رفتن به مطلب

«شیار 143» در ترازوی نقد


saba mn

ارسال های توصیه شده

[h=1]«شیار 143» در ترازوی نقد[/h] [h=3]تهران-ایرنا-«شیار 143» دومین فیلم سینمایی بلند «نرگس آبیار» است که تاکنون مورد توجه و تمجید بسیاری از مردم و منتقدان سینما واقع شده است؛ این در حالی است که برخی نیز نقاط ضعف فیلم را کم نمی دانند.[/h]

81426308-6141518.jpg «شیار 143» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی «نرگس آبیار» و تهیه کنندگی «ابوذر پورمحمدی» و «محمدحسین قاسمی» محصول سال 1392 خورشیدی است که این روزها با استقبال خوبی در سینماهای تهران و شهرستان ها مواجه شده و در ردیف پرفروش ها قرار گرفته است.

 

این فیلم همچنین جایزه ی ویژه ی هیات داوران و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از سی و دومین جشنواره ی بین المللی فیلم فجر را از آن خود کرده است.

 

«شیار 143» فیلمی در حوزه ی دفاع مقدس و روایت زندگی زنی روستایی به نام «الفت» است که 15 سال از فرزندش «یونس» که به جنگ رفته بی خبر است و پیوسته به دنبال نشانی از او می گردد. الفت رادیویی را که یادگار یونس است روز و شب، همراه دارد تا بلکه خبری از فرزندش بشنود؛ رادیویی که 15 سال آزگار روی موج عراق است و زمانی این انتظار به پایان می رسد که پیکر یونس شهیدش را به وطن می آورند.

 

به باور بسیاری از مخاطبان و منتقدان، نرگس آبیار در این فیلم به شایستگی انتظار و چشم به راهی مادری صبور و رنج کشیده را در فراق فرزند به تصویر می کشد و با ظرافت تمام گوشه ی کوچکی از دردها و نگرانی های مادران شهیدان و مفقودان جنگ تحمیلی را روایت می کند.

 

«شیار 143» از جمله فیلم هایی است که پس از اکران بسیار بحث برانگیز شد؛ به گونه یی که می شود گفت اغلب منتقدان سینما در ارتباط با این فیلم نقدی نوشته اند یا سخنی گفته اند. همین موضوع نشان می دهد که این فیلم، فیلمی متفاوت و قابل توجه است که نمی شود به آسانی از کنار آن گذشت.

 

در این ارتباط نکته ی قابل توجه این است که در بیشتر نقدهای مطرح شده، «شیار 143» فیلم خوبی توصیف شده است؛ اگر چه معدود منتقدانی هم هستند که این فیلم را شایسته ی جایزه و قدردانی نمی دانند و به صراحت آن را فیلم بدی توصیف می کنند.

 

 

 

*** دوره ی انتظار «الفت» از دید موافقان و مخالفان

 

یکی از نقدهای وارد شده به «شیار 143» به موضوع شخصیت پردازی «الفت» با بازی «مریلا زارعی» برمی گردد. بر این اساس برخی معتقدند چشم انتظار بودن الفت برای فرزندنش آن گونه که انتظار می رفته به خوبی نمایش داده نشده است. به نوشته ی برخی منتقدان، الفت در دوران انتظار خود هیچ کاری نمی کند مگر کارهای روزمره ی زندگی.

 

«ابوالفضل بناییان» در یادداشتی با عنوان «فیلمی برای دیگران» یکی از نقدهای تند علیه «شیار 143» را مطرح کرد؛ یادداشتی که در سیزدهمین شماره ی هفته نامه ی خبری- تحلیلی «صدا» منتشر شد.

 

در آغاز این نقد آمده است: فیلم شیار 143 همان قدر که روایتی ساده دارد، فیلمسازی، شخصیت پردازی و مخاطب را ساده می انگارد. الفت مادری است که چشم به راه فرزند خویش مانده است و مخاطب محکوم است که این انتظار چند ساله را روی صندلی تاب بیاورد.

 

به نوشته ی بناییان، شخصیت منتظر داستان یعنی الفت در زمان انتظار خود جز بستن یک رادیو به کمرش کاری نمی کند نه تغییری در او مشاهده می کنیم و نه او در گره های داستانی به چالش کشیده می شود و گویی نبودن فرزند هیچ «خللی» در زندگی او ایجاد نکرده است.

 

صرف نظر از نقد یاد شده یکی از مهم ترین و در عین حال تندترین نقدهای مطرح در خصوص فیلم «شیار 143»، متعلق به «مسعود فراستی» منتقد سینما است که در آن باز هم انتظار 15 ساله ی الفت به چالش کشیده شده است.

 

فراستی در نقدی با عنوان «تقلب» که در وبسایت رسمی وی منتشر شده، در ارتباط با «شیار 143» می نویسد: شیار 143 فیلم بدی است و تقلبی، که نان ایده یک خطی اش را می خورد.

 

در ادامه ی این نقد آمده است: در فیلم زمان کارکردی دراماتیک و کارکردی هستی شناسانه ندارد. نه فیلمساز می فهمدش و نه طبیعتا ما. پس انتظاری در کار نیست.

 

به نوشته ی فراستی، شیار فیلم کوتاه یا مستند داستانی نیم ساعته ای است که بی خودی کش آمده و تبدیل به یک فیلم بلند کسالت بار دروغین شده. سختیِ نبودن یونس در زندگی الفت حس نمی شود. چرا که او به طور کلیشه ای به سبک همه زنان روستایی ما فقط نان می پزد، فرش می بافد و ورجه و ورجه می کند. رادیو به کمر بستن هم در سطح یک ادای نمایشی باقی می ماند. با آن زیست نمی کند. جایزه فقدان «مساله» – انتظار مادری - را پر نمی کند. به نظر می رسد فیلمساز ما انتظاری جدی ای را در زندگی تجربه نکرده چه رسد به انتظار مادر شهید را. یعنی مساله را نزیسته . تجربه های نکرده در سینما لو می رود و هر تقلبی نیز.

 

برای دریافت بهتر مفهوم این نقد، گروه پژوهش های خبری ایرنا به گفت و گو با فراستی پرداخت. او در توضیح نظر خود راجع به «شیار 143» و در تشریح مفهوم تقلب که در این نقد مطرح کرده است گفت: شیار 143 فیلم بدی است که از نظر من هیچ گونه نکته ی مثبتی در آن وجود ندارد. این فیلم مثل جنس بدلی می ماند؛ فیلمی بدلی است که می خواهد خودش را جای اصلی بگذارد. شیار 143 هیچ ربطی به شهید و مادر شهید ندارد و این موضوع من را عصبانی می کند.

 

وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا فکر نمی کنید فیلم به دلیل آنکه فیلمسازی زن دارد، نگاه متفاوت و آرام تری به موضوع دفاع مقدس دارد و به نوعی دیگر و زنانه تر، درام جبهه و جنگ را روایت می کند گفت: خیر هیچ دید متفاوت و درستی در این فیلم وجود ندارد. من هرگز گول نمی خورم و اسیر مسایلی که بعضی دوستان می شوند از جمله شعارها، ظواهر و جایزه ها نمی شوم. راستش را بخواهید فیلم کلاه بردار است و از سوژه ی جنگ بهره برداری کرده است.

 

فراستی افزود: خانم نرگس آبیار به لحاظ فیلمسازی از دانش کافی برخوردار نیست و نمی دانم نیت واقعی ایشان از ساخت این فیلم چه بوده است. من به مسایل شخصی و فردی افراد از جمله اینکه خانم آبیار خوب است یا بد کاری ندارم. مساله ی من فیلم است.

 

بر خلاف منتقدان یاد شده بسیاری از منتقدان سینما معتقدند «شیار 143» فیلم خوبی است و به ویژه موضوع انتظار در آن به درستی به تصویر کشیده شده است.

 

«مادران سرزمین کهن» یادداشتی بر فیلم شیار 143به قلم «محمد شریعت پناه» است که در اوایل فروردین ماه امسال در روزنامه ی «شرق» منتشر شد.

 

در این یادداشت در دفاع از انتظار الفت آمده است: نرگس آبیار در این فیلم به شایستگی انتظار و چشم به راهی مادری صبور در فراق فرزند را در برهه های زمانی به تصویر می کشد و با زیبایی تمام بخشی از درد و هجران مادران شهدا و مفقودان جنگ تحمیلی را روایت می کند. فیلم صحنه هایی را خلق کرده که در زمان جنگ دوربینی برای ثبت آنها وجود نداشت و بسیاری اطلاع ندارند که بر مادران و بازماندگان شهدا به ویژه در شهرستان ها و روستا های دورافتاده چه لحظات دردناک و نفسگیری گذشته است.

 

«سحر عصر آزاد» منتقد دیگری است که در مطلبی با عنوان «شیاری در قلب مخاطب» که در اوایل آذر ماه جاری در سایت خبری-تحلیلی «خبرآنلاین» منتشر شد، در خصوص موضوع انتظار الفت می نویسد: فیلم در روایت خود نوآوری هایی دارد تا شنیدن و دیدن این قصه چه بسا آشنا را به گونه ای متفاوت و به روز کند. روایتی که هم به زمان و مکان شناسنامه می دهد هم رابطه خاص این مادر و پسر را شناسنامه دار و واجد ویژگی می کند. این ویژگی همان چیزی است که 15 سال یک مادر را با کمر پینه بسته از رادیویی که به کمرش بسته، سر پا نگه داشته و او را به گونه ای ملموس کرده تا مخاطب ذره ذره حل شدن الفت در یاد و خاطره یونس را حس کند و همراه با او دلشوره هایی از جنس همان کوره مس گداخته را تجربه کند.

 

در همین چارچوب «اکبر نبوی» منتقد سینما نیز در گفت و گو با گروه پژوهش های خبری ایرنا، با بیان این مطلب که تمام نقدها از نظر او به شرط آنکه نقد حقیقی باشند به این دلیل که امکان نقد در حیات اجتماعی یک ملت امر پسندیده ای است، قابل احترام هستند گفت: فیلم «شیار 143» فیلم خوبی است. البته این به آن معنا نیست که نمی توانست بهتر باشد.

 

وی با تقسیم بندی سینمای دفاع مقدس به 3 بخش فیلم های «حماسی»، «اجتماعی» و «انسان شناسانه»، فیلم «شیار 143» را یک فیلم انسان شناسانه دانست که در آن بیشتر با درون افراد و شخصیت ها به ویژه شخصیت الفت که مادر یک شهید است سر و کار داریم. نبوی گفت: به گمان من نوع پرداخت و نگاهی که به شخصیت الفت شده خیلی به دنیای درون و پر از هیجان، غلیان، عاطفه و مهر و محبت یک مادر نزدیک است. شاید این نکته در فیلم به این دلیل قدرت دارد که نویسنده و کارگردان آن یک زن است.

 

این منتقد سینما در ارتباط با انتظار الفت و نوع پرداختن به این انتظار در فیلم به پژوهشگر ایرنا گفت: مفهوم انتظار در لایه های زیرین فیلم موضوع بسیار حساس و ارزشمندی است. ما از الفت به عنوان یک مادر روستایی ساده با آن جایگاه اجتماعی که دامنه ی دانش، شناخت ها و ارتباط های محدودی نیز دارد، توقعی بیش از این نداریم.

 

وی تاکید کرد: اما این انتظار می توانست به یک حماسه تبدیل شود یعنی الفت می توانست یک سلوکی را در این انتظار داشته باشد و روندی را پشت سر بگذارد تا به یک فرایند برسد. متاسفانه از این زاویه شاید بتوان به انتظار الفت در فیلم اشکال وارد کرد؛ زیرا الفت نقطه ی اول با الفت نقطه ی پایان تقریبا در یک ساحت به سر می برد.

 

به گفته ی نبوی، اما شاید در نگاه فیلمساز نکات مهم تری وجود داشته است از جمله آنکه فیلمساز نخواسته است به حوزه های شعاری وارد شود و به شخصیت الفت در دوران انتظارش جنبه های شعاری و ناملموس ببخشد.

 

نبوی افزود: نکته ی مثبت قابل مشاهده در انتظار الفت، این است که کارگردان شخصیت او را وارد بعضی از حوزه های نزدیک به شعار نکرده است. شاید بخشی از افراد دوست داشتند الفت دارای روحیه و واکنشی بود که شخصیت او را به شخصیتی شعاری تبدیل می کرد، اما این فقط نظر و علایق شخصی ما برای خلق یک شخصیت است. به یقین مادران شهدا در این کشور از یک دسته و یک گروه و دارای یک روحیه ی واحد نبوده اند که در تمام فیلم ها آنها را به یک شکل به تصویر بکشند.

 

 

 

*** پایان فیلم «شیار 143» در ترازوی منتقدان

 

در پایان فیلم، الفت بالاخره از سرنوشت یونس باخبر می شود. مادر بعد از 15 سال انتظار با باقی مانده ی پیکر فرزند شهیدش یونس رو به رو می شود و آن را که به اندازه ی پیکر نوزادی است از داخل تابوت بیرون می آورد و در آغوش می گیرد. الفت همزمان که باقی مانده ی جسد یونس را که در ملحفه یی سفید پیچیده شده در آغوش می گیرد و می گرید، صحنه های نوازدی او را نیز به خاطر می آورد.

 

این پایان اشک تماشاچیان را در می آورد؛ پایانی که در آن آبیار کوشیده است با همسانی شهید به نوزاد به زیبایی ارتباط عاطفی الفت با یونس را از نوزادی تا شهادت به تصویر بکشد.

 

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود. صحنه ی آخر فیلم، الفت را پشت دار یک قالی نشان می دهد که بالاخره پس از 15 سال به پایان رسیده است و او مشغول چیدن تارهای آن است؛ صحنه یی که از آن می توان برداشت های متفاوتی داشت. از جمله اینکه الفت بالاخره از سرنوشت فرزندش پس از سال ها بی خبری آگاه می شود و رنج به سر بردن در بیم و امیدش به پایان می رسد.

 

شاید هم بتوان از این پایان به ظاهر خوش به این نتیجه ی تلخ و دردآور رسید که خانواده های مفقودان جنگی رنج مضاعفی را متحمل می شوند؛ شاید رنجی بیشتر از خانواده های معزز اسیران و شهدا.

 

منتقدان در ارتباط با این پایان اما نظرهای متفاوتی دارند.

 

مسعود فراستی در این ارتباط با نگاهی انتقاد آمیز نوشت: سکانس آخر که بی خودی سر و صدا کرده. الفت وارد اتاق می شود و می خواهد با پسرش تنها باشد. دوربین در نمایی درشت از پشت سر او را تعقیب می کند، که می بایست تنشی را برساند و دلهره ای، که نیست. می ماند صحنه آخر و بغل کردن تابوت و بعد بازمانده جسد که هم اندازه یک نوزاد است و دست آویزی برای فلاش بک و در آغوش گرفتن نوزاد که با وجود اشک مادر حسی از کار نمی آید. چرا که نه فرزند شکل گرفته نه مادر.

 

«مهرزاد دانش» دیگر منتقد سینما نیز در نقدی با عنوان «شیار پر گسست» که در وبسایت «مهر خرد» منتشر شده است، در مورد پایان بندی فیلم می نویسد: بزرگ ترین ضعف فیلم، نوع پایان بندی اش است. گفته شد که به علت لو رفتن فرجام یونس، در عمل قابلیت های دراماتیک متن نابود می شود. اما دست کم این انتظار می ماند که مادر شهید چگونه می خواهد با خبر یا جسد شهیدش مواجه شود. این مواجهه اصلی ترین و مهم ترین قسمت فیلم است؛ منتها با ساده انگاری شگفت انگیزی بدان نگریسته شده است.

 

دانش در ادامه نوشت: از این بد تر، نما واپسین فیلم است؛ الفت بافت قالی اش را دیگر به پایان رسانده است و خوش و خندان، با ذکر بسم الله و صلوات به بریدن تار قالی از دستگاه مشغول می شود. این نما درست بعد از صحنه مواجهه با پسر شهیدش می آید. بله... احتمالا اتمام بافت قالی به شکل نمادین حکایت از اتمام گره های عاطفی زن در ارتباط با بچه اش دارد، اما اینکه زنی از جوانی تا پیری غصه بچه اش را بخورد و یک دفعه بعد از دیدن جسد فرزند، در نمای بعد خوش و خرم باشد، نوعی گسست حسی پدید می آورد که جنبه های تداوم درام را لطمه می زند.

 

اکبر نبوی اما در ارتباط با این پایان، نظری مثبت دارد. وی در ادامه ی گفت و گو با پژوهشگر ایرنا در خصوص نحوه ی پایان فیلم گفت: با در نظر گرفتن موضوع انتظار از پایان فیلم تلقی های مختلفی می توان داشت؛ حتی تلقی های تعبیر گرایانه. اما فیلم تعبیرگرایانه نیست و نگاه تعبیرگرایانه را بر نمی تابد.

 

نبوی افزود: اگر در خصوص پایان فیلم اینگونه تلقی شود که الفت قبول کرده است که زندگی جریان دارد، تلقی بدی نیست؛ اما می تواند کمی ما را به سمت نگرش های اومانیستی (انسان گرایانه) سوق دهد و این تعبیر خوبی نیست.

 

به گفته ی نبوی فارغ از تمامی کاستی های مطرح شده از سوی منتقدان در خصوص پایان فیلم، از نظر او «شیار 143» پایان خوبی دارد.

 

وی در تحلیل این نظر افزود: دوست دارم در خصوص پایان فیلم یعنی جایی که الفت دارد تارهای قالی تمام شده را قیچی می کند، تعبیرم اینگونه باشدکه الفت در پایان وارد دنیایی می شود که زندگی های جدیدی را در محیط پیرامونی خودش می بیند؛ پس باید تلاش کند تا نهال های پیرامونش هم از موقعیت های انسانی برخوردار شوند که بتوانند برای جامعه اثر مثبت و پیش برنده داشته باشند؛ چنانکه پسرش این گونه بود. این چنین نگاهی برای چنین پایانی به نظر من درخور است.

 

 

 

*** نگاه مخاطبان

 

با وجود معدود نقدهای منفی در خصوص فیلم «شیار 143» بیشتر مخاطبان نظر مثبتی نسبت به این فیلم دارند. این واقعیت از اظهارات بینندگان این فیلم در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا برداشت می شود.

 

تعداد زیادی از افرادی که به تماشای «شیار 143» در سینما آزادی تهران نشسته بودند، در پاسخ به این سوال پژوهشگر ایرنا که به نظرشان فیلم خوب بود یا بد؟ به خوب بودن فیلم تاکید کردند.

 

به اعتقاد جوانانی که برای دیدن این فیلم آمده بودند، فیلم «شیار 143» از جمله فیلم های حوزه ی دفاع مقدس است که می تواند با مخاطب ارتباطی عاطفی و واقعی برقرار کند و عمق حقیقی حماسه آفرینی های جوانان به جنگ رفته و خانواده های اسیران، جانبازان، مفقودان و شهدا را به دید مخاطب بگذارد.

 

***حرف آخر

 

فیلم «شیار 143» فیلمی در حوزه ی دفاع مقدس است اما نگاه متفاوتی به آن دارد. الفت نماد مادرانگی، محوری است که ماجرای دراماتیک داستان حول آن شگل می گیرد؛ گرد نگرانی ها و صبوری های مادرانه اش و امیدی که تا سال های سال برای رسیدن خبری از فرزند مفقودش حفظ می کند. الفت مادری است که دلی پر خون از بی خبری فرزند دارد و سال ها در بیم و امید زنده بودن یا نبودن فرزندش شکنجه می شود، اما می کوشد دغدغه ها و نگرانی هایش را کمتر به محیط پیرامونش منتقل کند. او 15 سال از درون می سوزد و انتظار می کشد؛ سال هایی که گویی زمان در آنها برای الفت متوقف شده است. الفت در آن سال ها فقط زنده است، اما زندگی نمی کند. راه می رود، کار می کند، حرف می زند اما همه جا حواسش پرت است، حواسش جای دیگری است؛ پیش فرزندش یونس؛ یونسی که از آن بی خبر است.

 

نرگس آبیار کارگردان زن فیلم «شیار 143» توانسته در این فیلم به زیبایی حس مادرانه ی الفت را به بیننده منتقل کند. در سراسر فیلم، خبری از صدای بمب و موشک خمپاره نیست و صدای فریاد و داد و بیداد در میدان های جنگی گوش تماشاچی را نمی آزارد، اما سکوت الفت بلندتر از هر فریادی است که تا عمق جان بیننده می نشیند.

 

فضای فیلم شیار 143 بر خلاف بسیاری از فیلم های ساخته شده در حوزه ی دفاع مقدس صحنه های بازسازی شده ی جبهه و جنگ را نشان نمی دهد؛ بلکه این بار کارگردان به سوی دیگر ماجرا که خانواده های رزمندگان دفاع مقدس هستند رفته و تلاش کرده تا نگرانی ها، سردرگمی ها و تنش های آنها را به تصویر بکشد.

 

پرداخت های جدید و متفاوت نسبت به جنگ تحمیلی، لازمه ی زنده نگه داشتن میراث جان فشانی ها و مردانگی های رزمندگان جنگ، اسیران، جانبازان، مفقودان، شهدا و خانواده های آنهاست. فیلم «شیار 143» بی شک یکی از همین پرداخت های متفاوت است که با زاویه ی دید جدید و دوری گزینی از کلیشه ها، می تواند مخاطب را از هر دو نسل دیروز و امروز به خود جذب کند. اگرچه فیلم جدید نرگس آبیار هم نمی تواند از ضعف ها و کاستی هایی از جمله در برخی نکات فنی سینمایی که منتقدان نیز به آنها اشاره کرده اند به دور باشد، اما از آنجا که این فیلم از تجربه های نخستین این فیلمساز است می تواند با وجود کاستی ها، تحسین برانگیز و نشان دهنده ی آینده ی روشن این فیلمساز باشد.

 

*گروه پژوهش های خبری

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...