رفتن به مطلب

کتـــابهای دوران کودکـــــی


- Nahal -

ارسال های توصیه شده

ســــلام

 

قرار هست اینجا در مورد کتاب قصه های دوران کودکی و خاطرات کودکی با کتاب ها دور هم جمع بشیم.

 

کتاب هایی که بخشی از خاطرات ما هستن.

 

از سیندرلا و سفیدبرفی و حسن کچل و کدو قلقلی زن و ... تا کتابهای دوران نوجوانی.

 

بیاید از خاطراتتون بگید :a030:

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 53
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

 

کتاب قصه های من و بابام

 

 

 

vater_und_sohn.jpg

 

 

 

 

بچه که بودم یکی از کتابهای مورد علاقم کتاب مجموعه تصاویر کمیکی بود که داستان زندگی یک پدر چاق سیبیلو را با پسر تخس کوچکش روایت میکرد. تصاویر سیاه و سفیدی که بهمراهش داستانی کوتاه با ادبیاتی ساده و روان داشت و پدر و پسری که عاشقانه همدیگر ار دوست داشتند، با هم شوخی میکردند ، هات داگ میخوردند ، لجبازی و خراب کاری میکردند ولی همیشه در آخرین تصویر، شاد و خوشحال تو بغل هم بودند.

قصه های من و بابام (Vater und sohn) نوشته کاریکاتوریست مشهور آلمانی،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
(اریش اُزِر) است که توسط مرحوم
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
(خوزستانی هستند) در سه جلد با نامهای «بابای خوب من»، «شوخی ها و مهربانی ها» و «لبخند ماه» ترجمه شد و از طریق
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در ایران نشر یافت.

این کتاب توسط همسر مرحوم جهانشاهی از آلمان به ایران آورده میشود و جهانشاهی نیز به هر یکی از تصاویر شرحی کوتاه می افزاید تا داستانها بهتر درک شوند، در واقع ایرج جهانشایی نویسنده اصلی داستنهای من و بابام محسوب میشود و کتاب اصلی بصورت RAW بوده و نوشته ای در بر نداشته است.

اولین جلد این کتاب در سال 1361 منتشر شده است که در همان سال جایزه اول شورای کتاب کودک را به خود اختصاص داد.

اگر شما هم در کودکی خاطرات خوبی را با داستنهای این پدر و پسر پشت سر گذاشته اید مطمئناً خواندن دوباره آن ها برای شما بسیار لذت بخش خواهد بود.

 

 

 

A142-Vater_Und_Sohn-Gheseh_hay.pdf

 

  • دریافت:
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    – بابای خوب من

A142-Vater_Und_Sohn-Gheseh_hay.pdf

 

  • دریافت:
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    – شوخی ها و مهربانی ها

A142-Vater_Und_Sohn-Gheseh_hay.pdf

 

  • دریافت:
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    – لبخند ماه

 

 

 

 

اگر میخواهید درباره این کتاب بیشتر بدانید پیشنهاد میکنم دو مطلب زیر را نیز مطالعه کنید.

 

  • برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    – روزنامه کیهان
  • برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    – خبرگزاری میراث فرهنگی

 

 

 

قصه های من و بابام رو خیلی دوست داشتم . :w16::icon_gol:

 

نیازی به گفتن نیست که هممون با ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی هم خاطره ها داریم .

 

632977094459375000_632063_mahi-2.jpg

لینک به دیدگاه

یادش بخیر بچه بودم جایزه هام کتاب بود..

یکیشون که برای قبولی توی مقطع پنجم دبستان آبجیم برام خرید : ماجراهای ساراو سعید درجنگل حیوانات بود:ws37:

داستانش به کنار ولی توش چندتا نقاشی از اردک و جوجه هست خیلی طبیعیه عاشقشونم..

دراولین فرصت ازش عکس میگیرم میذارم همینجا........

لینک به دیدگاه
یادش بخیر بچه بودم جایزه هام کتاب بود..

یکیشون که برای قبولی توی مقطع پنجم دبستان آبجیم برام خرید : ماجراهای ساراو سعید درجنگل حیوانات بود:ws37:

داستانش به کنار ولی توش چندتا نقاشی از اردک و جوجه هست خیلی طبیعیه عاشقشونم..

دراولین فرصت ازش عکس میگیرم میذارم همینجا........

 

هنوز اون کتابت رو داری؟ :w58:عالیه :hapydancsmil:حتما ازش عکس بزار

لینک به دیدگاه
هنوز اون کتابت رو داری؟ :w58:عالیه :hapydancsmil:حتما ازش عکس بزار

 

آره چرا نداشته باشمش:w58:

ما کلا کتابهامونو سالم نگه داشتیم و هنوز جوجه اردک زشتی رو داریم که فکرکنم چاپش برمیگرده به سالهای اول انقلاب یا قبل از اون:w02:

لینک به دیدگاه

من بچه بودم چند تا از این کتابای ماجراهای احمد رو داشتم :ws3:

 

 

dastan-ahmad-va-saat.jpg

 

b680.gif

 

 

 

 

نام: ماجرای احمد و ساعت

نویسنده: فرشته طائرپور

تصویرگر: مهرنوش معصومیان

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

گروه سنی: الف ، ب

وب سایت ناشر:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

ahmadOsaat1.jpg

داستانی که اولین چاپش مربوط به سال 1365 بوده است، شاید برای پدر و مادرهای امروز خاطره­ای از کودکی­شان باشد.

داستان احمد که پدر به او قول داده به کوه ببردش. شب قبل از قرار، احمد انقدر به ساعت نگاه می­کند و از کُندی حرکت عقربه­ها ناراحت می­شود که عقربه­ها را دست­کاری می­کند تا زودتر ساعت 6 صبح شود. اما وقتی همه خانواده در حال صبحانه خوردن هستند رادیو ساعت را اعلام می­کند و احمد رسوا می­شود.

ahmadOsaat2.jpg

در این داستان انتظار احمد به خوبی به تصویر کشیده شده است. مادربزرگی که با خانواده احمد زندگی می­کند نقش مثبتی در داستان دارد. پدر و مادر هماهنگ عمل می­کنند و پدر حتی بعد از فهمیدن کار اشتباه احمد رفتار معقولی دارد و وقتی برای تنبیه احمد قرار کوه رفتن به­هم ­می­خورد، خودش هم به کوه که برنامه هر هفته­اش بوده نمی­رود.

 

لینک به دیدگاه
من بچه بودم چند تا از این کتابای ماجراهای احمد رو داشتم :ws3:

 

 

dastan-ahmad-va-saat.jpg

 

یعنی الان دیگه بشه نیستی؟:whistle:

 

پ.ن:شرمنده جهتِ اسپم اینو نیگفتم دلم خداییش بدجوری میموند:hanghead:

لینک به دیدگاه

چه تاپیکی با احساسی:ws3: منو یاد خاطره های به یاد موندنیم انداخت:ws37:

 

فکر کنم اولین کتاب جالبی که خوندم آرزوهای بزرگ دیکنز بود ...تام سایر ، جین ایر ، بینوایان و ...

فعلا همینا یادم میاد:hanghead:

راستی میشه هر کتابی که عنوان میکنیم لینک دانلودش قرار بدیم ...دلم براشون تنگ شده:4564:

 

آها کدو قلقله زنم اولین کتابی بود که هدیه گرفتم:ws3:

لینک به دیدگاه

از کتابام چیز زیادی یادم نیست فقط حسنی نگو بلا بگو رو یادمه

شاید بچه ها اسم که ببرن یادم بیاد ولی بیشتر نوار قصه گوش میدادم

از نوارایی که یادمه پینوکیو

تیز چنگال ماهیچه دوست

موش خرما

مملی و گاو شیرده که عاشق این قصه بودم هنوز صدای مملی رو یادمه

یه خونه ایم بود که طی داستان مملی واردش میشد که انگار متروکه بود صدای باز شدن اون دره خیلی ترسناک بود اونم هنوز یادمه

 

یه قصه دیگه هم بود به اسم آهوی گردن دراز که هروقت گوشش میدادم آخرش گریه میکردم خیلی حیوونکی بود اهوئه

یکی هم علی مردان خان بود فک کنم خیلی گوشش داده باشن

اگه این قصه ها رو پیدا کنم حتما میخرمشون

 

از کتابای دوره نوجوونیم جین ایر، بابا لنگ دراز که بیشتر از 50 بار خونده بودمش

رمانای ننگین فهیمه رحیمی

الیور توییست

سفرهای گالیور

تن تن و میلو

قصه های من و بابام رو خیلی دوست داشتم . :w16::icon_gol:

 

نیازی به گفتن نیست که هممون با ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی هم خاطره ها داریم .

 

632977094459375000_632063_mahi-2.jpg

 

وای مرسییییییییییییییییی ....منم عاشق این مجموعه بودم

تمام پاساژ صفوی رو زیر و رو کردم که نسخه اصلیش و برام گیر بیارن هنوز که پیدا نشده چه خوب که گذاشتینش واسه دان لود

لینک به دیدگاه

من عاشق حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو بودم

اسم کتابش چی بود؟

عجب بچه ای بود این حسنی

نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیشکی باهاش بازی نمی کرد

:ws28:

لینک به دیدگاه

مجموعه تنبل خان

تنبل خان به سفر می رود

.......

ماهی طلایی

یه کتاب قدیمی بود فکرکنم اسمش : خروس سخنگوبود

 

........

دوره نوجونی :

خاطرات پرفسور برانشتام... با اون اختراعاتش خیلی بامزه بودو هست

لک لک ها بربام

شهر طلا و سرب : خیلی نکته داشت توش..حیف که جلوسومش ناقص بود:sigh:

لینک به دیدگاه

9wtyaud66k4za2g99yir.jpg

 

عاشق این فیل کوچولو دماغت کو، بودم.

شش شاگرد تازه و گربه هاو خروسها هم همینطور.

خروسها گربه هارو میترسوندن از تاجشون و میگفتن اتش سوزانه و با همین ازشون بردگی میکشیدن و سروری میکردن.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...