رفتن به مطلب

وقت دلتنگی


Fakur

ارسال های توصیه شده

نظر شما ؟

وقتی ناراحت ودلتنگ می شی چیکار می کنی ؛ گریه می کنی ؟ می نویسی ؟ یا .........

 

بذار خودمم بگم : من نمیتونم یه جا بشینم . فقط راه میرم. خونه هم باشم سیصد بار در یخچال رو باز میکنم و بیخودی میبندم.

لینک به دیدگاه

تخلیه انرژی

راههای زیادی براش دارم

میخندم

بهترین روشی هست که بعد این همه تست روشهای کنترل ذهن یاد گرفتم

روانشناسی دنیای زیباییه رفیق:icon_gol:

لینک به دیدگاه

می خوابم البته روش قدیمیم اینه

بعضی وختام میرم تو حیاط قدم می زنم

اگرم خیلی شدتش زیاد باشه میرم حموم زیر دوش یه دل سیر گریه می کنم یا یه آینه کوچولو ور میدارم توش با خودم حرف میزنم :icon_redface:بعدش آب سرد رو وا می کنم تا عقل و هوشم سرجاش بیادبعدشم به خودم میگم که چی :w00:بخوای نخوای باید زندگی کنی جرات داری خودتو خلاص کن دیگه:167: می دونم خیلی ترسویی پس پاشو خودتو واسه من لوس نکن:ws3: پاشو برو بیرون

 

بعدشم مثل بچه ادم میام بیرون اونقد جوک و لوس بازی با داداش و مامان و بابام در میارم که خودمم فراموش می کنم اصلا برای چی رفتم حموم:shad:

لینک به دیدگاه
می خوابم البته روش قدیمیم اینه

بعضی وختام میرم تو حیاط قدم می زنم

اگرم خیلی شدتش زیاد باشه میرم حموم زیر دوش یه دل سیر گریه می کنم یا یه آینه کوچولو ور میدارم توش با خودم حرف میزنم :icon_redface:بعدش آب سرد رو وا می کنم تا عقل و هوشم سرجاش بیادبعدشم به خودم میگم که چی :w00:بخوای نخوای باید زندگی کنی جرات داری خودتو خلاص کن دیگه:167: می دونم خیلی ترسویی پس پاشو خودتو واسه من لوس نکن:ws3: پاشو برو بیرون

 

بعدشم مثل بچه ادم میام بیرون اونقد جوک و لوس بازی با داداش و مامان و بابام در میارم که خودمم فراموش می کنم اصلا برای چی رفتم حموم:shad:

چقدر عالی .

راستی سارا جان من هر وقت این امضای جدید شما رو میبینم , بجای اینکه بخونمش , باز همان امضای مشهورت جلو دیدگان ذهنم مجسم میشه و فکر میکنم که ظاهرآ پاک شده ولی اون اولی سر جاشه.:ws28:

لینک به دیدگاه
می خوابم البته روش قدیمیم اینه

بعضی وختام میرم تو حیاط قدم می زنم

اگرم خیلی شدتش زیاد باشه میرم حموم زیر دوش یه دل سیر گریه می کنم یا یه آینه کوچولو ور میدارم توش با خودم حرف میزنم :icon_redface:بعدش آب سرد رو وا می کنم تا عقل و هوشم سرجاش بیادبعدشم به خودم میگم که چی :w00:بخوای نخوای باید زندگی کنی جرات داری خودتو خلاص کن دیگه:167: می دونم خیلی ترسویی پس پاشو خودتو واسه من لوس نکن:ws3: پاشو برو بیرون

 

بعدشم مثل بچه ادم میام بیرون اونقد جوک و لوس بازی با داداش و مامان و بابام در میارم که خودمم فراموش می کنم اصلا برای چی رفتم حموم:shad:

:viannen_38:

لینک به دیدگاه
چقدر عالی .

راستی سارا جان من هر وقت این امضای جدید شما رو میبینم , بجای اینکه بخونمش , باز همان امضای مشهورت جلو دیدگان ذهنم مجسم میشه و فکر میکنم که ظاهرآ پاک شده ولی اون اولی سر جاشه.:ws28:

خب مثل اینکه دوستان ولایی با خوندنش فکر می کردن بهشون توهین میشه منم به درخواست ادمین تغییرش دادم :icon_redface:

لینک به دیدگاه
خب مثل اینکه دوستان ولایی با خوندنش فکر می کردن بهشون توهین میشه منم به درخواست ادمین تغییرش دادم :icon_redface:

برای ما اون هنوز هم سر جاشه. مطمئن باش.:icon_gol:

لینک به دیدگاه

موسیقی... بره من بهترین درمانه... یعنی کلا اگر موسیقی نبود من خیلی وقت پیش باید بدرود میگفتم. :hanghead:

قبلا با مادر پدرم هم حرف میزدم... اما جدیدا هر دفعه حرف میزنم به جای اینکه دلداریم بدن بدتر اعصابم رو خورد میکنند... :w74: در نتیجه همون موسیقی.

لینک به دیدگاه
نظر شما ؟

وقتی ناراحت ودلتنگ می شی چیکار می کنی ؛ گریه می کنی ؟ می نویسی ؟ یا .........

 

بذار خودمم بگم : من نمیتونم یه جا بشینم . فقط راه میرم. خونه هم باشم سیصد بار در یخچال رو باز میکنم و بیخودی میبندم.

خب من غروبهای تابستون که دلم میگیره میرم حیاط و گلهای باغچه رو آب میدم . بعدش هم میرم پارک میشینم یک خورده ، هوا که تاریک شد برمیگردم

در مواقعی که دلتنگی خیلی شدید باشه و تنها هم باشم گریه میکنم ...

 

لینک به دیدگاه
نظر شما ؟

وقتی ناراحت ودلتنگ می شی چیکار می کنی ؛ گریه می کنی ؟ می نویسی ؟ یا .........

 

بذار خودمم بگم : من نمیتونم یه جا بشینم . فقط راه میرم. خونه هم باشم سیصد بار در یخچال رو باز میکنم و بیخودی میبندم.

 

درگیر گفتگوی ذهنی میشم

فلسفه می بافم ............حتی گاهی اینقدر عصبی میشم که قلبم تند میزنه و گاهی اینقدر عاشق که اشکم میریزه.............

گفتگوهایی که اگه میشد نوشتشون یه کتاب معروف میشدند اما حیف که اون موقع نمیشه نوشت اینقدر سریع و پشت سر هم میان که نگهداریشون سخته

کاشکی میشد یه دستگاهی به مغز وصل کرد که همه چی رو ضبط میکرد

لینک به دیدگاه

یه جا شنیدم وختی دلتون میگیره صدای مادرتون رو گوش بدید....اگر میتونید طرفش برید و حتی گرمای نفسش میتونه آرومتون کنه...:girl_in_dreams:

 

 

من میشینم با خدا حرف میزنم....آی حرف میزنمااااااااااااااا.... :banel_smiley_52: قبلنا گریه ام میکردم ولی اشکام دیگه کمتر میاد....:ws44:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...