رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

گروه بریل

 

 

 

1- آکوامارین (Aquamarine)

 

 

 

2- مورگانیت (Morganite)

 

 

 

3- هلیدور (Heliodor)

 

 

 

4- زمرد سبز (Emerald)

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

وجه تسمیه: از واژه بریلیوم اخذ شده است.

 

 

 

سيستم تبلور: هگزاگونال

 

 

 

فرمول شيميايي : Be3Al2(Si6O18)

 

 

 

ترکیب شیمیایی: BeO=13.96% Al2O3=18.97% SiO2=67.07%,

 

 

 

ادخال هایCs,Li,Na ,OH Mg, Mn,Fe,Ca,Cr

 

 

 

سختي :5 /7-8

 

 

 

ميزان شفافيت : شفاف تا نيمهشفاف

 

 

 

چگالي: 92/2-66/2

 

 

 

رنگ : زرد طلايي، زرد مايل به سبز، زرد صورتي، سبز زمردي، سفيد و بيرنگ

 

 

 

جلا : شیشه ای - مات

 

 

 

نوع شكستگي : صدفي- نامنظم .بريل در مقابل فشار حساس بوده و به

راحتي مي شكند. اغلب به صورت بلورهاي منشوري است که در جهت قائم مخطط و

شيار دار است .

 

 

 

پاراژنز: اورتوز- کوارتز - تورمالین - توپاز- کاسیتریت

 

 

 

ژیزمان: کمیاب ; پگماتیت های آلمان غربی و شرقی ، نروژ، امریکا ، چک واسلواکی ، برزیل و فرانسه

 

 

 

محل پیدایش :چک و اسلواکی

 

 

 

تشابه کانی شناسی: آپاتیت - تورمالین - توپاز

 

 

 

بر اساس رنگ به نامهاي مختلفي خوانده مي شود، از جمله :

 

 

 

محل تشکيل : بريل در گرانيت ها و پگماتيت هاي گرانيتي و نيز سنگهاي دگرگوني يافت مي شود.

 

 

 

کاربرد : نمونه هاي شفاف آن در سازي مصرف دارد. همچنين از بريل،

بريليون استخراج مي شود. اين فلزر که به مقدار زياد در آلياژ مس مصرف مي

شود، باعث افزايش قدرت کشش و مقاومت مس در برابر فرسودگي مي گردد.

 

فقط گونه سبز پر رنگ آن یعنی زمرد ، به عنوان یک سنگ قیمتی رده بندی

میشود. از روزگار باستان ، ارزش زیادی برای زمرد قائل بودند و امروزه نیز

ارزش آن میتواند مساوی یا حتی بالاتر از الماس یا یاقوت باشد.

لینک به دیدگاه

گروه کرندوم

 

 

 

یاقوت سرخ (Ruby)

 

یاقوت کبود (Sapphire)

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

کرندوم با فرمول Al2O3 در سيستم

رمبوئدريک متبلور شده و وزن مخصوص آن 95/3 تا 1/4، داراي سختي 9 و جلاي

شيشه اي مي باشد.اين کاني در فارسي به ياکند و در عربي به ياقوت معروف است.

 

در ترکيب شيميايي اين کاني آلومينيوم 2/53 % به همراه ناخالصي هايي مانندTi

, Cr ,… ديده مي شود. کرندوم بي رنگ و کاملاً شفاف بوده که غالباً به

رنگهاي مختلف قرمز – خاکستري – بنفش – سبز – آبي – قهوه اي و زرد ديده مي

شود. انواع رنگي و شفاف آن جزء ات قيمتي محسوب مي شوند. مطابق رنگشان به

نامهاي مختلف ناميده مي شوند:

 

مانند Ruby (ياقوت) به رنگ قرمز، SAPPHIRE به رنگ .اين کاني غالباً به حالت

خودشکل بوده و بيشتر اوقات دانه اي شکل و يا کاملاً کمپاکت است و براي

سائيدن مورد استفاده قرار مي گيرد وليکن گاهي صفحه اي و يا منشوري با مقاطع

شش ضلعي مي باشد.

 

اغلب اوقات کرندوم به ويژه سافير داراي ذرات خارجي است که با نظم معيني

درداخل آن قرار مي گيرند به طوري که روي يک تيغه شش گوش آن،اين مواد به شکل

ستاره هاي 6 گوش ديده مي شوند.

 

درجه ذوب کرندوم خالص حدود 2050 درجه است. اسيدها روي آن اثري ندارند ولي

پس از ذوب قليائي بوسيله بي سولفات پتاس در اسيدها حل مي شود. در پرل

بوراکس به سختي ولي کاملا ًحل خواهد شد.

لینک به دیدگاه

گروه گارنت

 

 

 

پیروپ (Pyrope)

 

 

 

آلماندن (Almandine)

 

 

 

اسپسارتین (Spessartin)

 

 

 

گروسولر گارنت (Grossuler Garnet)

 

 

 

آندرادیت (Andradite)

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

وجه تسمیه: از یک واژه یونانی به معنی دانهای شکل گرفته شده است که در فارسی به آن نارسنگ گویند

 

 

 

سيستم تبلور: کوبيک

 

 

 

سختي : 5 /7-5/6

 

 

 

وزن مخصوص: 2/4-5/3

 

 

 

ضریب شکست:1.81-1.746

 

 

 

ميزان شفافيت : شفاف تا نيمه شفاف

 

 

 

رنگ : رنگ آنها با ترکيب شيميايي تغيير مي کند و به رنگهاي قرمز

روشن تا تيره( پيروپ)، سرخ تا قرمز تيره متمايل به سياه( آلماندن)، زرد

متمايل به قهوه اي (اسپسارتين)، بيرنگ و سبز(گروسولر) و... ديده مي شود

 

 

 

جلا: شيشه اي گاهي چرب يا صمغي

 

در فارسي به آن بيجاده، لعل سوخته نيز ميگويند. ابتدا آن را از انواع

ياقوت ميدانستند و پيش از كشف لعل قيمت بسيار بالايي داشته است. معمولاً

هر چه اندازهي بلورهاي گارنت بيشتر شود، از شفافيت آن كاسته ميشود

 

 

 

A3B2(SiO4)3 فرمول شيميايي: ترکیب شیمیایی گارنتها با فرمول ساختمان

کلی A3B2(SiO4)3 بیان میشود. در این فرمول موضع A با کاتیونهای Ca وMg ،

Fe+2 یا Mn+2 و موضع B با کاتیونهای Fe+3 ، Cr+3 اشغال میشود.

 

در ترکیب آن معمولا مقداری Ca و Fe+2 وجود دارد. رنگ آن از قرمز تیره تا

تقریبا سیاه تغییر میکند. اغلب شفاف است و به همین خاطر در سازی مصرف

میشود. نام آن از یک واژه یونانی به معنی آتشسان گرفته شده است. رودولیت

نامی است که به گارنت ارغوانی یا قرمز مایل به صورتی روشن داده شده و

ترکیب آن با دو بخش پیروپ و یک بخش آلماندین مطابقت دارد.

 

 

 

محل تشکيل : گارنت یکی از کانیهای مهم و با گسترش وسیع است که به

مقدار فراوان در بعضی از سنگهای دگرگونی و به صورت سازه فرعی در بعضی از

سنگهای آذرین یافت میشود. این کانی بیش از همه درشتیهای میکادار ، شیستهای

هورنبلند دار و گناسیها مشاهده میشود به همین خاطر بارها به عنوان کانی

شاخص دگرگونی به کار برده شده است.

 

 

 

پیدایش در ایران :در شیستهای میکادار منطقه خلج مشهد ، آلماندین

همراه با استارولیت یافت میشود. در شیستهای میکادار جاده بین همدان و

ملایر )زمان اباد همدان) آلماندین با آندالوزیت همراه است. در منطقه کوه

گبری رفسنجان بلورهای گارنت معمولا از نوع آندرادیت و گروسولاریت هستند.

برخی بلورهای سبز رنگ حاوی 1.5 درصد کروم اند و بنابراین از نوع رمانتویید

هستند که برای تزیین استفاده می شوند. در کرندونیت کوه اهر - زنجان ،

گارنت همراه با کرندوم دیده میشود. گارنتهای نوع گروسولار در سنگی که

یکسره از این کانی تشکیل شده است. در ناحیه زند - اهر و معدن آهن سمنان و

ناحیه علیای دره مرادبیگ یافت شدهاند همچنین در اسکارنهای ورقه ورقه تنگ

حنا درنیریز فارس وکوه گنبد رفسنجان یافت می شوند

 

 

 

کاربرد : نمونه هاي شفاف آن در سازي مصرف دارد. همچنين گارنت ها

به عنوان ساينده در کاغذ سمباده مصرف دارند.به عنوان ساینده در بتن های ضد

سایش جهت پرداخت لوازم الکتریکی ،برای تولید سنباده ، تولید وسایل *****ی

ودر نوع مرغوبتربه عنوان سنگ نیمه ی استفاده می شود.

 

 

 

وجوه مشخصه :گارنتها معمولا از بلورهای مکعبی مشخص ، سختی و رنگ

شناخته میشوند. بطور کلی چگالی ، ضریب شکست در تشخیص اعضای این گروه بسیار

موثر است. به استثنای اوارویت که در برابر فوتک تقریبا گدازناپذیر است.

سایر گارنتها در درجه 3 الی 3.5 (از مقیاس گدازپذیری) گداخته میشوند.

گارنتهای آهندار یعنی آلماندین و آندرادیت در مقابل شعله فوتک گداخته

میشوند و گلولههای مغناطیسی تولید میکنند. مخلوط اسپسارتین و کربنات سدیم ،

چنانچه روی ذغال تا حد گداخت گرم شوند مهرهای به رنگ سبز مایل به آبی

(تشخیص منگنز) پدید میآورند. اوارویت همراه با فسفات مهره سبز رنگی (تشخیص

کروم) تولید میکند.

 

 

 

تاریخچه گارنت:محدوده وسیع ترکیب شیمیایی گارنتها که وسیعتر از هر

کانی گوهری دیگر است به صورت تنوع و دیگر خواص فیزیکی در گونههای مختلف آن

بروز میکند. از زمان مسیح تا کنون گارنتی که به عنوان گوهر استفاده

میشود، به رنگ سرخ تیره بوده و بنابراین به باور بسیار تنها رنگ کانی همین

رنگ است. در حالی که گارنت به تمام رنگها مجزی آبی یافت میشود. پیروپ و

آلماندین و محلول جامدهای بین آنها به رنگ سرخ و بنفش با سایههای گوناگون

یافت میشوند. از این گارنتها در روزگار باستان به عنوان گوهر استفاده

میشد.گروسولار میتواند به رنگ سرخ نیز باشد، اما بیشتر به رنگ زرد نارنجی

تا قهوهای مایل به نارنجی است که به عنوان گوهر استفاده زیادی دارد. اخیرا

گونهای گارنت شفاف به رنگ سر زمردی به نام تساووریت در پارک تساووکنیا

یافت شده است. گونه توده ای سبز یشمی گروسولار آفریقای جنوبی به عنوان

جانشین یشم استفاده میشود. آندرادیت میتواند به رنگ سبز مایل به زرد تا

سیاه باشد، اما گونه شفاف سبز آن یعنی امانتویند اهمیت گوهری دارد.

اسپسارتین گوهری کمیاب است، اواروویت یا گارنت کرومدار به صورت بلورهای

سبز سیر درخشان یافت میشود.

 

 

 

خانواده گارنت:گارنتدر رنگهای مختلف وجود دارد و متداول ترین رنگ

آن قرمز تیره است. نام دیگر گارنت لعل است. البته در حرفه سازی به سنگ

اسپینل هم چون رنگ قرمز دارد، گاهی لعل گفته میشود.

 

گارنت كلمه ای لاتین و به معنای دانههای مُدوّر است. گارنت شفاف در سازی

مورد استفاده قرار می گیرد و چند : نوع معروف و قابل استفاده آن در سازی

عبارت اند از:

 

 

 

رنگهای گارنت جلوه و زیبایی خاصی دارند. این گوهر به دلیل تنوع رنگ و وجود

معادن پراكنده در تمام دنیا به خصوص در كشورهای پرجمعیت (از جمله

هندوستان، پاكستان و برزیل) و انواع خاصی از آن در كشورهای اروپایی در

ساخت ات بومی جایگاه خاصی دارد و به دلیل ارزانی برای تمام طبقات مردم

قابل استفاده است. ناگفته نماند در بسیاری از همین كشورها در مورد این

گوهر اعتقادات و باورهای خاصی وجود دارد. گفتنی است این گونه اعتقادات در

مورد سنگها، به طور كلی جنبه نمادین دارد

 

 

 

synthetic gemstone:اصولاً گوهرها به خاطر رنگ، درخشش، شفافیت،

سختی زیاد، كمیابی و یا پدیدههای نوری مورد توجه انسانها بودهاند. همین

انگیزهها باعث شده كه امروزه در لابراتوارها گوهرهایی با تركیبات شیمیایی

برابر و خواص فیزیكی مشابه با گونههای طبیعی ساخته شود؛ و البته مصنوعی

بودن این سنگها باید ذكر شود تا استفادهكننده گمراه نشود؛ برای مثال گفته

شود یاقوت مصنوعی، زمرد مصنوعی و...؛ این شیوه ساخت راsynthetic gemstone

گویند.

 

 

 

Imitation:به علاوه، گوهرهایی هم به نام بدلی ساخته می شوند كه

معمولاً موادی مثل شیشه و پلاستیك در آنها به كار رفته است. این بدلها فقط

رنگ، جلا و شفافیت ات اصل را دارند و فاقد خواص فیزیكی و شیمیایی نوع اصل

هستند. به این شیوه ساختimitationگویند.

لینک به دیدگاه

گروه کوارتز

سنگ کریستال (Rock crystal)، یاقوت

بنفش (Amethyst)، سیترین (Citrine)، کوارتز قهوه ای (Brown Quartz)، رز

کوارتز (Rose Quartz)، کوارتز شیری (Milky Quartz)، کوارتز چشم گربه ای

(Quartz Cat eyes)، کوارتز دلربا (Aventurine)، کلسدونی (Chalcedony)، یشم

(Jasper)، آگات (Agat)، عقیق رنگارنگ (Onyx and Sard)، توپاز (Topaz)،

عقیق جگری (Carnelian)، اوپال (Opal)

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

فرمول شيميايي: سیلیکون SiO2

 

 

 

سیستم تبلور: تا دمای 573 درجه هگزاگونال است.

 

 

 

شکل بلورها: منشوری - بی پیرامیدال - پسودوکوبیک

 

 

 

اشکال ظاهری: بلوری - آگرگات دانه ای - توده ای

 

 

 

جلا: شیشه ای - چرب

 

 

 

رخ: ناقص - مطابق با سطح (1011)

 

 

 

شکستگی: صدفی - تراشه ای خشن

 

 

 

سختی:7

 

 

 

وزن مخصوص: 2.6

 

 

 

ميزان شفافيت : شفاف - نیمه شفاف- غیرشفاف

 

 

 

رنگ : سیاه - خاکستری - قهوه ای - تیره - سبز- صورتی

 

 

 

رنگ اثر خط: سیاه

 

 

 

ژیزمان: فراوان ; در سنگهای ماگمایی اسیدی و پگماتیت های برزیل و روسیه یافت شده

 

 

 

پاراژنز: فلدسپات ها - میکاها - آمفیبول ها - پیروکسن ها

 

 

 

تشابه کانی شناسی: آپاتیت - پولوسیت - بریل - توپاز - فناکیت

 

 

 

منشا تشکیل: ماگمایی- پگماتیتی - هیدروترمال -دگرگونی - رگه های تیپ آلپی دگرسانی ها- رسوبی

 

 

 

سایر مشخصات: لومینسانس سبز کامل و کرم و نارنجی تاقرمز نشان می دهد.

 

 

 

كوارتز داراي تركيب شيميايي اكسيد سيليس Sio2 بوده كه انواعي از آن را كه

به عنوان گوهر از آنها نام برده شده مي توان به مجموعه هاي تقسيم كرد .

لینک به دیدگاه

گروه فلدسپات

 

 

سنگ خورشید (Sunstone)

 

 

 

ارتوکلاز (Orthoclase)

 

 

 

سنگ ماه (Moonstone)

 

 

 

آمازونیت (Amazonite)

 

 

 

لابرادوریت (Labradorit)

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

داراي خصوصيات ذيل ميباشد:

 

سختي:
5/6-6 موس

 

ساختمان شيميايي:
گروه سيليكات آلومينو آلكالي به دو گروه سريهاي پلاژيوكلاز و سريهاي آلكاليفلدسپات تقسيم ميگردد.

 

چگالي:
76/2-55/2

 

سريهاي پلاژيوكلاز (Plagioclase Series)

 

لابرادوريت (Labradorite)

 

بصورت رنگارنگ، رنگينكماني همچنين به فرم سنگهاي شفافي به رنگ زرد، نارنجي، قرمز و سبز ديده ميشود.

 

ساناستون (Sunstone)

 

در آن پولكهاي زريني از اينكلوژنهاي هماتيت ديده ميشود.

 

پريستريت (Peristerite)

 

بهصورت رنگينكماني از رنگهاي آبي تا سفيد مشاهده ميگردد.

 

سريهاي آلكالي فلدسپات

 

ارتوكلاز

 

بهرنگ زرد كم رنگ تا قرمز گوشتي ديده ميشود.

 

آمازونيت (Amazonite)

 

به رنگ سبز متمايل به زرد تا آبي متمايل به سبز ديده ميشود

 

سنگ مرواريد نما (Moonstone)

 

اغلب بي رنگ و گاهي به رنگ سفيد متمايل به زرد و قرمز متمايل به خاكستري- آبي مشاهده ميشود.

لینک به دیدگاه

گروه شیشه های طبیعی

ابسیدین (Obsidiane)

 

 

 

تکتیت (Tektite)

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ابسیدین

یا شیشه ولکانیکی یا سنگ آتشفشانی، سنگ غنی از سیلیکاتی است که که به

سرعت سرد شده است. اگرچه این سنگ ترکیب شیمیایی دقیقی ندارد اما سنگی است

که بیش از 70 درصد سیلیس دارد. بشر در دوران سنگ از ابسیدین تراش داده شده

به عنوان ابزار استفاده می کرده است و امروزه از آن به عنوان ماده خام

صنایع استفاده می کند.

 

لینک به دیدگاه

الماس و گوهرها

 

 

 

سایر گوهرها

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

اين دسته از سنگها در گروه خاصي جاي نمي گيرند در نتيجه تمامي آنها با عنوان الماس و گوهرهاي ديگر نام برده شده اند.

 

الماس (Diamond)، تورمالین (Tourmaline)

 

توپاز (Topaz)، پریدوت (Peridote)، زیرکن (Zircon)، کریزوبریل (Crysoberyl)، اسپینل (Spinel)، فیروزه (Torquise)، یشم(Jadeite)

 

نفریت (Nepherit)، سنگ لاجورد (Lapis lazuli)، آندالوزیت (Andalusite)،

آپاتیت (Apatite)، آزوریت (Azurite)، بنیتوئیت (Benitoite)، دیوپسید

(Diopside)، انستاتیت (Enstatite)، فیبرولیت (Fibrolite)، فلوریت

(Flurite)، ایولیت (Iolite)، کورنروپین (Kurneropine)، مالاکیت

(Malackite)رودوکروسیت (Rhodocrosite)، رودونیت (Rhodonite)، اسکاپولیت

(Scapolite)سرپانتین (Serpentine)، سین هالیت (Sinehalite)، سودالیت

(Sodalite)، اسفن (Sphene)، اسپودومن (Spudomene)، تافئیت (Taaffeite)،

زوئیسیت (Zoisite)، دیوپتاز (Dioptaz)

لینک به دیدگاه

 

نام الماس از واژه يوناني آداماس به معني نشكن ونفوذناپذير گرفته شده

است.شواهدي وجود دارد كه اين نام همچنين براي گونه هاي بي رنگ ياقوت در

زمان باستان به كار مي رفته است.براي ملاك شناسايي سنگ،گوهر را روي سندان

گذاشته وسپس با چكش ضرباتي را به آن مي زدند تاببينند كه چقدر پايداري مي

كند.ياقوت بي رنگ والماس از اين آزمون سربلند بيرون مي آمدند.اما بسياري از

سنگ هاي ارزشمند هر چند خالص هم بودند،بلافاصله مي شكستند.امروزه نمي

توان الماس را تنها با ويژگي سختي مشخص نمود.

 

 

 

 

تاريخچه الماس

سلطان ات امروزه ندرتاً در مجموعه ات

باستاني يافت شده است واين احتمال مي رود كه انواع اندازه هاي الماس در

جهان باستان به معناي واقعي كمياب بوده است..آداماس در يكي از نشانهاي

يهودي وجود دارد ولي دلايلي وجود دارند كه اين نام به سنگي سست تر از

الماس اشاره مي كند:احتمالاً سافير بي رنگ ويا توپاز بي رنگ بوده است.روي

هر قطعه از اين نشان يهودي نام يكي از قبايل اسرائيل حكاكي شده است.

 

كاهن اعظم يهودي از آواماس براي رسيدن به تصميم نهايي، از قانوني استفاده

مي كرد.اگر اين سنگ كدر مي شود حكم بر ضد آن مورد بود واگر روشن مي شد

قضاوت به نفع آن مورد بود.

 

احتمالاً الماس براي اولين بار به عنوان اولين وسيله تراش به كار مي رفته

است وسختي زيادآن ،استفاده از آن را براي اين هدف موثر كرده است.يونانيان

بستان فكر مي كردند كه تنها را شكستن الماس فروكردن آن در خون بز است

وبعد از آن به راحتي شكسته مي شود نزديك كردن الماس به كاني مگنتيت اثر آن

را از بين مي برد.اين دو ويژگي توسط بسياري از پژوهشگران رد شده اند.تا

قرن 18 فكر مي شد كه الماس زهر دارد،خاصيتي كه كساني كه صاحب الماس بودند

از آن راضي بودند زيرا افسانه زهري بودن الماس يكي از راه هاي مهم سرقت

الماس را منتفي مي كرد.بلع الماس ودفع آن نيز بعد از چند روز شايع بود.در

ضمن فكر مي شد كه پودر الماس داراي زهر مهلكي باشد اما احتمالاً به آن

آرسنيك مي افزودند وكشندگي آن به خاطر آرسيك بود.يك حادثه واقعي در تاريخ

الماس بزرگ ومعروف سنسي(sancy) اتفاق افتاده است كه يك خدمتگذار مورد

اعتماد الماس را حمل مي كرده كه مورد تاراج دزدان قرار مي گيردولي دزدان

نمي توانند الماس را پيدا كنند واو را مي شكنند وبعد ها الماس را از شكم او

پيدا شد وبه خزانه بازگردانده شد.الماس به شكلي وسيعي براي حفاظت از بشر

،به عنوان طلسم استفاده مي شده است .مخصوصاً حفاظت از چشم ضخم ،شايد به

اين خاطر شر تاريكي تصور مي شد والماس درخشندگي وخيره كنندگي وبازتاب شديد

نور داشت همچنين در مبارزات طلسم شكست ناپذيري بود.در شرق گاهي به عنوان

چشم سوم بت از آن استفاده مي شد .با ظهور روش هاي جديد علمي، در قرن 19

تحليل كاني ها آسان تر شد وبسياري از خرافاتدر مورد ات از نزديك مورد

آزمايش قرار گرفت و رد شد .به اين ترتيب بوميان ثروتمند هند از استفاده

نمودن پودر الماس براي حفاظت دندان از پوسيدگي منع شدند.همچنين پنداشته مي

شد كه پودر الماس مردم را از اصابت برق آسمان حفظ مي كند.حتي امروزه بعضي

موارد ديني از الماس براي بالا بردن اگاهي و هوشياري معنوي استفاده مي

كنند .

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

ترميم الماس

 

الماس به شكلي هوشمندانه ،بوسيله تابش هاي مختلف رنگ آميزي مي شود ودر برخي

موارد ، با در معرض حرارت قرار دادن ترميم مي شود.امروزه شكاف ها و ترك

هاي الماسها را با انباشته كردن آنها ، با شيشه پنهان مي دارند.

 

 

 

الماس در ايران

 

هيچ منبع الماسي تاكنون در ايران گزارش نشده است .در هيچيك از منابع تاريخي

نيز اشاره اي به الماس در ايران نشده است. واقعيت اين است كه با توجه به

ويژگيهاي زمين شناسي ايران ما نمي توانيم انتظار پيدايش الماس را در زمين

هاي ايران داشته باشيم.

 

 

 

الماس در عقايد ملل جهان

 

در زمان باستان اعتقاد بر این بود که الماس یا از طریق سخت شدن قطره ای

ژاله و یا از متلاشی شدن ستاره ای که بر زمین می افتد به وجود می آید و

تنها مردان الماس بر خود می آویختند و هدیه حلقه نامزدی با نگین الماس

بعدها مرسوم شد.

 

جنگجویان بر این باور بودند که حمل الماس درون بطری شیشه ای، موجب افزایش

شجاعت و دلاوری ایشان می شود. امروزه این گوهر گرانقدر نمایانگر عشقی

جاودانی است. هندیان بر این باورند که وجود لکه و خراش بر روی الماس بسیار

بدشگون است و موجب می شود که خدای ایندرا از بهشت محروم می شود.

 

گروهی از ایرانیان به خصوص بخشهای غربی ایران، اعتقاد دارند که الماس به

صورت گرد می باشد و کسی که آن را می یابد فقط با نمد می تواند آن را

نگهدارد و دوباره به زمین فرو می رود.

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

معدنهای باستانی الماس در ناحیه گلندا در هند جنوبی مشهورترین منبع استخراج

الماس می باشد. الماس در ناحیه وسیعی از برزیل وجود دارد و بیشتر آنها

دارای کیفیت خوبی می باشد.

 

کربونادو یا الماس کدر یک الماس ریز بلور سیاه است که در گراولهای رودخانه

ای برزیل یافت می شود. بورات از دیگر انواع الماسهای صنعتی مهم است که در

برزیل و آفریقای جنوبی یافت می شود. الماسهای آلوویال در اکثر ایالتهای

آمریکا وجود دارد و بزرگترین الماس آمریکای شمالی در معدن آرکاناس وجود

دارد. الماسهای استرالیایی عهد حاضر کوچک و مایل به زردند اما سنگهای سفید

یا نگی مانند صورتی، قهوه ای مایل به صورتی در معادن کیمبرلیت شمال

استرالیا یافت می شوند. اکثر الماسهای مشهور قیمتی در آفریقای جنوبی می

باشند. اولین الماس گزارش شده در سال 1866 بوده است. دیگر مناطق عبارتند از

بوتسوانا، چین، غنا، گینه، روسیه، تانزانیا، ونزوئلا، زئیر و زیمباوه.

لینک به دیدگاه

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

 

هيچ گوهري به اندازه تورمالين در طبيعت به رنگ هاي گوناگون ديده نشده

است.از گذشته هاي بسيار دور اين كاني در كشورهاي منطقه مديترانه شناخته شده

بود.اما هلندي ها اين كاني را در سال 1703 ميلادي از سريلانكا به اروپا

آوردند وآن را همانند گويش محلي سيلاني ها،تورمالي سنگها با رنگهاي

مختلط)ناميدند.

 

 

 

 

تاريخچه

 

تورمالين ها به عنوان گونه اي متفاوت از سنگهاي قيمتي گوهر ،تنها 200 سال

است كه شناخته شده اند.سنگ هايي كه در ابتدا در برزيل، در قرن 16 ،پيدا

شدند.به اشتباه زمرد خوانده شدند،تا اينكه در قرن هجدهم آن اشتباه رفع

شد.گرچه اين سنگ گرانبها تاريخچه اي مختصر دارند اما پس از كشف آنها به

وفور در صنايع پزشكي ودارويي وابزار نوري مورد استفاده قرار گرفته است.

 

تورمالين داراي ويژگيهاي فراوان وشگفت انگيزي مي باشد.از برخي از اين

گوهرها براي ساختن صافي هاي بسيار ظريف پلاريزان استفاده مي كنند.پلاريزها و

رها يا قطبي كننده هاي اوليه از تراشه هاي تورمالين كه در گيره هايي زرين

قرار داشتند.،ساخته شده بودند.از ويژگيهاي الكتريكي تورمالين اين است كه

هنگام مالش يا فشار بار الكتريكي قوي ايحاد مي كند.از اين ويژگي براي ساخت

لوازم آشكاركننده لرزه نگاري استفاده مي كنند.بار الكتريكي ايجاد شده

توسط اين سنگ ها،گردوغبار وخاكستر را به همان روشني كه براده آهن به سوي

آهن ربا جذب مي شود .به خود جذب مي نمايد

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

ترميم تورمالين ها

 

از رفتار حرارتي آن به طور معمول در روشن نمودنوتغيير و بهبود رنگ آن

استفاده مي شود.برخي وقتها درخشش ،بستگي با رفتار گرمايي آن مي باشد.

 

 

 

 

تورمالين در ايران

 

در بيشتر پگماتيت ها وآپليت هايي كه توده هاي گرانيتي را قطع مي

كنند،بلورهاي تورمالين يافت مي شوند.براي نمونه بلورهاي درشت شورل سياه رنگ

(به اندازه چند سانتي متر) در رگه هاي پگماتيتي موجود در گرانيت هاي

نزديك شهر مشهد (نزديك خواجه مراد) وهمچنين در رگه هاي پگماتيتي موجود در

توده گرانيتي الوند،واقع در روستاي تركمان همدان در روستاي سنگاوي و

همچنين كنار جاده همدان- تويسركان(مسير گنجنامه- سركان ) ديده مي شوند

 

در سنگ هاي آتشفشاني دگرگون شده كرتاسه شرق علم كوه نيز بلورهاي تورمالين

گزارش شده است.تا كنون ،به جز تورمالين هاي سياهس از تورمالين هاي نگيني كه

بتوان به عنوان گوهر به كاربرد نشانه اي يافت نشده است.

 

 

 

 

تورمالين در عقايد ملل جهان

 

تورمالین صورتی به جهت امنیت بانوان و تورمالین سبز جهت آقایان به کار میرود.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

تورمالين ها در شيست ها وسنگ هاي پگمانيتي قابل مشاهده است .بلورهاي آن

ممكن است در حفره هاي سنگ هاي هوازده مشاهده شوند .كوه هاي اورال روسيه

بهترين منطقه شناخته شده براي پيدا كردن تورمالين هاي گوهر نشان است.آنها

به رنگ هاي آبي قرمز در گلهاي زرد وگرانيتهاي هوازده قابل مشاهده هسنتد

انواع قرمز آن بيشتر وبي رنگ آن از بقيه كمتر هستند.تورمالين هاي قرمز خوب

در برمه هستند.

 

تورمالين هاي برزيل سبزند.بلورهاي تورمالين هاي سبز و روشن به دليل حضور

كروم در آنها در تانزانيا ديده مي شوند .تورمالين سبز تيره در ناميبيا

هستند.ديگر مناطقي كه در آنها مي توان تورمالين يافت عبارتند از: آفريقاي

جنوبي ،زيمباوه ،موزامبيك وكنيا و آمريكا.

لینک به دیدگاه

توپاز در حقيقت كاني قسمتي است كه در زيورآلاتي چون دست بند،گردبند،مدال

وبه عنوان نگين انگشتري به كار مي رود.در موزه ها وكلكسيون ها نگهداري مي

شوندونوع مرغوب آن را سيلان مي گويند.

 

به دليل ويژگيهاي نوري ،اين كاني در صنعت نيز كاربرد دارد.هر چند كاربري آن

به عنوان سنگ زينتي بسيار شايان توجه اين كاني در صنعت نيز كاربرد

دارد.هر چند كاربري آن به عنوان سنگ زينتي بسيار شايان توجه تر از كاربري

صنعتي آن مي باشد.

 

نام اين كاني ريشه در زبان سانسكريت داشته واز كلمه توپاز (topas) كه به

معناي آتش مي باشد گرفته شده است.برخي از محققين اعتقاد دارند نام آن از

جزيره اي كه در گذشته توپازوس،نام داشته واكنون سست جان ويا زبيرگت خوانده

مي شود و در درياي سرخ قرار دارد،گرفته شده است.كاني توپاز احتمالاً در

زبان عربي با نام زبرجد ودر زبان ي احتمالاً گركند ناميده مي شود .

 

 

 

 

 

 

خاستگاه زمين شناسي توپاز

 

اين كاني معمولاً به صورت تك بلور ديده مي شود وتوده هاي بلورين دانه ريز

يا درشت آن به وفور يافت مي شود.در حقيقت محل اصلي پيدايش توپاز پگماتيت

هاي وابسته به توده هاي نفوذي اسيدي تا متوسط مي باشد ودر پگماتيت هايي كه

غني از مواد فومرولي هستند اين كاني بهتر تشكيل مي شود. توپاز از سيالهاي

فلئوداري تشكيل مي شود كه در طي مراحل پاياني انجماد سنگهاي آذرين سيليسي

منشاء گرفته اند.توپاز در كاواك هاي گدازه هاي ريوليتي وپگماتيت هاي

گرانيتي به ويژه در انواع قلع دار و رگه هاي هيدروترمالي نيز يافت مي شود و

كاني هاي همراه آن تورمالين،بريل، كاستريت ،كوارتز،ميكا،فلدسپات،آپات

يت،بروكسيت،فلوريت وكاني هاي تنگستن مي باشد.فلزات رنگ زا در توپاز در

انباشته هاي مختلف متفاوت است.

 

 

 

 

توپاز و سازی

 

برخی نمونه های توپاز به دلیل رنگهای زیبا، درخشندگی بالا، شکل کامل و از

همه مهمتر تراش هنرمندانه و زیبای بلور بسیار جذاب می باشند. نگین توپاز

معمولا با تراش زمرد گونه یا تراش قیچی وار مزین می گردد و نگین های توپاز

بی رنگ با فرم تراش برلیانی تهیه می گردند. توپازها دارای ناخالصی های

مختلف و زیادی هستند. پاره ای از این ناخالصی ها عبارتند از: آپاتیت،

آکوامارین، بریل، برازیلیانت، کریزوبریل، سیترین، برلیان، فلوریت، کنزیت،

اورتوکلاز، یاقوت سرخ و کبود، تورمالین و زیرکن.

 

بلور توپاز به دلیل رخ کامل به سختی تراش داده می شود، زیرا احتمال تورق آن

وجود دارد و جلا دادن نگین های تراشیده شده و سوار کردن آنها بر روی پایه

های فلزی مهارت و دقت هنرمندان ساز را نیاز دارد.

 

معروفترین توپاز یک نمونه به نام براگانزا می باشد که به وزن 1640 قیراط

جزء ات تاج پادشاه کشور پرتقال است و تا مدتها تصور می شد که یک برلیان

بسیار درشت و بی نظیز باشد. نمونه زیبایس دیگری از توپاز در مجموعه گنجینه

سبز (از مهمترین کلکسیونهای ات) در شهر درسدن (Dresden) آلمان وجود دارد

که در نوع خود بی نظیر است. در موزه اسمیت زونیت واشنگتن نیز نگین های

تراشیده بسیار زیبایی به معرض نمایش گذاشته شده است.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

نگهداری توپاز

 

همچون سایر سنگهای قیمتی باید از توپاز در برابر خراشیده شدن و برخورد با

اجسام نوک تیز محافظت کرد. همچنین باید از تماس آن با اسید سولفوریک که

باعث تخریب شیمیایی کانی می شود جلوگیری کرد. توپاز را نباید در درجه حرارت

های بالا قرار داد به عنوان مثال از قرار دادن توپاز در نزدیکی دستگاههای

گرمایش باید اجتناب نمود. هیچ گاه نباید توپاز را در منزل با مواد پاک

کننده آلتراسونیک تمیز نمود. بهترین روش برای تمیز نمودن توپاز در منزل

شستشوی آن با آب گرم و صابون است.

 

 

 

 

توپاز در عقايد ملل جهان

 

توپاز آبی موجب از بین رفتن آلام و دردهای جسمانی می شود. قرار دادن آن

درون رختخواب، خوابی بدون کابوس و با آرامش را متضمن می شود. گذشتگان معتقد

بودند که توپاز دمای آب در حال جوش را کنترل می کند و نیز غضب و خشم را

به آرامش مبدل می سازد.

 

در قرون وسطی توپاز به طبقه اشراف و روحانیون تعلق داشت. در قرن سیزدهم

اعتقاد بر این بود که شخصی که دارای توپاز با شاهین حکاکی شده بر روی آن

باشد لطف پادشاه شامل حالش خواهد شد. همچنین در گذشته بر این باور بودند که

توپاز قدرت ذهنی را افزایش و موجب دانایی و فراست شده و بیماریهای روحی

را مداوا می کند.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

توپازها در حفره هاي سنگهايي مانند گرانيت يا ريوليت ودر دايكهاي پگمانيتي

موجود است.توپازهاي قهوه اي – شرابي در برزيل وجود دارد كه بر اثر گرما مي

تواند به سنگ صورتي جذابي تبديل شود.توپازهاي آبي وسفيد نيز در برزيل

وجود دارد.از ديگر مناطقي كه توپاز در آنها مشاهده مي شود تاسمانيا

كوئيزلند،روسيه ،اكثر كشورهاي آفريقايي ،سريلانكا،برمه و ژاپن است.توپازهاي

با درجه كيفيت پايين، در ايرلند شمالي وكوه هاي اسكاتلند و سواحل

انگلستان قابل مشاهده است.

لینک به دیدگاه

گوهري است كه به گروه كاني هاي اوليوين تعلق دارد.اين گوهرها قسمتي از سري

كاني هاي جدا از هم فاياليت فورستريت مي باشند وبه همين دليل ممكن است

داراي ويژگيهاي متفاوتي باشند، .توپاز قديمي سنگي بود كه ما اكنون بدون هيچ

شكي آن را پريدوت مي ناميم.كلمه پريدوت از دوره رنسانس ،هنگامي كه اين

گوهر به عنوان پريدوت شناخته شده به كار مي رود.پريدوت هاي مايل به زرد

،كريزوليت،ناميده مي شوند اين نام باعث اشتباه مي شود،زيرا نامي مشابه با

كريزوبريل زرد رنگ است.

 

نام كلي پريدوت ،به طور تقريبي ،براي تمام گونه هاي خانواده اليوين به كار

برده مي شود. هر چند عبارت اليوين هنوز براي بيان اين گوهر قابل قبول

است.براي چندين سال ،پريدوت هاي قهوه اي در سريلانكا استخراج مي شدند.در

اواخر دهه پنجاه اين سنگها،به عنوان كانيهاي متفاوت دانسته شدند وامروزه

آنها را سين هاليت مي نامند .

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

تاريخچه

 

گوهري كه ما امروزه به عنوان پريدوت

مي شناسيم در قديم، توپاز ناميده مي شده و از آن در پلاك سينه روحاني

بزرگ يهود استفاده شده بود وهمچنين،تعدادي وسيله مقدس ديگر از اين كاني

وجود دارد.در دوره هاي رنسانس اسامي مورد تحديدنظر واقع شده وكلمه توپاز

براي گوهرهاي متفاوت به كار برده شده وتا حدي پريدوت به عنوان كريزوليت

شناخته شد.در قرن هفدهم،تعدادي كريزوبريل به بازار برزيل آورده شد وبه

عنوان كريزوليت به فروش رسيد .اين نام چندان به وسيله گوهرشناسان استفاده

نمي شود وامروزه نبايد پريدوت ها را به كريزوليت ها نسبت داد.سپس به كار

بردن نام هاي متفاوت ومختلف براي اين گوهرها سبب اشتباهات فراواني مي شود،

به طوريكه هر يك ويژگي بارزي را به آن نسبت مي دهند.

 

 

 

 

 

 

ترميم پريدوت ها

 

پريدوت ها داراي اشكال ترميمي زيادي نيستند،بيشتر ناصاف وخشن بوده وبه

وسيله ادخال ها وتركهاي پنهان ومخفي سست شده اند.پريدوت ها داراي دوسطح رخ

بوده كه به آساني خرد شده و مي شكنند.

 

 

 

 

پريدوت در عقايد ملل جهان

 

رافع تصورات موهوم، جادو و کابوسهای شبانه است. این سنگ دافع خشم و مشهور

به سنگ آرامش است و نیز برای التیام بخشیدن به کار می رود و موجب افزایش

خواب می شود

 

یونانیان معتقد بودند که پریدوت فر و شکوه شاهانه به دارنده آن می بخشد و همچنین آن را نشانه خورشید می دانستند.

 

در افسانه های قدیمی پریدوت را جادوئی قدرتمند برای دور کردن و دفع شیاطین می دانستند.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

مهمترین منبع پریدوت در جزیره سنت جونز است اما جزیره ایست که بزرگ نمی

باشد. سنگهای ، کیفیت بالا در برمه موجود است. کریستالهای پرکننده حفرات

در نروژ، استرالیا و برزیل دیده شد. از دیگر مناطقی که می توان پریدوت را

در آن یافت: دودکشهای آتشفشانی آفریقای جنوبی، سواحل هاوایی، و قطب جنوب

به دلیل برخورد شهاب سنگی با زمین.

لینک به دیدگاه

زیرکن

 

 

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

 

زیرکن از روزگاران بسیار کهن شناسایی شده و به دلیل ویژگی های نوری بسیار

جالب آن مانند قدرت زیاد شکست و پراکندگی نور و درخشش بیش از حد و دارا

بودن حالت شعله آتش به فراوانی مورد توجه بوده است.

 

بلورهای زیرکن بسیار شکننده و تردد هستند و در برابر فشار و ضربه به آسانی

خرد می شوند. گوشه های نگین تراشیده شده از این کانی بسیار آسیب پذیر است و

هنگام حمل بایستی هر نگین را جداگانه بسته بندی نمود. بلورهای زیرکن که

دارای گرانی ویژه بالا و درخششی ممتاز هستند به نام زیرکن های ممتاز خوانده

می شوند. وجود سازنده های پرتوزا مانند اورانیوم در زیرکن، به دلیل ویران

گری این پرتوها سبب دگرگونی هایی گسترده در شبکه بلورین و در نتیجه

ویژگیهای فیزیکی آن می شود و سرانجام بلور زیرکن حالت شفافیت خود را به طور

کامل از دست می دهد و به مرور زمان مات و کدر می شود.

 

در طبیعت بلورهای زیرکن به رنگهای خاکستری مایل به قهوه ای و یا قرمز مایل

به قهوه ای فراوانی یافت می شوند. اما بلورهای بی رنگ بسیار کمیابند. در

کشورهای جنوب قاره آسیا گونه های قهوه ای رنگ زیرکن به وسیله بالا بردن دما

تا نزدیک 800 تا 1000 درجه سانتی گراد به زیرکن بی رنگ و یا آبی رنگ

تبدیل می شوند.

 

رنگهای پدیدآمده پایدار نیستند به ویژه در برابر پرتوهای فرابنفش و پرتوهای

خورشید به تدریج تغییر رنگ می دهند. بلورهای زیرکن بی رنگ را تراش برلیان

می دهند و بلورهای نگین را بیشتر با تراش زمردی می پیرایند. نگین های

زیرکن سبز رنگ بسیار نادرند و از این رو کانون توجه گوهر دوستان و مجموعه

داران می باشند. گونه های نگین مصنوعی زیرکن کمیاب و از جنبه علمی بسیار

مورد توجهند.

 

گونه های زیرکن بی رنگ گاهی به اسم برلیان ماتارا به بازار فرستاده می شود.

بلور زیرکن از هر رنگی، به جز رنگ سبز آن، دارای شکست دو گانه قوی است و

به این وسیله می توان آنها را به آسانی تمیز داد. زیرکن ممکن است با

آکوامارین، کاسیتریت، کریزوبریل، هسونیت، یاقوت کبود، سین هالیت، اسپینل

مصنوعی، اسفن، توپاز، تورمالین و ایدوکراس اشتباه شود.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

چگونگی و مکان پیدایش

 

زرکن از کانی های فرعی مهم و بسیار گسترده همه سنگهای آذرین است که به ویژه

در گونه های پر سیلیس، مانند گرانیت، گرانودیوریت، سینیت، و مونزونیت

فراوان است. در سینیت های نفلین دار به فراوانی یافت می شود. در سنگهای

آهکی بلورین، گنایسها و شیستها نی وجود دارد. به سبب ترکیب شیمیایی پایدار

آن، کانی فرعی مهم بسیاری از آبرفت هاست. زیرکن بیشتر به شکل دانه های گرد

و بیشتر همراه زر در ماسه های ساحلی و رودخانه ای یافت می شود.

 

 

 

 

 

 

پیدایش در ایران

 

در برخی از آپلیت هایی که توده گرانیتی الوند را در دره عباس آباد قطع می

کنند، بلورهای زیرکن با چشم غیر مسلح قابل تشخیص است. گمان می رود که زیرکن

ریشه ایرانی داشته باشد. دلایل موجود عبارتند از:

 

1- بلورهای زیبای زیرکن رنگ زرد و همسان زر دارند و در فارسی به آن زرگون

گفته می شود. زرگون از ایران به کشورهای دیگر رفته و این نام در زبانهای

دیگر به زیرکن تبدیل شده است.

 

2- کلمه زیرکن از ده زریگان گرفته شده است، مکانی که اینک نیز در آن این

کانی بدست می آید. در گرانیت زریگان بلورهای زیرکن شایسته یافت می شوند و

این مکان می تواند به عنوان استعدادی اقتصادی برای زیرکن مطرح باشد. البته

می توان چنین هم تصور کرد که ده زریگان همان زیرکان بوده است. سپس تغییر

تلفظ داده و به زریکان و زریگان تبدیل شده است. چون در پایین دست کانسار

قرار گرفته و بدین سبب زیرکان نام گرفته است.

 

3- در بزمان واقع در استان سیستان و بلوچستان، گرانیتی وجود دارد که دارای دانه های زیرکن می باشد.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

زيركن كاني معمولي است كه در تمامي سنگ هاي آذرين دنيا پيدا مي شود.زيركن

هاي با درجه كيفيت گوهر در گراولهاي سريلانكا،برمه وتايلند ديده مي

شوند.بهترين نوع آن با بلورهاي قرمز در فرانسه،با بلورهاي قهوه اي در نروز

ونزديك به سفيد در اطراف تانزانيا ديده مي شوند.زيركن گوهرنشان همچنين در

استراليا يافت مي شوند.

لینک به دیدگاه

كريزوبريل

 

 

 

ويژگيهاي توصيفي و زمين شناسي

 

 

از گونه هاي زيرين اين سنگ قيمتي گرفته شده است.Chrysos به معني زيرين است و

بريل نيز به حجم و ميزان بريليم در اين سنگ اشاره دارد .كريزوبريل براي

ناميدن اين گروه از سنگ هاي ارزشمند در 150 سال پيش مورد استفاده قرار

گرفته است اساسي ترين سنگ تاريخي در اين گروه چشم گربه است.

 

گونه اي بسيار شايسته وتجاري كريزوبريل ،الكساندريت است كه نام خويش را پس

از كشف در روسيه در قرن نوزدهم در زاد روز الكساندر بدست آورد. اين گونه

كريزوبريل به وسيله كمي اكسيد كروم رنگي مي شود وبه طور معمول در روشنايي

روز به رنگ سبز است اما بسته به مكان قرارگيري ،رنگ آن وشدت رنگ آن به قهوه

اي ،قرمز ،ارغواني وبنفش تغيير مي يابد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

تاريخچه

 

 

در دنياي باستان نام كريزوبريل اشاره به سنگ هاي ارزشمند كنوني دارد.در

خاور به مدت هزار سال چشم گربه شناخته شده بود. اين سنگ در زمان هاي پيش و

اينك به عنوان تواناترين جادو در برابر چشمهاي اهريمني مورد توجه بوده و

مي باشد. امروزه در هند چشم گربه ها درپزشكي در درمان بسياري از بيماري ها

پيشنهاد مي شوند و نيز در مراكز علمي ويژه به عنوان وسيله اي توانمند در

درمان انواع سرطان مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

الكساندريت كشفي تازه است و تاريخچه اي كوتاه دارد. گرچه نمونه هايي خوب از

آن در بازارجهاني قيمتهاي بالايي دارند.گونه چشم گربه الكساندريت

غيرمتداول نيست ودر درمان به كار مي رود.

 

 

ترميم كريزوبريل ها

 

كريزوبريل ها در شكلهاي چشم گربه اي وصيقل خورده به طور معمول رفتاري ويژه

ندارند.الكساندريت ها، بيشتر ترك مي خورند.امروزه آنها را روغني نموده يا

از صمغ آكنده مي نمايند تا نمايي بهتر بيابند.

 

رنگ کریزوبریلها سبز، زرد مایل به سبز و یا قهوه ای است. دو نوع

کریزوبریلها وجود دارد. الکساندریت و نوع دیگری که دارای خصوصیت درخشندگی

متغیر است چشم گربه نام دارد. الکساندریتها متفاوتند و رنگهای مختلفی را

نشان می دهند. در روشنی روز سبزند اما در نور کم قرمز به نظر می آیند. جابه

جایی آلومینیوم و کروم رنگ سبز الکساندریت را می دهد.

 

کریزوبریل به صورت کریستالهای هرمی با نمای موازی مخطط مشاهده میشود.

الکساندریت دارای نمای متقارن هگزاگونال است. دارای رخ سه تایی ضعیف و

شکستگی آن صدفی است.

 

الکساندریت یک تابش قرمز پائین تر از فرابنفش و اشعه ایکس دارد. تاثیرات

چشم گربه نشان می دهد که تعدادی از بلورهای کریزوبریل دارای تابش درخشان

هستند.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

بهترین الکساندریت ها در میکاشیستهای کوههای اورال روسیه یافت می شوند.

کریزوبریلهای روسیه در دو فاز تشکیل می شود. 1- حباب 2- پرشدن حفره ها با

مایع. کریستالهای بزرگ آن در گراولهای سزیلانکا دیده می شود اما به طور

عمومی با کیفیت بالا در روسیه هستند. دیگر مناطق در برمه، برزیل، زیمباوه،

ماداگاسکار، زامبیا و تانزانیا است.

لینک به دیدگاه

اسپینل (لعل)

 

 

 

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

 

این که نام اسپینل (لعل) از چه واژه ای اساس گرفته است، معلوم نیست. اما به

احتمال از کلمه اسپینا به معنی خار مانند گرفته شده است. اسپینل ها بیشتر

به شکل هرمهای دوگانه نوک تیز با بلورهای مشخص (اکتائدر) می باشند و در

نقاطی به شکل کاملا نوک تیز می باشند. بسیاری از گروه ها در زیر مجموعه

اسپینل ها هستند و لی جزء گوهرها نیستند، حذف شده اند. اسپینل ها گوهرهای

قرمز رنگی هستند که همانند یاقوت مورد توجه می باشند. گوهرهایی مانند

گاهنیت، گاهنو اسپینل و سیلونیت همواره گوهرهایی هستند که بیشتر از لعل ها

مورد توجه می باشند که همگی از گروه اسپینل ها هستند.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

تاریخچه

 

همه یاقوت ها و گوهرهای تاریخی بزرگ و اساسی در گوهر تاجها و مکان گنجها

پیدا می شوند که نمونه هایی کوچک از لعل های قرمز هستند. اسامی آنها بیشتر

نام مالکان مشهور و نامور است و تاریخ هایی سرشار از خون خواری و جنگ را

سپری کرده اند. ویژگیهای مشترک آنها با گوهرهای قرمز همان هایی هستند که

برای یاقوت ها آمد. رنگهای دیگر اسپینل ویژگهای مشترک با سایرین دارد و این

کانی در گروه گوهرها تا نیمه های قرن بیستم به شکل کامل شناخته نشده بود.

 

 

 

 

ترمیم لعل ها

 

برخی وقت ها حفرات و ترکهای لعل به وسیله شیشه و روغن پر می شوند.

 

 

 

 

لعل در ایران

 

در بین پژوهشگران ایرانی بر سر نام لعل اختلاف است. گروهی آن را جزء گارنت

ها و گروهی جزء اسپینل ها می دانند. اما ویژگی هایی که در کتابهای تاریخی

برای لعل بر شمرده شده سبب می شود تا این انگاره تقویت شود که همان لعل

اسپینل است.

 

چنین به نظر می رسد که لعل، در اوائل دوره خلفای بنی عباس یعنی از سده دوم

هجری به وسیله ایرانیان شناخته شده بود. در همه کتابهای گوهرشناسی آمده که

لعل در دنیای کهن نبوده و سبب زمینلرزه ای که در "ارض ختلان" (مکانی

نزدیک سمرقند) رخ داده و کوه "شکنان" از توابع ختلان شکافته کان لعل پدید

آمده است. لعل سرخ را سنگی قرمز، شفاف و آبدار دانسته اند که درخشندگی آن

بیش از یاقوت است و سختی کمتر از آن دارد. معدن آن را ال بین وخان و شکنان

نزدیک بدخشان نام برده و گمان می رود که این مکان نزدیک شکنان امروزی

باشد که هنوز هم از آن استفاده می شود.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

اسپينل ها به صورت مشترك با كرندوم پيدا مي شوند معمولاً در رسوبات آلوويال

برمه وسريلانكا يافت مي شوند.از ديگر مكان هاي پيدايش آنها مي توان به

موارد زير اشاره كرد:

 

افغانستان ،تايلند ،استراليا ،سوئد ،برزيل و آمريكا

لینک به دیدگاه

فیروزه

 

 

 

 

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

 

به گمان زیاد کهن ترین پیشینه کاربرد فیروزه در ایران بوده است. در سال

1966 در فرانسه مجسمه یک گوسفند از فیروزه در موزه هنر 7000 ساله ایران به

تماشای عموم گذاشته شد. این موضوع نشان می دهد که تاریخ استراج و کاربرد

فیروزه به بیش از 7000 سال می رسد. در دیگر نقاط جهان، کهن ترین پیشینه

کاربرد فیروزه به 3400 سال پیش از میلاد مسیح می رسد. فراعنه مصر این سنگ

زیبا را از معادن شبه جزیره سینا ایتخراج می کردند و در زینت آلات خود به

کار می بردند و بدین سان شاید استخراج فیروزه یکی از کهن ترین استخراج کانی

ها در جهان باشد. ولی از همان زمانهای باستانی بهترین و مطلوب ترین

فیروزه در معادن ایران به دست می آمد. در گذشته های دور فیروزه برای ساختن

مواد آرایشی، ات و طلسم به مقدار زیاد مورد استفاده قرار می گرفت و به

تندی رو به پایان نهاد. پایان سده هجدهم و آغاز سده نوزدهم میلادی نگین

های فیروزه به رنگ آبی آسمانی هواخواه فراوان داشت.

 

واژه فیروزه یا سنگ ترکی که در فرهنگ غرب به کار می رود از این روست که در

گذشته صادرات آن از ایران و سایر کشورهای خاورمیانه از راه ترکیه به اروپا

انجام می گرفته است. تا سال 1911 میلادی که بلورهایی از جنس فیروزه در

ایالت ویرجینیا در آمریکا یافت شد، تصور بر این بود که این کانی اصولا

دارای بلور نیست و به شکل آمورف در طبیعت یافت می شود.

 

فیروزه به رنگهای آبی آسمانی، آبی مایل به سبز، سبز، سبز مایل به زرد و

خاکستری مایل به سبز دیده می شود. رنگ آبی آسمانی مرغوبیت فیروزه و بر عکس

سبز مایل به زرد، نامرغوبی آن را نشان می دهد. بر روی هم فیروزه فسفات

آبدار مس و آلومینیوم است و رنگ آبی آن به علت وجود یون مس در ترکیب کانی

است. چنانچه آهن سه ظرفیتی جانشین آلومینیوم شود رنگ کانی مایل به سبز یا

سبز می شود.

 

فیروزه در سیستم تری کلینیک متبلور می شود. ولی بیشتر نمود نامتبلور دارد و

به صورت رگه و دانه های پراکنده در درون سنگ میزبان یافت می شود بیشتر

نهان بلور است. رنگ فیروزه ممکن است به تدریج تغییر کند و به این ترتیب

ارزش آن کاهش می یابد. قرار گرفتن کانی به مدت زیاد در نور شدید یا حرارت

باعث رنگ پریدگی و در نتیجه کم ارزش شدن کانی می شود. در حرارت 250 درجه

سانتی گراد رنگ آبی فیروزه به رنگ سبز مات تبدیل می شود. تغییر رنگ در نگین

فیروزه در نتیجه تابش نور آفتاب، تبخیر آب طبیعی موجود در فیروزه و یا

حتی در اثر مواد شیمیایی موجود در مواد آرایشی بانوان نیز رخ می دهند. از

همین روست که هنگام شستن دست ها بهتر است انگشتر فیروزه را از انگشت بیرون

آورد. خلل و فرج طبیعی موجود در کانی فیروزه که با تزریق روغن یا پارافین

و یا مواد پلاستیک مایع پر می شود، فیروزه را سخت تر می کند. کانی فیروزه

به آسانی کثیف و گرد آلود می شود. بازدم تنفسی بر آن اثر نامطلوب می

گذارد و چنانچه مدت زیادی در آب بماند جلای آن کاهش می یابد. چربی و روغن

مالیده شده بر سطح فیروزه خلل و فرج آن را پر می کند و به تدریج گرد و

غبار موجود در هوا به وسیله ذرات چربی جذب می شود و جلای فیروزه را از

میان می برد. چنانچه نفوذ روغن بر ژرفای آن کشیده شود ممکن است که کانی

خاصیت جلاپذیری و صیقل دوباره نیز از دست بدهد. چنانچه کانی فیروزه در

شعله حرارت داده شود هماه با جرقه شکسته می شود که نشانه خروج آب از آن

است. نمونه هایی از این کانی در اسدکلریدریک و اسید نیترک محلول است.

 

کانی های همراه فیروزه بیشتر لیمونیت، کوارتز، فلدسپات و کائولن هستند. سنگ

میزبان این کانی به طور معمول سنگهای آتشفشانی هستند. در اثر هوازدگی سنگ

میزبان، فیروزه نیز رنگ خود ا از دست می دهد و از این رو برای بهره

برداری نمونه های مرغوب این کانی باید در سنگ هوازده به دنبال آن گشت.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

رنگ آبی خالص در فیروزه کمیاب است و بیشتر در این سنگ، رگه های قهوه ای رنگ

از کانی لیمونیت دیده می شود و یا به رنگ خاکستری سیر است که به دلیل در

بر گرفتن داده های ریز ماسه سنگ و یا رگه های سیاه اکسید منگنز و یا یشم

سبز توسط این سنگ گرانبهاست. فیروزه ممکن است با کانی های مالاکیت و

کریزوکولا تشکیل توده های به هم فشرده و آمیخته را بدهد. فیروزه به صورت

توده های فشرده یا عدسی های جدا از هم درون شکاف سنگها به صورت گرد یا قلوه

ای شکل نیز یافت می شود. به طور معمول رگه های فیروزه نزدیک به 2 سانتی

متر ستبرا دارند.

 

به دلیل خلل و فرج فراوان در توده فیروزه می توان برای خوش رنگ کردن آن

نمکهای مس و آنیلین استفاده کرد. انواع بدلی فیروزه، اغلب کلسدونی یا مولیت

رنگ شده اند. قطعات خرد یا پودر شده فیروزه را به کمک چسبهای مخصوص در

پرس می توان شکل داد و از شیشه و سرامیک و پلاستیک در ترمیم آن استفاده

کرد. نگین های شبیه فیروزه در بازار موجود است و به نامهایی مانند فیروزه

همبرگر و نئولیت و فیروزه جدید خوانده می شوند. کانی هایی مانند آماتریکس

آمازونیت (فلدسپار)، کریزوکولا (سیلیکات آبدار مس)، همی مورفیت، لازولیت،

ادونتونیت، سرپانتین، اسمیت زونیت و واریسیت همسانی هایی با فیروزه دارند.

 

 

 

 

فیروزه در ایران

 

به علت معروفیت فیروزه نیشابور و قدمت استفاده از این کانی در ایران در هر

نقطه ای از جهان، واژه فیروزه با نام ایران همراه است. فیروزه یکی از

سنگهای گرانبهاست که در عهد باستان در ایران شناخته شده و از معدن نیشابور

استخراج می شده است. برخی از کتب ، کشف آن را به حضرت اسحاق نسبت داده

اند. از کتیبه بنیاد کاخ داریوش کبیر در شوش معلوم می شود که در آن تاریخ

فیروزه اخشائین نامیده می شود و از خوارزم برای زینت آلات کاخ آورده شده

بود.

 

در دوره ساسانیان از فیروزه غیر از انگشتر و گوشواره ظروفی برای دربار

اسلاطین تهیه می شده و تنسوخ ناصر در این باره می نویسد: " گویند وقتی آلب

ارسلان را گرفت از قلعه استخر قدیمی فیروزه به دست او آورده اند که دو

من مشک و عنبر در وی می گنجید. نام جمشید به خط یزدان پرستان، آن قدح

نوشته بودند."

 

 

 

 

فيروزه در عقايد ملل جهان

 

بومیان آمریکای جنوب غربی فیروزه را به معنای با ارزشترین و والاترین چیز

دنیا، می نامند و معتقدند که رنگ آبی فیروزه منسوب به بهشت و سبز آن به

زمین منسوب است. در قرن سیزدهم تصور بر این بود که دارنده فیروزه هیچگاه از

اسب به زمین نمی افتد. هندیان بر این باورند که فیروزه شادی و نیک بختی

را به ارمغان می آورد. فیروزه سمبل موفقیت و شادکامی و آینده نیک است و

عشق و سلامتی و زیبایی را به ارمغان می آورد، در مراسم و تشریفات به کار

می رود و دوستان جدید را به همراه دارد و هدیه ای بی نظیر است.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

بهترين فيروزه ها به رنگ آبي آسماني در ايران است.در تبت فيروزه هاي سبز

داراي ارزش زيادي هستند ديگر مناطقي كه فيروزه در آنها وجود دارد عبارتند

از آمريكا در ايالت هاي نوادا،كلرادو،آريزونا فيرزو هاي آمريكا روشن تر از

فيرزوه هاي مكزيكي وايراني چون متخلخل ترند.در روسيه، انگلستان،شيلي

واستراليا هم موجود مي باشد.

لینک به دیدگاه

زادئيت

 

 

 

ويژگيهاي زمين شناسي و توصيفي

 

ژادئيت نوع بسيار كمياب شيم است.آن به رنگ سبز زمردي است كه در سازي بسيار

ارزشمند است .ژادئيت ها ممكن است رنگهاي ،سفيد ،صورتي، قهوه اي، ،قرمز

،نارنجي، زرد،بنفش مايل به ارغواني ،آبي،بنفش ،سياه سبز را بهمراه داشتند

باشند.حضور آهن در ژادئيت باعث ايجاد رنگ سبز آن مي شود.

 

ژادئيت در توده هاي به هم پيوسته كريستالهاي گرانولار يافت مي شود سختي

كمتري نسبت تيريت دارد.ژادئيت جذب طيفي قوي در باند آلي ودر بقيه باند ها

ضعيف عمل مي كند.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

سنگهاي سفيد،زرد وسبز كمرنگ يك درخشندگي مايل به سفيد زير طول موج بلند ماوراء بنفش واشعه x را نشان مي دهند.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

برمه مهمترين منبع زادئيت است.زادئيت هاي برمه اي در سنگ هاي دگرگوني ودر

تخته سنگ هاي آلوويايي پيدا مي شوند.تخته سنگها داراي پوسته قهوه اي رنگ به

دليل هوازدگيند.اين تخته سنگ ها تا سال 1930 در كاليفرنيا به رنگ هاي

سفيد ،سبز كمرنگ ،سبز تيره و آبي مايل به سبز وجود داشتند اما آنها در حال

حاضر نيمه كدرند وبه اندازه سنگ هاي برمه با كيفيت نيستند.ژادئيت هاي سبز

در ژاپن هم وجود دارند اما از كيفيت پايين تري نسبت به برمه ايها

برخوردارند.

لینک به دیدگاه

نفريت

 

 

 

ويژگيهاي زمين شناسي و توصيفي

 

تقريباً از فيبرهاي آگرگات كه همبستگي سختي با ساختار آن دارند به وجود مي

آيند .رنج رنگي آن از كرمي تا سبز تيره بستر به تركيب شيميايي آن تغيير مي

كند .حضور آهن و منيزيم رنگ آن را تعيين مي كنند هرچه منيزيم بيشتر باشد

سنگ تيره تر مي شود.

 

تقريباً يك جرب طيفي دو گانه در خط قرمز وخط شارپ سبزش دارد آن نشان مي دهد كه لومينامين زير نور ماوراء بنفش ندارد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

تقريباً در شرق تركستان يافت مي شود ويكي از مهمترين سنگ هاي آسياي ميانه

است.آن را تا قرن 18 از نوع ژادئيت برمه مي دانستند.نقريت هاي سيبريايي به

صورت تخته سنگ هاي به رنگ سبز تيره وجود دارد.نقريبت هاي نيوزلندي در سنگ

هاي سرپانتين – تالك در جنوب جزيره ديده مي شود.نقريت هاي سبز تيره در

رسوبات يخچالي تشكيل مي شوند.نقريت هاي سياه در جنوب جزيره ديده مي شود

نقريت هاي سبز تيره در رسوبات يخچالي تشكيل مي شوند نقريت هاي سياه در جنوب

استراليا توليد مي شوند.منابع اروپايي شامل ،ايتاليا، آلمان، لهستان،جايي

كه نقريت هاي كرمي سفيد در ماسه هاي سبز رنگ به وجود مي آيند ،هستند

آمريكا ،سوئيس ،كانادا، برزيل، تايوان، وزيمباوه از منابع مهم تشكيل نفريت

ها هستند.

لینک به دیدگاه

سنگ لاجورد

 

 

 

ويژگيهاي توصيفي و زمين شناسي

 

لاپیس لازولی نامی است قدیمی که بخش اول

آن "لاپیس" به معنی سنگ و بخش دوم آن "لازول" واژه ایست عربی به معنای

آبی آسمانی. این اسم به یقین از رنگ آبی این کانی سرچشمه گرفته است و این

ویژگی بهترین الگو برای شناخت این گوهر می باشد. نداشتن شباهت با بسیاری

گوهرهای دیگر سبب گردیده تا این گوهر به عنوان یک کانی دانسته شود.

 

 

 

 

 

تاریخچه

 

این گوهر به عنوان آلات تزئینی، در

مصر باستان مورد استفاده قرار می گرفت و در آن زمان بسیار گرانبها بوده

است. سند خوبی که بر این امر وجود دارد، مقدار کم آن در بازارهای آن هنگام

است. ماسک مشهور تدفین توتان خامون در پیرامون چشم ها به وسیله لاپیس

لازولی مرصع شده است. اما بقیه ماسک ها توسط تکه های آبی رنگ تزئین شده که

جنس آنها از شیشه آبی لعاب دار می باشد که به جای گوهر یاد شده جایگزین

شده است. لاپیس لازولی بیشتر اوقات در کتاب مقدس و دیگر کتابهای مذهبی یاد

شده است و چه بسا که این گوهر همان یاقوت کبود دنیاهای کهن است. این گوهر

یکی از آنهایی بود که در پلاک سینه موبد بزرگ یهودی به کار می رفت و ما

می دانیم که در مصر باستان از آن برای آلات جادوئی و نمادین استفاده می

شده است. این گوهر، به وسیله بسیاری از تمدنهای بزرگ دنیا مورد استفاده

قرار می گرفت و نمونه هایی وجود دارد که نشان دهنده برآمدن و زاده شدن

تمدن ها می باشد. رنگ این گوهر آن را توانمند می سازد تا در موارد دینی و

جادوئی بر آسمانی بودن آن دلالت داشته باشد. در رسم های کهن، کسی که این

سنگ را به همراه یا گردن داشت، به خدا یا خدایان نزدیک تر بوده و سبب

نگهبانی از وی در برابر بدی ها و شرارت های تاریک آمده از جهان پست تر می

شد. مانند یاقوت کبود، به لاپیس لازولی نیز به وسیله برخی فرهنگ ها، به

عنوان سنگی که نماد پاکی و پاکدامنی است، اشاره شده است.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

ترمیم لاپیس لازولی

 

این گوهر، به طور کامل متخلخل است و

بنابراین به آسانی لکه دار می شود. به طور غالب توده های بزرگ دارای درصد

زیادی کلسیت به همراه دانه های آبی می باشند. لکه دار شدن این تکه ها سبب

می گردد که شدت رنگ آبی بیشتر شود و بخشهای کلسیتی سفید نشان دهنده لاپیس

لازولی ناب می باشد. لکه دار شدن به آسانی به وسیله گوهرشناسان با تجربه و

زبردست تعیین و مشخص می شود. رفتار گرمایی برخی از مواد که سبب روشن شدن

رنگ این کانی می گردند گزارش ده است. بیشتر وقت ها، وارد نمودن پلاستیک،

برای پرنمودن و بستن درزها و آسان نمودن صیقل تکه هایی با حالت بسیار دانه

دانه، به کار می رود.

 

لاجورد در عقايد ملل جهان

 

این سنگ موجب افزایش احساسات و

آگاهی روحی شود. استرس و تنش را کاهش می دهد. این سنگ باعث تقویت حس ششم

(پیشگویی) می شود. این بسیار محافظ است و همچنین شهامت و شجاعت را افزایش

می دهد و می توان برای بدست آوردن عشق روحانی آن را به کار برد. این سنگ

افسون صداقت و وفاداری را به همراه دارد.

 

مصریان و مردم بابل بسیار به این سنگ علاقه داشتند و اشراف آن را بر خود می آویختند.

 

 

 

 

 

پراكندگي جهاني

افغانستان مشهورترين محل يافت سنگ لاجورد است

كه معدن آن را براي محل يافت سنگ لاجورد است كه معدن آن را براي 6000 سال

دارد.معدن آن توسط ماركوپولو در 1271 به ثبت رسيده است.سنگ لاجورد در سنگ

آهك هاي سياه وسفيد كوهستانها پيدا مي شود.تخته هاي آبي روشن در رودخانه

هاي جنوبي درياچه بايكال روسيه پيدا مي شود.معدن رنگ هاي روشن تر آن در كوه

هاي آندشيلي وجود دارد.سنگ لاجوردهاي هاي آبي تيره در كوه هاي راكي

كلرادو در مناطق متامرفيكي شكل مي گيرند كه حاوي پيريت است.از مناطق ديگر

مي توان به موارد زير اشاره كرد.

 

كاليفرنيا ،برمه، آنگولا، پاكستان،وكانادا،لاجوردهاي كانادايي، خاكستري-آبي هستند اما به علت تخلخلشان نمي توان آنها را صيقل داد.

لینک به دیدگاه

ندالوزيت

 

 

 

خصوصيات فيزيكي ونوري

 

انواع آندالوزيت به رنگ هاي قهوه اي مايل

به زرد روشن، قهوه اي – سبز صورتي مايل به قهوه اي روشن سبز به سبز مايل به

خاكستري مشاهده مي شوند .نام آن از نام يكي از استان هاي

اسپانيا،آندالوسيا جاي كه اين كاني در آنجا پيدا شد،مشتق شده است.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

آندالوزيت داراي تركيب شيميايي نزديك به فيبروليت است اما بعضي از خصوصيات

آنها با هم متفاوت است .بلورهاي آندالوزيت به صورت منشورهاي پلكاني عمودي

قرار مي گيرند

 

آندالوزيت ها چند رنگي هستند وظاهر آنها زرد سبز وقرمز است زماني كه از

زاويه هاي مختلف به آن نگاه مي كنيم.درخشندگي آن شيشه اي است .كياستوليت

يكي از انواع آندالوزيت است كه كربن دارابه ومنشورهاي آن به صورت متقاطع

قرار مي گيرند كياستوليت داراي منشورهاي بزرگند ومي توانند ،مات ،زرد يا

خاكستري باشند.

 

 

پراكندگي جهاني

 

 

آندالوزيت هاي قيمتي در گراولهاي قيمتي سريلانكا و در گراولهاي برزيل يافت

مي شوند .از ديگر مناطق استراليا،كانادا ،روسيه وآمريكا را مي توان نام

برد.مثال هاي خوب از كياستوليت در برمه وزيمباوه يافت مي شود.از ديگر منابع

موجود براي كياستوليت ها،استراليا ،بوليوي،شيلي، فرانسه،اسپانيا،

وآمريكاست.

لینک به دیدگاه

آپاتيت

 

 

 

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

 

آپاتيت ممكن است ،رنگ،سبز ،آبي يا بنفش

باشد.بلورهاي كوچك آن به صورت منشورهاي هگزاگونال شفاف متبلور مي شوند

.بلورهاي آن شكننده وداراي رخ موازي هستند .آنها تمايل دارندكه از شفافيت

متبلور مي شوند.بلورهاي آن شكننده وداراي رخ موازي هستند.آنها تمايل دارند

كه از شفافيت به سمت مات بودن با درخشندگي شيشه اي بروند.تعدادي از بلورها

بر اثر گرما رنگ خود را از دست مي دهند.خصوصيت جذب طيفي آن در امتداد در

خطوط باريك شديد است.وهمين باعث مي شود كه رنگ آپاتيت قيمتي زرد به نظر

آيد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

آپاتيت در عقايد ملل جهان

 

 

آپاتيت ممكن است ،رنگ،سبز ،آبي يا بنفش باشد.بلورهاي كوچك آن به صورت

منشورهاي هگزاگونال شفاف متبلور مي شوند .بلورهاي آن شكننده وداراي رخ

موازي هستند .آنها تمايل دارندكه از شفافيت متبلور مي شوند.بلورهاي آن

شكننده وداراي رخ موازي هستند.آنها تمايل دارند كه از شفافيت به سمت مات

بودن با درخشندگي شيشه اي بروند.تعدادي از بلورها بر اثر گرما رنگ خود را

از دست مي دهند.خصوصيت جذب طيفي آن در امتداد در خطوط باريك شديد است.وهمين

باعث مي شود كه رنگ آپاتيت قيمتي زرد به نظر آيد.

 

 

 

پراكندگي جهاني

 

 

 

آپاتيت هاي اسپانيايي اسپاراگوس ناميده مي شوند زيرا رنگ آنها سبز مايل به زرد است.

 

هرچند آپاتيت در همه جاي دنيا پيدا مي شود اما آپاتيت قيمتي مختص به برمه

است.آپاتيت هاي آبي برمه اي داراي دو رنگي بسيار قوي هستند(آبي وبي

رنگ).آپاتيت هاي سريلانكا به رنگ هاي زرد،آبي وسبز موجود مي باشند كه از

همين نوع در برزيل هم يافت مي شود.سنگهاي سبز مايل به آبي نروژ،سنگ هاي زرد

مكزيكي،بنفش آمريكايي،سبز دريايي هندي، وسبز تيره كانادايي از انواع

قيمتي هستند.ديگر مناطقي كه حاوي آپاتيت هستند عبارتند از:جمهوري

چك،اسلواكي وماداگاسكار.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...