رفتن به مطلب

نمایشگاه کتاب 93 به روایت نواندیشان :دی


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 261
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سلام به همه دوستداران کتاب و دوستان عزیزی که از راه دور اومدن..:a030:

تا یه میتینگ دوستانه رو در یک روز گرم و صمیمی درکنار هم خوب و خوش بگذرونیم...:w16:

خیلی خرسند شدم. از دیدن دوستان.. و خوشحالم که دوستانی که تاحالا ندیده بودمو دیدم و خیلی از دوستان با احترام و پرانرژی و دوست داشتنی بودن.(.با اجازتون تک تک اسم نمیبرم)

من پرخاطره ترین روز رو در روز نمایشگاه داشتم. که درکنار دوستان از خاطرات خوب من بود و مابقی خیر..که فقط میتونم بگم. خدا بهم خیلی رحم کرد که الان درخدمت دوستان هستم و گرنه... حالا بماند... :icon_gol:

 

من به اصرار دوستان یادگاریاشونو که منت به دودیده چشم من قرار دادن و با دست پرمهرشون برای من و دیگر دوستان خاطره ای رو رقم زدن.. در اینجا قرار میدم.:hapydancsmil:

 

***یادگاری روز پنج شنب نمایشگاه کتاب سال 93....

دوستانی که دوست نداشتن اسمشون باشه رو حذف کردیم...:w16:

و این هم یادگاری های دوستان عزیزم....***

از همه دوستان ممنونم که رد نکردن. و از دوستانی که نبودن و نگفتن هم معذرت میخوام.. که نتونستن یادگاری بر ورقه سایت نواندیشان بزنند.:a030:

 

 

 

http://www.noandishaan.com/upload/images/muqv4mk67of8ixumfi6.jpg

j1fcegio3ops1jp7u2.jpg

 

 

موفق باشید.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
دوستانی که دوست نداشتن اسمشون باشه رو حذف کردیم...:w16:

 

ای دوستان ضدحال زن :ws3: خب شما که نمیخواین اسمتون باشه پ چرا امضا میکنین آخه :ws3:

از این امضاتون که واسه جعل سند استفاده نمیکنن آخه :icon_pf (34):

هرسال تو عکس انداختن این مشکلو داشتیم که بچه ها عکس مینداختن بعد میگفتن عکس ما نباشه :banel_smiley_4: امسال تو امضا هم اینجوری شد :w58: فکر کنم سال بعدم بعضی بچه ها بگن کلاً اسممونو نیارین که تو میتینگ بودیم :ws3:

لینک به دیدگاه

گزیده ای از دل نوشته های دوستان ن ن ن نw58.gif

 

 

شیرینی بده ممد شیرینی بده ه به ما که شیرینی ندادی به بازماندگان بده ه ه

 

استقلال سوراخ است والسلام م م

 

روحانی مچکریم م م م م م مw58.gif

 

بقیه اش هم کیفیت عکس خوب نیست ت ت رمنده خونده نشدددددددددددددددددددددددددددددددد:ws3:

لینک به دیدگاه

خواستم تشکر کنم از هماهنگ کننده و بچه ها که این جو به وجود آوردن :icon_gol: گرچه من کم بودم کاری پیش بود برای دوستم مجبور شدیم بریم...

فقط اینکه من همایش چرت نصیر رفته بودم حداقل یه آب شکر (آبمیوه) و شیرینی دادن :دی :banel_smiley_4:

این دو تا پست اول_ ما هم انگار یه خورده ضایع بود از آقا مدیر میخوام پاک کنن میخوام علمی شروع کنم :ws3:

مراوده :icon_pf (34):

لینک به دیدگاه
خواستم تشکر کنم از هماهنگ کننده و بچه ها که این جو به وجود آوردن :icon_gol: گرچه من کم بودم کاری پیش بود برای دوستم مجبور شدیم بریم...

فقط اینکه من همایش چرت نصیر رفته بودم حداقل یه آب شکر (آبمیوه) و شیرینی دادن :دی :banel_smiley_4:

این دو تا پست اول_ ما هم انگار یه خورده ضایع بود از آقا مدیر میخوام پاک کنن میخوام علمی شروع کنم :ws3:

مراوده :icon_pf (34):

 

اینجام آب خالی دادیم دیگه :whistle:

نه بابا ضایع چیه. پاک شدن نمیخواد که :ws3:

لینک به دیدگاه
اینجام آب خالی دادیم دیگه :whistle:

نه بابا ضایع چیه. پاک شدن نمیخواد که :ws3:

ولی خسیس الرعایا هستی خو یه نهار به بچه ها میدادی

 

  • vahidrk.gif
     

لینک به دیدگاه
سلام به همه دوستان گل و گلاب :icon_gol:

 

در کنار دوستان قدیمی و جدید انجمن نواندیشان بسیار به ما خوش گذشت ... روز خوبی بود در کنار همشون :w16:

 

 

 

باید عرض کنم :

 

خب اولش که من تو راه آقای مهدی عارف دیدم .. و باهم سمت نمایشگاه اومدیم

 

رسیدم به محل قرار یه سلام و علیکی با دوستان داشتیم ولی خیلیا رو نشناختیم (البته بعدا همه معارفه شدن) ... تعدادی به صورت گروهی شدند یه گوشه ای رفتند تا از آفتاب سوزان در امان باشند :ws3:...... حدود یک ساعتی اینجوری گذشت .. مگه کسی جلو میومد ... بیایید جلو دیگه :ws3:بالاخره دور یک درخت حلقه زدن بچه ها ..... نمیدونم چه کسی یک کیسه پر از شکلات به همه تعارف کرد ... هرکسی بود من ازش تشکر میکنم(خودش بیاد بگه کی بود:whistle:) :icon_gol: ..... خانم salamat زحمت کشیدن یک کاغذی که لوگوی انجمن روش کشیده بودن درست کرده بودن و از تعدای از بچه ها یادگاری و امضایی از خودشون نوشتن ..حالا خودشون قرار میدن ....

 

خب اینجا بود .. چند نفر از ما جداشدند و رفتند :icon_redface:

 

و بقیه داستان ...... آقا علیرضا اومدن استارت معارفه رو زدن :w02:وسط معارفه بود که آرزو خانم با یه جعبه شیرینی اومدن شیرینی تولد ایشون بسی به همه چسبید وسط معارفه دوستان اومدن اصن حواس بقیه پرت شد :ws3:البته بگم به معارفه پرداخته شد :w16: (میلاد چند تا شیرینی خوردی:whistle:)

 

معارفه به پایان رسید .. یه مقدار دوستان صحبت داشتند و تعدادی از بچه ها از ما جدا شدند و رفتند

 

خب خب میرسیم به بقیه داستان تشکر از بستنی نونی که با حمایت مالی چند تن از دوستان به همه رسید :ws3:.. دستتون درد نکنه :a030:تعدادی هم وسط بستنی اومدن اما شانس با اونا یار بود که بستنی رو دست ما دیدن ... بستنی بهشون رسید :w02: اینجا جا داره بگم کسانی که میخواستن برن ملت از اول ما اومدیم تو نمایشگاه نشسته بودن تازه آخر از همه هم رفتن ... فک کنم در نمایشگاه داشتن می بستن دیگه .... :whistle::ws3:

 

و کسانی که قول خرید کتاب و .... به کسانی دیگه داده بودند خودشون نبودند :whistle::w02:

 

چیز ناقابلی نبود اقا مهدی نوش جونتون چون گفتید بگید گفتم.. ولی درکل میدونستم بهترین چیز ممکن میتونه جمع صمیمی رو گرم کنه شکلات بود.. بازم نوش جون شما و بقیه...:a030:

لینک به دیدگاه

خوب بود فقط وقتشو زیاد کنین:ws3:

بعدم از این به بعد بشینیم یه کار مفیدی انجام بدیم یه بازی ای چیزی:ws3: تعدادمون زیاد بود اگه بچه ها پایه میشدن خیلی حال میداد:w16:

لینک به دیدگاه
چیز ناقابلی نبود اقا مهدی نوش جونتون چون گفتید بگید گفتم.. ولی درکل میدونستم بهترین چیز ممکن میتونه جمع صمیمی رو گرم کنه شکلات بود.. بازم نوش جون شما و بقیه...:a030:

 

دستتون درد نکنه :icon_gol:استارت خوراکی با شما بود دیگه:w02: .. شکلات دادید بچه ها امضا و خاطرات بنویسند :ws3:

 

خوب بود فقط وقتشو زیاد کنین:ws3:

بعدم از این به بعد بشینیم یه کار مفیدی انجام بدیم یه بازی ای چیزی:ws3: تعدادمون زیاد بود اگه بچه ها پایه میشدن خیلی حال میداد:w16:

 

 

وقتشم کم نبود ... بچه ها مثل اینکه غریبی میکردن ... :ws38::ws3:

هرکدوم دسته های چند نفره شده بودن زیر سایه درخت برای هم خاطره تعریف میکردن :ws3:

لینک به دیدگاه

من دوست داشتم بیام حتی قرار هم شد بیام

بخاطر مسافرت چند روز مرخصی گرفتم. و مدیر دیگه مرخصی بهم نمیداد. :ws37:

خیلی خیلی دوست داشتم بیام.

