رفتن به مطلب

اندرحکایات نواندیشان


ارسال های توصیه شده

این تاپیک رو به جهت یه نوع فعالیت ادبی خاص از یک سو وازسویی دیگر نوعی تشکر از همه دوستانم که چه درلیست پروفم هستند وچه نیستند اما هرموقع که انجمن اومدم به نوعی از حضورشون بهره بردم ..

من یه متن ادبی تنظیم کردم که محتوی اون پرسشها وپاسخهایی است ادبی که از بین مدیر انجمن وسایر کاربران صورت گرفته که بنده بدون هیچ قصد وغرضی وفقط وفقط به خاطر ابراز ارادت به تمام دوستانی که اسمشونو تو این متن خواهم آورد تنظیم کردم ..من از هیچ کدوم افرا د جهت گرفتن نقل قول غیر واقعی که اینجا آوردم رخصت نگرفتم وبرای همین از همه شما عزیزان عذر خواهی میکنم وامیدوارم فقط وفقط به عنوان یادگاری از من این تاپیک رو قبول بفرمایید ودرنهایت اینکه این تاپیک رو من در طی چندین پست تکمیل خواهم کرد پس اگه اسم شما دوست عزیز تو این پستها هنوز نیومده منتظر باشید که حتمن ارادت خودم رو به شما ابراز خواهم کرد

لینک به دیدگاه

در میان همه یادها اول خالق یکتا رایاد کردی وبه مشایعتش قلمی از نوع کیبوردها برداشتی ومتنی نوشتی در وصف وتشکر از کاربران انجمنی نواندیش نام وعلمی صفت ومتنوع مطلب ...

جمله کوتاه نمایم وبی مقدمه سراغ انجمنی آیم که از میان همه انجمنها به حسب کاربران خوبش مقدار ساعاتی از عمر در آن بیتوته کردی واین ماحصل دوستیهاست

انجمنی بود نواندیش نام ومجازی مکان که راس آن را شیخی بود سرخ پوش که اورامهدی گفتندی وشهرتش عارف . اونیز همدمی داشت از اهالی امروز محمد نام واز همان ایل وتبار عارفان.

وایشان را دوستانی بود بانامها ونشانهای مختلف درتالارهای تودرتو ومتفاوت .

شیخ راروزی قصد آن آمد که برحسب صله ارحام وتفرج وتفنن بروبچ تالار همی جمع نمودی وسوالات همی پرسیدی ومنتظر پاسخ میماندی ..

وسوال اول راشیخ از مخزن اسرار وافکار خویش چنین بر آورد یا اهل الانجمن

زندگی یعنی چه ؟

تاصدای شیخ به سوال برفراز انجمن پیچان همی گشت کاربری خوش جوش ونیلی پوش از تالار مکانیک علی نام وفاطمی شهرت که لباسی از جنس مدیران برتن همی داشت واز اخلاق عالی چیزی کم نداشت از جای همی خواست فریاد برآورد یاشیخ

زندگی درس ریاضی است اگر :

خوبیها باهم جمع شوند بدیها از هم کم بشوند

عشق به توان باید رفت

نفرت زیر رادیکال جا گیرد

جمع دوستان را از این تشبیه خنده شوق آمدی وشیخ از بهر این مدیر لبخند رضایت همی برلب ساطع نمودی وسوال دیگر پرسان همی شد :

رفاقت یعنی چه ؟

مونت کاربری طلایی پوش وکیمیا صفت وسرشار محبت ،میم شیمی مشهور واحمدی معروف ،درسخوانی شیمیدان وشیمیدانی درسخوان به نهایت ادب دست بالا همی برد یاشیخ هل من رخصه ؟

شیخ فرمود بلی

اونیز همی گفت :

رفاقت نوعی پیونداست گاهی از جنس یونی گاهی هم هیدروژنی گاه به اندک واکنشی میشکند گاه بسی محکم وسخت تا ابد میماند

شیخ سرخویش تکانی داد وبه لبخند سوالی دیگر پرسید

صداقت یعنی چه ؟

تالار صنایع را مدیری بود همچون تمام مدیران نیلی پوش وهستی نام و1988پسوند.... در اخلاق حرف نداشت ودر اطلاعات نیز کم نداشت

دست بالا همی برد من میدانم،

درجدول تناوبی از عناصر کمیاب است این ..اما هست، باید گشت وبرای آرامش وآسایش خود باید داشت ..باید داشت ...باید داشت

شیخ از این پاسخها مسرو ومسرورتر میگردید ...وسوالی دیگر پرسید

پشیمانی یعنی چه ؟

ناگهان جمع راستاره ای فرود آمد فیروزه ای رنگ.

انجمن را روشن ساخت همی .بلوبری دیروز وستاره امروز نامش بود .هرچند کم پیداشده بود اما بود .دست بالابرد گفت این را من میگویم. اوهم انگار اطلاعات وسیعی درسر داشت

در شیمی زمان پشیمانی واکنشی است برگشت ناپذیر وچه قدر کوتاه بود واین جمله او پرمعنی

باز شیخ سوالی دیگر پرسید :

بچه ها آزادی یعنی چه ؟

انجمن را اکسل دانی بود بنام .نام او هم مهدی .laenنام کاربریش در بحثهای جنجالی شهرتی داشت عجیب...گفت :

من نمیدانم ..فقط میدانم همچون صفحه اکسل خانه خانه وشطرنجی است به گمانم در وصفش اینجا همین یک جمله برایش کافیست .

ادامه دارد

لینک به دیدگاه

چون سخن مهدی laenپایان گرفتی شیخ را رنگ برتافتی ونظر بر در انجمن انداختی که مبادا سربازانی گمنام فوج فوج به قصد تخته کردن درب انجمن فرود آیندی واما خدایش یار همی بودکه اتفاقی حادث نگشتی وحالت شیخ خندان همی شد وسوالی دیگر پرسان

یا اهل العلم امید یعنی چه ؟

آریودخت کاربری کو مهربانی از سر ورویش میبارید باچراغی خاموش ودلی روشن وذهنی هوشیار چابک از جای بخواست ....لبخندی زد وگفت

امید ...تایپ آن آسان است ..حتی چشم بسته ..اما چشم بازی میخواهد دل سپردن به امید ..

وشاید همتی طولانی ..عزمی راسخ ...وقتی بسیار ...

هنوز حرف فاطی به نقطه سر خطش نرسید ..انجمن را طوفانی لرزاند ..شیخ از جای همی خواست وپرسان پرسان علت همی جویا میگشت ؟آخر انجمن را چه شده است ؟نکند باز خدایی ناکرده هاست دارد میپرد از جایش ..

مهدی engکه یک دست همی در صنایع داشتی ودستی دیگر در فوتبال خنده کنان فریاد برآورد یا شیخ ..لا مسئلتن ..لا مسئلتن ..کاربری بود از جنس نسیم اندکی سرعت خود بیش نمود بهر حضور.... گویا طوفانی شد ...آری نسیم آن هم ....از شهرسازیها بود ...تا که از راه رسید..شیخ پرسید نسیم علم یعنی چه ؟خوب که آرام گرفت ...گفت ..یاشیخ

چشمه دانایست ...هرکه از آن نوشد شاید شهر دنیا وآخرتش بهتر آباد شود .شاید هم نه ..اما از قدیم رقیبی داشت پروپا غرص به نام ثروت ...وهنوز هم یا شیخ ما در کف آنیم بدانیم علم بهتر است یا ثروت .؟؟/...

ادامه دارد

لینک به دیدگاه

بانوی زیبای انجمن شیخ جاست کبیر را پرسید یا شیخ چرا زنان زمان نکاح بار سوم بله گویند ومردان دربار اول؟

شیخ جاست کبیر بر اشفت و در جیب مراقبت در افتاندی و فکرها کردندی و گفتندی:

چون زنان فکر میکنند شاید داماد سوم از داماد اول و داماد دوم بهتر بودندی لکن مردان آگاهنند که

کل النساء من القماشه الواحده

مریدان چون این شنیدندی سرها به ستون کوبیدندی ومن الخوف النساء نعره نزدندی و لکن کتبوا المثل فی الکتابهم

لینک به دیدگاه

کاتب در حال نوشتن بودی وشیخ در حال پرسش وپاسخ که ناگاه از آسمان پستی فروافتادی از جانب JAST MECANICکه فضای مکاتبت تغییر همی دادی ...

شیخ سر همی چرخاندی واعضا را به دقت نگریستی وناگاه به مهر آذین حمید نام خیره گشتی وسوالی پرسان .

یانابغه فی العلوم المقاله .....انت مجرد او متاهلن ؟

نابغه المقالات بی آنکه مهلتی در پاسخ گیرد فرمود یا شیخ الحمدلله والنعمه ..نحن فی جمع المجردون .شیخ انگشت تفکر به دندان همی گرفت وفرمود الحمدلله ؟آخر سبب شکرشمارا برای چیست ؟

پاسخ همی داد یاشیخ گویا این سخن که علما گفتندی مردان را 80درصد زن داشتی ومابقی یعنی 20درصد را در سر هوش نشنیده اید .

شیخ از این نغز به همرا جمع خندان همی گشتی وناگاه از میان جمعیت پدری مهربان وسهند نام همچنان که خندان همی بود گفت یاشیخ این حکایت مگر نشنیدی که راویان روایت کردندی چندی پیش زن وشوهری از بهر معاش گاوی شیرده خریدندی ومدتی از شیر آن بگرفتی وبفروختی از درآمدش روزگار گذراندی وناغافل روزی زن در حال دوشیدن شیر همی بود که حیوان زبان بسته شاخی زد و زن در دم جان همی داد .وفردای آن روز جماعتی آمدند عظیم که مردم را عجب آمدی که این همه برای تشیع وترحیم آمدندی ؟اما اندکی تحقیق حاصل گشتی که اینها نه بهر تشیع بل مردانی هستند که برای خرید این حیوان خوش یمن آمدندی ....

وباز خنده بر جماعت انجمن افتادی و از این فرصت کاربری مهر پیشه وخوش مشرب blake baner نام دست همی بالا برد یا شیخ مارا نیز روایتی است رخصتی هست برگویم ؟شیخ فرمود میشنویم

اونیز از سهند کمتر نبودی وروایتی ایراد کردی که دیشب جایی بودم مردی باشدت خضوع سر به سجده گذاشتی وگریان همی با خدا درد ودل همی کرد :

یارب سالهاست مرا به واسطه گرفتن مال امتحان میکنی مارا دم زدن ندیدی

گاه ثروتی داشتیم گرفتی باز دم برنیاوردم

گاه از من سلامتی به قصد امتحان برگرفتی باز دیدی مارا دم بر نیاوردم

مارا فرزندی بود آن را گرفتی باز دیدی دم بر نیاوردم

ناگاه طاقت از کف بدادی وفریاد همی کرد وزجه زنان گفت یارب مارا زنی هم هست ..پس ماراکی به واسطه گرفتنش امتحان همی خواهی کرد یارب مردیم از انتظاراین امتحان .باز جماعت را خنده آمدی وشیخ خواست فضایی تغیر دهد از این سخنان سوال فرمود نعمت یعنی چه ؟

یاسرنام کاربری دست بالا همی برد یاشیخ اینکه خدا به آدم همسری دهد نعمت است ...اما بالاتر از آن نعمت اینکه اورا زود برگیرد..یا شیخ آیا رخصت میدهی کفران نعمت نیز معنی کنم شیخ گفت میشنویم ..با لبخندی سخن همی راند چه کفران نعمتی بالاتر که خدا زن از مرد به لطف گیرد ومرد را دوباره قصد ازدواج آید

جماعت انجمن مونث ومذکر خندان همی گشتی اما گویی قصد جان کاتب نمودندی مخصوصن مونثان ...

لینک به دیدگاه

از این سیاق واین فضا که کاتب حادث نمودی وفضارابه نفع مذکران چرخان همی کردی اندکی کاتب برخود لرزیدی که ای بد اقبال این چه سرنوشتی بود که برخود نوشتی ومونثان انجمن را برخود بشوراندی .دست برسر همی زدی وسر به جیب تفکر فرو بردی که ما هذه طریقه الفرارفی المخمصه ؟ که ناگاه از تالار حقوق جوانه های امید در دل کاتب جوشان همی نمودی ....که به اتفاق گندم نام کاربری وآرزو نام مدیری (سادنا)که هر دو در معرفت ومرام شهرتی داشتندی بی پایان ومحبتی داشتند بسیار نمایان ....برطبل عدالت زدندی یا کاتب لا تخف ولا تحزن ..که از تو مارا هنوز شکایتی حاصل نشده است ...واز سخنان حقودانان بنام انجمن کاتب از شدت ذوق از هوش برفتی وانجمن را سلامت نامی بود در تاپیک زدن تخصصی بی همتا ودر طبابت گیاهی یکتا ..ناگاه این وضع بدید معجونی برپانمودی از چای سبز وگاوزبان وختمی وهزاران گونه گیاهی واین به زور به کاتب زبان بسته بنوشاندی وکاتب تا نوش همی کرد قوت گرفتی واز فرط انرژی گویا از آن داروهای گردان وردان استفاده نموی وپایکوبان همی گشتی وهنوز مجالی نگذشته بود فرنوش نام کاربری وخادمی نام شهرتی مهربان صفت وبامرام پیشه به تلنگر رفیق صمیمی اش هستی 1988 زبان به اعتراض برگشودی یاشیخ... کاتب حرفهایی جاری ساخت اندر حقوق مونثان که جبران همی باید کرد وناگاه بیرقی بالا برد وبا جمیع مونثان شعار سر دادندی لارضایته الا القصاص ..لارضایته الا القصاص ......

کاتب دست به دامن مدیری شد جاوید نام وملکی شهرت ..هرچه اورا تمنا کرد که ای دوست چاره ای بهرما بیاندیش وجاوید که کاربری کم گوی وگزیده گوی همی بود یک جمله این چنین گفتی ..خودکرده را تدبیر نیست ....

وکاتب اینجا ناچار دست به دامن کاربرانی شد مونث درجهت تضیع حقوق ایشان واینجا بودی که قرار همی گشتی داوری این کتابت را داوری کند تا حقوق مونثان باز گردد .وبسیار همی گشتند ومونث کاربریnot found نام بااخلاق وبا جنبه وپرتلاش که در انجمن در حال داوری مسابقه ای بود تابستانی یافت نمودندی . که درقضاوت تا میتوانست به عدالت رفتار نمودی و همچون مجری برنامه دیروز امروز فردا عدالتش مشهود بودی واز هیچ گروهی طرفداری ننمودی ....والله اعلم ....

لینک به دیدگاه

واینجا بود که درحمایت بیرق افراشته فرنوش خادمی، فعال کاربری مهربان خو وخندان رو آرتاش نام که همواره بر چهره لبخند همی داشتی وبر دست متری که همواره گلیم خویش اندازه بگرفتی که مبادا پا ازآن فراتر نهادی ودیگران نیز اگر پافرا همی گذاشتندی از گلیمشان لبخندرا برآنان مکروه دانستی. بالای پروفش قابی داشتی از یاد خدا وامضایش معماریی بود خاص از دیوار عقل به دور احساسات که همواره عواطف واحساسات را درظرف عقل حجم بگرفتی واحساسات برعقل تکیه همی دادی .

فی الجمله او مهلت ندادی واز جا به شتاب برخاستی یا شیخ من را رخصت ده افتخار کنم که اولین باشم در جبران حقوق مونثان واینچنین مطلب ایراد نمودی که ایها الرفقاا دیشب مرا خوابی در گرفت به گمانم از جنس رویاهای صادقه که گویا محشر به پاشده بودی واوقات حساب وکتاب فراهم وهنگام درو که علما گفتندیالدنیا مزرعه الاخره .جماعت در حال حساب وکتاب شدن همی بودندی که ناگاه ندایی برخاست یا اهل المحشر ...این الزن ذلیلون ؟ناگاه تمام جماعت مردان همچون مورو ملخ جمع گشتندی وفریاد برآوردندی لبیک لبیک ....

اما اما اما ملائک را عجب آمد تنها یک مرد درگوشه محشر هیچ تکانی از جای نخوردی ودر زمره زن ذلیلان قرار نگرفتی ..واین رویت ایشان را بسیار خوش آمدی وفوج فوج ملائک سوی این مرد کمیاب ونایاب شدندی ودستهایش بگرفتندی واوبسیار بالا بردی وتا نزدیک بهشت رسانیدندی که ملکی صدا همی زد ای مرد بهشت گوارایت باد صدای ناله مرد همی برخواست این چه حکایتی است ..من را برجای خویش باز گردانید مارا به خیر شما حاجت نیست شر مرسانید ..ملائک در شگفت شدندی تو را چه میشود این مزد توست ومرد چنین دلیل آوردی که .من را همسری بود که اورا بحر حساب وکتاب بردندی وهنگام رفتن امر نمودی ای مرد تا من باز گردم از جایت جم نخوری که وای برتوووووووووووووووووووو واین تابگفتی ملائک از همان بالا دست از اوکشیدی وبیچاره باسر به دوزخ شدی واما اینجا جماعت بسیار ریسه رفتی وخنده فراوان نمودندی

آرتاش را رفیقی بود بسیار صمیمی آتنا نام وa-gadimi شهرت وورزشکار خصلت که در مرام مدال داشتی ودر معرفت جام. بیشتر پستهایش صحبت از ورزشها بود ودر تالار صنایع حامی ارزشها می بود . اونیز افتخار همی کرد وبه نمایندگی از مونثان روایتی ایراد فرمود بگذارید بگویم که امروز در تجارتخانه کتب چه دیدم وبعد روایت را عرض نمایم امروز که سوی انجمن آمدی درکتاب فروشی مردی رادیدم که دنبال کتابی میگشت یافت نمینمود ناچار پرسان شد از فروشنده که شمارا سوالی دارم عرض کرد بفرما ..گفت دنبال کتاب مردان برتر از زنها میگردم ...فروشنده رالبخندی برلب آمد گفت ما اینجا کتابهای تخیلی نداریم

وآنگاه با انرژی تمام روایت آغاز نمودی که روایت کردندی روزی مردی را گفتند آخر تورا چه شده که بااین عزم وجزم در شستن ظروف چنین به همسرت خدمت ومساعدت کنی لبخندی زد وگفت برمن خورده مگیرید که اورا حق بیشتر از اینهاست چون من نیزهنگامی که در حال شستشوی لباس ورفت وروب وجاروب منزل هستم اونیز تا حدودی مرا مشایعت مینماید

وبا این کلام کوتاه جماعت را خنده بسیار نمایان همی گشتی

ناگاه پرناز نامی وmohitzist iran کاربری کم گوی وکم پیدا وخوش اخلاق با تمام کم پیدایی وکم صحبتی بیرق افراشته فرنوش را با کلامی کوتاه حمایت نمودی که فرمود علما ودانشمندان در عجبند که چرا هنگام یافت مردان ایده ال در سرچها وتحقیقات جواب این چنین آید

NOT found 404

Not image

ERROR

وباز مونث جماعتان را خنده آمدی و اینجا بود که کاربری بارون نام که در ادبیات مهارتی بسیار همی داشت واخلاقی نیکو. روایتی چنین ایراد نمودی که دورفیق را باهم درد دلی حاصل شد که یارفیق من لا رفیق له مارا هم دلی است وهم عقلی .

گاه دلم یک چیز میگوید وگاه عقلم چیزی دیگر .رفیق پاسخ همی داد تورا زنی هم هست ؟گفت آری

گفت پس نه کارت به عقل باشد ونه دل. ببین زنت چه میگوید

وباز جماعت انجمن خندان همی گشتی

ودر نهایت ji joنام کاربری گزیده گوی وشیرین سخن روایت ایراد کردی ما نیز چندی پیش زنی را نزد خدا سجده کنان یافت نمودیم که زبان به شکر باز همی نموده بود خدایا شکرت که مرا عشقی دادی که تا شوهر خویش درک نمودی ووصد شکر که مراصبری دادی که اوراتحمل نمودی وهزار مرتبه سپاس که مرا قدرت همی ندادی که شاید تاکنون همسرم را باخاک یکسان همی کرده بودمی وبااشک شوق سر از سجده برداشتی

واینجا بود که مونثان راضی گشتند از کاتب ومونث کاربری مینا نام ویوسفی شهرت استاد روابط عمومی در انجمن بودی بیرقی سفید افراشته نمودی وخطاب فرمود ای کاتب کفایت کن به این کلام که مذکران را کظم غیظ حاصل شده که هیچ نمیگویند اگرنه بزرگترین تکه ات گوشت همی بودی وکاتب دست بر همه مذکران تکان همی داد که جبران همی خواهم کرد رفیقان

واینجا بود که میلاد نام کاربری وخوش فکر مهندسی فریاد برآورد وای برتو اگر جبران نتوانی نمود وکاتب که اورا بشناختی که در حمایت از تاپیکهای علمی از پست دادن وتشکر زدن کوتاهی ننمودی سرتعظیم فرو آوردی ای میلاد مارا مهلتی ده که العفو من الکریمان

لینک به دیدگاه

وبالاخره نظم از دست رفته به انجمن بازگشتی ودرحاشیه این نیز علیرضا هاشمی که کاربری پرتلاش همی بود بادستی پروتاپیکی خاص به انجمن باز همی گشت ودر پس اوurbanticنام

 

کاربری نیز پرنگ تر همی گشتی وچراغش فروزانتر .واینجا بود شیخ به میمنت این نظم وحضور

 

گرم دوستان سر به مخزن اسرا ر بردی وجویای سوالی گشت تا انجمن وانجمنیان به شور

 

وحال قبل باز گردان کردی ومحیط رامساعد دید تا از علما وفضلا پرسان شود یا اهل الفضل

 

والعلم محبت یعنی چه ؟سمانه نام دختری و sama_shنام کاربری بارعایت شرط ادب واحترام از

 

جای همی خواست ودست را نیز بالا به انگشت اشارتی وفرمود یا شیخ من این عبارت رانیک

 

میدانم شیخ رالبخندی حاصل شد وگفت میشنویم برگوی آنچه میدانی

لبخندی زد وگفت یا شیخ محبت هم خانواده F1میباشد یا نوعی Helpe است اما اندکی خالصتر واندکی زیباتر واز این تشبیه انجمن را لبخندی حاصل آمد.وناگاه شیخ را به گوشه انجمن نظری افتاد آنجا چرا یک نفر غم دارد وگویی غم گین است ..این بار کاربری بی رخصت فریاد برآورد

یاشخ غم یعنی چه ؟شیخ فرمود چه کسی خوب میداند ؟maryam39نام کاربری مسئول میزگردهای شهرسازی بامتانت آرام از جای همی خواست واز خزانه دانش خویش این چنین غم

تعریف نمودی: واژه ای محزون است .وزن ندارد اما بسیار سنگین است .حجم ندارد لیکن جای

 

بسیار به خود میگیرد .واحد شمارش آن را هم نمیدانم گیگ است ...بایت است ؟بیت است ؟من نمیدانم

وباز لبخند رضایت از این تعریف برتالاریان نقش بستی و شیخ دست در جیب افکار نمودی تا سوالی دیگر پیدا ..ناگهان برق از انجمن برفتی وچشمها به طمع مساعدت به تالار برق خیره گشتی .وشیخ نیز صدا برآورد این البرقیون ؟برقی جماعت به تالار بسیار همی بودندی از جمله مجید بهره مند نامی خوش مشرب وخوش سخن وmahnazنام کاربری مهربان واهل سیروسلوک فی المقالات وبه اتفاق طفلی برق دان وسوده نام وs.B.pکاربری که او مشهورهمی بود به شیرین زبان انجمن ......باهم به گوشه ای بنشستی وشور همی زندی که

انجمن را اتصالی رخ داده که چنین بی موقع برق برفتی وهرکدام فازمتری واهم متری وآنها که

 

ابزار کار نداشتی دانش خویش بردست گرفتند وبرگوشه گوشه انجمن به دنبال اشکال واتصال

راهی ..واینجا بود رایانه دانان انجمن از جنس سخت افزارها ونرم افزار ها ...shining-statrوامیر قاسمیان وsun-shine ...نام کاربرانی مودب ونیک خصلت .عینک دقت بر چشم همی گذاشتندی وبر گوش آویزان که این اشکال فنی تر از این حرفهاست .آنها نیز در پی رفع اشکال برآمدند..واینجا بودی که سحر نام دختری و دختر باران کاربری که در علوم طراحی ونقاشی شهره شهر بودی واستاد علوم فی الفتو شاپ به همراه شاروک وژارسین نام کاربری که بیرون انجمن بودی وقصد ورود داشتی.... که هرچه در بکوفتی و زنگ برزدی سودی حاصل نگشتی وشیخ که این صدا ی درزدن بشنودی پاسخی برایشان فرستادی :کاربر گرامی لطفن لحظاتی دیگر وارد شوید

واینجا بود که ایشان بعد از گذشت ساعاتی تا وارد شدی وپروف خویش بدیدی گویا بسی پیغامها وحتی مثقالی از امتیازها نیز از دست برفتی ودرآن نقصانی حاصل گردیده .که سحر و شاروک وژارسین هرسه حلقه شوق زدندی وبه یکباره گفتندی اینها را خیالی نیست سرانجمن به سلامت باد که دوستان جمعشان جمع است ..پیغامها وامتیازات باز میآید .وبالاخره بعد رفع مشکل، کاربری elahe-elaheh نام از تالار سرسبز کشاورزی نطقی شیرن ادا فرمود یا شیخ مارا از پرسش وپاسخ خستگی آمد رخصتی دهید مجلس به طنز ادامت یابد وشیخ که مخزن سوالات خویش نیز خالی بدیدی باسرعتی اندکی کمتر از نور وبیشتر از صوت سر همی تکان دادی وفرمود لبیک ..پس اولینش خود برگو ای کاربر گرام

اله نیز بی بروبرگرد حکایتی طنز از رشته خود ادا فرمود که روزی کشاورزی به قصد کشت، بذر همی پاشیدی وبسیار نیز خستگی اوراحاصل که از کنار دیمش مردی توانگر ومغرور عبور همی نمود وصدابلند کرد ای زارع بکار ..بکارنگران هیچ مباش که که ما هستیم برای تناول این محصول ...دهقان را لبخندی حاصل شد وفرمود احسنت ..احسنت مانگران کشت یونجه هایمان بودی راحتمان کردی ای مرد .

لینک به دیدگاه

Apemehنام کاربری بسیار مودب وساکت از جای همی خواست ودر حمایت از اله نیلی پوش تالار کشاورزی یادی نمود از قاسم زارع نام کاربری از تالار کشاورزی که بامرام ومعرفت وکوشا همی بود وقبل آنکه قصد نشستن کردی روایتی بگفتی که روز محشر همی شد ومحشریون قرار بگذاشتند هرکه در هرکجا بهشت ودوزخ سکونت گرفت از آنجا پلی بنا نماید تا نیمه که نهایتن بهشت وجهنم به هم وصل نمودی ومسیری جهت رفت وآمد باشد وهمه تایید نمودندی وعاقبت بهشتیون وجهنمیون مشخص شدی وهرکدام راهی ..جهنمیون یک هفته نگذشته بودی که تعهد خود عمل نمودندی ونیمه پل را در جهنم به اتمام رساندند ودریغ از آن سو که هیچ خبری نشد .ممدتی گذشت تا اینکه یکی از جهنمیون که پارتی بسیار محکمی داشت ارتباطی با دوستی در بهشت برقرار نمودی ایهالرفیق آخرشمارا چه شده که سستی میکنید که شما به جهت قول وصداقتتان اینجا شدید پس کو نیمه پلی که تعهد کردید ..رفیق بهشتی دست پشت دست خویش زدی به ضرب که ای دوست ماشرمنده ایم در بهشت دریغ از یک مهندس عمران که اینجا هر چه هست همه مهندسان کشاورزی اند ...واینجا بود که جماعت انجمن با خنده خود پست تشکر همی دادند به apemehاونیز خندان بنشست الهام نام دختری وelham-archeکابری نیز ازجای همی خواست ومجلس به طنزی مزین نمودی که مارادر محله امان گدایی هست که هرچه خیابان شلوغ تر همی شود لنگان تر ومریضتر میگردد ..دوستان باورتان نمیشود هنگاه راهپیمایی تجمعات مشابه آن این گدای ما گاهی به کما هم میرود آتیه معمار نام کاربری خوش مشرب وخوش اخلاق چنین گفتی که ماراروزی در کتابخانه مشغول تحصیل علم بودیم که ناگاه بدیدم جزوه ای از مقابل دانشجویی برخاست ودر حال رفتن است وفریاد میزند تو بخوان من نیستی به همان وایبروموبالیت برس ..دانشجو با تعجب نگاهی کرد وگفت مارا حرفی زدی که قانع گشتیم بروووووووBinamکاربری با مهربانی ومحبت چنین عنوان نمودی یاشیخ رخصت دهید فی الباقی مجلس را به طنز شعربپردازیم ..شیخ گفت به چه طریقت ؟فرمود هر شاعری را برگوشی همراهش پیغامگیری نهفته است رخصت دهید دوستان به آن پردازند شیخ ممانعت ننمودی وفرمودی خود ابتدا ازپیغام گیر سعدی برگوی ..اونیز چنین گفت :از آوای دل انگیز تو مستم

نباشم خانه و شرمنده هستم

به پیغام تو خواهم گفت پاسخ

فلک گر فرصتی دادی به دستمVina نام کاربری نیز خندان فرمود یاشخ من ازپیغامگیر کدام شاعر بگویم؟گفت فردوسی را برگوی اونیز چنین گفت : نمی باشم امروز اندر سرای

که رسم ادب را بیارم به جای

به پیغامت ای دوست گویم جواب

چو فردا بر آید بلند آفتابSum-archنام کاربری بسیار مهربان وباادب با متانتی خاص از جای برخاست یا شیخ مااز حافظ بگوییم؟گفت میشنویم رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!

تا شوم مست از رخ جانانه ی خود غم مخور!

بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام

زان زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور!

 

ستاره 198 نام کاربری دیگر بامرام ومعرفتی خاص فرمود یا شیخ مارا چه میفرمایید گفت تو از خیام برگوی اونیز چنین سرود این چرخ فلک عمر مرا داد به باد

ممنون توام که کرده ای از من یاد

رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش

آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!

واین بار paroshatنام کاربری لبخند وادب را باهم دردست گرفت وفرمود یا شیخ مارا چه از کدام شاعر پیغامگیرش برگوییم ؟گفت تو از مولانا بگووچنین گفت این کاربربهر سماع از خانه ام رفتم برون، رقصان شوم!

شوری برانگیزم به پا، خندان شوم شادان شوم !

برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود

فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!

 

pary-nazکاربری خوش کلام وخوش مرام گفت یا شیخ مانیز از باباطاهر میگوییم..گفت سراپاگوشیم تلیفون کرده ای جانم فدایت!

الهی مو به قوربون صدایت!

چو از صحرا بیایم نازنینم

فرستم پاسخی از دل برایت !

 

 

afaنام کاربری که بسیار به کانون خانواده اهمیت میدادی ودر شناخت پایه های تحکیم آن تلاش بسیار نمودی نیز از منوچهر دامغانی مطلب ادانمودی از شرم به رنگ باده باشد رویم

در خانه نباشم که سلامی گویم

بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت

زان پیش که همچو برف گردد رویم!واینجا بود که وقت در مضیقه شدی وکاتب هرچه میگشت به انجمن کاربرانی بسیار همی یافت مینمود که لازم بود ارادت برایشان جاری کنی که ناگاه جمعی از کاربران fa1989کاربری سخن سنجیده jo joنام کاربری دنیا دیده imaanنام کاربری فهمیده notrinoنام کاربری

 

 

 

لینک به دیدگاه

واینجا بود که وقت در مضیقه شدی وکاتب هرچه میگشت به انجمن کاربرانی بسیار همی یافت مینمود که لازم بود ارادت برایشان جاری کنی که ناگاه جمعی از کاربرانraz razنام کاربری از جنس فرشته ها وfa1989کاربری سخن سنجیده jo joنام کاربری دنیا دیده imaanنام کاربری فهمیده notrinoنام کاربری بامرام ..هوادار نام کاربری خوش کلام ...نازنینوصفورا نام کاربری عابدی شهرت ...هولدن کالفیت نام کاربری خوش مشرب ...hamhdsabrsazکاربری باغیرت ...یکتا وبیتا نام کاربرانی باهمت یاقوت سفید نام کاربری باعزت ونهال نام کاربری کم پیدا valentineنام کاربری نیک سیما به همراه جمیع نواندیشان ذیل دست بالا همی بردند ای کاتب مارا رضایت آمد وارادت تو را قبول افتاد کلام کوتاه کن که میدانیم در مخمصه افتادی وفرصت زین پس کم داری واز این کلام کاتب را ذوق به سیما نشستی وخوشحال که مبادا کاربری را فراموش کرده باشد این لیست عرضه کردی واز خداخواستی که کسی از قلم نیافتادی ...که کدورتی حاصل گردد گه تمام هدف کاتب ابراز محبت بودی نه ایجاد عداوت ...

 

 

Mohammad Aref, Abo0ozar, Mehdi.Aref, Place.Maker, amir.d, ramtinteymouri, EN-EZEL, mona_serendipit

, afa, Amin, Anooshe, wisdom, Miladt, S.Ahmadi, alireza&sepide, Setare Yosefi, raypuor, Ariyayi-eng, Maryam Zare, Ebrahim Heidari, FrnzT, Architect, pashaa, maryam 2009, دختري از شمال, hodaa, Amir Sadeghipour, Ali.Akbar, S.F, Maryam.j, MH.Sayyadi, خانومي, ALI*, surush, danijan, smmoosavian, گيلاس, Prof.Eng, sepide1990, setarehbaran, amin 202, mamooshak, vahid hipodamus, Saze SHekasteh, ميلاد, shadmehrbaz, Bernabeo, melpomene, YAGHOT SEFID, *هاني*, spow, Fo.Roo.GH, Farnoosh Khademi, Hamed&Mahi, mohsen_d, Attila, *ملينا*, fanous, .Godfather., fargol_2408, Cinderella, آرمانديس, Turtoise, monire, Avenger, sharifi1984, *Rain*, Peyman, Atre Baroon, Fahim, هادي ناصح, راه سبز اميد, Hazhir, armstrong, *lotus*, JU JU, vergil, //\//, mohandese shahrsaz, Iman-Emperatour, FriendlyGhost, UNKNWON, arghavan, pme, Number_One, saeed99, Ha.Mi.D, HaMiD.CFD, jonny depp, asal sadra, شـاهين, mr.abooli, VINA, mIn, danielo, Amir R. Haddadi, samaneh66, Yuhana, rahele_s, amirgb, AFARIN, pianist, !..., Construction, sara 20, mohammad 87 سبز, قاصدکــــــــ, Artaria, JMSBeta, atousa, NYX, Neutron, A1000A, sih092, lovestory, rize, abie bicaran, Archi, Afsaneh.M, @

نيوشا, آريوبرزن, Zeshto, mahdi No1, RezaMTJAME, Mahtab.r, alimec, ShErViN, vahid321, s_solhjou, سمندون, ترمه جون, deniz, marjan17, nazfar, parikoochooloo, ata2009, sarai, hamid_hisystem, سارا-افشار, hilari, pesare irani, salvador, Waffen, Occ.Health, CodePlus, mohsen-gh, آريائي, Gizmo, H A M I D, ne_sh67, ayhan, royan aria, ?napadid?, DCBA, M_Archi, Sokoote abi, soofi, mohammad.ef, syngonium, yasi * m, Ka!SeR, bpcom, moein_13, .FatiMa, jo0ojo0o, kimia, Mahnaz.D, Hamid Ghobadi, elahe.elahe2, mahnaz, *Polaris*, Illidan, Astraea, O-N, Mr. Specific, farzaneh.y, mamadj, ooraman, هوتن, mohsen 88, Abolfazl_r, رهگذر, *Mahla*, baraan, *--T--*, mahshad, mohammad.khoshnood, zzahra, armin.eleman, pesare shad, aida.comix, SPEEDY, niaz, saba888, maryam*arch, سيندخت, Behrooz CE, bme.masood, amirzahedi, rezanassimi, *mini*, unique1366, zx1, hamid_shahrsaz, خاله, هولدن کالفيلد, ...Urbanist..., MEMOLI, afshin-18, Sepideh.mt, Salar.Mehr, پارسياتيدا, پيرهايد, st.saba, Nightingale, SIMooRGH.M, - Nahal -, انديشه, کاميلا, Fakur, alborzrad, p mehdi q, گـنـجـشـک, anthonio montana, pegah, shima3, *sepid*, تينا, Mitra, نسترن, محمــد, Ssara, toranj m, Matin H-d, sevda, Valentina, روياي ماه, Ehsan, *mishi*, * V E N O O S *, nazanin_66, maryam_alien, samyar, نگين...NeGiN, mina_srk, *REZA, pooran.mehr, Milad 1, دختر شاه پريون, hami_sani, الهام., مهندس خوش فکر, partow, .: Bahar :., arian ariaey, sokut.n, soudabe, mohamad_rs, beautiful_life, پسر شاه پريون, ela, pari daryay

i, مريم راد, hilda, zahra-d, shaden., sara_arch, hadi.blue.chem, tower2010, moh@"]mad, tiba*, ماتينا,

 

hamidrad, XMEHRDADX, ikaros, ???L, m.sarmast, persian_land, nikaaa, بيتا, سـارا,

 

Spento data_3j, PinkGirl, Naser Ashrafpour, maryam_bah, TrueBlue, کويـر, ساز دهني, mehran rezaeian, lorena, setiya, phyto

 

 

 

, ricardo, hapashtia, EVF, مونموني, omid vakili, DavOOd_TiTaN, real, ::: شيـــما :::, sanaz.goli, Rumi, m f s, مليساا, MOJTABA 77, panoram, sushianess, EOS, christian, vorojak_error, اذين25, NEGARi, آرانوس, mjh, Arpak, hell girl, Hidden, حاني, Maryam.Silent, island1991, YektA MoeinI, Field Marshal Mis@m, MHM2010, vahid88, پژمان مهرپويا, shoka, SH E I KH, shirin.agro, Mozhgan Hosseinzadeh, rahajo0on, morta, jozef, faranak123susmar, masoume, terajedi21, Alireza Hashemi, haniye.a, ali6668, Control, 2sadaf2, Lord Kevinz, no_andish, setayesh, chame, Saeed.Moradi, shahdokht.parsa, saeid_ms, Eng HVAC, اارکيده, hamin319, alireza_shahrsaz20, captain, RAPUNZEL, کتايون, عد آسا , HaMeD-GibsoN, shokoofeh, sarooneh, *Cloudy sky*, surgun, Babak.PHP, solise70, sookut, solmaz.golrokh, مريد, Atishpare_Shahi, lachin, mobinak, Matin.Gamerm, bandarabasi, zhalin, ~M~O~J~, Aartemis, Anarchist, hamidbala, goddess_s, مجيد 56, CleMent, aliabooali, shayan1989, poor!a, Jafar Alishah, zahra22, vahik, lady architect, JavadMessi, parsita, نيمه ماه, Rain Lover, AmirVet, m.mahnaz, peyman sadeghian, ermia_rooz, #zina#, El Roman, داريوش, M.P.E.B, sweetest, REZA111, Sadegh Tafakor, ho0da, Saman_88, b4gher, alitahoori, A.R-KH-A, Hossein.B, keyvan64, خانوم بهار, hakan_68, R@M!N, ashegh20, anvil, mammad.mechanic, Cannibal, hirt, Hodaa37, ميلاد68, Ali.Fatemi4, .Pa.Ri.Sa., گيسو كمند, Dezire, somayeh mech, sam arch, b-d, verbena, lilac, taghdir, Nicoltntpcd, sadafv, Ali Akbar.J, Hamid Mehrazin, Parishz71, NYC, nasim184, sipi, fatyjo0on, hasti1988, مصطفي پورمظفر, titi.kh, !Ell, behrouz-mech, عاطفه کوچولو, gordia, panisa, MOrteZA Taghizadeh, en.ml, f.mars, دختر باران, moein.s, Bahareh.S, Creative City, wicked, Mahsa.Gha, honey memar, moseu, Managerr, a_gadget, reza.eng, ايناز, judyabott, seyed mehdi hoseyni, black banner, Navid Traxix, خردبين, dear.angel, ترانه18, s70, h.shafiee, **مهرناز**, beat, Secret:, tina-arch, s.zarei, *mehrsa*, Mina Yousefi, atefehkhanom, behe, esmal-aghaaa, سنا سادات, *pamper*, مجيدرحيمي, memmar, - Haniye -, Fatemeh.Y, سارا., skalaskala, nima_pw, امين فتحي, R.Irankhah, ...YaSss, fluid_mech, ژارسين, shiva-m, azarafrooz, *pedram*, B nam o neshan, Badri Sepehri, sahar 91, Dr.soroush, Marx, پسري از بابلسر, ghazal1991, kavirsky25, آريودخت, ايلين1366, Pixie, pesare baba, raz-raz, .Apameh, khiyal21, ali.ghashange13, blue dream, MohammadAli.E, MAXER89, AMIN DEHGH

 

 

dp_poone, a.namdar, salamis, Saba Heidari, An@"]hi

 

ta, +پويا, ...Neda..., elyartab, victoria_r, sahar&shahin, mohsen memar, m.memar, آرتاش, pearlaa, IEMAN., tar$, پاييزان, desinger.bardia, چکامه., Faezeh Mohammadi, Ice Dream, B-neshan, Sophist, Mehdi-82, archshaden, F SH.67, fateme-bay, padrone, unstoppable, mahboobeyeshab, Arezoo J, ara engineer, lie, mahe man, laden, food111, VoLATiLE, faez

 

 

 

 

 

mzk, amir ghasemiyan, Sisil 2, Z@"]lal, blue berry, IT Maryam, Ghasem Zare, "nazanin", masoud 65,

 

 

ShaMoh, maaref, s.m1990, زفسنجاني, Vahid Valian, maryam banoo, noorano2001, sOuDeH BaBaEi, عمو سام, mvakili, دل مانده, faaarnaz, z.b, koroshe_Hakhamanesh, Abbas.H, Mahdi Mahmudi, s4r4kh, boyeee barann, One gear, Adel00, masoudtah, minoo_mn, sasan2007, بابک گلکار, Raziyeh Jalili, Ashkan_ad72, گندم71, saman 7, Saye Noori, maryam malekmirzaei, elh@"]m_arch, AfSaNeH.A, -eila-, مجيد بهره مند, manjari, Z!ZA, just work, Doctor_Shovan,ستاره193

لینک به دیدگاه

واینجا بود که کاربری mr.specificeنام جمله ای به یادگار خطاب کردی که ای اهل انجمن من بارها صبح زود درانجمن سیر نمودم واز تنهایی مارا وحشتی حاصل شد ..چرا مارا به این ساعات تنها بگذارید که شاید طعمه درندگان شویم واین حکایت بگفتی وناگاه کاربری اعتراض همی کرد ای کاتب متن رو به اتمام است وما از این سیاق نوشتن چیزی متوجه نگشتیم واینجا بود که نگاها به faezeh –mzkافتادی که ای کاربر گرام که در ترجمه استادی این کتابت را ترجمه نما واو هم انگشت حیرت به دندان گرفتی که مارا ترجمه فقط از لاتین به فارسی است ومعکوس واما کاتب را اندز میدهم فراوان که سیاق کلام تغییر دهد وبا این حرف فائزه کاتب سیاق سخن تغییر همی داد وبه دنبال کاربرانی خاص گشت که ابراز یاد وارادت کند وقصه مختوم نماید ...هرچه میگشتم تو انجمن دیگه بیشتر دلگیر میشدم ...همونقدر که خیلی ها سرحال پست میدادند وپست به تشکر میخواندند بسیاری هم از کاربران جای خالیشان احساس میشد ...چه کاربرانی که روزهایی فعال بودند امروز فقط نامشان در انجمن یافت میشد ..کاربرانی همچون almiceیاهمون علی مکانیک معروف ودانا ..سارا افشار ...amir.big وساسان 2007وبسیار بودند همچون ایشان که جای خالی عباس بینهایت محسوس همی بود که ناگهانی از انجمن رفت وباهمه ذوق

 

وادبیاتش دوستان بسیاری تنها گذاشت واما آنچه دراین اجمن بیشتر از همه دلگیرم کرد نام کاربریش جای خالی کسی بود که

 

 

دیگر هیچ امیدی به بازگشتش نبود اما همیشه درقلب بچه ها یافت میشد واز پروفش میتوانستی معرفت نواندیشانی هارا ببینی

 

واین کاربری بود . Architectکه

آخرین پستش در تاپیک دلتنگستان...چنین بود

 

 

من اکنون احساس می کنم ،

بر تل خاکستری از همه آتش ها و امیدها و خواستن هایم ،

تنها مانده ام .

و گرداگرد زمین خلوت را می نگرم.

و اعماق آسمان ساکت را می نگرم.

و خود را می نگرم

و در این نگریستن های همه دردناک و همه تلخ ،

این سوال همواره در پیش نظرم پدیدار است .

و هر لحظه صریح تر و کوبنده تر

که تو این جا چه می کنی ؟

امروز به خودم گفتم :

من احساس می کنم ،

که نشسته ام زمان را می نگرم که می گذرد.

 

همین و همین .

 

دکتر علی شریعتی

واینجا بود که مدیری هنانه نام کاتب رافراخواندی ای دوست دلمان گرفت سخن کوتاه نما که مارا دیگر طاقت صحبت شنیدن از فراق نیست وکاتب ساکت همی شد واین داستان به پایان رسانید .تمام ...

لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...
  • 4 هفته بعد...
خیلی جالب بود

مرسی آقای رفسنجانی

ولی بنظرم اگر دوباره ادامه ــش بدید به شکلی دیگه، باز هم خیلی خوب میشه : )

ممنونم از لطفتون زنده باشید

....حتمن حتمن به پیشنهادتون جامه عمل میبخشم ..توی اولین وبهترین فرصت ...:w16::icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

قلمتون انرژی بخش بود برام.....با اینکه پستهاتون طولانی بود اما اصلا خسته کننده نبود و هرچه بیشتر جذبم میکرد تا پستهای بعدی رو هم بخونم.....:w16:

 

دوستان رو معرفی کرده بودید....ک من اکثریت اون هارو امکان برخورد و شناختشون رو نداشتم.....اما با نکاتی ک از اونها دوستان رو معرفی کردید.....احساس میکنم تمامی دوستان رو میشناسم...وحس خوبی پیدا کردم....:w16:

 

سپاس فراوان....ب امید ادامه اینکه این تاپیک ادامه داشته باشه....:hapydancsmil::icon_gol:

لینک به دیدگاه
قلمتون انرژی بخش بود برام.....با اینکه پستهاتون طولانی بود اما اصلا خسته کننده نبود و هرچه بیشتر جذبم میکرد تا پستهای بعدی رو هم بخونم.....:w16:

 

دوستان رو معرفی کرده بودید....ک من اکثریت اون هارو امکان برخورد و شناختشون رو نداشتم.....اما با نکاتی ک از اونها دوستان رو معرفی کردید.....احساس میکنم تمامی دوستان رو میشناسم...وحس خوبی پیدا کردم....:w16:

 

سپاس فراوان....ب امید ادامه اینکه این تاپیک ادامه داشته باشه....:hapydancsmil::icon_gol:

 

مهناز خانوم میدونید ورودی من به انجمن از طریق همین تاپیکه .....هردفه میام انجمن هم این متنهارو هم اسم بچه هارو میبینم وبه یادشون می افتم ...

حتمن حتمن این کارو انجام میدم ...:w16::icon_gol::icon_gol:

خیلی لطف داریدااااااا ...درحد یه عالمه :ws3:

لینک به دیدگاه
مهناز خانوم میدونید ورودی من به انجمن از طریق همین تاپیکه .....هردفه میام انجمن هم این متنهارو هم اسم بچه هارو میبینم وبه یادشون می افتم ...

حتمن حتمن این کارو انجام میدم ...:w16::icon_gol::icon_gol:

خیلی لطف داریدااااااا ...درحد یه عالمه :ws3:

 

بسیااااااااار بزرگوارید...:hapydancsmil::icon_gol:.....منتظر ادامش هستیم.....:w16::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...