رفتن به مطلب

چه باید کرد؟


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 232
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من فکر میکنم آدم باید اول از خودش شروع کنه

آره.منم میگم آدم باید از خودش شروع کنه.خیلیای دیگه هم که نظر دادن همینو گفتن.اما این شروع از خود از کجا و کی باید باشه؟به قول یه بنده خدایی یکی از چیزایی که باید تغییر بدیم باورای خودمونه.اما آیا شهامتشو داریم؟

اما در کل امیدوارم همه ما که این نطر رو داریم این شروع رو شروع کرده باشیم و یا زودتر شروع کنیم.که مطمئنن نفعش در نهایت به خودمون میرسه.:a030:

بازم به قول همون بنده خدا موفق باشیم:icon_gol:

لینک به دیدگاه
آره.منم میگم آدم باید از خودش شروع کنه.خیلیای دیگه هم که نظر دادن همینو گفتن.اما این شروع از خود از کجا و کی باید باشه؟به قول یه بنده خدایی یکی از چیزایی که باید تغییر بدیم باورای خودمونه.اما آیا شهامتشو داریم؟

اما در کل امیدوارم همه ما که این نطر رو داریم این شروع رو شروع کرده باشیم و یا زودتر شروع کنیم.که مطمئنن نفعش در نهایت به خودمون میرسه.:a030:

بازم به قول همون بنده خدا موفق باشیم:icon_gol:

از همین حالا باید شروع کنیم یه مثال ساده مثلا من اگه من تو شهر آشغال نریزم یا حقوق دیگران رو رعایت کنم مسلما اگه هر فرد رعایت کنه اوضاع جامعه ما هم خوب میشه فقط کافی هر کسی از خودش شروع کنه به قول معروف

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

لینک به دیدگاه
من همیشه می ایستم دفعه های اول مسخره شدم اونم حسابی :sigh:اما حالا این طور نیست وقتی می بینن من ایستادم چند نفر دیگه هم منتظر میشن و کم کم تعداد افراد زیاد میشه تا چراغ سبز بشه :ws3:

تازه اگه کسی هم رد بشه دعواش میکنم :hanghead:

 

من هم با حرفت موافقم من براي عبور از چراغ قرمز هميشه وايمستم تا سبز بشه آخه چندين سالپيش آقا پليسه يه بار دعوام كرد ولي حالا هميشه مي ايستم :ws42:

لینک به دیدگاه

اقا شماها مگه قوقانین سایت رو نمیخونین

چرا همش بحث سیاسی از خودتون ول میکنین؟

بابا بالای همین صفحه رو بخنین دیگه

 

شماها کار رو زندگی ندارین

شماها کار دیگه ای به جز گیر دادن به خلایق ندارین

 

من از طرف اینها از مدیریت عرز خواهی میکنم

لینک به دیدگاه
اقا شماها مگه قوقانین سایت رو نمیخونین

چرا همش بحث سیاسی از خودتون ول میکنین؟

بابا بالای همین صفحه رو بخنین دیگه

 

شماها کار رو زندگی ندارین

شماها کار دیگه ای به جز گیر دادن به خلایق ندارین

 

من از طرف اینها از مدیریت عرز خواهی میکنم

:ws52:

لینک به دیدگاه
اقا شماها مگه قوقانین سایت رو نمیخونین

چرا همش بحث سیاسی از خودتون ول میکنین؟

بابا بالای همین صفحه رو بخنین دیگه

 

شماها کار رو زندگی ندارین

شماها کار دیگه ای به جز گیر دادن به خلایق ندارین

 

من از طرف اینها از مدیریت عرز خواهی میکنم

 

پياده شو با هم بريم بابا يواش تر

اينقدر تند مي ري ترمز مي بري كار دستمون مي دي :ws41:

لینک به دیدگاه

زیگموند فروید فحش دادن را راهی برای رسیدن به تعادل روحی می داند . زمانی که تنگنای روحی و روانی بر انسان حاکم می شود و هیچ راهی برای خنثی کردن فشار نامتعادل باقی نمی ماند آنگاه دهان به فحش آلوده می شود . چند وقت پیش خاطره ای از صادق هدایت خواندم که در آن اصطلاح جالبی به کار رفته بود . هدایت می گفت که مردم ایران بسیار فحشمند ( فحش + مند ) هستند !

زیر پل پارک وی ترافیک گره خورده بود . راننده های دو خودروی سی میلیون تومانی در حال ابراز ارادت به اجداد همدیگر بودند و تنها کاری که از دست من بر می آمد بستن شیشه ی پنجره و برنامه ریزی برای نوشتن این چند خط بود …

واقعیت آن است که ادبیات خیابانی ما ایرانی ها دچار آفت بی عفتی شده و این پدیده ی شوم در میان نسل جوان رواج بیشتری دارد . از سوی دیگر تنها واکنش به این موضوع تنها در تنبیه و نصیحت خلاصه می شود . غافل از آنکه آب از سرچشمه گل آلود است . به اعتقاد من لابلای این فحش های رنگین نشانه های تکان دهنده ای از سرخوردگی و اعتراض وجود دارد . به بیان ساده تر شرایط اجتماعی و خانوادگی عقده های سنگین به بار می آورند و چون هیچ تدبیری برای تخلیه ی این بار روانی اندیشیده نمی شود به ناچار فحش های رنگین عقده های سنگین را به تعادل می رسانند .

جالب آنکه این ادبیات ناپاک به برخی از آثار هنری هم راه پیدا کرده و اتفاقا نسل حاضر تراکم بی عفتی در یک اثر مثلا موسیقیایی را دلیل برتری اعتراضی آن اثر می دانند . همین چند روز پیش یکی از دوستان دوران دانشگاهم با ذوق زدگی از کلمات رکیک در ترانه های فلان خواننده ی رپ صحبت می کرد و آن را موسیقی مناسبی برای تحمل ترافیک تهران می دانست !

اما قضیه باز هم پیچیده تر از این حرفهاست . تاسف زمانی شدیدتر می شود که ببینیم این ادبیات رکیک به عالی ترین مراودات اجتماعی و حتی سیاسی راه پیدا کرده اند . واژگانی مانند بزغاله .. احمق .. کودن .. بی شعور .. خر .. حرام زاده .. اوباش و … در تیتر اصلی روزنامه ها و خبرگزاری ها جا خوش می کنند و ما با بی تفاوتی از کنار این آسیب بزرگ فرهنگی عبور می کنیم . ظاهرا فحش دادن به یک ابزار کارآمد جهت پاسخگویی به دیگران درآمده و ما از آن بی خبریم !

بارها در همین وبلاگ ناچیز در بخش نظرات کلماتی از طیفهای رنگارنگ فرهنگی و سیاسی خوانده ام که شرم آور بوده و نشان از عصبانیت افسارگسیخته و عجز از پاسخگویی منطقی و انسانی داشته است . شاید پذیرش این نکته برایمان تلخ باشد که تعادل فرهنگی و شخصیتی جامعه به هم خورده و درمان این درد بسیار ضروری است .

روایات دینی متعدد و متواتر دشنام را تقبیح می کنند و هرگز در هیچ کدام از کتیبه های باستانی اثری از بی عفتی در کلام وجود ندارد . حالا باید ببینیم که کدام پیچ اشتباه ما را به جایی رسانده که فارغ از طبقه ی فکری و فرهنگی به سادگی آب خوردن فحش می دهیم ؟! این پدیده مختص سالهای اخیر نیست که ما ایرانی ها بیش از نیم قرن است که این سبک از گفتار را برای تخلیه روانی و حتی مباحث انتقادی انتخاب کرده ایم . به اعتقاد من این گسست فرهنگی ریشه در عدم توانایی ما در درک صحیح منطق گفتگو دارد . از گفتگو در ترافیک پارک وی گرفته تا پای میز مذاکره .

به راحتی می گوییم خاک بر سرت !!! به امید آنکه از سنگینی خودمان کم کنیم و بر وزن طرف بیافزاییم . و اتفاقا چقدر سبک می شویم ! باور کنیم که سبک می شویم !!!

برگرفته از وبلاگ رضا رشیدپور.

لینک به دیدگاه
جواب :

1 دست از دين وفرهنگ وارزشها وباورهاي خودمان برداريم:icon_pf (34):

2 - بطور كامل وتمام از عادات وفرهنگ ورسم ورسوم وآداب آنان تقليد وپيروي كنيم :ws2:

3 - به هر ساز كه زدند ما بايد باآن برقصيم

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

4 -كمي بگذاريم از نفت وگاز ومواد خام و.و.و مجاناً ببرند:w410:

بیتاب من برات احترام زیادی قائلم.اما این پستت چه ربطی به موضوع تاپیک داشت آخه؟اصلا" پست اولو خوندی؟

لینک به دیدگاه

شاید همیشه عده ای باشند که برای هر حادثه که پیرامون شان اتفاق می افتد، به دنبال عامل و مسبب بیرونی باشند. این افراد همیشه درحال غرولند کردن و شکایت از وضع موجودند. اما وقتی همان افراد، کلاهشان را قاضی کنند، خواهند دید که بسیاری از مسایل که برایشان رخ داده ریشه در رفتار و عملکرد گذشته آنان داشته است و با اصلاح خود یا انجام مواردی که در حیطه ی خودشان است آن مسائل به راحتی قابل حل است.

لینک به دیدگاه

این دود سیه فام که از بام وطن خاست از ماست که بر ماست

وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست از ماست که بر ماست

جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم با کس نسگالیم

از خویش بنالیم که جان سخن این جاست از ماست که بر ماست

یک تن چو موافق شد، یک دشت سپاه است با تاج وکلاه است

ملکی چو نفاق آرد، او یکه وتنهاست از ماست که بر ماست

ما کهنه چناریم که از باد ننالیم برخاک ببالیم

لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست از ماست که بر ماست

اسلام گر این روز چنین زار وضعیف است زین قوم شریف است

نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست از ماست که بر ماست

ده سال به یک مدرسه گفتیم وشنفتیم تا روز نخفتیم

و امروز بدیدیم که آن جمله معماست از ماست که بر ماست

گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست

بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست

گویند بهار از دل وجان عاشق غربی است یا کافر حربی است

ما بحث نرانیم درآن نکته که پیداست از ماست که بر ماست

لینک به دیدگاه
این دود سیه فام که از بام وطن خاست از ماست که بر ماست

وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست از ماست که بر ماست

 

جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم با کس نسگالیم

از خویش بنالیم که جان سخن این جاست از ماست که بر ماست

یک تن چو موافق شد، یک دشت سپاه است با تاج وکلاه است

ملکی چو نفاق آرد، او یکه وتنهاست از ماست که بر ماست

ما کهنه چناریم که از باد ننالیم برخاک ببالیم

لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست از ماست که بر ماست

اسلام گر این روز چنین زار وضعیف است زین قوم شریف است

نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست از ماست که بر ماست

ده سال به یک مدرسه گفتیم وشنفتیم تا روز نخفتیم

و امروز بدیدیم که آن جمله معماست از ماست که بر ماست

گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست

بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست

گویند بهار از دل وجان عاشق غربی است یا کافر حربی است

 

ما بحث نرانیم درآن نکته که پیداست از ماست که بر ماست

 

گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست

بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه

درزندگي زخمهايي هست كه گاه مثل خوره روح را اهسته در انزوا مي خورد و مي تراشد.اين دردهارانميشودبه كسي اظهار كرد چون عموماعادت دارند اين دردهاي باورنكردني را جزو اتفاقات وپيشامدهاي نادروعجيب بشمارند. واگركسي بگويديابنويسد,مردم برسبيل عقايدجاري وعقايدخودشان سعي ميكنندانرا بالبخندشكاك وتمسخراميز تلقي كنند...........................بوف کور

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...