رفتن به مطلب

شبستـــانه [شب‌نشینی با عطر چای و هل]


sam arch

ارسال های توصیه شده

ado ], adod ffd

شیخ چو شیخی ببیند خوشش آید خخ

 

fs kyc 'tjd dh ado

از منزلتش غیر، نداند نداند نداند :w02:

 

 

 

یا ارشد :w58:

ماهیت تاپیک اسپمه:whistle:

 

یا آراتاش!

وای بر اسپم کننده تاپیکهای ایلیا ک آنان را رنجی عظیم و دردی سهمگین در انتظار است. آیا ایمان نمی آوری؟ :179:

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 713
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

fs kyc 'tjd dh ado

از منزلتش غیر، نداند نداند نداند :w02:

 

 

 

 

 

یا آراتاش!

وای بر اسپم کننده تاپیکهای ایلیا ک آنان را رنجی عظیم و دردی سهمگین در انتظار است. آیا ایمان نمی آوری؟ :179:

یا ارشد چرا چون میکنی:innocentsmily:

 

ایمان؟اون یکی یا ارشد و میگید؟:ws3:آوردن نیاز ندارن که خودشون میان:biggrin:

باشه من به راه مستقیم هدایت شدم هم اکنون میرم چله نشینی اختیار کنم:14k8gag:

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

پاییزجان

این تپش و عشق در حال و هوای تو چیست؟

چرا فقط تو اینگونه ای؟

مگر می شود اینهمه زیبا بود

در میان این چهار رنگ فصل ها...

مگر می شود در تو عاشقی نکرد...

شعر نگفت...

اشک نریخت...

دوستت دارم پاییز، دوستت دارم...

اگر راه دارد لطفا کمی زودتر بیا...

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

در این جا چار زندان است

به هر زندان دو چندان نقب، در هر نقب چندین حجره، در هر

حجره چندین مرد در زنجیر ...

 

 

از این زنجیریان، یک تن، زنش را در تب تاریک بهتانی به ضرب

دشنه ئی کشته است .

 

از این مردان، یکی، در ظهر تابستان سوزان، نان فرزندان خود

را، بر سر برزن، به خون نان فروش

سخت دندان گرد آغشته است .

 

 

در این جا چار زندان است

به هر زندان دو چندان نقب و در هر نقب چندین حجره، در هر

حجره چندین مرد در زنجیر ...

در این زنجیریان هستند مردانی که مردار زنان را دوست می دارند .

 

در این زنجیریان هستند مردنی که در رویایشان هر شب زنی در

وحشت مرگ از جگر بر می کشد فریاد .

 

شاملو

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

شبستان را خاکی برداشتی و هر کس بر این خاک فوت می کند از تنبلی حتی خاک های شبستان هم توان ان ندارند که دل از کف چسبنده ی شبستان بردارند..:banel_smiley_4:

 

 

چسبندگی که همه فکر میکنند از عسلی ست که موقعی خوردن صبحانه ی کاری با اهالی شبستان از لقمه ی کره و عسل ایلیا نامی ریخته شده که عسل رو ریخت ولی نیومد تِی بکشه!:banel_smiley_4:

 

و اوی همان کس است که تا نیایید و تی را نکشد..این غبار از دل این چسبندگی بر نیاید...:ws37:

 

او را دو نصیحت دارم...

 

اول بیایید! :banel_smiley_4:

 

دوم باید بیاید!:cryingf:

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...
  • 2 ماه بعد...
  • 9 ماه بعد...
  • 3 هفته بعد...
  • 1 سال بعد...

در این حریم شبانه ستم گرفته

در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته

رفیق روزهای روشن رهایی من

ستاره ها را صدا بزن دلم گرفته

لینک به دیدگاه
  • 3 سال بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...