masi eng 47,044 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ قراره برم زیر تیغ جراحی.... خدابخواد.. کمکمون کنه .. حل شه.. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 12 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ آشتی کرن یه نفر... دعاکنید.. هرکار کردم.... خدااااااااااااااا 11 نقل قول لینک به دیدگاه
شقایق31 40,377 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ نوشتم حذف شد نوشته خودم و ضمیمش کردم تا مخلوط کپی و گاه نوشته بشه ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺣﮑﺎﯾﺖ "ﻗﻬﻮﻩ" ﺍﯾﺴﺖ، ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ، ﺗﻠﺦِ ﺗﻠﺦ ﻧﻮﺷﯿﺪﻡ! ... ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺟﺮﻋﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻡ ، ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﻌﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﺎ ﻧﻪ! ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﯿﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ، ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ! ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻪ ﺷﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ! ﺣﺘﯽ ﺗﻠﺦِ ﺗﻠﺦ امیدوارم این قانون حذف برای همه باشه 12 نقل قول لینک به دیدگاه
Valentina 13,664 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ از شدت استرس تب کردم.. اه اه چ بی جنبه..:viannen_38: 12 نقل قول لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31,645 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ گاه نوشته امین گندم دیشب که باران آمد… میخواستم سراغت را بگیرم! اما.. 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27,854 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ odgd osji l odgd باز اینجوری شد دیگهه حوصله ندارم درستش کنم 10 نقل قول لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31,645 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۳ odgd osji l odgdباز اینجوری شد دیگهه حوصله ندارم درستش کنم ترجمه خیلی خسته ام خسته بارون شرشرش خاک رو میشوره و من میچکه اب بارون از سرو رویم و اشکام رو کسی نمی بینه ............. 6 نقل قول لینک به دیدگاه
آرتاش 33,340 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۳ ادما تو زندگیشون تا یه سنی شانه به شانه ی روزگار میرن جلو یه از یه جا به بعد باید جنگید با زندگی رو در رو یه دوره به بعد هم ممکنه زندگی غالب بشه. هر انسانی همه ی اینارو تجربه میکنه خواه ناخواه اما موفقیت از آن کسی میشه که تو هر 3 دوره به خودش ایمان داره و نمیبازه باختن یعنی زندگی تو پیروزی و من همیشه مغلوبم باید یاد بگیرم نبازم باید یاد بگیرم وقتی خوردم زمین بلند بشم دارم به دوره ی دوم زندگی میرسم دارم با همه ی خواسته هام به جنگ زندگی میرم قول میدم وقتی به دوره ی سوم زندگیم رسیدم به همه ی هدفام رسیده باشم و سرم بلند باشه وقتی با خدای خودم حرف میزنم و وقتی تو چشمای خودم نگاه میکنم. من بدون بدون هیچ رنگ قرمز و با سفیدی محض پیروز این میدان میشم. 11 نقل قول لینک به دیدگاه
شقایق31 40,377 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ اﺯ ﺩﺯﺩ ﺑﺎ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﮐﻔﺸﺎﻣﻮﻥ وا قعا ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﯾﺸﺐ ﺩﺯﺩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﮐﻔﺸﺎﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻔﺶ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮐﻔﺶ ﺑﺨﺮﯾﻢ ﻭﻟﯽ 4 ﺟﻔﺖ ﮐﻔش ﺑﺮﺩ 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ اه اصلا حوصله نداااااارم... یکی نیست آدم و یاد کنه.... 7 نقل قول لینک به دیدگاه
setare.blue 23,086 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ یک هفتس از تحویل پایان نامه میگذره ،هرچه قدر استراحت میکردم بازهم خستگی تو تنم بود. روزهای خیلی سختی بود، دیگه عادت شده بود همه شب بیداریا ، مدام پشت کامپیوتر و لب تاب نشستن .. فقط مهم این بود که کارم پخته تر بشه.. یادمه وقتی با دوستانم حرف از پایان نامه میزدم، میگفتن کاری نداره که یک ماهه تحویل میدی، تو داری بزرگش میکنی اما 4ماه طول کشید ،خیلی موارد بود که باید برای طراحی صورت میگرفت ،که متاسفانه استادمون اینقدر روی پلان مانور داد که بقیه موارد فدای اون قسمت از طراحی شد. این یک ماه آخر(اردیبهشت) هر هفتش که میگذشت فکر میکردم استاد از روی قصد این روند رو ادامه میده، به خاطر اینکه طراحی رو از آخر آبان شروع نکردیم ،خیلی اذیت شدیم ، بهمون گفته بود که دوترم باید سر پایان نامه باشیم، اما ماهم فکر نمیکردیم استاد به این شکل میخواد اذیت کنه . روزهای آخر مونده به تحویلم از پلان اشکال میگرفت. با این حال با اون کمر شکستش در روز دفاع دانشگاه اومد و از هممون دفاع کرد، با اینکه قرار بود جداگانه هم هرکدوم از بچه ها دفاع کنن، اما به خاطر شرایطی داشت استادای دیگه هم قبول کردند. گذشت، دستش درد نکنه ، با وضعیتی که داشت ، دانشگاه اومد ، نمرات بالایی به بچه هاش داد ،اما کاملا معلوم بود چقدر بین استادی که توی یک دانشگاه اسم و رسمی داره تفاوت قائل میشن ، این تفاوت هم به دانشجویان بیشترین ضربرو میزنه...نمونش همون 12_13 بودی که روزهای قبل بچه های اساتید دیگه گرفته بودند.. میگن به فکر نمره نباشین اما......... :icon_gol:1393.3.7 10 نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ این روزها من خدای سکوت شده ام خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود...اینجا زمین است اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است اینجا گم که میشوی بجای اینکه دنبالت بگردن فراموشت میکنند......... یه مدته ریختم بهم. بد. طوری که اصلا نمیخوامم برای کسی دردودل کنم.. و از درد خود و ناله خود. و درد درونم خسته شوم و بمیرم.. حس بدی است نه.. دلم میخواد جایی برم که هیچ چیز نباشد.. خودم و خودم و خودم.. تنهای تنها.. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 8 نقل قول لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24,157 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ زندگی تو ، از آرزو و حالُ روز من جداست ! ... 9 نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ مدت هاست دیگه به لیست دوستانم سرنمیزنم دیدن اسم بچه ها و نبودنشون واقعا آدمو ناراحت میکنه 14 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۳ خدایا...دلم "خودم" رو میخواد... "خودم"..."خودت"..."تنهایی"..."دردودل من"...آروم کردن تو"...اشک من"..."آرامش تو"... 7 نقل قول لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19,946 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۳ ادم اگه یک بار، فقط یک بار تو زندگیش عاشق شده باشه هیچ وقت نمیتونه ادم بدی باشه. اینو با اطمینان کامل میگم. ولی یه عده از آدما هستن علاوه بر اینکه عاشق بودند و عاشقانه زندگی کرد اند. درد جدایی و دوری هم کشیدن. یعنی با ذره ذره پوست و تن شون لمس کردند این ماجرا رو . این دسته خیلی جای بحث دارند خیلی ...اصلا من زبانم قاصره. 12 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ خدایا منو میبینی؟؟ من اینجام... هستم... هوامو داری...؟؟؟؟؟؟؟ درگیرم... باش... 9 نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ بد بی حوصله شدم.. همشم به خاطر فکرامه ..نمیدونم باید برم کجا دفنش کنم اذیتم نکنه.. کاش ادما اصلا فک رنداشتن. به قول یه بابایی اگه فکر نباشه مغز هم نیست عقلم نیست.. ولی میشه غیر محال رو محال کرد. میشه ها.. نمیدونم چرا اینجوریم.. نمیدونم دستمم به نقاشی نمیره و .. همینجوری نصفه گذاشتمش... اصلا حوصله ندارم. دلم میخواد برم جنگل(نخند..)بخند اشکال نداره حسمه دیگه. شایدم برم.. دلم میخواد تنهایی با ماشین برم شمال.. یه اهنگ قشنگم بزارم.. بارونم بیاد.. خودم و خودمو خودم باشم.. متعلق به خودم.. هیچ کس هم نباشه.. که باعث بشه افکارم باز رو بیاد.. خالی خالی از ذهن و هرچیزی.. حتی خاطرات. خاطرات خوب. یا بد فرقی نداره... من برم امروز کلی کار دارم.. برام دعا کنید.. از این حس و حال درام.. حسی که مثل خوره .. تنهایی به دوش باید بکشم.. و خودم مبارزه کنم.. عجب حس بیخودیه.. 7 نقل قول لینک به دیدگاه
پیرهاید 10,193 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ بزرگ شدن تاوان های سختی دارد بی آنکه خود بدانیم یعنی گذار گذار از رویاها و چشیدن طعم تلخ آنچیز که هست، همینست ح.س 8 نقل قول لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24,157 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۳ خلوتِ شبهات دیگه شده غریبه با صدای من ... ! 9 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .