mIn 2,294 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۸۹ يادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم و یادم باشد به قاصدک قول داده بودم ازادش کنم !!! 2 نقل قول لینک به دیدگاه
DCBA 8,191 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۸۹ من و تو میشیم ما و جامعه.اونوقت دیگه تنها نیستیم که بگیم یه دست صدا نداره. .......نه بابا....ما همیشه تنهاییم..... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۸۹ .......نه بابا....ما همیشه تنهاییم..... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
تینا 15,116 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۸۹ من فکر میکنم آدم باید اول از خودش شروع کنه 2 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۸۹ من فکر میکنم آدم باید اول از خودش شروع کنه آره.منم میگم آدم باید از خودش شروع کنه.خیلیای دیگه هم که نظر دادن همینو گفتن.اما این شروع از خود از کجا و کی باید باشه؟به قول یه بنده خدایی یکی از چیزایی که باید تغییر بدیم باورای خودمونه.اما آیا شهامتشو داریم؟ اما در کل امیدوارم همه ما که این نطر رو داریم این شروع رو شروع کرده باشیم و یا زودتر شروع کنیم.که مطمئنن نفعش در نهایت به خودمون میرسه. بازم به قول همون بنده خدا موفق باشیم 4 نقل قول لینک به دیدگاه
تینا 15,116 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۸۹ آره.منم میگم آدم باید از خودش شروع کنه.خیلیای دیگه هم که نظر دادن همینو گفتن.اما این شروع از خود از کجا و کی باید باشه؟به قول یه بنده خدایی یکی از چیزایی که باید تغییر بدیم باورای خودمونه.اما آیا شهامتشو داریم؟اما در کل امیدوارم همه ما که این نطر رو داریم این شروع رو شروع کرده باشیم و یا زودتر شروع کنیم.که مطمئنن نفعش در نهایت به خودمون میرسه. بازم به قول همون بنده خدا موفق باشیم از همین حالا باید شروع کنیم یه مثال ساده مثلا من اگه من تو شهر آشغال نریزم یا حقوق دیگران رو رعایت کنم مسلما اگه هر فرد رعایت کنه اوضاع جامعه ما هم خوب میشه فقط کافی هر کسی از خودش شروع کنه به قول معروف قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود 3 نقل قول لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۸۹ من همیشه می ایستم دفعه های اول مسخره شدم اونم حسابی اما حالا این طور نیست وقتی می بینن من ایستادم چند نفر دیگه هم منتظر میشن و کم کم تعداد افراد زیاد میشه تا چراغ سبز بشه تازه اگه کسی هم رد بشه دعواش میکنم من هم با حرفت موافقم من براي عبور از چراغ قرمز هميشه وايمستم تا سبز بشه آخه چندين سالپيش آقا پليسه يه بار دعوام كرد ولي حالا هميشه مي ايستم 3 نقل قول لینک به دیدگاه
eshagh_kh 466 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۸۹ اقا شماها مگه قوقانین سایت رو نمیخونین چرا همش بحث سیاسی از خودتون ول میکنین؟ بابا بالای همین صفحه رو بخنین دیگه شماها کار رو زندگی ندارین شماها کار دیگه ای به جز گیر دادن به خلایق ندارین من از طرف اینها از مدیریت عرز خواهی میکنم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۸۹ اقا شماها مگه قوقانین سایت رو نمیخونینچرا همش بحث سیاسی از خودتون ول میکنین؟ بابا بالای همین صفحه رو بخنین دیگه شماها کار رو زندگی ندارین شماها کار دیگه ای به جز گیر دادن به خلایق ندارین من از طرف اینها از مدیریت عرز خواهی میکنم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
eshagh_kh 466 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۸۹ الکی مظلوم نمایی هم نکن... خیانت 1 نقل قول لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۸۹ اقا شماها مگه قوقانین سایت رو نمیخونینچرا همش بحث سیاسی از خودتون ول میکنین؟ بابا بالای همین صفحه رو بخنین دیگه شماها کار رو زندگی ندارین شماها کار دیگه ای به جز گیر دادن به خلایق ندارین من از طرف اینها از مدیریت عرز خواهی میکنم پياده شو با هم بريم بابا يواش تر اينقدر تند مي ري ترمز مي بري كار دستمون مي دي 2 نقل قول لینک به دیدگاه
spow 44,195 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۸۹ دوستان درمورد مباحثی که قبلا مطرح شده نظری ندارن به نوشته هامون ایرادی وارد نیست؟ 2 نقل قول لینک به دیدگاه
eshagh_kh 466 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۸۹ ببینین این داره بحث رو سیاسی میکنه من مگه قطار هستم؟ پياده شو با هم بريم بابا يواش تر اينقدر تند مي ري ترمز مي بري كار دستمون مي دي 2 نقل قول لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۸۹ ببینین این داره بحث رو سیاسی میکنهمن مگه قطار هستم؟ قطار كه چه عرض كنم هرجوري دوست داري من منظورم موتور بود 2 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۸۹ زیگموند فروید فحش دادن را راهی برای رسیدن به تعادل روحی می داند . زمانی که تنگنای روحی و روانی بر انسان حاکم می شود و هیچ راهی برای خنثی کردن فشار نامتعادل باقی نمی ماند آنگاه دهان به فحش آلوده می شود . چند وقت پیش خاطره ای از صادق هدایت خواندم که در آن اصطلاح جالبی به کار رفته بود . هدایت می گفت که مردم ایران بسیار فحشمند ( فحش + مند ) هستند ! زیر پل پارک وی ترافیک گره خورده بود . راننده های دو خودروی سی میلیون تومانی در حال ابراز ارادت به اجداد همدیگر بودند و تنها کاری که از دست من بر می آمد بستن شیشه ی پنجره و برنامه ریزی برای نوشتن این چند خط بود … واقعیت آن است که ادبیات خیابانی ما ایرانی ها دچار آفت بی عفتی شده و این پدیده ی شوم در میان نسل جوان رواج بیشتری دارد . از سوی دیگر تنها واکنش به این موضوع تنها در تنبیه و نصیحت خلاصه می شود . غافل از آنکه آب از سرچشمه گل آلود است . به اعتقاد من لابلای این فحش های رنگین نشانه های تکان دهنده ای از سرخوردگی و اعتراض وجود دارد . به بیان ساده تر شرایط اجتماعی و خانوادگی عقده های سنگین به بار می آورند و چون هیچ تدبیری برای تخلیه ی این بار روانی اندیشیده نمی شود به ناچار فحش های رنگین عقده های سنگین را به تعادل می رسانند . جالب آنکه این ادبیات ناپاک به برخی از آثار هنری هم راه پیدا کرده و اتفاقا نسل حاضر تراکم بی عفتی در یک اثر مثلا موسیقیایی را دلیل برتری اعتراضی آن اثر می دانند . همین چند روز پیش یکی از دوستان دوران دانشگاهم با ذوق زدگی از کلمات رکیک در ترانه های فلان خواننده ی رپ صحبت می کرد و آن را موسیقی مناسبی برای تحمل ترافیک تهران می دانست ! اما قضیه باز هم پیچیده تر از این حرفهاست . تاسف زمانی شدیدتر می شود که ببینیم این ادبیات رکیک به عالی ترین مراودات اجتماعی و حتی سیاسی راه پیدا کرده اند . واژگانی مانند بزغاله .. احمق .. کودن .. بی شعور .. خر .. حرام زاده .. اوباش و … در تیتر اصلی روزنامه ها و خبرگزاری ها جا خوش می کنند و ما با بی تفاوتی از کنار این آسیب بزرگ فرهنگی عبور می کنیم . ظاهرا فحش دادن به یک ابزار کارآمد جهت پاسخگویی به دیگران درآمده و ما از آن بی خبریم ! بارها در همین وبلاگ ناچیز در بخش نظرات کلماتی از طیفهای رنگارنگ فرهنگی و سیاسی خوانده ام که شرم آور بوده و نشان از عصبانیت افسارگسیخته و عجز از پاسخگویی منطقی و انسانی داشته است . شاید پذیرش این نکته برایمان تلخ باشد که تعادل فرهنگی و شخصیتی جامعه به هم خورده و درمان این درد بسیار ضروری است . روایات دینی متعدد و متواتر دشنام را تقبیح می کنند و هرگز در هیچ کدام از کتیبه های باستانی اثری از بی عفتی در کلام وجود ندارد . حالا باید ببینیم که کدام پیچ اشتباه ما را به جایی رسانده که فارغ از طبقه ی فکری و فرهنگی به سادگی آب خوردن فحش می دهیم ؟! این پدیده مختص سالهای اخیر نیست که ما ایرانی ها بیش از نیم قرن است که این سبک از گفتار را برای تخلیه روانی و حتی مباحث انتقادی انتخاب کرده ایم . به اعتقاد من این گسست فرهنگی ریشه در عدم توانایی ما در درک صحیح منطق گفتگو دارد . از گفتگو در ترافیک پارک وی گرفته تا پای میز مذاکره . به راحتی می گوییم خاک بر سرت !!! به امید آنکه از سنگینی خودمان کم کنیم و بر وزن طرف بیافزاییم . و اتفاقا چقدر سبک می شویم ! باور کنیم که سبک می شویم !!! برگرفته از وبلاگ رضا رشیدپور. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مرداد، ۱۳۸۹ جواب :1 دست از دين وفرهنگ وارزشها وباورهاي خودمان برداريم:icon_pf (34): 2 - بطور كامل وتمام از عادات وفرهنگ ورسم ورسوم وآداب آنان تقليد وپيروي كنيم :ws2: 3 - به هر ساز كه زدند ما بايد باآن برقصيم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 -كمي بگذاريم از نفت وگاز ومواد خام و.و.و مجاناً ببرند:w410: بیتاب من برات احترام زیادی قائلم.اما این پستت چه ربطی به موضوع تاپیک داشت آخه؟اصلا" پست اولو خوندی؟ 2 نقل قول لینک به دیدگاه
spow 44,195 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ شاید همیشه عده ای باشند که برای هر حادثه که پیرامون شان اتفاق می افتد، به دنبال عامل و مسبب بیرونی باشند. این افراد همیشه درحال غرولند کردن و شکایت از وضع موجودند. اما وقتی همان افراد، کلاهشان را قاضی کنند، خواهند دید که بسیاری از مسایل که برایشان رخ داده ریشه در رفتار و عملکرد گذشته آنان داشته است و با اصلاح خود یا انجام مواردی که در حیطه ی خودشان است آن مسائل به راحتی قابل حل است. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
spow 44,195 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ این دود سیه فام که از بام وطن خاست از ماست که بر ماست وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست از ماست که بر ماست جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم با کس نسگالیم از خویش بنالیم که جان سخن این جاست از ماست که بر ماست یک تن چو موافق شد، یک دشت سپاه است با تاج وکلاه است ملکی چو نفاق آرد، او یکه وتنهاست از ماست که بر ماست ما کهنه چناریم که از باد ننالیم برخاک ببالیم لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست از ماست که بر ماست اسلام گر این روز چنین زار وضعیف است زین قوم شریف است نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست از ماست که بر ماست ده سال به یک مدرسه گفتیم وشنفتیم تا روز نخفتیم و امروز بدیدیم که آن جمله معماست از ماست که بر ماست گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست گویند بهار از دل وجان عاشق غربی است یا کافر حربی است ما بحث نرانیم درآن نکته که پیداست از ماست که بر ماست 3 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۸۹ این دود سیه فام که از بام وطن خاست از ماست که بر ماست وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست از ماست که بر ماست جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم با کس نسگالیم از خویش بنالیم که جان سخن این جاست از ماست که بر ماست یک تن چو موافق شد، یک دشت سپاه است با تاج وکلاه است ملکی چو نفاق آرد، او یکه وتنهاست از ماست که بر ماست ما کهنه چناریم که از باد ننالیم برخاک ببالیم لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست از ماست که بر ماست اسلام گر این روز چنین زار وضعیف است زین قوم شریف است نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست از ماست که بر ماست ده سال به یک مدرسه گفتیم وشنفتیم تا روز نخفتیم و امروز بدیدیم که آن جمله معماست از ماست که بر ماست گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست گویند بهار از دل وجان عاشق غربی است یا کافر حربی است ما بحث نرانیم درآن نکته که پیداست از ماست که بر ماست گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست :icon_gol: 1 نقل قول لینک به دیدگاه
mohsen 88 10,106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۸۹ درزندگي زخمهايي هست كه گاه مثل خوره روح را اهسته در انزوا مي خورد و مي تراشد.اين دردهارانميشودبه كسي اظهار كرد چون عموماعادت دارند اين دردهاي باورنكردني را جزو اتفاقات وپيشامدهاي نادروعجيب بشمارند. واگركسي بگويديابنويسد,مردم برسبيل عقايدجاري وعقايدخودشان سعي ميكنندانرا بالبخندشكاك وتمسخراميز تلقي كنند...........................بوف کور 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .