رفتن به مطلب

به خود آی، خود تو جان جهانی


ارسال های توصیه شده

با يکي از دوستانم وارد قهوه‌خانه‌‌اي کوچک شديم و سفارش‌ داديم...

به سمت ميزمان مي‌رفتيم که دو نفر ديگر وارد قهوه‌خانه شدند...

و سفارش دادند: پنج‌تا قهوه لطفا... دوتا براي ما و سه تا هم قهوه مبادا... سفارش‌شان را حساب کردند و دوتا قهوه‌شان را برداشتند و رفتند...

از دوستم پرسيدم: ماجراي اين قهوه‌هاي مبادا چي بود؟

دوستم گفت: اگه کمي صبر کني بزودي تا چند لحظه ديگه حقيقت رو مي‌فهمي...

آدم‌هاي ديگري وارد کافه شدند... دو تا دختر آمدند، نفري يک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند...

سفارش بعدي هفت‌تا قهوه بود از طرف سه تا وکيل... سه تا قهوه براي خودشان و چهارتا قهوه مبادا...

همان‌طور که به ماجراي قهوه‌هاي مبادا فکر مي‌کردم و از هواي آفتابي و منظره‌ي زيباي ميدان روبروي کافه لذت مي‌بردم،

مردي با لباس‌هاي مندرس وارد کافه شد که بيشتر به گداها شباهت داشت... با مهرباني از قهوه‌چي پرسيد: قهوه‌ي مبادا داريد؟

 

خيلي ساده‌ ست! مردم به جاي کساني که نمي‌توانند پول قهوه و نوشيدني گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا مي‌خرند...:icon_gol:

سنت قهوه‌ي مبادا از شهرناپل ايتاليا شروع شد و کم‌کم به همه‌جاي جهان سرايت کرد...

بعضي‌ جاها هست که شما نه تنها مي‌توانيد نوشيدني گرم به جاي کسي بخريد، بلکه مي‌توانيد پرداخت پول يک ساندويچ يا يک وعده غذاي کامل را نيز تقبل کنيد...

قهوه مبادا برگرداني‌ است از........ suspended coffee

 

 

ioal4wzqxs52bjjacid.jpg

 

جالبه. امروز تو بازار بودم یه خانم هر چی خواهش کرد بهش پول ندادم ته دلم یه چیزی می گفت دروغه.

همش دروغه!!!!!!!!!!!!!!!

نمیدونم واقعا مشکل از کجاست؟؟؟

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...
  • پاسخ 65
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 2 هفته بعد...

vm63mvlolhaow7gdt31n.jpg

 

 

كنارخیابان شریعتی تهران چند موتور سوار دارند دختری را به زور سوار می كنند كه روحانی جوانی برای كمك به دخترك،به سمت آنان می رود.

شیشه نوشابه ای را خرد می كنند و چشم راست فرزاد را می درند. پزشك می گوید چشم او تخلیه می شود روحانی جوان قبل از بیهوشی می گوید "الحمدلله به قیمت یك چشم موفق شدیم ناموس مردم را نجات دهیم":icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

به اغوش کوچک من بیا...

 

وقتی آسمان این همه بخیل است

وقتی ابرها ناخن خشكی می كنند

 

fu3388.jpg

 

وقتی دست هایی كه باید سایبان مهربانی ات باشند، اینهمه كوتاهند

fu3397.jpg

 

وقتی شاخه های بهار تا دیوار خانه تو نمی رسند

وقتی گردبادهای گریز در چشم هایت قدم می زنند

 

fu3396.jpg

 

به سراغ دست های من بیا

به آغوش من كه برایت همیشه گرم است ...

عزیز من! این آغوش هر چند كوچك، ولی برای تو یك دنیا جا دارد.

 

fu3395.jpg

 

این آغوش هرچند كوچك،

ولی می تواند سرمای ترسی كه در جانت بیتوته كرده است

را به تابستانی ترین ظهر ممكن برساند.

وقتی "گل ها فقط برای دیدن تو چانه نمی زنند" و كسی نیست كه برایت زنده بماند و زندگی كند

 

fu3394.jpg

 

وقتی ثانیه های حیات، سال اند، وقتی مرگ در دو قدمی ما نفس می كشد و جوان می شود

وقتی دار و ندار جهان به پای اسلحه هایی می ریزد كه فقط بلدند آدم بكشند؛

 

fu3393.jpg

 

به آغوش من بیا ...

به این مطمئن ترین مكان دنیا كه برای تو می تواند جان پناهی باشد.

چرا كه عاقلان دنیا! سرپناهت را به موشك گرفتند و بازی های كودكانه ات را ناتمام گذاشتند.

 

fu3392.jpg

 

عزیز من! من شاید كوچك باشم؛

شاید دست های من برای به آغوش كشیدنت كوتاه باشد.

ولی دلم به اندازه تمام تابستان های تاریخ گرم است و آغوشم مطمئن ترین جا برای توست.

 

fu3391.jpg

 

به آغوش من بیا و آرام بگیر ...

از این همه صدای مسلسل هایی كه در تاریخ راه می روند و گوش جغرافیا را كر كرده اند.

 

fu3390.jpg

 

به آغوش من از نگاه های هیز مردانی كه چشم هایشان روی شكمشان باد كرده است و لبخند می زنند تا دندان های كرم خورده شان را به زنان روی دیوار نشان دهند.

 

 

عزیز من، خواهركم، مطمئن ترین و گرم ترین

نقطه جغرافیا آغوش كوچك من است كه برادر بزرگ توام.

 

fu3389.jpg

 

 

لینک به دیدگاه

تشکر از nyc عزیز و گندم نازنین.

بعضی از پستها واقعا عالی بودند...

 

پ ن : اون عکسی که یه مرد که بدنشو تتو کرده (به قیافش نمیخوره آدم خوبی باشه) داره به یه مرد نحیف غذا میده رو کسی داره ؟ (تو اف بی دیدم چندوقت پیش ، الان پستای اینجا رو دیدم یاد اون افتادم. ..)

لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 2 ماه بعد...
  • 3 ماه بعد...

مدرسه شیخ شلتوت مریوان، دانش آموزی با بیماری ناشناخته ای دارد که جثه نحیفش را آزار می دهد، موهایش را، شیطنت ها و بازی های کودکانه اش را گرفته و اگر فرشته ای برای نجاتش نمی رسید، روح و روانش هم در این بازی سخت زندگی، او را به خاطره ها می سپرد.

 

به گزارش ایرنا، ماهان رحیمی تنها هشت سال دارد، در کلاس دوم ابتدایی مدرسه شیخ شلتوت مریوان درس می خواند، یک سال و نیم است از بیماریی که ناشناخته است، رنج می برد و از وقتی دکترها دارویی برایش تجویز کردند و خورد، موهای سر و صورتش ریخت،

 

درد ماهان تنها خودش نیست خواهرش دریا 13 ساله نیز به بیماری دیابت مبتلا است و از این هم رنج می برد.

 

معلم ماهان برای اظهار همدردی با شاگردش و جلوگیری از افت شدید تحصیلی و از بین رفتن روحیه این کودک، موهای سرش را از ته زد و به شکل ماهان در آمد و به شاگردانش گفت: موهای سر من و ماهان در زمستان به دلیل حساسیت خودش می رود و در بهار به هنگام رویش گل ها و شکوفه درختان از نو رشد می کند. و بعد بقیه بچه ها هم همینکار رو انجام دادند.....

 

به دنبال انتشار این گزارش رسانه های داخلی و خارجی آن را مورد توجه قرار دادند و به تجلیل از این معلم نمونه پرداختند.

 

9k=

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...
این شیرماده پس از شکار آهو متوجه می شود که شکارش بارداربوده،

او سراسیمه میشود

نخست تلاش میکند تا بچه را نجات دهد، و از دریدن شکارش دست برمیدارد ...

اما وقتی نمیتواند بچه را نجات دهد

بروی زمین در کنار شکارش دراز میکشد،

عکاس بعدا پی میبرد که شیر مرده (سکته کرده) است.

دنیاشون تمیزتر از دنیای ادمها نیست؟!

 

 

 

5bcpngyl55h3buaahvwv.jpg

انسان ها گاهی حتی به بچه خودشون هم رحم نمیکنند چه برسه به بچه ی یه فرد ضعیف تر از خودشون .اونا گاهی به خاطر حرص و طمع ،پول،حسادت،رقابت های مسخره،خاموش شدن وجدان وخیلی چیزهای بیهوده وزشت دیگر چشم روی هم می بندند حتی حاضرن خردشدن یه انسان دیگه رو جلوی جشماشون ببینند حتی گاهی خودشون انسانی رو میکشن .کشتن انسان ها فقط اون چیزی نیست که ما تصور میکنیم.ریختن ابروی یک انسان ،جریحه دارکردن غرورش و....

حالا چه برسه به این که بخواهند کمک کنند. فقط میشه در باره این ادما گفت تو شر نرسون کمک پیش کش>:icon_pf (34):

لینک به دیدگاه
حیوونایی که خیلی با لحن بدی بهشون میگیم حیوون بلدن و یاد گرفتن که چجوری باهم دوست باشن اما

ما انسان ها با تمام ادعامون یاد نگرفیتیم و بلد نیستیم.......

امیدوارم ما هم یه روزی یاد بگیریم.......

 

 

دوستی های عجیب حیوانات

 

 

این پست تو گاه نوشته ها دیدم.یه جورایی به این تاپیک ربط داره:hanghead:

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

"کمیل نظافتی" کلیه اش را به “لبخند سجاد “بخشید.

طلبه آملی کلیه اش را به صورت رایگان به سجاد بخشید و برای پرداخت مخارج بیمارستان ماشینش را فروخت.

 

و اما جواب کمیل به خبرنگاران:

"من نمیگم به بچه ها خواندن نماز و قرآن رو یاد ندید، فقط میگم قبل از هرکاری به بچه ها باید درس انسانیت داد".:icon_gol:

 

 

 

lrjibbnc81awx1pmqr36.jpg

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...