند.

 

تعداد سئوالاتی که جنابعالی در یک پست میپرسین زیاده، شیوه درست بحث اینست که یک نفر ازت سئوال بپرسه جواب بگیره و سپس شما سئوال بپرسی و طرف جواب بده.

تعداد سئوالات زیاد بشه هم پست طولانی میشه، هم پراکندگی پیش میاد،باید از اون شاخه به این شاخه بپری.

 

اما برگردیم سر بحث، اون موارد منحرف شده مطرح نشن بهتره، شما معتقد بودی اگر مردی زنش را با اسم پسر بزرگترش صدا بزند،یکجور تحجر هست؟

 

سئوال از شما این بود،بر اساس کدام سنگ محک میگویی این عمل یک تحجر هست.

 

بر اساس سنگ محک عقل خودت، بر اساس سنگ محک اسلام عزیز، بر اساس سنگ محک فرهنگ غرب، بر اساس چه چیزی میگی تحجر؟

 

قسمت بعدی هم این بود،همین رفتار شما اگر فرض کنیم اهل خانواده باشی، از سوی خیلی ها خانواده نیز یک تحجر هست و مرد و زن باید آزاد و رها روابط بیشمار با هرکه میخواهند تا مدتی مشخص داشته باشند.

 

اونها هم به کسیکه به یک نفر پایبند باشه میگن متحجر.

 

تعویض هم طبق موافقت طرفین هست یعنی هم زن آزاده هم مرد که بروند با زن و مردی دیگر.

(فکر کنم میدونی این چیزهارو دیگه بیشتر نیاز نیست بشکافم)

 

من هم برای همین پرسیدم ملاک خودتون رو از دایره تحجر و انحراف مشخص کنین که بشه بحث کرد؟

 

سئوال اصلا هم کلی نیست، باید مشخص کنی به چی میگی تحجر و به چی نمیگی.

مشخص کن بنده هم مشخص میکنم در دایره افکارم چی تحجر هست و چی نیست.

[Ehsan 112,346]

میتونم همین اول بپرسم پاسبانی(کلمه از این سخیف تر نبود؟!) از دید شما مردا در چی خلاصه میشه که من بتونم بگم موافقم یا نه!

 

الان غرب رو قبول نداری اینجا رو قبول داری؟! اینجا خانواده ها در از لحاظ انسانی و حقوقی وضعیت خیلی خوبی دارن به نظرت؟

 

 

 

شما سئوالات منو میپیچونین و مدام سئوال رو با سئوال جواب میدین.

حالا خوبه گفتم این شیوه صحیح بحث نیست،وقتی کسی سئوالی ازت میپرسه اول به اون سئوال جواب میدی بعدا سئوالت رو میپرسی و جواب میگیری.

 

پاسبانی،کجاش سخیفه من موندم !!!

 

پاس بانی یعنی نگهبانی، اینکه من و دوستم بر فرض راه میریم، اون ضعیف تر از من هست از نظر جسمی، یکی حمله میکنه و پشت من قایم میشه و من ازش دفاع میکنم،میشه پاسبانی.

نه توهین به اون هست نه افتخاری برای من، یک وظیفه هست که انجام میگیره.

 

من نه غرب رو به طور مطلق قبول دارم، نه اینجا رو به طور مطلق قبول دارم، هر کدوم معایب زیادی دارند.

برای همین گفتم به اون دایره ای که هرکس توش افتاد میگیم منحرف و هرکس بیرونش افتاد میگیم متحجر، دقت کنیم.

 

از نظر شما کسیکه زنش رو با اسم پسرش صدا بزنه تحجره،همینطور اگه تو بر فرض شوهر داشته باشی و از مرد دیگه ای خوشت بیاد اما به خاطر وفاداری پیشش نری، از سوی یکسری انسان دیگه تحجر محسوب میشه.

 

برای همین گفتم سنگ محک خودتون رو از تحجر و انحراف اول مشخص کنین.

[کتایون 15,176]

چیزی که می تونم بگم اینه که اگه به هر دلیلی در نسل های گذشته ی ما چیزهایی به غلط رایج بودن، ما باید زمینه ی اصلاحشو فراهم کنیم و به هیچ وجه منطقی نیست که بخوایم همون روش رو در پیش بگیریم...حیفه که این نسل هم این چیزها رو تجربه کنه...

[Fo.Roo.GH 24,356]

اتروس جان، شما خانواده ای رو ندیدی که بدون مرد زندگی کنن و بتونن از پس خودشون بربیان؟؟ اگه ندیدی من دیدم...پس این صرفا یه نیاز از طرف زن نیست(کما اینکه ممکنه بعضی زنها واقعا به این موضوع عادت کرده باشن یا باور کرده باشن که نیاز دارن)

 

اینکه یه مرد خودش با این حس ارضا میشه( حس پشتیابی زنش) همه ش برنمیگرده به نیاز زن....من شخصا برای بودن با مردی نیازهای خیلی اساسی تر و مهمتری دارم تا نیاز به پشتیبانی....

 

بله اصلاح کردم...مرد منظورم بود..

 

بله من متوجه منظور شما هستم!! دقیقا به خاطر موقعیت خودم و شناختی که از خودم دارم داشتن عقیده اینکه یه مرد پشتیبان من باشه برای من با عرض پوزش احمقانه ست!

 

مهارت؟واقعا صدا کردن یه زن تو یه جمع اینقدر کلیدیه؟!؟ ببین بحث احتیاج از بحث پشتیبان و غیرت و ......اینا شروع شد

 

من که موضعم رو گفتم من اصلا نمیتونم درک کنم چرا یه اسم اینقدر باید حساسیت برانگیز باشه! و وقتی ریشه یابی میکنم میبینم به چیزی در درون مردها و فرهنگ بینشون برمیگرده..به خاطر کارایی که خودشون هم ممکنه مرتکبش بشن ولی در مورد خواهر و زن خودشون به شدت میترسند، چون میدونن خودشون از روی چه حس و حسابی این کارا رو میکنن...قبول داری؟

 

شما سئوالات منو میپیچونین و مدام سئوال رو با سئوال جواب میدین.

حالا خوبه گفتم این شیوه صحیح بحث نیست،وقتی کسی سئوالی ازت میپرسه اول به اون سئوال جواب میدی بعدا سئوالت رو میپرسی و جواب میگیری.

 

پاسبانی،کجاش سخیفه من موندم !!!

 

پاس بانی یعنی نگهبانی، اینکه من و دوستم بر فرض راه میریم، اون ضعیف تر از من هست از نظر جسمی، یکی حمله میکنه و پشت من قایم میشه و من ازش دفاع میکنم،میشه پاسبانی.

نه توهین به اون هست نه افتخاری برای من، یک وظیفه هست که انجام میگیره.

 

من نه غرب رو به طور مطلق قبول دارم، نه اینجا رو به طور مطلق قبول دارم، هر کدوم معایب زیادی دارند.

برای همین گفتم به اون دایره ای که هرکس توش افتاد میگیم منحرف و هرکس بیرونش افتاد میگیم متحجر، دقت کنیم.

 

از نظر شما کسیکه زنش رو با اسم پسرش صدا بزنه تحجره،همینطور اگه تو بر فرض شوهر داشته باشی و از مرد دیگه ای خوشت بیاد اما به خاطر وفاداری پیشش نری، از سوی یکسری انسان دیگه تحجر محسوب میشه.

 

برای همین گفتم سنگ محک خودتون رو از تحجر و انحراف اول مشخص کنین.

 

دو تا پست بالای من رو در جواب اتروس بخون فکر کنم جوابم مشخص باشه...اگه نبود بپرس....

[Ehsan 112,346]

قبول نداری تحجر میتونه مشکل ساز بشه و باید ریشه کن بشه؟

و برای ریشه کن شدن باید اول قبولش بکنیم اونروزا یه امریکایی احمقی تو افغانستان قرآن آتیش زد، سر این مساله نمیدونم 10 یا چند نفر تو افغانستان کشته شدند چون بر این باور بودند که اون ورق کاغذی که سوزونده شد قداست داشت و قابل پرستش بود دقیقا مثل بتهای قبل از اسلام، آیا تو اسم این رو تحجر میزاری یا نه؟

 

اگه تحجره نباید به این مردم آگاهی داده بشه؟

 

جون انسان ارزشش کمتر از چند برگ کاغذه؟ این نباید بفهمه قرآن اگر ارزش داره به خاطر مفاهیمش هست نه کاغذش؟ و چون اینها تو دایره اعتقادات ما نیست نباید بهش بگیم تحجر و چون اسم این کار تحجر نیست دلیلی هم نداره سعی در آگاه کردن اون مردم داشت!

 

درسته از نظر من این عمل افغانی ها غیرعقلانی هست، اما با توجه به جهان بینی من.

اگه از نظر حضرت افغان هم این کار متحجرانه بود،که اینکارو نمیکرد.

 

اطلاع رسانی شما مهم هست که چطوری باشه؟

بری فحشش بدی مردک ریشوی طالبان صفت گور بابای خودت و اعتقادات و....؟

 

دقیقا شیوه های که من قبلا در بحث هام با خیلی از مذهبی ها داشتم.

این جواب نمیده پسر جان، باید با هر کسی از در اعتقادات خودش وارد بشی و با آرامش بهش بفهمونی این کاری که میکنه اگه به اینصورت کنه بهتره.

 

مثلا براش اون چیزی شبیه اون داستان یاد دادن وضو به یک پیرمرد توسط حسن و حسین رو اجرا کنی.

 

اما شیوه شما و دوستان اشتباه وبد، که از همون نوشته اول گارد رو بستند و داد و هوار کردند.

[NEGARi 9,387]

تعداد سئوالاتی که جنابعالی در یک پست میپرسین زیاده، شیوه درست بحث اینست که یک نفر ازت سئوال بپرسه جواب بگیره و سپس شما سئوال بپرسی و طرف جواب بده.

تعداد سئوالات زیاد بشه هم پست طولانی میشه، هم پراکندگی پیش میاد،باید از اون شاخه به این شاخه بپری.

 

اما برگردیم سر بحث، اون موارد منحرف شده مطرح نشن بهتره، شما معتقد بودی اگر مردی زنش را با اسم پسر بزرگترش صدا بزند،یکجور تحجر هست؟

 

سئوال از شما این بود،بر اساس کدام سنگ محک میگویی این عمل یک تحجر هست.

 

بر اساس سنگ محک عقل خودت، بر اساس سنگ محک اسلام عزیز، بر اساس سنگ محک فرهنگ غرب، بر اساس چه چیزی میگی تحجر؟

 

قسمت بعدی هم این بود،همین رفتار شما اگر فرض کنیم اهل خانواده باشی، از سوی خیلی ها خانواده نیز یک تحجر هست و مرد و زن باید آزاد و رها روابط بیشمار با هرکه میخواهند تا مدتی مشخص داشته باشند.

 

اونها هم به کسیکه به یک نفر پایبند باشه میگن متحجر.

 

تعویض هم طبق موافقت طرفین هست یعنی هم زن آزاده هم مرد که بروند با زن و مردی دیگر.

(فکر کنم میدونی این چیزهارو دیگه بیشتر نیاز نیست بشکافم)

 

من هم برای همین پرسیدم ملاک خودتون رو از دایره تحجر و انحراف مشخص کنین که بشه بحث کرد؟

 

سئوال اصلا هم کلی نیست، باید مشخص کنی به چی میگی تحجر و به چی نمیگی.

مشخص کن بنده هم مشخص میکنم در دایره افکارم چی تحجر هست و چی نیست.

یعنی چی‌ سوال زیاد می‌پرسی‌؟!! اگه تعدادش از یکی‌ بیشتر باشه نمیتونی‌ جواب بدی؟؟!!!!

اگه روش شما اینه پس چرا عمل نمیکنی‌؟ من از شما سوال کردم! پس چرا جوابی‌ ندیدم؟

فک کنم شاخه ما مشخص بود! پراکندگی از پستای شماست!

گفتم بی‌ احترامی... تحجر اون پست شما بود!

از نظر کی‌ خانواده تحجر هست؟

تعویض؟ شما اسمشو تعویض گذاشتی! اشخاص در روابط شخصیشون مختارند! اگه دوس دارن همزمان با چن نفر آشکار رابطه داشته باشن خب داشته باشن! به من و بقیه ارتباطش چیه؟ زندگی‌ اوناست! احساسات آدم‌ها فرق داره!

متحجّر رو میشه دها شکل تعریف کرد! متحجّر اونه که درک کافی‌ نداره! فقط احساسات خودش رو در نظر میگیره و خلافش رو به هیچ عنوان قبول نمیکنه باهاش برخورد میکنه و آزادی رو نمیپذیره براش قابل درک نیس!در تعریف متحجّر می‌تونم بازم بگم...

شما گفتی‌ حد و حدود آزادی در روابط زن و مرد رو مشخص کن. اونه که کلیه.

یعنی چی‌ مشخص کن منم مشخص می‌کنم! تعریفی نداری خودت؟؟؟؟!!!!!!!

اگه قراره یک طرف بحث کنی‌ بگو که دیگه جواب ندم!

[Ehsan 112,346]

یعنی چی‌ سوال زیاد می‌پرسی‌؟!! اگه تعدادش از یکی‌ بیشتر باشه نمیتونی‌ جواب بدی؟؟!!!!

اگه روش شما اینه پس چرا عمل نمیکنی‌؟ من از شما سوال کردم! پس چرا جوابی‌ ندیدم؟

فک کنم شاخه ما مشخص بود! پراکندگی از پستای شماست!

گفتم بی‌ احترامی... تحجر اون پست شما بود!

از نظر کی‌ خانواده تحجر هست؟

 

تعویض؟ شما اسمشو تعویض گذاشتی! اشخاص در روابط شخصیشون مختارند! اگه دوس دارن همزمان با چن نفر آشکار رابطه داشته باشن خب داشته باشن!

 

به من و بقیه ارتباطش چیه؟ زندگی‌ اوناست! احساسات آدم‌ها فرق داره!

متحجّر رو میشه دها شکل تعریف کرد! متحجّر اونه که درک کافی‌ نداره! فقط احساسات خودش رو در نظر میگیره و خلافش رو به هیچ عنوان قبول نمیکنه باهاش برخورد میکنه و آزادی رو نمیپذیره براش قابل درک نیس!در تعریف متحجّر می‌تونم بازم بگم...

شما گفتی‌ حد و حدود آزادی در روابط زن و مرد رو مشخص کن. اونه که کلیه.

یعنی چی‌ مشخص کن منم مشخص می‌کنم! تعریفی نداری خودت؟؟؟؟!!!!!!!

اگه قراره یک طرف بحث کنی‌ بگو که دیگه جواب ندم!

 

 

تعداد سئوال زیاد باشه یعنی چی نداره دیگه، وقتی سئوال زیاد شد، زمان پاسخگویی هم به نسبت سئوالات کم میشه، اون فکر و بینشی که روی یک سئوال میشه داشت روی چندین سئوال نمیشه داشت.

 

من یک سئوال مشخص ندیدم ازت، نزدیک 10 تا سئوال تو در تو بود،هر کدوم یک صفحه جواب داشت.

 

اگه یک پست کوتاه یک سئوالی میپرسیدی،میشد جواب داد،هرچند اکثرش رو جواب دادم،نمیدونم چرا میگی جواب ندادی.

 

از نظر کسانیکه ازدواج و،داشتن فرزند و... رو مسخره میدونن، از نظر اینها خانواده تحجره، با چنینی آدم هایی تا حالا رورو نشدی عجیب بود.

.

.

.

خوب فکر کنم این جمله ات جواب همه سئوالاتت رو داد :

 

اشخاص در روابط شخصی خودشان مختارند.

 

یعنی هرکس خواست هرچندتا رابطه داشته باشه به من و شما مربوط نیست، هر مردی هم خواست زنش رو به اسم دیگه ای صدا بزنه،به من و شما مربوط نیست.

غیر از اینه؟

 

چرا اونور قضیه میگی به ما مربوط نیست و میگی احساسات فرق میکنه؟؟!!!،اما اینور قضیه مربوطه و میگی احمقانه.

 

پس تو نباید اگه زنی خودش حاضر باشه شوهرش اون رو به اسم پسرش صدا بزنه مشکلی داشته باشی.

 

تعریف من از آزادی و حد و حدود هم کاملا مشخص بود.

ما حق نداریم تا جایی که زور وارد نشده به اعتقادات کسی بگیم احمقانه یا متحجرانه.

 

مگر اینکه زور، امنیت جانی و روانی مارو به خاطر بندازه.

[goddess_s 16,415]

جزء محدود مواردیه که من با اسی موافقم

[NEGARi 9,387]

تعداد سئوال زیاد باشه یعنی چی نداره دیگه، وقتی سئوال زیاد شد، زمان پاسخگویی هم به نسبت سئوالات کم میشه، اون فکر و بینشی که روی یک سئوال میشه داشت روی چندین سئوال نمیشه داشت. من یک سئوال مشخص ندیدم ازت، نزدیک 10 تا سئوال تو در تو بود،هر کدوم یک صفحه جواب داشت. اگه یک پست کوتاه یک سئوالی میپرسیدی،میشد جواب داد،هرچند اکثرش رو جواب دادم،نمیدونم چرا میگی جواب ندادی. از نظر کسانیکه ازدواج و،داشتن فرزند و... رو مسخره میدونن، از نظر اینها خانواده تحجره، با چنینی آدم هایی تا حالا رورو نشدی عجیب بود. . . . خوب فکر کنم این جمله ات جواب همه سئوالاتت رو داد : اشخاص در روابط شخصی خودشان مختارند. یعنی هرکس خواست هرچندتا رابطه داشته باشه به من و شما مربوط نیست، هر مردی هم خواست زنش رو به اسم دیگه ای صدا بزنه،به من و شما مربوط نیست. غیر از اینه؟ چرا اونور قضیه میگی به ما مربوط نیست و میگی احساسات فرق میکنه؟؟!!!،اما اینور قضیه مربوطه و میگی احمقانه. پس تو نباید اگه زنی خودش حاضر باشه شوهرش اون رو به اسم پسرش صدا بزنه مشکلی داشته باشی. تعریف من از آزادی و حد و حدود هم کاملا مشخص بود. ما حق نداریم تا جایی که زور وارد نشده به اعتقادات کسی بگیم احمقانه یا متحجرانه. مگر اینکه زور، امنیت جانی و روانی مارو به خاطر بندازه.

پست‌ها سر جاشه یه مرور داشته باشی‌...!

سوال‌ها رو میشه دونه دونه جواب داد! مگه غیر از اینه که توی بحث بدون سوال هم الان تیکه تیکه حرفارو جواب میدیم!!!

همرو رو جواب دادی؟:w58: مرور لطفا!

 

الان دقیقا این حرف رو از کی‌ شنیدی؟ از کسیم شنیدی اصلا؟ یا فک میکنی‌ میگن متحجّر؟

کلمه احمقانه رو از حرفهای من نشون بدین لطفا!

تاپیک رو خوندی؟ علی‌ رضا سوال پرسید بچه‌ها جواب دادن! نظر خواسته شد! نظر دادیم!

حد شما مشخص ولی‌ حد بقیه نامشخص؟!!!

پست شما که گفتم متهجرانه هست متحجرانه بود! دیگه کی‌ گفتم متحجّر؟

 

تو تمام پست‌ها کلا هر قسمتو خواستی‌ از روش می‌پری.. منم متوجهش هستم, خیلی‌ روش بحث جالبی‌ه!!

[Afsaneh.M 19,632]

وا ! چه ضایع شنیده بودم بگن مامان علیرضا ، یا مامان مریم ( اسم فرزند بزرگتر) ولی اینکه به اسم پسر ، خانومشون رو صدا کنن نشنیدم تاحالا ! یه جوریه مگه خانوم خودش اسم نداره !!!

[Abolfazl_r 20,780]

منم با اسم کوچیک موافق نیستم. به نظرم روابط بین همسران باید جنبه احترام خودشو در جمع حفظ کنه. ولی دیگه این کارم خیلی ضایع شده دیگه بابا. خیلی قدیمیه. من میگم خانوم.

[hilari 2,413]

بابای من همیشه اسم مامانمو صدا میزنه کلا تو فامیل ما همه اینطوری اند.الان اینو خدایی اولین بار میشنوم که یکی به جای اسم خانمش اسم یکی دیگه رو بگه!!!

در مورد منو همسرم اگه جمع صمیمی باشه اسمشو نو صدا میزنم اگه رسمی باشه یه آقا اول اسمش میزارم

همسرمم اسم کوچیکمو صدا میزنه و اگه تو جمع غریبه زیاد باشن خانمو به آخر اسمم میزاره آخه خانم اول اسمم قشنگ نمیشه!!!