رفتن به مطلب

پیدا کنید مقصر کیه؟ البته به ترتیب


Fakur

ارسال های توصیه شده

چه صوال ثخطی! :ws3:

 

استارتر تاپیک از همه تقصیراتش بیتشره که منو تو این موقعیت سخت قرار داده.

 

همیشه سعی میکنم راجع به آدما قضاوت نکنم. البته سعی میکنم. چون خیلی وقتا ناخودآگاه قضاوت میکنم. ولی ممکنه هر کسی در مقطعی از زندگی سر دوراهی یا چند راهی هایی از این قبیل گیر کنه و هیچ راهی جز پاسخ دادن به مسئله نداشته باشه. این چنین موقعیت هایی روح و روان انسان رو به هم میریزه و تاثیراتش تا مدت ها روی ذهن آدم ماندگاره. فرض کنید مجبورید به تصمیم بگیرید در مورد نجات جان افراد بسیار زیادی در برابر قربانی کردن یکی از نزدیکان. اگر هیچ راهی جز پاسخ دادن به مسئله وجود نداشته باشه شما با دو یا سه گزینه محدود روبرو هستید که باید به یکی از اونها تن بدید. حال قضیه تصمیم این خانم هم از این قراره. من سعی میکنم دنبال مقصر نگردم. فقط از خدا و کائنات (یا هر اراده ای که در وقوع حوادث دخیله) میخوام که چنین اتفاقاتی رخ نده.

 

جواب سوال رو بده.

1و2و3و4

نقطه عطف داستان این تصمیم گیری شماست.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 79
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خیلی جالبه!

سه مردی که هر کدوم به نحوی با عملکردشون کمکی به زن نکردن که هیچ بیشتر اسباب دردسرش شدن بیشتر از زنی که فقط از روی نگرانی و دوست داشتن تن به راه های دم دستی میده...

 

متاسفم برای کسانی که زن رو اول قرار دادن....

شما خیانت همسر رو راه دم دستی میدونید؟

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

 

به نظر من تنها گناهکار این داستان شوهر هست.

 

البته همه مقصرن، حالا یکی بیشتر یکی کمتر. یعنی شما اون مرد پولدار رو مقصر نمیدونید؟

لینک به دیدگاه
شما خیانت همسر رو راه دم دستی میدونید؟

 

 

 

البته همه مقصرن، حالا یکی بیشتر یکی کمتر. یعنی شما اون مرد پولدار رو مقصر نمیدونید؟

اسم این کار خیانته؟؟کسی اگه برای معالجه بچه ش کلیه ش رو بفروشه ایثاره اما اگه مجبور بشه این آوانس رو بده خیانتکاره؟؟

 

واقعا متاسفم واسه طرز فکرتون

لینک به دیدگاه
اسم این کار خیانته؟؟کسی اگه برای معالجه بچه ش کلیه ش رو بفروشه ایثاره اما اگه مجبور بشه این آوانس رو بده خیانتکاره؟؟

 

واقعا متاسفم واسه طرز فکرتون

من دلیلمو گفتم

بنظر من زن اگه واقعا شوهرش براش مهم بود حاضر نمیشد به این راحتی بهش خیانت کنه!!

چون هنوز از دلیل دیرکردن شوهرش خبر نداشت و مطمئن نبود که اصلا نمیاد یا درخطره و اینکارش کمکی بهش میکنه! که حاضر باشه برای نجاتش تن به هرکاری بده!

یه نگرانی ساده و کوتاه مدت، خیانت رو توجیه نمیکنه!!

اونی که تو میگی فرق داره

اونجا طرف میدونه مشکل بچه چیه، میدونه این کارش مطمئنا باعث خوب شدنش میشه و کمکش میکنه، میدونه اگه نکنه بچه میمیره و این بضررشه و به تمام اینها علم داره!

اون به اینکه موضوع چیه و به اصل مشکل واقفه و این تصمیمو میگیره!

ولی اینجا فرق داره. اون زن هنوز هیچی نمیدونه! نه میدونه ایا اصلا واسه شوهره مشکلی پیش اومده که نیومده؟ نه چیزی! اگه میدید و مطمئن بود حتما یه بلایی سرش اومده یا گیر ادمی افتاده که دنبال پوله تا اونو نکشه و نجات پیدا کنه یه چیزی!

ولی این فقط از رو نگرانی ساده و کنجکاوی بوده که ببینه شوهرش کجاست!

که بنظر من خیانت به این راحتی پذیرفته نیست

 

اینم که گفتم خودمو تو اون شرایط گذاشتم که گفتم. یعنی میگم من بودم بیشتر صبر میکردم و اونم باید مطمئن میشد از مفید بودن عملش و بعد درصورت اطمینان از اینکه اینکار تنها راه ممکن برای کمک بهشه اینکارو کرد.

خیانت از نظر من کار کوچیکی نیست که به هر بهونه ای انجام بشه و دلیل عشق بیان بشه!

چون کمتر مردیه (مرد واقعی و حتی معشوقه!) که حاضر باشه حتی بخاطر نجات جونشم که شده و بخاطر زنده موندش زنش تن به یه ادم هرزه بده. حتی شاید چنین کسی نباشه! پس به این راحتی نمیشه گفت چون صرفا نگران بوده اینکارو کرده و این از عشقه! چون تو عشق همه سعی اینه، کاری نکنی که طرف مقابلت ناراحت شه و کاری که دوست نداره انجام نمیدی!

پس اگه زن مردش براش مهم بود نباید کاری که اون دوست نداره میکرد! اون میدونه مرد دوست نداره تحت هیچ شرایطی زنش تن به کس دیگه بده چه برسه به یه نگرانی چندساعته!! و باید صبر میکرد تا حداقل مطمئن میشد تنها راه نجات شوهرش همینه بعد ...!!

 

(البته این درمورد زن هم صدق میکنه!یعنی اگه مرد هم تواین شرایط میبود و کار زن رو میکرد قابل قبول نبود!)

لینک به دیدگاه

فکر میکنم کسانی که زن رو مقصر اول میدونن، خوشبختانه تا حالا حس گم شدن یه عزیز رو تجربه نکردن.

وقتی یه نفر میگه میرم و زود میام و ساعتها ازش خبری نمیشه تنها چیزی که میخوای اینه که یه خبر کوچیک ازش بهت برسه. به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنی.

لینک به دیدگاه
فکر میکنم کسانی که زن رو مقصر اول میدونن، خوشبختانه تا حالا حس گم شدن یه عزیز رو تجربه نکردن.

وقتی یه نفر میگه میرم و زود میام و ساعتها ازش خبری نمیشه تنها چیزی که میخوای اینه که یه خبر کوچیک ازش بهت برسه. به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنی.

اونی که حاضره بخاطر بیخبری چندساعته هرکاری بکنه تا خبر بگیره به عزیزش فکر نمیکرده به خودش فقط فکر کرده! اون فقط خودش براش مهم بوده نه هیچ کس دیگه! که فقط کنجکاویشو ارضا کنه! یا بقول شما نگرانیشو برطرف کنه و ببینه چیشده!

ولی اگه خود اون عزیز گمشده مهم باشه و نگران این باشی که "ایا الان حالش خوبه؟ الان ناراحت نیست؟ اذیت نمیشه؟ و .." در اینصورت حتی درشرایطی که نیست هم همش فکرت اینه نکنه "ناراحت شه! نکنه این کاری که میکنم بدتر به ضررش باشه و مشکلشو بیشتر کنه. نکنه ناراحتی و غمشو اضافه کنه و .... "

اونی که شما میگی از نظر من خودخواهیه و صرفا ارضاء حس کنجکاوی نه نگرانی برای عزیز!

 

 

اگه اینطور باشه هر زنی که تو خونه نشسته باشه و چندساعت بیخبر باشه و نگران شه هم مثل این زن حق داره برای خبر گرفتن تن بده! اما ایا این درست و منطقیه؟ این از عشقه؟

خونواده های زندانی های سیاسی رو بیاد بیارید. که در بیخبری چند روزه بسر میبرن!

لینک به دیدگاه
شما خیانت همسر رو راه دم دستی میدونید؟

 

 

 

البته همه مقصرن، حالا یکی بیشتر یکی کمتر. یعنی شما اون مرد پولدار رو مقصر نمیدونید؟

 

با مدوم محکمه میگی همه مقصر هستند؟به چی داری استناد میکنی؟به احساساتت؟اینجوری قضاوت نمیشه کرد عزیز من.اگه بخوای اینجوری افراد رو مقصر حساب کنی باید افرادی که در پولدار شدن اون مرد دخالت داشتن رو هم حساب کنی.اونا باعث شدن امالش بیشتر بشه،حرصش بیشتر بشه و الان تبدیل به ادمی بشه که این خواسته رو از زن بکنه.

 

نخیر.اون مرد پولدار مقصر نیست.چرا مقصره؟مگه به زن بدهی داشته؟

نمیگم اون ادم خوب یا بدی هست ها؟میگم تو این ماجرا مقصر نیست.همینطور صاحب قایق.اون هم کار خلافی انجام نداده.زن که به نظر من بهترین شخصیت داستان هست.تنها مقصر و گناهکار ماجرا شوهر هست.میتونم بگم یه ادمی که خودش رو بالاتر زنش میدونه.زنش رو به عنوان یه انسان ازاد قبول نداره.خودش رو مالک زنش میبینه.این صفات اون شوهر هست.

 

اسم این کار خیانته؟؟کسی اگه برای معالجه بچه ش کلیه ش رو بفروشه ایثاره اما اگه مجبور بشه این آوانس رو بده خیانتکاره؟؟

 

واقعا متاسفم واسه طرز فکرتون

 

فکر میکنم کسانی که زن رو مقصر اول میدونن، خوشبختانه تا حالا حس گم شدن یه عزیز رو تجربه نکردن.

وقتی یه نفر میگه میرم و زود میام و ساعتها ازش خبری نمیشه تنها چیزی که میخوای اینه که یه خبر کوچیک ازش بهت برسه. به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنی.

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

کاملا درسته.از بچه هایی که زن رو مقصر میدونن میخوام که امضام رو بخونن

لینک به دیدگاه
اونی که حاضره بخاطر بیخبری چندساعته هرکاری بکنه تا خبر بگیره به عزیزش فکر نمیکرده به خودش فقط فکر کرده! اون فقط خودش براش مهم بوده نه هیچ کس دیگه! که فقط کنجکاویشو ارضا کنه! یا بقول شما نگرانیشو برطرف کنه و ببینه چیشده!

ولی اگه خود اون عزیز گمشده مهم باشه و نگران این باشی که "ایا الان حالش خوبه؟ الان ناراحت نیست؟ اذیت نمیشه؟ و .." در اینصورت حتی درشرایطی که نیست هم همش فکرت اینه نکنه "ناراحت شه! نکنه این کاری که میکنم بدتر به ضررش باشه و مشکلشو بیشتر کنه. نکنه ناراحتی و غمشو اضافه کنه و .... "

اونی که شما میگی از نظر من خودخواهیه و صرفا ارضاء حس کنجکاوی نه نگرانی برای عزیز!

 

 

اگه اینطور باشه هر زنی که تو خونه نشسته باشه و چندساعت بیخبر باشه و نگران شه هم مثل این زن حق داره برای خبر گرفتن تن بده! اما ایا این درست و منطقیه؟ این از عشقه؟

خونواده های زندانی های سیاسی رو بیاد بیارید. که در بیخبری چند روزه بسر میبرن!

خب خوشبختانه شما این تجربه رو نداشتی پس نمیتونی درک کنی.

وقتی کسی گم میشه آدم همه اش به این فکر میکنه که الان کجاست؟ چه بلایی سرش اومده؟ زنده است؟ مرده؟ داره درد میکشه؟ داره اذیت میشه؟ تصادف کرده؟ رسوندنش بیمارستان؟ دزدینش؟ بردن کلیه هاشو دربیارن؟ بهش تجاوز نکنن؟ با چاقو تیکه پاره اش نکرده باشن؟ یه وقت لای جنازه های مجهول الهویه دفن نشه!

من تو این سوالات هیچ خودخواهی یا کنجکاوی نمیبینم. این حقه منه که بدونم چه بلایی سر عزیزم امده تا بتونم کمکش کنم. این خودخواهی نیست. انجام وظیفه ما در قبال کسانی هست که دوستشون داریم. باید بدونم چی شده که بتونم کمکش کنم. اگر واقعا اتفاق بدی افتاده باشه و تو ساعت های اولیه به داد طرف نرسیم که دیگه احتمال نجات دادنش خیلی کم میشه.

این حس رو تا تجربه نکنی نمیتونی درباره اش نظر منصفانه بدی. :icon_gol:

شرایط خانواده های زندانیان سیاسی و جنس نگرانیشون با این مثال در این تاپیک متفاوته. باز هم بی خبری مطلق نیست...میدونن دست یکی از این نهادها هستن و در ضمن کسی که میره تو این خطها میدونه هزینه هم داره. ولی کسی که مشکل سیاسی هم نداره و میره بیرون و دیگه نمیاد اطرافیان رو نگران میکنه.

لینک به دیدگاه
اونی که حاضره بخاطر بیخبری چندساعته هرکاری بکنه تا خبر بگیره به عزیزش فکر نمیکرده به خودش فقط فکر کرده! اون فقط خودش براش مهم بوده نه هیچ کس دیگه! که فقط کنجکاویشو ارضا کنه! یا بقول شما نگرانیشو برطرف کنه و ببینه چیشده!

ولی اگه خود اون عزیز گمشده مهم باشه و نگران این باشی که "ایا الان حالش خوبه؟ الان ناراحت نیست؟ اذیت نمیشه؟ و .." در اینصورت حتی درشرایطی که نیست هم همش فکرت اینه نکنه "ناراحت شه! نکنه این کاری که میکنم بدتر به ضررش باشه و مشکلشو بیشتر کنه. نکنه ناراحتی و غمشو اضافه کنه و .... "

اونی که شما میگی از نظر من خودخواهیه و صرفا ارضاء حس کنجکاوی نه نگرانی برای عزیز!

 

 

اگه اینطور باشه هر زنی که تو خونه نشسته باشه و چندساعت بیخبر باشه و نگران شه هم مثل این زن حق داره برای خبر گرفتن تن بده! اما ایا این درست و منطقیه؟ این از عشقه؟

خونواده های زندانی های سیاسی رو بیاد بیارید. که در بیخبری چند روزه بسر میبرن!

 

مونا جان قیاس خوبی نکردی عزیزم.

 

این زن که تو خونشون نبوده که مرده بگه میرم خونه عمو بهرام و بیام بعد انتن موبایل ها قطع بشه تلفن خونه عمو بهرام هم که چند روزی هست قطع شده و زن نمیتونه از مردش خبر بگیره.بعد پول هم نداره زنه میاد سر کوجه راننده تاکسی میگه اینجوریاس زنه هم بگه باشه.

 

زندانی هم که به اختیار خودش نرفه زندان که عزیز من که بگیم چرا نیومده.زن میدونه که شوهرش الان تو زندان هست و نمیتونه کاری کنه.به خاطر ازادی رفته زندان.

 

نمیدونم چرا این مقایسه ها رو کردی

 

ببین من برداشتم از تاپیک این هست که اگه این زن این کار رو انجام نده شوهرش رو از دست میده.نه اینکه چند ساعتی دیر کرده باشه.بعدهم این رو در نظ بگیر که اونا در جایی هستن که کسی رو نمیشناسن.یعنی مثلا تو یه شهر دیگه.وگرنه میتونست از یه اشنا کمک بگیره.

 

خیلی چیزا تو دنیا هستن که ارزششون بیشتر از تن هست.چرا فقط بلدیم شعار بدیم؟مگه این زن الان این کار رو کرده چه ضرری رسیده به شوهرش که به خودش اجازه اون برخورد رو میده؟اون به خاطر شوهرش این کارو کرده؟یعنی با این کار شرف و غیرت اون مرد از بین میره؟اگه شرف منِ مرد به ............ هست میخوام صد سال سیاه نداشته باشم.اگه ابرو به این هست میخوام بی ابرو زندگی کنم.شرف و ابرو خیلی بالاتر از این هاس.اون زن با این کار ناپاک نمیشه.نه.

دوست داشتم میدیدم اگه به جای این کار گفته بود زن کلیه اش رو فروخته چی میگفتین بچه ها.اونوقت که زن تبدیل میشد به اسطوره قرن.چه فرقی میکنه؟تازه این کار بهتر از فروختن کلیه هست.چون اونجوری ضرر جسمی میبینه و براش خطرناک هست که یه کلیه اش رو بفروشه.

لینک به دیدگاه
اونی که حاضره بخاطر بیخبری چندساعته هرکاری بکنه تا خبر بگیره به عزیزش فکر نمیکرده به خودش فقط فکر کرده! اون فقط خودش براش مهم بوده نه هیچ کس دیگه! که فقط کنجکاویشو ارضا کنه! یا بقول شما نگرانیشو برطرف کنه و ببینه چیشده!

ولی اگه خود اون عزیز گمشده مهم باشه و نگران این باشی که "ایا الان حالش خوبه؟ الان ناراحت نیست؟ اذیت نمیشه؟ و .." در اینصورت حتی درشرایطی که نیست هم همش فکرت اینه نکنه "ناراحت شه! نکنه این کاری که میکنم بدتر به ضررش باشه و مشکلشو بیشتر کنه. نکنه ناراحتی و غمشو اضافه کنه و .... "

اونی که شما میگی از نظر من خودخواهیه و صرفا ارضاء حس کنجکاوی نه نگرانی برای عزیز!

 

 

اگه اینطور باشه هر زنی که تو خونه نشسته باشه و چندساعت بیخبر باشه و نگران شه هم مثل این زن حق داره برای خبر گرفتن تن بده! اما ایا این درست و منطقیه؟ این از عشقه؟

خونواده های زندانی های سیاسی رو بیاد بیارید. که در بیخبری چند روزه بسر میبرن!

:jawdrop:

واقعا باور نمیکنم حرفای تو باشه :icon_pf (34):

لینک به دیدگاه
:jawdrop:

واقعا باور نمیکنم حرفای تو باشه :icon_pf (34):

 

دقیقا منم باور نمیکنم.

 

شما ببخشید!! :icon_razz:

 

ببین من برداشتم از تاپیک این هست که اگه این زن این کار رو انجام نده شوهرش رو از دست میده.نه اینکه چند ساعتی دیر کرده باشه.

چنین چیزی گفته نشده بود.

تازه گفته شد مرد بدون مشکل برگشت و درواقع کار این زن هیچ کمکی نکرده بوده.

پس این برداشت درست نیست و از دست دادنی وجود نداشته!

وگرنه من خودم توضیح دادم اگه تنها راه حل همین بود یه چیزی!

خیلی چیزا تو دنیا هستن که ارزششون بیشتر از تن هست.چرا فقط بلدیم شعار بدیم؟مگه این زن الان این کار رو کرده چه ضرری رسیده به شوهرش که به خودش اجازه اون برخورد رو میده؟اون به خاطر شوهرش این کارو کرده؟یعنی با این کار شرف و غیرت اون مرد از بین میره؟اگه شرف منِ مرد به ............ هست میخوام صد سال سیاه نداشته باشم.اگه ابرو به این هست میخوام بی ابرو زندگی کنم.شرف و ابرو خیلی بالاتر از این هاس.اون زن با این کار ناپاک نمیشه.نه.

دوست داشتم میدیدم اگه به جای این کار گفته بود زن کلیه اش رو فروخته چی میگفتین بچه ها.اونوقت که زن تبدیل میشد به اسطوره قرن.چه فرقی میکنه؟تازه این کار بهتر از فروختن کلیه هست.چون اونجوری ضرر جسمی میبینه و براش خطرناک هست که یه کلیه اش رو بفروشه.

البته بنظر من حرف شما بیشتر به شعار میخوره تا حرف من!

ولی خب بلاخره اولویت بندی ها و درجه بندی اهمیتی مسائل واسه هرکس فرق داره.

اینطور که پیداست برای شما فرقی نداره طرفتون همزمان با شما با کس دیگه ای هم رابطه داشته باشه و احتمالا این حق رو برای خودتم مسلم میدونی و برات اهمیتی نداره! وگرنه نمیگفتی "اینکار چه ضرری بهشون رسونده؟" !! چون اگه این دیدگاه باشه هیچ وقت خیانت ضرری به کسی نمیرسونه و پس انجامش برای همه ازاده!

ولی من با دیدگاه خودم و دیدی که به این موضوع دارم و اهمیتی که برام داره اینو گفتم و بهش باور دارم.

 

 

 

تو میپرسی اینکار چه ضرری بهشون رسونده؟!

ولی من میپرسم چه نفعی داشته؟ لزومش چی بوده که باید حتما انجام میشد و میشه ازش گذشت؟!

زن اینکارم نمیکرد شوهرش برمیگشت. اینکارم کرد باز کمکی به شوهر نکرد و تو وضعیت شوهر و اینکه زودتر برگرده و ... تاثیری نداشت و شوهر همون موقع که تونست اومد! پس اینکار هیچ نفعی نداشته! اون حتی خبری هم نداشت که چیشده واقعا و بدونه اخرین راه حل برای کمک بهش همینه که حالا بگیم نمیدونه تاثیر داره یا نه!! یعنی پایه و اساسی نداشته تصمیمش! و بنظر من وقتی عملی تو حل یه مشکل کمکی نمیکنه انجامش اشتباهه!

 

 

 

فروش کلیه در این شرایط نگرانی چندساعته منظورته؟ در اونصورت هم فرقی نداشت! هر دو حماقته و اشتباه!

چون در هردو صورت تو مطمئن نیستی واقعا چه بلایی سرش اومده و اصلا اتفاقی افتاده براش و اینکار کمکی بهش میکنه یا نه!

 

ببین بحث من بحث ترازو کردنه نه صرفا تن دادن که حالا بخوای بگی کلیه داده یا ...! از نظر من باید مساله رو با راه حل تو یه ترازو گذاشت و دید می ارزه یا نه! با هم همسطحن یا نه.

این ذو راه حل هردو از نظر من همتراز با نگرانی چند ساعته نیست!!!

واسه من این دو و بخصوص خیانت وزنه های خیلی سنگینین و ب این راحتی با مشکلات همسطح و همتراز نمیشن که بخوام تو این اتفاق ساده ب عنوان راه حل انتخابش کنم و بهش افتخارم بکنم!

ولی گفتم درصورتی که تنها راه حل باشه و واقعا بحث عشق باشه بحث فرق داره.

 

 

درکل این نظر من بود و بازم میگم جواب این سوال به اولویت بندی و میزان اهمیت مسائل برای هرکس بستگی داره. یکی برطرف کردن نگرانیش براش از همه چی مهمتره، یکی دیگه چیز دیگه و اون یکی مساله دیگه و ... همینطور الی اخر!

 

بحث امضاتم کلا فرق داره و همونم جای بحث داره! ولی ربطی به این تاپیک و این موضوع نداشت.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
شما ببخشید!! :icon_razz:

 

 

چنین چیزی گفته نشده بود.

تازه گفته شد مرد بدون مشکل برگشت و درواقع کار این زن هیچ کمکی نکرده بوده.

پس این برداشت درست نیست و از دست دادنی وجود نداشته!

وگرنه من خودم توضیح دادم اگه تنها راه حل همین بود یه چیزی!

البته بنظر من حرف شما بیشتر به شعار میخوره تا حرف من!

ولی خب بلاخره اولویت بندی ها و درجه بندی اهمیتی مسائل واسه هرکس فرق داره.

اینطور که پیداست برای شما فرقی نداره طرفتون همزمان با شما با کس دیگه ای هم رابطه داشته باشه و احتمالا این حق رو برای خودتم مسلم میدونی و برات اهمیتی نداره! وگرنه نمیگفتی "اینکار چه ضرری بهشون رسونده؟" !! چون اگه این دیدگاه باشه هیچ وقت خیانت ضرری به کسی نمیرسونه و پس انجامش برای همه ازاده!

ولی من با دیدگاه خودم و دیدی که به این موضوع دارم و اهمیتی که برام داره اینو گفتم و بهش باور دارم.

 

 

 

تو میپرسی اینکار چه ضرری بهشون رسونده؟!

ولی من میپرسم چه نفعی داشته؟ لزومش چی بوده که باید حتما انجام میشد و میشه ازش گذشت؟!

زن اینکارم نمیکرد شوهرش برمیگشت. اینکارم کرد باز کمکی به شوهر نکرد و تو وضعیت شوهر و اینکه زودتر برگرده و ... تاثیری نداشت و شوهر همون موقع که تونست اومد! پس اینکار هیچ نفعی نداشته! اون حتی خبری هم نداشت که چیشده واقعا و بدونه اخرین راه حل برای کمک بهش همینه که حالا بگیم نمیدونه تاثیر داره یا نه!! یعنی پایه و اساسی نداشته تصمیمش! و بنظر من وقتی عملی تو حل یه مشکل کمکی نمیکنه انجامش اشتباهه!

 

 

 

فروش کلیه در این شرایط نگرانی چندساعته منظورته؟ در اونصورت هم فرقی نداشت! هر دو حماقته و اشتباه!

چون در هردو صورت تو مطمئن نیستی واقعا چه بلایی سرش اومده و اصلا اتفاقی افتاده براش و اینکار کمکی بهش میکنه یا نه!

 

ببین بحث من بحث ترازو کردنه نه صرفا تن دادن که حالا بخوای بگی کلیه داده یا ...! از نظر من باید مساله رو با راه حل تو یه ترازو گذاشت و دید می ارزه یا نه! با هم همسطحن یا نه.

این ذو راه حل هردو از نظر من همتراز با نگرانی چند ساعته نیست!!!

واسه من این دو و بخصوص خیانت وزنه های خیلی سنگینین و ب این راحتی با مشکلات همسطح و همتراز نمیشن که بخوام تو این اتفاق ساده ب عنوان راه حل انتخابش کنم و بهش افتخارم بکنم!

ولی گفتم درصورتی که تنها راه حل باشه و واقعا بحث عشق باشه بحث فرق داره.

 

 

درکل این نظر من بود و بازم میگم جواب این سوال به اولویت بندی و میزان اهمیت مسائل برای هرکس بستگی داره. یکی برطرف کردن نگرانیش براش از همه چی مهمتره، یکی دیگه چیز دیگه و اون یکی مساله دیگه و ... همینطور الی اخر!

 

بحث امضاتم کلا فرق داره و همونم جای بحث داره! ولی ربطی به این تاپیک و این موضوع نداشت.:icon_gol:

 

فکر میکنم توضیحات کامل رو دادم تو پست های قبلیم و گفتم در چه شرایطی.

مرسی از حرفاتون که خطاب کردین

لینک به دیدگاه
خب خوشبختانه شما این تجربه رو نداشتی پس نمیتونی درک کنی.

وقتی کسی گم میشه آدم همه اش به این فکر میکنه که الان کجاست؟ چه بلایی سرش اومده؟ زنده است؟ مرده؟ داره درد میکشه؟ داره اذیت میشه؟ تصادف کرده؟ رسوندنش بیمارستان؟ دزدینش؟ بردن کلیه هاشو دربیارن؟ بهش تجاوز نکنن؟ با چاقو تیکه پاره اش نکرده باشن؟ یه وقت لای جنازه های مجهول الهویه دفن نشه!

من تو این سوالات هیچ خودخواهی یا کنجکاوی نمیبینم. این حقه منه که بدونم چه بلایی سر عزیزم امده تا بتونم کمکش کنم. این خودخواهی نیست. انجام وظیفه ما در قبال کسانی هست که دوستشون داریم. باید بدونم چی شده که بتونم کمکش کنم. اگر واقعا اتفاق بدی افتاده باشه و تو ساعت های اولیه به داد طرف نرسیم که دیگه احتمال نجات دادنش خیلی کم میشه.

این حس رو تا تجربه نکنی نمیتونی درباره اش نظر منصفانه بدی. :icon_gol:

شرایط خانواده های زندانیان سیاسی و جنس نگرانیشون با این مثال در این تاپیک متفاوته. باز هم بی خبری مطلق نیست...میدونن دست یکی از این نهادها هستن و در ضمن کسی که میره تو این خطها میدونه هزینه هم داره. ولی کسی که مشکل سیاسی هم نداره و میره بیرون و دیگه نمیاد اطرافیان رو نگران میکنه.

توضیح دادم انتخاب راه حل بستگی به اولویت بندی و اهمیت مسائل برای هرکس داره

 

ولی درباره خانواده های زندانیهای سیاسی اینطور که گفتی نیست.

خیلی وقتها هیچ کدوم در ساعتهای اولیه دستگیری و حتی روزها خبری ندارن و اصلا نمیدونن دستگیر شدن یا دزدیده یا زنده ان یا مرده یا کشته یا ...!! بعد ساعتها و حتی روزها باهاشون تماس گرفته میشه و تازه یه خبری بهشون میدن که میفهمن گرفتنشون!

یکی که تو خیابون راه میره و هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاده و از رو عکسهای وقایع گذشته یا با شباهت به کس دیگه یکیو میگیرن سوار ماشین میکنن میبرن اینجا هیچ کس نمیدونه چیشده و چه اتفاقی افتاده و اصلا طرف رو دستگیر کردن یا ..!

لینک به دیدگاه
اسم این کار خیانته؟؟کسی اگه برای معالجه بچه ش کلیه ش رو بفروشه ایثاره اما اگه مجبور بشه این آوانس رو بده خیانتکاره؟؟

 

واقعا متاسفم واسه طرز فکرتون

 

من واقعاً در تعجبم که چطور شما این دو عمل یعنی تن فروشی و فروش کلیه رو یکی میدونید. آیا قبح این دو مسئله واقعا یکیه؟ شما فروختن کلیه و تن فروشی رو یکی میدونید؟

اون امضاء بازی با کلماته، البته بحث سر امضاء نره راجع به اون هم میشه بحث کرد.

 

 

با مدوم محکمه میگی همه مقصر هستند؟به چی داری استناد میکنی؟به احساساتت؟اینجوری قضاوت نمیشه کرد عزیز من.اگه بخوای اینجوری افراد رو مقصر حساب کنی باید افرادی که در پولدار شدن اون مرد دخالت داشتن رو هم حساب کنی.اونا باعث شدن امالش بیشتر بشه،حرصش بیشتر بشه و الان تبدیل به ادمی بشه که این خواسته رو از زن بکنه.

نخیر.اون مرد پولدار مقصر نیست.چرا مقصره؟مگه به زن بدهی داشته؟

نمیگم اون ادم خوب یا بدی هست ها؟میگم تو این ماجرا مقصر نیست.

 

من دلیلم برای محکوم کردن شخصیت ها رو توی اولین پستم تو صفحه 3 گفتم.

شخص پولدار از لحاظ مدنی جرمی مرتکب نشده فقط از لحاظ انسانی محکومه، همینطور مرد قایقران که من همونطور که تو پست اولم گفتم حتی اون رو اصلاً مقصر نمیدونم.

من منظور شما رو در مورد پولدار شدن اون مرد دقیقاً متوجه نشدم.

 

همینطور صاحب قایق.اون هم کار خلافی انجام نداده.زن که به نظر من بهترین شخصیت داستان هست.تنها مقصر و گناهکار ماجرا شوهر هست.میتونم بگم یه ادمی که خودش رو بالاتر زنش میدونه.زنش رو به عنوان یه انسان ازاد قبول نداره.خودش رو مالک زنش میبینه.این صفات اون شوهر هست.

 

میشه راجع به مالکیت و آزادی و اون کار زن بیشتر توضیح بدی؟:icon_gol:

 

 

 

ببین من برداشتم از تاپیک این هست که اگه این زن این کار رو انجام نده شوهرش رو از دست میده.نه اینکه چند ساعتی دیر کرده باشه.

مگه این زن الان این کار رو کرده چه ضرری رسیده به شوهرش که به خودش اجازه اون برخورد رو میده؟اون به خاطر شوهرش این کارو کرده؟یعنی با این کار شرف و غیرت اون مرد از بین میره؟اگه شرف منِ مرد به ............ هست میخوام صد سال سیاه نداشته باشم.اگه ابرو به این هست میخوام بی ابرو زندگی کنم.شرف و ابرو خیلی بالاتر از این هاس.اون زن با این کار ناپاک نمیشه.نه.

دوست داشتم میدیدم اگه به جای این کار گفته بود زن کلیه اش رو فروخته چی میگفتین بچه ها.اونوقت که زن تبدیل میشد به اسطوره قرن.چه فرقی میکنه؟تازه این کار بهتر از فروختن کلیه هست.چون اونجوری ضرر جسمی میبینه و براش خطرناک هست که یه کلیه اش رو بفروشه.

 

تو اون قسمت قرمز رنگ که واقعاً باهاتون مخالفم. این چه حرفیه که شما میزنید؟ تو اون شرایط اصلاً بحث ضرر جسمی مطرح نیست. من حاضرم بر اثر یه مشکل حتی جونم رو از دست بدم ولی همسرم همچین کاری رو واسه نجات من انجام نده.

توی این داستان هم میبینیم که اصلا بحث سر از دست دادن مرد نیست و اون زن بیفکری کرده که دست به همچین کاری زده، اما اگر به قول شما بخوایم این داستان رو به جامعه بسط بدیم و هرکدوم از این شخصیت ها رو نماد یه عده در جامعه بدونیم هم بازم کار اون زن با بی فکری انجام شده چون هیچ تغییری در روند ماجرا نداشته.

 

اجازه بدین یه مثال بزنم:

3 تا زن در یک مشکل مشابه (مثلاً مالی) قرار میگیرن.

زن اول با تن فروشی مشکل رو حل میکنه.

زن دوم با فروختن کلیه.

زن سوم کلی بدبختی و رنج رو تحمل میکنه و با کار کردن این مشکل رو حل میکنه.

 

به نظر شما کار کدوم یکی از این 3 نفر پسندیده تره؟

 

تن فروشی اولین، ساده ترین، ابتدایی ترین و بدترین راه حل برای حل مشکلاته که یه زن میتونه انجام بده. پس تلاش کردن چی میشه؟ پس در مقابل مشکلات کمر خم نکردن چی میشه؟ پس اینکه شخص بعداً به سختی هایی که کشیده افتخار کنه چی میشه؟

آیا زنی (خودتون رو در نظر بگیرید) که برای حل مشکلاتش تن فروشی کنه، بعداً به این کارش افتخار خواهد کرد؟

لینک به دیدگاه

دوستان خواهش میکنم من نگفتم تن فروشی کار خوب و پسندیده ای هست.من گفتم اگه تنها راه همین بوده اون زن اشتباه نکرده.خب معلومه اگه راه های دیگه ای باشه اونا رو امتحان میکنه.اینو که همه میدونن

لینک به دیدگاه
دوستان خواهش میکنم من نگفتم تن فروشی کار خوب و پسندیده ای هست.من گفتم اگه تنها راه همین بوده اون زن اشتباه نکرده.خب معلومه اگه راه های دیگه ای باشه اونا رو امتحان میکنه.اینو که همه میدونن

 

البته اگر این شرایط برای من اتفاق بیوفته حاضرم بمیرم و همسرم همچین کاری نکنه. این دیگه نظر کاملاً شخصیه منه. ممکنه درست باشه ممکنه اشتباه.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
دوستان خواهش میکنم من نگفتم تن فروشی کار خوب و پسندیده ای هست.من گفتم اگه تنها راه همین بوده اون زن اشتباه نکرده.خب معلومه اگه راه های دیگه ای باشه اونا رو امتحان میکنه.اینو که همه میدونن
:w58:

خب اینکه حرف منه!

من این همه خودمو کشتم، همینو دارم میگم دیگه! :w58:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...