مخصوصا اینکه محمد بهم گفته بود تو بیا ناهار هم با خودش... البته من شک کردم ... تقریبا مطمئن بودم که این محمد نیست و بدل اونه.

 

نشد بیام ولی هر کی بود نوش جونش :ws3:

از محمد یک تار مو کندن غنیمت نیست.... معجزه اس :ws3:

لینک به دیدگاه
گزیده ای از دل نوشته های دوستان ن ن ن نw58.gif

 

 

شیرینی بده ممد شیرینی بده ه به ما که شیرینی ندادی به بازماندگان بده ه ه

 

استقلال سوراخ است والسلام م م

 

روحانی مچکریم م م م م م مw58.gif

 

بقیه اش هم کیفیت عکس خوب نیست ت ت رمنده خونده نشدددددددددددددددددددددددددددددددد:ws3:

 

امید خان حیف زود رفتی...پس شما اون امضای بی مزه رو زده بودی:banel_smiley_4:

دوستان سلام

خیلی دوس داشتم بیشتر بمونم پیشتون ولی نشد..مخم سالاد شد بس که زنگ زدن که پاشو بیا جشن تمام شد:hanghead:

 

از دیدن همتون خوشحال شدم...کلی ذوق کردم

ببخشید همش اسم دوستان یادم میرفت:5c6ipag2mnshmsf5ju3راضیه هی بهم میگفت:ws3:

 

امیدوارم آقای آتروس و همسرش دوباره برگردن:sigh:

بابت شوخیها و کل کلا مجددا معذرت میخوام محض شوخی و خنده بوده...

 

دوستانی که بعد از رفتن ما بستنی خوردن کوفتشون نشه ولی دارم براشون...این دومین بار هست که بمن خیانت بستنی شده

سومین بار گذشت نمیکنم گردن خائن را با گیوتین قطع خواهم کرد:w02::4564:

 

ایشاله سال دیگه جبران کنم و....:w000::ws3:

 

با تشکر از همگی دوستان مهربان و نازنین و خونگرم و با جنبه ...با اینکه کم بودم پیشتون اما خوش گذشت:icon_gol:

لینک به دیدگاه

خوب بود

اما متوجه حضور بعضي از دوستان قديمي انجمن نشدم

الان كه ميخوندم متوجه شدم

 

از سادنا هم تشكر ميكنم بابت شيريني

 

براي همه دوستان آرزوي موفقيت ميكنم

انشالله هميشه شاد و سلامت باشيد

لینک به دیدگاه
من دوست داشتم بیام حتی قرار هم شد بیام

بخاطر مسافرت چند روز مرخصی گرفتم. و مدیر دیگه مرخصی بهم نمیداد. :ws37:

خیلی خیلی دوست داشتم بیام.

مخصوصا اینکه محمد بهم گفته بود تو بیا ناهار هم با خودش... البته من شک کردم ... تقریبا مطمئن بودم که این محمد نیست و بدل اونه.

 

نشد بیام ولی هر کی بود نوش جونش :ws3:

از محمد یک تار مو کندن غنیمت نیست.... معجزه اس :ws3:

100% تایید میکنم:ws3::ws28:

خوب بود

اما متوجه حضور بعضي از دوستان قديمي انجمن نشدم

الان كه ميخوندم متوجه شدم

 

از سادنا هم تشكر ميكنم بابت شيريني

 

براي همه دوستان آرزوي موفقيت ميكنم

انشالله هميشه شاد و سلامت باشيد

 

توم رفته بودی جعفر خان؟:sigh:

 

ممد یه عکس میگرفتی خو:icon_razz: (خانومارو توش راه نمیدادی حرصشون بگیره:ws28:)

لینک به دیدگاه
100% تایید میکنم:ws3::ws28:

 

 

توم رفته بودی جعفر خان؟:sigh:

 

ممد یه عکس میگرفتی خو:icon_razz: (خانومارو توش راه نمیدادی حرصشون بگیره:ws28:)

 

آره ناصر جان

كاش كه رديف ميكردي ميومدي

لینک به دیدگاه
آره ناصر جان

كاش كه رديف ميكردي ميومدي

خیلی سعی کردم ولی نشد

ایشالله سری بعد:a030:

به دوستان خوش گذشته باشه ما هم در شادیشون سهیمیم:whistle:

ناصر خان اصلا خانوما افتخار نمیدن عکس بندازن:w02:

 

اگه قرار بود عکس بندازن بعد بگن خانوما نیان همتون اعتراض میکردن میگفتین ماهم میایم دیگه مشکل عکس انداختن حل بود:ws28:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...