reza_12345 402 ارسال شده در 6 شهریور 1392 مرگ چیست؟شاید برای اکثر مردم این سوال پیش بیاید که مرگ چیست؟و چه هیئت و حالتی که این همه وحشتناک و آرامش بر زندگی است ودر پرده ذهن هر کسی بنشیند آرامش و آسایش را از او می ربایید مگر اینکه آن شخص واقعا شخصی الهی باشد نضر شما در مورد مرگ چیست؟ شما هم هر چه به ذهنتان در مورد مرگ و بعد از آن به ذهنتان میرسد بیان کنید 13 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Hanaaneh 28,162 ارسال شده در 6 شهریور 1392 من از مرگ میترسم به این خاطر که میدونم خیلی گناه کردم از عذاب قبر میترسم و چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که بعد از مرگ هم بازم همین آدما که اینجا تو این دنیا عذابم میدادن و دلم نمیخواد ببینمشون رو اونجا میبینم 8 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
behe 2,542 ارسال شده در 6 شهریور 1392 به نظر من به این خاطر از مرگ میترسم که شاید شناختی در مورد مرگ ندارم ؛ شناختی در مورد هنگام مرگ ؛ بعد از مرگ ؛ دوزخ کلاً پروسه ی مردن رو نمیدونم از مرگ میترسم ... نمیدونم واقعاً تا حالا نرفتم دنبال دونستنش چون احساس میکنم اگه بدونم بیشتر بترسم شایدم نه !!!! 9 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
sasan2007 1,323 ارسال شده در 6 شهریور 1392 مرگ جزئی از زندگی هست اما چون ما شناختی ازش نداریم میترسیم مثل اینکه برای اولین بار مخواهی بری توی یک اتاق بزرگ و تاریک یک علت دیگه ترس از گناه های که داریم از مرگ میترسیم نمیدونم فکر کنم حدیث هم داشته باشه واسه این موضوع ولی در کل آدمای ساده و پاک از مرگ هراسی ندارند راه رسیدن به معبود میدونن 7 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
golebita6267 554 ارسال شده در 6 شهریور 1392 من از مرگ میترسم به این خاطر که میدونم خیلی گناه کردم از عذاب قبر میترسم و چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که بعد از مرگ هم بازم همین آدما که اینجا تو این دنیا عذابم میدادن و دلم نمیخواد ببینمشون رو اونجا میبینم نگران نباشید.جایی خوندم پدر و پسرم همدیگه رو نمیشناسن. امضاتونم خیلی قشنگه.واقعا کاش یاد بگیریم. 6 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ninina 201 ارسال شده در 8 شهریور 1392 مرگ ترسناکه چون امامای ما هم از مرگ میترسیدن چه برسه به ما با این همه گناه ولی وقتی به مهربونی خدا فکر میکنی و یکم به اعمالت رسیدگی میکنی قبل از اینکه رسیدگی بکنن دلگرم میشی و یکم از وحشت میوفتی 6 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
manjari 2,933 ارسال شده در 8 شهریور 1392 من اصلا از مرگ نمیترسم اما از اینکه نمیدونم بعد از مرگ دقیقا چه اتفاقی برامون میفته میترسم و از اینکه توی قبر مورچه و ... میان رو بدنمون خیلی متنفرم.چقدر بد آخه چرا باید جونور بیاد سراغمون؟؟؟ خیلی دوست دارم بدونم دقیقا بعد از مرگ چی میشه کسی میدونه؟؟؟؟ واقعا زندگی تازه ای شروع میکنیم؟ با همین جسم؟ 6 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
آریودخت 43,938 ارسال شده در 8 شهریور 1392 من اصلا از مرگ نمیترسم اما از اینکه نمیدونم بعد از مرگ دقیقا چه اتفاقی برامون میفته میترسم و از اینکه توی قبر مورچه و ... میان رو بدنمون خیلی متنفرم.چقدر بد آخه چرا باید جونور بیاد سراغمون؟؟؟ خیلی دوست دارم بدونم دقیقا بعد از مرگ چی میشه کسی میدونه؟؟؟؟ واقعا زندگی تازه ای شروع میکنیم؟ با همین جسم؟ عزیزم بعد از مرگ اگر زندگی دیگه ای باشه یا اگرم نباشه ما توی قبر جون نداریم که اصلا متوجه نمیشی که چی میاد رو بدنت بدنت میشه جسم بی ارزش فک کن یه پرنده بمیره بعد لاشخورا بیان بخورن پرنده عذاب میکشه ؟!!! ............................ بنظر من به مرگ نباید فکر کرد خواه ناخواه یه روز خودش میاد باید زندگی رو چسبید همین که همیشه وجدانت بیدار باشه واسه بعد مرگم کافیه هم لذتشو این دنیا میبری هم اون دنیا پس بهش فکر نکن 8 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
manjari 2,933 ارسال شده در 8 شهریور 1392 عزیزم بعد از مرگ اگر زندگی دیگه ای باشه یا اگرم نباشه ما توی قبر جون نداریم که اصلا متوجه نمیشی که چی میاد رو بدنت بدنت میشه جسم بی ارزش فک کن یه پرنده بمیره بعد لاشخورا بیان بخورن پرنده عذاب میکشه ؟!!! ............................ بنظر من به مرگ نباید فکر کرد خواه ناخواه یه روز خودش میاد باید زندگی رو چسبید همین که همیشه وجدانت بیدار باشه واسه بعد مرگم کافیه هم لذتشو این دنیا میبری هم اون دنیا پس بهش فکر نکن درسته ولی دوست دارم بدونم بعد از مرگ چه اتفاقی میفته. اتفاقا اصلا به مرگ فکر نمیکنم اما سالها قبل فکر میکردم دیدم دارم دیونه میشم بیخیالش شدم. آخه زندگی مثل یه فیلم نیست که وقتی دیدیش تلویزیون رو خاموش کنی،همه چی نظم داره با حساب کتابه پس قاعدتا با زیر خاک رفتن تموم نمیشه،پس چی میشه؟؟؟ یبار تصمیم گرفتم برم از یه آخوند بپرسم گفتم یوقت به ظاهرم گیر بده کولاهمون بره تو هم نرفتم 5 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
آریودخت 43,938 ارسال شده در 8 شهریور 1392 درسته ولی دوست دارم بدونم بعد از مرگ چه اتفاقی میفته.اتفاقا اصلا به مرگ فکر نمیکنم اما سالها قبل فکر میکردم دیدم دارم دیونه میشم بیخیالش شدم. آخه زندگی مثل یه فیلم نیست که وقتی دیدیش تلویزیون رو خاموش کنی،همه چی نظم داره با حساب کتابه پس قاعدتا با زیر خاک رفتن تموم نمیشه،پس چی میشه؟؟؟ یبار تصمیم گرفتم برم از یه آخوند بپرسم گفتم یوقت به ظاهرم گیر بده کولاهمون بره تو هم نرفتم نظر دادن درباره ی بعد از مرگ به عقاید ادما بر میگرده کسی که قران رو قبول داره ، خوب توش نوشته چی میشه ، تقریبا واضحم نوشته اما کسی که قبول نداره میگه همه زندگی اینجا خلاصه میشه ، تو همین دنیا و بعد که مردیم هیچ اتفاقی نمیفته و همه چی تموم میشه 5 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
manjari 2,933 ارسال شده در 8 شهریور 1392 متاسفانه من قران رو فقط به عربی خوندم که از معنیش هیچی نفهمیدم میشه بگی توی فارسی چی گفته؟ مرسی 6 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
آریودخت 43,938 ارسال شده در 8 شهریور 1392 متاسفانه من قران رو فقط به عربی خوندم که از معنیش هیچی نفهمیدم میشه بگی توی فارسی چی گفته؟ مرسی منم زیاد تفسیر و این چیزا بلد نیستم ، یکی یا دوبار عربی خوندم 3 بار فارسیشو اونقد گاهایم بالا نیست بخوام در این مورد خوب راهنمایی کنم چیزی که حتی تو دوران مدرسه تو کتابامون خوندیمو خودتم خوندی اما اینجور سایتا رو بخونی حتما افراد اگاهتری هستن که جوابتو ازشون بگیری محتوای مخفی برای مشاهده محتوای مخفی می بایست در انجمن ثبت نام کنید. 7 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
manjari 2,933 ارسال شده در 8 شهریور 1392 منم زیاد تفسیر و این چیزا بلد نیستم ، یکی یا دوبار عربی خوندم 3 بار فارسیشو اونقد گاهایم بالا نیست بخوام در این مورد خوب راهنمایی کنم چیزی که حتی تو دوران مدرسه تو کتابامون خوندیمو خودتم خوندی اما اینجور سایتا رو بخونی حتما افراد اگاهتری هستن که جوابتو ازشون بگیری محتوای مخفی برای مشاهده محتوای مخفی می بایست در انجمن ثبت نام کنید. ممنونم دوستم لطف کردی 4 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
آریودخت 43,938 ارسال شده در 8 شهریور 1392 ممنونم دوستم لطف کردی خواهش میکنم عزیزم امیدوارم جواب سوالاتت رو بگیری و به ارامش بیشتری برسی 4 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
JU JU 7,180 ارسال شده در 8 شهریور 1392 تکرار زندگی، تا رسیدن به سعادت، یا پایان موعود و سپس تکرار زندگی از بعدش هیچی نمیدونیم و بعد از مرگ، نیز چیزی از قبل نمیدونیم همینطور که الان از جهان قبلمون ( برای مثال در شکم مادر )، هیچ نمیدونیم و یاد نداریم تا الان هم کسی ندیدم از مرگش ناراضی بوده باشه و بیاد شکایت کنه از مرگ هراسی ندارم، جز برای کسانی که با رفتنم غمگین میشن، نگرانم 12 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
One gear 7,070 ارسال شده در 11 شهریور 1392 نگران نباشید.جایی خوندم پدر و پسرم همدیگه رو نمیشناسن. یعنی چی که همدیگر و نمی شناسن؟! قبولش ندارم و نمی خوام هم داشته باشم... اگه قرار باشه اینقد راحت همه چیز همه ی دلبستگی هات و همه ی عزیزترین کسات واست غریبه بشن دیگه نمیشه گفت خدا ارحم الراحمین هستش! وقتی من یا هرکسی وجود خدا رو تو وجود خانوادش می بینه مسلما اونا واسش حالت پرستش پیدا می کنن ...نه که رقیبی واسه تنها خالق باشن ولی خدا اونا رو به آدم داده که حمایت و محبت خدا رو تو وجود اونا ببینیم... وقتی با مرگ ازشون جدا بشی و دلت به همون دوباره دیدن عزیزت خوشه و داری صبر می کنی تا به حالت طبیعی بری و دوباره کنارش باشی اگه همچین چیزی که شما نوشتین درست باشه من دیگه هیچی رو قبول ندارم.... حتی به اون بالایی هم شک می کنم.... مرگ واسه هرکسی سطر بعده زندگیشه... هرکسی بالاخره به آخر سطرش میرسه و اجباراُ میره سطر بعد ولی کاش خدا اوایل سطر زندگیمون با بردن عزیزترینامون ادامشو اینقد تلخ نمی کرد.... 8 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
golebita6267 554 ارسال شده در 11 شهریور 1392 یعنی چی که همدیگر و نمی شناسن؟!قبولش ندارم و نمی خوام هم داشته باشم... اگه قرار باشه اینقد راحت همه چیز همه ی دلبستگی هات و همه ی عزیزترین کسات واست غریبه بشن دیگه نمیشه گفت خدا ارحم الراحمین هستش! وقتی من یا هرکسی وجود خدا رو تو وجود خانوادش می بینه مسلما اونا واسش حالت پرستش پیدا می کنن ...نه که رقیبی واسه تنها خالق باشن ولی خدا اونا رو به آدم داده که حمایت و محبت خدا رو تو وجود اونا ببینیم... وقتی با مرگ ازشون جدا بشی و دلت به همون دوباره دیدن عزیزت خوشه و داری صبر می کنی تا به حالت طبیعی بری و دوباره کنارش باشی اگه همچین چیزی که شما نوشتین درست باشه من دیگه هیچی رو قبول ندارم.... حتی به اون بالایی هم شک می کنم.... مرگ واسه هرکسی سطر بعده زندگیشه... هرکسی بالاخره به آخر سطرش میرسه و اجباراُ میره سطر بعد ولی کاش خدا اوایل سطر زندگیمون با بردن عزیزترینامون ادامشو اینقد تلخ نمی کرد.... نه خواهشا.من گفتم جایی خوندم اما از اینکه درست باشه یا نه هیشکی مطمئن نیست. 4 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Hanaaneh 28,162 ارسال شده در 11 شهریور 1392 من بعضیا رو دوس ندارم ببینم اما خب بعضیا رو هم دوس دارم ببینم 3 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
S.F 24,914 ارسال شده در 25 فروردین 1393 درود مرگ! حرف زیاده. کاش، کاش اینقدر کلمه محدود نبود. 80 درصد مفاهیمی ک حین صحبت کردن منتقل می شن "غیر زبانی هستن" حتی هست ک میگن " ۹۳ درصد ارتباط میان فردی را زبان بدن تشکیل میدهد" === بیشتر بدانید در : محتوای مخفی برای مشاهده محتوای مخفی می بایست در انجمن ثبت نام کنید. چند سال گذشته زندگی من همراه شد با فوت 3 نفر از افرادی ک واقعا برام عزیز بودن. کلمه، کلمه، کلمه ... نه، با کلمه عمق خیلی چیزا رو نمی شه منتقل کرد . بعضی موارد رو هم ک اصلا نمیشه گفت ! === بیشتر بدانید در : رمز گشایی سکوت بارها فک کردم، چ ادمهایی اومدن و رفتن؛ خوشبختانه ی روز هم نوبت من میشه. دوس دارم رو پای خودم بمیرم. بگذریم. پروین اعتصامی داره ک: یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی بگفت ای بیخبر، مرگ از چه نامی زندگانی را === محتوای مخفی برای مشاهده محتوای مخفی می بایست در انجمن ثبت نام کنید. پیشنهاد من اینکه جاناتان مرغ دریایی رو بخونید ریچارد باخ ( جاناتان مرغ دریایی -آذرباد، هیچ راهی دور نیست) مرگ قطعا وجود داره! چیزی ک هست بحث این عذاب هاس ک شرح دادن. ب جد فک کنید! ما باید هین گذر از ابعاد مکانی این دنیا از *****هایی بگذریم تا وارد مرحله بعد بشیم. مرحله بعد چیه؟ مرحله بعدتری هم هست؟ کی می دونه؟ خیام میگه: اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من جالبه، ک قسمت های اول نهج البلاغه هم ب پرده بین دنیا ما و ابعاد دیگه اشاره شده. و این نه تو مانی و نه من هم میشه وصال واجب و ممکنی دونست ک فلاسفه مسلمان بش معتقد ان نیز نگاه کنید به : محتوای مخفی برای مشاهده محتوای مخفی می بایست در انجمن ثبت نام کنید. اخ. کاش میشد گفت! ب ناچار مجبورم زمینه سازی کنم. مواردی هست، اگر کهنه ذهنم یاری کرد؛ تاپیک می زنم. مطالعه "دنیای سوفی " فصول اخرش هم می تونه مفید باشه. سعی کردم مطالب فرموله وار باشن. امیدوارم این ترس از بین بره. امیدوارم مرگ عزیزانمون ما رو ب تعمق بیشتر وادار کنه ک چرا هستیم و چ باید بکنیم. در پناه حق./. 4 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
sasan2007 1,323 ارسال شده در 26 فروردین 1393 مرگ انتظار خاموشی هست.... 1 نقل قول به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر