رفتن به مطلب

بررسی سیر تحول مسجد جامع اصفهان طی دوره آل بویه و سلجوقی


ارسال های توصیه شده

15679_1_o.preview.jpg

 

 

 

مقدمه

مسجد جامع یا مسجد جمعه اصفهان، یکی از شاهکارهای معماری اسلامی در ایران است که در طول حیاط خود، تغییرات گسترده ای را تجربه کرده است. شهرت این مسجد بیشتر از آن جهت است که انواع شیوه های معماری اسلامی را در بر دارد و می توان گفت این مسجد آیینه ایست تمام نما از هنر دوران اسلامی که از قرون اولیه تا دوران متأخر آن را شامل می شود.

اصفهان به عنوان یکی از کانون های مهم سیاسی و مذهبی در ادوار مختلف مطرح بوده است. همین امر سبب شده است به دنبال هر رخداد و تغییر سیاسی و مذهبی و اجتماعی، تغییراتی را در این مسجد شاهد باشیم(موزه رضا عباسی،۱۳۵۸: ۱۲). البته این تغییرات عوامل متعددی می تواند داشته باشد و تغییرات سیاسی و اجتماعی بیشتر بر نوع و سبک تغییرات حاکم بر مسجد تأثیر داشته است.

در مورد مسجد جامع اصفهان و تحولات صورت گرفته در آن پژوهش های بسیاری صورت گرفته است ولی بیشتر تمرکز این پژوهشها بر تحولات مسجد جامع از دوره سلجوقی به بعد بوده است و کمتر به دوره های تحولی آن تا قبل از دوره سلجوقی پرداخته شده است. البته شاید یکی از دلایل عمده این امر، محدودیت هایی باشد که در زمینه کاوش در این مسجد وجود دارد و مانع حفریات پیگیر و گسترده در بافت مسجد می شود. اکثر اطلاعاتی که از تغییرات مسجد جامع از دوره اولیه آن تا دوره سلجوقی در دست است بر اساس حفریاتی است که در حین مرمت مسجد توسط هیئت ایتالیایی “ایزمئو” صورت گرفته است.

در این پژوهش سعی خواهد شد تا تغییرات صورت گرفته در مسجد جامع اصفهان را بر مبنای شواهد و گزارشات باستان شناسی و منابع تاریخی به صورتی کلی طی تا پایان دوره سلجوقی بررسی کنیم. نکته ای که قابل ذکر است این که با توجه به این که اطلاعات موجود در این زمینه بسیار محدود می باشد سعی شده با استفاده از همین منابع نا محدود و همچنین بازدید و بررسی حضوری در این مسجد مفیدترین اطلاعات در این زمینه ارائه گردد. امید است مطالب ارائه مفید به فایده واقع شود.

 

 

لینک به دیدگاه

پیشینه مطالعاتی

در مورد مسجد جامع همان گونه که ذکر شد تحقیقات وسیع و دامنه داری صورت گرفته است. متخصصان زیادی در رشته های معماری، مرمت و باستان شناسی در این مسجد فعالیت های تحقیقاتی و عملی انجام داده اند. بیشتر این تحقیقات مربوط به دوره سلجوقی به بعد مسجد است. در زمینه توسعه و تحول مسجد جامع در زمان آل بویه و قبل از آن تحقیقات منسجم و منظمی صورت نگرفته است. محدود فعالیت هایی که اطلاعاتی در مورد تحولات مسجد در این دوره در اختیارمان می گذارد مربوط به قبل از انقلاب اسلامی ایران و آن هم توسط هیأت ها و متخصصان خارجی صورت گرفته است.(پلان ۱)

مهمترین این فعالیت ها بین سال های ۱۹۷۲-۱۹۷۸ میلادی توسط گروه مرمت گر ایتالیایی “ایزمئو” صورت گرفته است. از مهمترین اعضای این هیئت که فعالیت های زیادی در مسجد جامع انجام داده است “اوژون گالدیری” می باشد(گالدیری؛___:۱۱). از افراد دیگری که می توان اشاره کرد “امبرتو شراتو” می باشد که موفق به کشف دو ستون آل بویه در جبهه شرقی مسجد شد(گالدیری؛۱۳۷۰: ۱۵). “آندره گدار” نیز قبل از شروع فعالیت های هیأت “ایزمئو” در مسجد جامع تحقیقات و بررسی هایی انجام داده بود(موزه رضا عباسی؛ ۱۳۵۸: ۱۸).

مهمترین و تقریباً تنها اطلاعات ما در مورد تحولات مسجد جامع اصفهان در دوره آل بویه بر اساس حفاری ها و گمانه زنی هایی است که هیأت “ایزمئو” در این مسجد انجام داده است.

مسجد جامع اصفهان از ابتدا تا پایان آل بویه

در مورد بنیان اولیه مسجد جامع اصفهان بحث های زیادی مطرح شده است. برخی پیشینه آن را به دوره ساسانی می رسانند و معتقدند که مسجد اولیه در محلی که قبلاً آتشکده بوده، بر پا شده است. از جمله این افراد “حاج میرزا حسن خان جابر انصاری” است. وی در این مورد می گوید:«جامع عتیق در عجم آتشکده بوده است. اعراب مسجد نمودند»(جابرانصاری؛۱۳۲۱ :۱۱).

اگر چه کهنترین عنصر معماری که در بقایای این مسجد بدست آمده است، پایه ستونی است که در طی حفاری های این مسجد بدست آمده و متعلق به دوره ساسانی است(موزه رضا عباسی؛۱۳۵۸: ۱۸). ولی به نظر نگارنده به تنهایی و بر اساس یک مدرک نمی توان این فرضیه را قبول کرد که مسجد اولیه جایگزین آتشکده شده است و یا حتی این که این پایه ستون از آن آتشکده ای بوده است.

مافروخی مولف کتاب “محاسن اصفهان” ضمن شرح بافت شهری اصفهان به بازار این شهر اشاره می کند و از دو مسجد “آدینه” و “عتیق” نام می برد و در ادامه می نویسد:«… مسجد عتیق بزرگ که بنو تیم عرب طهران اصل قدیم آن را وضع کرده بودند بعد از آن چون نفس شهر صورت اتساع و مجال فضاء یافت به سبب اضافت دیه های پانزده گانه با آن، خصیب بن سلم بقعه ای که معروف است به خصیب آباد به آن انضمام داد، داخل گرفت»(مافروخی؛۱۳۸۵: ۸۹).

آن چه که بر اساس این متن و برداشتی که “ماکسیم سیرو” از این متن داشته می توان متوجه شد که بنای اولیه مسجد جامع توسط اعراب قریه طیران بنا گردیده است که این دسته از اعراب بخشی از قبیله “تیم” بودند. زمانی که اصفهان با انضمام پانزده روستا به آن توسعه پیدا کرد، “خصیب” فرزند “سلم” در آن جا بقعه ای ساخت که به”خصیب آباد” مشهور شده است(سیرو و گدار؛۱۳۶۸: ۴۱). اما برخی دیگر تاریخ ساخت این مسجد را به سال ۱۵۶ ه.ق یعنی دوره حکومت “هانی بن ابی هانی” می رسانند و معتقدند که کسانی دیگر مانند “خصیب بن سلم” و “المعتصم یحیی بن عبدالله بن مالک خزائی”(۲۲۶ ه.ق) و “احمد بن مسرور”(۳۰۷ ه.ق) در سالیان بعد به مسجد جامع ملحقاتی افزوده اند(هنرفر؛۱۳۴۴: ۱۹).

علی رغم همه این مباحث؛ با حفریات هیأت ایتالیایی در این مسجد و فعالیت های آندره گدار در پیش از آن، مشخص شده که مسجد جامع اصفهان تا قبل از دوره آل بویه، دو مرحله تغییر و تحول اساسی را سپری کرده است و در زمان آل بویه سومین مرحله تحولی خود را پشت سر می گذارد(موزه رضا عباسی؛۱۳۵۸: ۱۱).

مسجد جامع(مرحله اول)

از بنیان اولیه مسجد جامع در حال حاضر آثار مشخصی در دست نیست ولی مورخینی مانند “ابونعیم اصفهانی” وجود آن را اطلاع داده اند و مطالعات باستان شناسی سال ۱۳۵۶ ه.ش موقعیت آن را مشخص ساخت. آن چنان که گالدیری در کتاب خود می نویسد این مسجد احتمالاً به سبک مساجد اولیه اسلام و به شکل حیاطی مرکزی با شبستان هایی پوشیده محیط به آن بوده است(موزه رضا عباسی؛۱۳۵۸: ۱۸). آن گونه که در پلان ارائه شده از این مسجد اولیه در کتاب گالدیری می توان فهمید، در این دوره جهت قبله مسجد دارای اشکالاتی بوده است و جهت آن نسبت به قبله واقعی دارای کمی انحراف بوده است

لینک به دیدگاه

مسجد جامع(مرحله دوم)

دومین مرحله تحولی مسجد جامع اصفهان در برگیرنده قرن ۳ ه.ق است. در این زمان اصفهان به صورت یکی از مراکز مهم فرهنگی رشد زیادی کرده بود و ضرورت نیاز به یک مسجد جامع بزرگ بیش از هر زمانی احساس می شده است. به همین منظور مسجد بزرگی با وسعتی بیش از ده جریب ساخته شد که در آن انحراف موجود در قبله مسجد قبلی تصحیح شده بود(موزه رضا عباسی؛۱۳۵۸: ۱۱). این مسجد در طی حفریات گالدیری در سال های ۱۹۷۰-۱۹۷۲ میلادی در مسجد جامع، یافته شد. او در طی فصل اول فعالیت در این مسجد، بر اساس یک شبکه بندی مربع شکل که خود تشخیص داده بود، کار حفاری را دنبال کرد و موفق به کشف یک مسجد شبستانی ستون دار شد که از آن تحت عنوان “مسجد عربی” نام برده است(گالدیری؛۱۳۷۰: ۲). (پلان ۴)

گالدیری در مورد این شبکه بندی می گوید:«فایده عملی تشخیص دقیق این شبکه بندی هندسی در این است که درست در همان نقاطی که بر اساس همین شبکه برای آزمایش محدود انتخاب شده بود، ما توانستیم آثار یک ساختمان کهن را پیدا کنیم»(اوژن گالدیری؛۱۳۷۰: ۳). (پلان ۲)

آن گونه که از پلان این مسجد پیداست، این مسجد دارای شبستانی در سمت جنوب است. این شبستان بر شش ردیف ستون استوار بوده است. دور تا دور حیاط مرکزی فضاهای ستونداری وجود داشته است. در ضلع شرقی و غربی دو ردیف و در ضلع شمالی چهار ردیف ستون دیده می شود. ورودی اصلی مسجد از ضلع شمالی بوده و چهار ورودی فرعی در دو ضلع شرقی و غربی قرار داشته اند. در سرتاسر ضلع شرقی مسجد، جرز هایی به صورت فرو رفته و بیرون آمده دیده می شود. بنابر این مسجد جامع در قرن ۳ ه.ق به صورت مسجدی از نوع شبستانی ستوندار و ساده بوده است که متناسب با نیاز جمعیتی آن زمان ساخته شده بود. اما با روی کار آمدن دیلمیان در قرن ۴ ه.ق تغییراتی در آن صورت می گیرد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

تغییرات دوره دیلمی مسجد جامع اصفهان نیز از جمله تغییراتی بود که تا قبل از حفاری هیأت ایزمئو مشخص نبود چرا که اکثر آثار دوره آل بویه در دل دیوار ها و ستون های دوره بعد پنهان شده بودند. اکثر اطلاعاتی که از تغییرات مسجد در دوره آل بویه در دست داریم مربوط به حفاری ایوانها و شبستان های مسجد است.

گالدیری در گزارش حفاری های خود اشاره می کند که در حفاری ایوان شرقی تعداد نه عدد ستون بدست آمده که شش ستون ردیف داخلی از نوع ستون های استوانه ای بودند و قطر آن ها ۹۲ سانتیمتر بود. این ستون ها مربوط به مسجد عباسی بودند. ردیف بیرونی ستون ها که متشکل از سه ستون مشرف به حیاط بود، نوع جدیدی از ستون را نشان می دهد که به صورت سه برگی بر پایه مربعی شکلی قرار داشت. قطر این ستون ها ۱۰۵ سانتیمتر بوده است، آجرهایی که در ساخت این ستون ها به کار رفته با دوره قبل(عباسی) متفاوت بود. ابعاد این آجرها۳۰*۱۵*۱۰ بوده اند و به نحوی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند که به صورت صلیب کناره بلندی در آمده اند(گالدیری؛۱۳۷۰: ۱۲). (پلان ۴)

این سه ستون بر روی شبکه بندی گالدیری با موقعیت های c14,c15 و c16مشخص می شوند. (پلان ۲)

غیر از ایوان شرقی در ایوان های دیگر نیز بقایای ستون های آل بویه در حین حفاری کشف شده که عبارت است از:

۱٫ سه ستون سه برگی در ایوان غربی

۲٫ یک ستون چهار برگی در ایوان شمالی که ظاهراً در سمت شرق آن قرینه اش وجود داشته است.

۳٫ در ایوان جنوبی دو پایه چهارگوش متقابل با ردیف اول طاق مرکزی بدست آمده که وضع آن به گونه ای نیست که نوع ستون قابل تشخیص باشد(گالدیری؛۱۳۷۰: ۱۳).

در جبهه شرقی مسجد گروه باستان شناسی شراتو توانست وجود ستون های دیگری را به اشکال ترکیبی شبدری مانند مورد تأیید قرار دهد. این ستون ها از نوع ستون های آل بویه بودند و در قسمت خارجی دیوار خشتی محیطی قرار گرفته است(گالدیری؛۱۳۷۰: ۱۵).

در طی کاوش هایی که در نوامبر ۱۹۷۳٫م و همچنین مدت زیادی در سال ۱۹۷۴٫م صورت پذیرفت، دو ستون دیگر به سبک ستون های آل بویه بدست آمد. قسمت اعظم این ستون ها سالم بودند و ظاهراً تا قسمت سر ستون(۴۵/۵ متر) قابل تشخیص بوده اند. بخشی از این دو ستون در داخل دیوارهای جدیدی که در دوره بعد(سلجوقی) ساخته شده، قرار گرفته و با تغییرات بعدی پنهان شده بودند. این دو ستون مدور بودند و قطر آن ها به نسبت ستون های مدوری که تاکنون شناسایی شده اند بیشتر است. قطر این ستون ها تقریباً ۱۰۲ سانتیمتر بود در حالی که قطر ستون های معمولی بین ۹۲ تا ۹۳ سانتیمتر بود(گالدیری؛۱۳۷۰: ۱۴و۱۵).

این ستون های مدور آل بویه که در جرزهای ایوان جنوبی مسجد جامع قرار گرفته اند، از آجرهایی مستطیل شکل ساخته شده اند. اندازه این آجرها به طور متوسط ۳۰*۲۰*۱۰ سانتیمتر است. این دو ستون دارای برجستگی هایی به صورت مارپیچ هستند. موقعیت قرار گیری این دو ستون در بافت به اصطلاح عربی گالدیری، در تقاطع g7 و n7 می باشد که بر روی پلان نشان داده شده است. (پلان ۲)

از این دو ستون امروزه تنها بخشی از یک ستون که در جرز ایوان جنوبی قرار گرفته چیزی دیگر مشخص نیست. (تصویر ۱)

به غیر از مواردی که بر اساس گزارش حفریات گالدیری در مورد ستون های آل بویه گفته شد ما آثار معماری این دوره را در چند بخش دیگر مسجد نیز می بینیم که عبارتند از:

الف) گوشه جنوب شرقی صحن مسجد

در این بخش ستونی را می بینیم که بر اساس نوع تزیین آن می توان گفت که به دوره آل بویه تعلق دارد. این ستون در محل اتصال دو دیوار شرق و جنوبی مسجد قرار گرفته و در دل آن ها پنهان بوده است. بر اساس مشاهده بخشی از ستون که امروزه قابل مشاهده است، می توان گفت که این ستون از نوع چند پر است. به نظر می رسد این ستون باید تا ارتفاع زیادی سالم باشد. (تصویر ۲)

ب) شبستان جنوب شرقی

در این شبستان و در میان ردیف ستون های سلجوقی، در یک ردیف، دو ستون مدور که نیمی از آن ها درون ستون های چهار گوش سلجوقی قرار گرفته را می بینیم. بر اساس نوع تزیینی که بر روی یکی از این دو ستون مشاهده می شود می توان گفت که این ستون ها نیز متعلق به آل بویه هستند. در همین ردیف و دو ستون جلوتر از دو ستون قبلی، در میان یک ستون چهار گوش سلجوقی، بخش کوچکی از یک ستون مدور دیگر دیده می شود که آن هم مشابه ستون های آل بویه است. بر اساس شواهد این سه ستون می توان گفت که در این ردیف ستون های آل بویه قرار داشته که در دوره سلجوقی در دل ستون های چهارگوش قرار می گیرد. (تصویر ۳)

ج) شبستان شمال شرقی

در این شبستان و بر روی ستون های ردیف اول شواهدی از معماری آل بویه مشاهده می شود. این شواهد همان نوع و سبک آجر کاری بر روی ستون است که سبب می شود این ستون ها را متعلق به آل بویه بدانیم. ستون های ردیف اول این شبستان اگرچه با لایه قطوری از گچ پوشیده شده اند ولی بر روی دو ستون ابتدایی قسمت ورودی بخش کوچکی را آزاد گذاشته اند تاتزیینات آجرکاری این ستون ها دیده شود. در مورد تزیینات این ستون نیز در ادامه صحبت می شود(تصویر ۶و۴)

د) ستون های ورودی جنوب شرقی

این ستون ها، در ورودی جنوب شرقی و محلی که امروزه کاربری نمایشگاه دارد، قرار گرفته اند. از این سه ستون یکی به صورت آزاد و دو ستون دیگر نیمی از آن ها درون دیوار شمالی نمایشگاه کنونی قرار گرفته اند. بر روی دوتا از این سه ستون تزیینات آجرکاری و گچبری دیده می شود که در بخش تزیینات مسجد به آن اشاره خواهد شد(تصویر ۹و۸)

تغییر دیگری که در مسجد جامع اصفهان در دوره آل بویه بوجود می آید(همان گونه که در پلان مشاهده می شود)، مسدود شدن دو دهانه از ورودی های مسجد بود که یکی در ضلع شرقی و دیگری در ضلع غربی قرار داشت، اما همچنان ورودی شمالی و دو ورودی جنوب شرقی و جنوب غربی وجود داشتند. اگر چه نمی توان توجیه منطقی ای در مورد مسدود شدن این دو ورودی ارائه کرد، ولی شاید بتوان کاربری کم یا عدم کاربری آن در دوره قبل را علتی برای مسدود کردن آن دانست و یا این که با افزایش یک ردیف ستون در جبهه شمالی این فضا به عنوان یک شبستان اهمیت بیشتری یافت و برای اینکه افراد از یک جهت و به طور مستقیم وارد صحن مسجد شوند این ورودی ها را بستند که البته چندان نمی تواند منطقی باشد چرا که بغیر ازاین دو ورودی، دو ورودی دیگر در دو گوشه شرق و غرب شبستان جنوبی داریم که از آن طریق هم می شد وارد مسجد شد. (پلان ۶)

اوژن گالدیری در بخشی از گزارش حفاری خود در مسجد جامع اصفهان اشاره می کند که تعداد ستون هایی که در زمان آل بویه در اطراف صحن اضافه شده است پنج نوع هستند(گالدیری؛۱۳۷۰: ۱۵) که عبارتند:

الف) ستون چند پر: که نمونه این ستون در گوشه جنوب شرقی صحن اکنون نیز قابل مشاهده است.(پلان ۷)

ب) ستون چهار پر: این نوع ستون را گالدیری در ایوان شمالی مسجد گزارش کرده و فقط در حفاری و در عمق زمین بدست آمده است.(پلان ۷)

ج) ستون سه پر: ستون های سه پر در حفاری ایوان شرقی و ایوان غربی مسجد بدست آمده است.(پلان ۷)

د) ستون مدور: این نوع ستون علاوه بر ایوان جنوبی از شبستان جنوب شرقی، شبستان شمال شرقی و سمت راست راهروی ورودی فعلی(نمایشگاه) بدست آمده است.(تصویر ۹و۸و۷و۶و۴)

ن) پنجمین نوع ستون دقیقاً مشخص نیست چگونه بوده است چرا که نه در گزارشات گالدیری به آن اشاره ای شده است و نه امروزه از آن شواهدی در صحن قابل رویت است.

نکته ای که در مورد ستون های آل بویه در مسجد جامع باید به آن اشاره کرد اینکه اکثر این ستون ها دارای پایه ستونی چهارگوش بودند.

لینک به دیدگاه

تزئینات مسجد جامع اصفهان در دوره آل بویه

تزئینات مربوط به دوره آل بویه در مسجد جامع اصفهان، علی رغم محدود بودن نمونه های آن، بسیار جالب توجه هستند ولی متأسفانه چندان به آن پرداخته نشده است. ما شواهد تزینی این دوره را در مسجد جامع بر روی شش ستون باقی مانده از آل بویه می توانیم ببینیم. موقعیت قرار گیری این ستون ها به قرار زیر می باشد:

الف) گوشه جنوب شرقی صحن: در این بخش مسجد ستونی چند پر وجود دارد که در میان دیوارهای دوره بعد محصور شده است. در بخشی از این ستون تزیینات آجری کاملاً مشخص است. بر روی این ستون و در قسمت مرکزی آن تزیینات آجرکاری را به صورت یک لوزی با ضلع های ناصاف می بینیم که لوزی های دیگری به ترتیب اطراف این نقش مرکزی را محصور کرده اند. البته این طرح به طور مشخص لوزی نیست و چون با آجر ایجاد شده اضلاع آن به صورت پله مانند است ولی برای سهولت در توصیف طرح از اصطلاح لوزی استفاده شده است.(شاید بتوان برای این طرح از عنوان چلیپا نیز استفاده کرد که هر چلیپا درون چلیپای دیگر قرار گرفته است) (تصویر ۵)

ب) شبستان شمال شرقی: در این شبستان بر روی دو ستون، شواهدی از تزیین آل بویه دیده می شود. در قسمت پایین یکی از ستون ها همان طرح لوزی تو در تو را می بینیم ولی از آنجایی که این لوزی ها در قسمت پایین ستون قرار دارد و فقط دو تا لوزی درون هم قرار گرفته، نمی توان تصور کرد که از نظر طرح مشابه ستون قبلی باشد و احتمالاً طرح متفاوتی داشته است.(تصویر ۴)

در ستون دیگر هم فقط یک خط اریب از تزیینات آجری دیده می شود (که هر آجر به صورت پله وار بر روی دیگری قرار گرفته) و چیزی از طرح مشخص نیست.(تصویر ۶)

ج) شبستان جنوب شرقی: در میان ستون های آل بویه در این بخش تنها بر روی یک ستون تزیینات آجرکاری دیده می شود. نوع تزیین در این جا متفاوت از ستون های قبلی است. در این جا طرحی هشت ضلعی در سرتاسر ستون تکرار شده و از تکرار آن نقش لوزی هایی در کنار این هشت ضلعی ها ایجاد شده است. در مرکز این هشت ضلعی طرحی صلیب وار دیده می شود. (تصویر۷)

ستون های سمت راست راهرو ورودی(نمایشگاه کنونی): در این جا بر روی دو ستون، تزیینات آجری و گچبری را به صورت ترکیبی می بینیم. تزیینات این دو ستون علی رغم شباهتی که به هم دارند از هم متفاوت هستند و این تفاوت به خاطر نوع گچبری است که با آجرکاری ترکیب شده است. بر روی یکی از این دو ستون که به صورت آزاد قرار گرفته، تزیینات آجری را به صورت ۷ و ۸ افقی از بالا تا پایین ستون به صورت عمودی تکرار شده است. این طرح دور تا دور ستون را پر کرده است.در بین این تزیینات آجری از گچبری هایی با شکل نقوش اسلیمی استفاده شده است. آجرهایی که در تزیین ستون به کار رفته باریکتر و ظریف تر از آجر های خود ستون است.(تصویر ۸)

در ستون دیگر این قسمت که بخشی از آن در داخل دیوار قرار گرفته همان تزیینات آجرکاری را می بینیم با این تفاوت که تزیینات گچبری بین آن متفاوت از ستون قبلی است و به نسبت ساده تر از آن است.(تصویر ۹)

تزیینات مربوط به دوره آل بویه در مسجد جامع اصفهان، علی رغم محدود بودن نمونه های آن بسیار متنوع و جالب توجه هستند. اگر این تزیینات را با ستونهای مختلف آل بویه مسجد را در کنار یکدیگر قرار دهیم متوجه می شویم که تنوع بسیاری بر معماری آل بویه در مسجد جامع اصفهان حاکم است. تزیینات آجرکاری این مسجد در دوره آل بویه، قابل مقایسه با تزیینات آجری سر در مسجد جرجیر می باشد. خصوصاً طرح آجرکاری بخش لچکی سر در مسجد که مشابه طرح آجرکاری ستون جنوب شرقی صحن مسجد جامع است. (تصویر ۱۰)

تزیینات آجرکاری مسجد جامع اصفهان در زمان آل بویه، به غیر از سر در مسجد جرجیر، با تزیینات آجری مسجد جامع نایین نیز قابل مقایسه می باشد.

در مورد تاریخ این مسجد مباحث زیادی مطرح شده است. آرتور پوپ این مسجد را به قرن ۴ ه.ق نسبت می دهد ودلیل عدم اشاره به آن توسط جغرافی دانانی من جمله مقدسی(قرن ۴ ه.ق) و ناصرخسرو(قرن ۵ ه.ق) را، وجود مسجدی زیباتر و چشمگیر تر از آن ذکر می کند(پوپ،۱۳۶۵: ۳۳۱). نصرالله مشکوتی نیز ساختمان اصلی بنا را متعلق به قرن ۴ ه.ق می داند(مشکوتی،۱۳۴۹: ۵۰)، ولی “اس.فلاری” زمان ساخت این مسجد را نیمه دوم قرن ۳ ه.ق می داند(فلاری،۱۳۷۲: ۱۵۱).

علی رغم وجود این نظریات مختلف، با مشاهده تزیینات آجری ستون های این مسجد، و همچنین ستون های چند وجهی که در شبستان مسجد جامع نایین به کار رفته و مقایسه آن ها با آثار معماری باقی مانده از دوره آل بویه در مسجد جامع اصفهان، می توان بیشتر اطمینان پیدا کرد که این مسجد نیز از آثار آل بویه می باشد که در دوره های بعد دچار تغییراتی گردیده است. (تصویر ۱۱و ۱۲)

بر روی ستون های اطراف حیاط مسجد جامع نایین تزیینات آجرکاری را می بینیم که اگر چه در بخش هایی، مرمت شده اند ولی قابل مقایسه با تزیینات ستون های آل بویه مسجد جمعه اصفهان می باشد.

اما به غیر از تزیینات آجرکاری، تزیینات گچبری را نیز در مسجد جامع نایین داریم که باز هم با تزیینات گچبری محدودی که در مسجد جامع اصفهان از دوره آل بوه باقی مانده قابل مقایسه است. “فلاری” در مقاله ای تحت عنوان “مسجد جامع نایین” تزیینات گچبری این مسجد را نیز مورد مطالعه قرار می دهد. در یگی از طرح هایی که او ارائه کرده، طرحی از یک گچبری به صورت لچکی را شاهد هستیم. این لچکی در قسمت پایین خود حاشیه ای دارد که برگ هایی که”فلاری” از آن ها تحت عنوان “اقنیتون” یاد می کند مرتب تکرار می شوند(فلاری،۱۳۷۲: ۶۰). این طرح شباهت زیادی به گچبری ستون های آل بویه مسجد جامع اصفهان دارد که در آن ها نیز این طرح گچبری درون کادرهای مستطیل شکلی در حالی که بین طرح های آجرکاری قرار می گیرند تکرار می شوند. (تصویر ۱۳)

تحولات مسجد جامع در زمان سلجوقیان:

دوران سلجوقی یکی از درخشان ترین ادوار تاریخ معماری ایران محسوب می شود. در این دوره نیز اصفهان همانند ادوار گذشته به عنوان یکی از مراکز مهم مطرح بود و همین امر موجب شکل گیری بناهای مهمی در این شهر گردید که شاید بتوان مهمترین آن را مسجد جامع اصفهان دانست.

در این دوره شاهد نوآوری و ابداعات زیادی در هنرهای مختلف از جمله هنر معماری هستیم. نمود این نوآوری را در مسجد جامع اصفهان می توان مشاهده کرد. این دوره را می توان به عنوان چهارمین مرحله تحول و توسعه مسجدجامع از ابتدای شکل گیری آن دانست که در ادامه به شرح آن خواهیم پرداخت.در دوره سلجوقی نیز این مسجد در یک زمانه واحد ساخته نشد بلکه در طول این محدوده زمانی بخش های مختلفی بر آن افزوده شد. تحولات مسجد جامع اصفهان را در دوره سلجوقی می توان به سه مرحله تقسیم کرد:

مرحله نخست: در این مرحله ملکشاه سلجوقی در بخش میانی جبهه جنوبی مسجد گنبد خانه ای بنا کرد که دارای چهار نمای آزاد در چهار طرف بود و بنایی مستقل از شبستانی بود که در میان آن قرار گرفته بود.(گالدیری، ۱۳۷۰: ۴۲) قطر این گنبد بیست و پنج متر است و جهت ایجاد آن از شبستان دوره عباسی بیست و چهار ستون را حذف کردند.(

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
) قائده این گنبد به صورت مربع است و در ارتفاع بالاتر ابتدا به کثیرالاضلاعی و بعد به دایره کامل تبدیل شده و سپس گنبد شروع می شود. داخل گنبد دارای کتیبه ای است(تصاویر۱۴ و ۱۵). این گنبد از داخل دارای کتیبه ای به خط کوفی ساده آجری است که در این متن به نام ملکشاه سلجوقی و خواجه نظام الملک اشاره شده است. در این کتیبه به تاریخ ساخت آن اشاره ای نشده ولی می توان تاریخی بین ۴۶۵ تا ۴۸۵ ه.ق برای آن در نظر گرفت. (گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰ :۷۰) متن این کتیبه به شرح زیر می باشد:

“بسم الله الرحمن الرحیم امر ببناء هذه القبة فی ایام السلطان المعظم شاهنشاه الأعظم ملک المشرق و المغرب رکن الاسلام و المسلین معز الدنیا و الدین ابی الفتح ملکشاه بن محمود بن داوود بیمین خلیفةالله امیر المومنین اعزالله نصره العبده الفقیر الی رحمةالله الحسن بن علی بن اسحاق علی ید ابی الفتح احمد بن محمد خزائن”(گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰: ۷۵)

در ادامه این مرحله در سال ۴۸۱ ه.ق شاهد شکل گیری بنای دیگر در ضلع شمالی مسجد و درست در مقابل گنبد نظام الملک هستیم. این بنای گنبدی توسط ابوالغنائم تاج الملک خسرو فیروز شیرازی (وزیر ترکان خاتون زوجه مقتدر ملکشاه) بنا نهاده شد.(هنرفر،۱۳۴۴:۶۰) ارتفاع این گنبد ۵/۱۹ متر و قطر آن ۵/۱۰ متر می باشد. (تصویر ۱۶و۱۷)این گنبد به تقلید از گنبد نظام الملک ولی در مقیاسی کوچکتر ساخته شده است.با توجه به این که این بنا از دو جبهه شرقی و جنوبی باز است و از طرفی فاقد محراب است، برخی تصور کرده اند که بنا مقبره بوده است(گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰: ۷۶) و برخی دیگر چون “سواژه” این مکان را محل بارعام پادشاه پیش از شروع مراسم مذهبی می داند(گالدیری،۲۵۳۵: ۴۴)

همه اجزای فضای زیر گنبد در سوق دادن چشم بیننده به سوی گنبد هماهنگ است. چهار فرو رفتگی کم عرض و محصور بین ستون های کوچک گوشه ها را تشکیل داده است. این ستون ها نگاه بیننده را به سوی (چپیره) منطقه انتقالی هدایت می کنند. حلقه هشت گوشی مرکب از شانزده قاب منتهی به قاعده گنبد را حمل می کنند. تزیینات آجرکاری فضای زیر گنبد که در ترکیب با گچبری اجرا شده اند تاکید مزیدی بر تناسبات بی نقص این مجموعه می نهند بدون اینکه هیچ بخشی از عناصر آن از نظر مخفی بماند.((

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

این بنا نیز همانند گنبد نظام الملک دارای کتیبه ای به خط کوفی ساده از آجر است که در آن آیه پنجاه و چهار سوره اعراف به همراه نام بانی آن، ابوالغنائم مرزبان بن خسرو فیروز شیرازی (ملقب به تاج الملک)، و تاریخ ۴۸۱ ه.ق آمده است. برای ساخت این گنبد به مانند گنبد نظام الملک از شیوه فیلپوش استفاده شده است. این فیلپوش ها خود دارای تزیینات آجرکاری است و تقریباً سراسر بنا و گنبد توسط این نوع تزیین پوشیده شده است. در این دوره تزیین بخشی از سازه معماری است که با بافت مصالح ترکیب شده و امکان تفکیک آن از خود سازه وجود ندارد. این خود حاکی از درایت و کاردانی معماران این دوره است. نکته ای که در این گنبد قابل ذکر است، شباهت بسیار زیاد آن از نظر فنون ساخت با دو گنبد مسجد جامع اردستان و مسجد جامع زواره است. این سه گنبد از نظر فنون ساخت بسیار شبیه یکدیگر هستند و تنها تفاوتی که در میان آن ممکن است به چشم به خورد در نوع تزیینات آجرکاری است. (تصاویر۱۷و۱۸و۱۹).

آندره گدار ذکر می کند که زمان ساخت مسجد جامع اردستان باید در دوران ملکشاه سلجوقی(۴۶۵ – ۴۸۵ ه.ق) باشد(گنجنامه،۱۳۷۸: ۳۲) اما آقای آیت الله زاده شیرازی این موضوع را رد کرده و معتقد است که ساختار این گنبد تفاوت مشخصی با گنبد مسجد جامع اصفهان دارد و احتمال می دهد گنبد مسجد جامع اردستان جزو اولین گنبدهای دو پوش در ایران باشد.(آیت الله زاده شیرازی،۱۳۵۹: ۱۱)علی رغم نظر آقای آیت الله زاده شیرازی شباهت این سه مسجد در نحوه ایجاد گنبد غیر قابل انکار است و اگر نتوان گفت که این سه گنبد توسط یک معمار ساخته شده، می توان اظهار داشت که این سه به همراه گنبد خواجه نظام الملک بخشی از طرح گنبد سازی بوده که در زمان سلجوقی مورد استفاده قرار می گرفته است.

مرحله دوم: دومین مرحله از ساخت مسجد جامع اصفهان در دوره سلجوقی شامل ایجاد ایوان در اطراف صحن می شود. در ابتدای این مرحله در مقابل جبهه شمالی گنبد نظام الملک ایوانی ساخته شد که نه تنها امکان ورود به فضای زیر گنبد از آن میسر می شد بلکه ویژگی ممتازی نیز برای گنبد محسوب می شد.گالدیری معتقد است که ایوان جنوبی ممکن است در ابتدا با پوشش تخت و یا تیرریزی چوبی ساخته شده باشد.(گالدیری، ۱۳۷۰: ۴۴) سقف این ایوان که امروزه از مقرنس های درشت تشکیل شده در اواخر قرن ۹ ه.ق به امر “حسن بیک آق قویونلو” ساخته شد و مناره های طرفین ایوان نیز ظاهراً در زمان وی ساخته شد.در داخل یکی از این مقرنس ها کتیبه ای از اصلاحات و تعمیرات دوره “حسن بیک بهادر خان” با تاریخ ۸۸۰ ه.ق موجود است.(گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰: ۷۰) در این ایوان کتیبه های دیگری به تاریخ ۹۳۸ ه.ق مربوط به زمان شاه طهماسب صفوی و ۱۰۷۰ ه.ق مربوط به زمان شاه عباس دوم وجود دارد که حاکی از تعمیرات بعدی آن است.(تصویر ۲۰)

آندره گدار در حین مرمت این بنا با توجه به شباهتی که بین ایوان های جنوبی، غربی و شرقی مشاهده کرد به این نتیجه رسید که تمامی این ایوان ها متعلق به زمان سلجوقیان است.(گالدیری،۱۳۷۰: ۳۷) گالدیری نیز با توجه به بررسی که بر روی ایوان های این محوطه انجام داد به این نتیجه رسید که بلافاصله بعد از ساخت ایوان جنوبی تصمیم گرفته شده با ساخت سه ایوان در امتداد محور اصلی، تغییر شکل کلی در مسجد انجام شود.(گالدیری، ۱۳۷۰: ۲۴)

ایوان غربی یکی جالب توجه ترین ایوان های این مسجد به شمار می رود. این ایوان در اوایل قرن ۶ هجری ساخته شده و از مقرنس های درشت و جالبی تشکیل شده است. در ابتدای قرن ۱۲ ه.ق و در دوره سلطنت شاه سلطان حسین صفوی داخل و بیرون ایوان با کاشی های زیبا و خطوط بنایی تزیین شد و تزیینات اولیه آجری از صورت ساده سلجوقی خارج شده است.(گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰: ۷۲) در کتیبه ای که در زیر مقرنس ایوان قرار گرفته، نام سلطان حسین دیده می شود. در این تزیینات رنگ زرد غالب است که از نمای دور موجب عظمت بیشتر مقرنس ها و زیبایی آن شده است.(تصویر ۲۱)

ایوان شمالی نیز در اوایل قرن ۶ ه.ق ساخته شده و از قسمت های جالب توجه آن قطعه سنگ یکپارچه مرمری نفیسی است که در انتهای داخل ایوان نصب شده است.این ایوان دارای تزیینات آجری جالب توجه فراوانی است. از دوره شاه سلیمان صفوی (اواخر قرن ۱۱ ه.ق ) یک کتیبه گچبری شده باقی مانده که جالب توجه است. (گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰: ۷۳).در میان کلیه ابنیه بررسی شده در مسجد جامع اصفهان، ایوان شمالی تنها بنایی است که شالوده دارد.شالوده ستبر و عمیق این ایوان کلاً در طرح اولیه اجرا شده است.(گالدیری،۱۳۷۰: ۳۲) (تصویر ۲۳)

سومین ایوان این دوره در ضلع شرقی صحن مسجد قرار گرفته است. این ایوان از ضلع خارج منظره سلجوقی خود را حفظ کرده است. از قسمت داخل نیز تزیینات عهد سلجوقی خود را تا حدی حفظ کرده است.با توجه به مطالعات انجام گرفته، ایوان شرقی در یک مرحله و احتمالاً زمان سلطان سنجر احداث شده و تمام بخش فوقانی نمای آن حداقل تا سال ۱۳۱۲ه.ق به صورت اول بوده است.(گالدیری، ۱۳۷۰: ۴۱) تزیینات این ایوان در طول گذر زمان دچار تغییرات زیادی شده است. در مرحله اول ساخت ایوان، پوشش داخلی از مقرنس به شیوه پا برجا با ابعاد بزرگ همان گونه که امروز در ایوان جنوبی قابل رویت است ساخته شد. سپس در سومین مرحله دوره سلجوقی یا احتمالاً در دوره ایلخانان مقرنس کاری تجدید و با ترکیب جدید احداث شد.(گنجنامه، ۱۳۷۸: ۶۱) از این زمان تا دوره صفوی تغییری در این ایوان ایجاد نشد تا این که در دوره صفویه این مقرنس با پوششی جدید و نقوش ریز و خیال انگیزی بازسازی شد. در داخل این ایوان یک کتیبه کاشیکاری از دوره شاه سلطان سلیمان صفوی باقی مانده که حاکی این تعمیرات است. (گنجینه آثار تاریخی اصفهان،۱۳۵۰: ۷۳) طاق این ایوان در این دوره تجدید بنا می شود و این حاکی از هنرنمایی اساتید این فن در این زمان در شهر اصفهان دارد.(تصویر ۲۲)

مرحله سوم: سومین مرحله توسعه و ساخت مسجد جامع در دوره سلجوقی شامل توسعه بخش جنوب شرقی مسجد و ساخت ایوان شمالی می شود(گالدیری،۱۳۷۰ : ۲۶ و ۳۴) در این ستون های سلجوقی هنوز بر پا هستند که برخی از آن ها ستون های آل بویه را در بر گرفته است. در این بخش طاق نما های زیبایی به چشم می خورد

لینک به دیدگاه

نتیجه

با توجه به مطالب فوق ملاحظه می شود که مهمترین تحولی که در مسجد جامع در دوره آل بویه صورت می پذیرد اضافه شدن یک ردیف ستون به اطراف صحن مرکزی است. به این ترتیب از فضای صحن کاسته شده و به بخش مسقف آن افزوده شده است. دلیل این امر به احتمال زیاد افزایش جمعیت نمازگزار بوده که نیاز به یک فضای وسیع تر احساس شده است. با توجه به این که در دوره آل بویه شاهد اوج جنبش های شیعی هستیم و از آن جایی که مسجد در فرهنگ اسلامی و تفکر شیعه یکی از کانون های سیاسی و فرهنگی به شمار می رود با افزایش فعالیت های سیاسی و مذهبی مردم فضای مسقف قبلی مسجد جامع دیگر جوابگوی جمعیت نبوده به همین یک ردیف ستون، دور تا دور صحن اضافه کردند.

بحث دیگری که در مورد معماری دوره آل بویه این مسجد مطرح است، معماری و تزیینات متنوع و متفاوتی است که شواهد آن را بر اساس ستون های باقی مانده از دوره بیان کردیم. در این مورد می توان دو احتمال را مطرح کرد. احتمال نخست این است که در این دوره برای ساخت این بخش های الحاقی، معماران و هنرمندان متفاوتی فعالیت داشته اند. دومین احتمال را می توان بر این قرار داد که این تنوع معماری و تزیینات به صورت آگاهانه و به خواست امرای آل بویه در اصفهان، صورت گرفته است.

دوره سلجوقی نیز از مهمترین ادوار تحولی و توسعه مسجد جامع محسوب می شود که می توان گفت شالوده و طرح اصلی مسجد که اکنون باقی مانده مربوط به آن دوره می باشد. مهمترین تغییری که در بافت مسجد بوجود آمد تغییر پلان آن از طرح شبستانی ستون دار به چهار ایوانی بود که هر چند برخی معتقدند این طرح، نخستین بار در مسجد جامع زواره ایجاد شده است(گدار،۱۳۶۸: ۱۱۷و۱۲۱) ولی می توان گفت طرح پلان چهار ایوانی از این مسجد به صورت الگویی درآمده و در بناهای دوره سلجوقی و بعد از آن تکرار شده است.

نکته ای دیگر که باید به آن اشاره کرد این که در این دوره تزیین بنا چیزی جدا از بافت و ساختار بنا نبود بلکه طرح ها و عناصر تزیینی در حین ساخت بنا بر روی بنا ایجاد می شد که این حاکی از توانایی بالای معماران این دوره است.

 

 

 

 

 

 

متاسفانه عکسها و پلانها موجود نبود:icon_redface:

لینک به دیدگاه

مسجد جامع عتیق اصفهان در فهرست میراث جهانی ثبت شد

masjed-atigh-esfehan-8-4.jpg

مسجد جامع اصفهان در سی و ششمین اجلاس جهانی یونسکو که در شهر سن پترزبورگ روسیه برگزار شد، در فهرست میراث جهانی ثبت شد. مسجد جامع عتیق اصفهان که یکی از مهم‌ترین آثار معماری ایرانی به شمار می‌رود گنجینه‌ای از هنرهای معماری ایرانی دوره‌های مختلف تاریخی از دیلمیان، سلجوقیان، آق قویونلوها، و ایلخانی تا صفوی، و قاجاری را دربرمی گیرد. به سخن دیگر مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی بهویژه خلق طرح مسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ میتوان بسیاری از سبکهای تاریخ معماری ایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود. این مسجد همچنین دارای ارزشهای سازهای و ساختاری، تزئینی و اسنادی بسیار است که از دید کارشناسان یونسکو دور نماند و کمک کرد تا مسجد جامع به جایگاهی که شایسته آن بود دست یابد. ثبت این مسجد یگانه در فهرست میراث جهانی فرصتی درخشان در اختیار ایران و اصفهان قرار می‌دهد تا همراه با مردم ایران و به ویژه شهر اصفهان، همه دوستداران میراث فرهنگی از سراسر حهان نسبت به حفظ، مرمت و مراقبت این اثر و معرفی ارزش‌های آن به گردشگران همگام شوند. اکنون، ضمن تبریک این خبر خوش به همه دوستداران میراث فرهنگی، شایسته است یادی داشته باشیم از همه اعضای پایگاه ثبت جهانی مسجد جامع، که امروز نتیچه تلاش‌های شبانه روزی آنها به ثمر نسشت اما به خاطر کج‌سلیقگی و بی مهری مدیریت فعلی میراث فرهنگی اصفهان، جای آنها امروز در این پایگاه خالی است. برای آشنایی بیشتر با مسجد جامع عتیق و ارزش‌های معماری آن و روند شکل‌گیری پرونده ثبت آن، نوشتاری از دو کارشناس برجسته شهرمان که سهم مهمی در مطالعات و تشکیل پرونده، و ساماندهی مسجد برای ثبت داشتند، در ادامه تقدیم می‌شود:

معرفی مسجد جامع اصفهان و ارزش‌های برجسته جهانی آندر راستای آماده سازی پرونده نامزدی آن در فهرست آثار جهانیدکتر عبدالله جبل عاملی* و مهندس لیلا پهلوان زاده**

« مسجد جامع اصفهان، با عظمت خاموش، جدی و اسرارآمیزش یکی از زیباترین آثار معماری جهان است.» ( پروفسور آرتور اپهام پوپ)

masjed-atigh-esfehan-8-0.jpg

مقدمه : از زمره اقدامات مهم صورت پذیرفته توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان در دو سال گذشته می توان از انجام پروژه هایی بسیار مهم همچون ثبت جهانی باغ چهلستون و باغ فین کاشان ، کاوش های گسترده در تپه اشرف، ارسال پرونده نامزدی مسجد جامع جهت ثبت در فهرست میراث جهانی و ... اشاره نمود که در این نوشتار برآنیم به شرح چگونگی انجام یکی از آن ها یعنی مسجد جامع اصفهان بپردازیم.البته لازم به ذکر است به دلیل آشنایی هرچه بیشتر خوانندگان با اهمیت و عظمت این بنای تاریخی ، پیش از ورود به مبحث ثبت جهانی به طور خلاصه به توضیحاتی در خصوص این بنا خواهیم پرداخت: چگونگی شکل گیری شهر و مسجد جامع اصفهان :مقدمه :از آنجایی که تولد مسجد جامع اصفهان از قرن دوم هجری و رشد و تغییرات متوالی آن همواره با شکلگیری هستۀ اوّلیه شهر اسلامی اصفهان و توسعۀ فیزیکی آن در رابطه با تحولات اجتماعی بوده است، لازم به نظر میرسد در ابتدا مقدمهای در معرفی شهر اصفهان که بزرگترین مسجد جامع ایران در آن قرار گرفته بیان شود. اصفهان امروزه به شهری اطلاق میشود که در تاریخ معماری و شهرسازی از زمره مهمترین شهرهای اسلامی محسوب میگردد. در دوران قبل از اسلام شهر وسیعی به نام اصفهان در منطقه وجود نداشته است. بنابر شواهد و اسناد تاریخی «سپاهان» مجموعهای از روستاهای کوچک و بزرگ بوده که به دلیل آب پربرکت زایندهرود و زمینهای حاصلخیز اطراف رودخانه، انگیزۀ ایجاد مراکز اقامتی و زیستگاهی وجود داشته است. یکی از این مراکز به نام «یاوان» روستایی در مرکز آن مجموعه بوده که مسجد جامع اولیه در کنار آن ساخته شده است. از دیر زمان جهت بهرهبرداری از آب زایندهرود با ایجاد مادیهایی از بالادست رودخانه آب را در سطح وسیعی قابل بهرهبرداری مینمودهاند و جالب آنکه یکی از این جریانهای آب از محلی میگذشته که مسجد جامع اوّلیه بر روی آن قسمت ساخته شده و تا مدتها در داخل حیاط مسجد این نهر آب قابل استفاده بوده است. هماکنون نیز بخشی از کفسازی حیاط مسجد بر روی این نهر اجرا شده است. شاخص تولد شهر اصفهان اسلامی با ظهور دین اسلام در ایران همراه بوده است، فرهنگ اسلامی و تأثیرات سنتهای دیرین الهامبخش معماری ایران گردیده و مردم اصفهان نیز به تأسی از آن، خالق آثار معماری گرانبهایی شدهاند. در اواسط قرن دوّم هجری (قرن هشتم میلادی) مسجدی در اصفهان احداث میگردد که مورخین از آن یاد نمودهاند. این بنای اوّلیه مسجد کمتر از یک قرن بعد از ساختن آن تخریب شده و در جای آن مسجد دیگری با ابعاد وسیعتر ساخته میشود، ولی آثار مسجد اوّلیه در زیر سطح مسجد فعلی مدفون شده و در کاوشهای باستانشناسی که در محل مسجد انجام گرفته قسمتهایی از دیوار قبله و تزیینات گچبری محراب آن بهدست آمده است. در نیمه اوّل قرن سوم (قرن نهم میلادی) اتفاق دیگری در شهر اصفهان بهوقوع میپیوندد و آن این بوده است که با توسعۀ شهر و ازدیاد جمعیت، مسجد قبلی گنجایش کافی نداشته است و به همین جهت با اهدای کمکهای مالی و جمعآوری اعانات، خانههای اطراف را خریداری نموده و مسجد بزرگتر و وسیعتری را به سبک شبستانی احداث مینمایند. شهر اصفهان در قرن چهارم هجری (قرن دهم میلادی) مرکز حکومت آلبویه از حکمرانان ملی قرار گرفت. آنان به احیای بعضی از آداب و سنن گذشتگان پرداختند و به عمران و آبادی شهر توجه خاصی داشتند . هنرمندان و معماران خوشذوق و دانشمندان نامی در این شهر تربیت شدند. برگرداگرد شهر حصار دفاعی ایجاد نمودند و در داخل شهر بناها و عمارات زیبا بهوجود آوردند. از جمله الحاقات جدید، در مسجد جامع باقیمانده از قرن سوم و ایجاد مسجد جامع جدید بهنام مسجد جورجیر بود که فقط سردرِ آن مسجد باقیمانده است. از اواسط قرن پنجم هجری (قرن یازده میلادی) ترکان سلجوقی ایران را تسخیر نموده و مرکز حکومت خود را در اصفهان مستقر ساختند. نظامالملک وزیر سیاستمدار و دانشمند ملکشاه سلجوقی آثار عظیم و جاودانهای در اصفهان بهوجود آورد، از جمله تغییرات بنیادی در فضاهای مسجد جامع قبلی با ایجاد گنبدهای وسیع و ایوانهای رفیع و مزین بود، آنچنان که هنوز هم بعد از حدود هزار سال از آن دوره هیأت اصلی مسجد جامع بازتابی است از تغییرات دوره سلجوقی.قرن هفتم و هشتم (سیزدهم و چهاردهم میلادی) دورة استیلای ایلخانان مغول در ایران است و از آن دوره آثار هنری قابل ملاحظهای در سراسر ایران ایجاد شده بود و در شهر اصفهان نمونههایی مانند محراب معروف به اولجایتو (مورخ 710 هجری) در مسجد جامع اصفهان و منارههای زیبا و بناهای موزون باقیمانده است.قرن هشتم و نیمۀ اول قرن نهم (پانزدهم میلادی) دورۀ حکومت تیمور و جانشینان او در ایران بوده است. آغاز دورۀ تیمور در اصفهان با قتل و غارت همراه بود، ولی پس از نیم قرن جانشینان تیمور به امور آبادانی و عمران کشور پرداختند، آنچنان که در اصفهان مبادرت به ساختن قصرهای متعدد نموده و در مسجد جامع نیز الحاقات جدید اعمال نمودهاند. قرن دهم هجری (شانزدهم میلادی) تا قرن دوازدهم دورۀ حکومت صفویان است در آغاز قرن یازدهم هجری (هفدهم میلادی) شاه عباس اصفهان را به پایتختی برگزید و در مدت زمانی نه چندان طولانی شهر را به اعتبار و شهرت جهانی رسانید. در این مدت علاوه بر گسترش شهر و ایجاد محلات جدید و احداث خیابانها، میدانها و ساختمانها و کاخها و گردشگاهها ـ که همۀ جهانگردان خارجی که در آن زمان از اصفهان بازدید نمودهاند در ذکر زیباییهای بینظیر آن کتابها نوشتهاند ـ در مسجد جامع اصفهان نیز اقدامات و تغییرات قابل ملاحظهای بهوجود آوردهاند. از نیمۀ قرن دوازدهم هجری (هجدهم میلادی) پس از فروپاشی حکومت صفویان و روی کار آمدن سلسلۀ قاجار تا ظهور تحولات صنعتی از اهمیت شهر اصفهان به تدریج کاسته شد و بیشتر آثار و بناهای دورۀ صفوی بهعلت انتقال پایتخت به تهران متروکه و به تدریج تخریب گردید. ولی مسجد جامع اصفهان بهعنوان مرکز عمدۀ برگزاری مراسم مذهبی و تجمع روزمرۀ اقشار مختلف مردم، همواره توسط مردم مورد مراقبت و مواظبت قرار داشته و هر نسل سعی نموده تا این مجموعۀ گرانبهای مذهبی ـ فرهنگی را حفظ نموده و به آیندگان تحویل دهد. دورههای مختلف توسعه مسجد:1ـ دورۀ اول ( بنای اولیه یا احداث مسجد ( قرن دوم هجری – قرن هشتم میلادی)) :مسجد جامع اصفهان در محل فعلی آن در سال 156 هجری (772 میلادی) با وسعتی متناسب با جمعیت شهر و نیاز آن منتهیالیه شمال غربی میدان مرکزی شهر بنا گردید. این مرحله از مسجد بعداً تخریب میگردد و که نشانههایآن در حفاریهای باستانشناسی بهدست آمده است. 2ـ دورۀ دوم( نوسازی و توسعه مسجد جدید ( قرن سوم هجری – قرن نهم میلادی)):گسترش شهر اصفهان در قرن سوّم هجری (نهم میلادی) مسجد وسیعتری را میطلبید. بدین ترتیب در سال 226 هـ (840 میلادی) در زمان خلافتالمعتصم عباسی، مسجد جامع شهر به دومین مرحلۀ تحول اساسی خود پا می‌گذارد. مسجد اولیه که دارای ابعاد محدودی بوده تخریب شده و بر روی آن مسجدی عظیم با وسعت چندین برابر مسجد اولیه (حدود یک هکتار) پس از اصلاح جهت قبله بر پا میشود. معماری مسجد به شیوۀ معماری متداول و همزمان در سایر شهرهای اسلامی خصوصاً مسجدالمتوکل در سامره بوده است. به این ترتیب که صحن مرکزی وسیع با شبستانهای ستوندار در اطراف آن با پوشش چوبی احداث میگردد. فضاهای سرپوشیدۀ اطراف حیاط که به آن سبک شبستانی اطلاق میگردد، در جبهۀ جنوبی به طرف قبله دارای شش دهانه و در شمال چهار دهانه و در شرق و غرب دو دهانه بوده است. دیوار خشتی قطور و مرتفعی مسجد را احاطه میکرده و نمای خارجی آن بهصورت جرز و دهانه با اندود کاهگل متمایل به رنگ قرمز تزیین شده بوده است. بخشهایی از این دیوار در چند نقطه از مسجد فعلی باقیمانده و قابل شناسایی است.

masjed-atigh-esfehan-8-1.jpg

3ـ دورۀ سوم ( الحاقات دوره آل بویه ( قرن چهارم هجری – قرن دهم میلادی)):توسعۀ مسجد در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) با روی کار آمدن آلبویه یا دیلمیان سلسههای ایرانی منطقۀ شمال کشور همراه بوده است. این حکومت اصفهان را بهعنوان یکی از مراکز عمدۀ فرمانروایی خود انتخاب میکند و عملاً مسجد جامع دور از این تحولات باقی نمیماند. در این مرحله، علاوه بر ایجاد یک مسجد جدید بهنام جورجیر که فقط سردرِ زیبای آن (در شمال مسجد حکیم) باقیمانده، در وضعیت موجود مسجد جامع نیز دخالتهایی انجام میگیرد. با اجرای یک دهانه در اطراف حیاط موجود بر سطح فضای سرپوشیده قبلی افزوده میشود و در اجرای آن ضمن محترم شمردن هماهنگی و ارتفاع دهانههای موجود، ساختمان الحاقی را با ستونهای ترکیبی با نوعی آجر پخته و نقوش هندسی احداث میکنند، بهطوری که نمای زیبایی در داخل مسجد بهوجود میآید. گرچه این اقدام در مراحل بعدی با جرزهای جدید پوشیده میشود، ولی آنچه در پیگردیها و مطالعات فیزیکی مسجد بهدست آمده حاکی از آن است که ستونهای آلبویه در مسجد جامع سیمایی بسیار زیبا و موزون داشته است.

masjed-atigh-esfehan-8-2.jpg

4ـ دورۀ چهارم( اقدامات دوره سلجوقی (دوره اول) ( قرن پنجم و ششم هجری – قرن یازدهم و دوازدهم میلادی)):مسجد جامع اصفهان بزرگترین تغییر را از نظر تظاهر کالبد داخلی و خارجی در قرن پنجم و ششم هجری (11 و 12 میلادی) در زمان سلجوقیان به خود دیده است. مهمترین تحول در معماری دورة اسلامی ایران در این مرحلۀ تاریخی بهوجود آمده است. تغییر طرح فضاهای ستوندار شبستانی به مساجد چهار ایوانی (که در ابتدا ویژۀ بناهای ایرانزمین بوده) در دورۀ سلجوقیان از مسجد جامع اصفهان آغاز شده است. با ساختن گنبد نظامالملک در جنوب و گنبد تاجالملک در شمال مسجد و ایجاد چهار ایوان بر روی محورهای اصلی صحن مسجد، معماری قبلی آن از حالت مسجد شبستانی ساده خارج شده و به سبک چهار ایوانی تبدیل میگردد. از این پس مساجد چهار ایوانی یکی از خصوصیات بارز معماری مسجدسازی در ایران میگردد. اصفهان در فاصله قرن هفتم هجری تا اوایل قرن دوازدهم هجری یعنی تا افول سلسله صفوی دچار نوسانات شدید اجتماعیـ فرهنگی سیاسی میگردد و عملاً تغییراتی در مسجد جامع اصفهان بهوجود میآید که عمدتاً در تغییر جنس و رنگ سطوح داخلی و نماهای اطراف مسجد جامع تظاهر مینماید، ولی خصلت چهار ایوانی و شکوه عناصر بر افراشته دورۀ سلجوقی همواره تعلق آن را به آن زمان تثبیت نموده است.5ـ دورۀ پنجم( اقدامات دوره سلجوقی (دوره دوم) ( قرن پنجم و ششم هجری – قرن یازدهم و دوازدهم میلادی)):1ـ احداث گنبد خانه ی نظامالملک واقع در جبهۀ جنوبی مسجد بهصورت منفرد و آزاد در سه جبهۀ شمالی و شرقی و غربی در حدود سال 473 هجری قمری/ 1080 م) .بهصورتی که فضاهای سرپوشیده طرفین از ساختمان مسجد جدا بوده و فضای خارجی گنبد در سه جبهۀ شمالی و شرقی و غربی کاملاً آزاد بوده است.2ـ احداث گنبد تاجالملک در جبهۀ شمالی مسجد و دقیقاً بر روی محور گنبد جنوبی با فاصلهای از دیوار شمالی و در آن زمان خارج از محوطۀ مسجد . گنبد تاجالملک مسلماً بهصورت یک ساختمان جدا و مستقل احداث نشده، بلکه عضوی از مجموعه بناهای گستردۀ حکومتی بوده که در جهات جنوب و غرب به آن متصل بودهاند، ولی نماهای جنوبی و شرقی آن از ابتدا آزاده بوده است.3ـ احداث ایوان شمالی یا صفۀ درویش، بر روی محور طولی مسجد .4ـ احداث ایوان جنوبی یا صفۀ صاحب برای ایجاد ارتباط حیاط مسجد با گنبد نظامالملک و به عنوان یک سردر با عظمت در جلوی گنبد جهت ورود به فضای گنبدخانه .احداث ایوان شرقی یا ایوان شاگرد در وسط ضلع شرقی حیاط مسجد .6ـ احداث ایوان غربی یا ایوان استاد در ضلع غربی حیاط مسجد بر روی محور عرضی .7ـ احداث کتابخانۀ دورۀ سلجوقی، در گوشه جنوب شرقی مسجد بهصورت شبستانی ستوندار . 6ـ دورۀ ششم( اقدامات دوره ایلخانی ( قرن هشتم هجری – قرن چهاردهم میلادی)):محراب معروف اولجایتو داخل فضایی در جبهۀ غربی حیاط مسجد، بر روی دیوار شمالی ایوان غربی ساخته شده است. فضای مقابل این محراب در ابتدا بهصورت شبستانی با ستونهای مسجد قرن سوم و ردیف لبۀ حیاط با ستونهای دورۀ دیلمی بوده است ولی در فاصلۀ کمتر از نیم قرن فضای ستوندار جلوی محراب تخریب شده و اقدام به ایجاد یک فضای وسیع یکدست بدون مزاحمت ستونها میکنند . پوشش این فضای مطلوب در جلوی محراب زیبای اولجایتو به روش طاق و تویزه اجرا شده است. اجرای این اقدام متهورانه یعنی ایجاد فضایی با دهانۀ دو برابر طاق و چشمههای قبلی باعث میشود که معماری لبۀ حیاط در کنار این فضا تغییر یابد و برای ایجاد سازههای باربر و مطمئن در مقابل نیروی رانش تویزههای جدید جرزهای لبۀ حیاط ضخیمتر شده و با دو طبقه طاق بر روی هم مقاومت لازم بهوجود آید. در نتیجه نمای داخل حیاط دچار تغییرات مهمی میگردد و ردیف طاقنماهای قبلی به دو طبقه طاقنما تبدیل میشود که وضعیت امروزی ناشی از آن تغییرات است. متعاقب این تغییر در حدود یک چهارم نمای کلی داخل حیاط معماران را برمیانگیزد که کلیۀ طاقنماهای دیگر را به تأسی از این قسمت با الحاق طاقنماهای دو طبقۀ جدید بر روی تمامی نماهای قبلی یک هماهنگی موزون ایجاد کنند.

masjed-atigh-esfehan-8-5.jpg

7ـ دورۀ هفتم( اقدامات دوره مظفری ( قرن هشتم هجری – قرن چهاردهم میلادی)):در پایان دورۀ ایلخانی و در زمان محمود شاه مظفری حاکم اصفهان ، اقدامات وسیعی در مسجد خصوصاً در خارج از حصار مسجد قرن سوم و در کنار خارجی بناهای سلجوقی انجام گرفت از جمله:1ـ در جبهۀ شرقی مسجد خارج از دیوار خشتی قدیمی قرن سوم یک مدرسۀ دینی با عنوان مدرسه ی مظفری ساخته شد. این مدرسه که دارای حیاط مرکزی با حجرههایی در دو طرف شرقی و غربی در دو طبقه است و در جبهۀ جنوبی بهطرف قبله ایوان و گنبدخانهای با محراب احداث شده که دارای نقش دارای نقش دوگانۀ محل تدریس (مَدرس) و عبادت بوده است. در سمت مقابل آن در جبهۀ شمالی حیاط مدرسه ایوان دیگری بوده که همچون ایوان شمالی در جلو گنبدخانۀ مدرسه، رفیع و دارای تزیینات بوده است. از قسمتهای باقیماندۀ جبهه شمالی و سطوح داخلی ایوان جنوبی کاربرد کاشیکاری معرق بهخوبی مشخص است. فضای مزبور از زمان حکومت صفوی کاربری خود را از دست داده و حجرههای شرقی آن بهعلت متروکه بودن تخریب شده است.2ـ یکی دیگر از اقدامات دورۀ مظفری ایجاد یک فضای سرباز به نام مصلی جهت برگزاری نماز در محوطۀ آزاد و در پشت دیوار غربی مسجد قرن سوم بوده است . امروزه این مصلی از وضعیت اولیه خارج شده و بهصورت شبستان زمستانی با طاقهای مخصوص پوشیده شده، ولی در سیمای اوّلیۀ حیاط، این مصلی با دیوارهای آجری و طاقنماهای بلند محصور بوده و بر روی دیوار جنوبی آن محرابی ساخته شده است. 8ـ دورۀ هشتم( اقدامات دوره تیموریان ( قرن نهم هجری – قرن پانزدهم میلادی)):در دوران حکومت تیموریان در اصفهان ، مسجد جامع همچنان اهمیت تاریخی و اجتماعی خود را حفظ نموده است. حاکمان این دورۀ سیاسی در چند قسمت از مسجد اقدام به عملیات توسعۀ فضاهای عبادی و تزیین نماهای مسجد نمودهاند. در جبهۀ جنوب غربی شبستانی ایجاد میشود که عمدتاً ادامۀ شبستان موازی دیوار قبله به سمت غرب و در خارج از دیوار خشتی غربی مربوط به قرن سوم بوده ، از این جهت برای ایجاد ارتباط آن با شبستانهای موجود دیوار خشتی را در قسمت مورد نظر کاملاً بر چیدهاند و بهجای آن ستونها و طاقنماهایی به ضخامت دیوار ساختهاند. تا ارتباط شبستان جدید با شبستان قبلی به راحتی انجام پذیرد و ردیف ستونهای جدید را نیز با محور ستونهای قبلی منطبق نمودهاند تا فضای یکدست مورد نظر ایجاد گردد و صفوف نمازگزاران دچار آشفتگی نشود. شبستان دورۀ تیموری دارای سطوح ساده و بدون تزیینات است. حتی محراب موجود آن نیز از سادگی ستون‌ها و پوششهای طاق و چشمهها پیروی میکند. نمای اطراف حیاط مسجد اولیۀ دورۀ عباسی که بسیار ساده اجرا شده بود، در دورۀ آلبویه با الحاق یک ردیف طاق و چشمه در داخل حیاط نمای جدیدتری بهدست میآورد که در یک طبقه طاقنما و با تزیین آجرکاری بوده است. در دورۀ ایلخانی غرفههای داخلی صحن با یک نظم معماری در حدود اوسط قرن چهاردهم میلادی به دو طبقه تبدیل میگردد و از لبۀ پشتبام حدود 5/1 متر بالاتر میرود. این تغییرات معماری در داخل نمای مسجد در دورۀ جانشینان تیمور مرمت و با سطح کاشی و آجر (معقلی) پوشیده میشود و این اقدام تزیینی همچنان تاکنون بر جای مانده و اصالت خود را حفظ نموده است. 9ـ دورۀ نهم( اقدامات دوره صفوی ( قرن دهم ، یازدهم و دوازدهم هجری – قرن شانزدهم ، هفدهم و هیجدهم میلادی)):1ـ دخالت در قسمتی از شبستان تیموری: این قسمت در جنوب غربی مسجد واقع است و دیوار غربی آن همان دیوار غربی شبستان تیموری است. منظور از این عملیات ایجاد یک فضای عبادی سرپوشیده با دهانۀ وسیع و بدون حضور ستونها در داخل آن بوده است. برای این منظور چند دهانه از شبستان تیموری در قسمت غربی کاملاً برچیده میشود و ستونهای آن حذف میگردد و یک نمازخانۀ وسیع بهجای آن ساخته میشود. پوشش آن بهصورت طاق و تویزه بوده و ورودی آن از راهروی واقع در شمال آن انجام میگیرد.2ـ تعمیرات فضاهای داخلی: در دورۀ صفوی نسبت به تعمیرات مسجد جامع عتیق با دقت و علاقهمندی برخورد شده است. خصوصاً در مورد سطوح تزیینی داخلی ایوانهای جنوبی و غربی و شرقی. در این اقدامات کاشیکاریهای بسیار نفیس از نوع معرق به دیوارهای هر سه ایوان الحاق میگردد. کتیبهها و لوحههای متعددی با خط ثلث و نستعلیق و خط هندسی (موسوم به خط بنایی) تزیینکنندۀ فضاهای داخلی مسجد میشود. در ایوان شرقی مقرنسسازی دورۀ صفوی بهجای پوشش داخلی دورۀ سلجوقی آراسته میشود.احداث شبستان زمستانی: در اوایل دوران حکومت صفوی در جبهۀ غربی مسجد در محل مصلای دورۀ مظفری یک شبستان زمستانه ایجاد شده است. ورودی این شبستان از راهرو کنار جبهۀ جنوبی ایوان غربی است، ولی در دورهای بعدی ورودی دیگری از نمازخانه اولجایتو احتمالاً جهت ورود بانوان ایجاد کردهاند.

masjed-atigh-esfehan-8-3.jpg

10ـ دورۀ دهم ( اقدامات دوره قاجار ( قرن سیزدهم هجری – قرن هیجدهم میلادی)):در دوران حکومت قاجار به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی ـ سیاسی در ایران بناهای عمومی قابل توجهی در مقایسه با دورانهای قبلی ایجاد نگردید و در مسجد جامع اصفهان نیز فقط چند اقدام مرمتی در داخل مسجد و حواشی آن انجام گرفته است. در یکی از ورودیهای شرقی مسجد که فعلاً ورودی اصلی محسوب میگردد، مرمتهای مربوط به زمان فتحعلیشاه قاجار اعمال شده است و دارای کتیبهای با تاریخ 1218 هجری 1803 میلادی است. از اقدامات دیگر دورۀ قاجار ایجاد سکوی آجری به ارتفاع حدود نیم متر از کف سنگفرش موجود برای برگزاری نمازهای مغرب و عشاء در فصل تابستان در مرکز حیاط است. همچنین مرمت و توسعۀ مقبرۀ مرحوم علامه مجلسی واقع در گوشۀ شمال غربی مسجد از اقدامات این دوره است. این مکان به علت ارزشهای والای علمی و روحانی آن علامۀ بزرگوار از زمان صفوی تاکنون مورد احترام و زیارتگاه مردم اصفهان است. ساختمان این آرامگاه در دورۀ صفوی ایجاد شده و در دورۀ قاجار با ایجاد حیاط و غرفههای زایران گسترش یافته و با کاشیکاری نماهای خارجی تزیین شده همچنین نقاشیهای داخلی زیارتگاه در دورۀ قاجار تجدید شده است. ارزشهای معماری مسجد جامع :مسجد جامع اصفهان، تجربیات معماری هزار سالۀ مسجدسازی بهویژه خلق طرح مسجد ایرانی را در بردارد و به همین لحاظ میتوان بسیاری از سبکهای تاریخ معماری ایران و کشورهای همسایه را در آن شناسایی نمود. ایجاد انواع جرزهای آجری تزیین شده با نقوش هندسی، ستونهای آجری با مقاطع مختلف از جمله فرمهای دوبخشی و سهبخشی و چهاربخشی که از ترکیب دایرهها بهدست میآید، طاق و چشمههای پوششی در انواع روشهای اجرایی، ایوانهای چهارگانه با تزیینات متفاوت در هر کدام، گنبدهای عظیم با روشهای ابداعی بهصورت دو پوستۀ پیوسته، نماهای موزون و تزیین شده در اطراف حیاط، سردرهای دهگانه که هر کدام به معبری در اطراف مسجد گشوده میشود؛ همۀ این آثار در ترکیب نهایی مجموعۀ بینظیری را تشکیل میدهد که میتوان به آن تاریخ پیوسته و دایرةالمعارف معماری ایران و برخی دیگر نقاط بهویژه آسیای میانه اطلاق نمود. از آن گذشته با تحولاتی که در قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) در آن بهوجود آمد مسجد شبستانی قبلی به مسجد چهار ایوانی تبدیل گردید و این شیوۀ جدید نام طرح مسجد ایرانی را در مقایسه با طرح شبستانی (معطوف به فرهنگ عربی) اتخاذ نمود و از آن دوره بیشتر مساجد جامع شهرهای بزرگ ایران با همین سبک چهار ایوانی ساخته شدند و حتی در بعضی از مساجد موجود از قبل نیز تغییراتی ایجاد نمودند تا به مسجد چهار ایوانه تبدیل گردد. این الگو به سرزمینهای مسلماننشین خارج از ایران نیز تسری پیدا نمود. بنابراین عمدهترین ارزش معماری مسجد جامع اصفهان آن است که نقش الگوی پیشآهنگ را در تاریخ معماری مشرقزمین ایفا نموده است. این طرح بهعنوان طرح مسجد ایرانی خلق منحصر بهفردی در میان مساجد جامع جهانی است که بعداً الگوی ایجاد مساجد دیگر در ایران و آسیای میانه میگردد. ارزشهای سازهای و ساختاری مسجدجامع : مهمترین اصل شناخته شده در معماری خلق فضاهای داخلی است و مهمترین فضای داخلی مسجد محوطۀ روبهروی محراب (مقصوره) است. طراحی فضا در مسجد دارای اهمیت خاصی است، ولی همطراز با این اصل اهمیت ساختارهای سازهای و فنی اجرایی است. گنبدخانه در مسجد جامع باشکوهترین قسمت مسجد است که در تحولات قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) فضاهای شبستانی با ستونهای متعدد آن در مقابل محراب، به فضای یکدست و گشادهای تبدیل گردیده است. البته ساخت گنبد از دوران ماقبل اسلام در ایران تجربه شده بود، ولی فنون بهکار رفته در گنبدهای عظیم مسجد جامع اصفهان، دارای مشخصات معماری دورۀ اسلامی ایران است. ایجاد اسکلت باربر در این گنبدها که ما آن را گنبدهای ترکینه (چند تَرک) مینامیم (Rlbs) از فنونی است که مهندسان و معماران ایرانی اجرای آن را با آجر ابداع نموده و امکان ساختن صدها نوع گنبد را بهوجود آوردهاند. خلق این نوع سازۀ خاص گنبدی برای نخستینبار در مسجد جامع اصفهان صورت میگیرد.

masjed-atigh-esfehan-8-6.jpg

نمای بام مسجد جامع عتیق تبدیل مقطع چهارگوش و مربع شکل به فرم دایره از طریق مراحل متوالی گوشهسازی یعنی تبدیل چهارضلعی به هشت ضلعی و سپس به شانزده و سیودو ضلعی و نهایتاً دایره، محلی که استوانۀ گلوی گنبد بر آن قرار میگیرد؛ از ویژگیهای فنی بینظیری است که ایجاد آن به مسجد جامع اصفهان برمیگردد. تَرکینهها با فرمهای زیبای خاگی (تخممرغی) ابتدا بر روی استوانۀ گنبد ساخته شده و سپس با دو پوستۀ پوششی، یکی در خارج که تَرکبندی را میپوشاند و دیگری پوستۀ داخلی که در گنبد نمازخانه در فاصله بین ترکها قرار میگیرد، تا آن اسکلت باربر را در زیر گنبد نشان دهد اجرا میگردد و یا به سبک پوششی ترکبندی در گنبد شمالی تاجالملک که اسکلت باربر دیده نمیشود و پوستۀ پوششی داخلی با تزیینات نقوش هندسی احداث گردیده است؛ به این سبک گنبدسازی دو پوستۀ پیوسته اطلاق میگردد. ایجاد عناصر باربر عمودی متناسب با محل ساخت و میزان فشار حاصله از وزن انواع پوششها طراحی شده است. در گنبد نظامالملک ـ نمازخانۀ اصلی ـ از ستونهای چهاربخشی که از ترکیب چهار دایره تشکیل شده استفاده شده است. در گنبد شمالی ـ تاجالملک ـ از جرزهای مکعبی شکل با نرمسازی گوشهها و ایجاد تنوع در مقاطع آنها عناصر باربر ساخته شده در اکثر فضاهای شبستانی از ستونهای استوانهای شکل با سرستونهای مکعبی استفاده شده است. پوششهای طاق و چشمه دارای تنوع بینظیری است. در مسجد جامع اصفهان حدود 470 دهانۀ پوششی با بیش از پنجاه روش ساخت اجرا شده است. این تنوع پوششهای طاق و چشمه در مساجد جامع جهان استثنایی است. ارزشهای تزئینی مسجد جامع: در مسجد جامع اصفهان لایهها و سطوح تزیینی همواره از ارکان مهم معماری محسوب میگردد. کشیدن نقاشی از تصاویر افراد یا شخصیتها در مساجد اسلامی از ابتدا مجاز نبوده اما بهکارگیری روشهای دیگر مانند نقوش هندسی و یا طبیعت انتزاعی بهصورت تزیینی مورد توجه بوده است. در مسجد جامع اصفهان بسیاری از سطوح و فضاهای مسجد با روشهای مختلف تزیینی آراسته شده است که متعلق به ادوار مختلف تاریخی است که به اختصار به شرح آن میپردازیم. در قرن سوم (نهم میلادی) دیوارهای خشتی با ملات سیمگِل (کاهگل بسیار نرم) پوشیده بوده و ستونهای مدور آن که از آجرهای پیشبُر (با قالب ذوزنقهای) ساخته شده بود، دارای نمای آجری با بندکشی گچی بوده است. در قرن چهارم (دهم میلادی) الحاقات دورۀ آلبویه بهصورت ستونهای دو بخشی و سهبخشی دارای نمای آجری با نقوش آجرهای ظریف بهصورت گلاندازی (basrelief) یا گود و برجسته تزیین شده بوده در قرن پنجم (یازدهم میلادی) دورۀ سلجوقی سطوح تزیینی از ترکیب نقوش هندسی و خط بنایی با حروف عمود برهم اجرا شده در قرن هفتم و هشتم (14 میلادی دورۀ ایلخانان مغول) روش تزیینی عمدتاً ایجاد سطوح گچبری همراه با استفاده از انواع سبکهای خوشنویسی بوده است. مخصوصاً در احداث محرابها و تزیین آنها با روش گچبری خطوط همراه با نقوش طبیعت انتزاعی بوده است. در قرن نهم (15 میلادی دورۀ تیموریان) استفاده از پوششها به روش رسمیبندی و تزیین سطوح با کاشیهای الوان خصوصاً در نماهای اطراف حیاط اجرا شده. در قرن دهم تا دوازدهم (16 تا 18 میلادی ـ دورۀ صفوی) ادامۀ روشهای سبک دورۀ تیموری در تزیینات همراه با نقوش مقرنسسازی در ایوان شرقی و بهکارگیری ترکیب آجر و کاشی با مهارت و ظرافت در چهار ایوان اطراف حیاط اجرا شده است.بهطور کلی تزیینات اجرا شده در مسجد جامع اصفهان مجموعهای از هنرهای تزیینی را در طول تاریخ شهر و تحولات معماری مسجد معرفی مینماید. برخی از این تزیینات بعداً در مساجد دیگر اجرا شده است و برخی دیگر مانند کاشیهای الوان دورۀ تیموری به لحاظ طرح منحصر بهفرد است، ولی آنچه اهمیت دارد، بهکارگیری مجموعهای از هنرهای تزیینی بهویژه ترکیب آجر و کاشی برای نخستینبار است که وحدت و یکپارچگی جذاب و بینظیری را در طول تاریخ برای مسجد جامع اصفهان به ارمغان آورده است.

masjed-atigh-esfehan-8-7.jpg

محرب اولجایتو ارزشهای اسنادی مسجد جامع :در مسجد جامع اصفهان، کتیبههای بسیاری از دورههای مختلف وجود دارد که به معرفی تعدادی از آنها میپردازیم.ـ در داخل گنبد جنوبی معروف به گنبد نظامالملک، در اطراف داخلی گلوی گنبد کتیبهای وجود دارد مربوط به دورۀ ملکشاه سلجوقی که از آن پادشاه و وزیر او خواجه نظامالملک نام برده شده و به سبک کوفی نوشته شده است و بنابراین مربوط به حدود 473 هجری (1080 م) است. در داخل ایوان جنوبی متصل به گنبد نظامالملک کتیبههایی با تاریخهای 880 و 918 و 938 و1070 هجری (حدود سالهای 1475 و 1512 و 1531 و 1659 میلادی). در مدخل ایوان جنوبی به گنبد نظامالملک دو فرمان به خط ثلث یکی از شاه اسماعیل صفوی مورخ 911 هجری (1505 میلادی) و دیگری از شاه طهماسب صفوی وجود دارد. در طرفین همین مدخل دو محراب در دیوار انتهایی ایوان به خط تاجالدین معلم اصفهانی وجود دارد که هر دو دارای تاریخ 918 هجری (1512 میلادی) است. در داخل ایوان غربی مسجد معروف به صفۀ استاد کتیبههای متعددی مربوط به سال 1112 هجری (1700 میلادی) وجود دارد. در ایوان شمالی مسجد معروف به ایوان درویش کتیبههایی به خط محمدمحسن امامی با تاریخهای 1093 و 1098 (1682 و 1686 میلادی) وجود دارد. ـ در ایوان شرقی مسجد معروف به صفۀ شاگرد کتیبۀ محراب به خط نظام اصفهانی با تاریخ 992 هجری (1584 میلادی) و کتیبهای به خط محمدمحسن امامی با تاریخ 1093 هجری (1682 میلادی) وجود دارد. در داخل گنبد تاجالملک ـ گنبد شمالی ـ دارای کتیبهای به خط کوفی به تاریخ 481 هجری (1088 میلادی) است. در داخل نمازخانۀ اولجایتو در ضلع غربی مسجد، محراب معروف و بسیار زیبای اولجایتو مزین به گچبریهای بسیار متنوع و کتیبههای متعدد کار استاد حیدر است به تاریخ 710 هجری (1310 میلادی) ـ سردرِ ورودی نمازخانۀ اولجایتو در داخل حیاط بر روی نمای غربی مسجد، کتیبهای به خط سید محمود نقاش با تاریخ 851 هجری (1447 میلادی) دارد.

masjed-atigh-esfehan-8-8.jpg

نمونه‌ای از کتیبه‌های مسجد جامع عتیق آماده سازی پرونده نامزدی مسجد جامع اصفهان در راستای ثبت آن در فهرست آثار جهانی: لازم به ذکر است سازمان جهانی تربیتی علمی و فرهنگی که به اختصار یونسکو نامیده می شود وابسته به سازمان ملل متحد بوده و در سال 1954 با همکاری تعداد زیادی از کشورای دنیا تشکیل شده است و عضویت کشور ایران از سال 1325 شمسی با قبول اساسنامه این سازمان پذیرفته شد. یکی از اهداف مهم این سازمان ، توجه به توسعه امور علمی ، تربیتی و فرهنگی کشورهای عضو می باشد.

masjed-atigh-esfehan-8-10.jpg

سازمان یونسکو از اوائل زمان تشکیل آن توجه خاصی به حفاظت از بناهای تاریخی ، توسعه و تشکیل موزه ها و تربیت متخصصین مرمت بناها و آثار تاریخی در کشورهای دنیا با سوابق تاریخی داشته است. در این راستا فهرستی از آثار ارزشمند تاریخی به نام « فهرست آثار جهانی » ایجاد شده است که در این فهرست هر کدام از کشورهای عضو با معرفی آثار تاریخی خود درخواست ثبت آن را در این فهرست به مجمع عمومی متشکل از نمایندگان و کارشناسان واجد شرائط ارائه می نمایند. کمسیون های مربوطه پس از بررسی های لازم و اعزام کارشناس متخصص جهت بررسی این درخواست نهایتا رای به ثبت آن اثر یا آثار را در فهرست آثار جهانی صادر می نمایند.

masjed-atigh-esfehan-8-12.jpg

بدیهی است پس از اعلام ثبت یک اثر در فهرست جهانی دولت کشور درخواست کننده نسبت به حفظ و مرمت و مراقبت آن آثار متعهد می شود. ثبت یک اثر تاریخی در فهرست جهانی و اعلام آن در وسائل ارتباط جمعی جهانی دارای ارزش و اعتبار مهم فرهنگی بوده و علاوه بر اثبات تعهد ملت ها و دولت ها در حفظ آثار تاریخی خود ، معرفی آن آثار به جهانگردان علاقه مند به شناسائی گذشته های تاریخی و توصیه بازدید از آن آثار از عوامل تقویت صنعت توریسم به شمار می آید. کشور ایران با توجه به گذشته های تاریخی بسیار غنی و آثار ارزشمند باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی آثار متعددی را در فهرست آثار جهانی به سازمان یونسکو معرفی نموده و همچنین تعدادی از متخصصین آثار تاریخی به عضویت کمیته کارشناسان یونسکو پذیرفته شده اند .آثار تاریخی ایران که به ثبت جهانی رسیده اند عبارتند از :مجموعه بناهای تخت جمشیدمجموعه بناهای میدان نقش جهانبناهای چغارزنبیلمجموعه بناهای پاسارگادمجموعه بناهای تخت سلیمانباغ و عمارت چهلستونخانقاه و بقعه شیخ صفی الدین در اردبیلبازار تاریخی تبریزارگ بم در استان کرمانگنبد سلطانیه در استان زنجانسنگ نوشته بیستون در کرمانشاهمجموعه کلیساهای آذربایجان ایرانسازه های آبی شوشتر در خوزستانو باغ های ایرانی در استان های فارس ، مازندران ، اصفهان ، کرمان ، یزد ، خراسان و کاشان. در راستای این امر خطیر یعنی معرفی هر چه بهتر این بناهای تاریخی واجد ارزش به ایرانیان و جهانیان ، در سال 1389 موضوع ارسال پرونده ی مسجد جامع اصفهان جهت ثبت جهانی در دستور کار مدیران میراث فرهنگی اصفهان قرار گرفت . البته لازم به ذکر است تقریبا در سه دهه ی گذشته ، هر چند سال یک بار اقداماتی ناچیز در این خصوص صورت می پذیرفت لیکن به دلیل حجم گسترده ی فعالیت های لازم جهت فراهم نمودن زمینه های ثبت بنا و عدم توانایی و همت مورد نیاز ، هر بار موضوع متوقف می گردید . با این پیشینه و علی رغم آگاهی و احاطه ی کامل مسئولان میراث فرهنگی وقت اصفهان به دشواری ها و مانع های موجود در این راه که کوچک ترین آن می توانست به جریان ثبت این بنا لطماتی فراوان وارد سازد ، با همتی والا در این راه گام نهاده شد.بدین منظور با تشکیل کمیته ای در سال1389 پرونده ای کامل و جامع و منطبق بر اصول مورد نظر یونسکو تهیه و در دی ماه همان سال ارسال گردید . در پی این اقدام ، مجددا آماده نمودن زمینه های ثبت بنا مد نظر گرفت و در راستای تداوم ساماندهی و حفاظت مسجد ، با تنظیم برنامه ای مدون، اقدامات بی‌نظیری صورت پذیرفت.

masjed-atigh-esfehan-8-13.jpgmasjed-atigh-esfehan-8-9.jpg

راه اندازی پایگاه مسجد ، ایجاد فضای معرفی جهت آشنایی هر چه بیشتر بازدیدکنندگان با این بنا ، مجهز به تابلوهایی با دو زبان ، ماکت کلی مجموعه ، بخش نمایش فیلم و دستگاههای الکترونیکی نمایشگر که شاید اندک معدودی از بناهای تاریخی ایران واجد آن باشند ، سامان دهی و ایجاد پایگاه باستان شناسی اشیاء مکشوفه با موزه ی ضمیمه ی آن ، ایجاد فضای مرمت اشیاء ، بخش آرشیو اسناد مسجد و ... نیز از زمره اقدامات صورت پذیرفته در این راستا است .خوشبختانه پس از اتمام مراحل بازدید کارشناسان اعزامی یونسکو در شهریور ماه 1390 ، علاوه بر سامان دهی اولیه سامان دهی اصولی این بنای تاریخی نیز از اذهان مسئولان دور نماند و با انتخاب متخصصانی متبحر در زمینه های مختلف اعم از تاسیسات الکتریکی و مکانیکی ، مرمت و ... تحت نظارت کمیته‌ای متشکل از متخصصین واجد صلاحیت ، زمینه‌های دست یابی قریب‌الوقوع این مسجد با ارزش را، به آنچه که شایسته و درخور مقام و منزلت آن است فراهم نمود. به امید آن که با همکاری و تعامل هر چه بیشتر مسئولان شهری علی الخصوص اوقاف با اداره ی کل میراث فرهنگی اصفهان ، که آغازگر و تنها متولی این اقدام خطیر و ملی می باشد بتوان با فراهم نمودن شرایط مطلوب تر ، نگین معماری اسلامی ایران را به نگین معماری جهان مبدل نمود.

masjed-atigh-esfehan-8-11.jpg

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
سلام دوست عزیز من موضوع پایان نامه ام در مورد اصفهان هستش میتونید واسه فصل سوم مطالعه موردی کمکم کنید

 

سلام دوست عزیز اینجا مطرحش کن کمکت میکنن

http://www.noandishaan.com/forums/thread21401-427.html

بگردی تو تالار فک کنم مطلب زیاد باشه:a030:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...