انـــــــــــرژی درون

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

ایجاد یک تاپیک من باب انرژی در این تالار فکر میکنم باید خیلی پیش تر از این ها نوشته میشد چرا که پایه و اساس این تالار بر محتوای انرژی فردیه...

بحث انرژی بحث مفصلیه و در عین حال خیلی خیلی شخصیه .

در این تاپیک ما در مورد انرژی فردی صحبت میکنیم . انرژی که هر فرد با به دنیا امدنش در خودش داره و یا اون رو نابود میکنه و یا میتونه قوی نگهش داره ... همه این ها بستگی به شرایط روحی و احساسی و زندگی شخصی افراد مربوط میشه ...

در اینجا صرفا به تجربه های شخصی و یه راهنمای کلیدی میپردازیم ..

انرژی و قدرتی که درون هر فرد وجود داره ... راه های افزایش و کاهش و تاثیر اون در روند زندگی.

خواندن و قبول کردن و رد کردن مطالبی که تو این تاپیک موجوده چه از قول من چه نقل قول شخص دیگه ای به اختیار خودتونه

چون انرژی و قدرت درونی یه بحث تازه نیست ،خواهش میکنم اینجا بحثای بنیادی پیش نکشید ! تاپیک رو به چالش نکشید و فقط اگر سوالی دارین بپرسین و با فرض قبول کردن موضوع بحث رو دنبال کنین .

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

1

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

بحث های مرتبط با این مبحث

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

در رابطه با اثر شمع و اب در تمارین

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

هر فردی با مقدار مساوی انرژی متولد میشه .. انرژی که به اون کمک میکنه حواس و هوش قویتر و کاربردیتری داشته باشه .. بتونه انرژی های منفی رو بگیره یا منتقل کنه یا انرژی های مثبت محیط اطزفشو بگیره ..

البته بیشتر درک ما از انرژی به این صراحتی که ذکر شد نیست ! در واقع بخش اعظم نیروی ما با بزرگسال شدنمون و اتفاقات زندگیمون از بین میره یا یه روند کند پیدا میکنه . البته تعداد افرادی که از انرژی و قدرتی که دارند تونستند استفاده کنند کم نیست . و همینطور تعداد افرادی هم که نمیدونند انرژی دارند و صرفا انرژیشون بالائه بیشتر از نوعه اول هستند .

نشونه های خاصی موجوده مثل دیدن خوابهایی که تعبیر میشه نداشتن یه حس خوب یا بد نسبت به شخصی کاری یا چیزی از خصوصیات این نوع افراده . .

سیر روند انرژی در طول حیات یک فرد بستگی زیادی به خصوصیات خلقی و احساسیش داره

در واقع مسائلی که به عنوان ارزش های اخلاقی یا مذهبی از دیرباز تو تاریخ بشر مطرح بوده .. چه مربوط به ادیان باشه و چه نباشه میتونه سیر انرژی فرد رو بالا و پایین کنه .. یه شعاری که حتما باورتون نمیشه .. ادمای خوب انرژی بهتری دارند نسبت به بقیه .. و یکی از لزوم داشتن یه انرژی همیشه مثبت پایبند بودن به اصول اخلاقیه !

البته مسائل دیگه ای هم مطرح هست که تو پستای بعدی بهش اشاره میکنم

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

گام اول احترام به خود و هستی

(مادر ترزا باشین!) حد اقل سعیتون رو بکنید

هستی اطراف ما با شعوره .. سرشار از اگاهیه ... و به طرز کاملا جدی انرژی که شما به ادما به اشیا به طبیعت و یا حتی به خودتون میدین رو ضبط میکنه و انرژی شما و اتفاقات و روند زندگی شما رو تغییر میده .. باید به هستی اگاهانه نگاه کرد .. انرژی که در هستی در جریانه مدام داره به سمت شما میاد و شما برای درک این انرژی لازم نیست کار محیرالعقولی انجام بدین .. وردای خاصی بخونین (!!) کارای خاصی بکنید (!!) و یا هر طور خرافات دیگه ای..

ارتباط شما با ادم ها و طبیعت و دوست داشتنشون و در عین حال بی تفاوتی نسبت به اتفاقات و ادم های منفی اطرافت در ضمنه دوست داشتن اونها میتونه شما رو به فردی با انرژی مثبت تبدیل کنه که شاید باورتون نشه چه کار هایی میتونین باهاش انجام بدین .. و مطمئن باشین اینقدر جهان اطرافمون باهوشه و درک داره که ذره ای ناخالصی میتونه سیر انرژی رو کم کنه ..

میتونم بهتون قول بدم اگر خصوصیات اخلاقیتون رو پالایش کنید حتی اگر خنثی ترین و منفی ترین ادم انرژیک روی کره زمین باشین به راحتی بعد از مدتی (برای هر کس مختلفه) میتونین انرژی مثبتی پیدا کنین و انرژی اطرافتون رو خیلی راحت درک کنید

هستی هوشمند چیزی که علاوه بر پذیرفتنش باید بهش احترام بذارین و و باهاش ارتباط برقرار کنین..

اولین قدم برای بالا بردن انرژی مثبتی که هر لحظه منتظر تایید شماست اینه که با هستی ، خودتون ، مردم مهربون باشین ..

چند دستورالعمل ساده برای ارتباط با خودتون

بیشتر تنها باشین

بیشتر سکوت کنین

برای خودتون وقت بذارین

با خودتون حرف بزنین

خودتونو به اسم کوچیک صدا کنین(اینکار موجب ارتباط با ضمیر ناخود آگاه میشه)

به خودتون تو ایینه زل بزنید و حرف بزنید

برای کوچکترین خواسته ای با خدا ، طبیعت و خودتون صحبت کنید

خودتون رو نوازش کنید

با مردم باشین ولی بدون انها زندگی کنین

با مردم مهربون باشین

خدا دنیا رو از اول هابیلی و قابیلی خلق کرده این رو از داستان افرینش متوجه باشین همیشه و در همه حال دعواهای هابیلی و قابیلی بوده و تمام شدنی هم نیست نذارین رفتار و حرکات ادمای اطرافتون شما رو متوجه اونا کنه و ازشون کینه به دل بگیرین یا باعث بشه تحریک بشین و رفتار ناشایستی داشته باشین و انرژیتون رو دفع کنید .. با رعایت کردن خیلی از موارد بالا به راحتی میتونید طی چندین ماه انرژی منفی که از گذشته داشتین رو پالایش بدین یکی از راه های جدیتر پالایش انرژی علاوه بر پایبندی به اصول اخلاقی و ارتباط قلبی با خودتون و طبیعت تمرکز کردن با شیوه های مختلف شناخته شده است .. حالا بستگی داره شما با کدومش ارتباط بیشتری برقرا میکنید ..

دومین تمرین بعد از صحبت کردن با خود و رعایت اصول اخلاقی و همزیستیه مسالمت امیز ، توجه و تکرار مداوم بر روی یه عنصر دیگه مثل آب ، شمع یا هر وسیله ای که خودتون راحت ترین

توجه و تکرار مداوم و حرف زدن با خودتون و ارتباط عمیق قلبی برقرا کردن با خودتون در مدت زمان چهل روز به چهل روز میتونه انرژیتون رو پالایش کنه از اونجاییکه بیشتر تعلیمات انرژیک از قدیم به زبان عبری بوده منم سعی میکنم نتیجه مطالعات و تحقیقات خودم رو براتون بذارم مثل تاکید بر عدد چهل آب شمع ارتباط با ایینه و ..

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

ببینید انرژی بالا با خوشحالی و سرخوشی فرق داره شما با وجود انرژی بالا میتونین خوشحال باشین ولی داشتن یه روحیه سرخوش لزوما نشون دهنده انرژی بالا نیست یعنی عکسش درست نیست!

باید قدرت فکرتون دست خودتون باشه

اراده کردن بخوابین ، اراده کردین بلند شین ، فکر کنین ، برون فکنی کنید ، رویابینی داشته باشین ، بتونید احساسات شخصی انسان دیگه ای رو که واستون مهمه رو بفهمید یا خیلی کارهای دیگه که گفتنش شاید یه مقدار شک برانگیز باشه ! مثل سبقت از زمان ، پیش بینی اتفاقات نزدیک .. یا اتفاقات در حال وقوع .. و ..

در واقع بخشی از خدا درون شما هست که هر چه بیشتر دنبالش باشین از نظر روانی سالمتر هستین و از نظر فنی انرژیتون رو بیشتر میکنه

میتونید از درون خودتون صداهای واضحی از ناخوداگاهتون بشنوین

یعنی با خودتون یه مکالمه هوشمند داشته باشین

البته یکی از اون چیزهایی که به نظرم تو ادمای انرژیک خیلی جالب و مفید هست بی تفاوتی نسبت به خوب و بد روزگاره ! نه وشحالی اونقدر عمیق میشه که روشون تاثیر بذاره و نه ناراحتی اونقدرا عمیق ..

ولی هیچ وقت فراموش نکنین

دنیا به قدری کوچیکه که در مقابل اراده ی شما هیچی نیست ! و به قدری بزرگه بزرگه که تنها اراده شما کافی نیست !

به تدبیر کننده ی همه ی امور زمین وصل بشین .. منبع تمام انرژی های دنیا تنها و تنها پیش خودشه ! و ما هم به این انرژِ محتاجیم و هم مشتاق !

گام دوم تمرکز و خالی کردن ذهن هست

برای خودتون مدت زمان چهل روز رو تعیین کنید ، ورزش های مثل یوگا ، استخر میتونه کمکی کنه تا ذهنتون رو خالی کنید

افرادی که دغدغه کمتر فکر دارند و ذهنشون سفید تره ادمای با انرژی تری هستند

راحت ترین راه برای رسیدن به انرژی بالاتر خودتون هستین

باید ذهنتون رو به وسیله یک قدرت برتر خالی کنید

اما همیشه پیدا کردن یه ادمیکه که بتونه فشار روانیتون رو تخلیه ممکن نیست !

شاید با هیپنوتیزم یا بودن با شخصی که انرژی بالاتری داره و قدرتهایی برای خودش داره نعمت بزرگی باشه اما برای همه مقدر نیست( ادمایی که انرژی خیلی بالایی دارند میتونند اگر خودتون بخواین انرژی منفی حاصل از یک اتفاق رو با کمی تمرکز از راه دور یا نزدیک تخلیه کنند ) پس در نتیجه سعی کنین با کائنات با خدا با اسمون با زمین ارتباط بگیرین .. اگر خوبتر باشین خصوصا با مردم .. اون وقت فکر کردن به هستی براتون راحت تره و هستی جذب شما میشه ..

سعی کنید اولویت اولتون بهتر شدن باشه تا انرژیک شدن ! این راهیه که زودتر به مقصد میرسین ..

خدای درونتون رو بیدار کنین بذارین شما رو اروم کنه ..

پیامبر قبل از اینکه قران بهشون وحی بشه روزه سکوت میگرفتند .. اگر تو زندگی ادمای بزرگ و مفید و خوب چه مذهبی و چه غیر مذهبی نگاه کنید مهمترین چیزی که تو وجو اون ادمها به چشم میخوره تلاش برای بهتر شدن هست و ارتباط سالم با دنیا ..

یکی از تمرینات ساده برای پالایش انرژی استفاده از شمع و عطر هست

شمعی رو روبرتون بذارین با کاسه ای از آب تمام انرژی و تمرکزتون رو بذارین روی شمع .. اوایل به نظرتون بی معنی میاد و شاید خیلی طول بکشه که بتونید باهاش ارتباط برقرا کنید ... اما تمام تمریناتی که گفته میشه اصل اولیه اش پالایش اخلاقی و رعایت حق انسانهای اطرافتون هست ..

شمع ، آب عطر و نور کم یا زیاد(هر جور بهتر میتونید..

اینکارو تو شب انجام بدین

خداوند در قران فرموده : من شب رو مایه ارامش قرار دادم

از ساعت یازده و نیم شب تا نزدیکای صبح انرژی موج میزنه که تو ساعات دیگه از روز موجود نیست .. و ساعات افزایش موج انرژی هستند .. از دستش ندین

یکی دیگه از تمرینات ساده

بردن ذکر های مذهبی هست

حالا این ذکرا به هر زبان و جمله ای میتونن باشن

میشه یه قطعه شعر روح شما رو هیجان زده کنه .. یا یه قطعه موسیقی ارام ، یا اسما خدا ...

یکی دیگر از تمرینات برای پالایش انرژیتون

حذف موسیقی های تند و سر و صدا و سکوت سکوت سکـــــــــــــــوت ...

انرژی که تو سکوت هست غیر قابل وصفه

موفق باشین

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

چند تمرین ساده

میخوام یه سری تمرینات عمومی و تخصصی تر (یه کم البته ) ارائه بدم

تا اونجایی که مقدوره تو یه فضای عمومی گفته بشه

البته نیرو گرفتن از تمام این ها ملزوم به رعایت اصولیه که بالاتر گفتم

وگرنه نتیجه بخش نیست

+تمرینات عمومی و روزمره که گفته شده..

پوشیدن لباس های روشن(ترجیحا سفید)

عطر و رعایت بهداشت

مادر ترزااااا بودن

صدقه و کمک کردن

تنهایی و سکوت

سکوت و سکوت

دور بودن از سر و صواهای نا بهنجار

یوگا و ورزش

تماس زیاد با اب

استفاده از ارامش شب

عدم پر خوری

+تمرینات تخصصی تر

1.شمع و آب

یه کاسه اب + یه شمع روشن + تنهایی

تمرکز روی شمع و خالی کردن ذهن و ازاد گذاشتن فکر ..

2.اینه

صحبت کردن با اینه با زمان بشتر از 20 دقیقه در روز .. باعث بیدار شدن ضمیر ناخود اگاهتون میشه و شما رو در همه حال هشیار نگه میداره..

3.یادداشت کردن رویاها

هر شب رویاهاتونو یادداشت کنین تا جایی که دیگه رویا نمیبینید البته با رعایت همه ی اصول نه فقط یادداشت کردن !

خواب ندیدن دو حالت داره .. یا انرژیتون بالاست یا ضمیر ناخود اگاهتون قوی شده بر بخش اگاهتون .. این دو تا عکس هم هستند .. مگر در موارد خاص که لازمه ی هم هستند ..

4.قبل از خواب با خودتون صحبت کنید

مدت زمانی رو قرار بدین قبل از خواب خودتون رو تصور کنین که با خودتون به گفتگو نشستین

5.از ساعت 12 شب بعد

سکوت مطلق !

برای همه ی این ها مدت زمان چهل روز رو در نظر بگیرین ..

عدد چهل قدرت خاصی در نظم بخشیدن به بدن و ذهن شما داره

یادتون باشه ما از توهمات ذهنی من باب انرژی صحبت نمیکنیم ما در مورد چیزی صحبت میکنیم که باید حس کرد و دید و شنید و فهمید

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

تقویت قوای جسمی

شاید باورتون نشه که یه ادم با انرژی فوق العاده بالا تنها به دلیل یه سرماخوردگی ساده نمیتونه اونجور که باید از انرژیش استفاده کنه و تنها بتونه یه برون فکنی اون هم تنها با اختیارات محدود داشته باشه

بیماری ، افسردگی، ضعف اعصاب و یا حتی بیماری های کوچک میتونه روند انرژیتون رو مختل کنه !

البته این به این منظور نیست که انرژیتون رو از بین میبره .. بلکه حیطه ی اختیاراتتون رو کاهش میده .. انرژی موقتا به حالت خاموش در میاد ! و در دراز مدت میتونه سیر انرژی رو کم کنه

اما خب باید به این نکته هم اشاره کرد که به محض تقویت جسمی انرژی به طور خودکار به حالت اولیه اش برمیگرده ..

خیلی از اختیاراتی که شما دارین هنگامیکه انرژیتون بالاست مستلزم اعصاب قوی و تحمل و طاقت بالای جسمیه ..

خیلی از رژیم های غذایی میتونه بدن شما رو کند کنه .. گیاه خواری چیزی که از دیر باز تو بسایری از مکتب ها و دستورات پزشکی سنتی هست میتونه انرژیتون رو افزایش بده .. در مواردی که احتیاج به انرژی روحانی بالایی دارین بهتره که گوشت و غذاهای حیوانی کمتر مصرف بشه ..

البته به طور موقت !

از جمله رژیم های غذایی که میتونه موثر باشه در انرژیتون میشه به خیلی از دستورات قدیمی که اساس طبقه بندیشون بر مبنای "طبیعت گرم" و "طبیعت سرد" انسانها و مواد غذایی اشاره شده پیشنهاد کرد ..

باید طبیعت جسمیتون رو هم کاملا بشناسین .. اگر طبیعت گرمی دارین راه رسیدن به تقویت جسمیتون هم راحتتره ..

چاقی هم باعث ضعف انرژی میشه و میتونه کندش کنه .. اما خب باز ادمای چاق نسبتا با یه اختلاف خیلی کمتر از ادمای لاغر راحت تر میتونن جسمشون رو تقویت کنند ...

افسردگی یکی دیگه از علت های شایع کاهش انرژی در بدن هست .. و در خیلی از موارد کاهش انرژی منجر به افسردگی و غم میشه ...

البته موارد نادری هم هستند که افسردگی به علت کنترل نشدن انرژی حیاتی فرد هست که روحیاتشو تغییر میده و فرد نمیتونه رفتار بالانسی داشته باشه ... مثل مواردی از افسردگیهای دو قطبی .. که فرد مدتی شاده و مدتی ناراحت ..

تخلیه نشدن انرژی هم میتونه باعث ضعف جسمی بشه و بالانسشو در جسم تغییر بده ..

گاهی اوقات یه اتفاق بد یه حادثه یه خبر یا یه شوک و غمی که مدتها پیش داشتیم میتونه تاثیر مستقیم بذاره رو سیستم عصبیمون و در نتیجه انرژی کم بشه ..

فرق انسانهای انرژیک با ادمای عادی و با ادمهای نا اگاه تو نحوه ی کنترل و استفاده از انرژیشون و همینطور تقویت و بالانس اون در طول زندگیشونه ..

ادمای انرژیک هم اگر به خالی شدن انرژیشون نپردازند مقداری روی وضعیت جسمیشون تاثیر میذاره..

به غیر از یه سری فعالیت های تخصصی که میتونند انجام بدن مثل برون فکنی و تله پاتی و هیپنوتیزم و .. (و چه بسا خیلی فعالیت های دیگه که معمولا گفته نمیشه ) میشه که با کمک کردن به شخصی یا تعریف و تمجید از چیزی که باعث بشه شخص دیگه ای حس خوبی بهش دست بده یه مقداری از انرژِ رو بالانس کرد ..

یعنی اگر زیاده جاریش کرد و اگر کم هست زیادش کرد ..

به هستی احترام بذارین .. شعور کیهانی خیلی بیشتر از این حرف هااااست !

خودش میتونه با ذره ای اقدامات از طرف شما شما رو اپ تو دیت نگه داره !

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

اینم یه مطلب علمی در مورد تاریخچه و تعریف انرژی از مکاتب مختلف

پیش گفتاري بر هاله و هاله بيني

در نوشته های باقیمانده از عرفا به ندرت از حوزهء انرژی سخنی به میان آمده است ولی نظرات آنان طی گذشت بیش از هفت هزار سال در سراسر جهان با مشاهدات دانشمندان تا به امروز مطابقت دارد. تمامی مذاهب معنوی از روئیت نور در اطراف سراشخاص سخن گفته اند، که بواسطه عبادات و نیایش قلبی وجودشان سرشار از اگاهی شده به رفعت ، مراتب و مقامات معنوی ومتعالی رسیده قابلیتهای پنهان حس برتر در آنان آشکار میشود.

در باورهای سنتی معنوی هند باستان که حدود پنج هزار سال قدمت دارد از نوعی انرژی کیهانی بنام پــــرانا (perana) سخن گفته اند که این انرژی کیهانی تشکیل دهنده و منشاء اصلی حیات قلمداد میشود. پرانا یا نفس حیات، در تمام کالبدها دمیده شده و به آنها هستی می بخشد.

یوگی ها، جین ها، مرتاضان و عرفا با استفاده از ذن، مدیتیشن، مراقبه، فنون تنفسی و تمرینات جسمی تلاش میکنند تا این انرژی را به تسلط خویش در آورده هشیاری و طول عمر فرا تراز حد معمول بدست آورند.

چینیان در هزاره سوم پیش از میلاد به وجود انرژی حیاتی بنام چــــی(chi) معتقدند،که تمام موجودات جاندار و بیجان متشکل از این انرژی اند.

چــــی که ترکیبی از دو قطب نیرو یعنی یین (yin) و یانگ(yang) میباشد.وقتی این دو نیرو در حالت متعادل باشند انسان تندرست و سالم است. و در صورت عدم تعادل دچار بیماری میشود.

غلبه نیروی یانگ موجب فعالیت شدید اعضاء بدن و برتری یین باعث کاهش فعالیت و نقصان در بدن خواهد بود. که حاصل هر دو حالت غیر متعادل بروز بیماریست. هنر طب سنتی چین و رشته های زیر مجموعه آن بر ایجاد تعادل بین یین و یانگ استواراست.

در مکتب عرفانی یهودیت کالابا ( kalaba) در حدود 540 سال پیش از میلاد حضرت مسیح (ع) به همین دونیرو به عنوان نور اثیری اشاره میکندکه به آن کارنایین(karnaeen ) نیز اطلاق کرده اند. وبه عنوان مثال میکل آنژ در تندیس حضرت موسی (ع) کارنایین را به شکل دو شاخ نشان داده در حالی که میتوانسته آنرا با دو رشته نور نیز نشان دهد وشاید این کار او ناشی از معنی این لغت در زبان عبری باشد که دارای دو معنی شاخ و نور است. همچنین در اسطوره اسب شاخدار که سمبلی از عشق و الوهیت است، شاخی در پیشانی اسب سفید ونوری در اطراف او ترسیم شده است.

در کتاب عهد عتیق نیز در باره نوری جانداران خصوصا" انسانها اشاراتی متعدد شده است.

در کتاب علوم آینده نوشته جان وایت از 97 فرهنگ مختلف که پدیده هاله را با 97 نام مختلف میشناسند، یاد شده اس.

در بسیاری از مکاتیب تعالیم اسرار و رموزمانند مغ ها درمتون قدیم ایران باستان،کاهنین در مصر باستان، ودیک (vedic)،الهی شناسان، کیمیا گران، بومیان آمریکا، قبائل آفریقایی، بوداییان هندوستان، تبت، نپال، بودیست های ذن در چین و ژاپن وتفسیر متون سانسکریت، کنفوسیوس، فیثاغورث ، کریشنا و بسیاری دیگر.

از قرن شانزدهم میلادی به بعد افراد مختلف خصوصاً پزشکان زیادی که در پی کشف درمان بیماریها بوده اند و محققین معاصر در تعلیم نوین علمی موفق شده اند نتایج مشاهدات عینی خود را به این اطلاعات اضافه نمایند . نظریه وجود انرژی کیهانی که با تسلط به طبیعت و قابلیت نفوذ در تماس اجزاء آن توسط بسیاری از نظریه پردازان مطرح شده و به عنوان کالبد نورانی شناخته شده است. نخستین بار حدود پانصد سال قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) توسط پیروان فیثاغورث به ثبت رسیده است، آنان معتقد بودند این نور میتواند بر اندامهای بدن انسان تاثیر گذار بوده و درمانی بر بیماریها باشد.

دانشمندانی همچون بویراک (boirak) و لی بوالت (lee bovalt) در قرن دوازدهم نوعی انرژی را در بدن انسان شناسایی کردند که عامل تاثیر از راه دور در بین افراد است.

به نظر آنان هر کسی به دلیل حضور خود درهر جایی میتواند تاثیرات مطلوب یا نا مطلوب ، مثبت یا منفی بر روی دیگران بگذارد وحتی میتواند این تاثیرات را تا فاصله های دوری روی دیگران منتقل نماید.

پاراسلسوس فیزیکدان و مصلح مذهبی سویسی (1541-1493 ) این انرژی را ایلیاستر(ILLiaster) نامید و آنرا ترکیبی از انرژی حیات و عنصر حیات میدانست.

هلمونت (HeLmont) ریاضیدان قرن نوزدهم، سیالی کیهانی را که در تمام طبیعت وجود و نفوذ دارد و ماده ای دارای جسم یا قابل تراکم نیست معرفی نمود به نظر او این سیال روح حیاتبخش خالصی است که در تمام کالبدها نفوذ میکند.

لایب نیتـــــــز(Leibnitz) دانشمند ریاضیدان نیز معتقد بود که عالم از عواملی تشکیل شده که هر یک منشاء انرژی بوده و خود محرک خویش هستند.

پدیده انرژی کیهانی در قرن نوزدهم توسط هلمونت و مسمر(Mesmer) که بنیانگذار مسمریسم بودند مطرح شد که بعدها به نظریه هیپنوتیزم تبدیل شد.

به نظر آنان اجسام و اشیاء ، جاندار و بیجان بوسیله این انرژی شارژ شده و کالبدهای مادی میتوانند از فاصله های دور تاثیراتی یکطرفه یا متقابل بر هم داشته باشند.

با طرح این نظریه فرضیه ای مطرح شد که بر اساس آن احتمال وجود میدانی از انرژی تا حدی با حوزه الکترو مغناطیسی قابل قیاس بود.

کنت ویلهم رایش باخ (Count WiLheLm Von Reich Bach) در قرن نوزدهم طی سی سال وقت خود را صرف انجام آزمایشهای تجربی اطراف نوعی حوزه انرژی بنام ادیک (Odic ) نمود به نظر او ادیک بخشی از خصوصیات حوزه الکترو مغناطیسی تشریحی، توسط جیمزکلرک ماکسول (Jemes Clerk Maxwell ) را دارا بود، او در کشف ادیک به این نتیجه رسید که قطبهای آهنربا نه تنها نماینده قطبیت مغناطیسی بلکه دارای قطبی منحصر بفرد بنام میدان ادیک هستند. سایر اشیاء مثل کریستالها هم بدون اینکه خاصیت مغناطیسی داشته باشند دارای این میدان هستند. ضمنا" میدان ادیک را نماینده مشخصات ذهنی ای چون( داغ، قرمزو نامطلوب) یا (سرد، آبی و مطلوب) دانست. ضمن اینکه نتیجه گرفت قطبهای همنام مغناطیسی همدیگر را جذب نمیکنند ولی قطبهای همنام ادیک به سوی هم جذب میشوند، واین اصل یکی از مهمترین خواص پدیده هاله هاست.

رایش باخ رابطه بین انفجار های الکترو مغناطیسی خورشید و غلظت های حوزه ادیک مربوطه به هر کدام را مورد بررسی قرار داد و کشف کرد بیشترین تمرکز این انرژی درطیفهای قرمز و بنفش متمایل به آبی اشعه خورشیدی است و بارهای مخالف،مفاهیم ذهنی گرما و سرما را با درجات قدرت متفاوتی تولید می کند. او موفق شد طی یک رشته آزمایشات – نوسانات مربوطه را در یک طبقه بندی نوسانی قرار دهد.

تمام شاخصهای الکتریکی مثبت در افراد مورد آزمایش حس گرما را القا و عواطف نا مطلوب تولید کردند و شاخصهای منفی حس سرما و خوشایند را تولید نمود.

میزان قدرت این عواطف به نسبت وضعیت آنها در جدول نوسانی تغییر میکرد .دریافتهای حسی از گرما تا سرما متغییر و با رنگهای مختلف طیفها از قرمز تا نیلی مطابقت داشتند .

رایش باخ به این نتیجه رسید که میدان انرژی ادیک از طریق سیم قابل انتقال است ،اما سرعت آن بسیار کند و تقریبا" چهار متر بر ثانیه است (این مطلب در انتقال انرژی از راه دور تاثیر فراوانی گذاشت) و سرعت مذکور بیشتر به جرم عنصر تشکیل دهنده سیم بستگی دارد تا به درجه رسانایی آن .

او کشف نمود که این حوزه انرژی مثل حوزه الکتریکی میتواند اشیاء و اجسام را در محدوده خود باردار نماید. آزمایشاهای دیگر او نشان داد بخشی از این انرژی میتواند مانند نور ار طریق عدسی متمرکز شود،در حالی که بخش دیگری از آن از اطراف عدسی دفع میشوند،درست مثل شعله شمعی که از اطراف موانع جریان پیدا میکند این بخش منحرف شده از حوزه انرژی ادیک در مقابل جریان هوا و برخی موانع مانند شعله شمع عمل میکند (انتقال انرژی شفا بخشی در برخورد با برخی موانع چنین عمل میکند) به نظر می رسد که طبیعتی همچون گاز مایع دارد. بر اساس این آزمایشات میدان هاله در طبیعت خود همچون سیالات است و در بعد انرژی مانند امواج عمل می کند .

به نظر اوجریان دریافت نیروی ادیک در بدن انسان تقارنی شبیه به آنچه در بلورها – در راستای محور اصلی وجود دارد ایجاد میکند. براساس این کشف تجربی،او سمت چپ بدن را به عنوان قطب منفی و سمت راست بدن را قطب مثبت دانست و این مساله با مفهوم یین و یانگ در چین باستان مطابقت دارد.

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

تولد (1)

(طالع بینی و تولد)

تو این پست میخوام خیلی ساده در مورد روز تولد هر کس صحبت کنم بنا به اطلاعات خیلی مفصلی که طی یه پروسه طولانی بدست اوردم ..

طالع بینی اثبات محکمی نداره اما نفی محکمی هم نداشته ...

تاریخ تولد هر کس .. یعنی دقیقا روزی که متولد شده .. تاثیر بسزایی در شکل گیری شخصیت و البته سرنوشت اون داره ..

ریشه طالع بینی رو اگر بررسی کنیم بعضا برای خیلی از ما غیر منطقی و بعضا خیلی هم منطقی به نظر میاد !.. ارتباط بین اجرام آسمانی و تاثیر اون بر خصوصیات اخلاقی انسان تا حد زیادی با خرافه امیخته شده طوری که اصلا نمیشه صحت و سقم این جریان رو درست درک کرد..

انسانها از دیرباز علاقمند بودند به این مسئله و میبینیم هنوز هم شاخه های دروغین بیشتر از خود قضیه به جا مونده ..

طالع بین ها اعتقاد داشتند ما از همه اجرام اسمانی از جمله ماه و خورشید که از همه به ما نزدیکترند تاثیر میگیریم...و البته علم هم درصدی از تاثیرات ماه و خورشید رو روی انسانها تایید میکنه .. نمونه اش هم اثر شدید ماه کامل بر روی طیف وسیعی از انسانهایی که از اختلال روانی شدید رنج میبرند و جنون حاصل از تاثیر نور ماه بر انها سالهاست که مورد تاییده..

طالع بینی تابعی از اجرام اسمانی هست .

مثلا در متون قدیمی طالع بینی نوشته شده که مریخ هوش رو کنترل میکنه و .. همه دوازده صورت اسمانی در منطقه البروج نیز اثر مخصوص خودش رو داره.. مثلا سنبله(قاطعیت همراه با صفات تحلیلگرانه ) و .. که مثلا اگر همین سنبله ماه تولد کسی باشه و در اون روز مریخ هم در لحظه تولد نزدیکتر به زمین و قابل رویت باشه فرد بتونه از هوشش خیلی زیرکانه استفاده کنه ..

تو جداول نجومی تقسیم بندی دوازده گانه دیگه ای هم هست ... که بر هیچ رصد علمی تا بحال شناخته نشده...

طالع بینان اعتقاد داشتند در واقع شخصیت یک فرد تجلی از یک گروه ستارگان تاثیر میگیره که انها یا در "تقابل" یا در "تناظر" یا در "قران" یا "ثلث" یا "قائمه" و .. هستند و این روابط رو تفسیر میکردند..

صور پیچیده از نیروهای کیهانی وجود داره که بدون انکار میشه انسان رو مستعد خصوصیاتی بکنه .

کوشش برای اینکه بفهمیم کدام طرح آسمانی چه تاثیری بر زندگی انسان داره مثله اینه که سعی کنیم متوجه بشیم کدوم ژن از ژنوم ما حاوی اطلاعات مربوط به رنگ چشممونه و در واقع کشیدن این طرح بسیار پیچیده تر از کشیده نقشه ژنتیکی بدن انسانه !

در بین محققان در این زمینه اسم "گوکولن" هم چشم میاد انهم بعلت تحقیقات با نظریه اینکه ((تمام اینده تخصصی طفل به ساختمان زنتیک اون هست و قسمتی از این لحظه تولد با مطالعه بر وضعیت سیارات میتوان پیشگویی طبیعت و مزاج فرد در اجتکاع آتی ممکن بنظر برسه )) که البته این همون اثر انسان و سیارات هست که امیدوارم بتونم ساده براتون توضیح بدم

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

تولد (2)

توصیه های کوچک

اما در مورد روز تولد چند تا توصیه هست که بهتره جدی گرفته بشه ..

سعی کنین روز تولدتون رو از قبل برنامه ریزی خوبی داشته باشین نه برای گرفتن کادو و جشن بلکه برای رسیدن به یه آرامش روحی .. تولد رو هم مبدا و هم مقصد فعالیت هاتون بذارین .. خواسته هاتون رو حتما مشخص کنید

این روز از روزای طبیعت که مشخصا مربوط به خود شماست

تمرکز کنید و سعی کنید تنها باشین .. با خودتون خلوت کنید و البته این حرکت معروفی که همه انجام میدن رو یکم جدیتر بگیرین .. منظورم ارزو کردن و طلب خواسته هاتون ..

مغناطیس طبیعت اونروز با شما همخونی داره .. سعی کنید این مغناطیس رو باور کنید ..

به هر چیزی که خیلی براتون مهم فکر کنید .. شب تولد رو میشه شب سرنوشت هم نام برد روزی خیلی از اتفاقات برای شما تو این روز به جریان می افته و یا متوقف میشه و بستگی به انتخاب ها و شدت و ضعف روحی شما داره ..

مطالعات من بر روی تاریخ تولد نشون دهنده این هست .. ذهن نا خوداگاه ما در اینروز بسیار هوشیار تر از همیشه است و انرژی و مغناطیس ما هم در روز تولدمون بسیار بالاست .. و فقط با کمی تمرین میتونیم اتفاقات و جریان های بهتری رو تو زندگیمون جذب کنیم..

پس .. یه آرزوی قوی داشته باش .

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

اثرات کیهان بر انسان-تولد، انرژی و متابولیسم

(ماه)

یکی از عواملی که تعیین کننده در تولد انسان هست وجود ریتم هایی در کل منظومه شمسیه.. ریتمهایی که قریب به اتفاق همه ی موجودات زندگیشون رو با اون ها تنظیم میکنند.. البته بحث مفصلیه و جاش در این تاپیک نیست اما به اختصار ذکر میکنم ...

همانطور که قبلا ذکر کردم زمین تحت تاثیر شدید انرژی های کیهانی اطرافشه ... تحت تاثیر شدید حرکت ماه ، خورشید و هزاران امواج رادیویی و مغناطیسی که به زمین برخورد میکنه .و تمام موجودات به نحو قابل توجهی خود رو با این تغییرات وفق دادند. تولد ها طرح متناوبی رو دنبال میکنند و اون به این صورت هست که در صبح نوزادان بیشتر بدنیا میان تا در عصر .. البته باز بیشتر توضیح میدم در پایین.

با طلوع خورشید ضربان قلب بالا میره و در اوائل بعد از ظهر به اوج خودش میرسه و سپس انرژی متابولیسمیه شما از سرعتش کم میشه و تا حوالی ساعت 4 صبح به پایینترین حد خودش میرسه . البته این عمومیت داره اما برای هر شخص این تابعی از روز تولد و لحظه تولد اون هست.. شما بعضی ساعات روز بیشترین حوصله رو دارین و انرژیتون کامله و حالتون خوبه ! اما از بعضی ساعات حس خوبی ندارین و این ساعات معمولا کرخت و بی حوصله هستین.. البته این فقط در صورتیه که شما این ریتم رو در بدن خودتون پیدا کرده باشین.! بخشی از این ریتم مربوط به تولدتون هست و بخشی دیگه اثرات این پدیده ها..

در متون دینی ما هم دیده میشه که عارفان شب زنده داری بسیار میکنند و ثواب بسیاری هم براش ذکر شده .. فکر کنم تونسته باشین علت اونرو درک کنین.. وقتی بدن شما در کندترین حالت متابولیسمی هست و ارامشی که در طی آن برای جسم فرد ایجاد میشه در بالاترین حالت روحی هست.. نزدیکای اذان صبح .. و همین موضوع اثر عبادت رو در این ساعت مهم کرده

حیات در هوای گرگ و میش قبل از طلوع افتاب در پایین ترین نقطه جزر خود است. بیشترین تولد ها هم در این ساعت اتفاق می افته.

در نیمکره شمالی زمین تعداد نوزادانی که در بهار بدنیا میان بیشتر از فصل پاییزه و به طور متوسط 200 گرم هم این نوزادان سنگین تر هستند .. و باید ذکر کنم ما انسانها به علت جنس افرینشمون هنوز هم رابطه ی ناخودآگاهی تنگاتنگی با طبیعت داریم و هنوز دارای فصل جفت گیری هستیم.!

به طور خلاصه ذکر کنم در هر دو نیمکره تولد در بهترین ماه ها و طول عمر و هوش فرد اگر با این ریتم همراه بشه تاثیر بسزایی در شخصیت و زندگی اون فرد داره.. و بر حسب قوانین طبیعی دارای ژن های قویتری هستند..

تاثیری که انسان از ماه میگیره بدین صورت میشه خلاصه کرد که بیشتر تولد ها در بعد از ماه کامل اتفاق می افته البته در متون دینی ما هم در مورد اداب بستن نطفه احادیث زیادی وارد شده .. که این پدیده رو تایید کرده .. که البته زبان گفتاری این احادیث شاید کمی عجیب باشه اما زبان علمیش همین هایی هست که در بالا عرض کردم..

در متون اسلامی ما ساعت هایی که برای بستن نطفه توصیه شده دقیقا منطبق بر ساعت هایی هست که بهترین حالت تولد رو در نیمکره ها داشته .. یعنی بهترین حالت زمین در تحت تاثیر انرژی های کیهانی مانند توجه به جهت قرار گیری به سمت قطب شمال و توصیه در شب جمعه و ظهر پنج شنبه و. .. که یه سرچ تو اینترنت بکنید راحت پیدا میشه..

آیات زیادى از قرآن مجید، به ماه و برکات و فوائد آن اشاره شده و در آیاتى نیز به آن، قسم یاد شده.

یکی از تاثیرات عجیب ماه بر انسان بر قاعدگی های خانمها است .. که طی اون یه اتفاق منحصر بفرد در بدن یه فرده...آنهم از بین رفتن منظم بافتها در بدن یه فرد سالمه ..مطمئنا یه رابطه نزدیک هست بین ماه و خونریزی که بطور عمودی وجود داره.. ماه همانطور که آب دریا رو کنترل میکنه بر فشار خون هم تاثیر داره

انستیتوی آمریکایی اقلیم شناسی طبی گزارشی از اثرات بدر کامل بر رفتار انسان منتشر کرده که طی آن وقوع جنایاتی با محرک قوی روانی ماندد جنون آتش زدن(ارسون)، جنون دزدی(کلپتومانیا) و .. در شب هایی که ماه کامله به بیشترین مقدار خودش میرسه ..

البته این از اثرات ماه بر انسان بود .. باید بدونیم ماه سیصد هزار برابر اثرش کمتر از نور خورشیده اما حیات قادره در چندین متری عمق آب به این علامت کیهانی ظریف جواب بده

برای همه ی اینها مثال علمی هم موجوده اما من ذکر نکردم که از اصل قضیه پرت نشیم..

بدونید که ضمیر ناخودآگاه شما میتونه این تغییرات رو درک کنه..خود آگاه افراد به منزله بخشي از دنياي مادي مي تواند ديناي اطراف او را تحت نفوذ قرار بده.

میبینی چه موجود شگفت انگیزی هستی ؟! هیچ چیز در جهان جالب تر از خودت نیست..

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

اثرات کیهان بر انسان-تولد، انرژی و متابولیسم

(خورشید و سیارات)

علیرغم همه مطالعاتی که دانشمندان برای تاثیر این پدیده ها بر روی متابولیسم و انرژی حیاتی انسان انجام میدند.. بنده به شخصه اعتقاد دارم بخش اعظم تاثیرات انها بر روی روان و روح ما بسیار پیچیده تز از چیزیه که گفته میشه و شما هیچ وقت نمیتونید اینو درک کنید تا وقتی که موفق بشید از خودتون یه موجود نیرومند بسازید .. با انجام دادن خیلی از تکنیک های ساده ای که قبلا گفته شد.. البته باید بگم وقتی خدا انسان رو اشرف مخلوقات خلق کرد قدرت این رو بهش داد که تاثیرات محیطی وارد بر انسان رو هم صد در صد اثرش رو کم و از وابستگی به این مخلوقات نجات بده ..

بحث خیلی پیچیده تر از این صحبت هاست.. ولی بر حسب شناخت ما از این پدیده ها منجر میشه هم علم کاملتری نسبت به خلقت داشته باشیم و هم بتونیم از مواهب اون بیشتر لذت ببریم و خیلی از پدیده هایی که برامو ن ناآشناست رو توضیح بدیم.

90 درصد موجوداتی که در طبیعت افریده شدند زندگی خودشون رو کامل منطبق بر اثرات این پدیده ها وفق دادند.. شاید ما بتونیم زمان دقیق خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی رو تخمین بزنیم اما حیواناتی که در طبیعت زندگی میکنند از این پدیده شوکه میشن و حتی در تحقیقاتی ذکر شده برخی از انها به حالت تدافعی موضع میگیرند و احساس خطر میکنند... چون تماما زندگیشون بر ریتم منظم ورشید پایه ریزی شده.

مرگ سیاه (طاعون) که در سالهای 1044 شمسی در انگلستان اتفاق افتاد باعث شد نیوتون به سمت کشف عجیبی بره و آنهم این موضوع که نشون میده در این سالها لکه های خورشیدی در فعالیت خیلی شدید بودند . طاعون های بزرگ دنیا شیوع دیفتری در دنیا شیوع ابله در شیکاگو و ... همچنان تحت تاثیر فعالیت لکه های خورشیدی بودند !

امروزه اطلاعات بیشتری داریم که نشون میده خورشید اثر مستقیمی بر فعل و انفعالات بدن ما داره ..

خورشید اثر واضحی بر خون و دستگاه ایمنی ما داره و این اثراث غیر قابل انکاری بر قوای بدنی ما و تاثیر اون در مسیر انرژی انسان در طول روز داره

یه نکته جالب هم باید ذکر کنم .. هنگام طلوع خورشید و غروب اون در متون دینی ما سفارش اکید به دعا و نیایش شده و احسن اوقات هست برای نیایش بخش اعظمش به این اطلاعات کیهانی برمیگرده .. همونطور که تو پست قبلیم ذکر کردم ..

و اما سیارت.. اینجا باز یکم وارد بحث طالع بینی میشیم .. اقای گوکولن که پیشتر ازش براتون گفتم طی تحقیقاتی به این نتیجه رسید که بیشترین امار تولد ها در بین روزهایی که مریخ و زهره در جداول استخراجی از طالع بینی در بالاترین نقطه خویش در اسمان هستند و یا تازه طلوع کرده اند..

ایشون بدنبال اثبات این رابطه یکبار دیگه ارتباط عجیبی میان مشاغل و سیارات کشف کرد.. بر اساس نتایج اماری تولد افرادی که وی جمع اوری کرده بود به این نتایج جالب رسید که برخی ادعاهای طالع بینی رو تایید کرد..!

اطبا و علما مشهور هنگامی متولد میشدند که مریخ و زحل بالا امده بوده در حالیکه هنرمندان و موسیقیدانان به ندرت در این زمان بدنیا امده بودند. نظامیان و سیاستمداران غالبا در حال بالا امدن سیاره مشتری متولد شده اما نوزادانی که موقع غروب این سیاره متولد شدند بندرت دانشمند بودند..

اما با وجود همه اینها تمامی ارتباطات انقدرها هم ساده و سرراست نیست!

ایشون مجبور شد برای اثبات نظریاتش تحقیقاتی با امار 25 هزار نفر انجام بده که باز هم نتایج یکسان بود.

دانشمندان و اطبا به یقین به زحل وابسته بودند نویسندگان و هنرمندان و موسیقیدانان به حضور هیچ سیاره ای وابستگی خاص نداشتند.. و سیاست مداران و نظامیان به مشتری!

این ازمایش بدون هیچ شکی نشان میده که وضعیت سیارت در اسمان دارای معنای خاصیه .. البته این متفاوته با اینکه طالع بینی رو حقیقتی اثبات شده بدانیم.!

در پستای قبلیم ازمایش گوکولن رو گفتم که اینجا بیشتر توضیح میدم.

فرضیه بسیار محتمل تر این است که در لحظه باردار شدن یا کمی پس از آن که مواد خام وراثت هنوز برای گذراندن اخرین مراحل پیوند بمنظور شکل دادن انسان جدید جا به جا میشوند محیط کیهانی نقشی مهم بازی میکند ..در واقع اثر این تحریکات در لحظه های ابتدایی بیشترین حالت را بر جنین دارد... گوکولن فکر میکرد تمایل نوزاد به متولد شدن در تحت طالع یک سیاره وراثتی باشد. ..

او نقشه زهره و مریخ و مشتری را رسم کرد و متوجه شد وقتی هر دوی این والدین تحت طالع یک سیاره باشند این همبستگی به بالاترین میزان خود میرسد.. او نتیجه گرفت تمام اینده این فرد به وراثت ارتباط نزدیکی دارد و قسمتی از لحظه تولد هم به مطالعه وضعیت سیارات در وقت تولد و پیشگویی مزاج و اینده و سرنوشت فرد ممکن بنظر میاید!

اگاهی از نیروهای کیهانی انسان را اماده و مستعد پذیرش برخی عقاید و طرح های نموده که ترکیب نهایی شکلی پر معنا و طبیعی را در پیش دارد

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

اشرف مخلوقات

در هیچ مکتبی حتی مکاتب اومانیستی اندازه اسلام برای انسان قداست قائل نشدند ..

زبان قرآن زبان سمبلیک هست و رازهایی درونش داره که بر خیلیا پوشیده است ..

با توضیحاتی که در بالا ذکر کردم صحبت کوتاهی هم من باب این موضوع داشتم که کمی ما رو به فکر وادار میکنه.. البته بحثش خیلی مفصله اگر ذکر نمیکنم حمل بر کوتاهی نذارین .. چون این مطالب فقط مخصوص شخص من نیست.. و صرفا این تاپیک یه اطلاع رسانی خیلی کوچیک هست..

داشتم میگفتم اشرفیت مخلوقات و داشتن این نشان برای انسان از سمت پروردگارش حامل پیامهای نهان و اشکار زیادیه ...

انسان دارای جسمی است فیزیک و به گفته پروردگارش از خاک که اون رو بسیار حساس و اسیب پذیر میکنه و کوچک و پست.. ذهنی که با هوای سردی احساس سرما میکنه ، پیر میشه ، مریض میشه و در اخر نابود میشه ..

همین انسان هم دارای روحی است به وسعت تمام دنیا ... روحی که میتواند دنیاهای بسیاری خلق کنه یا ویران کنه .. میتونه انتخاب کنه، بپذیره ، انجام بده ، پشیمان بشه، لذت ببره و به نامحدودیت و جاودانگی فکر کنه !

به قول دکتر شریعتی انسان مخلوقیست بین دو بی نهایت .. بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته ..

اگر کمی فقط کمی به این فکر کنیم که زندگی ما تو این دنیا چقدر محدوده و ذهن نامحدود ما میتونه مارو تو این تجربه کوتاه تبدیل به شاهکار خلقت بکنه و فقط کمی با خودمون خلوت کنیم متوجه حضور ناخودآگاهای اگاهی میشیم که خداوند بهمون هدیه داده ..

باور کنید راه رسیدن به ارامش اینقدر نزدیکه که هر کسی فقط کافیه که اراده کنه و بهش فکر کنه اونوقت خودش معجزه های جدید رو تو زندگیش ببینه ..

اولین قدم برای لذت بردن از زندگی خالی کردن ذهنمون هست اون هم با متصل شدن به روحی که خدا بهمون هدیه داده و درک کردن مغناطیس مثبت حاصل از وجود خدا در اطرافمون که همواره رحمان و رحیمه .. همواره باقی و همواره هست ! و این بودن بزرگترین نعمت برای بشره..

بشر میتونه به قدری بزرگ بشه که تمام مخلوقات رو در اختیار ببگیره و قدرت غلبه بر طبیعت خودش رو هم داره ! این خاصیت منحصر بفرد انسان بودنه ..

اشرف مخلوقات بودن یعنی تسلط بر تمامی مخلوقات ..

بیدار کردن انرژی میتونه برای شما اتفاقاتی رو رقم بزنه که فقط منحصر به خود شما باشه ..

شهود پیدا کردن نسبت به اتفاقات .. چرخش راه های سرنوشت و دیدن و لمس کردن جهان های موازی .. درک درست از زمان .. و ... کوچکترین مواردی هست که انرژی برای اشرف مخلوقات میتونه به ارمغان بیاره ..

گر به خود آیی به خدایی برسی.

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

این تمرینات هم در نوع خودش سبک و جالبن ..

تمرين 1 : براي خودتون يه استكان چاي بريزين.با دقت سعي كنيد فقط

به كاري كه دارين مي كنين، فكر كنين. بعد در يه جاي آروم بنشينيد و با

آرامش چاي رو ميل كنيد. به اين فكر كنيد كه با هر جرعه ي چاي، همه

ي انرژي موجود در آن را دريافت مي‌كنيد و لذت مي‌بريد. به لحظه لحظه

ي خوردن چاي دقت كنيد. (اگه فكر ديگه‌اي اومد توي ذهنتون، خودتون

رو شماتت نكنيد. فقط آروم سعي كنيد دوباره به خوردن چاي برگرديد.)

بعد از اتمام، حتما" در دفتر مراقبه از خودتون تشكر كنيد.

تمرين 2: مراقبه كنيد زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فكر كنيد.

مجسم كنيد با هر لقمه، انرژي موجود در غذا به همه ي سلول هاي

بدنتون ميرسه.از هر لقمه ي اون لذت ببريد.

نكته: غذايي كه با مراقبه خورده ميشه هرگز باعث چاقي هاي موضعي

نميشه. (در واقع وقتي ما غذا مي خوريم در حالي كه به صد چيز غير از

خوردن غذا فكر مي كنيم، باعث انباشته شدن اون در جاهاي نامناسب

مي شيم. بر عكسش هم صادقه. يعني كساني كه هر چيزي كه مي

خورن، چاق نمي شن، اگه روي غذا خوردن آگاهانه، مراقبه كنن، همه ي

انرژي موجود در غذا رو دريافت مي كنن. حتي مي‌تونين مجسم كنين كه

دوست دارين غذا در چه قسمتي از بدن شما باعث چاقي بشه! وقتي

دارين غذا مي خورين توي دلتون با لقمه هاتون حرف بزنيد! از لقمه ي

نون و پنير صبحتون بخواهيد كه همه ي نيروش رو به شما انتقال بده.

(اين يكي از مراقبه هاي هندوهاست!)

به تدريج خودتون رو عادت بديد كه هر كاري كه دارين انجام مي دين،

فقط به اون فكر كنيد و تصور كنيد با اين كار همه ي انرژي نهفته در اون

كار رو دارين دريافت مي كنين. خيلي سخته، اما شدنيه! شايد باورتون

نشه اما به تدريج حتي از كارهايي كه دوست نداشتيد، به شدت لذت

مي بريد. اين قانون رو به ياد بسپرين: بر هر چيز كه تمركز كنيم، انرژي

اون رو دريافت مي كنيم.

يك حكايت:

خوب مي خوام يه حكايت از يه گورو ي ( استاد بزرگ) هندي بگم كه توي

يه كتاب خوندم. اون با مريدانش دسته جمعي با هم، در جايي بيرون

شهر، زندگي مي كردند. همه ي مريد هاي اون موظف بودند سالها پيش

اون زندگي كنند و آموزش ببينند. يك روز يه نفر به اون استاد مراجعه مي

كنه و مي گه شما چه طوري به اين قدرت رسيدين كه مي تونين با نگاه

ديگران رو شفا بدين؟ وقتي من مريد شما بشم، در طي اين همه سال

كه بايد پيش شما بمونم، چه تمرين هايي انجام ميديم؟ در طول روز چه

كار مي كنيم؟

استاد مي گه: ما صبح ورزش مي كنيم. بعد صبحانه مي خوريم. بعدكار

مي كنيم تا ناهار. بعد ناهار مي خوريم. كمي استراحت مي كنيم ، باز

كار مي كنيم و شب مي خوابيم!

اون شاگرد عصباني ميشه و ميگه امكان نداره! ما همه ي اين كارها رو

انجام مي‌ديم اما قدرت شما رو نداريم. استاد مي گه: هرگز شما مثل ما

اين كارها رو انجام نميديد. شما صبحانه مي خوريد، كار مي كنيد، تفريح

مي كنيد، در حالي كه به چيز ديگه اي دارين فكر مي كنين، اما ما وقتي

صبحانه مي خوريم فقط به خوردن اون فكر مي كنيم! وقتي كار مي‌كنيم

فقط به اون كار فكر مي كنيم. وقتي.....

بنابراين شما هيچ انرژي اي دريافت نمي كنيد! اما ما همه ي انرژي هاي

موجود در طبيعت رو دريافت مي كنيم و با بخشيدن فقط مقداري از اون

به بيمارها، باعث شفاي اون ها ميشيم!

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

یه سری توضیحات دیگه من باب انرژی های زیستی اثر گذار بر انرژی روحانی بدم و بعد بریم سراغ پدیده هایی که انرژی رو درگیر میکنه ..

میدان حیات

ما حیات را انتخاب میکنیم چون مجبوریم ، زیرا در هر ثانیه صد میلیون ضربه رو که بر اعصابمان وارد میشه و اگر میخواستیم کامل دریافت کنیم قطعا مرده بودیم ! پس اطلاعاتی که وارد مغز میشن به دقت کنترل شده ان.. فقط تعداد کمی از آنها به مغز میرسند و تعداد کمتری در دسترس ما قرار میگیرند..

ما علاوه بر حواس پنجگانه حواس دیگری هم داریم که بر هیچ کس پوشیده نیست ... از جمله اونها میشه همین حساسیت نسبت به الکتریسیته و میدانهای مغناطیسی رو اشاره کرد..

که البته دانشمندان پر سابقه ای هم بودند و هستند که میدانهای الکتریکی حاصل از بدن موجودات زنده رو مورد بررسی قرار میدند..

البته من طی مطالعاتم از نظر علمی بر روی خواص الکتریکی انسانهای انرژیک به این نتیجه رسیدم هنوز هم خیلی مسائل قابل توضیح نیست و البته خاصیت متافیزیک هم همینه ..

گروهی که من عضو تحقیقاتیشون هستم هم نظر من رو تایید میکنند در واقع میشه گفت انرژی در هر فردی با یه خصیصه و استعداد بارزتر میشه ! مثلا در شخصی ممکنه حواس بصریش رو بیشتر کنه در شخصی هوشش رو و ... پس در واقع ما باز باید بیشتر روی خودمون مطالعه داشته باشیم و صرفا سر نخ هایی رو از مطالبی که گفته میشه پس زمینه ذهنمون داشته باشیم..

زیاد با بحث خیلی علمی در این مسائل موافق نیستم چون معتقدم علم هنوز هم باید دریچه های جدیدی رو من باب این موضوع کشف کنه و هنوز هم معتقدم این بحث چندان با کتابایی که خوندم قابل تطبیق نیست ..!

برگردیم سر موضوع خودمون..

هر فردی دارای میدان حیاتیه که هیچ ربطی به امواج مغزی که توسط الکتروکاردیو گراف ها ضبط میشه نداره(امواج مغزی رو در اخر توضیح میدم)..

میدان حیاتی ظاهرا مجموعه کل اثرات شارژ های الکتریکیه که در اثر واکنش های شیمیایی مداوم در بدن به وجود میاد و تا وقتی که فرد زنده است ادامه دارد و حتی در مواقعی که فرد دارای بیماری هست در وضعیت حادی قرار میگیره و به راحتی میشه اونرو با الکترودهای که کمی از پوست فاصله داشته باشن اندازه گرفت..

تو افراد سالم انقدر این میدان ها منظم عمل میکنند که میشه پیش بینی کرد که کی در بالاترین وضع هستند و کی در پایین ترین.

حتی میشه به افرادی که مشاغل پر خطر دارند اوقات پایین بودن انرژی حیاتیشون رو گوشزد کرد!

البته باز داریم انگار به طالع بینی و مفاهیم "سعد" و "مبارک" و "خوش گون" و "نحس" و .. نزدیک میشیم... پس تعجبی نداره اگر بگم این میدان حیاتی هم از ریتم های کیهانی تبعیت میکنه ! و برای هر شخصی قابل پیش بینی هست.

این میدان در وقتی که ماه کامل هست به بیشترین مقدار مثبت و در هلال ماه و دو هفته بعد به پایین ترین مقدار خودش میرسه.

ادوارد راسل همین موارد قابل پیشگویی میدان حیاتی رو به عنوان نظریه ای بنام "طرح سرنوشت" منتشر کرد.

هر تغییری در بدن ما به عنوان تغییر درمیدان حیاتی منعکس میشه ..

این درواقع یاداوری کننده پیشگویی موفقیت امیز طالع بینی هست که حیات رو صرفا بر اساس جداول اسمانی میسنجه.. یعنی همون ریتم های کیهانی که قبلا گفتم و البته خیلی مفصل تره بحثش.. و در هر جغرافیا و اقلیم بحث خودشو میطلبه و من سعی کردم مباحثی که برامون کاربردیتر هست رو گذاشتم..

حالا که میدان حیاتی رو متوجه شدین میریم سراغ گونه ی دیگر امواجی درونی ما که در ابتدا گفتم

امواج مغزی ، که لین امواج هم قابل اندازه گیری هستن.. با دستگاه (الکتروانسفالوگرام) این دستگاه در ازمایشگاه های فرا حسی زیاد استفاده میشه

مغز ما در بین مولفه های ریتمی چهار تا منحنی با نام های الفا، بتا، دلتا و تتا رو ثبت کرده

الفا: از 8 تا 12 دوره ی تناوب در ثانیه و غالبا در حالت تفکر و تامل ازاد رخ میده و وقتی شما متمرکز میشین رو موضوعی از بین میره .. این امواج در استراحت مغز هم نقش مهمی دارند .. منظورم فراموشی های لحظه ای و روزانه است که بعضا دچار میشیم و فکر میکنیم الزایمر گرفتیم .. درواقع مغز بعد از فعالیت شدیدی که طی دوره ای از زندگیتون داشته مثلا یه حادثه غمبار یا یه امتحان سخت یا هر چیزی که مدتی ذهن شمارو مشغول کرده با فرستادن این امواج استراحت میکنه و شما دچار فراموشی های کوتاه مدت میشین.. پس نگران نباشین.

بتا: با تناوب 13 تا 22 دور در ثانیه منحصر به نواحی جلویی و مخصوص فعالیت های پیچیده فکریه !

تتا: 4 تا 7 دور در ثانیه ، و منحصر به خلق و خو هست .. یعنی فعالیت هنگام عصبانیت ، ترس و هیجانات و ادراکات ما است .. و البته این در پدیده جهش های ژنتیکی هم که در بدن رخ میده نقش داره

دلتا: کندترین ریتم مغزیه با تناوب 1 تا 3 و در خواب عمیق هست و به همین علت غلبه بر خواب برای کسانی که میخوان تازه برون فکنی کنند سخت میشه چون تسلط بر این امواجی که اینقدر کند هستن براشون مشکله !

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

بازم چند تمرین ساده

تقویت تخیل

تخیل کار عجیبی نیست کاریه که ما داریم هر روز انجام میدیم و احتمالا وقتی بچه بودیم خیلی بهتر و راحت تر ...

تمرین1: در حال رفتن در مسیری هستین برای لحظه ای به اطراف اگاه شوید و اشیائ موجود در محیط رو بررسی کنید . حالا چشماتونو ببندید و همینطور براه خود ادامه دهید و در همین حین در ذهن خودتون مسیر ، اشیاء موجود در مسیر و اینکه چقدر راه و رفتین تجسم کنید. یعنی تو ذهنتون مسیر رو ببینید.

میتونید وقتی برای تفریح میرید پارکی و یا در خلوتی هستین اینکارو بکنید.

این تمرین برای اونایی که میخوان رویابینی و برون فکنی رو تجربه کنند خیلی خوبه .. من خودم همینجوری اولین برون فکنی رو وقتی فقط 14 سالم بود انجام دادم..البته من قوه تخیلم فوق العاده بود !

تخیل پرواز روح هم در ساعاتی از روز میتونه بهتون کمک کنه ... و سپس برونفکنی داشته باشین .. برون فکنی پله اول ورود به دنیای متافیزیک هست که شما رو در تبادل با انرژی زمین قرار میده ..

روش های برون فکنی رو هم که خیلی ساده است رو براتون حتما توضیح میدم ..

تمرین شماره 2: تمرینات با شمع رو از ساده ترین تا کار بلد ترین اهالی فن انجام میدن ! شمع رو شوخی نگیرید.

نور ملایم شمع خیلی بیشتراز چیزی که انتظار دارین انرژی بخشه.

شمع رو بذارین جلوتون راحت بنشینین و در محیط کاملا تاریک به شعله شمع خیره بشید و سعی کنید تصویر شمع رو در ذهنتون هم شکل دین در واقع ذهنتون رو خاموش کنین. این تمرین یکی از اساسی ترینتمریناته برای انسانهای معمولی که دسترسی به خیلی اذکار و اوراد ندارند ..

ولی این اطمینان رو بهتون میدم که حتی اگر دسترسی هم نداشته باشین باز میتونین نیروهای درونتونو بیدار کنید طوریکه باقی راه خودش پیش پاتون سبز شه.!

تمرین 3: تمرین با آب هست .. که البته قبلا ذکر کردم اما الان کاملش میکنم

یه کاسه آب بذارین جلوتون و شمعی روشن کنین و فقط و فقط به این فکرکنین که تمام ناراحتی ها و کینه ها و بغض هاتون رو دارین میبینین و یکی یکی میسوزن و قلب شما مثه این آب صاف میشه.. قبلی همزاد پنداری با شمع بود این همزاد پنداری با آب هست. حس کنین دارین با آب یکی میشین و جریان ذهنتون رو سیال و روان کنید .فکر کنید در مرکز یه اقیانوس در حال شناورید.. روحتون خستگیش در میاد ...

همه ی این تمریناتو تو دفتر مراقبه اتون یاداشت کنید ..

بعد از همه ی این تمرینات ساده ای که گفتم باید این نشونه ها رو ببینید

اول سکوت درونی و سپس میل زیاد به حرف نزدن و تنهایی ، روشن شدن چشمانتون ، بعد از اولین برونفکنیتون کمی رنگ چشم شما تغییر میکنه یعنی یکم براقتر و یه کمی روشن میشه خوب دقت کنین متوجه میشین.. همه بهتون میگن که چقد فرق کردین !البته خیلی نشونه های دیگه ای هم داره که کاملا شخصیه.!

شاید باورتون نشه دوستی داشتم چند ماه فقط این تمریناتو انجام میداد در قالب یک چله نشینی اختراعی ! البته انرژیش خیلی معمولی بود مثل همه... موفق شد هاله نوزادان و بعضا افرادی که هاله پررنگ تری داشتن رو ببینه .. هاله دیدن برای خیلی افراد نیاز به تمرین داره اما خب میبینید که با کمی تمرکز موفق شد.. البته ذکر کنم هاله بینی هم تقریبا ابتدایی محسوب میشه حالا نه کاملا ابتدایی بلکه یه سطح بالاتر از برونفکنی...

تمریناتشو به وقتش براتون میذارم.

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

مقدمه:صحبت با خویشتن و بیدار سازی ضمیر ناخود آگاه (اشتی و رجوع به خویشتن )

بحث مفصلیه چون تمام پروسه انرژی در خویشتن شما خلاصه میشه و در واقع ما تمام این تلاش ها و تمرینات و تجربیات رو انجام میدیم که ثمره اش رسیدن به قدرت ها و خوشبختی هست که خداوند در وجود ما به امانت گذاشته .. خداوند از روح خودش در ما دمید تا انسان اشرف مخلوقاتش بر روی زمین باشد، چون برای بدست اوردن تمامی اختیاراتی که خداوند به ما داده تنها یک ابزار داریم انهم خودمان هستیم ..

نامحدودیت و جاودانگی در کالبدی فشرده شده از گل به نام انسان.

اولین قدم برای بیدار سازی خودمون توجه محکم به اعتقادات و باورهامون هست .. ما مدام در حال تغییر هستیم و این تغییرات میتونند با ما کاری کنند که زندگی ما تبدیل به شاهکاری بشود و یا تبدیل به تراژدی بزرگ!

فقط لحظه ای فکر و دلسوزی کافیه که ما رو متوجه کنه فرصت زندگی در دنیا درواقع قرار دادی کوتاه هست بین ما و خدا برای تعیین سرنوشت در ابدیت ..

خصوصا اینکه خدای بزرگ لوازمات و ابزار های که به ما عطا کرده بسیار کامل هستند و تنها باید به ندای فطری خود گوش دهیم و درست انتخاب کنیم ..

قرار نیست اتفاق عجیبی رقم بخوره و یا کار عجیبتر و بزرگتری بکنیم تنها قرار است یاد بگیریم چطور با موقعیت ها و اشخاصی که در زندگی ما حضور میابند چطور مواجه شویم .. قرار نیست همه ما عالم و زاهد شویم قرار است همه ما شاهکار زندگی خود باشیم حتی به نگاهی به لبخندی نزد پروردگارمان عزیز تر میشویم و در این صراط قرار میگیریم صراطی که برنامه حضور در آن از قبل بر فطرت ما حک شده.

ارتباط با این فطرت خواست هر انسان خوب و معمولی هست که خواهان تغییر در زندگی خویش میباشد .

کلید تغییر دنیا در ذهن من و تو گذاشته شده .

کلید رسیدن به هر چه که اراده کنی ..

از جمله تکنیک های صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه در واقع همان موهبت خواندن و نوشتن هست... اولین ایه ای که بر پیامبر نازل شد مبنی بر خواندن بود .. بخوان !

و این تاثیر مهم حرف زدن و مکتوب کردن رو نشون میده .

سعی کنید از دوازده شب به بعد سکوت مطلق داشته باشین و با خودتون صحبت کنین .

خیلی از عقده ها ی روانی ما ، کینه ها و حسادت های ما ناشی از تحمل نکردن و حرف نزدن خودمون هست برای خودمون .. ما در زندگی بدنبال قانع کردن همه هستیم جز خودمون و د رآخر جز حسرت چیزی برامون باقی نمیمونه

اینرو باید جدی بگیرین جدیتر از تنفس از حیات از خوراک از پوشش از هر چیزی زیرا شما افریده شدید، تنفس میکنید ، میخورید ، میخوابید که خودتون رو در این فرصت کم پیدا کنید اما ما هر کاری میکنیم جز پیدا کردن خودمون !

1.قبل از شروع هر تصمیمی ابتدا با خودتون صحبت کنید در تنهایی در خفا.. خودتون رو به اسم کوچیک صدا کنید و قبل از خواستن هر ارزویی خیلی روشن و واضح اول مهم بودن ارزو رو برای خودتون شرح بدین . ارزو های ما به قدر ایمان و باور ما جلو میرن. اینو بدونید شما به هر چیزی که فکر میکنین راهی در سرنوشتتون باز میشه ..

که اگه شما جدیش نگیرید کاملا بدست خودتون فراموش میشه .

قضا و قدر، مصلحت، چرخش راه های سرنوشت حکمتهایی هستند که قابل توضیح نیست و قابل لمس کردن هست پس بهتره تسلیم باشین اما هیچ وقت تا کامل تلاش نکردین نا امید نشین که نا امیدی گناه بزرگیه..

2.شما فقط چند دقیقه مهربانانه تنها با خودتون حرف بزنین.. حتما فیلم اتش بس رو دیدین و حسابی لذت بردین .. اما در واقع این اتفاقیه که در ضمیر ناخودآگاه هر شخصی اتفاق می افته .. فدای خودتون بشین ، عزیز خودتون باشین تا بعد از یک هفته تاثیر شادی عمیق رو در وجود خودتون متوجه بشین. البته دیده شده با چند ساعت هم حس شادی پدید اومده که بنظرم برای تداوم باید هفت شب تکرار بشه ..

3. از خودتون عذرخواهی کنین خودتون رو نوازش کنین، کودک درون و ضمیر ناخودآگاه شما به سادگی جواب میده ...

فقط و فقط چند دقیقه حرف زدن با خودتون در طول روز .. حتی شوخی کردن با خودتون باعث میشه تغییرات عجیبی رو تو زندگیتون ببینید

تجربیات عجیبی دوستان در اغاز راه داشتن مثله شنیدن زیاد اسم خودشون وقتی هیچ کس نیست و پدیده های اینچنینی که حتما وقتی بچه بودین براتون زیاد تکرار شده این صدا میتونه از اوای به این کوتاهی تبدیل به مکالمه ای شیرین و دلچسب بشه که از ذکر جزییات بیشتر معذورم.

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

رمز اعداد (1)

بدن ما برای تغییر در خودش به 21 روز زمان احتیاج داره یعنی شما تنها با 21 روز میتوانید صفتی را در خود حک کنید. خودتون رو به بیدار شدن در ساعتی عادت بدید و یا مطلب مهمی رو ملکه ذهنتون کنید و یا هر چیزی که با سلسله حافظه و اعصاب شما ارتباط داره رو تغییر کلی بدین و نتیجه این تغییر رو حس کنید ..

اما ذهن شما کمی شرایط متفاوتی داره .

در متون اسلامی ، عبری و همینطورعرفان های غیر اسلامی هم تاکید بر اعداد خاصی مثل صفر، یک، دو، سه، پنج، هفت، نه، دوازده، سیزده، چهل، هفتاد، صد و هزار(اون اعدادی که پررنگ شده بیشتر دیده شده) دیده شده.

تاکید خاص بر این اعداد به واقع اثر خاصتری بر سلسله مراتب تزکیه نفس و علوم ماورائی میذاره که میتونم به جرئت بگم هنوز هیچ سند قابل توجه و قانع کننده ای مبنی بر دلیل این حکمت ندیدم اما هیچ شکی هم در خاصیت این اعداد نداشتم .

در واقع حکمت این اعداد جز تعدادی احادیث که خیلی هم گویا نیست هنوز پوشیده است اما خواص انها بر هیچ کس پوشیده نیست.

در افسانه هاى ديرين و ساير شؤون تمدنى بشر ديده شده ، نمايانگر اهميت فوق العاده اين عدد در نظر اقوام مختلف است .

از جمله كاربردهاى عدد هفت عبارتند از :

. هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائيل

. هفت بار طواف بر گرد كعبه

. هفت طبقه جهنم

. هفت سلام در قرآن و قرآن بر هفت حرف نازل شده .»(4) و...

هفت مهذ مسیحیت

هفت دوای مذهب هندو

هفت امشاسپند دین پارسی

هفت اسمان

هفت وادی عشق و عرفان

هفت کوتوله خودم (شوخیدم )

شايد انتخاب عدد هفت براى كثرت به خاطر بسيارى از امور هفتگانه ثابت در جهان هستى باشد ، همچون يك دوره كامل هفت روزه زمان (يك هفته ) از اين رو ، اين شماره صرفاً يك عدد رياضى محسوب نمى شود ; بلكه عددى براى نشان دادن كمال يك چيزه

ذهن شما طی فرایندی هفت روزه چیزی رو میپذیره و طی فرایندی 40 روزه اونو تثبیت میکنه و منتظر اتفاقات جدیدتر میشه.

گویا این دو عدد به منزله کدهای ژنتیکی روح ما عمل میکنه و دستوراتی در ذهن ما صادر میکنه و اونها رو پایدار میکنه.

تاثیر تمام چله ها و ترکیب انها با عدد 7 یک جور اماده سازی روح ما برای پذیرش تغییراتی هست که اونرو به سمت ماوراء سوق میده و شما رو با جریان موجود در هستی هماهنگ میکنه.

اینکه عرفا و صوفیان در چله نشستن های طولانی ذهنشون رو تربیت میکردن و بر نفس خودشون غلبه میکردند بر هیچ کس پوشیده نیست

پس برای نتیجه گرفتن هر چه بیشتر در این علوم برای خودتون مدت زمانی 40 روز برنامه ریزی کنید . که ابتدا و انتهای چله هاتون رو هم حتما جدی بگیرین

البته در علوم غریبه تکیه بر چله نشستن بسیار زیاد هست و هر عارفی باید با توجه به ذکر هایی که در دست داره در این چهل روز مراعات هایی روانجام بده ..

که از جمله مهمترین انها ترک گناهان زبانی و صحبت با خویشتن و خداوند در ابتدای راه از ملزومات هست .. سپس هر چه جلوتر میرود مکروهاتی نیز از او سلب میشود و قرار دادهای جدیدی در هر چله اضافه میشود که همه انها به مرور روح سالک را تزکیه میکند.

البته چله نشستن خاص عارفان نیست و انسانهای معمولی هم میتونند با رعایت اداب چله مقدار خیلی قابل توجهی از انرژی رو بدست بیارند و قوی بشن

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

رمز اعداد(2)

اندیشه ای مبنی بر اینکه تمام اجزاء جهان در طرحی با شکوه بهم پیوسته اند همواره اصل بنیادین فن جادو بوده و فیثاغورثیان با استفاده از روابط ریاضی بین فواصل موسیقی بیانی عددی برای این فرضیه پیدا کردند.

شمارش در طبیعت بر حسب توان است، یعنی بصورت 1- 2- 4- 8- 16و.. و نه بصورت 1 2 3 و .. و اعداد در هرگام با توان لگاریتمی افزایش پیدا میکنند. افزایش جمعیت ، سطح واکنش های ما ، شدت انگیزش های درونی ما و ..

هر کس از این تجربه ها داشته که در برخورد برای اولین بار با کلمه یا نام جدید سپس یک دوجین جاهای دیگه پشت سر هم اون نام یا کلمه رو دیده! یا خودش رو مثلا در جمعی دیده که با انها تاریخ تولد مشترکی داشته یه جور اگاهی های معنوی که ما پیدا میکنیم در واقع یع الگوی تصادفی کاملا منظم دارند.!

این تصادفها اغلب پشت سر هم فرا میرسند: بعضی از روزها روز شانس است در حالیکه روز دیگر اتفاقات لعنتی یکی بعد از اون یکی رخ میده.. نمیخوام بگم جزء

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

هست ولی یجورای شباهت عجیبی بهم دارند با توجه به الگو های طبیعت

طبق قانون دوم ترموديناميك هر فعاليت طبيعي موجب افزايش آنتروپي (درجه بي‌نظمي) مي‌شود و جهت و گرايش طبيعت هم به سوي بي‌نظمي است. در ترموديناميك، اين قانون وجود دارد كه هر سيستمي به سمت بي‌نظمي ميل مي‌كند

در واقع نیرومندی این حیات تا حد زیادی ناشی از ناپایدار بودنش هست..

زیست شناسی به نام کامرو پدیده ای به نام (رشتگی) یا سریال بودن رو معرفی کرد

او گفت: رویداد قاعده دار وقایع یکسان یا همانند که به وسیله علت فاعلی واحد بهم مربوط نیستند.!

حالا بیشتر توضیح میدم یعنی چی

یعنی وقایع سازمان قابل مشاهده ای دارند با کنار هم گذاشتن انها میشه تصویری از محیط حیات بدست اورد که قابلیت الگو برداری هم دارند ..

بر روی اشفتگی کیهانی ریتم ها و هارمونیهایی تعبیه شده که به وسیله انتقال انرژی بسیاری از جنبه های حیات رو بر روز زمین کنترل میکنه.!

طبیعت و پنج حسی که داریم کوچکترین بخشی از جادوی واقعی طبیعته..

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

تصمیم گرفتم یه روند برای پستای بعدی اماده کنم ..

تا اینجا از تاثیراتی که انرژی از محیط اطرافش میگیره واستون گفتم ، تمرینات ساده ای براتون گذاشتم و ماهیت انرژی تقریبا براتون مشخص شد.

حالا به پدیده هایی اشاره میکنم که یه انسان با بیدار کردن خودش میتونه انجام بده

میتونم این اطمینان رو بدم که مطالبی که مینویسم به دقت از بین کلی تحقیق و تجربه بدست اومده و برای گروهی که من عضو کوچکی از اون هستم 100درصد اثبات شده و واقعی هست.

باز هم اگر در خلال بحث موردی از موارد قبلی براتون جای حرف بیشتری داشت ازم بخواین در حد اطلاعاتم جواب میدم.

تجربیاتی هم اگر داشتین میتونین برامون بذارین تا براتون روشن ترش کنم..

سوال های خیلی شخصیتون رو هم میتونید خصوصی بپرسین.

برون فکنی ، رویا بینی ، شهود ، موکل ، علم تکان دادن اشیا(پسیکوکینس)، توهم ، ارتباط با موجودات دیگر ، زمان ، هاله، ذهن و علائمش،چهره شناسی ، خود تلقینی، رویا و... رو تو پستای اینده میخونید.

**masi eng** · 26 مهر، ۱۳۹۳

عرفان های حلقه ، احضارات جن و روح و فالگیری ...

نمادهای دروغین

پیرو چندین پیامی که داشتم تصمیم گرفتم کمی در مورد این عرفان تقلبی صحبت کنم ..

تحت هر عنوانی که هست وقتی پای استادی میون میاد که قراره به شما اجازه انجام کاریو بده یا نه و یا از شما بخواد فلان ساعت بشینید و تمرکز کنید تا انرژی دریافت کنید و این قسم خزعبلات شک نکنید صد در صد انرژی منفی سرشاری داره !

در واقع در این علم جز کسی که به نام استاد خطاب میشه حق دادن ذکر ها و اسماءالحسنی را انهم برای بار اول به شما داره که تنها کمکش هم در همین حد هست استادی دیگه معنی نداره !

من خودم چندین بار با این گروه ها برخورد داشتم البته خیلی اتفاقی و عمیقا تجربه کردم چه انرژی منفی رو شخص میتونه بذاره .. پیش خودم فکر کردم اگه روی من که مثلا ادعا دارم بالانس هستم چنین تاثیری گذاشته روی یه ادم انرژی منفی که ممکنه مشکل و عارضه جسمی و روحی بذاره که هیچ وقت قابل جبران نیست !

یکی از همراهانم در این مسیر که خیلی هم ادعا داشت! البته ما همیشه نفی اش میکردیم که انرژیش معمولی هست تصمیم گرفت با چند تا از دوستان نا اگاه دیگه دست به احضار جن بزنند ! جن البته خیلی در دسترس هست و خیلی راحت حاضر میشه خصوصا اگر انرژی مثبت زیادی در جمع نباشه .! و البته اگر هم باشه جن های قویتری میان که پیشنهادات وسوسه کننده ای برای شخص انرژیک جمع دارند که صد در صد ضرر بزرگی پشت خودش داره !

خلاصه این دوست ما رفت سر این میزهای احضار جن ، که جن قوی هم البته سراغش اومد و باعث شد یکی از حاضرین که من حدس میزدم انرژی کمتری داشته تمام اعصاب حرکتی خودش رو از دست بده و در واقع ضرر اینکار تنها روی اون خالی بشه و انرژی منفی حاصل شده رو تمام و کمال بپذیره !

وحشتناکه نه !

اما کاری که عرفان های حلقه میکنند تقریبا همین ضرر رو داره !

نه اینکه کلا هیچ نشونه ای نبینید نه بعلت سخنوری بسیار خوب این اساتید حس سرخوشی موقت سراغتون میاد که این هم حاصل از انرژی منفی هست که رو شما تسلط گرفته و در واقع بخش شیطانی شما که همون نفس اماره هست از قدرت گرفتن خوشحاله و شما هم کمی سرخوشید اما طولی نمیکشه که ضرر های اون رودر زندگیتون میبینید.. بد خلقی ، مشکلات کوچیک و بزرگ پی در پی و کلافه کننده از دست دادن حواس پنجگانه و یا ضعف اونها ، خواب های اشفته ، حس مردم گریزی شدیییید حس اعتماد بنفس قوی البته زودگذر و دردهایی در ناحیه سر و گردن و پیشانی و عضو اسیب پذیر هر شخص!

یبار یادمه با یه خانمی تو دانشگاه علامه اشنا شدم و تو یکی از دوره هاشون نشستم و کاملا به خرافه بودن و منفی بودنش ایمان اوردم .. پشت سرم در جلسه اول چنان تیری کشید که هنوز هم وقتی تحت فشار روحی باشم درد میگیره و مدتی نمیتونستم حتی رویا بینی کنم .. انگار یهو همه انرژی منو خورد .. که البته فرد قویتر گروهمون که دور از دسترس ما بود سریع متوجه شده بود من دارم چیکار میکنم و ازم محافظت کرد اما تاثیر کم خودشو در اون لحظه گذاشت !

یجورایی مثل فالگیری میمونه! انرژی مثبت شما رو میگیره و بهتون اطلاعاتی میده و انرژی منفی خودش رو رو شما تخلیه میکنه !

این روند کار فالگیرهای عالی محسوب میشه !

ببینید ما هیچ وقت نمیتونیم منکر انرژی منفی که انسانها با حرف ها و نگاه ها و حتی گاهی اوقات سکوتشون به ما میدند بشیم ! در واقع گاهی چنان بهم میریزیم که جمع و جور کردن خودمون خیلی سخت میشه ! پس ما انسانها بستری هستیم از رفتار ها و کنش ها و واکنش های ادمای اطرافمون بر روی خودمون ! حال تصور کنید یکی از این ادمهایی که در این عرفان های حلقه هست فقط کمی انرژی منفی داره ! ببینید دیگه اگه دست به دست بچرخه چه بلایی سر روح و روان ما میاره !

و اینو بدونید احتمال سقوط انرژی ما هر لحظه هست ! به قول معروف ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود! و از اونجاییکه ما هیچ کدوممون معصوم نیستیم همیشه امادگی پذیرش این انرژی منفی دریافتی از اشخاص رو داریم پس هیچ وقت خودتون رودر دوره هایی که توی اون اشخاصی نشستن به هم انرژی میدن یا شما باید سر ساعت خاصی تنهایی به گروه تمرکز کنید یا هر نوع انرژی درمانی از این قسم دوری کنید و بدونید موجبات رسیدن به سطح انرژی بالاتر هیچ ربطی به احضارات و حلقه نشینی و .. نداره !

فالگیری هم همونطور که عرض کردم همین فرایند رو داره .. فال و فال بینی یه مقداری مفصل تره که باز اشاره میکنم اما غریب به نود درصدش مزخرفه ! خصوصا اونهایی که از نظر مادی هزینه بیشتری دارند ..

فالگیر طی فرایندی که با قوی کردن خودش در واقع منفی قوی ، توسط اجنه یا در نوع کمتر با دروغ و فریب کاری داره از انرژی شما برای خود شما استفاده میکنه و انرژی منفی خودش رو به شما تحویل میده که متاسفانه بیشتر نمیتونم توضیح بدم !

پس بهتره حتی به شوخی هم پیش فالگیرها نرین! تاثیر چرخش های انرژی منفی فالگیر در راه های سرنوشت شما ، خصوصا فالگیرهایی که راضی برمیگیردین از پیششون! میتونه خیلی اتفاقات بدتری رو تو زندگیتون پیاده کنه ، یعنی دقیقا همون اتفاقات بدی که پیش بینی میکنه !

البته منکر فالگیرهای خوب نمیشم ولی اگه دیدین به منم معرفی کنید؟!

تو طول سیر انرژی به جایی میرسید که میتونید شهود داشته باشید نسبت به اینده که اون هم مستلزم اذکار و چله نشینی های خاصی هست که اصلا هم عجیب و غریب نیست ! اما در واقع موندن در این شهود مضر هم هست و فقط اینو به شما حسابی ثابت میکنه که جز خداوند هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه اینده رو پیش بینی کنه ! و حیطه اختیارات شما هم تا حد زیادی محدود و ناکافی هست و همون مقدار هم حاصل از خواست مستقیم پروردگاری میباشد../

ورود

انـــــــــــرژی درون

ارسال های توصیه شده

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

masi eng 47,044

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

سایت نواندیشان

انجمن نواندیشان

فعالیت ها

جریان فعالیت های من

کسب درآمد کنید