رفتن به مطلب

کی حاضره بازی رو به هم بزنه؟


Sophist

ارسال های توصیه شده

تو بحث های فلسفی عموما یک فیلسوف هدفی رو بره خودش در نظر نمیگیره .جلوش راه بازه و نهایتا به چیزی دست پیدا میکنه که با درک و منش خودش رسیده بهش

اما چیزی که من تو فلسفه حاکم بر مشرق زمین و خصوصا کشور خودمون دیدم .ا(گر بشه اسمشو تفکر گذاشت )افراد یه فرضی رو حکم در نظر میگرفتن و در پی توجیه این فرض بودن .هیچ کس بر خلاف قواعد بازی عمل نمیکرده (به جز معدودی) اگر جامعه یک چیزی به نام تفکر داشته کسی بر علیه اون جرات میکرده حرف میزده یا تکفیر میشده یا اعدام عموما.بازی قواعدش مشخصه اگر تغییرش بدی اخراجی

 

************************************************************************************************************

 

اما سوال من

شما تا حالا شده بر خلاف قواعد بازی حاکم بر جامعه تون عمل کنید؟بر خلاف موج حاکم؟میتونه مثال ساده ای هم باشه .مثلا دختر اگه ازدواج نکنه تا 30 40 سالگی جامعه به چشم بد نگاش میکنه .کسی رو دیدید خود خواسته این قاعده رو بزاره کنار؟

یا من یه دوستی داشتم خیلی پر مو بود .این ازین پر مویی عذاب میکشید .اما خب جامعه میگه مرد باید سیبیل داشت باشه و اینا..... ولی این گرفت پاشو مثل خانوما 3 4 بار موم کرد تا حجم موهای پاش کم بشه و شد .اون موقع همه بهش می خندیدن و میگفتن چقدر دخترونه.ولی الان این شخص این حرفارو تحمل کرد و الان راضیه

یا خانوما از اقایون خواستگاری کنن .

 

اینایی که گفتم یسری هنجار حاکم بر جامعه اند .یکسری قواعد بازی که نا فرمانی ازین قاعده ها هزینه داره .تا حالا بوده از قواعد بازی راضی نباشید ؟.اگر بوده حاضر بودید ازین قواعد نافرمانی کنید؟چه هزینه ای براتون داشته؟

لینک به دیدگاه

من بزارید خودم بگم اولیش رو که من درش تاثیر گذار بودم

خواهر من قرار بود مراسم عروسیش رو بگیره و یک جشن مفصل هم باشه .اما من تو یک بحث هم خواهرم هم شوهر خواهرم رو قانع کردم که چرا طبق یک سنت میلیون ها میلیون پول خرج کنید که مردم بحورن و برقصن و شما کم ترین استفاده رو از مراسم عروسی بکنید و تازه اخرش هم فحش بدن که چقدر گرم بود یا چقدر هوا دم داشت و از این حرف ها

 

خوشبختانه موافقت کردند حتی تمام خانواده مخالف بود (به جز بابای من ) همه میگفتن این چه کاریه ؟اصلا رسم نیست .پشیمون میشید و ...............

اما این ها نصف پولشون رو گذاشتن جیبشون و با نصف هزینه عروسی یک ماه عسل دو هفته ای رفتند مالدیو بهشت عروس دوماد ها .رفتند رستوران زیر دریا غواصی کرد .سوار کروز شدن هواپیمای 3 نفره گرفتن و ده ها کار دیگه و الان جفتشون با خوشحالی از من یاد میکنن!

 

مهریه هم کنسل شد .خودشون قرار گذاشتن که بعد از ازدواج هر اموالی که بدست بیارند نصف نصف تقسیم میشه بین خودشون و دیگه خبری از چند چند مهریه نبود

 

دو عمل بر مبنای بهم زدن قواعد بازی

لینک به دیدگاه

هر نوع هنجاری رو نباید زیرپا گذاشت مثل قوانین اجتماعی مثلا عبور از چراغ قرمز

یا مقرارت اجتماعی مثل مقرارت مربوط به یه سازمان خاص که لزوما تخطی از اون جریمه ای هم نداره !

مواردی که شما گفتید هنجارهای رسوم اجتماعی هستند که اونقدر در طول زمان تکرار شدن که تبدیل به یک شیوه یا الگوی زندگی اجتماعی شدن مثله خواستگاری مرد از زن که گفتید

همه مواردِ متعلق به رسوم اجتماعی لزوما چیزای بدی نیستن، هر چند تقدسی هم ندارن که اجازه نقضشون رو نده !

 

مثالی که شما گفتید در مورد مهریه یا مراسم عروسی یکی از همین مراسم اجتماعیه

مورد دیگه هزینه هایی که صَرف مُرده ها می شه، چه شخصی و چه مرتبط به اعتقادات دینی !

 

به عنوان مثال من به پدر و مادرم پیشنهاد دادم که بجای پخش شیرینی و میوه تو محوطه بهشت زهرا برای ختم یکی از نزدیکان، همه خوردنی ها رو ببرن کهریزک

اونجا اجازه می دن که داخل محوطه رفت و خود شخص چیزایی رو که همراه آورده توزیع کنه، یه گپی هم با ساکنین اونجا بزنه

این موضوع رو بهتره از دید خدا پیغمبری بهش نگاه نکنیم، چون خیلی پیچیده می شه و سریع هم فراموش می شه

ارزش این نوع کارها به یک رفتار ساده انسانی برای زندگی در یک جامعه مدرن هست که تمرین می کنیم.

لینک به دیدگاه
هر نوع هنجاری رو نباید زیرپا گذاشت مثل قوانین اجتماعی مثلا عبور از چراغ قرمز

یا مقرارت اجتماعی مثل مقرارت مربوط به یه سازمان خاص که لزوما تخطی از اون جریمه ای هم نداره !

مواردی که شما گفتید هنجارهای رسوم اجتماعی هستند که اونقدر در طول زمان تکرار شدن که تبدیل به یک شیوه یا الگوی زندگی اجتماعی شدن مثله خواستگاری مرد از زن که گفتید

همه مواردِ متعلق به رسوم اجتماعی لزوما چیزای بدی نیستن، هر چند تقدسی هم ندارن که اجازه نقضشون رو نده !

 

مثالی که شما گفتید در مورد مهریه یا مراسم عروسی یکی از همین مراسم اجتماعیه

مورد دیگه هزینه هایی که صَرف مُرده ها می شه، چه شخصی و چه مرتبط به اعتقادات دینی !

 

به عنوان مثال من به پدر و مادرم پیشنهاد دادم که بجای پخش شیرینی و میوه تو محوطه بهشت زهرا برای ختم یکی از نزدیکان، همه خوردنی ها رو ببرن کهریزک

اونجا اجازه می دن که داخل محوطه رفت و خود شخص چیزایی رو که همراه آورده توزیع کنه، یه گپی هم با ساکنین اونجا بزنه

این موضوع رو بهتره از دید خدا پیغمبری بهش نگاه نکنیم، چون خیلی پیچیده می شه و سریع هم فراموش می شه

ارزش این نوع کارها به یک رفتار ساده انسانی برای زندگی در یک جامعه مدرن هست که تمرین می کنیم.

 

درسته .رسوم یا هنجار های اجتماعی هستند این ها نه قوانین حاکم و مقررات.

به نظرم شکستن این هنجارها قدرت می خواد .سنت هایی که از پدرانمون به ما رسیده و انتظار میره ما هم همونو به نسل بعدی (یه مسابقه دو با پرچم)برسونیم

 

تجربه شما هم در همین راستا هست .

یک تجربه دیگه : یکی از اشناهای ما فوت شد .مثل بقیه مردم انتظار میرفت که ما مسجد بگیریم و یک روحانی دعوت کنیم که بیاد برامون از اون مرحوم بگه که چقدر ادم خوبی بود و چه کار هایی انجام داد اصلا ازین ادم بهتر نبود و اینا هرچند که به نظر دوره اشنایی این دو در طول زندگی فامیل ما صفر بوده!و اگرم ما کار بد کنیم میریم جهنم

 

اما خانواده و فامیل چه کار کرد ؟در یک هتل خوب تهران یک سالن اونجارو به صورت خصوصی اجاره کرد و از چندین نوازنده ساز های ایرانی دعوت کرد برای اجرا .اهنگ های غمگین و دلنوازی اجرا کردن از خداحافظ احسان خواجه امیری تا اهنگ های شجریان .زن و مرد هم گریه میکردند و واقعا خالی شدند

لینک به دیدگاه
تاپیک جالبیه بنظر من

آره من این کارو کردم ...البته بر پایه تفکر و نه تهور صرف.

 

اگه ممکنه از تجربت بگو

هزینه برات داشته؟نظر عام مردم چی بوده؟

سوال اصلی از تمام دوستان اینه /

 

این قواعد بازی ایا همش درستن ؟اگه درستن که جوابمو دادید

اما اگه نادرستن ایا جرات بر هم زدن این قواعد رو دارید؟

 

یه ضرب المثل خوب داریم که رفتار ایرانی ها رو به خوبی نشون داده

دیواری رو که نمیشه خراب کرد باید زیر سایش نشست

یا دستی رو که نمیشه قطع کرد باید بوسید

 

این دیوار و دست لزوما انسان نیستند بلکه قواعد و هنجارهای سنتی و به ارث رسیده ما جزشون هستند

لینک به دیدگاه
اگه ممکنه از تجربت بگو

1-هزینه برات داشته؟2-نظر عام مردم چی بوده؟

سوال اصلی از تمام دوستان اینه /

 

3-این قواعد بازی ایا همش درستن ؟اگه درستن که جوابمو دادید

اما اگه نادرستن ایا جرات بر هم زدن این قواعد رو دارید؟

 

یه ضرب المثل خوب داریم که رفتار ایرانی ها رو به خوبی نشون داده

دیواری رو که نمیشه خراب کرد باید زیر سایش نشست

یا دستی رو که نمیشه قطع کرد باید بوسید

 

این دیوار و دست لزوما انسان نیستند بلکه قواعد و هنجارهای سنتی و به ارث رسیده ما جزشون هستند

 

1-هزینه شنا کردن برخلاف جریان رودخونه تنها شدنه -2-نظر عام مردم در رابطه با شکستن قواعد بازی از طرف من : نصیحت بعد مخالفت و در انتها پذیرش و اقرار به اینکه کار من درست تر از فکر سنتی خودشونه و یه جورایی شاید حسودی.

3-مسلما همه سنت ها درست نیستند. در همه موارد جرات و شاید امکان مبارزه با سنت های اشتباه رو نداشتم اما در بعضی جاها این کارو کردم.

لینک به دیدگاه

بله. من معمولا با قواعد بی پایه و اساس یا بهتر بگویم از منطق به دور، مخالفت میکنم.

 

در بیشتر موارد نافرمانی کردم و گاهی اوقات به نتیجه مثبت رسیدم و گاهی خیر. ولی در هر صورت راضی بودم به این دلیل که حداقل یک سری قواعدی را که قبول ندارم، نپذیرفتم و وجدانم آرام میگیرد.

 

مگر در مواردی که بهای نافرمانی، بیشتر باشد که آن هم با عدم رضایت آن قواعد را انجام میدهم.

 

اینطور مواقع، فرمان منطق نسبت به هزینه ی نافرمانی از قواعد، ارزش بیشتری دارد ولو اینکه یک سری عقاید سنتی شکسته شود یا به قولی هنجار شکنی شود.

 

یک اصل که متاسفانه در جامعه ی ما رواج دارد همین مبحث عدم هنجارشکنی هائی است که در اکثر مواقع با منطق خودمان هم جور در نمی آید ولی پیوسته در حال پیروی از آنها هستیم.

لینک به دیدگاه

اخه مسئله اینه گاهی اوقات این قواعد بی منطق اصلا و ابدا در ظاهر این طور نشون نمیدن خودشون رو

مثلا میگم قانون نانوشته اینه که دختر بشینه خونش تا یه مرد بیاد اونو انتخاب کنه همین عمل در ظاهر منطقی هست .خب دختر لطیفه رسم بر این بوده که مرد بیاد جلو ابراز علاقه کنه و ازین حرف های پوچ .اما باطن اصلی این عمل یعنی مرد سالاری .یعنی دختر کالا ست من میام انتخاب میکنم و در نهایت پول این جنس رو (مهریه )پرداخت میکنم یا پول شیری رو که خورده (شیر بها )

راه دور چرا؟ شما وقتی می خوای دوست دختر یا دوست پسر پیدا کنی مثلا تو دانشگاه تا پسره نیاد جلو .دخترا و جامعه اینو درست نمیدونن که دختر بره جلو .مثلا میگن وای چقدر وقیح نگا چه جوری خودش رو داره بره پسر ول می کنه و ........

 

میبینی ؟ غیر منطقی بودن این اعمال در ظاهر مشخص نیست ولی اگه به باطنش نگاه کنی اوج بی منطقی درش مشخص هست .اما چند درصد حاضرن این تعادل رو بهم بزنن؟

 

 

حالا فرق یه عمل ضد اخلاق با ضد هنجار جامعه چیه ؟چطور میتونی بگی که این عمل اخلاقی نیست ؟یا این عمل بر خلاف هنجار جامعه هست؟

لینک به دیدگاه
اخه مسئله اینه گاهی اوقات این قواعد بی منطق اصلا و ابدا در ظاهر این طور نشون نمیدن خودشون رو

مثلا میگم قانون نانوشته اینه که دختر بشینه خونش تا یه مرد بیاد اونو انتخاب کنه همین عمل در ظاهر منطقی هست .خب دختر لطیفه رسم بر این بوده که مرد بیاد جلو ابراز علاقه کنه و ازین حرف های پوچ .اما باطن اصلی این عمل یعنی مرد سالاری .یعنی دختر کالا ست من میام انتخاب میکنم و در نهایت پول این جنس رو (مهریه )پرداخت میکنم یا پول شیری رو که خورده (شیر بها )

راه دور چرا؟ شما وقتی می خوای دوست دختر یا دوست پسر پیدا کنی مثلا تو دانشگاه تا پسره نیاد جلو .دخترا و جامعه اینو درست نمیدونن که دختر بره جلو .مثلا میگن وای چقدر وقیح نگا چه جوری خودش رو داره بره پسر ول می کنه و ........

 

میبینی ؟ غیر منطقی بودن این اعمال در ظاهر مشخص نیست ولی اگه به باطنش نگاه کنی اوج بی منطقی درش مشخص هست .اما چند درصد حاضرن این تعادل رو بهم بزنن؟

 

 

حالا فرق یه عمل ضد اخلاق با ضد هنجار جامعه چیه ؟چطور میتونی بگی که این عمل اخلاقی نیست ؟یا این عمل بر خلاف هنجار جامعه هست؟

 

خط قرمز رنگ، دیدگاه شما است نسبت به خواستگاری. وگرنه در شیوه سنتی دختر هم خودش انتخاب میکند و فقط انتخاب نمیشود. بحث مهریه هم جدا از این بحث است. یعنی شما به مغازه نرفتید جنس بخرید که اینطور به جریان خواستگاری نگاه میکنید!

 

در کل در این شیوه فکر میکنم تقریبا مسائل برابر هستند، بنابراین برای منطقی یا غیرمنطقی بودنش مثال خوبی نیست.

 

در مورد پیشنهاد دوستی دختر به پسر با شما موافق هستم. اما غیرمنطقی بودن این مثال حتی در ظاهر هم آشکار است.

 

به این توجه کنید که هرکس با توجه به دیدگاه خودش به مثالها برچسب منطقی یا غیرمنطقی میزند. مثلا در همین انجمن بارها صحبت شده که خواستگاری دختر از پسر بسیار هم قابل ستایش است. %80 این افراد این نوع خواستگاری را منطقی میدانند درست بر خلاف مثال شما که از طرف جامعه و عرف بیانش کردید.

 

برای بر هم زدن این تعادل در این جامعه، باید به قول معروف صابونش را به تن بمالید. چون بهایش سنگین است. بهایش چیست؟ تحمل فقر فرهنگی، قضاوت نا به جا، خرد کردن شخصیت دختر، زیر سوال رفتن یک سری از آیتمهای شخصیتی دختر و فقدان ظرفیت خانواده پسر و خودش و ... . هر چند اینها باز هم برای یک شخصیتی که تحت تاثیر هیچ کدام از این هزینه ها قرار نمیگیرد، اوضاعش فرق میکند. :whistle:

 

 

ضد اخلاق و ضد هنجار بودن هم با توجه به شخصیتهای متفاوت به شکلهای مختلفی تعریف میشود (مثلا یک شخصیت خودمحور دسته بندی اش با یک شخصیت انعطاف پذیر متفاوت است). اما حالت عامه پسندانه اش فکر میکنم به طور غیر منطقی ای ترکیبی از این دو باشد. یعنی تعاریف خود+عرف جامعه.

 

 

پانوشت 1: مباحثی که به آن اشاره میکنید هر کدام به اندازه یک صفحه توضیح و تفسیر دارد، چون کلی مطرح میکنید و خود این مسائل به تنهائی قابل تفسیر نیستند. سعی کردم خلاصه وار توضیح دهم امیدوارم منظورم واضح باشد.

 

پانوشت 2: این شخصیت پیچیده ی انسان و تحلیلهای مختلف ذهنی از ابعاد گوناگون، مسائل را پیچیده میکند.:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه
خط قرمز رنگ، دیدگاه شما است نسبت به خواستگاری. وگرنه در شیوه سنتی دختر هم خودش انتخاب میکند و فقط انتخاب نمیشود. بحث مهریه هم جدا از این بحث است. یعنی شما به مغازه نرفتید جنس بخرید که اینطور به جریان خواستگاری نگاه میکنید!

 

ببینید یک دختر اگر در جامعه و افکار سنتی انتخاب میکنه انتخابش بین کسانی هست که اون رو انتخاب کردند .اما یک پسر در انتخاب دست بازتری داره .در جامعه سنتی ما اگر یک پسر تا سن 30 40 سالگی ازدواج نکنه میگن نخواسته اما یک دختر بهش صحبت های نامربوط و پوچ بیان میشه

مهریه هم همینه دوست من .وگرنه در جامعه معنی شیر بها و مهر چیه؟نه من مغازه نرفتم قطعا چون اگر ازدواج کنم با این دید ازدواج میکنم که من و زوجم دقیقا به یک اندازه مسئولیت داریم در زندگی .اگر چیزی بدست بیاریم ما بدست اوردیم نه اون و نه من .اما مفهوم مهریه نمیتونه خیلی ارزشمند باشه .شما در ازدواج احتیاج به ضمانت اجرا نداری

در کل در این شیوه فکر میکنم تقریبا مسائل برابر هستند، بنابراین برای منطقی یا غیرمنطقی بودنش مثال خوبی نیست.

 

در مورد پیشنهاد دوستی دختر به پسر با شما موافق هستم. اما غیرمنطقی بودن این مثال حتی در ظاهر هم آشکار است.

 

به این توجه کنید که هرکس با توجه به دیدگاه خودش به مثالها برچسب منطقی یا غیرمنطقی میزند. مثلا در همین انجمن بارها صحبت شده که خواستگاری دختر از پسر بسیار هم قابل ستایش است. %80 این افراد این نوع خواستگاری را منطقی میدانند درست بر خلاف مثال شما که از طرف جامعه و عرف بیانش کردید.برای بر هم زدن این تعادل در این جامعه، باید به قول معروف صابونش را به تن بمالید. چون بهایش سنگین است. بهایش چیست؟ تحمل فقر فرهنگی، قضاوت نا به جا، خرد کردن شخصیت دختر، زیر سوال رفتن یک سری از آیتمهای شخصیتی دختر و فقدان ظرفیت خانواده پسر و خودش و ... . هر چند اینها باز هم برای یک شخصیتی که تحت تاثیر هیچ کدام از این هزینه ها قرار نمیگیرد، اوضاعش فرق میکند.

ضد اخلاق و ضد هنجار بودن هم با توجه به شخصیتهای متفاوت به شکلهای مختلفی تعریف میشود (مثلا یک شخصیت خودمحور دسته بندی اش با یک شخصیت انعطاف پذیر متفاوت است). اما حالت عامه پسندانه اش فکر میکنم به طور غیر منطقی ای ترکیبی از این دو باشد. یعنی تعاریف خود+عرف جامعه.

دقیقا ! پس میبینید این ارزش ها از دیدگاه شخص با شخصی دیگه میتونه متفاوت باشه .اینجا در این جامعه دختر میتونه بره خواستگاری ولی در قشر سنتی این طور نیست

من تمام صحبتم اینه

ما انسان ها بابت اینکه نیازهامون سریع تر براورده بشه رو اوردیم به زندگی اجتماعی .این زندگی اگر قرار باشه ادامه داشته باشه باید قوانین و خط قرمز این جامعه حفظ بشه

اما سوای این قوانین کلی عمل ضد اخلاق و ضد هنجار از نظر من هیچ تفاوتی ندارن

هنجار و اخلاق جز رسوم اجتماعی هستند وفرض اولیه این هست که انسان ها اخلاقیت رو کشف میکنند .یعنی سوای اینکه من این کار رو بکنم یا نه و چه دیدی داشته باشم این عمل نیک هست . در صورتی که عمل اخلاقی عملی هست که کشف شده و در چارچوب این زندگی اجتماعی تعریف شده .مشابه هنجار

 

اگر غیر از این باشه .افرادمیتونن به بهانه اخلاقی بودن ابدی یک عمل , شما رو با این استدلال بشدت محدود بکنند و برده یکسری عقاید خاص

تعریفی که از اخلاق و عمل اخلاقی من میکنم این هست که شما اجازه داری هرگونه از نیازها و خواسته هات رو براورده کنی مادامی که عمل شما در راستای محدود کردن افراد دیگه نباشه .و همچنین چگونگی تمایل شما به رفتاری که می خوای در مورد مشابه با شما بشه (هر انچه برای خود می پسندی........)

 

تمام این حرف ها رو گفتم به صورت بسیار بسیار خلاصه (یه صفحه چیه مریم ؟صد ها کتاب راجع به این نوشته شده اما هنوز به نتیجه نرسیدن ) که هرگونه سنت .هنجار و عمل به ظاهر همیشه اخلاقی قابل شکستن هستند .اگر ما می خواستیم قواعد بازی رو تغییر ندیم الان غار نشین بودیم نه شهر نشین .

افراد موفق افرادی هستند که تونستند در راه تنوع بیشتر و درد و رنج کم تر قواعد بازی رو تغیر بدند

لینک به دیدگاه
ببینید یک دختر اگر در جامعه و افکار سنتی انتخاب میکنه انتخابش بین کسانی هست که اون رو انتخاب کردند .اما یک پسر در انتخاب دست بازتری داره .در جامعه سنتی ما اگر یک پسر تا سن 30 40 سالگی ازدواج نکنه میگن نخواسته اما یک دختر بهش صحبت های نامربوط و پوچ بیان میشه

مهریه هم همینه دوست من .وگرنه در جامعه معنی شیر بها و مهر چیه؟نه من مغازه نرفتم قطعا چون اگر ازدواج کنم با این دید ازدواج میکنم که من و زوجم دقیقا به یک اندازه مسئولیت داریم در زندگی .اگر چیزی بدست بیاریم ما بدست اوردیم نه اون و نه من .اما مفهوم مهریه نمیتونه خیلی ارزشمند باشه .شما در ازدواج احتیاج به ضمانت اجرا نداری

 

دقیقا ! پس میبینید این ارزش ها از دیدگاه شخص با شخصی دیگه میتونه متفاوت باشه .اینجا در این جامعه دختر میتونه بره خواستگاری ولی در قشر سنتی این طور نیست

من تمام صحبتم اینه

ما انسان ها بابت اینکه نیازهامون سریع تر براورده بشه رو اوردیم به زندگی اجتماعی .این زندگی اگر قرار باشه ادامه داشته باشه باید قوانین و خط قرمز این جامعه حفظ بشه

اما سوای این قوانین کلی عمل ضد اخلاق و ضد هنجار از نظر من هیچ تفاوتی ندارن

هنجار و اخلاق جز رسوم اجتماعی هستند وفرض اولیه این هست که انسان ها اخلاقیت رو کشف میکنند .یعنی سوای اینکه من این کار رو بکنم یا نه و چه دیدی داشته باشم این عمل نیک هست . در صورتی که عمل اخلاقی عملی هست که کشف شده و در چارچوب این زندگی اجتماعی تعریف شده .مشابه هنجار

 

اگر غیر از این باشه .افرادمیتونن به بهانه اخلاقی بودن ابدی یک عمل , شما رو با این استدلال بشدت محدود بکنند و برده یکسری عقاید خاص

تعریفی که از اخلاق و عمل اخلاقی من میکنم این هست که شما اجازه داری هرگونه از نیازها و خواسته هات رو براورده کنی مادامی که عمل شما در راستای محدود کردن افراد دیگه نباشه .و همچنین چگونگی تمایل شما به رفتاری که می خوای در مورد مشابه با شما بشه (هر انچه برای خود می پسندی........)

 

تمام این حرف ها رو گفتم به صورت بسیار بسیار خلاصه (یه صفحه چیه مریم ؟صد ها کتاب راجع به این نوشته شده اما هنوز به نتیجه نرسیدن ) که هرگونه سنت .هنجار و عمل به ظاهر همیشه اخلاقی قابل شکستن هستند .اگر ما می خواستیم قواعد بازی رو تغییر ندیم الان غار نشین بودیم نه شهر نشین .

افراد موفق افرادی هستند که تونستند در راه تنوع بیشتر و درد و رنج کم تر قواعد بازی رو تغیر بدند

 

درست میفرمائید. این را هم در نظر بگیرید که ممکن است یک دختر با رفتارهایش باعث جلب نظر یک پسر شود و در این کار موفق باشد. در واقع پسر از قبل انتخاب شده محسوب میشود. ولی جدیدا مسئله مجرد بودن تا سنین 30 به بالا برای پسرها پررنگتر شده آن هم به دلیل یک سری انحرافاتی که برایشان در نظر گرفته اند.

 

در مورد شیربها اطلاعی ندارم. ولی مهریه بر خلاف موارد دیگر در این جامعه اسلامی، پشتوانه ی خوبی برای دختر است که آن هم پشتش کلی حرف است.

 

 

تعریفی که شما دارید خوب است ولی ما در این جامعه اسلامی با افرادی زندگی میکنیم که ممکن است یک عمل اخلاقی از نظر ما برایشان ناهنجاری و در نتیجه محدود کننده باشد؛ که در این صورت تعریف شما نقض میشود. مثلا در فروم مهندسان موضوعی مطرح شده بود با این مضمون که شوخی و تفریح دختر و پسر نامحرم (و بعضیها هم معتقد بودند حتی محرم) در یک مکان عمومی مثل پارک یک ناهنجاری اجتماعی است و آنها و خانواده شان را در آینده محدود میکند و آزادیشان سلب میشود.

 

 

بله، بررسی ابعاد مختلف هر عبارتش بسیار گسترده است.

 

 

ولی گاهی اوقات پشت این قواعد، قانونهائی است که توسط افرادی وضع شده. که ما هر چه آنها را تغییر دهیم عده ای با همان سند و مدرکها، قوانین سنتی و اسلامی را هنجار میدانند.

لینک به دیدگاه

من یه چیزایی در مورد مهریه خوندم که به عنوان هدیه به زن مشخص شده ولی بعضی از ادما به چشم یه هزینه ای بهش نگاه میکنن که

میشه باهاش طرف مقابلو از جدایی و طلاق حفظ کرد که مبلقای بالایی هم در نظز میگیرن و در این راستا چشم و هم چشمی های بعضی خانواده ها

هم دخالت داده شده و اصل اولیه ای که برای مهریه تعریف شده از بین رفته .

ولی اینطور خانواده ها نمیدونم چه طرز تفکری دارن که یه مسئله را نادیده میگیرن اونم این که اگر دو نفر واقعا بخوان باهم زندگی کنن یا از هم جدا بشن

هیچ دلیلی نمیتونه جلوشونو بگیره حتی مهریه های سنگین.فقط در صورت طلاق عمر دوطرفه که هدر میره برای گرفتن این مبلغ و فصتای بهتری که ممکنه

از دست بره.

کلا توی جامعه ی ما که بهش میگن اسلامی خیلی از ادما به اسم اسلام هرکاری که دلشون میخواد انجام میدن،بعضیا افراط میکنن و بعضی ها تفریط که

هیچ کدوم درست نیست و شاید میشه گفت اسلام نیست...

لینک به دیدگاه
درست میفرمائید. این را هم در نظر بگیرید که ممکن است یک دختر با رفتارهایش باعث جلب نظر یک پسر شود و در این کار موفق باشد. در واقع پسر از قبل انتخاب شده محسوب میشود. ولی جدیدا مسئله مجرد بودن تا سنین 30 به بالا برای پسرها پررنگتر شده آن هم به دلیل یک سری انحرافاتی که برایشان در نظر گرفته اند.

 

در مورد شیربها اطلاعی ندارم. ولی مهریه بر خلاف موارد دیگر در این جامعه اسلامی، پشتوانه ی خوبی برای دختر است که آن هم پشتش کلی حرف است.

 

 

تعریفی که شما دارید خوب است ولی ما در این جامعه اسلامی با افرادی زندگی میکنیم که ممکن است یک عمل اخلاقی از نظر ما برایشان ناهنجاری و در نتیجه محدود کننده باشد؛ که در این صورت تعریف شما نقض میشود. مثلا در فروم مهندسان موضوعی مطرح شده بود با این مضمون که شوخی و تفریح دختر و پسر نامحرم (و بعضیها هم معتقد بودند حتی محرم) در یک مکان عمومی مثل پارک یک ناهنجاری اجتماعی است و آنها و خانواده شان را در آینده محدود میکند و آزادیشان سلب میشود.

 

 

بله، بررسی ابعاد مختلف هر عبارتش بسیار گسترده است.

 

 

ولی گاهی اوقات پشت این قواعد، قانونهائی است که توسط افرادی وضع شده. که ما هر چه آنها را تغییر دهیم عده ای با همان سند و مدرکها، قوانین سنتی و اسلامی را هنجار میدانند.

 

اتفاقا من در این مورد فکر کرده بودم .ببینید این ادعایی که میشه که میگه داره ما رو محدود میکنه بر خلاف ظاهرش بسیار دیکتاتور مابانه هست .این بی حجابی یا هر چیزی مشابه اون باعث درد و رنج نشده و محدودیت ایجاد نکرده .وگرنه هر ذهنی که دچار اختلالات روان پریشی حاد هست میتونه ادعا کنه هر عملی که شما مرتکب میشی بره من ازار دهنده هست و نباید انجام بدی!

در واقع اصل رو باید گذاشت اولا تنوع بیشتر و در ثانی درد و رنج کم تر و در نهایت انتظاری که شخص داره وقتی عمل مشابه قرار باشه با اون صورت بگیره

 

همین مثالی که شما عرض کردید .ببینید جامعه داره و باید به سمتی بره که ابراز هرگونه عقیده و رفتار در محیط عمومی که موجب هرج و مرج نشه باز تر و بهتر بشه

اگر من از شما انتظار داشته باشم برای اینکه عقیده خودم به سرانجام برسه شما باید عقیده خودت رو محدود کنی این انتظار اصلا ارزشمند نیست .چون هیچ وقت نمی خواستم کسی من رو به این دلیل محدود کنه .خیابان و محیط عمومی متعلق به همه طیف هاست .

تو خارج شوخی دختر پسر که سهل است لباس هایی که دختر ها می پوشن دربعضی مکان ها بشدت جلب توجه میکنه خصوصا اگه هوا گرم باشه (مثلا مینی شلوارک و لباس تنگ )خب اونجا ایا خانواده مسلمان ندارن ؟ ایا اون ها محدود شدن یا زندگیشون رو دارن با همزیستی مسالمت امیز ادامه میدن؟

 

میگم توجه به این نکته ضروری هست که هنجار ها ساخته و پرداخته دست انسان هستند .متاسفانه در تاریخ این قوانین عموما به نفع عده ای خاص بوده این عده از دید بالا در ابتدا مردان هستند و در ادامه قشر افرادی که قدرت و ثروت رو دارا هستند .شکستن این رسوم زمان میبره

لینک به دیدگاه
اتفاقا من در این مورد فکر کرده بودم .ببینید این ادعایی که میشه که میگه داره ما رو محدود میکنه بر خلاف ظاهرش بسیار دیکتاتور مابانه هست .این بی حجابی یا هر چیزی مشابه اون باعث درد و رنج نشده و محدودیت ایجاد نکرده .وگرنه هر ذهنی که دچار اختلالات روان پریشی حاد هست میتونه ادعا کنه هر عملی که شما مرتکب میشی بره من ازار دهنده هست و نباید انجام بدی!

در واقع اصل رو باید گذاشت اولا تنوع بیشتر و در ثانی درد و رنج کم تر و در نهایت انتظاری که شخص داره وقتی عمل مشابه قرار باشه با اون صورت بگیره

 

همین مثالی که شما عرض کردید .ببینید جامعه داره و باید به سمتی بره که ابراز هرگونه عقیده و رفتار در محیط عمومی که موجب هرج و مرج نشه باز تر و بهتر بشه

اگر من از شما انتظار داشته باشم برای اینکه عقیده خودم به سرانجام برسه شما باید عقیده خودت رو محدود کنی این انتظار اصلا ارزشمند نیست .چون هیچ وقت نمی خواستم کسی من رو به این دلیل محدود کنه .خیابان و محیط عمومی متعلق به همه طیف هاست .

تو خارج شوخی دختر پسر که سهل است لباس هایی که دختر ها می پوشن دربعضی مکان ها بشدت جلب توجه میکنه خصوصا اگه هوا گرم باشه (مثلا مینی شلوارک و لباس تنگ )خب اونجا ایا خانواده مسلمان ندارن ؟ ایا اون ها محدود شدن یا زندگیشون رو دارن با همزیستی مسالمت امیز ادامه میدن؟

 

میگم توجه به این نکته ضروری هست که هنجار ها ساخته و پرداخته دست انسان هستند .متاسفانه در تاریخ این قوانین عموما به نفع عده ای خاص بوده این عده از دید بالا در ابتدا مردان هستند و در ادامه قشر افرادی که قدرت و ثروت رو دارا هستند .شکستن این رسوم زمان میبره

:sigh:

متاسفانه خواه یا ناخواه در این جامعه با چنین افرادی زندگی میکنیم که تفکراتشان به این شکل است و با استناد به قوانینی که حتما به مذاقشان خوش میاید، اوضاع بر وفق مرادشان است.

 

ما فقط میتوانیم عقایدمان را مطرح کنیم، به اجرا در آمدن و پذیرش (یا حتی بی تفاوتی نسبت به) آن توسط عموم جامعه بلامانع نیست. (نهایت سعی و تلاش من برای سیـــاسی نشدن بحث) :D

 

پس این مسائل و تعریفی که شما فرمودید متاسفانه در حد یک آرمان باقی میماند.

 

برای تکمیل فرمایشات شما عرض میکنم این عده در ابتدا زنان و مردان به اصطلاح مسلمان هستند.

 

 

+ کاربرهای تندرو و مرشدِ تاپیک حذفیِ نامبرده ی باشگاه مهندسان به این تاپیک هجوم نیاورند صلوات! :14k8gag:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...